| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
عبادت و جاری شدن چشمه های حکمت بر قلب
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

عبادت وسیله ی دریافت امدادها و الطاف الهی است :

« واعبُد رَبَّکَ حتّی یَأتِیَکَ الیَقِین » (سوره ی هجر/ آیه 99) آن قدر عبادت کن تا به درجه ی یقین برسی.          

حضرت موسی برای دریافت کتاب آسمانی تورات چهل شبانه روز در کوه طور به عبادت و مناجات پرداخت و پیامبر گرامی اسلام برای دریافت وحی مدت ها ی طولانی را در غار حرا به عبادت مشغول بود. در روایات آمده است:

« مَن اَخلَصَ العِبادَةِ لِلّهِ اَربَعِینَ صَبَاحَاً ظَهَرَت یَنَابیعُ الحِکمةَ مِن قَلبِهِ عَلی لِسَانِهِ » ( بحار ج 53 ص 326)

هر کس چهل شبانه روز تمام کارهایش رنگ عبادت و خلوص داشته باشد خداوند چشمه های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می سازد.

پس عبادت خالصانه دانشکده ای است که چهل روزه فارغ التحصیلانی حکیم پرورش می دهد که حکمت را از سرچشمه ی الهی دریافت و به دیگران پرداخت می کند.



:: ادامه مطلب
بهترین عبادت ها
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

۱- آگاهانه باشد:

دو رکعت نماز انسان آگاه و دانا، از هفتاد رکعتِ شخص نادان برتر است. ( سفیتة البحار ج ۲، واژه ی "عبد")

و عبادت کننده ی ناآگاه، همچون الاغ آسیاب است که می چرخد ولی پیش نمی رود.

امام صادق (ع) فرمود: کسی که دو رکعت نماز بخواند و بداند با که سخن می گوید، گناهانش بخشیده می شود. ( وافی، ج ۲، ص ۱۰)

در این صورت است که نماز، معراج روح می شود و عامل باز دارنده ی از فساد و موجب قرب به خدا.

۲- عاشقانه باشد:

آنچه موجب نشاط روح در عبادت می شود و عابد، از پرستش خود لذت می برد، عشق به الله و شوق به گفتگوی با اوست.

عبادت های بی حال و از روی کسالت و سستی و خمودی، نشانه ی نداشتن شور و شوق نیایش و نجوا با پروردگار است.

در دعا می خوانیم: « ... واجعل نشاطی فی عبادتک » ( دعای هفتم از مناجات خمسة عشر) خداوندا، نشاط مرا در عبادت خودت قرار بده.

آنان که از عبادت لذت نمی برند، همچون بیماری هستند که از غذای لذیذ، لذت نمی برند. اگر این شوق و عشق باشد، دیگر چندان نیازی به تبلیغ و تشویق و تحریک از بیرون نیست، بلکه انگیزه ی درونی انسان را به عبادت وامی دارد و آنگونه که برای دیدار یک شخصیت معروف و محبوب، لحظه شماری می کنیم و از آن دیدار، مسرور می شویم، از عبادت هم به وجد و نشاط می آییم.

برای عاشقان، شنیدن صدای " اذان"، اعلام فرارسیدن لحظه ی دیدار است.

پیامبر اسلام (ص) که به بلال می فرمود: « اَرِحنا یا بَلال » ( محجة البیضاء، ج ۱ ص ۳۷۷) ای بلال! ما را از غم و تلخی نجات بخش، شوق زاید الوصف آن حضرت را به نماز می رساند.

