خداوند، هم در آفرینشِ تكوینى و هم در دستورات تشریعى عالىترین و كاملترین برنامه ها را بكار برده است. مثلاً در آفرینش شیر مادر تمام ویتامینهایى را كه نوزاد نیاز دارد در شیر مادر جمع كرده است.
اگر به آفرینشِ انسان نگاه كنیم مىبینیم آنچه در طبیعت وجود دارد در وجود انسان نیز قرار داده شده است.
اگر در طبیعت صداى رعد است، در انسان فریاد است.
اگر در طبیعت گیاه و نبات است، در انسان رویش مو است.
اگر در طبیعت رودخانه است، در انسان رگهاى ریز و درشت است.
اگر در طبیعت آب شور و شیرین است، در انسان اشك شور و آب دهان شیرین است.
اگر در طبیعت معادن بسیار است، در انسان استعدادهاى نهفته فراوان است.
شعرى است كه به حضرت علىعلیه السلام نسبت مىدهند كه فرمود:
أتزعم انّك جِرم صغیر
و فیك انطوى العالم الاكبر
اى انسان! تو گمان مىكنى جُثّه كوچكى هستى، درحالى كه جهانى بزرگ در تو نهاده شده است.
نماز نیز یك هنرنمائىِ الهى است كه خداوند تمام ارزشها را به نحوى در آن قرار داده است. چه كمالى است كه براى انسان ارزش باشد اما در نماز یافت نشود؟
یاد خدا، یك ارزش و تنها وسیله آرامبخش دلهاست و نماز یاد خداست. «اللّه اكبر»
یاد قیامت یك ارزش و بازدارنده از گناه و فساد است و نماز یادآور «یوم الدین» است.
در خطّ انبیا و شهدا و صالحان بودن یك ارزش است و ما در نماز از خدا مىخواهیم در «صراط الذین انعمت علیهم» قرار بگیریم.
انزجار و برائتِ خود را از ستمپیشهگان و گمراهان با جمله «غیر المغضوب علیهم ولاالضّالین» اعلام مىداریم.
عدالت كه در رأس همه ارزشهاست در امام جماعت نماز لازم شمرده شده است.
پیروى از امام جماعت در نماز، یك اصلِ با ارزش اجتماعى است كه بجاى خودسرى و تكروى تابع رهبرى عادل باشیم.
در انتخاب امام جماعت همواره توجه به ارزشهاست: عادلترین، فقیهترین، فصیحترین،...
ایستادن رو به قبله یادآور ارزشهاى بسیارى است، مكّه شكنجهگاه بلال، قربانگاه اسماعیل، زادگاه علىبنابیطالب، پایگاه قیام مهدى، آزمایشگاه ابراهیم و عبادتگاه تمام انبیا و اولیاست.
در نماز هرچه هست تحرّك است، در هر صبح و شام، در ركوع و سجود و قیام، حركت در رفتن به مسجد و مصلّى، پس ساكن و ساكت و گوشهگیر نباش، بلكه همواره در تلاش و حركت باش، البتّه در جهت خداوند و بسوى او.
در نماز روح و جان انسان غبارروبى مىشود، نماز، غبار غرور و تكبر را مىریزد، چون هر شبانهروز دهها بار بلندترین نقطه بدن را به خاك مىمالد. و سجده بر خاك بهتر از سنگ است كه تذلّل در به خاك مالیدن است.
بر زمین و آنچه از زمین روئیده مىشود سجده كن، بشرط آنكه خوردنى نباشد تا به فكر شكم نیفتى!
بر زمینِ پاك سجده كن كه از راه نا پاك نمىتوان به پاكى و سرچشمه پاكىها رسید.
