![]() |
نماز ، برترین عبادت ، کلید بهشت و رحمت الهی ، راز و نیاز عاشقانه بندگان است با معبودشان و از آنجا که بشر همواره نیازمند عبادت است ، نماز درطول تاریخ ودرادیان مختلف وجود داشته است اما شاید نحوه و کیفیت آن تغییر یافته ؛ سعی ما بر این است تا در چند عنوان بتوانیم نکاتی درباره نماز ، در موضوعات مختلف ارائه نماییم :
![]() |
قبل از آنکه حضرت محمد صلی الله علیه وآله به رسالت مبعوث شوند ، نماز در آئین حضرت عیسی (ع) هم وجود داشته چراکه قرآن از زبان عیسی (ع) چنین نقل می کند : " واوصانی بالصلوة " خداوند مرا به نماز سفارش کرده است (مریم /31)
![]() |
و قبل از آن نیز در دین موسی (ع) نماز بوده است چراکه خداوند به موسی چنین خطاب می کند : " اقم الصلوه لذکری " (طه/14) وقبل از موسی ، در زمان حضرت شعیب نیز نماز به عنوان یکی از عبادات وجود داشته است چراکه درقرآن چنین آمده : " یا شعیب اَ صلواتک تامرک"(هود/87) و قبل ازهمه آنها ، دردین ابراهیم (ع) نیز بوده چراکه او ازخداوندبرای خودوذریه اش توفیق اقامه نمازرامی خواهد : " رب اجعلنی مقیمالصلوه ومن ذریتی "(ابراهیم/40)
![]() |
واین هم کلامی از لقمان است که به فرزند خود چنین می گوید:
" یا بنی اقم الصلوه وامر بالمعروف وانه عن المنکر"(لقمان/ 17)
پسر من نمازرا بپادار وامر به معروف ونهی ازمنکرکن.
نکته جالبی که در آیه آخر وجود دارد اینست که معمولادرکنارنمازسفارش به زکات می شودولی چون در این آیه مخاطب فرزند لقمان (ع) است و نوجوانان معمولااندوخته مالی چندانی ندارند؛ دراین آیه درکنارسفارش به امر به معروف ونهی ازمنکرسفارش شده است.
منبع : تبیان
:: ادامه مطلب
تورات مقدس متن مدونی برای تفیلا (نماز) معرفی نکرده، لیکن هر فردی چه مرد و چه زن یعنی همه افراد یهود را موظف به خواندن نماز کرده است. در سفر تثنیه فصل ۱۱ یه ۱۳ چنین ذکر شده است: «خداوند خدای خود را دوست بدارید و او را با تمامی دل و با تمامی جان خود عبادت کنید». دانشمندان یهود درباره این موضوع تفسیر کرده اند که این کدام پرستش است که به قلب مربوط می باشد؟ جواب داده اند که همان نماز است.
تفیلا وسیله ارتباطی است بین انسان و خدا که در این رابطه انسان خود را بینهایت کوچک دانسته در مقابل نیرویی بینهایت بزرگ، به مدح و ستایش میپردازد. در قسمت دیگری از تفیلا انسان خواسته ی خود را با خدا مطرح میکند. دعا کردن تکلیف کردن بر خدا نیست بلکه برعکس تکلیف کردن بر خود ماست یعنی میتوان این طور بیان کرد که انسان هنگام دعا کردن با در نظر گرفتن عنصر مشترک با خدا یعنی عنصر اراده و اختیار که او را از سایر موجودات جدا میکند خواستار آن است که با داشتن چنین عنصری خود را از مقام بینهایت کوچک به مقامی بینهایت بزرگ برساند و با کسب چنین قدرتی قادر به رفع نیازها و برآورد خواستها باشد. قسمت دیگر تفیلای ما مربوط به شکرگذاری از خداوند است و این بزرگترین نشانه آگاهی انسان است و عبارت است از آگاه بودن انسان به ارزشهای خویش و آگاهی او نسبت به همه نعمتها و موهبتهایی که دارد.
حخامیم(دانشمندان یهود) شکرگذاری را وظیفه هر انسانی در تمام موارد زندگی میدانند. چنان چه وقتی غذیی را میخوریم این کار را انجام میدهیم و یا در موارد دیگری مانند بوییدن شکوفه ی شکر میگوییم که چنین بصیرتی در حواس و فکر انسان وجود دارد تا پی به چنین مخلوقاتی ببریم. اصولا فلسفه مدح و شکرگزاری انسان را از فلسفه نیهیلیزم و پوچیگری بیرون آورده و او را متوجه جهان خارج و طبیعت میسازد.
