
براستي چرا بايد نماز خواند؟ اين سوالي است که خيليها به آن دچارند حتي نمازخوانها! متن زير را بخوانيد تا روشن شويد.
عبادت، وسيله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعى لطف و رحمت و راهنمايى است که ما را به کمال مىرساند; مثلا وقتى پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن تشويق کرده و يا وادار مىکنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را مىخواهند و اين امر از روى محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نيازى ندارند.
آيات و روايات، فلسفه و حکمت تشريع نماز را چنين بيان کردهاند:
1. ياد خدا: وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى1; نماز را برپا دار تا به ياد من باشى.
2. بازداشتن از گناه و زشتيها: إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَر2; همانا نماز ]انسان را در دنيا [از زشتيها و گناه باز مىدارد.
3. پاکيزگى روح: ...إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَکَّى فَإِنَّمَا يَتَزَکَّى لِنَفْسِهِى وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ 3;... ]تو[ تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مىترسند و نماز برپا مىدارند، هشدار مىدهى و کسى پاکيزگى جويد تنها براى خود پاکيزگى مىجويد، و فرجام ]کارها[ به سوى خداست.
راستى چقدر لذت بخش است با خداى جهان آفرين به گفتوگو و مناجات پرداختن! و روحى به عظمت تمام هستى يافتن و با خداى هستى هم سخن شدن!
4. يارى جستن از نماز در مسير تکامل: وَ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَـشِعِينَ 4; از شکيبايى و نماز يارى جوييد، و به راستى اين کار گران است، مگر بر فروتنان.
5. پاک شدن از کبر و غرور: حضرت فاطمة عليها السلام مىفرمايد: ...و الصلاة تنزيهاً من الکبر...;5...خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند....
6. رستگارى: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِينَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَـشِعُونَ6; به راستى که مؤمنان رستگار شدند; همانان که در نمازشان فروتنند.
در حديثى آمده است: نقش نمازهاى پنج گانه براى امت من همانند نهر آب زلالى است که از مقابل خانه آنان مىگذرد، اگر کسى روزانه پنج بار در اين نهر شستوشو کند، آيا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگى و پليدى خواهد ماند؟!.7
و در حديثى ديگر امام باقر عليه السلام مىفرمايد: هنگامى که نمازگزار به سمت قبله براى نماز مىايستد، خداوند رحمان و رحيم به او توجه ويژه مىکند.8
نمازِ روزانهي انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمى او از اين همه نعمت و خوبيهايى است که خداوند به او داده است و نيز ثناگويى و تمجيد انسان از اين همه زيبايى و عظمت است که خداوند متعال دارد. هيچ کس براى تعريف و تمجيد از يک گل زيبا که در طبيعت روييده است به شما اعتراض نمىکند، امّا اگر زيبايى آن را نبينى، نابينايت مىشمرند و اگر ببينى و واکنش نشان ندهى و ستايش نکنى سرزنشت مىکنند که چرا ذوق و احساس ندارى و چقدر بددلى!
در مضمون بعضى احاديث آمده است که: «انسان در حال نماز با خداى خود نجوا و گفتوگو مىکند و اگر انسان لذت اين گفتوگو را بچشد، هيچ گاه از حال نماز خارج نمىشود.9
راستى چقدر لذت بخش است با خداى جهان آفرين به گفتوگو و مناجات پرداختن! و روحى به عظمت تمام هستى يافتن و با خداى هستى هم سخن شدن!

1- طه،آيه14. 2- عنکبوت،آيه45. 3- فاطر،آيه18.
4- بقره،آيه45. 5- بحارالانوار، ج6، ص107. 6- مؤمنون،آيه1ـ2.
7- ميزان الحکمة، ج5، ص372، حديث10259. 8- همان، ص376، حديث10279. 9- همان، حديث10280.
:: ادامه مطلب

وقتی که شیطان نا امید شد!
