(1)
حضرت علي (ع) : نماز ، داروي تكبر است .
نارسيس ( نرگس ) نام پسر جوان افسانه اي است ، كه در دوران كهن ، تصوير خود را در آب زلالي ديد و يك دل نه صد دل ، عاشق خود شد !؟! و اين داستان عجيب ، وجه تسميه اي براي معرفي نوعي اختلال شخصيت موسوم به اختلال شخصيت خود شيفته narcissistic personality disorder) ( گرديد .
افراد مبتلا به اين اختلال ، با احساس عميق اهميت شخصي ، احساسات خود بزرگي بيني و به نوعي ، اعتقاد به بي نظير بودن خودشان مشخص هستند ! اين اختلال عميق شخصيت كه در اوايل بزرگسالي به ظهور مي رسد ، روي افكار ، اعمال و رفتار شخص به شدت تاثير مي گذارد بدين نحو كه آنان خود را آدم هاي خاصي مي پندارند و انتظار دارند كه به طور خاصي ، با آنان مدارا شود ، اينان هرگز تحمل انتقاد را ندارند و چنانچه كسي از آنان انتقادي بكند ، دچار خشم مي گردند يا ممكن است چنان به رفتار خود اطمينان داشته باشند كه شخص انتقاد كننده را جز ابلهي به شمار نياورند و نسبت به انتقاد او ، كاملا بي تفاوت باشند .
خودشيفته ها ، چنانچه مختصر استعداد ، يا اندك موفقيتي در زمينه اي داشته باشند در آن مورد به شدت مبالغه مي كنند و انتظار دارند ، بدون هيچ دليلي با آنها ، به صورت فردي بي نظير . مخصوص و استثنايي رفتار شود !
اين بيماران براي رسيدن به اهداف خود ، به راحتي از ديگران سوء استفاده مي كنند و در اشتغال ذهني دائم ، با مفاهيمي چون : موفقيت ، قدرت ، استعداد درخشندگي ، زيبائي و ايده آليسم به سر مي برند و پيوسته در پي شكار اظهارات محبت آميز و تعريف و تمجيد ديگران مي باشند .
نمونه مبتلايان به اين اختلال را ، در جامعه ما نيز بسيار مي توان يافت ، مثلا كساني كه تصور مي كنند ضرورتي ندارد آنها هم در صفي كه ديگران منتظر ايستاده اند ، انتظار بكشند !
اين تافته هاي جدا بافته ، كه من خود بر همه چيز و بر همه كس ترجيح مي دهند ، با عناويني چون : از خود متشكر ، خودخواه ، مغرور ، از خود راضي و .. در جامعه ايراني شناخته مي شوند و بوسيله اينن صفت بد خود ، ناراحتي هاي متعددي را براي خود و اطرافيانشان ايجاد مي كند .
به اعتقاد بسياري از روانپزشكان درمان اختلال شخصيت خود شيفته بي نهايت مشكل است ، چون براي پيشرفت درمان خود اين افراد بايد دست از خودشيفتگي بردارند كه اين كار راحتي نيست و در واقع هنوز ساخت داروي شيميايي كه بر عدم تعادل ناقل هاي عصبي مربوط به خودخواهي انسان غلبه كند هم ، ممكن نشده است .
اما پزشكان معنوي بشر ، از قرنها پيش ، راه حل هاي بي نظير و درخشاني ، براي مقابله با خودخواهي و تكبر او ، پيشنهاد كرده اند كه بنابرفرمايش حضرت علي (ع) در صدر اين راه حلها نماز جاي دارد .
در شماره گذشته گفتيم كه در سرتاسر اذكار نمازهاي يوميه ، ضماير متكلم مع الغير ( جمع ) به جاي ضماير متكلم وحده ( مفرد ) بكار رفته است . بدين معني كه پيوسته ما بودن و نه من بودن در آموزش هاي نماز ، تكرار و تلقين مي گردد و اين موضوع در رفع بسياري از اختلالات پيچيده شخصيت ، از جمله اختلال شخصيت اسكيزوئيد ( منزوي ) ، اختلال شخصيت ضد اجتماعي ، اختلال شخصيت اسكيزوتايپي ( اسرار آميز ) ، اختلال شخصيت خودشيفته و .. نقش مهم و اساسي دارد . چرا كه در همه اين اختلالات كه ما به شرح مختصر برخي پرداخته اين ، اصالت يافتن و تفوق من نسبت به ما زير بناي اختلال به حساب مي آيد .
