| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
آيه 68 : تلاوت كنندگان قرآن و اقامه كنندگان نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

ان الذين يتلون الله و اقاموا الصلوة و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانية يرجون تجارة لن تبور (403)
ترجمه :آنان كه كتاب خدا را مى خوانند و نماز مى گزارند و از آنچه روزيشان داده ايم پنهان و آشكار انفاق مى كنند به تجارتى دل بسته اند كه هرگز زيانى در آن نيست .
تفسير آيه 
در اين آيه شريفه به دو وسيله مهم براى ترقى و رشد انسانها سخن مى گويد: چرا كه بوسيله اين دو بال است كه انسان مى تواند به اوج آسمان سعادت پرواز كند،و مسير تكامل را طى نمايد،نخست مى فرمايد:((كسانى كه كتابى الهى را تلاوت مى كنند،و نماز را بر پا مى دارند،و از آنچه به آنها روزى داده ايم
در پنهان و آشكار انفاق مى كنند،آنها اميد تجارتى دارند كه نابودى و فساد وكساد در آن نيست ))
(ان الذين يتلون كتاب الله و اقاموا الصوة و انفقوا مما رزقنا هم سرا و علاتيه يرجحون تجارة لن تبور)

بديهى است كه ((تلاوت )) در اينجا به معنى قرائت سرسرى و خالى از تفكر و انديشه نيست ،خواندنى است كه سرچشمه فكر باشد،عمل صالح گردد، عملى كه از يكسو انسان را به خدا پيوند دهد كه مظهر آن نماز است و از سوى ديگر به خلق خدا ارتباط دهد كه مظهر آن انفاق است ، انفاق از تمام آنچه خدا به انسان داده ،از عملش از مال و ثروت و نفوذش از فكر ونيرومندش ،از اخلاق و تجربياتش ،خلاصه از تمام مواهب خدا دادى اين انفاق مخفيانه صورت مى گيرد تا نشانه اخلاص كامل باشد (سرا) و گاه آشكارا تا مشوق ديگران گردد و تعظيم شعائر شود (علانية )
آرى عملى كه چنين اثرى دارد مايه ، رجاء و اميدوارى است با توجه به آنچه در اين آيه قبل آمده نتيجه مى گيريم كه علماى راستين داراى اين صفاتند:از نظر روحى قلبشان مملو از خشيت و ترس آميخته با عظمت خداست از نظر گفتار زبانشان به تلاوت آيات خدا مشغول است از نظر عمل روحى و جسمى نماز مى خوانند و او را عبادت مى نمايد از نظر عمل مالى از آنچه دارند در آشكار و پنهان انفاق مى نمايند و سرانجام از نظر هدف ،افق فكرشان آنچنان بالا است كه دل از دنياى مادى زود گذر بركنده ،تنها به تجارت پر سود الهى مى نگرند كه دست فنا به دامانش دراز نمى شود.
اين نكته نيز قابل توجه است كه ((تبور ))از ماده ((بودار ))به معين شدت كسادى است ،و از آنجا كه شدت كسادى باعث فساد مى شود ((بوار )) به معنى هلاكت آمده ،به اين ترتيب ((تجارت خالى از بوار )) تجارتى است كه نه كساد دارد و نه فساد!

در حديث جالبى آمده :((مردى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد: چرا من مرگ را دوست ندارم ؟ حضرت فرمود:آيا مال و ثروتى دارى ؟ عرض كرد آرى حضرت فرمود:آنرا پيش از خودت بفرست ، عرض كرد نمى توانم ! فرمود:((ان قلب الرجل مع ماله ان قدمت احب ان يلحق به ،و ان اخره احب ان يتاخر معه )) (( قلب انسان همراه اموال او است اگر آن را پيش از خود بفرستيد، دوست دارد به آن ملحق شود و اگر آن رانگهدارد دوست دارد همراه آن بماند ))(404)
اين حديث در حقيقت روح آيه فوق را منعكس ساخته ،زيرا مى گويد:آنها كه نماز را بر پا مى دارند و انفاق در راه خدا مى كنند اميد و علاقه به سراى ديگر دراند، چرا كه نيكيها را قبل از خود فرستاده اند و مايلند به آن ملحق شوند. (405)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 67 : نماز غلام سياه چهره
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