نزدیکی انسان به خدا (که توسط تفیلا(نماز) انجام میگیرد) نتیجه پیشرفتهای عقلانی و تزکیه نفس خود اوست، که او را مسئول آن قرار میدهد تا شایستگی خود را نسبت به این موهبت الهی ثابت نمید. اگر به انسان این افتخار داده شده است که پرتویی از انوار الهی در روح او به امانت گذاشته شود، این وظیفه نیز برعهده او نهاده شده است که زندگی خود را به نحوی بگذراند که مورد تعیید آفریدگار قرار گیرد.
ایمان به عالیترین وجه، هنگام دعا کردن و نماز خواندن جلوه گر میشود. زیرا آن کس که به خدا علاقه و صمیمانه ایمان دارد، به حضور پروردگار دعا میکند و حاجات خود را از او میخواهد. دعا کردن و نماز خواندن تنها بری رفع حاجات نیست، دعا و نماز در حقیقت عبارت است از رابطهی صمیمانه بین آفریدگار و آفریده، که انسان به وسیله آن از اعماق قلب با خالق خویش سخن میگوید. از ین رو دعا و نماز هم به درگاه خداوند مقبول و خوشایند است و هم به انسان کمک میکند تا غم از دل بزدید و بار روح را سبکتر سازد حتی گفته شده است: خداوند مشتاق شنیدن دعا و نماز عادلان و نیکوکاران است بری چه دعا و نماز نیکوکاران به پارو (کلمه «عِتِر» به معنی پارو میباشد و همان حروف عِِتِر ریشه فعل دعا کردن و نماز خواندن را دارد) تشبیه شده است؟ چون همانطور که پارو محصول را زیرو رو کرده و آن را از جایی به جای دیگر منتقل میسازد، به همان ترتیب دعا و نماز عادلان و نیکوکاران خـشم و غـضب خـداوند را بـه رحمت مبدل میکند (تلمود: یواموت ۶۴ الف) نماز حقیقی چیزی بیش از حرکت و تلفظ لبان است و بایستی از اعماق قلب برخیزد. نماز انسان به حضور خداوند مورد قبول واقع نمیشود مگر این که وی قلب و جان خود را کف دست بگذارد چنان که در مراثی ارمیا فصل ۳ یه ۴۱ آمده: «قلب خود را همراه با دستهیمان به سوی خدایی که در آسمانها است برافرازیم». یعنی آن که ما نباید تنها دستهیمان را هنگام دعا و نماز به سوی خداوند بلند کنیم بلکه باید قلب خود را نیز متوجه خالق جهان سازیم.
کسی که دعا و نماز میخواند باید چشمانش را پائین افکنده و قلبش را متوجه بالا سازد و باید نزد خود چنین مجسم کند که خداوند مقابل او است چنان که در کتاب مزامیر داود (تهیلیم) فصل ۱۶ یه ۸ میفرمید: «خداوند را همیشه پیش روی خود میدانم». در تلمود؛ براخوت، ۲۸ ب آمده است: «هنگامی که شما دعا و نماز میخوانید بدانید که در حضور چه کسی یستادهید». دانشمندان یهود دعا و نماز را چیزی بزرگتر و والاتر از درخواستی برای رفع احتیاجات مادی میدانند. در عین حال که تقاضاهی زندگی جسمانی را از یاد نبردهاند ایشان دعا و نماز را به عنوان واسطهی بری ارتباط با خدا و گسترش پاکترین و عالیترین احساسات و انگیزههی طبیعی به کار میبرند. در نظر ایشان، عبادت و خواندن دعا و نماز ورزشی است روحانی بری افزودن قدرت روان، بدین نیت که روح فرمانده زندگی و ارباب و سرور جسم شود.
«نیچه» مینویسد انسان همچنان که به آب و اکسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است. روح نیمش عقل است و نیم دیگرش احساس، ما باید هم زیبایی دانش را دوست بداریم و زیبایی خدا را.
