7- نماز بيشترين حضور در برابر خداوند
نماز كه سراسر آن گفتگو با معبود وراز وعرض نياز است ، سراسر آن توجه وحضور ، آن هم نه جسمي بلكه قلبي وروحي است ، تنها عبادتي است كه از اين منظر مورد توجه قرار گرفته زيرا كه نماز ، ازابتدا تا انتها حضور انسان دربرابر خداست ، حضور عبد درمحضر ربوبي مولي ، قيام و قعود واذكارش همه در محضر خداست ،
در هيچ يك از عبادات اسلامي همانند نماز ، بنده ، تمام وكمال ، در محضر او قرار ندارد ، در نماز اگر صورت نماز گزار كمي به چپ يا راست منحرف شود نماز باطل مي گردد(44)و در بين آن حرف هم نمي تواند بزند حتي اگر حرفي بزند كه از دو قسمت تشكيل شده باشد نمازش باطل مي شود(45)، در حالي كه روزه وطواف حج و... اينگونه نيست(46)و حضور قلبي كه در نماز خواسته شده ،مؤيد اين كلام است.
به هر حال چون نماز رسيدن به بارگاه انس و قرب الهي است ، در محضر مولي و آقا وسيد قرار گرفتن شرايط خاصي دارد ،
به عنوان مثال ؛ اگر بنده حقيري اجازه اين را بيابد كه در محضر انسان جليل القدري حضور يابد آيا مدام اين سو وآن سو را مي نگرد ويا باديگران حرف و بحث وگفتگو مي كند يا اينكه سرش را ازشدت هيبت اوبه زير مي افكند به خصوص اگر گناهكار هم باشد
و از اين رو امام صادق - عليه السلام - مي فرمايد: « انّ طاعة َ اللهِ عزّوجَلَّ خِدْمَتُهُ فِي الأرض فَلَيْسَ شيءٌ مِنْ خِدمتِهِ يَعْدِلُ الصلوةَ(47)» «همانا طاعت خدا به خدمت كردن اودر روي زمين است وهيچ خدمتي به اوبا نماز برابري نمي كند(48).»
8- نماز وسيله تقرب به حضرت باري تعالي
خداي منان از روي لطف بي پايانش بر آدميان منت نهاده وبهآنها اجازه عروج به عالم ملك وملكوت وتقرب هر چه بيشتر به ذات مقدسش را عطا فرموده ونماز را نردبان ترقي و ابزار ارتقاء به عالم بالا قرار داده است به طوريكه در اين زمينه امام علي– عليه السلام – مي فرمايند:
«الصَّلوة قربانُ كلِّ تقي(49)» « نماز موجب تقرب هر پرهيزگاري به خداست.»
انسان خاكي كه همواره اسير اميال نفساني وغرايز حيواني است به هنگام نماز ، پرده هاي ظلماني جهان ماده را كنار مي زند ، جاذبة دست وپاگير كره خاكي را مي شكند ،
موانع نيرومند عالم سفلي را از جلو پايش بر مي دارد و به جهان بالا راه مي يابد ، با خداي خودبي واسطه سخن ميگويد راز دل مي كند وخود را از چنگال نفس وشيطان مي رهاند(50)وبه مقام قرب الهي نايل مي گردد.
به خصوص كه خودبا انتخاب خود از نمازهاي مستحب نيز در اين زمينه كمك بگيرد همانگونه كه امام كاظم - عليه السلام - درمورد نمازهاي نافله فرموده اند: «صَلَواتُ النَوافِل قُرُباتُ كُلِّ مُؤمِنْ(51) « نمازهاي نافله ، وسيله تقرب مؤمنان به خداست.»
:: ادامه مطلب
اين پژوهش به بحث وبررسي پيرامون وجوه اهميت نماز درآیات وروایات مي پردازد .
در ميان واجبات وفرایض ما مسلمانان مهم تر و با فضيلت تر از اين عمل، نمی توان يافت كه متأسّفانه توسط برخي از انسانهامورد غفلت وسهل انگاري واقع شده ، با اندکی تفکر ودقت پیرامون آیات وروایات مربوط به آن یا شواهد وقراین دردست به درجه اهمیت این فریضه می توان دست یافت.
اين تحقيق شامل دلایل اهميت نماز در آيات وروايات با عنوانهایی همچون: همراهي با تمام موجودات ، اولين و محبوبترين فريضه نزد خدا و.... می باشد.