گریه از خوف خدا یك ارزش است و قرآن سجده همراه با گریه را ستایش كرده است: «سُجِّداً وَ بُكِیّاً»(81)
نماز یك خط الهى است كه از هنگام تولد تا لحظه مرگ براى ما ترسیم شده است:
نوزاد كه بدنیا آمد در گوش راست و چپ او اذان و اقامه بگو كه سفارش به نماز مىكند، «حىّ على الصلوة» و بهنگام مرگ نیز او را با خواندن نماز میّت دفن كن. در طول زندگى نیز همواره در حال عبادت و پرستشِ خدا باش. «واعبُد رَبّك حتّى یَأتِیكَ الیَقِین»(82)
نماز پیوند انسان با طبیعت است. براى شناخت وقت نمازها خصوصاً صبح و ظهر باید به خورشید نظر كنى. براى بدست آوردن قبله به ستارگان توجه كنى، براى انجام نمازهاى مستحبى در ایام مباركه به حركات ماه دقت كنى. براى غسل و وضو به آب وبراى سجده وتیمم به خاك رو آورى.
این ارتباط میان نماز با خورشید و ماه و ستاره و آب و خاك بدست كدام طرّاح حكیم برنامهریزى شده است؟
دیگر واجباتِ دین نیز به نوعى در نماز حضور دارند. نمازگزار همچون روزهدار حق خوردن و آشامیدن و رفع شهوت ندارد. نمازگزار همچون كسى كه به حج مىرود كعبه قبله و محور كارهاى اوست. نمازگزار همچون كسى است كه به جهاد مىرود، لكن به جهاد اكبر كه جهاد با نفس است. نماز خود بالاترین امر به معروف و نهى از منكر است.
هجرت از مهمترین ارزشهاى دینِ ماست و حضرت ابراهیم بخاطر نماز هجرت كرد و همسر و فرزند خود را در كنار كعبه گذارد و فرمود: «رَبَّنا اِنّى اَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِیَّتى بِوادٍ غَیْر ذى زَرْعٍ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلوة»(83) پروردگارا! من فرزندانم را در بیابانى خشك ساكن كردم تا نماز اقامه شود.
جالب آنكه حضرت ابراهیم نمىگوید: براى برپاداشتن حجّ هجرت كردم، بلكه مىگوید: هدفم از هجرت اقامه نماز بود.
به هر حال خداوند تمام ارزشها را در نماز و با نماز و براى نماز قرار داده است.
اگر زینت و نظافت یك ارزش است، اسلام سفارش مىكند كه: «خُذُوا زینَتَكُم عِنْدَ كُلِّ مُسْجِد»(84) به هنگام شركت در مساجد خود را زینت كنید و زینتهاى خود را برگیرید. با لباس پاكیزه و معطّر وارد مسجد شوید.
چنانكه سفارش شده زنان به هنگام نماز، زیورهاى خود را همراه داشته باشند و با آنها خود را زینت كنند.(85)
حتّى به مسأله مسواك توجه شده و در روایات مىخوانیم: نماز با مسواك، هفتاد برابر نماز بدون مسواك است.(86) و فرمودهاند قبل از رفتن به مسجد سیر و پیاز نخورید(87) كه بوى دهان شما دیگران را اذیّت نكند و مردم را از مسجد فرارى ندهد.
به هرحال این نمازِ اسلام است و این نمازِ ما. نمازى كه یا نمىخوانیم، یا غلط مىخوانیم، یا بىتوجه مىخوانیم و یا بدون جماعت و یا در آخر وقت!!
مساجد كه زمانى ابراهیم و اسماعیل و زكریا خادمش بودند(88) و مادر مریم نذر مىكند فرزندش خادم مسجد باشد،(89) مىرسد به جائى كه خادمانش غالباً افرادى از كار افتاده و پیر و مریض و فقیر و بىسواد و گاه بداخلاق هستند! راستى چرا غبارروبى حرم امام رضاعلیه السلام افتخار است، اما غبارروبى خانه خدا هیچ!
چرا باید مساجد ما به گونهاى باشد كه هركس وارد مىشود غم و اندوه و كسالت او را بگیرد؟ مگر مسجد عزاخانه است و یا مجلس فاتحهخوانى كه همواره پارچه سیاه بر در مسجد آویزان باشد؟
البتّه بحمداللّه در چند سال اخیر حركتى در مساجد پیدا شده و بسیارى از آنها مجهز به كتابخانه و صندوقِ قرضالحسنه و دیگر امور خدماتى شدهاند.
