بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
هنگامى كه على عليه السّلام در جنگ صفّين سرگرم نبرد بود، در ميان هر دو صف كارزار، مراقب حركت و وضعيّت خورشيد بود (تا ببيند چه وقت به وسط آاسمان مىرسد تا نماز ظهر را بخواند).
ابن عبّاس عرض كرد: «يا اميرالمؤمنين، اين چه كارى است كه مىكنيد؟»
حضرت فرمود: «منتظر زوال هستم تا نماز بخوانيم.»
ابن عبّاس گفت: «آيا حالا وقت نماز است با وجود اينكه سرگرم پيكار هستيم؟»
على عليه السلام فرمود: «جنگ ما با ايشان بر سر چيست تنها به خاطر نماز است كه با آنها نبرد مىكنيم.»(1)
:: ادامه مطلب
آدرس مطلب : مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي
چکيده :
فضيلت ماه ذي الحجه
اين ماه از ماههاي شريف است و چون اين ماه داخل مي شود صلحاي صحابه و تابعين اهتمام عظيم در عبادت مي کردند .
نماز ده شب اول
دهه اول اين ماه بسي فضيلت و شرافت دارد، اين دهه ايامش معلومات است که در قرآن مجيد ذکر آن شده است : « و يذکروا اسم الله في ايام معلومات »(1)
از رسول خدا (ص) مروي است که عمل خير و عبادت در هيچ ايامي نزد حق تعالي محبوبتر نيست . (2)
دهه اول اين ماه بسيار با ارزش است تا آنجا که رسول خدا (ص) فرموده اند : « روزهاي پاکتر از اين دهه، نزد خداوند نيست» . (3)
اعمال دهه اول ذي الحجه
1- روزه گرفتن نه روز اول اين دهه
2- در هر شب از دهه اول ما بين نماز مغرب و عشاء دو رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت پس از حمد سوره توحيد و سپس اين آيه را بخواند : « و واعدنا موسي ثلثين ليله و اتممناها بعشر فتم ميقات ربه اربعين ليله و قال موسي لاخيه هارون اخلفني في قومي و اصلح و لا تتبع سبيل المفسدين » تا شريک ثواب حاجيان گردد، بدون اين که از ثواب آنان چيزي کاسته شود .
ما به موسي، سي شب مهلت داديم و ده شب ديگر بر آن افزوديم و ديدار با خدايش چهل شب کامل گرديد. موسي به هارون برادرش گفت: جانشين من در ميان قبيله ام باش، آرامش را برقرار ساز و پيروي از راه بدکاران مکن . (4)
نماز حضرت فاطمه (س) در روز اول
روز بسيار مبارکي است و در آن چند عمل وارد است: اول روزه، که ثواب زياد دارد، دوم نماز
نماز حضرت فاطمه (س) که آن چهار رکعت است به دو سلام، مثل نماز اميرالمؤمنين (ع)، در هر رکعت حمد يک مرتبه و توحيد پنجاه مرتبه و بعد از سلام تسبيح آن حضرت بخواند و بگويد:
« سبحان ذي العز الشامخ المنيف سبحان ذي الجلال و الباذخ العظيم سبحان ذي الملک الفاخر القديم سبحان من يري اثر النمله في الصفا سبحان من يري وقع الطير في الهواء سبحان من هو هکذا و لا هکذا غيره » (5)
نماز روز اول
دو رکعت نماز پيش از زوال به نيم ساعت، در هر رکعت حمد يک مرتبه و هريک از توحيد و آيه الکرسي و قدر، ده مرتبه . (6)
نماز روز عرفه ( روز نهم)
چون وقت زوال شد، زير آسمان روز و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نيکو به عمل آورد و چون فارغ شود دو رکعت نماز بخواند، در رکعت اول بعد از حمد سوره توحيد و در رکعت دوم بعد از حمد سوره کافرون بخواند. به گناهان خويش اقرار و اعتراف نمايد و آنگاه بگويد:
« سبحان الذي في السماء ... » (7)
نماز روز دهم
نماز عيد قربان، به همان طرزي که در عيد فطر گذشت .
