| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
در حالات ميرزا سليمان تنكابنى
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1391 

صاحب كتاب قصص العماء درباره پدرش مرحوم ميرزا سليمان تنكابنى كه از شاگردان حكيم بزرگ، آخوند ملاعلى نورى (ره) است، مى‏ نويسد:
»پدرم، مواظب نماز اول وقت و نوافل وارده بود و هر روز يك جزء از قرآن را تلاوت مى‏كرد و هر روز صبح سوره يس و صد مرتبه ذكر »لا اله الا اللَّه الملك الحق المبين« و برخى اذكار ديگر را قرائت مى‏كرد و
سوره واقعه را در قنوت نماز (نافله عشاء) مى‏خواند و نماز شبش هيچ وقت ترك نشد.
شبى، هنگام سحر از خواب بيدار شدم، ديدم پدرم نشسته است و به شدت گريه مى‏كند. بعد از پايان گريه‏اش، سؤال كردم كه علت گريه چيست؟
فرمود: »در قنوت نماز وتر، مناجات )خمس عشره( را مى‏خواندم و مى‏گريستم، ناگاه شنيدم كه از سقف آسمان، آوازى بر آمد كه: »ايها العالم العامل...«.
مرحوم والد، بيش از اين سخنى نفرمود و دنباله صدايى را كه شنيده بود اظهار نكرد، سپس فرمود: »وقتى آن آواز را شنيدم، چنان گريه بر من غالب شد كه نتوانستم نماز را تمام كنم، بى اختيار نشستم و گريستم، و تا من زنده هستم، راضى نيستم اين راز را به كسى بگوييد«.(13)
_______________________________________________
13) قصص العلماء: ص73 - نماز، نياز عاشقان: ص117.



:: ادامه مطلب
نمازهاى ملاهادى سبزوارى
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1391 

حاج ملاهادى سبزوارى در تمام عمر، يك سوم آخر شب را بيدار و به راز و نياز و خواندن دعاى جوشن كبير و نماز شب سرگرم بود و با ناله و گريه و مناجات‏هاى نيمه شب خانواده وى كه در حجره‏هاى ديگر خانه در خواب بودند، از خواب بيدار مى‏ گشتند و صداى حكيم را مى‏شنيدند و در تمام مدت تدريس ممكن نشد كه بانگ مؤذن بلند شود و ايشان درسى را قطع ننموده و به بيانات خود پايان ندهند، و صدايشان به اذان بلند نشود.(14)
______________________________________________
14) داستان‏هاى نماز: ص79.



:: ادامه مطلب
حالات علامه بحرالعلوم
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1391 

مرحوم ملا زين العابدين سلماسى كه از ملازمين و خواص علامه بحرالعلوم است، اظهار مى‏ دارد كه :

علامه بحرالعلوم هر شب در كوچه‏هاى نجف، گردش مى‏كرد و براى بينوايان غذا مى‏برد! اتفاقاً چند روزى درس را تعطيل كرد، طلاب مرا واسطه كردند كه علت اين امر را سؤال كنم، وقتى از ايشان خواستم درس را شروع بفرمايند و درباره سبب ترك تدريس از ايشان سؤال كردم، پاسخ دادند: »درس نمى‏گويم!«
پس از چند روز دوباره ماجرا تكرار شد و من انگيزه ترك تدريس را سوال كردم. علامه فرمودند: »نيمه‏هاى شب هرگز نشنيدم كه اين طلاب با خداوند متعال مناجات كنند و به تضرع و زارى مشغول باشند، با اينكه من شب‏ها در كوچه‏هاى نجف گردش مى‏كنم. اين گونه طلبه‏ها سزاوار نيستند كه به آنان درس بگويم!«
وقتى طلاب از گفته علامه آگاه شدند، همه مشغول تضرع و زارى گشتند و شب‏ها صداى گريه و مناجات آنان، از هر سو بلند شد و ايشان مجدداً، تدريس را آغاز كردند.(10)
______________________________________________
10) قصص العلماء، ص173؛ سوز سحرگاهى: ص31.