چه زیباست حدیثى كه مىفرماید: روز قیامت سه چیز از مردم شكایت مىكند: عالمى كه مردم به او مراجعه نكنند، قرآنى كه در منزل باشد اما تلاوت نشود و مسجدى كه مورد بىاعتنایى مردم واقع شود.(90)
سخن در باب مسجد بسیار است و اخیراً كتابى تحت عنوان سیماى مسجد در دو جلد تألیف شده است كه جایگاه مسجد را در جامعه اسلامى روشن مىكند. اما در یك كلام مسجد در صدر اسلام محل اجتماع مسلمین براى تصمیمگیرىها و مشورتها، براى كسب علم و دانشها، پایگاه رزمندگان و جهادگران، محل رسیدگى به مشكلاتِ فقراء و بیماران، مركز قیام علیه حكومتهاى ظالم و ایراد خطابههاى تند علیه آنان بوده است.
همین جایگاهِ رفیع مسجد بوده است كه در طول تاریخ، مسلمین بهترین معمارىها را در ساخت مساجد خود بكار برده و براى اداره مساجد اموال بسیارى را وقف مىكردهاند، تا مساجد همواره آباد و سرپا باشند.
81) سوره مریم، آیه 58.
82) سوره حجر، آیه 99.
83) سوره ابراهیم، آیه 37.
84) سوره اعراف، آیه 31.
85) بحار، ج 80، ص 188.
86) بحار، ج 73، ص133.
87) رساله احكام امامقدس سره، مسئله 915.
88) سوره بقره، آیه 125.
89) سوره آلعمران، آیه 35.
90) بحار، ج 2، ص 41.
:: ادامه مطلب
قرآن در سوره مائده آیه 106 مىفرماید: هرگاه كسى در سفر دچار بیمارى شد و در آستانه مرگ قرار گرفت، دو نفر مسلمان و یا غیر مسلمان را بر وصیّتِ خود گواه گیرد، لكن مراسم اداى شهادت باید پس از نماز باشد، یعنى آن دو نفر پس از اداى نماز حاضر شده و با قسم خوردن شهادت دهند كه فلان مسلمان در مسافرت چه وصیت كرده است.
امروزه مرسوم است كه مراسمِ قسم را در حضور قرآن و با دست گذاردن بر قرآن انجام مىدهند، امّا خود قرآن در این مورد مىفرماید: مراسم قسم پس از انجام نماز باشد!
:: ادامه مطلب
اسلام سفارش مىكند هرگاه حاجت یا مشكلى داشتید، با خواندن نمازهایى مخصوص حلّ مشكل خود را از خدا بخواهید، كه مناسب است در اینجا یك نمونه از آن نمازها را بیاوریم.
نماز جعفر طیّار
جعفر طیّار برادر حضرت علىعلیه السلام است كه در هجرت به حبشه توانست با استدلال و رفتار مناسب خود دل نجاشى و عدّه كثیرى را به اسلام جذب كند و مؤسّسِ اسلام در قارّه آفریقا شود. او در جنگ موته دو دستش را در راه خدا داد و خداوند بجاى آن دو بال در بهشت به او داد و لذا به جعفر طیّار مشهور شد. هنگامى كه جعفر از حبشه بازگشت، پیامبرصلى الله علیه وآله به او فرمود: آیا مىخواهى هدیه با ارزشى به تو عطا كنم؟ مردم گمان كردند كه حضرت مىخواهد طلا یا نقرهاى به او بدهد و لذا هجوم آوردند تا هدیه پیامبر را ببینند. اما پیامبر فرمود: نمازى به تو هدیه مىكنم كه اگر هر روز آنرا انجام دهى، از دنیا و آنچه در دنیاست براى تو بهتر باشد و اگر هر روز یا هر جمعه یا هر ماه یا هر سال بجاى آورى، خداوند گناهان بین دو نمازت را (گرچه یكسال باشد) بیامرزد.
این نماز به سندهاى معتبر از شیعه و سنّى نقل شده است و نام اِكسیر اعظم و كبریت احمر به خود گرفته است.
امام صادقعلیه السلام مىفرماید: هرگاه مشكل یا حاجتى داشتید پس از خواندن نماز جعفر دعا كنید كه انشاءاللّه مستجاب مىشود. نحوه این نماز در اوایل مفاتیح در اعمال روز جمعه پس از ذكر نمازهاى امامان معصوم آمده است.