آتشی که از خورشید می بارید، زمین را تنور داغ کرده بود حالا تشنگی بیشتر خودش را نشان می داد. چند روز بود که در محاصره دشمن بودند و در این بیابان داغ و سوزان دشمن نمی گذاشت که آنها از رودخانه آبی بردارند.صدای طبل ها و شیپورهای شیطان تمام صحرا را پر کرده بود و فریادهایشان نمی گذاشت که صدا به صدا برسد.
شمشیر زدن در چنین وضعیتی واقعاً دشوار بود. آن هم با دشمنی که صدها برابر آنها سرباز داشت.
آنروز میدان جنگ، بیش از 70 قهرمان شیر دل را یک جا در خودش می دید. آن ها یکی پس از دیگری به میدان می آمدند و انبوهی از دشمنان خدا را به خاک می انداختند و پس از نبردی دلاورانه به دیدار خدایشان می شتافتند ...
خورشید که به وسط آسمان رسید سربازان دشمن صحنه ای دیدند که از تعجب سرجایشان میخ کوب شدند!
امام حسین(ع) به همران یاران باوفایش خسته و تشنه به نماز ایستادند.
لشکریان یزید خندیدند و مسخره کردند. سپس کمان ها را کشیدند و باران تیر ها شروع شد. مثل این که شیطان اصلاً دوست نداشت نماز اول وقت امام حسین(ع) و دوستانش را ببیند.
صحنه ای باور نکردنی به وجود آمده بود؛
تعدادی از یاران فداکار امام در برابر امام صف کشیدند تا شیطان به نقشه ای که در سر داشت نرسد ... .
پیامبر اعظم (ص) می فرماید :شیطان همواره از کسی که مواظب نماز های پنج گانه اش باشد ترسان و گریزان است اما همین که او در نمازش کوتاهی کند شیطان نیز جرأت پیدا می کند و آنرا به گناهان بزرگتر گرفتار می کند.1
1) کافی جلد3، ص269
تهیه و تنظیم برای تبیان: رضا سلطانی
:: ادامه مطلب

حقیقت آن است که نماز را بپاس نعمتهای بیکران الهی و عنایتهای لحظه لحظه و گوناگون آن خدای بزرگ بپا میداریم. نمازی که ستون خیمه دین است. نمازی که اگر قبول شود سایر عبادات قبول شده و پذیرفته میشود (1). نمازی که معراج مومن است (2). نمازی که بازدارنده انسان است از هر بدی (3).
اما آیا هر نمازی چنین است؟
معنای لغوی نماز (صلاة)
اهل لغت گفته اند: حقیقت لغوی "نماز" که مترادف عربی آن "صلاة" است، یعنی دعا کردن و درود فرستادن، اما در حقیقت شرعیه و اهل شرع، نماز (صلاة) همان حرکات مخصوص است با آداب و شرائطی خاص برای خشنودی خدای بزرگ و چنانچه برخی از شرایط آن از بین رود نماز از اعتبار افتاده و دیگر نماز نیست. مثلاً اگر انسان با آب غصبی وضو بگیرد، بالتبع وضوی او باطل است و در پی آن نمازش دچار اشکال میشود و از درجه اعتبار ساقط میگردد یعنی دیگر نماز نیست و گویا او نماز نخوانده است، این نماز نمیتواند:
1- معراج مومن باشد.
2- چون قبول نیست حتماً نمیتواند قبول کننده سایر اعمال باشد.
3- این نماز نمیتواند بازدارنده از فحشاء و منکر باشد
4- و این نماز حتماً ستون خیمه دین نخواهد بود.
پس باید نماز ما شرایط صحت را داشته باشد. حال ممکن است عدم تحقق برخی شرایط آن از روی ندانستن مسئله باشد. در این حالت، در پاره ای از صُوَر- به صحت نماز، لطمه ای وارد نمیشود. اما اصرار بر عدم تحقق شرایط صحت ویا زیاد نمودن و یا کاستن از آن، مشکلی است که حتماً نماز را تباه میسازد مانند مسئله تکتف و یا تامین و یا سجده نکردن بر خاک در هنگام نماز.
