نماز ستون خيمه دين است و امام صادق (ع) نماز را مرز ايمان و کفر دانسته است. بنابر اين، اگر کسي بخواهد خيمه ايي به نام دين را برپا کند، بايد همواره در انديشه تيرک اصلي و ستوني باشد که دين بدان استوار ميگردد.
استاد مطهري در کتاب" آزادي معنوي" مينويسد
يکي از گناهان، استخفاف نماز يعني سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن يک گناه بزرگ است، و نماز خواندن اما نماز را خفيف شمردن، استخفاف کردن، بي اهميت تلقي کردن گناه ديگري است. پس از وفات امام صادق عليه السلام ابوبصير آمد به امّ حميده تسليتي عرض کند. امّ حميده گريست. ابوبصير هم که کور بود گريست. بعد امّ حميده به ابوبصير گفت: ابوبصير! نبودي و لحظه ي آخر امام را نديدي؛ جريان عجيبي رخ داد. امام در يک حالي فرو رفت که تقريباً حال غشوه اي بود. بعد چشمهايش را باز کرد و فرمود: تمام خويشان نزديک مرا بگوييد بيايند بالاي سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کرديم. وقتي همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طي ميکرد يکمرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعيت و همين يک جمله را گفت:اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ هرگز شفاعت ما به مردمي که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسيد. اين را گفت و جان به جان آفرين تسليم کرد."
در باب آثار و عقوبات سبک شمردن نماز، روايتي از حضرت ختمي مرتبت به نقل از دختر مکرمهشان نقل شده است که بسيار تکانهنده است:
"حضرت زهرا سلام الله عليها از رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، سوال کرد: « فقالت: يا ابتاه ما لمن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء ». از رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلـم پرسيدند: کسي که نمـازش را سبک مي شمارد چه زن باشد و چه مرد باشد، آنهايي که نمــازشان را سبک مي شمارند چه هست بر ايشـان.
اين سبـک شمردن صحبتهاي مختلف دارد يعني: يکي اين است که در اول وقت نماز نخواند، يکي اين است که در موقع خـــواندن نمـاز زياد به آداب و حـدودش مقيـد نباشد، سعي نکند که آن شرايـط فضيلت را مراعات کند، بطور کلـي سبک بشمارد. يکي از صور سبک شمردن تاخير از اول وقـت است ولي ممکن است يکي در اول وقت هم بخواند ولي به شرايط آداب و حدودش چندان پا بنـد نشود، با عجله بخواند، حضـور نداشته باشد. البتــه بعدها در دنباله اين صحبت در ادب حضـوع و خشــوع، آداب را ذکـرمي کنيم. در اينجا حضرت زهرا سلام الله عليهــا سوال ميکند که کســي که نمــازش را سبک بشمارد چه ميشود؟
« قال رسول الله ( ص ) : يا فاطمه مَن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء »، فرمود: يا فاطمه کسي که نمازش را سبک بشمارد از مـردها و زنـها، « ابتلاه اللهُ بخمس عشرة خصلة »، خدا او را به 15 خصلت مبتلا ميکند ( خيلي تهديد کننده است ) ، « ستٌ منها في دار الدنيا و ثلاث عند موتها و ثلاث في قبره و ثلاث في القيامة اذا خرج من قبره »، شش تا در زندگـي دنيــــا و سه تا در وقت مرگ و سه تا در قبـر و بــرزخ و سه تاي ديگر در قيــامت است وقتـــي از قبرش خارج ميشود.
« فاما اللواتي تصيبه في دار الدنيا »، اما شش خصلتي که خدا پيش ميآورد در دنيا براي کساني که نمــاز را کوچک مي شمارند:
1- « فالاولي يرفع الله البرکة من عمره »: اول اين است که خدا برکـــت را از عمــر او بــــرمـي دارد؛ اين عمــر که من و شما ميکنيم، برکت از آن برداشته ميشود که انسـان نداند که چه کرد، از کارهاي خيــر، نه از شرّ؛ مثلا کساني ميبينيد عمرشان با برکت است، خوب عبــادت ميکنند، خدمات زيــاد ميکنند مثلا فرض کنيد صاحب همين کتاب، مجلسـي، اهل تزکيه بوده، اهـل باطن بوده، فليسوف بوده، عارف بوده، خدمــاتي که کرده، مرجعيت که داشته، چقــدر کتاب نوشته، کتابهايش اگــر بنا باشد که به ما بدهند از روي آن بنويسيم تا آخر عمــر تمام نميکنيم؛ عمر با بــرکت بوده؛ مقصود طولانــي بودن عمر نيست، برکت در عمر، اشتباه نکنيد.
کساني که در نمـاز سستي ميکنند از عمرشان برکت گــرفته ميشود؛ چيز عجيبي است بعدش هم روي اين مسـاله دقت کنيد اين عمـرها که ميگذرد، عمـر ماها و عمر بعضيها چگونه است در مقايســه با آنها از لحــاظ برکت؛ يرفع الله البرکة في عمره.

2- « يرفع الله البرکة من رزقه »: برکت را از روزيشــان هم بــر ميدارد.
برکت از روزي هم اين نيست که انســـان کم پول بدست ميآورد يا زياد؛ نه؛ برکت در زندگي و معيشت است که آن را خــدا بر ميدارد.
3- « و يَمحوا الله عزوجلّ سيماء الصالحين من وجهه »: سومين چيزي که مبتلا ميشود اين است که خداي متعال سيمــاي صالحان را ازاو بر ميگيرد؛ وقتي به صــورتش نگاه ميکنيد سيماي صالحــان در او نيست. اين هم چيزي است؛ صــالحان يک سيمايي دارند البته اهـــــل ذوق ميفهمند، اين را با ذوق و دل ميشود فهميد، نه زيبــايي ظاهري است، سيماي صالحان يک چيزي است که اهل دل و اهل ذوق ميفهمند.
4- « و کل عمل يعمله لا يؤجر عليه »: هر عملـي که انجام ميدهد از اعمال خيـر و عبادات، اجــري به آن داده نميشود.
5- « و لا يرفع دعاؤه الي السماء »: پنجمي اش اين است که دعــاي او مستجاب نميشود.
6- « والسادسة ليس له حظّ في دعاء الصالحين »: از دعاي صالحان هم بي بهره ميشود، يعني صالحان که براي مومنيــن و مومنــات دعاهايي ميکنند که وظيفه اشان است، اينها از دعاي صالحان حظّـــي برايشـان نيست.
اين شش خصلتي که در دنيا پيش ميآيد براي آنها که نمازشــان را کوچک مي شمارند.
« و اما اللواتي تصيبه عند موته »
تکرار ميکنم کوچک شمردن نماز، تاخير از اول وقت، با عجله خواندن، آداب حضور را مراعات نکردن، درنماز ظاهرا و باطنا بازي نکردن، لباس و نظافت و اينها را مراعات نکردن خلاصه سبک شمردن.
