اولین چادر نمازی بود که هدیه می گرفتم، در اولین نمازی که باهاش می خوندم، وسط نماز ، باد بردش. به همین راحتی!
مانتوم کامل بود ولی جوراب نداشتم، دست و صورتم هم پوشیده نبود.(1)
می دونستم همینطور هم می شه نماز خوند.نماز رو ادامه دادم.
فاطمه (یکی از دوستام) چادرم رو آورد و سرم کرد. راحت شدم. اینطوری سنگین تر بودم.
(1) در هنگام نماز، پوشیده بودن دست ها و پاها تا مچ،و صورت ( تقریبا به اندازه ای که در وضو شسته می شود) -هرچند خوب است پاها پوشانیده شود.
توضیح المسائل امام خمینی مسئله 789
:: ادامه مطلب
خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم…
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
- بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد
خدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید
خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد
ملائکه:خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد… بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری
:: ادامه مطلب
شخصی آمد خدمت رسول خدا (ص) و از آثار ارزشمند و برکات نماز سوال کرد و عرض کرد نماز چه فایده ای دارد؟
نبی مکرم اسلام(ص) تعدادی از فایده های نماز را بر شمرد که تعدادی از آنها را می خوانیم.
1) نماز از شعائر دین است، یعنی نشانه دینداری نماز است و انسان بی نماز، بی دین است.
2) رضایت و خشنودی پروردگار در نماز است.
3) راههای انبیاء به سوی خدا نماز است.
4) نمازگزار را ملائکه خداوند دوست دارند.
5) نماز، هدایت و رستگاری است.
6) نماز ایمان است.
7) نماز نور معرفت و شناخت پروردگار است.
8) نماز باعث برکت در رزق و روزی می شود.
9) نماز باعث راحتی و آرامش بدن می شود.
10) نماز باعث باعث خشمگین شدن شیطان می شود.
"برگرفته از کتاب نماز کلید بهشت/سید محمد رضا میر حبیب اللهی"
:: ادامه مطلب
این هم یه گزارشگر سمج!
وسط میدون دوربینش رو زوم کرده بود روی صورتم و گیر داده بود که اگه توی نمازت شک کنی که رکعت سومی یا چهارم ، چه کار میکنی؟ (فکر میکنم موضوع گزارش ها ته کشیده بود،حالا اومده بودند سراغ احکام)
_ چند لحظه فکر می کنم ، از بین 3 و 4 طبق هر کدوم که احتمال بیشتری میدادم ، نمازم رو ادامه میدم.
_ اگه احتمال هر دو یکی بود چی؟
_ با خودم میگم :انشاالله رکعت چهارمم. نمازم رو تمام میکنم و بعد یک رکعت نماز احتیاط میخونم.
_ چه جوری؟
_ بنویس به حسابم ،باشه طلبت.
دیرم شده بود .سرم رو انداختم پایین و در رفتم.
:: ادامه مطلب
پای همه بچه ها ناقص شده بود، دیگه ساق پا برای هیچ کی باقی نمونده بود.به من هم پشت پا زدند، با زانو محکم خوردم زمین.زانوم حسابی خون اومد.«آدم فوتبال هم بازی می کنه؛ مردونه بازی می کنه»، خونه که اومدم بدون اینکه شام بخورم خوابم برد. صبح حواسم نبود که زانوم خون اومده، وضو گرفتم و همون طور نماز خوندم.بعد نماز یادم اومد،خون رو شستم و نماز رو دوباره خوندم(1).
(1)اگه آدم بدونه بدن یا لباسش نجس شده ولی موقع نماز یادش بره، باید بعد از شستن، نمازش رو دوباره بخونه.
توضیح المسائل امام خمینی(ره)، مسئله 803
:: ادامه مطلب
ْ((شخصي نزد امير مؤ منان عليه السلام آمد و گفت : اي اميرمؤ منان ! از نماز شب محروم شده ام .
حضرت فرمود: گناهانت تو را مقيّد کرده و دست و پايت را بسته اند)).
کليني قدس سره در باب ذنوب از کتاب ايمان و کفر، نقل مي نمايد که امام صادق عليه السلام فرمود: ((چون مرد گناه کند، از نماز شب محروم گردد و عمل زشت ، از چاقويي که در گوشت فرو رود، سريعتر در
کسي که مرتکب آن شده ، فرو مي رود)).(1)(2)
پي نوشتها:
1- ج 2، ص 290 (کافي معرب ).
2- رساله لقاءالله ، ص 197.
منابع مقاله:
داستانهاي حکيمانه در آثار استاد حسن زاده آملي، هيئت تحريريه انتشارات نبوغ؛
:: ادامه مطلب
سخن ازمردان خداست، آنان كه عقاب سركش انديشه شان رابه بيكرانها پروازداده وآسمان آبي دلشان، درمرغزار تجلي عرفان، باريدن آغاز نموده است. آنان كهدرعشق محض آسمانيشان محو گرديده و چمن سبز صداقت وجود خويش را به معبودهديه كردهاند. آنهاكه درمحراب نمازشان گلواژههاي عشق ميشكفد ودر وراي ابديت،دل به درياي اطاعت سپردهاند.
همانان كه وفادار به لقاي حق به قول بلاي خويش پايبند ماندهاند و... دراين ميانمدهوش دلدادگي حسين ومولايم. آن جا كه حسين معاشقه ميكند، مجنون، دل ميبازد.آن جا كه حسين درمعشوق غرق ميشود، عمق جان خويش را در كف مينهد وآن جا كهحسين دل ميدهد، خسرو باهزار تجسم محض، در ابتداي وصال، به آموختن الف عشقهمت ميگمارد. حسين دل ميدهد و عشق ميخرد. حسين معاشقه ميكند وپرميسوزاند.
حسين پروانه ميشود و برگرد شمع وجوديكتا ي بي همتا به طوافي عاشقانه دستمييازد ومراچه جاي گفتن از او؟... چه لياقت نوشتن از او؟...
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894196
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396