نماز شب هجدهم
شب عيد غدير شب با شرافتي است . سيد در اقبال دوازده رکعت نماز به يک سلام به کيفيتي مخصوص براي اين شب با دعايي نقل کرده است . (8)
نماز روز هجدهم ( عيد غدير)
دو رکعت نماز بخواند و بعد به سجده رود و صد مرتبه « شکرا لله» بگويد، سپس سربردارد و اين دعا را بخواند : « اللهم اني اسالک ...» (9)
نماز ديگر روز هجدهم
دو رکعت نماز بخوانند، پيش از زوال نيم ساعت، در هر رکعت يک مرتبه حمد و ده مرتبه توحيد و ده مرتبه آيه الکرسي و ده مرتبه سوره قدر .
ثواب : مقابل صدهزار حج و صد هزار عمره، و باعث برآوردن خداوند کريم است حوائج دنيا و آخرت او را . (10)
نماز روز بيست و پنجم ( روز مباهله)
دو رکعت نماز است ( مثل نماز صبح) که بعد از آن هفتاد بار استغفار گفته شود . (11)
نماز روز آخر ماه
دو رکعت، در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه سوره توحيد و ده مرتبه آيه الکرسي، و بعد از سلام نماز مي گويي : « اللهم ما عملت هذه السنه من عمل نهيتني عنه و لم ترضه و نسيته و لم تنسه و دعوتني الي التوبه بعد اجترائي عليک اللهم فاني استغفرک منه فاغفر لي و عملت من عمل يقربني اليک فاقبله مني و لا تقطع رجائي منک يا کريم » .
کسي که اين عمل را بجا بياورد، شيطان مي گويد واي بر او، آن چه زحمت کشيدم و خسته شدم براي گمراه کردن او در اين سال، تمام را به گفتن اين کلمات خراب کرد و سال گذشته شهادت مي دهد براي او که به خير ختم کرد اين سال را . (12)
1- سوره حج، آيه 28
2- مفاتيح الجنان، ص 510
3- تقويم عبادي، ص 105
4- اقبال ص 317 . وسائل الشيعه، ج3، ص296، المصباح المنير، ص436
5- مفاتيح الجنان، ص514
6- مفاتيح الجنان، ص 515
7- مفاتيح الجنان، ص 527
8- مفاتيح الجنان، ص562
9- مفاتيح الجنان، ص 564 . المصباح المنير، ص 486
10- مفاتيح الجنان، ص 568
11- مفاتيح الجنان، ص 582
:: ادامه مطلب
در مطلب پیش رو راههای تحصیل محبت و موانع آن از منظر قرآن کریم با استناد به آیاتی از کلام وحی مورد بررسی قرار میگیرد.

برای بدست آوردن محبت خداوند چه کنیم ؟
راه تحصیل محبت خداوند ؛ اندیشیدن در الطاف الهی
از دیدگاه قرآن کریم محبّت خدا و اولیای خدا نیرومندترین انگیزهای است که در برابر همه گناهان و جاذبههای منحرف کننده به انسان استقامت، ایستادگی و پایداری میدهد تا بر آنها پیروز و مسلط شود و در این راستا راه ساده تحصیل این محبّتها، اندیشیدن درباره نعمتها، لطفها و توجهاتی است که به انسان مبذول داشته است.
برای انسانهایی که به فکر صعود و تعالی هستند، زمینههای بسیاری برای اندیشه وجود دارد که لازم است فکر خویش را در آنها به کار گیرند. کسانی که معرفتشان کاملتر و روحشان لطیفتر است، باید درباره حضور خداوند بیندیشند و به این حقیقت که او ناظر است و به همه کارهای ما آگاهی دارد، توجه خویش را متمرکز کنند.
چنانکه خداوند خود فرموده است: «وَاللّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ خدا به آنچه عمل میکنید، آگاه است.» (آل عمران، 53)
همچنین لازم است درباره نعمتهای عظیم و بیحد و حصر خداوند بیندیشیم تا محبّت او را در دلهایمان ایجاد کند و آن را بیفزاید.
محبّت خدا، و اولیای خدا نیرومندترین انگیزهای است که در برابر همه گناهان و جاذبههای منحرف کننده به انسان استقامت، ایستادگی و پایداری میدهد تا بر آنها پیروز و مسلط شود.