و اما آن سه تا که در وقت مرگش به او ميرسد:
1-« فاولاهن انه يموت ذليلا »، اولش اين است که مرگش به صورت خفتبــار ميشود.
2- « والثانية يموت جائعا »، گـرسنه ميشود موقــع مرگ، اين گرسنگي يک گرسنگي بسيــــار اسرار آميز است که غيــرظاهري و دنيوي است و انسانها از آن وقتي که از اينجا به بــرزخ منتقل ميشوند و از اول انتقــال به برزخ اين گرسنگي و تشنگي شــروع ميشود و بعدش هم در قيــامت مخصوصا هست، اين يک چيزي غيــر از گرسنگي دنياست.
3- « والثالثة يموت عطشانا »، سومي هم اين است که در حال تشنــگي است فلو سقي من انهار الدنيا لم يرو عطشه.
« و اما اللواتي تصيبه في قبره »،
اما سه تــاي ديگر که در قبر و بــرزخ به او ميرسد اين است که:
1-« فاولاهن يوکل الله به مَلکا يزعجه في قبره »، حالا ما فکر ميکنيم اين سستيها که در استخفاف به نمــاز داشته ايم زياد مهــم نبوده، آخرش اين است که خـدا ميبخشد؛ زياد مهـم نبوده؛ خيلي چيز مهمي بوده، حالا اين قسمتي از بيانات است که در اينجا وارد شده دقت کنيد. اولش اين است که خــدا مَلَکي را موکل ميکند که در قبرش به او عذاب ميکند در بـــرزخ.
2- « و الثانية يضيق عليه قبره » ، و دومين چيز که خدا براي او پيش ميآورد اين است که عــالم قبرش براي او تنگ ميشود؛ اين را ديگر نميفهميم که چگونه تنــگ ميشود.
3- « الثالثة تکون الظلمة في قبره »، و سومي اش اين است که عالــم قبرش براي او ظلمــاني ميشود.
« و اما اللواتي تصيبه يوم القيامة »،
اما آن سه تاي ديگـــر که در روز قيــامت برايش پيش ميآيد
وقتي که از قبرش خــارج ميشود و به قيامت و محشــر قـدم ميگذارد؛ « اذا خرج من قبره فاولاهن ان يُوکل الله به ملکا يَسحَبه علي وجهه و الخلائق ينظرون اليه »، اولش اين است که خدا ملکي را موکل ميکند که او را بـه "رو ميبرند" توجــه ميکنيد نماز خوان است مردم هم نگاه ميکنند؛ غيـــر عـادي ميبرند.
« و الثانية يُحاسب حسابا شديدا »، دومي اش هم اين است که در مقـــــــام حساب، حساب شديدي از او ميکشند.
« و الثالثة لاينظرالله اليه و لا يُزکيه و له عذاب اليم »، و از همه اينها بــالاتر، خدا به او نظـر نميکند و او را تزکيــه نميکند و عذاب اليـم هم برايش هست. اينها براي کســي است که تهاون بصلاته."
منابع:
آزادي معنوي. مرتضي مطهري
بيانات آيت الله استاد محمد شجاعي
:: ادامه مطلب

كسانی كه به نماز به عنوان تكلیف و خواست الهی بی توجهی كنند و آن را كوچك بشمارند خداوند نیز به خواستهها و اعمال آنان توجهی نخواهد داشت.
امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید: «من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشره خصله...الثانیه یضیق علیه قبره و الثالثه تكون الظلمه فی قبره... ؛ هر زن و مردی كه به نمازش بیاعتناء باشد خداوند او را به پانزده چیز مبتلا می سازد... و قبر بر او تنگ و تاریك می گردد.»
امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرمایند ؛« إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِی الصَّلَاهِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِكَتِهِ أَمَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِی كَأَنَّهُ یَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِ غَیْرِی أَمَا یَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِی ؛ وقتی بندهای نماز خود را با عجله و شتاب به پایان میبرد و آن را كوتاه میكند خدا به ملائكه میفرماید: آیا نمیبینید بندهی من چگونه نماز خود را كوتاه میكند گویا میپندارد كه بر آوردن حوائجش به دست غیر من است (كه اینگونه عجله میكند.) آیا نمی داند برآوردن حوائجش به دست من است .»1
كسانی كه به نماز به عنوان تكلیف و خواست الهی بی توجهی كنند و آن را كوچك بشمارند خداوند نیز به خواستهها و اعمال آنان توجهی نخواهد داشت.
امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید:« من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشره خصله...الثانیه یضیق علیه قبره و الثالثه تكون الظلمه فی قبره... ؛ هر زن و مردی كه به نمازش بیاعتناء باشد خداوند او را به پانزده چیز مبتلا می سازد... و قبر بر او تنگ و تاریك می گردد.»2
نمازی كه با سهلانگاری و تحقیر خوانده شود مورد قبول خداوند متعال قرار نمیگیرد. امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید: «انّ اللّه عزوجل لایقبل الاّ الحسن فكیف یقبل ما یستخف به ؛ خداوند جز نیكو را نمیپذیرد پس چگونه آن را كه مورد استخفاف واقع گردیده است بپذیرد. » 3
نمازی كه آورنده آن به آن بی مهری و بی توجهی دارد، چگونه مشمول قبول خداوند قرار گیرد؟!
امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرمایند؛ «وقتی بندهای نماز خود را با عجله و شتاب به پایان میبرد و آن را كوتاه میكند خدا به ملائكه میفرماید: آیا نمیبینید بندهی من چگونه نماز خود را كوتاه میكند گویا میپندارد كه بر آوردن حوائجش به دست غیر من است (كه اینگونه عجله میكند) آیا نمی داند برآوردن حوائجش به دست من است»
گفتگوی ملک نماز و انسان نمازگزار
برخی از روایات تصویر و تمثیلی را برای نماز ترسیم نمودهاند كه بر حسب آن، نماز بصورت ملكی با انسان به گفتگو مینشیند گاه تشكر میكند و گاه گلهمند میشود.
در روایتی امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید: وقتی نماز در وقت خود اقامه نگردد و بی دقّت ارائه شود با صورتی سیاه و تاریك به سوی انسان باز میگردد. میگوید: مرا ضایع كردی خدا تو را ضایع كند. و اگر در وقت خود اقامه شود برای انسان دعا میكند و میگوید: همان گونه كه مرا حفظ و احترام نمودی خداوند تو را حفظ كند.4

قرآن كریم راه تاركین نماز را به سقر منتهی میداند و در مورد آنان میفرماید: «ما سلككم فی سقر قالوا لم نك من المصلّین»5 روزی فاطمه زهرا ، صدیقه کبری(سلام لله علیها) از پدر گرامی خویش سوال کرد: پدر جان مردان و زنانی که نماز خود را سبک می شمارند چه عذاب و عقوبتی دارند؟ رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: دخترم! هر زن و مرد مسلمانی که نماز خود را سبک و کوچک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا گرفتار می کند: شش بلا در دنیا، سه بلا هنگام مرگ، سه بلا در عالم قبر و سه بلای دیگر هنگامی که روز قیامت از قبر برانگیخته می شود.