در حاليكه در جريان نماز اين ما ست كه اهميت مي يابد و من بودن انسان ( به عنوان مثال خودخواهي و تكبر او ) به فراموشي سپرده مي شود .
اما جالب اينجاست كه اشاره كنيم كه در اذكار نماز تنها يك جاست كه سخن از من به ميان مي آيد و آن زماني است كه بنده ناتوان در نهايت ذلت در مقابل پروردگار خود ، كرنش مي كند ( ركوع ) پس آن گاه خود را در مقابل آفريننده خويش به خاك مي اندازد و به سجده مي رود و نغمه سر مي دهد : سبحان ربي الاعلي و بحمده و سجده در روايات بالاترين مرتبه قرب نمازگزار ، به پروردگار معرفي شده است . (2)
و شايد سخن گفتن از من در لحظاتي سرشار از خشوع و هنگام افتادن به خاك و فلسفه آن كه سجود نزديكترين لحظه بنده به خدا معرفي شده است . اين نكته باشد كه من را بايد از ميان برداشت و به خاك سپرد تا به او نزديك شد . به قول ملامحسن فيض كاشاني (ره) :
-
با من بودي ، منت نمي دانستم چون من شدم از ميان ، تو را دانستم -
يا من بودي ، منت نمي دانستم تا من بودي ، منت نمي دانستم
1. مطالب علمي اين مقاله از جلد سوم ترجمه فارسي كاپلان ـ سادوك ، صفحات 286 ـ 284 اقتباس شده است .
2.پرتوي از اسرار نماز ـ اثر حاج شيخ محسن قرائتي ـ صفحه 174
:: ادامه مطلب
(1)
يا أيها الذين آمنوا اجتنبوا كثيرا من الظن ان بعض الظن اثم سوره مباركه حجرات ـ آيه 12
شايد بد نباشد “ شخصيت پارانوئيد “ را به “ شخصيت ظنين ” ترجمه نمائيم . چرا كه مبتلايان به اين اختلال ، دچار سوء ظن عميق و عدم اعتماد نسبت به بسياري از اطرافيان خودمي باشند . اين اختلال كه به طور شايعي در مردان بيش از زنها ديده مي شود معمولا در اوايل جواني آغاز مي گردد و در جامعه ما با عناوين مختلفي مثل بدبين ، متعصب يا دل سياه ! و .. شناخته مي شود.
مبتلايان به اين عارضه كارهاي اطرافيانشان را براي خود به شدت تحقير كننده يا تهديد آميز مي دانند و پيوسته نگران نوعي آسيب ديدن يا سوء استفاده از جانب ديگران هستند . اين افراد با اين كه به كرات ، وفاداري و قابل اعتماد بودن دوستان و خويشاوندان خود را مورد ارزيابي و پرسش قرار مي دهند ، اما با اين وجود باز هم به دوستي و همراهي آنان شك دارند.
مسئله شايع در مورد مبتلايان به اين بيماري ، شك و سوء ظن دائمي و بدون دليلي است كه در مورد وفاداري همسران خود به خرج مي دهند و پيوسته در جستجوي شواهدي از خيانت همسران خود بر مي آيند . بدين ترتيب رفتار آنها پيوسته در اطرافيانشان ترس و تعارض ايجاد مي كند و به طور كلي اين بيماران در زمينه كار و زندگي با ديگران دچار مشكلات هميشگي هستند و مسائل شغلي و زناشوئي فراواني برايشان ايجاد مي شود . چرا كه آنها در بسياري از مسائل ساده و خوش خيم زندگي ، نشانه هايي از تحقير يا اهانت مي يابند . مثلا “ تصور مي كنند كه فلان همسايه به قصد آزارشان ظرف زباله را دم در گذاشته است !؟! در مورد درمان اين بيماري دانش پزشكي چندان توفيقي نداشته است و چه بسا كه اين بيماري در تمام طول عمر فرد برطرف نشود ، اما آيين اسلام كثير الظن بودن را نوعي گناه به حساب مي آورد و در واقع مهر تاييد بر بيمار بودن اين افراد مي زند . پس مي توان انتظار داشت هر دستور اسلامي از جمله نماز ، كه گناه را از انسان دور مي كند ، در زدودن بيماري گناه آل ود نيز موثر واقع شود . (2)
همانطور كه اشاره كرديم شروع اين اختلال در آغاز جواني مي باشد ، يعني زمانيكه چند سالي از وجوب فريضه نماز گذشته است و انسان نمازگزار سالهاست كه در نماز خود “ الحمدلله رب العالمين ” گفته است و خداي را به بزرگي و احاطه كامل بر جهان و جهانيان ستوده است و بدين ترتيب اين باور را در وجود خويش ملكه ساخته است كه “” جهان را صاحبي است خدا نام ، كه برگي بي اذن و اجازت او بر زمين نمي افتد “ و با زمزمه مدام ” اياك نعبد و اياك نستعين ” بدين باور قلبي رسيده است كه همه كار خود ، همه زندگي خود و همه هستي خودش را فقط به خدايي اينچنين قدرتمند بسپرد و از هيچ اتفاق ناگواري ، نگران نباشد و نينديشد .