نماز غلام سياه چهره  
عبدالله بن مبارك كه از مردان وارسته صدر اسلام است ،مى گويد يك سال در مكه بودم بر اثر بى آبى تا قحطى بزرگى سراسر جزيرة العرب را فرا گرفته بود مردم به صحراى عرفات آمده بودند تا با دعا و نماز استسقاء از درگاه خداى بزرگ بخواهند كه باران رحمتش را بر آنها بفرستد من هم به عرفات رفتم و در مراسم راز و نياز مردم شركت نمودم دو هفته از اين جريتان گذشت قحطى و خشك سالى و دشوارى زندگى همچنان ادامه داشت .
در اين ميان چشمم به يك نفر عرب سياه چهره رنجورى افتاد ديدم او با حالت خاص عرفانى و معنوى مشغول نماز شد و بعد از دو ركعت نماز،دعا كرد و سپس به سجده رفت شنيدم مى گويد:سوگند به عزت و شوكتت از خداى بزرگ ! سر از سجده چند لحظه اى بر نمى دارد تا باران رحمتت بندگانت را سيراب سازى !)) پس از اين دعا،چند لحظه نگذشت كه ديدم قطعه ابرى در آسمان پديدار شد و سپس قطعه هاى ديگرى ابر به آن پيوستند و به دنباله اش ،آنچنان باران باريد كه گويى سر مشكها آب را باز كرده اند و آب بسيارى از آنها سرازير زمين مى شود ديدم آن غلام حمد و سپاس و شكر الهى را بجا آورد و بى آنكه كسى او را بشناسد،از آنجا رفت من به دنبال او به راه افتادم تا اينكه ديدم او به محلى كه بردگان را در آن مى فروشند رفت و به آنها ملحق شد فهميدم كه او جزء غلامانى است كه آنها را براى فروختن به آنجا آورده اند روز بعد،مقدارى پول برداشتم و به محل برده فروشان رفتم و صاحب بردگان را پيدا كردم وبه او گفتم : ((من مشترى يكى از غلامان شما هستم ))او سى غلام را در معرض ديد من قرار داد و گفت :((هر كدام را مى پسندى ،انتخاب كن تا او را به تو بفروشم )) من آن غلام مخلص را در ميان آن سى نفر غلام نديدم و به او گفتم : ((آيا غير از اين غلامان ،غلام ديگرى دارى ؟ )) او در پاسخ من گفت :((تنها يك غلام خاموش ونابابى وجود دارد كه با احدى سخن نمى گويد )) گفتم همان را بياور تا ببينم ))او را آورد ديدم همان غلامى مخلصى است كه بر اثر دعايش ‍ باران بسيار باريد گفتم :((اين غلام را چند خريده اى ؟)) گفت : ((بيست دينار براى اين غلام پول داده ام ،ولى حاضرم او را به ده دينار به تو بفروشم ))گفتم :(( نه بلكه من اين غلام را به بيست دينار و هفت دينار مى خرم )) و به اين ترتيب غلام را از او خريد ،و دست غلام را گرفته و از آنجا دور شديم . غلام به من گفت :(( براى چه در ميان آن همه غلام مرا خريدارى كردى ؟ ))به او گفتم :(( من ديروز تو را در فلان نقطه عرفات با حالى مخصوص ديدم كه بر اثر دعايت ،باران باريد،مقام عالى تو را شناختم از اين رو به تو علاقه مند شدم و امروز آمدم و تو را خريدارى نمودم )) با تعجب گفت : ((به راستى تو مرا در آن حال ديدى ؟ )) گفتم آرى گفت :((آيا مرا آزاد مى كنى ؟ )) گفتم : (( آرى تو را در راه خدا آزاد كردم ))او وضو گرفت و نماز خواند و سپس از نماز دستش را به آسمان كرد و گفت : خدايا! تو مى دانى كه من سى سال تو را عبادت كردم ،و مى خواستم كه كسى از آن آگاه نشود حال كه راز من كشف شده ، روح مرا قبض كن و مرا به سوى خود ببر! همان دم دعايش مستجاب شد و بيهوش به زمين افتاد دريافتم كه از دنيا رفته است (402)