امّا آن شش بلا که در دنیا به او می رسد :
اوّل: خداوند برکت را از عمرش برمی دارد و عمرش کوتاه می شود.
دوّم: خداوند برکت را از روزی اش برمی دارد و رزق و روزیش کم می گردد.
سوّم: خداوند نشانه بندگان صالح و شایسته را از صورت او پاک می کند و نور ایمان را از چهره او می برد.
چهارم: هر طاعتی که به جا آورد، بهره ای از آن نمی برد.
پنجم: دعایش مستجاب نمی شود.
ششم: بهره ای از دعای مردان و زنان صالح و شایسته نمی برد و مشمول دعای نیکان نمی شود.
امّا آن سه بلا که هنگام مرگ به او می رسد:
اوّل: با ذلّت و خواری از دنیا می رود.
دوّم: گرسنه می میرد.
سوّم: تشنه از دنیا می رود تا جایی که اگر از تمامی نهرهای دنیا به او آب داده شود، عطش و تشنگی او فرو نمی نشیند و عطشان می میرد.
و آن سه بلا که در عالم قبر به او می رسد:
اوّل: خداوند ملکی را بر او می گمارد که در قبر او را(به وسیله قهر و غضب و پریشانی و اضطراب) از جای خود برکند.
دوّم: گور بر او تنگ می شود و فشار قبرش زیاد می گردد.
سوّم: قبرش مملوّ از ظلمت و تاریکی می گردد.
و آن سه بلایی که در قیامت به او می رسد:
اوّل: خداوند فرشته ای را مأمور می کند تا او را در حالی که همه نظاره گرش هستند با صورت روی زمین بکشاند.
دوّم: به سختی از او حساب می کشند و به اعمالش رسیدگی می کنند.
سوّم: خداوند با نظر رحمت به او توجّه نمی فرماید و برای او عذاب و عقابی دردناک قرار خواهد داد.6
فرآوری: زهرا اجلال
گروه دین تبیان
پی نوشت ها :
[1] . كافی ، ج 4 ،ص170
[2] . بحار الانوار ،ج80 ، ص21.
[3] كافی ،ج3 ، ص269
[4] . بحارالانوار، ج80 ،ص9.
[5] . مدّثر ، آیه42.
[6] . مستدرک الوسائل ،ج 1 ، ص 171
منابع :
سایت باقرالعلوم
سایت حوزه
سایت حجت الاسلام قرائتی
:: ادامه مطلب

کسی که ترک کننده نماز را به دادن طعامی یا لباسی یاری کند، مثل این است که هفتاد پیغمبر را کشته ، که اول آنها آدم ، و آخر آن ها محمد (صلی الله علیه و آله ) است
در مورد اهمیت نماز و نقش آن در بازدارندگی از گناهان بسیار سخن گفتهایم و شاهدیم که مردم ما، مردمی هستند که مقید به اقامه نمازند. و در این بین عدهای هم هستند که نماز را ترک کرده اند و یا هرگز نخوانده اند که اکنون بخواهند ترک کنند .
با این حال و به ظاهر، در روند زندگی اینان با نمازگزاران تفاوتی احساس نمیشود. پس فرق میان افراد نمازگزار با کسانی که تارک نمازند چیست ؟
ترک نماز، کوتاهی در مهمترین دستور الهى و انجام ندادن بزرگترین وظیفه و برنامه زندگى است و این مساوی است با ناشکرى، ناسپاسى و کفران نعمتهاى الهى و برداشتن عمود و ستون دین؛ زیرا نماز پایه و ستون اصلی دین است.
در حالىکه عبادت است که انسان را به هدف آفرینش رهنمون مىشود. بی نمازی، باعث مىشود که آفرینش و زندگى انسان، بیهوده و لغو جلوه کند؛ ترک نماز و نیایش، موجب ترک لذت بخشترین حالات انسان است.
اگر گاهی می بینیم این افراد می گویند «کدام لذت، ما که لذتی ندیدیم و به خاطر همین هم نمی خوانیم» باید گفت اینان حق دارند چون هرگز لذتش را احساس نکرده اند که بخواهند بخاطر از دست ندادنش تلاش کنند. باید در پاسخ این ها بگوییم که برای رسیدن به لذت نماز باید در امر نماز مداومت داشت مقدماتش را فراهم کرد آدابش را رعایت کرد بعد دم از لذت بخش بودن یا نبودنش زد .
نمازی که از سر بی رغبتی و به چشم یک کار دست و پا گیر و بی فایده دیده شود چه لذتی میتواند داشته باشد. این ها که از تمام این مجموعه هستی فقط طالب مادیات و لذات زودگذرشان هستند میدانند و باز هم بدانند که لحظات عمر در شتابند و دیر یا زود همه مهمان خانه خاک خواهیم شد و وقت پاسخگویی . الان که وقت نماز خواندن ندارید دقایقی چند به این فکر کنید که در پاسخ اینکه چرا نماز نخوانده اید چه خواهید گفت ؟ آیا زمان مضحکه است و باز می توانید بگویید :"ما قرصش را خورده ایم و یا به سن تکلیف نرسیده ایم "
خوب است بدانید بی نمازی آثار و نتایج شوم فراوان مادی و معنوی را به دنبال دارد؛ گوشه هایی از این آثار شوم می پردازیم :
1- دور ماندن از امان خدا و رسولش
رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « من ترک الصلوة متعمدا من غیر علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله »( عیونأخبارالرضا(ع) ج : 1 ص : 285) ؛ « کسی که نماز را عمدا و بدون علت ترک کند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود.»