تكرار اين باور عميق ايماني ، بارها و بارها در طي شبانه روز ، نمازگزار را بدانجا مي رساند ، كه حتي اگر در اطرافيان خود رفتاري را تهديدكننده يا تحقير آميز بيابد و يا به ظني در رابطه با همسر يا بستگان خود برسد ، با تكيه بر همان نماز و ايمان ، از سوء ظن گناه آلود بپرهيزد و حساب را با پروردگار منتقم و حضرت كرام الكاتبين اندازد .
به قول حافظ شيرازي گوي شيراز :
-
كار خود گر به خدا بازگذاري حافظ اي -
بسا عيش كه با بخت خدا داده كني
هر چند كه به نظر مي رسد در بعد پيشگيري ، با توجه به آن كه سن شيوع و شروع اين اختلال در آغاز جواني و سالها پس از وجوب نماز است ، بروز اين اختلال در نمازگزاران بسي غير قابل معمول تر از افراد تارك الصلوه باشد .
1. مطالب علمي اين مقاله از ترجمه سيناپس كاپلان ـ سادوك جلد سوم صفحات 257 ـ 272 اقتباس شده است .
2.اشاره به اين نكته خالي از لطف نيست كه يك مزيت بسيار مهم براي بسياري از تعاليم و فرايض اجتماعي اسلام ، از جمله نمازهاي جمعه و جماعت و همچنين آيين شكوهمند حج و حتي دستورهاي اقتصادي اسلام مثل خمس و زكات ، پروردن روح ( رحماء بينهم ) در ميان مسلمانان و فزوني بخشيدن مهر و محبت و در نتيجه دوري از سوء ظن و بدبيني نسبت به يكديگر مي باشد .
:: ادامه مطلب
“ آسم ” يكي از شايعترين بيماريهاي انسان است ، به طوريكه شيوع آن در طب اطفال ، 5 تا 10 درصد كل كودكان تخمين زده مي شود .” (1) كه اين بيماري در بسياري از آنها تا بزرگسالي نيز ادامه پيدا مي كند . بدين ترتيب كمتر كسي است كه در دوران زندگي خود با بيماران مبتلا به آسم ، برخورد نكند و شاهد مشكلات مختلف آنان از جمله تنگي نفس ، سرفه مداوم ، خس خس سينه و .. كه گاهي به صورت حمله هاي شديدي بيماري تظاهر مي كنند نباشد.
مطالعات علمي جديد بر گروههاي سني مختلف مبتلا به آسم ، نشاندهنده آن است كه در ايجاد بيماري آسم ، سه عامل برجسته ، مهمترين نقش را ايفا مي كنند ، كه اين سه عامل عبارتند از :
1. ميكروبهايي كه وارد دستگاه تنفسي انسان مي شوند ( عفونتها ) 2
2. . عوامل حساسيت زا ، از جمله گردو غبار ، دود سيگار ، گرده گياهان ، كه در مورد اشخاص مختلف ،ممكن است اين عوامل مختلف باشند .
3. مسائل رواني از جمله اضطراب ، عصبانيت ، غم ، شادي ، تحقير ، خنده و حتي انتظار خوشايند شركت در يك محفل اجتماعي مطلوب و به طور كلي استرس هاي حاد و مزمن.