:: ادامه مطلب
تضرع‏ هاى ملا محمد اشرفى
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1391 

در حالات مرحوم ملا محمد اشرفى كه از شاگردان سيد العلما بود، چنين آورده‏ اند:
« ملامحمد اشرفى از نيمه شب تا صبح مشغول تضرع و زارى و مناجات بود، آنقدر بر سر و سينه مى‏زد كه هنگامى كه صبح مى‏شد در نهايت ضعف و نقاهت بود و به طورى كه هر كه او را مى‏ديد گمان مى‏برد تازه از بستر بيمارى، برخاسته است.»(17)
_______________________________________
17) قصص العلماء: ص123 - نماز، نياز عاشقان: ص114.



:: ادامه مطلب
نورافشانى خانه ‏ها
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1391 

از استاد الهى و عارف ربانى مرحوم حاج شيخ جواد انصارى همدانى نقل شده كه مى ‏فرمود :
« فلانى با اينكه شخص عوامى است شبى كه براى نماز شب به پا خاسته، مشاهده نموده كه در حدود 500 خانه از خانه‏هاى همدان نورافشانى مى‏كند و به او الهام شده كه در اين خانه‏ها نماز شب خوانده مى‏شود و علاوه بر آن، در نقطه‏اى عمودى از نور مشاهده كرده كه تا آسمان كشيده شده است و الهام شده است كه وجود مقدس حضرت بقية اللَّه‏ عليه السلام است كه به نماز شب ايستاده است.»(16)
_____________________________________
16) رساله لقاء اللَّه، ص130.



:: ادامه مطلب
در نماز شب مؤمنين را دعا كنيد
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1391 

حاج ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى (ره) روزى پس از پايان درس، عازم حجره يكى از طلبه‏ها كه در مدرسه دارالشفا بود، به حجره آن طلبه وارد شد و پس از به جاى آوردن مراسم احترام و اندكى جلوس برخاست و حجره را ترك كرد. هدف از اين ديدار از او پرسيده شد، در پاسخ فرمودند :
« شب گذشته هنگام سحر، فيوضاتى بر من افاضه شد كه فهميدم از ناحيه خودم نيست و چون توجه كردم ديدم اين آقاى طلبه به تهجد برخاسته و در نماز شبش به من دعا مى‏كند و اين فيوضات اثر دعاى اوست، اين بود كه به خاطر سپاسگزارى از عنايتش به ديدار او رفتم.»(19)
__________________________________
19) رساله لقاء اللَّه: پيش گفتار.



:: ادامه مطلب
مرحوم ملكى تبريزى و نماز شب
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1391 

یكى از دوستان و نزديكان مرحوم حاج ميرزا جوادآقا ملكى تبريزى، مى‏گويد: « مرحوم ملكى تبريزى شب‏ها كه براى تهجد و نماز شب، به پا مى‏خاست، ابتدا در بستر مدتى، صدا به گريه بلند مى‏كرد!
سپس بيرون مى‏آمد و نگاه به آسمان مى‏كرد و آيات « ان فى خلق السموات والارض...» را مى‏خواند و سر به ديوار مى‏گذاشت و مدتى گريه مى‏كرد و پس از تطهير نيز كنار حوض مدتى پيش از وضو، مى‏ نشست و مى‏گريست! خلاصه از هنگام بيدار شدن تا آمدن به محل نماز و خواندن نماز شب چند جا مى‏نشست و بر مى‏خاست و گريه مى‏كرد، و تا به مصلايش مى‏رسيد، ديگر حالش قابل وصف نبود.»(18)
آه از آن نرگس جادو كه چه بازى انگيخت
واى از آن مست كه با مردم هشيار چه كرد؟
برقى از منزل ليلى بدرخشيد سحر
وه كه با خرمن مجنون دل افكار چه كرد؟
برق عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
يار ديرينه ببينيد كه با يار چه كرد؟

___________________________________
18) رساله لقاء اللَّه، ص128.



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894247
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396