۳- خالصانه باشد:

هیچ چیز همچون " ریا " و خودنمایی و مردم فریبی، آفت عبادت نیست. و از آن طرف، هیچ چیز چون خلوص، ارزش آفرین عبادت و نماز نمی باشد. البته داشتن اخلاص در عبادت، بسیار دشوار است و دل و جان را از تهاجم وسوسه های ابلیسی رهاندن، رنجی بزرگ دارد و همتی بلند و اراده ی نیرومند می طلبد. عبادت، تا خالص نباشد، در درگاه الهی پذیرفته نیست و تنها پیشانی بر زمین زدن و قرائت تام داشتن و صف اول جماعت ایستادن و ... ملاک نیست. باید نماز و بندگی، از رنگ ریا پاک و به رنگ الهی ( صبغة الله) آراسته باشد تا به خدا برسد. تعبیر قرآن چنین است:

« وَ ما اُمِرُوا الّا لیعبدوا الله مخلصین له الدین » ( سوره ی بیّنه/ آیه ی ۵)

هیچ دستور عبادی برای مردم نیامده مگر آن که امر به اخلاص در آن شده است.

۴- خاشعانه باشد:

خشوع، حالت قلبی انسان در عبادت است و نتیجه ی توجه کامل به مقام بندگی در آستان الهی است. آن که نیاز و عجز خود را می داند و عظمت و کمال الهی را می شناسد و در عبادت، خود را در برابر آن خدای بی همتا و آگاه می یابد، دل، حالتی متناسب با این " حضور " پیدا می کند، قلب، خاشع می شود، نگاه، افتاده می گردد، توجه از هر چیز دیگر بریده و به معبود متوجه می شود.

قرآن در توصیف مؤمنان و عبادتشان می گوید: « الذین هم فی صلوتهم خاشعون » ( سوره ی مؤمنون/ آیه ی ۲)

در نمازشان خاشعند.

این حالت، محصول آن توجه است. در حدیث است:

« اُعبدالله کانک تراه » ( مصباح الشریعه، ص ۸) خدا را چنان عبادت کن که گویا او را می بینی. در توصیه ی دیگری در حدیث آمده است:

« فَصَلِّها لِوقتِها صلَاة مودِّعٍ » ( بحار الأنوار، ج ۸۴ ص ۲۳۳) چنان نماز را در وقت خودش بخوان که گویا نماز آخرین است. یعنی همواره این حالت را داشتن که گویا فقط برای همین یک نماز آخرین، فرصت مانده است.

۵- مخفیانه باشد:

رسول خدا فرمود: « اعظم العبادة اَجراً اخفاها » ( بحارالأنوار، ج ۷۰ ص ۲۵۱) پاداش عبادتی بیش تر و بزرگ تر است که مخفی تر باشد.

این برای آن است که عبادت ( به خصوص عبادت های مستحب) در حضور جمع، زمینه ی بیش تری برای تظاهر و ریا و در نتیجه کاهش پاداش، پدید می آورد.

البته این در مواردی است که اسلام، خود، امر به عبادت آشکار نکرده باشد، همچون نماز جماعت در مسجد، که از نماز تنهایی در خانه برتر است.

شیطان، دشمن رستگاری انسان است و سوگند خورده که همواره در راه انسان، چاه گمراهی و پرتگاه گناه بکند و همچون خود، انسان را هم جهنمی کند. از این رو، برای تباه ساختن عمل عبادی انسان دام می گسترد و عبادت او را فاسد می سازد.

یا از راه ریا و خراب کردن نیت.

یا به صورت عُجب و خودپسندی به خاطر عبادت.

یا از طریق سلب توفیق از انسان.

و ... یا از راه کشاندن به گناه، که موجب تباه شدن و هدر رفتن زحمت انسان در طریق بندگی می شود.

کشاورزی که محصول زحمت های طاقت فرسایش، با جرقه ای می سوزد و دود می شود، آب زلالی در لیوان، که با افتادن حشره یا خاک، آلوده می شود.

عبادت هم گاهی با آفت " ریا " و خوره ی " گناه "، از بین می رود و عبادت با عُجب، نماز با ریا، صدقه با منت و حسنات با غیبت، دود می شود و از آن چیزی باقی نمی ماند.

منبع : وبلاگ زمزمه عشق



:: ادامه مطلب
شرایط قبولی عبادت
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

مقصود، شرایطی است که رعایت آن ها و فراهم بودنش، علاوه بر درستی عمل، موجب قرب به خدا و جلب رضای اوست. ممکن است نمازی صحیح باشد ولی سبب رشد و تزکیه ی روح نشود، همچون دارویی که شفابخش نباشد، یا جنسی که در بازار، بی مشتری باشد.