اما نقش عوامل رواني از ديدگاه ديگري نيز ، توجه پزشكان را به خود جلب نموده است و آن “ تاثير تلقين بر آسم ” است ، چرا كه در برخي از موارد تلقين مي تواند ، موجب تسكين حمله هاي آسم شود :“ يك مثال مشهور در اين مورد ، مربوط به پزشكي است ، كه مبتلا به آسم بود و براي گذراندن تعطيلات آخر هفته ، به هتل دورافتاده اي ، در يك منطقه ييلاقي رفته بود ، در نيمه هاي شب او با يك حمله شديد آسم از خواب بيدار شد و كورمال كورمال به جستجوي كليد لامپ برق بر آمد و وقتي كه از پيدا كردن آن عاجز شد ، نااميدانه كفش خود را برداشت و قصد پنجره را كرد و وقتي وجود شيشه اي را احساس كرد ، آن را شكست و نفسهاي عميقي كشيد و حمله آسمي او متوقف شد و شب آرامي را گذراند ولي صبح روز بعد ، او با وحشت زياد ، دريافت كه بجاي پنجره آينه را شكسته است !”
با توجه به اين قبيل شواهد است كه مي توان آسم را نيز جزو بيماريهاي مورد بحث در طب روان تني ، به شمار آورد و نتيجه گرفت كه چنانچه احساس امنيت رواني در بيماران آسمي ايجاد گردد و چنانچه مكررا در معرض تلقين هاي سازنده رواني ، قرار گيرند ، قدم بزرگي در تسكين بيماري آنها برداشته شده است .
در شماره هاي گذشته اين مجموعه مقالات به تاثير نماز بر عفونت هاي تنفسي اشاره نموديم و بدين نكته رسيديم كه “ عفونت ” ها ( كه خود يكي از عوامل بر انگيزنده آسم مي باشند بوسيله شستشوي مجراي تنفس در وضو تا حدي قابل كنترل هستند . اين نكته را مي توان در مورد ساير عوامل حساسيت زا ، مثل گرد و خاك و گرده گياهان ( يعني دومين عامل بر انگيزنده آسم ) نيز به نحوي صادق دانست . اما آنچه كه در مورد تاثير نماز بر آسم ، غير قابل انكار است ، تاثير تنش زائي نماز و احساس امنيت رواني عميقي است كه بر اثر آن حاصل مي شود و بي شك اثر التيام بخش بزرگي بر بروز سومين گروه از عوامل برانگيزنده آسم ، يعني عوامل رواني مي گذارد .
به خصوص كه تلقين هاي سازنده و زندگي بخش توأم با نماز (2) ، قابل مقايسه با آن گروه تلقين هاي رواني است كه گهگاه باعث تسكين آسم يا پيشگيري از بروز حملات آن مي شوند .
ضمنا ديدگاه ويژه نمازگزار به زندگي در دنيا و ثبات شخصيت او ( كه در شماره هاي آينده پيرامون آن بحث خواهيم كرد ) باعث مي شود كه نمازگزار در مقابل افت و خيزهاي غير منتظره زندگي ، نه چندان شاد و نه چندان غمگين شود ، و در نتيجه به حذف آن گروه از تغييرات هيجاني كه مسبب تشديد آسم هستند ، از زندگي خود بپردازد .
1. مباني طب اطفال نلسون ـ بخش آسم
2. رجوع كنيد به “ تاثير نماز بر تلقين هاي سازنده رواني ” در ادامه همين مقالات
:: ادامه مطلب
زخم معده و زخم اثني عشر از شايعترين موارد مراجعه به پزشكان داخلي و جراحان ، به حساب مي آيد كه در بروز اين مشكلات ، عوامل مختلفي ، دخيل دانسته شده است ، از جمله اين اواخر وجود نوعي ميكروب خاص (1) را در دستگاه گوارش عده زيادي از مبتلايان به زخمهاي گوارشي ، در اين مورد موثر مي دانند .
اما اعتقاد عاميانه اي در فرهنگ ايراني وجود دارد ، كه مثلا وقتي مادرها يا مادربزرگ ها ، از شلوغي و آزار بچه ها و نوه هاي خويش ، به ستوه مي آيند ، خطاب به آنها مي گويند : بس است ديگر ! از دست تو زخم معده گرفتم !؟!