راه ساده تحصیل این محبّتها، اندیشیدن درباره نعمتها، لطفها و توجهاتی است که به انسان مبذول داشته است.
در یک حدیث قدسی آمده است که خدای متعال خطاب به حضرت موسی فرمود: «یا مُوسی حَبِّبْنی اِلی خَلْقی»، مرا در دل خلق محبوب کن و چنان کن که آنان مرا دوست بدارند.
موسی از خداوند پرسید: چگونه؟ و خداوند در پاسخ به او فرمود: نعمتهای مرا یادآوریشان کن و مورد توجهشان قرار بده.
این فطرت انسان است که هر کس به وی احسان میکند، در دل خویش نسبت به او محبّت ورزد؛ چرا که انسان بنده احسان است و احسان فطرت انسان را بیدار میکند و محبّت خدا را که در فطرت وی ریشه دارد برمیانگیزد.
انسان آن کس را که در وقت گرفتاری به داد او رسیده باشد و از مخمصهای خلاصش کرده باشد، هیچگاه فراموش نخواهد کرد و پیوسته خویش را مدیون او میداند؛ ولی با این همه نعمتهای ریز و درشت که سراسر زندگی و محیط زندگی انسان را پر کرده، نعمتهایی که از جهت کمّی و کیفی قابل مقایسه با این کمکها و هدایای کوچک انسانی نیستند و همه را خداوند در اختیار انسان قرار داده است، با این همه چرا انسان خدا را فراموش میکند و توجه چندانی به ولیّ نعمت اصلی خود، خدای مهربان، ندارد؟
در پاسخ باید گفت که این فراموشی و بیتوجهی به دلیل غفلت از نعمتهای بزرگ خداوند است و اگر درباره این همه نعمت در اندیشه فرو رویم و عمق و عظمت و نقش اساسی آنها را درک کنیم، طبعاً محبّت خدا که مالک اصلی آنهاست در دل ما زنده و انگیزه شکرگزاری نسبت به خداوند و اطاعت از وی در ما فعّال خواهد شد و در این صورت است که بسیاری از مشکلات در زندگی شخصی و اجتماعی انسان حل میشود.
موانعی برای محبت خداوند
درباره موانع محبت الهی نیز باید گفت: در درجه اول، هر نوع محبّت استقلالی به غیر خدا، مزاحم با محبّت خدا خواهد بود: «مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ؛ خداوند برای هیچ کس بیش از یک دل در درون او قرار نداده است». (احزاب، 4)

اگر کسی بخواهد دلش منحصراً جایگاه محبّت خدا باشد و محبّت غیر خدا در دل او معارض با محبّت خدا نباشد، باید این حقیقت را درک کند که هیچ موجودی جز خدا هیچ نوع استقلالی از خودش ندارد؛ هر کمالی و هر جمالی در هر جایی که هست، در واقع از آن اوست و عاریتی در اختیار اشیای دیگر است.
در درجه دوم، محبّت شدید به غیر خدا میتواند مانع محبّت خدا و عامل خودداری از عمل به وظایف الهی شود.
بر این اساس، حدّ نصابی برای محبّت خدا تعیین شده که لازم است محبّت انسان به خدا غالب باشد بر محبّت وی نسبت به اشیای دیگر؛ چنانکه فرموده است: «وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ» . محبت مخلوق هیچگاه نباید مؤمن را از عمل به مقتضای محبّت خالق بازدارد: «لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق».
محبّت به غیر خدا آثاری دارد که در مواردی با آنچه که مقتضای محبّت خداست، متعارض و غیر قابل جمع است و چنانکه در این موارد محبّت غیر خدا شدید تر باشد، محبّت خدا را ضعیفتر و آثار آن را معدوم میکند:
«وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ؛ و هنگامی که خدای یگانه یادآوری شود، دلهای کسانی که ایمان به آخرت ندارند در هم شود و هنگامی که کسانی جز او یادآوری شوند، در این هنگام آنان دلخوشی یابند». (زمر، 45)
به هر حال باید مواظب باشیم تا مبادا نسبت به مخلوقات آنچنان دلبستگی شدید پیدا کنیم که محبّت خدا را در دل ما ضعیف و به تدریج ایمان ما را سلب کند و چه خوب است که انسان دوستان خود را نیز از میان افراد صالح و شایسته برگزیند تا زمینهای برای چنین تعارضی به وجود نیاید؛ چون اینگونه افراد هیچگاه از کسی تقاضای انجام معصیت نمیکنند و راضی نمیشوند عملی برخلاف خواست خدا اتّفاق افتد؛ اما محبّت به کسانی که از ایمان و شایستگی کافی برخوردار نیستند، چنین خطرهایی را ممکن است در برداشته باشد؛ ولی نهایتاً لازم است تعلّق را از هر چیز دیگری غیر از خدا کم کرد و تا آنجا پیش برویم که تعلّقی جز به خدا و آنچه که مربوط به اوست از آن جهت که مربوط به اوست، در دل ما باقی نماند.