اصل قضیه این است که سجده فقط مخصوص خداست نه کس دیگر
سجده بر خاک؛ شرط صحت نماز و یا....
اینک ما سجده بر خاک در هنگام نماز را بررسی مینمائیم که چگونه شرطی است برای صحت نماز؟ و چرا سجده بر خاک حرم سیدالشهداء حضرت حسین بن علی علیه السلام را عین توحید میدانیم و مورد خشنودی پروردگار.
دیدگاه اهل سنت در محل سجده
سُنیان میگویند سجده در نماز بر هر چیز جایز است و شاید بهتر است اینگونه بگوییم: از مجموع احادیث و روایاتی كه در كتب اهلسنّت آمده است، بدست میآید كه سجده فقط بر زمین و آنچه از آن میروید، به شرط اینكه خوراكی و پوشاكی نباشد جایز است.
سلفیها (4) و وهابیها (5) که افراطی های سنی مذهب هستند و هرچه که در مذاق آنان خوش نیاید را شرک میپندارند و با تعریف آنان از دین مبین اسلام، میتوان گفت اکثر جمعیت مسلمان جهان مشرک هستند، میگویند: سجده بر خاک نه تنها مستحب و یا واجب نیست بلکه حرام است و هر کس از روی عمد مرتکب آن شود مشرک است و هر کس از روی اعتقاد به شرطیت در نماز، این عمل را انجام دهد، خونش هدر است و قتلش بر حاکم اسلامی واجب.

دیدگاه شیعه در سجده بر خاک
اما شیعه میگوید: بنابر سنت پیامبر سجده بر زمین و آنچه از آن میروید جز آن چیزهایی که استثناء شده. در هنگام نماز واجب است و چنانچه از روی عمد، نمازگزار این شرط را نادیده بگیرد بدون آنکه تقیهای در کار باشد نمازش باطل است و شرط صحت را نداشته است. در کتاب های ما سجده اینگونه تعریف شده است: رکنی از ارکان نمازهای واجب و مستحب. برترین اجزاء نماز، روشنترین جلوه های پرستش، اطاعت و افتادگی در پیشگاه خدای بزرگ، با سجده است که مومن تمام پرستشش را برای خدای بزرگ، در طبق اخلاص مینهد.
و مخلص کلام آنکه: سجده آخرین درجه خشوع و افتادگی در پیشگاه آفریدگار یکتاست.
و چون این درجه از تواضع و افتادگی، فقط شایسته خدای بزرگ است، بدین سبب حضرت باری (جل شانه) سجده را برای خود خواسته و سجده بر غیر خود را اجازه نفرموده و این ضرورت دینی است که اعتقاد به آن مورد اتفاق همه فرقه های اسلامی است و منکر این ضروری کافر است و از دایره ایمان خارج، پس«اصل قضیه این است که سجده فقط مخصوص خداست» نه کس دیگر.
با تمام تفاصیلی که یاد شد، دانستیم سجده چیست و به چه کسی میتوان سجده کرد.
اما در هنگام سجده، پیشانی را باید به چه چیز گذاریم؟
آیا به هر شیئی میتوان سر به سجده نهاد؟
پس به این بحث میرسیم که باید به چه چیزی سجده کرد؟ یعنی پیشانی را در هنگام سجده نماز بر چه چیزی باید گذاشت؟
نظر همه فرقههای مسلمانان در باره سر گذاشتن بر خاک
همه مسلمانان میگویند: سجده بر زمین و خاک آن صحیح است، بلکه برتر آن است که سجده بر خاک باشد چرا که احادیث فراوان نبوی این برتری را گوشزد فرموده است، و چون نیک بنگریم و سجده را در بوته اندیشه قرار دهیم خواهیم یافت که اوج افتادگی سجده است و غایت بندگی سر بر خاک گذاشتن در آن هنگام است و جلوه توحید در آن حال تجلی میکند.