كه صحت اين صحبت عاميانه يعني وجود ارتباط ميان غم و غصه و بروز زخمهاي گوارشي ، توسط منابع علمي جديد كاملا تاييد مي شود : مشاهدات باليني طي ساليان دراز نشان داده است ، كه علايم زخمهاي گوارشي ممكن است در اثر تغييرات هيجاني بيمار يا تجربه شرايط استرس زاي مختلف ، شروع و يا تشديد شود (2)
در راستاي اين فكر ، مطالعه اي كه روي هزاران نفر از افراد خوانده شده براي خدمت سربازي در ايالات متحده آمريكا ، انجام گرفته است ، نشان مي دهد كه زخمهاي گوارشي بيشتر در افرادي پيدا مي شوند كه نه تنها ميزان ترشحات معدي ( بخصوص اسيد معده ) در آنها بالاتر از حد طبيعي است ، بلكه دچار برخي واكنشهاي هيجاني را در آنها براي ايجاد زخم گوارشي پديد مي آورد .(3) در اين مورد فرانس الكساندر به ترسيم شخصيت هاي خاصي از نظر رواني مي پردازد كه بروز ، زخم هاي گوارشي ، اكثرا در آنها اتفاق مي افتد.(4) و به اين ترتيب اين مجموعه نكات را بايد در ايجاد تسكين رواني در مبتلايان به زخمهاي گوارشي ، در نظر داشت .
با اين اوصاف مي توان توجه كرد ، كه عوامل تسكين بخش روان ، ( به خصوص درصدر آنها عوامل مذهبي ) مي توانند نقش عمده اي در كاهش دادن زمينه ابتلا به زخمهاي گوارش ايفا كنند و در اين مورد در كشور ما جاي تحقيق ها و پژوهش هاي جامع آماري ، كه به مقايسه معني دار ميان نمازگزاران و تارك الصلوه ها ، در مورد ميزان ابتلا به بيماريهاي مورد بحث ، در طب روان تني ، از جمله زخمهاي گوارشي بپردازند ، به شدت خالي است .
اما آنچه كه با استناد به شواهد نظري مي توان استنتاج كرد ( يعني با روشي كه نويسنده اين مجموعه مقالات با توجه به امكانات محدود خود ، ناگزير بدان بوده است ) اين است كه نماز به عنوان يك واكسن قدرتمند در ايمني بخشي در مقابل استرس ها و ناملايمات زندگي و ايجاد احساس امنيت رواني در اشخاص و به علاوه از آن مهمتر با ايجاد ثبات در شخصيت و برقرار كردن تعادل رواني ، مي تواند ، اثر شگرفي بر همه مشكلات جسمي ، كه به شدت زير نفوذ تاثيرات رواني ، هستند بگذارد ، كه ما نمونه هايي از اين مشكلات را طي شماره هاي اخير ، بررسي كرده ايم .
1. نام اين ميكروارگانيزم هليكوباكترپيلوري مي باشد .
2. مختصر روانپزشكي ، تاليف : لينفورد ـ ريس ، مقاله اختلالات روان تني ترجمه دكتر مرتضي مهاجر صفحه 164
3. همان منبع صفحه 166
4. ترجمه سيناپس كاپلان ـ سادوك جلد سوم صفحه 209
:: ادامه مطلب
سكته قلبي شايعترين علت مرگ و مير در ايالات متحده آمريكا و ساير ممالك سنعتي است . (1)
اين شيوع بالا در كشور ما نيز صدق مي كند . بعلاوه سكته مغزي كه به عللي تقريبا مشابه سكته قلبي ايجاد مي شود نيز عامل مهمي در مرگ و بروز ضايعات متعدد رواني و جسمي ، در ممالك مختلف به حساب مي آيد .
هر چند كه عوامل متعدد و گوناگوني ، بعنوان علل ايجاد كننده سكته شناسايي شده اند ، اما در اين ميان تاثير روان بر ايجاد هر كدام از آن علل ، منجر به اين شده است كه امروز سكته ها را بعنوان قسمتي از اختلالات رواني تني ( بيماريهايي كه بر اثر تاثير روان بر جسم ايجاد مي شوند ) بشناسيم .