افعال الهی که جلوههایی از صفات الهی هستند، در صورتی که مورد شناخت و ادراک انسان قرار گیرند، آثار ویژهای در دل و روان و سپس در عمل و رفتار وی پدید میآورند و از آنجا که افعال الهی چهرههای گوناگونی دارند، به این معنا که مفاهیم مختلفی از آنها انتزاع میشود و با زمینههای مختلف روحی انسان ارتباط پیدا میکنند، به تناسب آنها صفات و افعال اخلاقی متعدّدی در این زمینه مطرح میشود.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع :
سایت ایکنا
سایت شبستان
:: ادامه مطلب
همه موجودات جهان هستی از این نظر که مخلوق و اثر ذات ربوبي میباشند، محبوب خدا خواهند بود.اما مراد از محبوب شدني كه در آیات و روایات مطرح شده است، به معناي کنار رفتن حجابها و صفای باطن بندگان و مورد عنایت و لطف خداوند قرار گرفتن است.
در آیات و روایات گاهي با عناوین و معیارهای کلی راههای محبوب خدا شدن مواجهیم مانند اطاعت و پیروی از رسول گرامی اسلام (ص) و يا عمل به واجبات و مستحبات ، ترک محرمات و مکروهات.
ایمان به خدا ، روز قیامت و نبوت پيامبران به ويژه رسول اکرم (ص) ، پذیرش ولایت دوازده امام معصوم(ع) و دوري از کفر ، شرک و نفاق ، تحصيل علم و دانش ، عمل به دین اسلام و تبعیت بدون چون و چرا از خدا و رسول (ص) و ائمه (ع) و عدم فساد و به دین خدا و خلق او ، آراستن نفس به صفات پسندیده و حذف ویژگی های ناپسند ، سبب محبوبیت ، تقرب و کسب منزلت در بارگاه ربوبی و نبوی (ص) و علوی (ع) شده و این به معنای رسیدن انسان به کمال و هدفی است که برای آن آفریده شده است، که همان « قرب عندالله» میباشد.
همه موجودات جهان، محبوب خداوند متعال میباشند، اماآنچه مورد بحث ماست ، محبوب بودن انسانها به معنای خاص آن است.