عبادت هم، گاهی تنها در حد نجات بخشی از کیفر است، ولی گاهی انسان را محبوب خدا و عمل را مقبول درگاهش می سازد.

در آیات و روایات، نکات بسیاری پیرامون قبولی عبادت و عمل مطرح است که به عنوان نمونه، چند مورد ذکر می شود:

1-      در بعد اعتقادی، « ایمان »

قرآن کریم می گوید: اعمال شایسته و صالحات، از کسی که مومن باشد، موجب حیات طیّبه می شود:

« مَن عمل صالحاً من ذکرٍ اوانثی و هو مؤمن فَلَنُحییَّنهُ حیاةً طیّبه » ( سوره ی نحل آیه ی 97)

و در آیه ی دیگری چنین است که:

« وَ من یکفر بالأیمان فقد حبط عمله» ( سوره ی مائده آیه ی 5)

کسی که کفر ورزد و ایمان را نپذیرد، اعمالش تباه می شود.

آنکه خدا را باور ندارد، چگونه انتظار دارد که پرستش هایش مورد پذیرش آفریدگار قرار گیرد؟

2-      در بعد سیاسی، « ولایت »

آنچه عمل را در مسیر صحیح و خدایی قرار می دهد، پیروی از رهبری آسمانی و شایسته است. در سایه ی چنین رهبری و ولایتی، خط صحیح عمل و عبادت، کارساز می شود و در غیر آن صورت، یا بی خاصیت و بی اثر می شود، یا عبادت هم در راستای اهداف دشمنان راه خدا قرار می گیرد.

اگر مسافران، با راننده ای راه شناس و امین مسافرت کنند، هر چند ژنده پوش و نامرتب باشند، سرانجام به مقصد می رسند. ولی سرنشینان شیک پوش و آراسته ی اتومبیلی که به راننده اش اطمینان نیست، و ناشی یا مست است یا مسیر را عوضی می رود، هرگز به مقصد نمی رسند، بلکه چه بسا نابود شوند.

امروز کشورهای اسلامی، ارزشمندترین قوانین و دستورالعمل های اسلامی را در اختیار دارند ولی به خاطر گردن ننهادن به رهبری معصومین یا جانشینان آنان، و تن دادن به ولایت جور و حکومت طاغوت ها، دچار ذلّت و تفرقه و ضعف اند.

عبادت، در سایه ی رهبری صحیح، مفهوم راستین خود را می یابد و خداوند آن را می پسندد و می پذیرد. در حدیث از امام باقر(ع) است:

« مَن دانَ الله بعبادةٍ یَجهَدُ فیها نفسه وَلا امامَ لهُ من الله فسعیُهُ غیر مقبولٍ» ( وسائل، ج1 ص 90)

کسی که ایمان به خدا دارد و عبادت های جانفرسا هم انجام می دهد، ولی امام شایسته ای از طرف خدا ندارد، تلاشش بی فایده و نپذیرفته است.

در حدیث دیگر می خوانیم:

« مَن لم یَتَولّنالم یَرفع الله لَهُ عملاً» ( کافی، ج1(عربی) ص 430)

هرکه ولایت ما را نداشته باشد و به رهبری ما گردن ننهد، خداوند عملی را از او بالا نمی برد و نمی پذیرد.

3-      در بعد اخلاقی، « تقوا »

کار نیک، بر مبنای خدا ترسی پذیرفته است و بندگی خدا با شرط تقوا و ترک گناه، قبول می شود. قرآن، پس از ذکر داستان هابیل و قابیل، که هر دو به درگاه خداوند قربانی کردند و قربانی یکی پذیرفته و دیگری ردّ شد، می فرماید:

« انما یتقبّل الله مِنَ المتقّین » ( سوره ی مائده آیه ی 27)

خداوند، تنها از اهل تقوا، « قبول » می کند.

آنکه دزدی کند و مال دیگران را انفاق کند، مقبول نیست.