مطالعات فلاندر زانبار در سال 1936 و مطالعات تكميلي پزشكان ديگر در سالهاي بعد تا كنون ، اين فرضيه را مسلم كرده است ، كه بين تيپ شخصيت افراد و بروز سكته قلبي و مغزي در آنها رابطه تنگاتنگي وجود دارد ، بعلاوه اين نكته نيز امروزه از مسلمات است كه استرس هاي مداوم و طولاني با ايجاد شرايط خاص ، در رگهاي خون دهنده به قلب و مغز ، زمينه را براي بروز سكته در اين اعضاء مساعد مي سازد .
در اين باره ، بسياري از مؤلفين گزارش داده اند كه در موارد بسيار زيادي ، فشارهاي شديد حرفه اي ، نگراني خانوادگي يا مالي ، افسردگي و خستگي مقدم بر بروز سكته هاي قلبي وجود داشته است . اين مولفين نشان داده اند كه سطح كلسترول ( چربي حيواني ) در خون افرادي كه تحت فشار فكري هستند بالا مي رود و احتمال بروز لخته هاي منجر به سكته در رگهاي قلب بيشتر مي شود . متخصصين ديگر نيز يكي از مهمترين عوامل منجر به سكته مغزي را ، تنش هاي هيجاني كه در پاسخ به گرفتاريها ، كشمكش هاي رواني و استرس ها ، بوجود مي آيد ، ذكر نموده اند . (2)
بر اين اساس حتي براي درمان مبتلايان به سكته كه جان سالم بدر مي برند . علاوه بر درمانهاي طبي مختلف ، استفاده از داروهاي روانپزشكي و حتي روان درماني و رفتار درماني نيز . توصيه مي شود . (3)
با اين اوصاف ، توجه به اين نكته مهم است كه هر عاملي كه سبب تخفيف استرس ها وايجاد امنيت رواني در شخص گردد و هر عاملي كه بتواند در برقرار كردن شخصيت متعادل در افراد موثر واقع شود ، خواهد توانست تاثير چشمگيري بر كاهش ميزان سكته هاي قلبي و مغزي بگذارد .
ما در شماره هاي مختلف اين مجموعه نوشتار ، از احساس امنيت رواني ، كه بر اثر نماز براي انسان حاصل مي گردد و نقش حفاظتي كه نماز در مقابل اضطراب ها و استرس هاي حاد و مزمن زندگي ايفا مي كند ، سخن گفته ايم و خواهيم گفت . بعلاوه طي شماره هاي آينده راجع به تاثير نماز بر اختلالات شخصيت و نحوه اي كه نماز از آن طريق شخصيتي باثبات و متعادل ايجاد مي كند ، به بحث مختصري خواهيم پرداخت .
با عنايت به مجموعه مباحث مذكور و با توجه به اين كه دانستيم در بروز سكته هاي قلبي و مغزي ، علاوه بر اين كه تيپ شخصيت افراد ، نقش مهم دارد ، استرس هاي حاد و مزمن زندگي نيز ايفاي نقش موثر مي كنند ، مي توانيم به اين نكته درخشان دست يابيم كه نماز با ايجاد ثبات در شخصيت و ايمني بخشي در مقابل استرس ها ، ريسك ابتلا به سكته هاي مغزي و قلبي را به شدت كاهش مي دهد .
1. ترجمه مباني طب سيسيل ـ بيماريهاي قلب و عروق
2. روانپزشكي لينفورد ـ ريس ، ترجمه زير نظر دكتر عظيم وهابزاده . صفحه 173
3. ترجمه سيناپس روانپزشكي كاپلان ـ سادوك ـ جلد 3 صفحه 203
:: ادامه مطلب
در اصطلاح لغوي مردم كرمان ( بويژه در گويش سيرجاني ) ، از بيماري گواتر تيروئيد با عنوان غمباد ( غم + باد ) نام برده مي شود . چرا كه تجربه به آنها نشان داده است اين بيماري كه تظاهر عمده آن به صورت بزرگي منتشر غده تيروييد است بيشتر در اشخاصي بروز مي كند كه در معرض غم و غصه و ناراحتي بيشتري در طول زندگي خود بوده اند !