«الکسیس کارل» میگوید: آثار نییش و رسم پرستش و دعا کردن در جامعه وقتی رو به ضعف و فراموش شدن میگذارد مقدمات انحطاط و عدم مقاومت ملت و جامعه را فراهم میکند. بنابرین جامعه با از دست دادن عمل پرستش و نیایش مزاج خود را بری رشد میکرب انحطاط ، متلاشی شدن، تجزیه و ضعف اجتماع آماده میکند او میگوید روم باشکوه و متمدن قدیم را، دوری مردمش و متروک ماندن سنت دیرین بشری در پرستیدن، رو به ضعف و ذلت برد.
محققین روانشناسی از روی آمارهی ممالک مختلف به این نتیجه مسلم رسیدهاند که تعداد نسبی انتحار و قتل و طلاق و اعمالی که در هیجانهی یاس و غضب انجام میشود در اقوام معتقد و مومن خیلی کمتر از محیطهی بی دین و لاقید است.
لغت نماز و دعا در زبان عبری تفیلا گفته میشود و از ریشه (پیلِل) به معنی مجادله گرفته شده است چنان که در تهیلیم (زبور داود) فصل ۱۰۶ یه ۳۰ آمده است: «پینحاس (نوه حضرت هارون) ایستاد و داوری نمود نماز و دعا کرد و مرگ و میر قطع گردی». در تلمود؛ سنهدرین ۸۲ این جمله را چنین تفسیر کردهاند: پینحاس مثل ین که با خدا مجادله کرد و درباره وبائی که قوم را کشتار میکرد از خداوند توضیح خواست بنابرین هیتْپَلِل یعنی تقدیم اظهارنامه درباره مطلبی به پیشگاه قاضی عالم در عالیترین دادگاه و در سِفر پیدایش حضرت ابراهیم را میبینیم که درباره افراد سِدُوم با خداوند به صورت مجادله و مانند یک وکیل مدافع با قاضی کل عالم بحث میکند و نمونه جالب دیگر دعا حضرت موسی است که مانند وکیل مدافع شجاعی از قوم اسرائیل دفاع میکند و در سفر خروج فصل ۳۲ یههی ۱۱ و۱۲ و ۱۳ چنین آمده: «موسی، به درگاه خداوند خدای خود التماس نموده، گفت: خداوندا چرا خشمت بر قومت افروخته شده است این قومی که با قدرت عظیم و با نیروی قوی از مصر بیرون آوردی چرا مصریان بگویند از روی سوءنیت آنها را از مصر بیرون آورد تا این که آنها را در بیابان بکشد … .
در طرف مقابل دعی سیر انبیاء به صورت مجادله با خداوند نیست، بلکه درخواست آنها به صورت التماس و تضرع است یعنی به درگاه خداوند بخشنده و مهربان روی آورده و طلب رحمت و بخشیش مینمایند. این نوع نماز را به نام (تفیلت ویدوی) یعنی اعتراف و اقرار به گناه خوانده میشود. در بیشتر قربانیهایی که (در دوران معبد مقدس) تقدیم میشد صاحب قربانی دستهی خود را روی سر حیوان میگذاشت و مطالبی اداء میکرد و سپس مبادرت به قربانی مینمود و حال که اجری مراسم قربانی امکانپذیر نیست این مطالب جزء دعا و نمازهی روزانه گردیده است.
دانشمندان یهود عقیده دارند که اجداد مقدس ما حضرت ابراهیم و اسحق و یعقوب بنیانگذاران زمان نمازهی روزانه بوده اند. حضرت ابراهیم نماز صبحگاه را بنیان گذاشت. «پیدیش فصل ۲۲ یه ۳: ابراهیم بامدادان سحرخیزی کرد …..» و حض اسحق نماز نیم روز را «پیدیش فصل ۲۴ یه ۶۳: قبل از غروب اسحق بری راز و نیاز کردن (با خدا) به صحرا رفت….. ». حضرت یعقوب نماز شامگاه را. پیدیش فصل ۲۸ یه ۱۱: در آن محل (محل کوه موریا که حضرت اسحق بری قربانی به آنجا برده شد) نماز خواند و نظر به ین که آفتاب غروب کرد آنجا منزل نمود…».
بنی اسرائیل در مصر نیز نماز میگذاشتند و دعا میخواندند چنان که در سفر خروج فصل ۲ یه ۲۳ ین طور آمده: یعنی «پس از مدت مدید (که فرزندان ییسرائل از گلکاری و خشت زنی رنج میبردند) واقع شد که پادشاه مصر درگذشت. فرزندان ییسرائل از آن بندگی نالیدند و از عذاب فریاد زدند. فریاد شکایت آنها از بندگی به درگاه خداوند رسید».