آنکه حق مردم را بخورد، و به نماز بایستد، نمازش مردود است.

آنکه نماز را ترک کند ولی جهاد نماید، یا به دیگران ستم کند و نماز بخواند، یا به دیگری تهمت بزند و غیبت کند و به زیارت هم برود، یا چشم ناپاک به نوامیس مسلمین داشته باشد و نماز شب هم بخواند، آن نماز و جهاد، و این زیارت و نافله را خدا نمی پذیرد، چون همراه با تقوا نیست و بدون تقوا، هیچ عملی برای انسان، عمل خیر به حساب نمی آید.

4-      در بعد اقتصادی، « رسیدگی به محرومین »

نیازمندان و فقیران بندگان خدایند. آن عبادت و بندگی که همراه رسیدگی به وضع بندگان ناتوان و محروم خدا نباشد، بی ارزش است.

در آیات و روایات، موضوع « نماز » و « زکات »، معمولاً در کنار هم آمده است. یکی ارتباط با خداست، دیگری با خلق خدا.

از امام رضا(ع) نقل شده که فرموده:

« مَن صلّی وَلَم یُزکِّ لَم تُقبَل صَلوتُه» (بحارالأنوار ج 96 ص 12)

نماز افرادی که زکات ندهند، پذیرفته نیست. این نپرداختن حقوق واجب محرومین اموال انسان را هم آمیخته به حرام می کند و زندگی از مسیر الهی بیرون می رود.

5-      در بعد اجتماعی، « خوش رفتاری»

اساس جامعه ی الهی- اسلامی بر اخوّت و صفا و برادری و پیوندهای استوار میان مسلمانان است. هرچه که این روابط را به هم بزند و وحدت را بشکند و حرمت افراد را زیر پا بگذارد، چنان ناپسند است که قبول عبادت را هم با مشکل مواجه می سازد. چه غیبت و بهتان باشد، یا تفرقه انگیزی و نمّامی، چه سوء خلق و بدرفتاری، چه مردم آزاری و قطع رحم.

برعکس، صله ی رحم، حسن خلق، مودّت با مردم، حسن نیّت با دیگران، موجب رضای خدا و قبولی اعمال است.

در این زمینه ها حدیث بسیار است. به این روایت توجه کنید. رسول خدا(ص) فرمود:

هرکس زن و مرد مسلمانی را غیبت کند، تا چهل روز، نماز و روزه اش قبول نمی شود، مگر اینکه رفیقش او را ببخشد. (جامع السعادات، ج 2 ص 234)

رسول خدا(ص) به ابوذر فرمود:

از هجران و قهر کردن با برادر دینی بپرهیز، چرا که با این ترک رابطه، عمل قبول نمی شود.( مکارم الاخلاق، ص 554)

و امام صادق(ع) فرمود:

بد اخلاقی و بد رفتاری، عمل را تباه می کند، آنگونه که سرکه، عسل را.( اصول کافی، ج2 ص321)

6-      در بعد خانواده، « رعایت حقوق »

زن و شوهر نسبت به هم حقوق متقابل دارند. مردی که همسرش را، یا زنی که شوهرش را بیازارد، خدا نماز و کارهای نیک او را نمی پذیرد. این، مدلول کلام حضرت رسول است.(وسائل، ج 14 ص 116)

به روایت امام صادق(ع):

« مَن نظر اِلی اَبَویَه نَظَر ماقتٍ وَ هُما ظالمانِ له. لَم یَقبَلِ الله له صَلاةً » ( اصول کافی، ج2 ص 349)

فرزندی که از روی خشم به پدر و مادر خود نگاه کند – هرچند والدین در حق او کوتاهی و ظلم کرده باشند – نمازش از سوی خدا پذیرفته نیست.

پیوند با خدا در صورتی مفید است که پیوند خانوادگی، با رعایت حقوق و وظایف متقابل میان افراد، مراعات شود.

نماز، معراج روح و نردبان معنویت است. در صورتی می توان از این نردبان به عروج معنوی رفت که پایه اش لغزان نباشد. پایه ی استوار این ارتباط با خدا، روابط صحیح میان افراد خانواده است.