امکان محبوب و مجذوب خدا شدن:
خداوند متعال در پیام و دستور خویش به پیامبر گرامی اسلام (ص)، خبر از امکان محبوب خداوند قرار گرفتن بندگان و مؤمنان میدهد:«قل ان کنتم تحبون اللَّه فاتبعونی یحببکم الله» (1) ، به مردم بگو اگر محب و دوست خدایید، پیرو من (پیامبر) باشید تا محبوب خدا شوید. در سوره مائده مي فرمايد: «یحبهم و یحبونه» دوست میدارد ایشان را و آنان هم او را دوست میدارند. (2) و در حدیث قدسی است که فرمود: «لوعلم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا.» اگر آنان که از من روی گردانیدهاند میدانستند میزان اشتیاق و محبت مرا به خودشان، از فرط اشتیاق، جان میباختند.(3)
و در حدیث قدسی معروف و معتبر ديگري است که امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل میفرماید که خداوند فرمود: «...انه لیتقرب الی بالنافله حتی احبه...» بنده صالح به وسیله مستحبات و اعمال نیک، قرب الهی پیدا نموده و محبوب حق تعالی واقع میشود. (4)
معنای محبوب خدا شدن:
دوستی خدا با خلق و محبوب او شدن، دارای معانی متفاوتی است، اما به معنا و مفهومی که محبت و علاقه در انسانها به کار میرود، نمیباشد. ولی آنچه میتوان گفت این است که بر اثر این دوستی، خداوند پرده را بر میدارد تا دوستان او بتوانند آن حضرت را با چشم قلب مشاهده نموده و به او تقرب پیدا کنند. باطن چنین بندهای را پاکیزه ساخته تا غیر او در آن جای نگیرد و موانع میان او و بندهاش را برطرف مي سازد تا جز حق نشنود و سخنی جز از او استماع ننماید و جز او از چشم باطنی او، از چشم دیگری نبیند و به غیر از زبان حق از زبان دیگری سخن نگوید.(5)
راه های محبوب خدا شدن:
مهم ترین راه کسب محبوبیت در پیشگاه خداوند این است که انسان بداند آن ذات بي همتا چه اموری را میپسندد و مورد رضایت اوست تا با برآورده کردن آنها و عمل به اوامر، توجه او را به خود جلب کرده و کم کم خود را به او نزدیک نماید، چنان که برای حفظ محبوبیت خویش نیز، ناچار باید این روند را تا آخر عمر خویش ادامه داد و نیز باید بداند که آن ذات ربوبي از چه اموری کراهت دارد و چه اموری سبب غضب و لعن و مورد نهی او واقع شدهاند، تا از آنها اجتناب کند تا محبوب درگاه حق واقع شود.
آسان ترین راه کسب این معرفت، آشنایی و مراجعه به قرآن کریم و روایات معصومین (ع) است، زیرا قرآن کلام مصون از تحریف بوده و خداوند متعال بیانگر تمام اموری است که محبوب او هستند و ایمان و عمل سبب محبوبیت در پیشگاه او و غرق شدن در رحمت او میشود و نیز بیانگر اموری است که اعتقاد یا عمل به آنها سبب غضب خدا و طرد شدن از درگاه او میشود و اگر انسان کاملاً خود را در عقیده و عمل و اخلاق با قرآن منطبق نماید و از سیره نبوی (ص) و امامان معصوم (ع) الگو بگیرد، به این مقصود و مطلوب دست یافته است. آیات و روایات، گاه با عناوین و معیارهای کلی، راههای محبوب خدا شدن را بیان مینمایند، گاه موارد جزئی و مصادیق را در پیش روی سالکان راه کمال قرار میدهند. معیارهای کلی مانند:
1- پیروی از پیامبر اکرم (ص): خداوند ، شرط محبوب شدن بنده خویش را پیروی از پیامبر و رسول خویش میداند، و مي فرمايد: «به مردم بگو اگر محب و دوست خدایید، پیرو من (پیامبر) باشید تا محبوب خدا شوید.(6)
در این آيه کریمه، معیار و ضابطه کلی براي محبوب خدا شدن ، اطاعت و پیروی از رسول - خواه گفتار ایشان، خواه عمل ایشان - است و پروردگار متعال در بسياري از آيات قرآن مجید به این پیروی دستور فرموده است: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول...»(7) و «اطیعوا اللَّه و رسوله و لاتنازعوا...»(8)
2- انجام فرائض و مستحبات: در احادیث متعدد ، راههای محبوب خدا شدن را انجام واجبات و مستحبات ذکر عنوان نموده اند.
در حدیثی از امام صادق (ع) است که از پیامبر (ص) نقل فرمود: خداوند عزوجل فرمود: «بنده من به چیزی محبوبتر از آنچه بر او واجب نمودم، تقرب نمیجوید و همانا پیوسته به وسیله نافله و مستحبات به من تقرب پیدا میکند تا به درجهای که او را دوست میدارم، میرسد و هنگامی که او را دوست داشتم، در این حال گوش او خواهم شد که با آن میشنود و چشم او خواهم بود که با آن میبیند و زبان او خواهم گشت که با آن سخن میداند و دست او میشوم که با آن کارها را انجام میدهد و... .»(8)
با دقت در این گونه روایات و بررسی آیات، نتایج و ثمراتی هم که بر اثر محبوب خدا واقع شدن بندگان به دست میآید، کاملاً روشن میگردد. در مجموع، پیدایش صفای باطنی و رفع حجابها و رسیدن به مقام قرب الهی که همه از فضل و لطف آن ذات یگانه است، نتیجه و ثمره این محبت خواهد بود.