در کتاب دانیال فصل ۳ یه ۱۱ مندرج است: حضرت دانیال روزانه سه مرتبه پنجره خانه خود را رو به بیت المقدس (اورشلیم) باز میکرد و به زانو میافتاد و با سجده به درگاه خداوند نماز میگذاشت. این نماز با تسبیح و مدح شروع میشد و با شکرگذاری خاتمه مییافت.
از نماز و دعاهی حضرت موسی در تورات زیاد بازگو شده است از جمله در کتاب تثنیه فصل ۳ یه ۲۴ و ۲۵ آمده است: «یعنی خداوندا تو شروع کردی که بزرگواری و قدرت زیادت را به بندهات نشان دهی چون که کدام نیروئی در آسمان و زمین وجود دارد که کارها و دلاوریهی تو را انجام دهد. تمنی این که (اجازه دهی از رود اردن) عبور نمیم و آن سرزمین خوبی را که در آن طرف رود اردن است یعنی آن کوه زیبا و لِوانُون را ببینم».
سیر تکامل نماز از حضرت ابراهیم تا ظهور حضرت موسی به طور بسیار خلاصه شروع میشود و در زمان حضرت موسی با نزول تورات نمازهی خاصی به آنها اضافه میگردد و پس از دوران انبیاء به طور کلی بنا به مقتضی وضع اجتماعی و سیاسی و اتفاقات تاریخی ادعیه بوجود آمده و تصنیف میگردد و به مجموعه دعاهی قبلی اضافه میگردد و در دوران بازگشت پراکندگی اول توسط «عِزرا» و یارانش در حدود دو هزار و چهارصد سال قبل شکل کامل به خود میگیرد و به صورت مدون در میید و سپس در تمام دوران استقرار معبد مقدس دوم به شکل ثابت میماند و در زمان تدوین تلمود یروشلمی حدود ۱۸۰۰ سال قبل ختم میگردد.
به طور خلاصه انبیاء بعد از حضرت موسی مانند یهوشوع پیغمبر، حنا زن القانا، شموئل نبی، حضرت داود، حضرت سلیمان، حزقیاهو پادشاه و یا حضرت یونس، ارمیا نبی، حبقوق نبی، دانیال نبی، مردخی و استر و عزرا و (دانشمندان تلمود) هرکدام در عصر خود بر نماز و ادعیههی موجود دعاهایی افزودند. نمونه هایی از این دعاها بدین مضمون میباشند:
در پیان لحش (دعی نوزده برکتی) این درخواست را میخوانیم:
«ای خدی من زبان مرا از بدگویی، و لبانم را از تکلم به نیرنگ باز دار، در برابر اشخاصی که مرا نفرین میکنند، زبانم ساکت و خاموش بماند، و روانم در برابر همگان همچون خاک باشد. قلبم را برای پذیرفتن تورات بگشا، جانم فرمانهی تو را پیروی و تبعیت و اگر کسانی علیه من بد بیندیشند و به زیان من قصد کنند، تو به فوریت مشورت آنها را برهم زن و فکرشان را باطل کن. سخنان دهان من مورد رضای تو قرار گیرند و تفکر دلم به حضور تو مقبول افتد، ای خدیی که آفریدگار و نجاتدهنده من هستی». (براخوت ۱۷ الف)
یکی از دانشمندان یهود، در پیان دعا فوق، این دعا را افزوده است:
«ای خداوند من، خدای اجداد من میل و رضای تو بر این تعلق گیرد، که در دل هیچ انسانی کینه و دشمنی علیه ما وراد نشود. و کینه و عداوتی علیه هیچ انسانی بر دل ما نگذرد. حسادتی نسبت به ما در دل هیچکس رسوخ نکند، و نسبت به هیچکس نیز حسد به دل ما راه نیابد. در سراسر روزهی عمر تحصیل تورات و اجری فرایض تو مشغله ما باشد، و سخنان ما به حضور تو التماس و تضرع محسوب میگردد، قلبهی ما را متحد کن تا از نام تو بترسیم. از آن چه که منفور درگاه تو است ما را دور بدار، و به آن چه مورد راضی تو است ما را نزدیک ساز، و به خاطر نام مبارک خودت با ما احسان کن. (تلمود یروشلمی براخوت ۷ دال)
منبع : عطر نماز
:: ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
بنابر سنت زرتشتی، پنج بار در شبانه روز نماز خوانده میشود که خواندن آن نیز بر آنها واجب است. هر نماز با این مضامین آغاز میشود: «خشناتره، اهورامزدا» یعنی خشنود میگردانم اهورا مزدا را. و آنگاه ادامه می دهند: « ایمان دارم به کیش مزدا پرستی که آوردهی زرتشت است. پیرو آموزههای اهورایی هستم که از دروغ و دوگانه پرستی به دور است».