عبید بن زرارة می گوید: از امام صادق (ع ) از سخن خدای عز و جل «هر کس به ایمان کافر شود به تحقیق عملش نابود شده و او در آخرت از زیانکاران است» پرسیدم ، فرمود: ترک کردن نماز است چنان نمازی که به آن اقرار کرده است»
2- سبب تسلط شیطان

امام صادق (علیه السلام ) از پدرش از پدرانش از امیر مؤمنان (ع) نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: «شیطان همواره از پسر آدم وحشت دارد و فاصله می گیرد تا زمانی که نمازهاى پنجگانهاش را در وقتش به جا می آورد . پس هرگاه آنها را ضایع کرد بر او جرأت پیدا می کند و او را بر گناهان بزرگ وارد می سازد .»( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ص 230)
نقل شده زنی ، دیوانه وار و فریاد کنان خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسید و عرض کرد : ای رسول خدا ! به یارانت بگو از نزد شما بروند که من با شما کاری دارم . اصحاب رفتند آن زن خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشست و عرض کرد : یا رسول الله ! گناه بسیار بزرگی مرتکب شده ام . حضرت فرمودند : رحمت پروردگار بزرگ تر از گناه توست . آن گاه سؤال کردند : گناهت چیست ؟ زن گفت : شوهردار بوده ام ، مرتکب زنا شدم و از نطفه ی حرام حامله شدم ، بچه به دنیا آمد ، او را در خمره ی سرکه خفه کردم و سرکه ی نجس را به مردم فروختم ! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حکم گناه آن زن را بیان کردند و سپس فرمودند : آیا می خواهی بدانی که چرا درون این چاه افتاده ای و این گناهان را مرتکب شده ای ! من گمان می کنم که تو نماز عصر نمی خوانی (تفسیر روح البیان، ج10، ص: 505)
3 نابود شدن اعمال خوب
رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« مَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ » (بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)؛ « کسی که نمازش را بدون عذر ترک کند (نخواند) تا وقت آن بگذرد، عمل او نابود شده است .»
چهار- از بین رفتن فاصله کفر و ایمان
رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« بَیْنَ الْعَبْدِ وَ بَیْنَ الْکُفْرِ تَرْکُ الصَّلَاةِ »( بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)؛ «فاصله کفر و بندگی ترک نماز است .»
4- مورد لعن تمامی کتب آسمانی و ملائکه و پیامبر خدا (صل الله علیه و آله )
رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« تارک الصلاة ملعون فی التوراة ملعون فی الانجیل ملعون فی الزبور ملعون فی القران ملعون فی لسان جبرئیل ملعون فی لسان میکائیل ملعون فی لسان اسرافیل ملعون فی لسان محمد»( الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص: 294) ؛ «ترک کننده نماز در تورات و انجیل و زبور و قرآن مورد لعنت قرار گرفته و به زبان جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و محمد (ص ) ملعون است .»
5- مردن به دینی غیر از دین اسلام
رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « مَنْ تَرَکَ صَلَاةً لَا یَرْجُو ثَوَابَهَا وَ لَا یَخَافُ عِقَابَهَا فَلَا أُبَالِی أَ یَمُوتُ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً أَوْ مَجُوسِیّا»( بحارالأنوار ج : 79 ص : 202) ؛ « کسی که نماز را ترک کند، در حالی که امید به پاداش نماز نداشته و از عذاب آن نیز نمی ترسیده ، پس باکی نیست که یهودی بمیرد، یا نصرانی ، یا مجوسی .»
6- ترک نماز برابر است با کفر
رسول خدا - صلی الله علیه وآله -:« من ترک الصلوة متعمدا فقد کفر»( عوالیاللآلی ج : 2 ص : 224) ؛ « هرکس عمدا نمازش را ترک کند، کفر ورزیده است .»
در روایت دیگرى آمده است: عبید بن زرارة مىگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: گناهان کبیره کدام اند؟ آن حضرت فرمود: گناهان کبیره در نوشتار علىبن ابى طالب (ع)، هفت چیز است: کفر به خداوند، کشتن انسان، عاق پدر و مادر شدن، ربا گرفتن، خوردن مال یتیم به ناحق، فرار از جهاد و تعرب بعد از هجرت.
عبید مىگوید: از امام پرسیدم: یک درهم از مال یتیم خوردن، بزرگتر است یا ترک نماز؟ حضرت فرمود: ترک نماز. عرض کردم: شما ترک نماز را از گناهان کبیره به حساب نیاوردید. حضرت فرمود: اولین چیزی که از گناهان کبیره برایت گفتم چه بود؟ عرض کردم: کفر به خداوند. فرمود: همانا تارک نماز کافر است.( الکافی ج : 2 ص : 278)
رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « من ترک الصلوة متعمدا من غیر علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله؛ کسی که نماز را عمدا و بدون علت ترک کند از امان خدا و رسولش دور خواهد بود»

7- اگر اقامه کنندگان نماز نبودند بی نمازها در دنیا هلاک می شدند .
امام صادق (علیه السلام) : « َ إِنَّ اللَّهَ لَیَدْفَعُ بِمَنْ یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْکِ الصَّلَاةِ لَهَلَکُوا»( الکافی ج : 2 ص : 451) ؛ « همانا، خداوند به وسیله شیعیان نمازگزار ما از شیعیان بی نماز ما (بلا را) دفع می کند، ولی اگر همه تارک نماز بودند هر آینه همه هلاک می شدند.»
8 - لعن خدا بر تارک الصلوة
حضرت علی - علیه السلام -: « اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّدا»( مستدرکالوسائل ج : 3 ص : 91) ؛ « خدایا لعنت کن کسی را که عمدا نماز را ترک کند.»
9- مطرود اسلام و مسلمین
رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « من اعان تارک الصلوة بلقمة او کسوة فکانما قتل سبعین نبیا اولهم ادم و اخرهم محمد»( جامعالأخبار ص : 74) ؛ « کسی که ترک کننده نماز را به دادن طعامی یا لباسی یاری کند، مثل این است که هفتاد پیغمبر را کشته ، که اول آنها آدم ، و آخر آن ها محمد (ص ) است .»
10 - بدست آوردن زیان و خسران آخرت
عبید بن زرارة می گوید : از امام صادق (ع ) از سخن خدای عز و جل «هر کس به ایمان کافر شود به تحقیق عملش نابود شده و او در آخرت از زیانکاران است »( المائدة (5)، آیه 5) پرسیدم ، فرمود: ترک کردن نماز است چنان نمازی که به آن اقرار کرده است .»( بحارالأنوار ج : 79 ص : 219)
امام صادق (علیه السلام) : « َ إِنَّ اللَّهَ لَیَدْفَعُ بِمَنْ یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا عَمَّنْ لَا یُصَلِّی مِنْ شِیعَتِنَا وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْکِ الصَّلَاةِ لَهَلَکُوا؛ همانا، خداوند به وسیله شیعیان نمازگزار ما از شیعیان بی نماز ما (بلا را) دفع می کند، ولی اگر همه تارک نماز بودند هر آینه همه هلاک می شدند»
11- بی بهره از اسلام
امام صادق - علیه السلام -: « َ لَا حَظَّ فِی الْإِسْلَامِ لِمَنْ تَرَکَ الصَّلَاة»( بحارالأنوار ج : 79 ص : 232) ؛ « تارک نماز، حظ و بهره ای از اسلام ندارد.»
12- از بین رفتن دین
رسول خدا - صلی الله علیه وآله -: « فَمَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِینَه» (بحارالأنوار ج : 79 ص : 202) ؛ « کسی که عملا نمازش را ترک کند، به تحقیق که دینش را منهدم کرده است .»