سلفیها و وهابیها که افراطیهای سنی مذهب هستند میگویند: سجده بر خاک نه تنها مستحب و یا واجب نیست بلکه حرام است و هر کس از روی عمد مرتکب آن شود مشرک است
احادیث وارده در سجده بر خاک
محور بحث، کنکاش کردن در روایات شریفه ای است که پیرامون آنچه سجده بر آن صحیح است و آنچه سجده بر آن صحیح نیست وارد شده است تا
اولاً نظر شرع مبین اسلامی را پیرامون سجده بر زمین و خاک آن بیابیم.
ثانیاً حکم شرعی سجده بر آنچه زمین میرویاند که نه خوراکی است و نه پوشاکی و یا خوراکی و پوشاکی ملاحظه نمائیم.
ثالثاً این کنکاش که صورت گیرد سنت پیامبر از بدعت شناخته خواهد شد.
رابعاً حکم شرعی سجده کردن بر خاک نیز روشن میشود.
و در انتها معلوم خواهد شد که سجده بر تربت حرم مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام در هنگام سجده چگونه خواهد بود؟، چرا فضیلت دارد؟ و چرا عده زیادی از مسلمین، تربت پاک سیدالشهداء را مهر نماز خود میسازند؟
پس بزودی بحث خود را پیرامون مباحث ذیل ادامه خواهیم داد.

1- روایاتی که اشاره دارد به آنچه که به آن سجده صحیح است.
2- برتری سجده بر خاک از چیزهایی که سجده بر آن صحیح است.
3- فضیلت سجده کردن بر خاک مقدس حرم حسینی
4- چرا سجده بر تربت مزار سیدالشهداء مستحب اکید است.
... ادامه دارد
تالیف و ترجمه : سید محمد رضا آقامیری - گروه دین و اندیشه تبیان
1-امام باقر(ع): ان اول ما یحاسببه العبد الصلاهْْ فان قبلت قبل ما سواها؛(میزان الحکمهْْ ماده صلاهْْ ، شماره 10570)
2- الصلاة معراج المومن (مستدرک سفینه،ج 6 ص 333 )
3- سوره عنكبوت آیه 45 اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ
یعنی آنچه را از كتاب [آسمانى] به تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز [انسان را] از زشتیها و گناه بازمىدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند مىداند شما چه كارهایى انجام مىدهید!
4- سَلَفی به گروهی از مسلمانان اهل سنت گفته میشود که تنها راه نجات مسلمانان را بازگشت به قوانین قرآن و سنت طبق فهم «سلف صالح» میدانند. این گروه با هرگونه پیروی از شاخههای گوناگون دین و کیشگرایی مخالفند و معتقدند که هر مسلمان به راحتی میتواند با مراجعه مستقیم به قرآن و سنت دینش را بیاموزد.
سلفیها که افرادی افراطی بوده و در دنیا به ارهابی (تروریستی) مشهورند، پایتخت اصلیشان عربستان سعودی است. گاهی به آنان وهابی گفته میشود، اگرچه کسانی که خود را سلفی میخوانند با توجه به تعریفشان از پیروی سلف صالح و مخالفت آنان با فرقه گرایی، منکر وجود گروهی به نام وهابی هستند.
5- وهابیت دیدگاه جدیدی در مذهب سنی حنبلی است که بنیانگذار آن محمد بن عبدالوهاب ۱۱۱۵-۱۲۰۶ ه.ق) اهل عربستان سعودی است. وی خود پیرو ابن تیمیه بود و با ایدئولوژیهای شیعه و تصوف و... آن زمان به مخالفت برخاست. محمد عبدالوهاب تنها به حدیث و قرآن اعتقاد داشت و واسطه کردن شخص و بندگان خدا را کفر به خدا و شرک مطلق میدانست.