البتّه این نماز یكى از دهها نماز مستحبى است كه براى رفع مشكلات وارد شده است. اخیراً كتابى تحت عنوان نمازهاى مستحبى تألیف شده كه حدود سیصدوپنجاه نماز مستحبى را با اسم و رسم آورده است و این خود از اهمیت نماز است كه اینهمه تنوّع دارد و بهر مناسبتى نمازى وارد شده است.
:: ادامه مطلب
* عبادت و بندگى، رسول خدا را به معراج بُرد: «سُبْحانَ الَّذى اَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلىَ الْمَسجِدِ الْاَقصى»(74)
منزّه است كسى كه بندهاش را شبانه از مسجدالحرام به مسجدالاقصى سیر داد.
* عبادت زمینه نزولِ فرشتگان را فراهم مىكند: «نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا»(75) وحى (را بواسطه فرشتگان) بر بندهمان نازل كردیم.
* عبادت، دعاى انسان را مستجاب مىكند، زیرا نماز پیمان خداست(76) و هركس به پیمان خدا وفا كند خداوند هم به پیمان او وفادار است: «اَوْفُوا بِعَْهدى اوُفِ بِعَهْدِكُم»(77)
* انسان بىعبادت، از سنگ و جماد پستتر است، زیرا قرآن مىفرماید: «وَ اِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ»(78) بعضى از سنگها از خشیت الهى به زمین سقوط مىكنند، اما بعضى انسانها در برابر سرچشمه و خالق هستى گردن خم نمىكنند.
* عبادت نشانه اراده و شخصیت انسان است. انسانى كه در میان غرائز و تمایلات قرار دارد، اگر دل بكند و بسوى خدا برود ارزش دارد وگرنه فرشتگانى كه شهوت و غضب ندارند، دائماً در حال عبادتاند.
* عبادت، گمنامترین انسانِ زمینى را مشهورترین فرد آسمان مىكند.
* عبادت، جزیره كوچك انسان را به سرچشمه هستى وصل مىكند.
* عبادت، یعنى نگاهى از بالا به تمام هستى.
* عبادت، یعنى شكوفاكردن استعدادهاى عرفانى و معنوىِ نهفته در وجود انسان.
* عبادت، ارزشى است كه انسان با اراده واختیار خود بدست مىآورد بر خلافِ ارزشهاىِ خانوادگى یا استعدادهاىِ درونى كه اختیارى و اكتسابى نیستند.
* عبادت، تجدید عهد وپیمان با خدا و تازه نگهداشتنِ حیات معنوى است.
* عبادت، مانع گناه و برطرفكننده آثار آنست. ذكر و یاد خداست كه جلوى گناه را مىگیرد نه علم به گناه بودن.
* عبادت، پركردنِ ظرفِ روح است با یاد خدا، كه اگر با غیر او پُر شود ظلم به گوهر انسانیّت است.
* عبادت، به زمینِ خاكى چنان ارزشى مىدهد كه ورود به آن زمین بدون طهارت ممكن نباشد، همچون مسجد و كعبه و قدس.
* عبادت و بندگى خدا، خود یك ارزش است، گرچه دعاها و خواستههاى ما مستجاب نشود.
* عبادت، هم در شادى مطرح است هم در غم. آنجا كه خداوند به پیامبرش كوثر مىدهد سفارش به نماز مىكند:
«اِنَّا اَعْطَیْناك الْكَوْثَر فَصَّلِ لِرَبِّك»(79)
ما به تو خیر كثیر عطا كردیم، پس براى پروردگارت نماز بجاى آر.
و در برخورد با مشكلات و حوادث نیز سفارش به نماز مىكند:
«وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْر وَالصَّلوة»(80)
از صبر و نماز كمك بگیرید و استمداد كنید.
74) سوره اسراء، آیه 1.
75) سوره بقره، آیه 23.
76) ألم أعهَد اِلیكُم یا بَنى آدَم أنْ لا تَعبُدوا الشّیطانَ اِنّه لَكُم عَدوٌّ مُبین . وَ أنِ اعبُدونى هذا صِراطٌ مُستَقیم» سوره یس، آیه 60 - 61.