نتیجه :
با توجه به روایات گفته شده به راحتی می توان این نتیجه را گرفت که عاقبت شومی در انتظار بی نماز می باشد و از این نکته نیز نباید غافل شویم که همه ما بسیاری از ساعت های متمادی عمر خود را به خاطر کارهای بیهوده ای تلف می نمائیم ؛ کارهایی که انجام دادن و یا رها نمودن آنها تأثیر چندانی در زندگی مادی و معنوی ما ندارد پس چرا باید از عبادت ساده ای همچون نماز که وقت چندانی از انسان نمی گیرد و چنین بر سرنوشت مادی و معنوی انسان تأثیر گذار است غافل شویم .
گروه دین تبیان
:: ادامه مطلب
مرد كاسب در گوشهاي از مغازه، آرام نشسته بود. مدام به ساعت خيره ميشد و خود را مشغول ميكرد. زمان ميگذشت، ولي از مشتري خبري نبود. با اينكه مغازه او در نزديكي حرم حضرت امام رضا عليهالسلام قرار داشت و در جاي شلوغ شهر مشهد، اين اتفاق باورنكردني بود. در همان لحظه، صدايي او را به خود آورد. صدا آشنا بود. صداي يكي از دوستان وي كه در مغازه روبهرو كار ميكرد. آنها سالها بود كه همديگر را ميشناختند. گويي براي درد دل و انديشيدن چارهاي به آنجا آمده بود. آن دو گرم صحبت شدند. اولي گفت: «خيلي عجيب است، ميبيني، هجوم مشتري را بر سر مغازههاي ديگر. خوب در ميآورند. گويي امام رضا عليهالسلام، تنها آنها را ميبيند. كاش گوشه چشمي نيز به ما داشت.» دومي گفت: بايد چارهاي بينديشيم. در اين اوضاع بازار، اگر نجنبيم حتماً ورشكست ميشويم و به زودي به فقر و فلاكت ميافتيم».
دوستش فكري كرد و به او گفت: «بهتر است براي مشورت و حل مشكلمان برويم خدمت آيت اللّه شيخ حسنعلي اصفهاني، كسي كه همه او را به علم و تقوا و كرامت ميشناسند. خيليها مشكلشان رفع شده است».
آن دو مرد مغازه را بستند و به نزد ايشان رفتند تا شايد مشكل كار و كاسبيشان حل شود. وقتي به منزل آيت اللّه رسيدند، در باز بود. وارد حياط شدند. صدق و صفاي آن منزل بر رويشان اثر گذاشته بود. وقتي به اندرون وارد شدند، عده زيادي را ديدند كه هر كدام براي انجام كار يا رفع مشكلي خدمت ايشان رسيده بودند. همه به انتظار نشسته بودند. آنان نيز به صف منتظران پيوستند. هركه ميرفت، راضي و شادمان برميگشت و پاسخ معمايش را مييافت. تا اينكه نوبت به آن دو رسيد. به خدمت آقا رفتند، هنوز سخني نگفته بودند.
ناگهان شيخ از ميان جمعيت، خطاب به اولي گفت: «تو بايد كاري را انجام دهي كه آن را ترك كردهاي» و به دومي نگاهي انداخت و گفت: «تو هم كاري را كه انجام ميدهي، ترك كن.» بيآنكه چيز ديگري بگويد. به آنها فرصت سخن گفتن نداد و در ادامه گفت: «حالا برويد و به وظايف خود عمل كنيد تا وضع شما بهتر شود».
آنان خاموش ماندند و مجلس را ترك كردند. چون ديگر حرفي باقي نمانده بود. آن دو به گناه خود آگاه بودند. اولي گفت: «من ميدانم كه چه كاري را بايد انجام ميدادم و ندادم، من نماز نميخواندم و تو نيز شرابخوار بودي كه از اين لحظه به بعد نبايد بخوري.» در همان لحظه آن دو پيمان بستند كه به سفارش شيخ عمل كنند و وظايف ديني خود را به جاي آورند كه صلاح و خير دنيا و آخرت در اين بود.
زندگي آن دو روز به روز بهتر شد و هر دو به لطف پروردگار، از ورشكستگي نجات يافتند و هميشه شاكر اين لطف پروردگار بودند.1
1. على مقدادى اصفهانى، نشان از بىنشانها، تهران، جمهورى، 1371، ص 57.ش
:: ادامه مطلب

آرامشبازداشتن از فحشا و منكر
همراهی خدا با نمازگزارانولایت نمازگزاران
هدایت برای نمازگزارانانذار برای نمازگزاران
رستگاری برای نمازگزارانپاداش
امان در سایه ی نماز
جلب رحمت خداخداوند در سوره ی نور می فرماید: وَ اقیمُواالصَّلاةَ وَ اتواالزَّكاة وَ اَطیعُواالرَّسوُلَ لعَلكُمْ ترْحَمُونَ. (نور/ 56) " و نماز را بر پا دارید و زكات بدهید و رسول را اطاعت كنید تا مشمول رحمت شوید."
خداوند در این آیه اولین شرط برای داخل شدن در رحمت را برپایی نماز برمی شمارد.
طلب یاری از نمازوَاستعینُوا بِالصَّبْرِ والصَّلاةِ وَ اِنَّها لكبیرِةٌ اِلاّ عَلی الخاشِعینَ. (بقره/ 45) " و از صبر و نماز یاری بجویید و این كار جز از برای خاشعان گران است."
كلمه استعانت به معنای طلب كمك است و این هنگامی است كه انسان به تنهایی نمی تواند مشكلی را به دلخواه حل كند. چرا كه در حقیقت یاوری جز خدای یگانه وجود ندارد. این دو، بهترین وسایل برای پیروزی هستند.چون صبر هر بلایی را هر چند عظیم، كوچك و ناچیز می كند و نماز كه التجاء به خدا است، ایمان را در درون زنده ساخته و به آدمی می فهماند كه به جایی تكیه دارد كه انهدام ناپذیر است و به ریسمانی دست زده كه پاره شدنی نیست و به این ترتیب با ایجاد پایگاه درونی و تكیه گاه برونی كه برای پیروزی برمشكلات لازم است، راه غلبه برگرفتاریها آسانتر می شود و نیز می فرماید: یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوااسْتعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلوةِ اِنَ الله مَعَ الصّابِرینَ. (بقره/ 153) " ای كسانی كه ایمان آورده اید از صبر و نماز استعانت جوئید كه خدا با صابرین است."
در این آیه نیز برای پیروزی بر مشكلات به یاری جستن از یكی از بزرگترین ملكات (صبر) و یكی از بزرگترین عبادات (نماز) دعوت می كند.