نماز، معراج روح و نردبان معنویت است.

منبع » وبلاگ زمزمه عشق



:: ادامه مطلب
شرایط صحّت عبادات
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

هدف درست  و شکل صحیح عبادت، دو عامل مهم در صحت آن است.

 یعنی هم مقصود از عبادت، باید رضای خدا و قصد قربت و انجام فرمان الهی باشد، نه جلب نظر مردم و ریا و خودنمایی، و هم صورت ظاهری آن، طبق دستور باشد، حتی در جزئیات آن.

عمل خالص و نیت خدایی در عبادات، آن است که چشمداشت تمجید و تشکر از مردم نداشته باشیم، برای خدا کار کنیم و اجر خود را در بندگی و طاعت، از او بخواهیم.

امام صادق(ع) فرمود:

« و العملُ الخالص الذّی لاتریدُ اَن یحمدک علیه احدٌ الّا الله » (بحارالأنوار، ج 70 ص 230)

عمل خالص عملی است که در انجامش، جز از خدا، از احدی انتظار سپاس و ستایش نداشته باشی.

عامل دیگر صحت عبادت به شکل آن مربوط است، یعنی عمل، طبق آن چه گفته اند و مطابق دستور شرع، نه بر اساس ذوق و سلیقه ی شخصی یا مد روز یا پسند مردم.

اینکه مثلاً نماز را چگونه باید خواند، کجا آهسته و کجا بلند، کجا نشسته و کجا ایستاده، کجا چهار رکعت و کجا دو رکعت، و ... همه طبق دستور باشد، گر چه همه عبادت است.

رسول خدا فرموده است:

« لاقولٌُ و لاعملٌ نیّةٌ الّا باصابة السُّنه » (قصار الجمل، ج 2 ص 73)

هیچ ارزشی برای گفته ها و عمل ها نیست، مگر آن جا که به سنت برسیم و متعبّد باشیم و طبق دستور عمل کنیم.

اگر به شما بگویند در صد قدمی اینجا گنجی است، می توانید استخراج و تصاحب کنید، اگر 98 قدم یا 102 قدم بروید و حفر کنید، به گنج دست نخواهید یافت و رنج بیهوده کشیده اید.

در گرفتن شماره ی تلفن کسی، یک شماره اشتباه و کم و زیاد، تماس را با خانه یا اداره ی دیگری برقرار می کند و کلید، اگر یک دندانه کم و زیاد باشد یا جا به جا ساخته شود، قفل را نخواهد گشود.

کسانی از روی انحراف، در شکل عبادت خدا تغییراتی می دهند. این تغییر دادن ها گاهی از روی لجاجت است، گاهی روشنفکر مآبی، علت آن است، گاهی مقدس مآبی و کلاه شرعی سبب آن می شود و گاهی جهالت و نادانی، یا عوامل دیگر.

« تعبّد »، آن است که حتی در شکل عمل هم، آن گونه که دستور دین است، بی کم و کاست، عمل کنیم تا به مفهوم صحیح، « بندگی » کرده باشیم.

منبع : وبلاگ زمزمه عشق



:: ادامه مطلب
عبادت هدف آفرینش ماست
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

چرا عبادت؟

هدف آفرینش انسان ها، عبادت و بندگی است. این کلام خداوند در قرآن کریم است که می فرماید:

جن و انس را جز برای پرستش و بندگی خود، نیافریدم. (سوره ی ذاریات آیه 56)

این هدف، سر لوحه ی همه ی پیامبران الهی نیز بوده است همانطور که در آیه ی 1 سوره ی زمر می خوانیم:

در هر امتی پیامبری برانگیختیم که به مردم بگویند «الله» را بپرستید و بنده ی خدا باشید و از طاغوت بپرهیزید.

البته این بندگی کردن سودی به خداوند نمی رساند بلکه باعث سعادتمندی و عزت خود ما انسان ها می شود وگرنه خداوند بی نیاز مطلق است.