منبع : عطر نماز
:: ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
ویل دورانت در تاریخ تمدّن خود در مورد عبادت یونان باستان می نویسد: «مؤمنان در جریان عبادت، خود را به مذبح، که در جلوی معبد قرار داشت می رساندند و به وسیله قربانی و نماز از خشم خدا ایمنی می یافتند و یاری او را جلب می کردند».[4] و طبق آماری که جان ناس در کتاب تاریخ ادیان خود می آورد، معابد مذهبی شینتو (مذهب وطن پرستی ژاپن) تعدادشان در سال ۱۹۴۵ یکصد هزار می رسید. این معابد عموماً دارای حصار مقدّس و دروازه هایی موسوم به «توری» که شهرت جهانی دارد و مناره ای به سبک گلدسته های مساجد اسلامی و برج زنگ و بالاخره رواِ عبادت بود. پیش از آغاز پرستش، زائر باید تطهیر می کرد و دست و دهان خود را می شست و در وضو خانه معبد وضویی می ساخت و با بر هم نهادن دو کف دست به مجازات سینه که شیوه مخصوص پرستش ژاپنی است، تعظیم و با به صدا در آوردن زنگ و انجام نماز و نیایش و تعظیم محدود و در حالت مراقبه و تأمّل از واجبان معابد بود[۵].
درباره کنفسیوس آمده است، او ادّعای این که پیامبر بوده و به او وحی می شده اشاره ای نکرده است، و در واقع بیشتر حکیم بوده تا این که مرد دین باشد، ولی با وجود این احساس دینی داشت که منجر به احترام خدایان و مداومت بر اقامه شعائر دینی می شد. او نماز می خواند، در حالی که ساکت بوده، حرفی نمی زده است بر خلاف عادت مردم در زمان خودش و زشت می دانست نماز بخواند تا این که خداوند او را ببخشد و یا نعمتی به او بدهد، زیرا او معتقد بود نماز هدفی جز تنظیم سلوک افراد و الفت میان آن ها نمی باشد.[۶]
از ادیان دیگر در زمان پارت ها و ساسانیان «صابئین و مندائیان» هستند. این قوم خود را صابی می نامیدند. صابی دین کسانی است که در زبان عربی «مغتسله» خوانده می شدند یعنی کسانی که در امر پاکیزگی تن و جامه و شستشوی در آب رودخانه دلبستگی کامل داشتند.[۷]نماز در آئین مندایی شبیه نماز مسلمانان بود و حتّی قبل از نماز، وضو گرفتن را هم لازم می دانستند و یکی از اساسی ترین آداب و واجبات در دین مندایی ـ قبل از این که به نماز بایستند ـ انجام رشامه (وضو) است زیرا هر فرد مندایی باید سه بار در روز، صبح، ظهر و عصر عمل رشامه (وضو) را انجام دهد و این کار در بسیاری از مراسم دیگر مانند تعمید و غیره هم به جا آورده می شود و هر فرد برای این کار در بسیاری از مراسم دیگر مانند تعمید و غیره هم به جا آورده می شود و هر فرد برای این که بخواهد وضو بگیرد باید اوّل نیّت کند و نیز فکر خویش را پاک و از هر گونه آلودگی افکار مادّی آزاد کند، آنگاه خالصانه به کنار رودخانه بیابد و با تواضح به طرف مجرای آب بایستد و دعاهایی را بخواند و به طریق خالص وضو بگیرد.[۸]