آرامشخداوند در سوره رعد فقط یاد خدا را آرام بخش دلها می داند: اَلا بِذكرِ اللهِ تطمَئِنُّ القلوبُ (رعد/ 28) "آگاه باشید كه تنها یاد خدا آرامش بخش دلهاست. در سوره ی طه، هنگام اولین وحی به موسی(ع) می فرماید: … وَاَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْری (طه / 14) "… و نماز را برای یاد من به پادار." و این گونه نماز را از مظاهر یاد خود برمی شمارد. حال چرا در دل چنین كسانی ترس و غم جای داشته باشد. اِنَّ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ وَ اَقامُواالصَّلاةَ وَ اتُواالزَّكاةََ لَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ. (بقره/ 277) "كسانی كه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز برپا داشتند و زكات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند."
برای مردم با ایمانی كه با نماز یاد خدا را زنده نگه می دارند و با پرداخت زكات از بروز اختلاف طبقاتی جلوگیری می كنند، آرامشی است كه دیگران از دركش عاجزند و پاداشی كه فقط نزد پروردگار است.
بازداشتن از فحشا و منكر… وَ اَقِمِ الصَّلاةَ اِنَّ الصُّلاةَ تنهی عَنِ الفحشاءِ وَالمُنكَرِ وَ لَذِكرُاللهِ اَكْبَرُ واللهُ یَعلمُ ما تصنعُون.(عنكبوت/45 ) "… و نماز را برپا دار كه نماز انسان را از زشتی ها و منكرات باز می دارد و ذكر خدا بزرگتر است و خدا به هر چه كنید آگاه است."
طبیعت نماز از آنجا كه انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منكر است. نماز، كسی را كه به انواع وسایل هوسرانی مجهز و پایه های حكومت غرایز طغیانگر در كانون وجودش مستحكم و پابرجاست و برای آنها مرزی نمی شناسد، كنتر ل می كند. در هر روز پنج بار ادای نماز كردن، صبح بعد از برخاستن از خواب (كه انسان از همه چیز غافل است)، وسط روز (هنگامی كه غرق در زندگی مادی است)، در پایان روز و آغاز شب، می تواند جامعه ای صالح ایجاد نماید. نمازی كه برای انجام آن از ابتدا، انسان خود را از هرگونه آلودگی پاك كرده و حرام و غضب را از خود دور می سازد و با حمد، تسبیح، تكبیر و سلام بر بندگان صالح خدا، خدا، مقام اولیاء، درجات مردان خدا، عذاب الهی، كیفر خطاكاران، حسابهای دقیق و بی اشتباه روز رستاخیز را به یاد می آورد و با قیام در مقابل خدا، او را از هر چیز برتر و بالاتر می شمرد و با یاد نعمتهایش او را سپاس می گوید و از او صراط مستقیم را می طلبد، بدون شك انسان را متوجه جهان معنوی كرده و در درونش جنبشی به سوی حق و پاكی پیدا می شود و او را از خودخواهی و دنیاپرستی باز می دارد و با تواضع در مقابل ذات لایزال الهی، عشق به جاه و مقام، كنار می رود. نمازگزار با توجه به معانی آیاتی كه در نماز می خواند، قهراً از مواعظش پند گرفته، به امر و فرمانش تن داده و خود را از گناهان باز می دارد. مسلماً ذكری كه متضمن یاد خدا و خشوع در برابر او و تلاوت قرآن (كه بر وعده ثواب، عذاب و هدایت مشتمل است) می باشد با گناهان سازش ندارد.البته میزان اثر نماز به درجه خلوص نمازگزار بستگی دارد و این كه چه مقدار موانع را از بین برده باشد. بدیهی است هر چه موانع بر سر راه ارتباط انسان با خدا كمتر باشد، اثر آن بیشتر و بر عكس هر چه موانع بیشتر باشد، اثر نماز كمتر است. چرا كه بازدارندگی از گناه، اثر طبیعی نماز است.
اِنَّ الاِنسانَ خلِقَ هَلوعاً. اِذا مَسَّهُ الشرُّ جَزُوعاً. وَ اِذا مَسهُ الخَیْرٌ مَنوعاً. اِلاّ المُصَلینَ. الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُون.(معارج/ 19 تا 23) "انسان، حریص و كم طاقت آفریده شده – هنگامی كه بدی به او رسد بی تابی می كند. و هنگامی كه خوبی به او رسد مانع دیگران می شود. مگر نماز گزاران. آنها كه نماز را مرتباً به جا می آورند."
انسان، حریص و كم طاقت و خودخواه است. در بدیها بی تابی می كند و خوبیها را منحصراً برای خود می خواهد؛ مگر نمازگزاران كه نمازشان و ارتباطشان با خالق یكتا، آنها را از هر فحشاء و منكری باز می دارد:وَالَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ یُحافِظونَ. (معارج / 34) " و آنها كه بر نماز مواظبت دارند."
نمازگزارانی كه نماز را با حفظ ظاهر آن (آداب، شرایط، اركان و خصوصیات آن) و حفظ روح آن (حضور قلب) به طور دائم می خوانند.
همراهی خدا با نمازگزاران"وَ لقَدَ اَخذاللهُ میثاقَ بَنی اِسْرائیلَ وَ بَعَثنا مِنهُمْ اثنیْ عَشَرَ نقیباً وَ قالَ اللهُ اِنّی مَعَكُمْ لَئِنْ اَقَمتمُ الصَّلاةَ. (مائده / 12) " و خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم و خداوند گفت من با شما هستم اگر نماز را بر پا دارید… ."
در این آیه حمایت و همراهی خدا از بنی اسرائیل را مشروط به شروطی می كند كه اولین آنها بر پاداشتن نماز است. یعنی تا وقتی كه نماز را برپا دارند مشمول حمایت خداوند می شوند و ترك نماز، ترك هدایت خداوند را در پی دارد. این معنا می تواند شامل تمام نمازگزاران و تاركان نماز نیز باشد.
ولایت نمازگزاران" اِنَّما وَلیُّكمُ اللهُ و رسولهُ والَذینَ یُقیمونَ الصَّلاةَ و یُوتونَ الزَّكاةَ و هُمْ راكِعونَ." (مائده/ 55) "سرپرست و رهبر شما تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آورده اند و نماز را برپا می دارند و در حال ركوع، زكات می پردازند."
سرپرستی و رهبری جامعه ی اسلام از آن خدا و پیامبر اوست و نیز از آنِ مؤمنینی كه برای خدا و اتصال به سرچشمه ی فیوضات الهی، نماز را بر پا می دارند و هنگام ركوع زكات می دهند.
هدایت برای نمازگزاران"اِنَّما یَعْمُرُ مَسجدَاللهِ مَنْ امَنَ بِاللهِ الیوم الاخِرِ و اَقامَ الصَّلاةَ و اتی الزَّكاةَ و لم یَخْشَ اِلاّ اللهَ فَعَسی اُولئكَ اَنْ یِكونُوا مِنَ الْمُهتدینَ." (توبه / 18) "مساجد الهی را تنها كسی آباد می كند كه ایمان به خدا و روز قیامت آورده و نماز را برپا دارد و زكات را بپردازد و از چیزی جز خدا نترسد، ممكن است چنین گروهی هدایت یابند."