روش كار به صورت كتابخانه اي بوده كه بر اين مبنا از اسناد ومدارك ديني بهره برده وبه نقل وتوصيف موارد مذكور پرداخته ايم و سعي نموده ايم درحد توان ازمنابع دست اول روايي بهره گيري نماييم و در پايان مي توان گفت ، نماز به عنوان ، جوششي از اعماق ذرات عالم كه عطر جانبخش آن، همهجا گسترده و پرتو انوارش، هستي را روشن ساخته و راز آفرينش و اصليترين نياز بشر ميباشداز اهم واجباتی است که سود آن فقط برای شخص نمازگزار حاصل می شود وبا تفکربه دلایل مطرح شده،اهتمام مابه آن دوچندان خواهد شد.
وجوه اهميت نماز
نهال وجودآدمي در بوستان پرزرق و برق ومزرعه بي كشت و زرع دنيا فقط به منظورتحصيل معرفت ودرك عبادت حضرت احديت – عزشأنه - نهاده شده(1) و با توجه به اينكه در اين محل زرع ، انسان بايد اعمالي را انجام دهد كه موجب بالا رفتن درجه و رسيدن وي به مقام قرب جناب منعم بي زوال گردد وباز با توجه به اينكه عقل انسان از درك وشناخت چنين اعمالي قاصر است ، خلاق جهان آفرين –جَلّت عظمته – كه در منتهاي رأفت وعطوفت به مخلوقين خود مي باشد توسط انبياء عظام ورسل مقربين خويش به منظور هدايت وارشاد بندگان ، اعمالي را كه موجب رسیدن به نعمتهای خداوند متعال است .
:: ادامه مطلب
برخی مصادیق اهمیت نماز با استفاده از آیات و روایات
چكيده
اين پژوهش به بحث وبررسي پيرامون وجوه اهميت نماز درآیات وروایات مي پردازد .
در ميان واجبات وفرایض ما مسلمانان مهم تر و با فضيلت تر از اين عمل كه مورد غفلت وسهل انگاري واقع شده ، نتوان يافت که با اندکی تفکر ودقت پیرامون آیات وروایات مربوط به آن یا شواهد وقراین دردست به درجه اهمیت این فریضه حتی در میان کارزار وپیکار می توان دست یافت.
اين تحقيق شامل وجوه اهميت آن در آيات وروايات با جهاد برای نماز، پیروزی درسایه نماز و.... می باشد.
روش كار به صورت كتابخانه اي بوده كه بر اين مبنا از اسناد ومدارك ديني بهره برده وبه نقل وتوصيف موارد مذكور پرداخته ايم و سعي نموده ايم درحد توان ازمنابع دست اول روايي بهره گيري نماييم و در پايان مي توان گفت ، نماز به عنوان واجبی همیشگی آنچنان مورد تأكيد قرار گرفته كه تارك آن كافر خوانده شده، است.
واژه كليدي : نماز ،اهمیت نماز
:: ادامه مطلب

يكي از صفات متقين اقامه نماز است
الّذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصّلوة و ممّا رزقنا هم ينفقون
پرهيزكاران آنهايي هستند كه به غيب ايمان ميآورند و نماز برپا ميدارند و از تمام نعمتها و مواهبي كه به آنها روزي دادهايم انفاق ميكنند.«بقره ، 3»
خداوند پنج صفت اساسي براي افراد متقي و پرهيزكار بيان فرمود.
1ـ ايمان به غيب، 2ـ ارتباط با خدا (اقامه نماز) 3ـ ارتباط با انسانها (انفاق) 4ـ ايمان به تمام پيامبران خدا، 5ـ ايمان به رستاخيز.
اين چنين انساني به وراء طبيعت راه يافته و به خداوند بزرگ ايمان دارد ديگر نميبايست در برابر بتها و در برابر انسانهايي همانند خودش و جبّاران و ستمگران سر خضوع و تعظيم فرود آورد.
او تنها در برابر خداوند سر تعظيم خم ميكند و تسليم آفريننده يگانه است.
او بالاتر رفته و احساس ميكند از مرتبه مخلوقات ديگر گذشته و ارزش اين معني را پيدا كرده كه با آفريننده بزرگ جهان، با خداوند ازلي و ابدي ارتباط گيرد و با او سخن بگويد.
در اين حال ميبايد كه زندگي هدفي بالاتر از خورد و خواب و لذات اين جهان داشته باشد، اقامه نماز خود مهمترين عامل تربيتي انسان است.