77) سوره بقره، آیه 40.
78) سوره بقره، آیه 74.
79) سوره كوثر.
80) سوره بقره، آیه 45.
:: ادامه مطلب
اگر رشد فرزند بیشتر شود، اُنس با والدین براى او لذّتبخشتر است و دیگر به فكر كفش و كلاه نیست و چهبسا فرزندانى كه خدمت به والدین را وسیله قرب و كمال خودشان مىدانند و بالاتر از مادیات فكر مىكنند.
پرستش و عبادت خدا نیز اینچنین است و هركس به دلیلى خدا را عبادت مىكند. عبادت مراحلى دارد:
گام اوّل: گروهى خدا را بخاطر نعمتهایش عبادت مىكنند تا شكر او را بجاى آورند. چنانكه قرآن نیز خطاب به عمومِ مردم مىفرماید:
«فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْت الَّذى اَطْعَمَهُم مِنْ جوُعٍ وَ آمَنَهُم مِنْ خَوْفٍ»(70)
پس پروردگار این خانه را پرستش كنند كه آنان را از گرسنگى و ناامنى نجات داد.
گام اوّل عبادت كه ما نامش را عبادتِ شكر مىگذاریم، درست مانند علاقه كودكى است كه والدینش را بخاطر خرید كیف و كفش و شیرینى دوست دارد!
گام دوّم: در این مرحله، انسان به خاطر آثار و بركاتِ عبادت، خدا را پرستش مىكند و توجه به آثار روحى و معنوىِ نماز دارد چنانكه قرآن مىفرماید: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنكَر»(71) همانا نماز انسان را از بدىها و منكرات بازمىدارد.
این مرحله از عبادت را كه ما عبادتِ رشد مىنامیم، به مانند علاقه جوانى است كه پدر و مادر را بخاطر آنكه معلّم و مربّى او بودهاند و او را از انحرافات و خطرات حفظ كردهاند احترام مىكند.
گام سوم: كه بالاتر از مراحل قبلى است آنجاست كه خداوند به حضرت موسى مىفرماید:
«اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْرى»(72) نماز را بخاطر یاد من بجاى آر
حضرت موسى كه نماز را بخاطر آب و غذا نمىخواند، بخاطر دورى از فحشاء و منكرات هم نمىخواند، زیرا او اصولاً از شكمپرستى و منكرات دور است. او پیامبر اولوالعزم است و نماز را بخاطر اُنس با خدا و یاد خدا بجاى مىآورد. براى اولیاى خدا اُنس با او بهترین دلیل براى عبادت است.
آرى این كودكانند كه در بالاى مجلس نزد بزرگان مىنشینند تا بهتر پذیرایى شوند! اما افرادى هستند كه كنار بزرگان نشستن را بخاطر استفادههاى معنوى انتخاب مىكنند و كارى به پذیرایى ندارند، براى آنها همین اُنس با دانشمند یك ارزش است.
گام چهارم: این مرحله كه بالاترین و برترین مراحل عبادت است، عبادت براى شكر و رشد و اُنس نیست، بلكه براى قرب است، قرب به خدا.
در قرآن چهار آیه داریم كه هركس آنها را بخواند واجب است سجده كند. در یكى از آنها همین مسأله قرب بواسطه عبادت مطرح شده است. آنجا كه مىفرماید:
«وَاسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ»(73) سجده كن و به او قرب پیدا كن.
بهر حال عبادت درجات و مراحلى دارد كه بر اساس درجاتِ معرفت و ایمان افراد فرق مىكند.
70) سوره قریش، آیه 3.
71) سوره عنكبوت، آیه 45.
72) سوره طه، آیه 14.
73) سوره علق، آیه آخر.
:: ادامه مطلب
اگر نماز توسط رهبران الهى اقامه شود بساط ظلم و طاغوت را برهم مىزند. نماز عید امام رضاعلیه السلام آنچنان با هیبت و عظمت آغاز شد كه حكومت ظالم بر خود لرزید و فهمید كه اگر این نماز به پایان برسد حكومتِ بنىعبّاس نیز به پایان خواهد رسید. لذا مأمون دستور داد كه امام را از وسط راه بازگرداندند.