منبع : تبیان
:: ادامه مطلب
نگاهی به آنچه گذشت:

محور بحث، بررسی روایات شریفه ای است که پیرامون آنچه سجده بر آن صحیح است و آنچه سجده بر آن صحیح نیست، وارد شده،تا اولاً نظر شرع مبین اسلامی را پیرامون سجده بر زمین و خاک آن بیابیم. ثانیاً حکم شرعی سجده بر آنچه زمین میرویاند که نه خوراکی است و نه پوشاکی و یا خوراکی است و پوشاکی، ملاحظه نمائیم. ثالثاً این پژوهش و کنکاش که صورت گیرد، سنت پیامبر از بدعت شناخته خواهد شد . رابعاً حکم شرعی سجده کردن بر خاک نیز روشن میشود. و در انتها معلوم خواهد شد که سجده بر تربت حرم مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام در هنگام سجده چگونه خواهد بود؟، چرا فضیلت دارد؟ و چرا عده زیادی از مسلمین، تربت پاک سیدالشهداء را مهر نماز خود میسازند؟
بحث اول: روایاتی که اشاره دارد به آنچه که به آن سجده صحیح است.
روایات وارده در خصوص آنچه که سجده بر آن جایز است را میتوان از لابلای کتابها و منابع حدیثی اهل سنت و شیعه از سنت سنیه پیامبر گرامی اسلام یافت، که در آن روایات، متذکر اشیایی شدهاند که سجده بر آن صحیح است، که ما آن روایات که فقط در کتابهای اهل سنت موجود است را تبیین ساخته و به عنوان سنت نبوی از آن احادیث پیروی میکنیم.
آن دسته روایات بر سه قسمند که در مقاله اول قصد داریم روایات قسم اول را تبیین نماییم.
اکنون بیان چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است
1- از جمله احادیثی که دلالت دارد به صحیح بودن سجده کردن بر زمین، حدیث وارده از پیامبر گرامی اسلام «جعلت لی الارض مسجداً و طهورا» یعنی قرار داده شده است زمین برای من سجده گاه و مایه پاکیزگی و طهارت، می باشد.
در صحیح مسلم این روایت اینگونه نقل شده است «جعلت لنا الارض کلها مسجداً و جعلت تربتها لنا طهوراً اذا لم نجد الماء» یعنی قرار داده شده است برای ما زمین سجده گاه و خاک زمین نیز برای ما، مایه طهارت است در هنگامی که آبی نیابیم.
در صحیح ترمذی این روایت اینگونه آمده است «جعلت لی الارض کلها مسجداً و طهوراً» این روایت را "ترمذی" به وسیله حضرت علی علیه اسلام ، عبدالله بن عمر، ابو هریره، جابربن عبدالله، عبدالله بن عباس، حدیفه، انس، ابوامامه و ابوذر غفاری از پیامبر اکرم نقل نموده است.
در کتاب "سنن کبری" (1) روایت یاد شده را چنین آورده است «جعلت لی الارض طهوراً و مسجداً» یعنی زمین برای من مایه پاکیزگی و سجده گاه است.
از شدت سوختگی که در پیشانیمان و کف دستمانمان در حالت نماز ایجاد میشد و مجبور بودیم به سنگریزههای داغ سجده کنیم به پیامبر شکایت کردیم، پیامبر به این شکایت ما وقعی ننهادند.
ابوبکر بیهقی در بخش دیگری از کتاب سنن کبری به نقل از رسول گرامی اسلام آورده است «جعلت لی الارض طیبة و مسجداً و ایما ادرکته الصلاة صلی حیث کان» یعنی قرار گرفته است زمین برای من، مایه پاکیزگی و سجده گاه و هر کس که زمان نماز را درک کرد، هر جا که بود نماز بخواند (2).
در صحیح نسائی اهل سنت به نقل از ابوذرغفاری آمده است که پیامبر اکرم فرمود: "الارض لک مسجد فحیثما ادرکت الصلاة فصل" یعنی زمین باید سجده گاه قرار گیرد پس هر جا و هر زمان که نماز را درک کردی، نماز گزار.
روایت سوم در انحصار سجده کردن بر زمین، از مستدرک حاکم اهل سنت از ابن عباس نقل شده است، که پیامبر بر سنگ سجده میفرمودند.