:: ادامه مطلب

انما تنذر الذين يخشون ربهم بالغيب و اقاموا الصلوة و من تزكى فانما يتزكى لنفسه والى الله المصير (401)
ترجمه : تو فقط كسانى را هشدار مى دهى كه در نهان از پروردگار شان مى ترسند و نماز مى گزارند هر كس پاكى ورزد و به سود خويش پاكيزه شده است و سرانجام همه به سوى خداست .
تفسير آيه  
در اين آيه شريفه درباره بشارت پيامبر صلى الله عليه و آله به يك گروه از انسانهائى متوجه مى شود كه پرده از اين حقيقت بر مى دارد و مى فرمايد: انذارهاى پيامبر صلى الله عليه و آله تنها در دلهاى آماده اثر مى گذارد و خداوند مى فرمايد:((تو فقط كسانى را انذار مى كنى كه از پروردگار خود در غيب و پنهانى مى ترسند و نماز را بر پا مى دارند ))((انما تنذر الذين يخشون ربهم و اقاموا الصلوة ) تا در دلى خوف خدا نباشد،و در نهان و آشكار احساس مراقبت يك نيروى معنوى بر خود نكند،و با انجام نماز كه قلب را زنده مى كند و به ياد خدا مى دارد به اين احساس درونى مدد نرساند، انذارهاى ،انبياء و اولياء بى اثر خواهد بود در آغاز كار كه انسان هيچ عقيده اى را انتخاب نكرده و ايمان نياورده اگر روح حقجوئى و حق طلبى نداشته باشد و احساس ‍ مسوليت در برابر شناخت واقعيتها نكند و گوش به دعوت انبياء فرا نخواه داد و در آيات پروردگار در جهان هستى نمى انديشد!
در جمله چهارم باز به اين حقيقت بر مى گردد كه خدا از همگان بى نياز است و مى افزايد:((هركس پاكى و تقوى پيشه كند نتيجه اين پاكى به خود او باز مى گردد ))(و من تزكى فانما يتزكى لنفسه )

و سرانجام در آخرين جمله هشدار مى دهد كه اگر نيكان و بدان به نتايج اعمال خود در اين جهان ترسند مهم نيست چرا كه ((بازگشت همگى به سوى خدا است )) و سرانجام حساب همه را خواهد رسيد! (( والى الله المصير)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 66 : اهلبيت و نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

اهلبيت و نماز  
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله در موارد متعدد به خصوص در سال آخر عمر شريفشان و از جمله در پايان خطبه غدير خم بعد از آنكه به فرمان خداوند حضرت على عليه السلام را براى رهبرى بعد از خود نصب كرد فرمود: اى مردم من از ميان شما مى روم ولى دو چيز گرانبها در ميان شما مى گذارم ، يكى قرآن كه بايد مورد استفاده شما قرار گيرد و ديگرى اهل بيت خودم را كه رهبران معصوم هستند، همان گونه كه در هر مسجدى گوشه اى را با كاشى كارى و لامپ و ساختن محراب به عنوان قبله معين مى كنند تا با قسمتهاى ديگر اشتباه نشود پيامبر اهل بيت را هم به عنوان صراط مستقيم معرفى كرد روزى پيامبر صلى الله عليه و آله عباى سياه خويش را گشود و حضرت على عليه السلام ،فاطمه عليه السلام حسن عليه السلام حسين عليه السلام را زير عبا قرار داد و فرمود:فقط اينها اهل بيت من هستند تا ديگران به نام اهل بيت رهبرى مردم را تصاحب نكنند و همان گونه كه دو خط آهن تا آخر مقصد از هم جدا نمى شوند،قرآن و اهل بيت به فرموده پيامبر صلى الله عليه و آله از هم جدا نمى شوند و همانگونه كه تحريف در قرآن راه ندارد ندارد انحراف و گناه در اهل بيت نيز راه ندارد. (394)
پس از نزول آيه تطهير پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى آنكه مقام و منزلت اهل بيت را به مسلمانان بشناساند در معرفى اهل بيت سخت اهتمام ورزيد تا مسلمانان بدانند منظور از اهل بيت چه كسانى هستند و در آينده كسى به دروغ خود را از اهل بيت به حساب نياورد،بدين جهت تا چندين ماه هر روز هنگامى كه براى اقامه نماز صبح از منزل خارج مى شدند،قبل از نماز صبح به در خانه على عليه السلام مى آمد و مى فرمود:
السلام عليكم يا اهل بيت انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس ‍ البت و يطهر كم تطهيرا (395)
ترجمه : درود بر شما اهل بيت ، بدرستيكه خداوند خواسته است كه پليدى را از شما خاندان نبوت دور كند و شما را پاك گرداند.
اين رفتار رسول اكرم صلى الله عليه و آله در برابر ديدگان جمعى از اصحاب صورت مى گرفت و بسيارى از آنان كه شاهد اين رفتار پيامبر صلى الله عليه و آله در معرفى اهل بيت بوده اند آنرا روايت كرده اند:
((عبدالله بن عباس )) مى گويد:من مدت نه ماه شاهد اين عمل رسول خدا صلى الله عليه و آله بودم .
((هلال بن حارث )) كه بدست رسول خدا صلى الله عليه و آله آزاد شد گفته است من مدت هشت ماه كه من در مدينه بودم ،مراقب اين عمل پيامبر صلى الله عليه و آله بودم (396)
((ابوزيره صحابى ))مدت هفت ماه كه در مدينه بوده است روايت كرده و(( انس بن مالك )) اين مدت را شش ماه ذكر كرده است .(397)
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:كسى كه نماز بخواند و در آن بر من و اهل بيتم صلوات نفرستد نمازش پذيرفته نمى شود. (398)
كدام نماز اس كه سخنى از على اولاد عليه السلام در آن نيست ؟ كدام نماز است كه در آن تشهد نيست ؟ در تشهد يكى از واجباتش اين است كه بگوييم ( اللهم صل على محمد وال محمد) اين در متن عبادت ماست در كنار شهادتين درود بر اين خاندان در متن عبادت است . (399)
مردى از امام زين العابدين عليه السلام پرسيد چه چيزى سبب قبول شدن نماز است ؟ حضرت فرمود: ولايت ((دوستى و پيروى از ما و بيزارى از دشمنان . ))(400)