كسي كه شبانه روز لااقل پنج بار در برابر ذات مقدس حضرت حق قرار ميگيرد و ارزش سخن گفتن با او را پيدا ميكند، تصورات او، افكار او، كردار و رفتار او همه خدايي ميشود و چيزي بر خلاف خواست خدا انجام نميدهد. مشروط بر اين كه راز و نياز و نماز او به درگاه پروردگار از جان و دل سر چشمه بگيرد و با تمام قلب رو به درگاه پاك او آورد.[1]
يقيمون يعني انجام ميدهند نماز را با حدود و شرايط، يا مداومت داشتن بر آن، يا آن را برپا ميكنند.
ـ نماز را با شرايط و خصوصيات به جا ميآورند و اقامه هر چيز تعطيل نكردن آن است.[2]
به پا داشتن نماز آن است كه حق نماز ادا شود، يعني نماز به صورت يك پيكر بيروح انجام نگردد، بلكه نمازي باشد كه واقعاً بنده را متوجه خالق و آفريننده خويش سازد.
منظور از اقامه چيست؟
منظور از اقامه نماز، احتمالاً تلاش براي برپا داشتن آن در ميان جامعه است.
ايمان به غيب، وحي، قيامت، اقامه نماز و انفاق زمينههاي بهرهمندي از هدايت قرآن.[3]
تنها آنان كه مؤمن به غيب، برپا دارنده نماز، انفاق كننده و معتقد به وحي و قيامت هستند، رستگارند.[4]
نماز در قرآن به عنوان عامل پيوند خلق با خالق و برقرار ارتباط معنوي با خدا عنوان شده است.
پی نوشت ها:
[1] . نمونه، ج 1، ص 43.
[2] . مجمع البيان، ج 1 ـ 2، ص 119.
[3] . تفسير راهنما، ج 1، ص 107 ـ 108.
[4] . تفسير راهنما، ج 1، ص 11.
:: ادامه مطلب

نماز سيماى مکتب و دواى تکبر
منبع:روزنامه رسالت
نماز، بزرگترين عبادت و مهمترين سفارش همه انبياست.
لقمان، پسرش را به نماز توصيه مىکند.
حضرت عيسى در گهواره مىگويد: خدايم مرا به نماز و زکات توصيه کرده است.
رسول خدا صلى الله عليه و آله نماز را نور چشم خود مىداند. “قره عينى فى الصلاه”
نماز، فريضهاى است که خدا را به ياد انسان مىآورد. و پيمان خدا با مردم است. نماز، سيماى مکتب است. “الصلوه وجه دينکم” نماز، دواى تکبر است. “والصلاه تنزيها عن الکبر”
وسيله تشکر و سپاس از نعمتهاى الهى است، عمود و پايه دين، کليد بهشت، وسيله آزمايش و شناخت مردم و محوکننده گناهان، و پاک کننده دل و جان آدمى است. نماز روزى پنج نوبت، با حفظ شرايط کامل نماز، در پيشگاه خدا ايستادن و نعمتهاى او را ياد کردن واز او حاجت و نياز خواستن، همچون شستشو در نهر آبى است که آلودگىها را مىزدايد. نماز، اولين سوال در قيامت است، که اگر پذيرفته نشود، کارهاى ديگر هم مقبول نيست.
نماز، تنها عبادتى است که در هيچ حال از انسان ساقط نمىشود حتى در ميدان جنگ و در شرايط اضطرار، بيمارى و ...
نماز، اعلام بندگى در برابر خدا و زير بار نرفتن در مقابل طاغوتها و ستمگران است.
نماز، زنده نگه داشتن آئين توحيدى حضرت ابراهيم، و سنت رسول الله و مکتب حسين بن على عليهما السلام است.
نماز، براى عاشقان خدا، شيرين ولى براى منافقان، تلخ و سنگين است: “و انها لکبيره الا على الخشعين”
نماز، کوبنده شيطان و مايوس کننده اوست. حضور در برابر آفريدگار است.
نماز هماهنگى با همه ذرات عالم است. جهان، محراب وسيعى است که همه کائنات، در آن به تسبيح و سجود در برابر خدا مشغولاند. به نماز ايستادن، همراهى با همه آفريدهها و فرشتگان در پرستش و ذکر پروردگار است.