و همچنین در صحیح بخاری از ابوسعید خدری نقل کرده است که به پیامبر چشم دوخته بودم در حالی که بر روی بینی و پیشانی مبارکشان بخاطر سجده، اثر آب و خاک بود.
ابوبکر بیهقی در بخش دیگری از کتاب سنن کبری از "رفاعة بن رافع" خبری را نقل مینماید که پیامبر برای نماز تکبیر گفتند و سر بر سجده نهادند و پیشانی را بر زمین گذاشتند تا حالت قرار بر زانوان مبارکشان حاصل شده و در حالت سجده مستقر گردیدند.
طبرانی و بزاز که هر دو از دانشمندان اهل سنت هستند. هر دو به اسناد صحیح از عبدالله بن عباس و انس بن مالک و بریده نقل کردهاند که حضرت فرمود: سه چیز از جفا شمرده میشود که یکی از آنها پاک کردن پیشانی «از خاکی است که بر آن سجده کرده است» پیش از آنکه نماز را به اتمام رسانده باشد
روایت گذشته را واثله بن اسقع اینگونه نقل کرده است: «لایمسح الرجل جبهتة من التراب حتی یفرغ من الصلاة» یعنی پاک نمیکند مرد، پیشانیش را از خاک تا آنکه نمازش تمام شود.

جابربن عبدالله انصاری میگوید با پیامبر نماز میخواندیم، هوا بسیار گرم بود من سنگ ریزهها را از روی زمین برداشته و در دستم نگه میداشتم تا هنگامی که میخواهم سجده کنم روی آنها سجده کنم، که کمی خنک شده باشد.
در مسند احمد همان روایت به نقل از جابر اینگونه آمده است: ما در خدمت رسول خدا، نماز ظهر میخواندیم من با دستانم سنگ ریزهها را جمع میکردم و در دست دیگر قرار میدادم تا آنکه سرد شود، که هنگام سجده از شدت گرما پیشانیم نسوزد.
همین روایت را بیهقی در سنن با اندکی تغییر نیز نقل مینماید. بیهقی که از دانشمندان اهل سنت است در ادامه میگوید شیخ ابو حنیفه گفته است: اگر قرار بود سجده بر روی چیزی غیر از سنگ و زمین جایز باشد حتماً این کار را میکردند چرا که اینکار آسانتر از برداشتن سنگ ریزهها و سرد کردن آن بود، مثلاً ممکن بود گوشه آستین را روی زمین قرار داده و سپس سجده نمایند. اما چنین چیزی نگفتهاند!
انس بن مالک میگوید در یک روز بسیار گرم با پیامبر نماز میخواندیم، یکی از ما سنگ ریزهها از زمین جمع کرده و در دستانش نهاد، تا سرد شود، هنگامی که سرد شد، بر روی زمین قرار داد و بر آن سجده کرد «اشاره به این دارد که سجده کردن بر زمین از واجبات گریز ناپذیر بوده است».
اگر قرار بود سجده بر روی چیزی غیر از سنگ و زمین جایز باشد حتماً این کار را میکردند چرا که اینکار آسانتر از برداشتن سنگ ریزهها و سرد کردن آن بود، مثلاً ممکن بود گوشه آستین را روی زمین قرار داده و سپس سجده نمایند.
اما چنین چیزی نگفتهاند!
باز در سنن کبری که گفته شد از جوامع حدیثی اهل سنت است، آمده است "خباب بن ارت" (که از اصحاب رسول خداست و جزء اولین کسانی بود که اسلام آورد و او را در شمار معذبین نام میبرند یعنی کسانی که برای اسلام خواهشان هر گونه زجر و شکنجه را تحمل کردند و در زمان امیرالمومنین نیز از اصحاب آن حضرت بود و در همان زمان، به دیار باقی شتافت(2)) میگوید، از شدت سوختگی که در پیشانیمان و کف دستمانمان در حالت نماز ایجاد میشد و مجبور بودیم به سنگریزههای داغ سجده کنیم به پیامبر شکایت کردیم، پیامبر به این شکایت ما وقعی ننهادند.