:: ادامه مطلب
آيه 66 : سفارش خداوند به اهلبيت درباره نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

و قرن فى بيو تكن و لا تبرجن الجاهلية الاولى و اقمن الصلوة و اتين الزكوة و اطعن الله و رسوله انمايريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهر كم تطهيرا (390)
ترجمه :و در خانه هايتان بمانيد و به شيوه جاهليت پيشين (با زينتهاى خود) ظاهر نشويد و نماز را بر پاداريد و زكات بدهيد و خدا و رسولش را اطاعت كنيد خداوند مى خواهد پليدى را از شما اهل بيت دور كند و چنانكه بايد و شايد شما را پاك سازد .
تفسير آيه  
درباره اين آيه شريفه ،خطاب خداوند به همسران پيامبر صلى الله عليه و آله مى باشد كه در ابتدا خطاب به آنها مى فرمايد: ((و در خانه هايتان بمانيد و همچون جاهليت نخستين (در ميان مردم ))ظاهر نشويد،(مراد اين است مانند جاهليت نخستين با زينتهاى خود،خودتان را در معرض تماشاى ديگران قرار ندهيد) و اين دستورى است از جانب خداوند براى رعايت كردن در زمينه عفت و پاكدامنى ))و بعد در دنباله آيه خداوند مى فرمايد:((شما زنان پيامبر صلى الله عليه و آله نماز را بر پاداريد، زكات را ادا كنيد و خدا و رسولش را اطاعت نمائيد ))
(و اقمن الصلوة واتين الزكوة و اطعن الله و رسوله ) اگر در ميان عبادات روى نماز و زكات تكيه مى كند به خاطر آن است كه نماز مهمترين راه ارتباط و پيوند با خالق است و زكات هم در عين اينكه عبادت بزرگى است پيوند محكمى با خلق خدا محسوب مى شود.
و اما جمله ( اطعن الله و رسوله ) يك حكم كلى است كه تمام برنامه هاى الهى را فرا مى گيرد اين دستور سه گانه نيز نشان مى دهد كه احكام فوق مخصوص به زنان پيامبر صلى الله عليه و آله نيست بلكه براى همگان است هر چند در مورد آنان تاكيد بيشتر دارد.
در پايان آيه مى فرمايد:((خداوند فقط مى خواهد پليدى و گناه را از شما اهلبيت دور كن و كاملا شما را پاك سازد )) (انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهر كم تطهيرا)
اين آيه مورد بحث در قرآن به آيه ((تطهير ))نامگذارى شده است بايد ببينيم كه معنى تطهير چيست ؟ و مراد از ((اهل بيت )) پيامبر صلى الله عليه و آله در اينجا چه كسانى هستند؟
اما معنى تطهير : به معنى پاك ساختن و در حقيقت تاكيدى است بر مساله (( اذهاب رجس ))يعنى از بين بردن پليديها،و ذكر آن در اينجا به صورت ((مفعول مطلق )) تاكيد ديگرى بر اين معنى محسوب مى شود.
و اما تعبير ((اهل بيت ))) به انفاق همه علماى اسلام و مفسران اشاره شده دارد به اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله است واين چيزى است كه در ظاهر خود آيه فهميده مى شود، چرا كه ((بيت )) گرچه به صورت مطلق در اينجا ذكر شد، اما به قرينه آيات قبل و بعد ،منظور از آن بيت و خانه پيامبر صلى الله عليه و آله است (بعضى اينكه ((بيت )) را در اينجا اشاره به ((بيت الحرام ))كه و كعبه دانسته اند و اهل آن را ((متقون ))بسيار باسياق آيات نامتناسب است چرا كه در اين آيات سخن از پيامبر صلى الله عليه و آله و بيت او در ميان است نه بيت الحرام و هيچگونه قرينه اى بر آنچه گفته اند وجود ندارد)