در اهميت نماز، همين بس که على عليه السلام در ميدان نبرد صفين، وامام حسين عليه السلام در ظهر عاشورا دست از جنگ کشيدند و به عشق الهي، به نماز ايستادند. شخصى به حضرت على عليهالسلام ايراد گرفت، امام فرمود: ما براى همين مىجنگيم تا مردم، اهل نماز باشند. به سيدالشهدا، در زيارتنامهاش خطاب مىکنيم: گواهى مىدهم که تو نماز را بر پا داشتي. “اشهد انک قد اقمت الصلوه...” در مشکلات و اضطرابها، ياد خداى بزرگ و استمداد از او، آرام بخش دلها و راهگشاى انسان درسختىهاست و تکيهگاهى است که مومنان به خدا دارند. از اين رو قرآن دستور مىدهد که به وسيله “صبر” و “نماز” از خداوند يارى بطلبيد. “واستعينوا بالصبر و الصلوه”
امام صادق عليه السلام در واپسين دم زندگى خويش، همه بستگان را جمع کرد و در وصيت خويش به آنان، اهميت نماز را يادآور شد و فرمود: هر که نماز را سبک بشمارد، از شفاعت ما محروم است.
مرز ميان اسلام و کفر، ترک عمدى نماز است. چگونه مسلمانى است آن که رابطه خود با خدا را بريده و از نماز روى برتافته است.
رسول خدا فرمود: “من ترک الصلوه متعمدا فقد کفر” هر که عمدا نماز را ترک کند، کفر ورزيده است.
و در کلام علوى مىخوانيم که فرمود: “من ضيع الصلوه فهو لغيرها اضيع” کسانى که نماز را سبک شمارند و آن را تباه و ضايع سازند، غير نماز را بيشتر ضايع خواهند ساخت.
نماز، موقعيتى است که بايد در آن به خدا توجه داشت نه ديگري، و هر چه را از نظر دور داشت مگر خدا را. بايد خداى را زنده و حاضر و ناظر بدانيم و احساس حضور در برابر آن خالق عظيم را در خويش، زنده نگاهداريم. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرموده است: همين که انسان در نماز به غير خدا توجه مىکند، خداوند به او خطاب مىکند: به چه کسى توجه مىکني؟ آيا پروردگارى جز من سراغ داري؟
آيا جز من، مراقب و ناظرى در کار است؟
آيا به بخشندهاى جز من دل بستهاى ...؟
اگر توجه به من داشته باشي، من و فرشتگانم به تو توجه خواهيم کرد و ...
نماز، سپاس نعمت
انسان، اسير محبت ديگران است و نعمت و نيکي، انسان را به مقام سپاس و تشکر مىکشد. اگر کسى نعمتى به ما بخشيد و احسانى در حق ما کرد، با زبان و عمل، سپاسگزار او مىشويم. ما بنده خداييم و غرق در نعمتهاى او، پس در هر نفسي، نه يک نعمت بلکه صدها نعمت موجود است و در اين نعمتها نه يک شکر، بلکه هزاران شکر لازم است. کافى است که اندکى چشم بصيرت بگشاييم و ببينيم لطف و فضل خدا را درباره خودمان، آن گاه خواهى نخواهى سپاس او خواهيم گفت. نماز، نوعى سپاس از نعمتهاى فراوان و بىشمار اوست.
خداوند، به ما هستى بخشيد. آنچه براى زندگى مادى و معنوى لازم داشتيم، عطا کرد. هوش و عقل و استعدادمان داد. قطرات باران، برگ درختان، ماهيان دريا، پرندگان آسمان، نورخورشيد و هدايت عقل و ولايت پاکان و راهنمايى وجدان را جهت سعادت ما ارزانى داشت. اعضايى متناسب، قوايى مفيد، مربيانى دلسوز، طبيعتى رام و مسخر براى ما قرار داد، تا با او بيشتر آشنا باشيم. اگر لب ما نرم نبود، توان سخن گفتن نداشتيم. اگر انگشت شست نداشتيم، حتى دکمه يقه خود را نمىتوانستيم ببنديم.