در سنن کبری به نقل از عمر بن خطاب چنین آمده است: شبی بارانی برای نماز صبح آماده شدیم مردی که قصد داشت از بطحاء، بگذرد، سنگ ریزهها را همراه خود بر میداشت و در لباسش قرار میداد تا بر آن نماز گزارد. پیامبر این قضیه را دید، فرمود: (عجب کار خوبی است این کار) عمر میگوید: از اینجا بود که مسلمانان برای سجده، سنگریزه جمع میکردند.
ابو داوود از عمر بن خطاب نیز قریب به همین الفاظ را در سنن خود نقل نموده است.
بیهقی در سنن کبری آورده است: پیامبر اکرم، مردی را دید که بر گوشه عمامه خود سجده مینماید با دستان مبارکش اشاره فرمود که عمامه ات را از پیشانیت بردار و همچنین بیهقی از امیرالمونین نقل مینماید که حضرت فرمود هر کدام از شما نماز خواند لازم است عمامه اش را از پیشانیش بردارد در هنگام سجده.
باز بیهقی درسنن کبری از عبدالله بن عمر نقل میکند که هرگاه سجده میکرد و بر سرش عمامه بود، عمامه را از روی پیشانیش برمی داشت تا آنکه پیشانیش بر روی زمین قرار گیرد (تا به سنت واجب پیامبر عمل نماید).
عباده بن صامت نیز مانند عبد الله بن عمر هرگاه اراده نماز میکرد عمامه را از روی پیشانی کنار میزد تا در هنگام سجده به زمین برسد.
طبرانی میگوید ابوعبیده جراح نقل میکند: عبدالله بن مسعود نماز نمیخواند و سجده نمیکرد جز بر روی زمین.
طبرانی باز نقل میکند: ابراهیم در هنگام نماز روی حصیر میایستاد و هنگام سجده سر بر زمین مینهاد.
بیهقی میگوید "صالح بن حیوان" نقل میکند که پیامبر اکرم مردی را دید که بر یک طرف پیشانی سجده میکند و عمامهاش روی پیشانیش میباشد، پس رسول خدا عمامه را از روی پیشانیش کنار زد (تا او به زمین سجده کرده باشد).
1- نویسنده کتاب سنن کبری، ابوبکر احمدبن حسین بن علی الخسروجردی بیهقی متوفای سال 458 قمری، از دانشمندان اهل سنت بوده و با مولف تاریخ بیهقی، یعنی ابوالفضل بیهقی متوفای سال 770 قمری هم عصر بوده است.
2- خباب بن ارت، پدر همان عبدالله بن خباب بود که خوارج به خاطر دوستی امیرالمومنین سر از بدنش جدا کردند و همسر حامله او را شکم دریدند و کشتند.
2- صحیح بخاری ج1 ص86 ح113 ، صحیح مسلم ج2 ص 64،صحیح نسایی ج2 ص32،صحیح ترمذی ج2ص114،سنن کبری ج2 ص433و435
:: ادامه مطلب
يکي از اسرار نماز، که اثر به سزايي در تربيت معنوي انسان نمازگزار دارد، در صورتي که نمازگزار به آن توجه عميق نمايد، اثرپذيري از آيات قرآن و اذکار و دعاهايي است که در نماز هست.
نمازگزاري که به محتواي حمد و سوره، و اذکار و دعاهاي نماز، آگاه بوده و با توجه به آن محتوا، نماز را بجا آورد، همواره پيوند خود را با قرآن و دعا و ياد خدا برقرار کرده، و از اين سه منبع فيض بهره مند مي گردد.
مرحوم شهيد ثاني (متوفي 966ه.ق) در کتاب اسرار الصلوة خود پس از سفارش به توجه نمودن به محتواي آيات قرآن که در نماز خوانده مي شود، مي نويسد:
يک بار به امام صادق (عليه السلام) در نماز، حالي دست داد که به غش کرده، به روي زمين افتاد، چون به حالت عادي بازگشت، علت آن را جويا شدند، فرمود:
مازلت اردد هذه الآية علي قلبي حتي سمعتها من المتکلم بها فلم يثبت جسمي لمعاينة قدرته.