دلیل آنكه نمازهاى امروز مسلمین اثرى ندارد آنست كه به قسمتى از قرآن عمل شد و قسمتى فراموش شد. زیرا قرآن مىفرماید:
««وَاَقیمُواالصَّلوةَ وآتُوا الزَّكاةَ وَ اَطیعُوا الرّسُولَ»(67)
نماز به پاى دارید و زكات دهید و از رسول خدا اطاعت كنید.
امّا امروز بعضى نماز مىخوانند و زكات نمىدهند و بعضى اهل نماز و زكات هستند، ولى ولایت كفار را پذیرفتهاند. به عبارت دیگر ایمان به خدا دارند، اما كفر به طاغوت ندارند و این ایمان ناقص است. در حالى كه خداوند مىفرماید: «فَمَنْ یَكْفُر بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْاسْتَمْسَك بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى»(68) هركس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ایمان آورد به ریسمان محكم الهى چنگ زده است.
یعنى هم كفر به طاغوت و هم ایمان به خدا لازم است، در حالى كه امروزه مسلمین برائت از كفر و طاغوتها را فراموش كردهاند. لذا قرآن در مورد كسانى كه به طاغوت مراجعه مىكنند مىفرماید: آنها خیال مىكنند كه مؤمن هستند: «اَلَمْ تَرَ اِلىَ الَّذینَ یَزْعُمُونَ اَنَّهُم آمَنُوا»(69)
67) سوره نور، آیه 56.
68) سوره بقره، آیه 256.
69) سوره نساء، آیه 60.
:: ادامه مطلب
عبادت زمانى ارزش دارد كه سطحى نباشد، بلكه همراه با شناختِ رهبر آسمانى و ولایت او و همراه با خشوع و آداب مخصوص خود باشد.
حضرت على علیهالسلاّم گرفتار یك عدّه نماز خوانِ خشك مقدس بود كه در تاریخ بنام مارقین و خوارج معروفند. كسانى كه پیشانى آنها بخاطر سجدههاى طولانى و مكرّر پینه بسته بود، امّا در برابر علىعلیه السلام قیام كردند و بر او شمشیر كشیدند. در روایات مىخوانیم كه وقتى امامزمان علیه السلام ظهور كنند گروهى از مساجد علیه آن حضرت حركت خواهند كرد.
گمان نكنید آنها كه براى كشتن امامحسین به كربلا آمده بودند همه تاركالصلوة بودند، بلكه نماز جماعت مىخواندند! و خود یزید و معاویه پیشنماز بودند!
آرى عبادتى كه همراه با جهالت باشد، كشتنِ عابدترین مردم را در محرابِ عبادت، بزرگترین عبادت مىداند و با قصد قربت براى كشتن علىعلیه السلام مىرود!
نه فقط نماز كه سایر عبادات نیز باید همراه با معرفتِ رهبر حق و اطاعت از او باشد، لذا در روایات آمده كه خداوند حج را واجب كرد تا مردم دور خانه او جمع شوند و در این مركز اجتماع با امامان معصوم ارتباط برقرار كنند. اما امروزه میلیونها نفر گرد كعبه مىگردند، و به خاطر نداشتن رهبر آسمانى از هم گسیختهاند و با داشتن مركز وحدت و اهرمهاى اقتصادى از عدّهاى یهودى توسرى مىخورند!
آرى اسلام مجموعه اى است كه تجزیه بردار نیست. نماز بدون پذیرفتن ولایت قبول نیست، نماز بدون پرداخت زكوة قبول نیست چنانكه انفاق بدون نماز نیز پذیرفته نیست.
دستورات اسلام مثل اعضاى بدن است كه هیچیك جاى دیگرى را نمىگیرد، نه چشم كار گوش را مىكند و نه گوش كار دست را. در اسلام نیز خواندن نماز جاى زكوة را نمىگیرد، چنانكه هیچیك از این دو جاى جهاد و مبارزه در راه خدا را پر نمىكنند. بلكه مجموعه اینها اسلام است.
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2917560
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396