همچنین براخته (نماز)، دعایی است که بعد از رشامه (وضو) خوانده می شود. «براخه» هر روزی سه بار یعنی صبح، ظهر و عصر بعد از رُشامه (وضو) انجام می شود. براخه در هر مکان که مقدور باشد می توان به جا آورد و نمازشان را با بوثه ی (آیه) زیر که بوثه ی توحید است آغاز می کردند. «به نام خدای بزرگ، خداوند را با قلبی پاک ستایش باد! پروردگار وجود دارد به شهادت تو ای خدای جاویدان که مالک عالم انواری و از ذات خویش منبعث شده ای و کسی را در وجود آمدنت دخالتی نبوده و نیست، نام تو هیچ گاه از بین نخواهد رفت و بعد نوبت به ادای احترام به پیامبران و مقدّسین می رسد که طولانی است.»[9]
برای تأیید این مطلب در کتاب آثار الباقیّه، ابوریحان بیرونی می گوید: صابئین سه نماز واجب دارند. نسخت هنگام طلوع خورشید که هشت رکعت می باشد. دوم قبل از زوال خورشید از وسط آسمان که پنج رکعت می باشد. و سوم هنگام غروب آفتاب که پنج رکعت می باشد و در هر رکعت از نماز شان سه سجده است و در ساعت دوم روز یک نماز نافله می خواندند و یکی را در ساعت نه روز و سومی را در ساعت سوم از شب و از برای نماز طهارت و وضو به جا می آورند و غسل جنابت می کنند.[۱۰] و شاهد دیگری که این مطلب را تأیید می کند سخنی از مرحوم شهرستانی در ملل و نحل می باشد آنجا که او می گوید: «صابئون همه آن ها سه نماز می خواندند و غسل جنابت و مس میّت می کنند.»[11]
بالاخره در مورد مانی و آئین او گفته شده که در شبانه روز چهار نماز را واجب می دانستند و نماز گزار باید با آب روان یا راکد مسح کند و روبروی آفتاب بایستد و به سجده رود و بگوید: «مبارک است راهنمای ما، فاراقلیط، پیامبر ما و مبارک است فرشتگان نگهبان او و مسبّحان، لشکریان پرتو افشان او» پس از گفتن این کلمات برخیزد و راست بایستد و بعد به سجده دوم رود، بگوید: «به پاکی یاد شده ای تو ای مانی پرتو افشان و راهنمای ما، که ریشه روشنایی و نهال زندگی و شجره بزرگی هستی که تمامش بهبودی بخش است» باز بلند شود و بایستد و به سجده سوم رود و دعاهایی بگوید تا سجده دوازدهم.[۱۲]
اوقات نمازهای آن ها عبارتند از: ۱ـ وقت نماز اوّل در هنگام زوال است. (متمایل شدن خورشید از میانه آسمان به سوی مغرب) ۲ـ وقت نماز دوّم بین زوال و غرب آفتاب است. ۳ـ وقت نماز سوّم که نماز مغرب نامیده می شود بعد از غروب آفتاب تا سه ساعت بعد از آن می باشد. ۴ـ وقت نماز چهارم که نماز عشاء (شام) است، پس از گذشتن سه ساعت از غروب است. در تمام این نمازها و سجده ها نماز گزار باید همان کارهایی را انجام دهد که در نماز اوّل، انجام داده است.[۱۳]
[۱]. تاریخ جامع ادیان جان ناش / ۲۴۶٫
[۲]. همان مدرک ۱۴۷٫
[۳]. تاریخ جامع ادیان جان ناس / ۲۷۰٫
[۴]. تاریخ تمدّن / ۱ / ۲۲۸٫
[۵]. تاریخ جامع ادیان جان ناس / ۴۲۷
[۶]. ذیل الملل و النحل شهرستانى / ۲۱
[۷]. اصل و نسب و دین هاى ایرانیان باستان / ۴۵۱
[۸]. همان مدرک
[۹]. همان مدرک / ۴۵۳
[۱۰]. آثار الباقیّه عن القرون الخالیه / ۲۰۶
[۱۱]. ملل و نحل شهرستانى / ۲ / ۵۷٫
[12]. اصل و نسب و دین هاى ایرانیان باستان / ۲۶۳
[۱۳]. همان مدرک
منبع : عطر نماز
:: ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
در این آیه حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ پس از بیان این که فرستاده خداست و کتاب آسمانی به او داده شده از میان برنامه ها، توصیه به نماز و زکات را مطرح می کنند.