«ایمان»خود به عنوان ثمره این محبت است . در روایتی از پیامبر (ص) نقل شده است که فرمود: «ان الله یُعطی الدنیا من یُحب و من لایحب و لایعطی الایمان الا من یحب» خداوند دنیا را به کسی که دوست دارد و یا ندارد، میبخشد، ولی ایمان را به کسی که دوست دارد، اعطا مینماید.(9)
در دعای ندبه، میخوانیم : «اللهم و اقبل الینابوجهک الکریم و اقبل تقربنا الیک و انظر الینا نظر رحیم، نستکمل بها الکرام عندک ثم لاتصرفها عنا بجودک...» ای خدا بر ما به وجه کریم خود رو نما و تقرب ما را به سوی خود بپذیر و بر ما به نظر رحمت (و لطف) نظر نما تا کرامت نزد تو را بدان وسیله، کامل کنیم و به کرمت، نظر لطف خویش را از ما مگردان.» (10)
حال به برخی از موارد جزئی اشاره میگردد که در آیات قرآن، به عنوان «اعمال پسندیده » معرفی شدهاند:
ایمان، اطاعت از خدا و رسول، سرعت در انجام خیرات و جبران خطاها و طلب غفران از خداوند، انفاق در راه خدا به صورت آشکار و نهان، عفو لغزشهای مردم و نیکوکاری با آنان، دایم به یاد خدا بودن و اصرار نكردن بر انجام خطاهای خویش. (11)
توکل بر خدا ،صبر در برابر ناملایمات ، مشورت با مردم و رفتار توأم با ملاطفت با ديگران (12)
احترام و احسان به پدر و مادر (13) با نيكي و احترام ياد كردن از بزرگان دين به خصوص پیامبر اکرم (14) عادل بودن در هنگام قضاوت (15) مغرور نشدن در هنگام رسيدن به مال و مكنت و حكومت (16) بذل مال و جان در راه خدا و افسوس نخوردن برآن (17)
در روایات ، نیز مواردی را برای جذب محبت الهی میتوان ديد: به آنچه نزد خداوند مرغوب است، رغبت نمودن (18) پیامبر اکرم (ص) و آل او را دوست داشتن (19) ، به سراغ علم و دانش رفتن(20)
در مقابل، گروه هايي نيز به عنوان « مبغوضان ، ملعونان و مطرودان» درگاه خداوند معرفی شدهاند:
کافران (21) مشرکان(22) منافقان(23) مستکبران(24) لجبازان ستیزه جو(25) فخرفروشان گردنکش که به خود مینازند(26) از حریم خود تجاوز کرده و حقوق الهی و مردم را رعایت نمیکنند(27) خوشگذرانان و رفاه طلبان(28) اسرافگران (29) فساد بر پا كنندگان در روي زمين (30) خيانتكاران و ناسپاسان (31) اهل گناه و طغيان (32) تبعيت كنندگان از شیطان و طاغوت (33) تفرقه اندازان در بين اهل دين (34) آزار دهندگان به خدا ،رسول (ص) ، اولیای الهی و مؤمنان ، با عملکرد و گفتار خود(35) بهانه جو و فراري از جهاد در راه خدا (36)
حال اگر واقعاً در پی جلب رحمت خدا و محبوبیت نزد او هستیم باید با عزمی راسخ خود را از گروه دوم جدا کرده و به گروه اول بپیوندیم و با امر به معروف و نهی از منکر ، ترویج ،تبلیغ و دفاع از دين اسلام و مسلمانان و حریم تشیع، هم خود از خدا راضی شویم و هم خدا را از خود راضی کنیم، هم خدا و نبی (ص) و ولی (ع) را دوست بداریم و هم محبوب ایشان واقع شویم. انشاءاللَّه
منابع:
1- قران كريم ، سوره آل عمران ، آيه 31
2- سوره مائده ، آيه 54
3- شیخ محمد بهاری (ره)، تذکرة المتقین، ص 134
4- علامه مجلسي ، بحارالانوار ، ج70
5- ملا محسن فيض كاشاني ، اخلاق حسنه ، ص 239-238
6- سوره آل عمران ، آيه 31
7- سوره نساء ،آيه 59