اما مقصود از (( اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله ) و در اينجا چه اشخاصى مى باشد؟ در ميان مفسران گفتگو است بعضى آن را مخصوص همسران پيامبر صلى الله عليه و آله دانسته اند و آيات قبل و بعد را كه درباره ازدواج رسول خدا صلى الله عليه و آله سخن مى گويد ، قرينه اين معنى شمرده اند ولى با توجه به يك مطلب اين عقيده نفى مى شود و آن اينكه ضميرهائى كه در آيات قبل و بعد آمده عموما به صورت ضمير ((جمع مونث )) است ،در حالى كه ضمائر اين قسمت از آيه ( انمايريد الله عنكم الرجس اهل البيت و يطهر كم تطهيرا) همه به صورت (( جمع مذكر است و اين نشان مى دهد معنى ديگرى در نظر بوده است لذا ديگر از مفسران از اين مرحله گام را فراتر نهاده و آيه را شامل همه خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله اعم از مردان و همسران او دانسته اند از سوى ديگر روايت بسيارى زيادى كه در منابع اهل سنت و شيعه وارده شده معنى دوم يعنى شمول هه خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله رانيز نفى مى كند و مى گويد:مخاطب در اين آيه فوق مختصرا پنج نفرند: پيامبر صلى الله عليه و آله ،على و فاطمه و حسن و حسين عليه السلام با وجود اين نصوص فراوان كه قرينه روشنى بر تفسير مفهوم آيه است تنها تفسير قابل قبول براى اين است آيه همان سوم يعنى اختصاص به (( خمسه طيبه )) است . (391)
شان نزول آيه  
آيه تطهير در خانه ام المومنون ،((ام سلمه )) فرود آمده است و هنگام نزول آيه ،حضرت على ، فاطمه امام حسن و امام حسين عليه السلام در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله بوده اند ام سلمه مى گويد:من بر درگاه خانه نشسته بودم پس از نزول آيه تطهير از رسول خدا پرسيدم آيا من از اله بيت نيستم ؟ پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ داد:تو بانويى ، عاقبت به خير هستى تو از همسران رسول خدا هستى . (392)
گروهى از اصحاب و شخصيتهاى سرشناس كه نزول آيه را بدين شيوه روايت كرده اند عبارتند از:
عبدالله بن عباس ،عمر بن ابى سلمه ،فرزند خوانده رسول خدا،ابو سعيد خدرى ،سعد بن ابى وقاص ، انس بن مالك و.. (393)
رواياتى كه اين گروه از اصحاب نقل كرده اند همه در اين موضوع هم سخن هستند كه آيه تطهير در منزل ام سلمه نازل شده است و فقط در شان پنج تن ذكر شده است ،و هيچيك از زنان پيامبر صلى الله عليه و آله مشمول اين آيه نيستند.