آنهم با بیان، مادامی که زنده باشم و این به خاطر اهمیّت فوق العاده این دو برنامه است چرا که این دو، رمز ارتباط خالق و خلق است. در تفسیر این آیه آمده است: این آیه دلالت دارد به این که نماز و زکات و نیکی به پدر و مادر بر امّت های گذشته واجب بوده است، پس حکمش ثابت می باشد و در هیچ شریعتی امر به آن نسخ نشده است.[۲]
این آیه به خوبی مؤیّد این مطلب می باشد که در شریعت آسمانی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ نماز و اقامه آن، از واجبات می باشد که در شریعت آسمانی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ نماز و اقامه آن، از واجبات مهمّی بوده که از طرف خداوند از ابتدای تولّد به آن حضرت توصیه شده بود و مادرش حضرت مریم ـ علیه السلام ـ هم از طرف فرشتگان امر به اقامه نماز شده بود. چنانچه از جمله پندهای حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ در انجیل است: «به حقّ برایتان می گویم، چیزی بالاتر از نظر شرافت اخروی و یاری کننده تر بر حوادث دنیوی از نماز همیشگی نیست و چیزی نزدیک تر از آن به خداوند رحمان نیست، پس مداومت بر آن نمایید و آن را زیاد بشمرید. و هر کار شایسته ای نزدیک می کند (ما را) به خدا پس نماز به سوی او نزدیک کننده تر است و برگزیده تر در نزد اوست.»[3]
در قاموس کتاب مقدّس در بخشی تحت عنوان نماز آمده است که (نماز از جمله واجبات دینیّه همه روز تمام ملل و مذاهب است چه به صورت منفرد و چه به صورت جماعت، و مقصود از نماز، گفتگو کردن و صحبت داشتن با خدا و خواستن احتیاجات و اظهار تشکّر و امتنان برای الطاف و مراحم حق تعالی می باشد.»[4]
در قاموس کتاب مقّدس می خوانیم «روح القدس وضع و طور و طرز نماز را به ما می آموزد و جمیع انبیاء و مؤمنین و مقدّسین سلف برای نماز و دعا مشهور بوده اند. از جمله حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ و موسی و یوشع و سموئیل و داود، چنانچه از تمام مزامیز، آن چنان واضح می گردد و بسیاری از اوقات، منجی ما منفردا برای دعا و نماز در صحراها می رفت.»[5]
همچنین در قاموس کتاب مقدّس در مورد فایده نماز آمده است. «فایده دعا و نماز متنّبه ساختن قوی و منوّر نمودن قلوب و ضمایر و سبب ترغیب و استحکام اعتماد و توکّل بر حضرت خالق و قادر کلّ می باشد به طوری که از آن پس امکان دارد و استدعاها و در خواست ها و تضرعات ما را مرحمت فرماید. امّا نماز خانگی که عبارت از نماز جماعتی اهل خانه باشد، سبب استحکام و تقویت و تسلّط والدین و حفظ نظامات خانوادگی شده حقایق دینی را در قلوب اطفال غرس می نماید.»[6]
مسیحیان در کنیسه هاشان کتاب مخصوص برای نماز دارند و بر حسب آن چه در آن مکتوب است نماز باید بخوانند و امّا درباره نماز ارتجالی (فرادی) که شخص مصلّی به خودی خود نماز کند این است که افکار و استدعاهای مخصوص خود را به نوع مخصوص در حضور خالق خود می آورد و البتّه در این صورت با اختلاف ظروف و حرارت نفس مصلّی، تفاوت کلّی خواهد داشت و به هیچ وجه مقیّد به قیود مخصوصه نخواهد بود. طبق معتقدات اینان، مراعات اوقات معینّه برای نماز خالی از اهمیّت نخواهد بود، چنان که یهود در ساعت سوم و ششم و نهم روز و ساعت اوّل شب و آخر شب و وقت تناول طعام نماز می گزارد. و بلندترین نمازی که مسیح به جا می آورد و نسبت به سایر نمازها اهمیّتش بیشتر است همان نماز آخری است که حضرتش با شاگردان و به جهت شاگردان خود بجا آورد که به سه قسم تقسیم می شود. اوّل دعا به جهت خودش فی نفسه، دوم دعائی که به جهت محافظت شاگردان خود فرمود، سوم دعا به جهت مؤمنین که از آن وقت تا آخر الزمان ایمان خواهند آورد.[۷]
[1]. سوره مریم / ۳۰
[۲]. الجامع الاحکام القرآن /۱۱/ ۱۰۳
[۳]. نحف العقول / ۵۰۸
[۴]. قاموس کتاب مقدّس / ۸۸۷
[۵]. کتاب مقدّس (عهد جدید) / ۳۸۴
[۶]. همان مدرک / ۳۸۵
[۷]. قاموس کتاب مقدّس / ۸۸۹
:: ادامه مطلب
از آنجائی که خداوند سرشت انسان را خداپرست آفریده و خداشناسی و خداگرایی فطری است، لذا بشر در طول تاریخ همواره به دنبال پرستش و عبادت معبودی بوده است که مظهر و نمود عینی آن عبادت در ادیان الهی در نماز تجلّی یافته است. امّا اگر بیشتر درباره این موضوع بخواهیم کنکاش کنیم درمی یابیم که مسأله نیایش به ویژه نماز، مخصوص ادیان وحیانی نبوده بلکه در ادیان غیر وحیانی یا غیر الهی هم مطرح بوده که در زیر به برخی از آنها اشاره می کنیم.