8- شيخ كليني ،كافي ، ج2 ، ص352
9- ملا محسن فيض كاشاني ، محجه البيضاء ، ج8، ص64
10- شيخ عباس قمي ، مفاتيح الجنان ، دعاي ندبه
11- سوره آل عمران ، آيات 130، 136، 146
12- همان ، آيات 3 ، 159، 160
13- سوره لقمان ، آيه 15-14
14- سوره احزاب ، آيه 56
15- سوره حجرات ، آيه 9
16- سوره حديد ، آيه 23
17- سوره صف ، آيه 4
18- علامه مجلسي ، بحار الانوار ، ج70، ص70
19- همان ، ج 57، ص198
20- همان ، ص304
21- سوره بقره ، آيه 90-89
22- سوره لقمان ، آيه 13
23- سوره فتح ، آيه 6 و سوره توبه ، آيه 38 الي آخر سوره
24- سوره نحل ، آيه 23
25- سوره شوري ، آيه 16
26- سوره نساء ، آيه 36 و سوره لقمان ، آيه 18
27- سوره اعراف ، آيه 55
28- سوره قصص ، آيه 76
29- سوره انعام ، آيه 141
30- سوره طه، آيه 81 و سوره مائده ، آيه 64
31- سوره حج، آيه 38
32- سوره حجرات ، آيه 7
33- سوره هود ، آيات 60-59
34- سوره اعراف، آيه 44
35- سوره احزاب ، آيه 58-57
36- سوره انفال ، آيه
منبع» اسک دین
:: ادامه مطلب
![]() |
وصف نماز را باید از کسی شنید که خود به راستی اقامه کننده آن بود . کسی که نماز با تک تک سلولهای مبارکش عجین شده و آن را با تمام وجود برپا می نمود .
ذره ذره خاک مدینه، مکه ، کوفه هر جایی که ایشان قدم نهاده است ، گواه راز و نیازها و نمازهای حقیقی آن بزرگوار است . هنوز پژواک نوای دلنشین مناجات امام علی (ع) در جان هستی طنین انداز است . پس گوش جان به فرموده های آن امام همام می سپاریم ، تا آداب قیام به نماز را که ستون دین است ، فرا گرفته و عامل به آن باشیم .
"اهمیت و فضیلت نماز "
-شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می کنم، زیرا نماز برترین عمل و ستون و اساس دین شما است . (1)
-وقتی که بنده ای سجده می کند ، ابلیس فریاد می زند: وای برمن! او اطاعت کرد، ولی من معصیت کردم، او سجده کرد و من از این عمل سرباز زدم.(2)
-گناهی که پس از آن مهلت یافتم تا دو رکعت نماز گزارم و از خدا اصلاح آن گناه را بخواهم، مرا اندوهگین نکرد.(3)
-نماز ستون دین است و اولین عمل انسان است که خدا بدان نظر می کند، اگر صحیح بود ، به سایر اعمال نیز نظر می فرماید و اگر صحیح نباشد در هیچ عمل دیگر نمی نگرد و کسی که تارک نماز باشد بهره ای از اسلام ندارد .(4)
متن کامل را در ادامه مطلب مشاهده نمایید »»»»»»»»»»»
:: ادامه مطلب
![]() |
آنچه مسلم است نماز دردین اسلام به عنوان برترین عبادت شناخته شده و از آن به عنوان کلید بهشت یاد می شود ، سعی ما بر این است که درباره این نیایش عاشقانه نکاتی ارائه نماییم :
(می توانید درآینده پیگیراین بحث بوده و نکات دیگری را نیز در زمینه نماز مطالعه نمایید)
متن کامل را در ادامه مطلب مشاهده نمایید »»»»»»»»»»»
:: ادامه مطلب
![]() |
ما درهرشبانه روز5 نوبت نماز می خوانیم .
و همانطور که می دانیم پیش از نماز ، گفتن اذان واقامه سفارش شده است .
متن کامل را در ادامه مطلب مشاهده نمایید »»»»»»»»»»»
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894200
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396