:: ادامه مطلب

سفارش لقمان به فرزندش درباره نماز و امر به معروف و نهى از منكر  
لقمان حكيم به فرزندش گفت :((فرزند عزيزم ! مبادا خروس از تو هشيارتر به اوقات نماز و مراقب تر باشد! آيا نمى بينى كه به هنگام نماز رسيدن وقت آن را اعلام مى كند ،و سحرگاهان به آواى بلند ندا سر مى دهد در حالى كه تو در خوابى ؟! )) و اين لقمان است كه با فرزندش در سوره لقمان آيه 17 چنين مى گويد: (( يا بنى اقم الصلوة و امر بالمروف و انه عن المنكر)
پسر من نماز را برپا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن جالب آن است كه و معمولا در كنار نماز سفارش به زكات مى شود ولى از آنجا كه نوجوان پول ندارد،در اين آيه در كنار نماز بجاى زكات و ماليات به امر معروف و نهى از منكر سفارش شده است . (388)
اما بهترين راه امر به معروف و نهى از منكر آنست كه اوقات نماز همه به نماز بايستيم تاكسانى كه دست به كارهاى زشت ناپسند مى زنند تحت تاثير واقع گردند،و هر گاه هر مسلمانى پيش از خواندن نماز اذان و اقامه مى گويد و در هر شبانه روز با ذكر جمله هاى ((حى على الصوة )) و (( حلى على الفلاح ))و ((حى على خير العمل )) چنين بار خود و ديگران را امر به معروف مى كند و به رستگارى و بجا آوردن بهترين اعمال فرا مى خواند. (389)



:: ادامه مطلب
آيه 65: نصيحت لقمان به اقامه نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

يا بنى اقم الصلوة و امر بالمعروف و انه عن المنكر و اصبر على ما اصابك ان ذلك من عزم الامور. (386)
ترجمه :اى پسرك من :نماز را بر پادار و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر مصائبى كه بر تو مى رسد شكيبا باش ‍ كه اين نشانه اى از عزم ثابت ((مردم بلند همت ) در امور لازم عالم است .
تفسير آيه  
در تفسير آيه شريفه سفارشات لقمان حكيم به فرزندش ياد شده است ابتدا فرزندش را براى برپاى نماز دعوت مى كند مى فرمايد: ((پسرم نماز را بر پا دار ))( يا بنى اقم الصلوة ))چرا كه نماز مهمترين پيوند با خالق است ، نماز قلب تو را بيدار و روح تو را مصفى و زندگى تو را روشن مى سازد آثار گناه از جانت مى شويد ، نور ايمان را در سراى قلبت پرتو افكن مى دارد،و تو را از فحشاء و منكرات باز مى دارد .
بعد از برنامه نماز به مهمترين دستور اجتماعى يعنى امر به معروف و نهى از منكر پرداخته و مى فرمايد:(( مردم را به نيكيها و معروف دعوت كن و از منكرات و زشتيها باز دار ))( وامر بالمعروف و انه عن المنكر)
و بعد از اين دستور مهم عملى به مساله صبر و استقامت كه در برابر ايمان همچون سر نسبت به تن است ،پرداخته مى فرمايد:(( در برابر مصائب و مشكلات كه بر تو وارد مى شود، صابر و شكيبا باش كه اين از وظائف حتمى و كارهاى اساسى هر انسانى است ))((و اصبر على ما اصابك ان ذلك من عزم الامور)
مسلم است كه در همه كارهاى اجتماعى مخصوصا در برنامه امر به معروف و نهى از منكر ،مشكلات فراوانى وجود دارد،و سود پرستان سلطه جو و گنهكاران و آلوده و خودخواه به آسانى تسليم نمى شوند و حتى در مقام اذيت و آزار ، و متهم ساختن امران به معروف و ناهيان از منكر بر مى آيند كه بدون صبر و استقامت و شكيبائى هرگز نمى توان بر اين مشكلات پيروز شد (( عزم )) به معنى اراده محكم است و تعبير به ((عزم الامور )) در اينجا يا به معنى كارهائى كه دستور موكد از سوى پروردگار به آن داده شده است و يا كارهائى كه انسان بايد نسبت به آن عزم آهنين و تصميم راسخ داشته باشد ، و هر كدام از اين دو معنى باشد اشاره به اهميت آن است تعبير ((ذلك )) اشاره به صبر و شكيبائى است و اين احتمال نيز وجود دارد كه به همه امور كه در آيه فوق ذكر شده ،از جمله نماز و امر به معروف و نهى از منكر بازگردد ،ولى در بعضى ديگر از آيات قرآن اين تعبير بعد از مساله صبر مطرح شده است كه احتمال اول را تقويت مى كند. (387)



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2895325
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396