به طور مثال در تاریخ ادیان جان ناس می خوانیم که تبّتیان در مواقعی که در دیر یا صومعه ای جشن معیّن بر پا می شد زوّار از هر طرف به آنجا روی می آوردند و هدایایی از جنش قماش و کره و غیره برای راهبان می آوردند و در آنجا چند روز اقامت کرده، به طواف و نماز و دعا و رقص مشغول می شدند و پس از یک سلسله عملیات سحرآمیز به اوطان خود مراجعت می کردند[۱]. و نیز یاد آوری شده: «در اواسط قرن ۱۴ میلادی بعد از این که امپراطوری مغول از دیار چین محو و منقرض گردید، یکی از راهبان تبّتی به نام «شونگ ـ خا ـ پا» در صدد اصلاحاتی در دین «لاما» بر آمد و شریعتی بنیان نهاد که به نام معبد زرد موصوف است. این اصلاح مذهبی انتظامات دیرها را شدیدتر و سخت تر گرداند و استعمال نوشابه های به کلّی حرام و عبادت و نمازها زیادتر معمول گردید.»[۲] همچنین جان ناس به نقل از کتاب پنجلی که به نام «راجه یوگه» موسوم است هشت قاعده برای جوکی سالک (یکی از مکاتب هندوان) مقرّر داشته است که از جمله آن ها رعایت نظامات (یناما)، خودداری، نظافت، آرامش نفس، مطالعه و نماز.[۳]
ویل دورانت در تاریخ تمدّن خود در مورد عبادت یونان باستان می نویسد: «مؤمنان در جریان عبادت، خود را به مذبح، که در جلوی معبد قرار داشت می رساندند و به وسیله قربانی و نماز از خشم خدا ایمنی می یافتند و یاری او را جلب می کردند».[۴] و طبق آماری که جان ناس در کتاب تاریخ ادیان خود می آورد، معابد مذهبی شینتو (مذهب وطن پرستی ژاپن) تعدادشان در سال ۱۹۴۵ یکصد هزار می رسید. این معابد عموماً دارای حصار مقدّس و دروازه هایی موسوم به «توری» که شهرت جهانی دارد و مناره ای به سبک گلدسته های مساجد اسلامی و برج زنگ و بالاخره رواِ عبادت بود. پیش از آغاز پرستش، زائر باید تطهیر می کرد و دست و دهان خود را می شست و در وضو خانه معبد وضویی می ساخت و با بر هم نهادن دو کف دست به مجازات سینه که شیوه مخصوص پرستش ژاپنی است، تعظیم و با به صدا در آوردن زنگ و انجام نماز و نیایش و تعظیم محدود و در حالت مراقبه و تأمّل از واجبان معابد بود[۵].
:: ادامه مطلب
او در جايي ديگر خاطر نشان مي سازد زرتشتيان شبانه روزي پنج بار نماز و پرستش خداي يگانه به جاي آورند. نخست از سپيدي بامداد تا نيمروز (گاه هاون) دوم از نيمروز تا سه ساعت از نيمروز گذشته (گاه رپتون). سوم از سه ساعت از نيمروز گذشته تا پيش از تيرگي شام (گاه ازيرن). چهارم از تيرگي شام تا نيمه شب (گاه ايوه سزيترم). پنجم از نيمه شب تا سپيدي بامداد (گاه اشهن) و اشهن آغاز گاهان است.[1]
در آئين مزديسني از اين نمازها سه نماز از همه مهم تر و معروف تر است. زرتشتيان قبل از هر چيز آن را به اطفال خود ياد مي دهند. و در تمام قسمت هاي اوستا از اين سه نماز، مكرر نام برده كه عبارتند از:
:: ادامه مطلب
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2895781
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396