اگر آبها، شور و تلخ بود، درختان نمىروييد. اگر زمين جاذبه نداشت، اگر فاصله خورشيد به ما نزديکتر بود، اگر هنگام تولد، مکيدن را نمىدانستيم، اگر قدرت نطق و گويايى نداشتيم، اگر چشممان نابينا بود، اگر از موهبت عقل بىبهره بوديم... و هزاران اگر ديگر. به تعبير قرآن، نعمتهاى الهي، قابل شمارش نيست. آيا اين همه نعمت، تشکر لازم ندارد، آيا بىانصافى و حق ناشناسى نيست که انسان، غرق نعمتهاى خدا باشد ولى حالت سپاس به درگاه صاحب نعمت نداشته باشد؟
نماز، تشکر از خداست که ولى نعمت ماست، هر چه داريم از اوست. البته اين سپاس، براى خدا سودى ندارد، بلکه براى خودمان مفيد است و نشان معرفت ماست. همچنان که تشکر يک دانشآموز از معلم، بيانگر کمال و رشد فکرى اوست و از تشکر او چيزى عايد معلم نمىشود. چه غافلاند، آنان که بر سر سفره نعمت خدا، عمرى مىنشينند و يک بار هم به شکرانه اين موهبتها در آستان آن خداى متعال، پيشانى عبوديت و سجده شکر بر زمين نمىگذارند!
ادب و آداب نماز
حضور شاکرانه و عابدانه در برابر پروردگار، دلى پاک مىخواهد و نيتى خالص، زندگى و رفتارى خداپسندانه مىطلبد و معرفتى عميق و بصيرتى مکتبي. زبانى دور از گناه مىخواهد و چهرهاى نيالوده به نافرمانى معبود. توجه و حضور قلب در نماز، ادب لازم در اين عبادت والاست. امام صادق عليه السلام فرمود: هنگام نماز از دنيا و آنچه در آن است مايوس شو، تمام هدف و توجهت به خدا باشد و ياد روزى باش که در برابر دادگاه عدل الهى قرار مىگيري. رعايت آداب ظاهرى و باطنى شرايط صحت و قبول و کمال، عمل را مطلوب خدا مىسازد و نماز را شايسته صعود به درگاه خدا مىسازد.
:: ادامه مطلب
چنانچه پیش بیان شد فضایل نماز بسیار است و من بطور نمونه اندکی را بعرض میرسانم. پیش از هر چیز خوب است بدانیم که نماز بعد از واقعه اسری و معراج نبی کریم صلى الله علیه وسلم فرض گردیده نخست از جانب خداوند متعال پنجاه وقت نماز در شبانه روز تعیین شده بود و بعد از بار بار رفت و آمد و درخواست حضرت پیغمبر صلى الله علیه وسلم برای کم کردن، نماز از پنجاه وقت به پنج وقت تخفیف یافته و خداوند کریم به آن حضرت صلى الله علیه وسلم فرموده است که هر یک از امتانِ تو این پنج وقت نماز را ادا کند ثواب همان پنجاه وقت را به او خواهیم داد پس اگر از ما یک وقت قضا شود گویا ده وقت نماز را از دست داده ایم. خداوند متعال در کلام پاک خود میفرماید:
{حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلّهِ قَانِتِینَ} (238) سورة البقرة
حفاظت کنید بر همه نمازها خصوصاً بر نماز میانه و بایستید برای خدا فرمانبردارندگان در این آیت آفریدگار جهان حکم فرموده است که بر نمازها حفاظت کنید یعنی نماز را دره وقت آن ادا کنید و نگزارید قضا شود. و از نماز وسطی بیشتر علماء مراد نماز عصر را گرفته اند زیرا که در حدیث آمده و در وسط نمازها هم واقع است. و بعضی نماز بامداد را و بعضی نماز ظهر را مراد گرفته اند. و در حدیث است که در نماز ظهر چون هوا بسیار گرم میشد بعضی از حاضر شدن به مسجد کوتاهی میکردند.
:: ادامه مطلب
آيه شريفه «الا بذكر اللّه تطمئن القلوب» حكايت از آن دارد كه با ياد خدا دلها آرامش ميگيرد. دل پايگاه نفس آدمي است و آنگاه كه دل آرام گيرد، نفس انسان نيز اطمينان مييابد. پس براي داشتن دلي آرام و قلبي مطمئن بايد به ذكر باري تعالي پرداخت. ذكر اكبر خدا نيز نماز است و قرآن ميفرمايد: «و لذكر اللّه اكبر»
نتيجه آن كه چون گويندگان ذكر الهي كه دل هايي آرام و نفوسي مطمئن دارند، گرد هم آيند و خانوادهاي را شكل بخشند، آن خانواده از آرامش برخوردار است و در خانه آرام، صفا و صميميت موج ميزند و مالامال از نور خداست.
در خانه ما رونق اگر نيست صفا هست *** هر جا كه صفا هست در آن نور خدا هست
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2943895
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396