هدایت ممكن است برای گروهی باشد كه علاوه بر ایمان به خدا و روز قیامت، اهل اقامه نماز و پرداخت زكات و خشیت از خدا باشند. ایمانی كه فقط ادعا نباشد بلكه در عمل ثابت شود و فقط چنین كسانی برای عمران مساجد محق هستند.
انذار برای نمازگزاران"… اِنَّما تنذِرالَذینَ یَخشونَ رَبَّهمْ بالغیبِ و اَقامواالصَّلاةَ و منْ تزكی فَانّما یَتزكی لِنفسه و الی الله المصیرُ." (فاطر / 18) " … تو فقط كسانی را انذار می كنی كه از پروردگار خود در پنهانی می ترسند و نماز را برپا می دارند و هر كس پاكی پیشه كند نتیجه ی آن به خودش باز می گردد و بازگشت به سوی خداست."
ای پیامبر انذارهای تو نسبت به مكذّبان تو محقق نمی شود. زیرا كه دلهایشان مُهر شده است و سخن الهی تنها در دلهای آماده اثر می گذارد و تا در دلی خوف خدا نباشد و در نهان و آشكار، مراقبت یك نیروی معنوی را بر خود احساس نكند و با انجام نماز كه قلب را زنده می كند و به یاد خدا می دارد، به آن كمك نرساند؛ این آمادگی حاصل نخواهد شد. آنها كه روح و قلبشان مملو از خشیت و ترس آمیخته با عظمت خداست و با برپایی نماز، عملاً او را عبادت و پرستش می كنند.
رستگاری برای نمازگزاران" قَدْ اَفلحَ منْ تزكی. وَ ذَكرَ اسْمَ رَبِّه فَصَّلی. (اعلی/ 14 و 15) " مسلماً رستگار می شود كسی كه خود را تزكیه كند – و نام پروردگارش را به یاد آورد و نماز بخواند."
در این آیات سه چیز را عامل رستگاری می داند، تزكیه، ذكر نام خداوند و سپس به جا آوردن نماز. در اینجا پس از ذكر نام خداوند، بجا آوردن نماز را ذكر می كند. زیرا نمازگزار تا به یاد خدا نباشد و نور ایمان در دلش پرتوافكن نشود به نماز نمی ایستد. به علاوه، نمازی ارزشمند است كه توأم با ذكر و یاد او باشد.
پاداش"رِجالٌ لا تلهیهم تِجارةٌ ولابَیعٌ عن ذِكراللهِ و اَقامِ الصَّلاةِ و ایتاءِ الزَّكاةِ یخافونَ یَوماً تتقلبُ فیه القلوبُ والابْصارُ. لِیجزیهمُ اللهُ اَحسنَ ما عملوا و یزیدهُمْ مِنْ فَضله …"(نور/ 37 و 38) " مردانی كه هیچ كسب و تجارتی آنان را از یاد خدا غافل نگرداند و نماز به پا دارند و زكات بدهند و از روزی كه دلها و دیده ها در آن روز حیران و مضطرب است، ترسان و هراسانند – تا خدا در مقابل بهترین اعمال ایشان جزاء و ثواب عطاء فرماید و از فضل و احسان خویش بر آنها بیفزاید…"
و نیز می فرماید: " لكنِ الراسخُونَ فِی العلمِ منهمْ والْمؤمنونَ یُؤمنونَ بما اُنزلَ اِلیكَ و ما اُنزلَ من قبلكَ والْمقیمینَ الصَّلاةَ والْمؤتونَ الزَّكاةَ والمؤمنونَ باللهِ والیومِ الاخرِ اُولئكَ سَنؤتیهم اجراً عظیماً." (نساء / 162) "اما آنهایی كه علم در دلهایشان رسوخ یافته و ایمان دارند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان می آورند و نماز را برپا می دارند و زكات می دهند و به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند به زودی به آنان پاداش عظیمی خواهیم داد". پاداش عظیم و افزون كه از فضل خدا بر آن افزوده می شود؛ برای مؤمنان به خدا و رسولش و آنچه بر او نازل شده و ترسان از روز قیامت است كه علاوه بر آن، نماز را نیز اقامه كرده و زكات می پردازند.
امان در سایه ی نماز" فَاذا نسلخَ الأشهُرُ الحُرُمُ فَاقتلواالْمُشركینَ حیثٌ و جَدْتُّموهمْ و خُذوهمْ واحصُروهمْ وَاقعُدوا لهم كلَّ مَرْصدِ فَانْ تابُوا و اَقامُواالصَّلاةَ و اتواالزَّكاةَ فَخَلوا سبیلهمْ اِنَّ الله غفورٌ رحیمٌ." (توبه/ 5) " هنگامی كه ماههای حرام پایان گرفت مشركان را هر كجا بیابید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره كنید و در هر كمین گاه بر سر راه آنها بنشینید، هر گاه توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند آنها را رها سازید بدرستی كه خداوند آمرزنده و مهربان است.
نماز، علاوه بر این كه برای مؤمنان نمازگزار آثار فراوانی دارد، برای مشركان نیز مأمن امنی به شمار می رود؛ اگر توبه كنند و نماز را به پا دارند. زیرا نماز از روشنترین مظاهر عبادت خدا و نشانی از توبه حقیقی است. هر گاه چنین كنند، نه تنها از قتل و اسارت در امانند، بلكه برادر دینی مسلمانان نیز به شمار می آیند. " فانْ تابوا و اَقامواالصَّلاة واتواالزَّكاةَ فَاِخوانكمْ فِی الدّینِ و نفصلُ الایاتِ لِقومِ یعلمونَ." (توبه/ 11) " پس هر گاه توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند برادر دینی شما هستند و ما آیات خود را برای جمعیتی كه می دانند شرح می دهیم."
هر گاه چنین كنند نه تنها از نظر احترام و محبت هیچ تفاوتی با سایر مسلمانان ندارند، بلكه با آنان در حقوقی كه اسلام آن را معتبر دانسته مساوی خواهند بود.
این بود بیان اجمالی از آثار و نتایج اقامه نماز برای نمازگزاران. بدیهی است كه اثرات نماز به میزان اخلاص، معرفت و توجه به آن بستگی دارد و هر كس به هر درجه ای از آن معرفت نائل شود، حقیقت نماز را به همان میزان درك می كند.
بارالها!
به حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین توفیق درك حقیقت نماز را به ما عطا بفرما.