تمام کارهایی که ما انجام می دهیم ( کسب و کار، تحصیل علم، ازدواج، خدمت به مردم برای رفع نیازهای خود یا جامعه و ... ) اگر برای رضای خداوند باشد عبادت است.

یعنی آنچه یک امر را عبادت می کند آنست که به انگیزی ای مقدس انجام شود و به تعبیر قرآن رنگ خدایی داشته باشد.



:: ادامه مطلب
عبادت در سرشت انسان وجود دارد
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

عبادت یک امر فطری است.

ما بعضی از کارها را بر اساس عادت هایمان انجام می دهیم ولی بعضی بر پایه ی فطرت است.

کارهایی که ما بر اساس عادت انجام می دهیم می تواند عادت به کارهای خوب باشد که این با ارزش است هم چنین می تواند مانند سیگار کشیدن بی ارزش باشد.

اما اگر امری براساس فطرت و سرشت پاکی که خداوند در وجود انسان ها قرار داده انجام شود، همیشه با ارزش است. مسائلی مانند شکل و فرم لباس یا غذا از روی عادت است و در زمان ها و مکان های مختلف متفاوت خواهد بود اما فطرت زمان، مکان، جنس، نژاد، سن و ... در آن تأثیری ندارد و هر انسانی از آن جهت که انسان است آن را دارا می باشد مثل علاقه به فرزند.

با توجه به اینکه پرستش و نیایش در سرشت انسان وجود دارد، کمال مطلوب این است که به معبود حقیقی دست پیدا کند ولی اگر انسان به انحرا ف و بیراهه کشیده شد، به پرستش معبودهای بدلی می پردازد.

بت پرستی، ماه و خورشید پرستی، گاو و گوساله پرستی نمونه ی همین انحراف هاست. کسانی هم هستند که مال و مقام یا همسر و فرزند، یا مدرک و مکتب و راه و روش خود را می پرستند و در راه آن تا مرز جانفشانی و دلباختگی پیش می روند و هستی خود را فدای معبودشان می سازند.

شکل و شیوه ی عبادت نیز از رقص و پایکوبی گرفته تا عمیق ترین و لطیف ترین مناجات های اولیاء خدا تغییر می کند.

هدف پیامبران الهی نیز ایجاد روح پرستش در انسان ها نبوده بلکه اصلاح پرستش در مورد اینکه چه کسی را و به چه شکل بپرستیم.

انبیاء آمده اند تا انسان را از عبادت های عوضی نجات بخشند. همانطور که حضرت علی (ع) در مورد بعثت رسول خدا می فرماید:

خداوند حضرت محمد را برانگیخت تا بندگانش را از بت پرستی به خدا پرستی دعوت کند.

خداوند حکیم هر میل و غریزه ای را در انسان قرار داده و وسیله ی ارضاء و تأمین آن را نیز در خارج ایجاد کرده است.

اگر تشنگی در انسان پیدا می شود آب را آفریده، اگر گرسنگی است غذا را خلق کرده و ...

یکی از احساسات عمیق ما انسان ها میل به بی نهایت، عشق به کمال و علاقه به بقاء است. را بطه با خداوند و پرستش او تأمین کننده ی این تمایلات فطری است.

« نماز و عبادت رابطه ی انسان با سرچشمه ی کمالات، انس با محبوب واقعی و پناهندگی به قدرت بی نهایت است.»

منبع : وبلاگ زمزمه عشق



:: ادامه مطلب
چرا باید اینگونه خدا را عبادت کنیم؟
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

مگر این طور نیست که باید آدرس هر خانه را از صاحبخانه گرفت؟

و مگر نه اینکه باید در هر مهمانی، نظر میزبان را رعایت کرد؟

عبادت، حضور در برابر خدایی است که صاحب جهان است و نشستن بر سر مائده های معنوی پروردگار است که برای بندگان فراهم کرده است.

پس چگونگی عبادت را هم باید از او فراگرفت و به دستور او عمل کرد و دید که او چه چیز را عبادت دانسته و عبادت به چه صورت را از ما خواسته است؟



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894272
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396