«اين آيه را (اشاره به يکي از آياتي که در نماز مي خواند) در دلم آنقدر خطور دادم و تکرار کردم که آن را از خالقش شنيدم، و ديگر نتوانستم در برابر مشاهده ي قدرت و عظمت خالق، روي پاي خود بايستم.»(1)
بايد در نماز به گونه اي به محتواي آيات قرآن که در نماز خوانده مي شود توجه کرد و به اذکار و دعاهاي نماز، دل بست که مصداق اين آيه (2 سوره ي انفال) شد:
انما المؤمنون الذين اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته زادتهم ايماناً و علي ربهم يتوکلون.
«مؤمنان، تنها کساني هستند که هر وقت نام خدا برده شود، دلهايشان، ترسان مي شود و هنگامي که آيات او بر آنها خوانده مي شود، ايمانشان افزون مي گردد، و تنها بر پروردگارشان توکل دارند».
بدون شک اثرپذيري از قرآن و دعاها و اذکار نماز، نقش مهمي در پاک سازي و به سازي انسان خواهد داشت.
پي نوشت: 1- ترجمه ي اسرار الصلوة شهيد ثاني، ص 180.
نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي
:: ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
ارایت الذی ینهی* عبدا اذا صلی
سوره مبارکه علق/آیه ۱۰
ترجمه:
آیا نگریسته ای کسی را باز می دارد* بنده ای را که به نماز برخیزد؟!
***
* در مجمع البیان در در ذیل آیه فوق آمده که ابوجهل گفت:راستی محمد صورت خود را در حضور شما به خاک می گذارد؟
گفتند: بله
گفت: به آن کسی که باید به او سوگند خورد، اگر او را ببینم که چنین می کند، گردنش را لگد مال خواهم کرد.
شخصی در همان بین صدا زد: او همین است که دارد نماز می خواند.
ابوجهل پیش رفت تا گردن رسول خدا ص را لگد مال کند. چیزی نگذشت که عقب عقب برگشت در حالی که دست ها را پیش رویش گذاشته بود ( گویی از چیزی پرهیز می کرد و بلایی را از خود دور می ساخت).
جماعت حاضر پرسیدند: تو را چه می شود یا اباالحکم؟
گفت: بین من و او خندقی از آتش است، و موجوداتی که بال دارند.
رسول خدا ص فرمودند: به آن خدایی که جانم به دست اوست، اگر به من نزدیک می شد، ملائکه بدنش را تکه تکه کرده، با خود می بردند، اینجا بود که خدای تعالی آیه فوق را تا به آخر سوره نازل فرمود…
برگرفته از تفسیر المیزان
:: ادامه مطلب
والذین هم علی صلواتهم یحافظون
سوره مبارکه مومنون/آیه ۹
ترجمه:
و کسانی که بر نماز های خویش مواظبت دارند.
صلوات جمع صلوه است، و مقصود از محافظت در جمله نماز را محافظت می کنند، مواظبت بر عدد آن است. به این معنا که مومنین محافظت دارند که هیچ یک از نمازهایشان فوت نشود و دائما مراقب آن هستند.
به همین جهت کلمه صلوات در اینجا به صورت جمع ذکر شده ولی در جمله فی صلاتهم خاشعون به صورت مفرد آمده. برای اینکه خضوع مربوط به جنس نماز و به طور مساوی شامل همه افراد آن است و لذا ضرورتی ندارد که به صورت جمع ذکر شود.
- در تفسیر قمی در ذیل آیه فوق آمده:
مقصود از نماز در این آیه شریفه، نماز واجب است ولی در والذین هم علی صلواتهم دائمون مقصود از آن نمازهای نافله است.
برگرفته از تفسیر المیزان
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894281
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396