منبع : تیبان
:: ادامه مطلب
ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است در یک چیز است: یاد حق و غیر او را از یاد بردن. قرآن کریم در یک جا به اثر تربیتی و جنبه تقویتی روحی عبادت اشاره می کند و می گوید: " نماز از کار بد و زشت باز می دارد " و در جای دیگر می گوید: " نماز را برای اینکه به یاد من باشی به پا دار " اشاره به اینکه انسان که نماز می خواند و در یاد خدا است همواره در یاد دارد که ذات دانا و بینائی مراقب او است و فراموش نمی کند که خودش بنده است.
ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می دهد و صفا می بخشد و آنرا آماده تجلیات الهی قرار می دهد، علی درباره یاد حق که روح عبادت است چنین می فرماید: «ان الله تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب، تسمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة و تنقاد به المعائدة و ما برح لله عزت آلائه فی البرهة بعد البرهة و فی ازمان الفترات رجال ناجاهم فی فکرهم وکلمهم فی ذات عقولهم»؛ (نهج البلاغه خطبه 222) خداوند یاد خود را صیقل دلها قرار داده است، دلها بدین وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینائی، بینا و از پس سرکشی و عناد، رام می گردند، همواره چنین بوده و هست که خداوند متعال در هر برهه ای از زمان و در زمانهائی که پیامبری در میان مردم نبوده است بندگانی داشته و دارد که در سر ضمیر آنها با آنها راز می گوید و از راه عقلهایشان با آنان تکلم می کند. در این کلمات خاصیت عجیب و تاثیر شگرف یاد حق در دلها بیان شده است تا جائی که دل قابل الهام گیری و مکالمه با خدا می گردد.
:: ادامه مطلب
يكی از گناهان، استخفاف نماز يعنی سبك شمردن نماز است. نماز نخواندن يك گناه بزرگ است و نماز خواندن اما نماز را خفيف شمردن، استخفاف كردن، بی اهميت تلقی كردن گناه ديگری است. پس از وفات امام صادق علیه السلام، ابوبصير آمد به ام حميده تسليتی عرض كند. ام حميده گريست.
ابوبصير هم كه كور بود گريست. بعد ام حميده به ابوبصير گفت: ابوبصير! نبودی و لحظه آخر امام را نديدی، جريان عجيبی رخ داد.
امام در يك حالی فرو رفت كه تقريبا حال غشوهای بود. بعد چشمهايش را باز كرد و فرمود: تمام خويشان نزديك مرا بگوئيد بيايند بالای سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت كرديم. وقتی همه جمع شدند، امام در همان حالات كه لحظات آخر عمرش را طی میكرد يك مرتبه چشمش را باز كرد، رو كرد به جمعيت و همين يك جمله را گفت: «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوة» هرگز شفاعت ما به مردمی كه نماز را سبك بشمارند، نخواهد رسيد. اين را گفت و جان بجان آفرين تسليم كرد.
امام نفرمود كه شفاعت ما به مردمی كه نماز نمیخوانند نمیرسد آن كه تكليفش خيلی روشن است، بلكه فرمود به كسانی كه نماز را سبك میشمارند. يعنی چه نماز راسبك میشمارند؟ يعنی وقتی و فرصت دارد، میتواند نماز خوبی با آرامش بخواند ولی نمیخواند. نماز ظهور و عصر را تا نزديك غروب نمیخواند، نزديك غروب كه شد میرود يك وضوی سريعی ميگيرد و بعد با عجله يك نمازی میخواند و فورا مهرش را میگذارد آنطرف، نمازی كه نه مقدمه دارد و نه مؤخره، نه آرامش دارد و نه حضور قلب. طوری عمل میكند كه خوب ديگر اين هم يك كاری است و بايد نمازمان را هم بخوانيم. اين خفيف شمردن نماز است.
اين جور نماز خواندن خيلی فرق دارد با آن نمازی كه انسان به استقبالش میرود، اول ظهر كه میشود با آرامش كامل میرود وضو میگيرد، وضوی با آدابی، بعد میآيد در مصلای خود اذان و اقامه میگويد و با خيال راحت و فراغ خاطر نماز میخواند. السلام عليكم را كه گفت فورا در نمیرود. مدتی بعد از نماز با آرامش قلب تعقيب میخواند و ذكر خدا میگويد.
اين علامت اين است كه نماز در اين خانه احترام دارد. نماز خوانهائی كه خودشان نماز را استخفاف میكنند، يعنی كوچك میشمارند، نماز صبحشان آن دم آفتاب است نماز ظهر و عصرشان آن دم غروب است، نماز مغرب و عشاشان چهار ساعت از شب گذشته است و نماز را با عجله و شتاب میخوانند، تجربه نشان داده كه بچههای اينها اصلا نماز نمیخوانند. شما اگر بخواهيد واقعا نماز خوان باشيد و بچههايتان نماز خوان باشند نماز را محترم بشماريد، نمیگويم نماز بخوانيد، بالاتر ازنماز خواندن محترم بشماريد.
اولا برای خودتان در خانه يك مصلائی انتخاب كنيد (مستحب هم هست) يعنی در خانه نقطهای را انتخاب بكنيد كه جای نمازتان باشد مثل يك محراب برای خودتان درست كنيد. اگر میتوانيد همان طوری كه پيغمبر اكرم يك مصلی داشت، جای نماز داشت، يك اتاق را به عنوان مصلی انتخاب بكنيد.
اگر اتاق زيادی نداريد، در اتاق خودتان يك نقطه را برای نماز خواندن مشخص كنيد، يك جانماز پاك هم داشته باشيد. در محل نماز كه میايستيد، جانماز پاكيزهای بگذاريد، مسواك داشته باشيد، تسبيحی برای ذكر گفتن داشته باشيد، وقتی كه وضو میگيريد اينقدر با عجله و شتاب نباشد.
پس نماز را نبايد استخفاف كرد، نبايد سبك شمرد، نبايد انسان كوشش بكند كه در نماز فقط به واجباتش قناعت بكند و بگويد خوب، برويم ببينيم فتوای مرجع تقليد چيست؟ آيا میگويد سه تا سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر بايد گفت يا يكی هم كافی است؟ خوب مجتهد بايد فتوايش را بگويد.
مجتهد میگويد يكی هم كافی است، احتياط مستحبی اين است كه سه تا گفته شود. ديگر ما نبايد بگوئيم حالا كه گفتهاند يكی كافی است ما هم يكی بيشتر نمیخوانيم. اين فرار از نماز است.
ما بايد طوری باشيم كه وقتی هم كه مجتهد بما میگويد يكی واجب است و دو تای ديگر مستحب، بگوئيم ما مغتنم میشماريم و آن دو تای ديگر را هم میگوئيم.
منابع :
آزادي معنوي، صفحه 133 و 132-131
براي اطلاعات بيشتر در اين زمينه نگاه كنيد به:
*((افراط در زهد و عبادت اسلام))
*((چهره جامعه اسلامی در قرآن))
*((ت
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894198
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396