اين باور قديمي كرمانيان ، توسط منابع علمي جديد نيز تا حدودي تأييد مي شود . چرا كه طي ساليان دراز ، پزشكان بروز پركاري تيروييد را متعاقب ناراحتيهاي هيجاني ، استرس و شوك هاي مختلف ، گزارش كرده اند . استرس هاي هيجاني متفاوتي ممكن است با بروز پركاري تيروييد ، عمراه باشد . مثلا داغديدگي ، گرفتاريها و بحرانهاي زناشويي ، نگراني هاي خانوادگي و مال ، تصادف و غيره (1)
هر چند كه عوامل مختلفي ، بصورت پديده هاي زنجيره اي و پي در پي ، در تيروييد ، بيماري ايجاد مي كنند . ولي شواهد قوي نشان ميدهد كه استرس هاي رواني ـ اجتماعي و گرفتاريهاي هيجاني مي تواند اثر آشكار ساز در شروع بيماري داشته باشد .
بنابراين هر عاملي كه سبب تخفيف و كاهش استرس ها شود ، مي تواند بعنوان پيشگيري كننده از برخي بيماريهاي غده تيروييد مطرح گردد .
تلقين هاي اميد بخش و زندگي ساز توأم با نماز (2)- كه در صورت حضور قلب و توجه به مفاهي م نماز تجلي مي كنند ، به نمازگزار حس همه جانبه امنيت رواني را هديه مي دهد كه در شماره گذشته به اختصار پيرامون ، آن سخن گفته ايم . در اينجا نيز بد نيست اشاره كنيم ، در پاييز 1994 يك پزشك محقق آمريكايي به نام ارنست ـ لي ـ رسي پس از سالها تحقيق به پيشنهاد مقوله اي به نام پزشكي انساني پرداخته است كه در آن احساس بعنوان پل ارتباطي ميان جسم و روح معرفي شده است .
بدين معنا كه اين محقق آمريكايي و همكارانش به اثبات رسانده اند كه روان از طريق تصورات و احساسات انسان بر ريو ژن ها تاثير مي گذارد و انقلاب نوين كه متحول كننده عرصه علم خواهد بود ، ورود احساس و روان در دنياي پزشكي است . (3)
بدين ترتيب روح و روان قدرتمند نمازگزار ميتواند پيشگيري كننده و حتي درمانگر بسياري از بيماريهاي جسمي ( از جمله بيماريهاي تيروييد ) باشد .
1.روانپزشكي لينفورد ـ ريس ( ويراستار : دكتر عظيم وهابزاده ) ـ ص 172
2.در اين مورد مراجعه كنيد به تاثير نماز بر تلقين هاي سازنده رواني درادامه همين مجموعه مقالات
3.شرح تحقيقات اين پزشك و همكارانش در سالهاي اخير در ماهنامه اي موسوم به پيشنهاد به چاپ مي رسيد . هر چند كه نتايج او با امكانات امروزي علم بشر كمي غلو آميز به نظر مي رسد و شايد به همين دليل نتايج او هنوز در منابع معتبرتر علمي ، به چاپ نرسيده اند .
:: ادامه مطلب
پس كداميك از دو دسته مردم سزاوار به امنيت اند ( بگوييد ) اگر مي دانيد ! ( بگو ) : كساني كه ايمان آورده اند و ايمان خود را به ستم نياميخته اند . ( سوره مباركه انعام ـ آيه شريفه 82)
هر چند كه در پزشكي و زيست شناسي امروزي واژه استرس به معني هايي متفاوتي به كار مي رود ، اما بر اساس تعريف هانس سليه ( روانشناس مشهور ) استرس در پزشكي و روانپزشكي معمولا اشاره به موقعيت هاي رواني و اجتماعي متنوعي دارد كه قادر به ايجاد بيماريهاي جسمي و رواني و ساير اختلالات رفتاري است .
مطالعات هاروي برنر ( محقق برجسته استرس ) نشان مي دهد كه آمار مرگ و مير ، بيماريهاي جسمي ، خودكشي و ديگركشي ، پذيرش به بيمارستانهاي رواني و زندانها و.. در ميان افرادي كه در معرض استرس هاي گوناگون بوده اند ،، به مراتب بيشتر از افراد عادي است .
از آنجا كه زندگي انسانها در عصر حاضر ، با استرس هاي بسيار متعدد و گوناگوني همراه شده است و با توجه به اين كه لازمه زيستن و تداوم زندگي سازش پذيري و مقاومت در برابر استرس هاست ، لزوم برخورداري انسان از وسايلي كه درجه مقاومت او را در مقابل استرس ها افزايش بخشند و احساس آرامش و امنيت رواني را در وجود او حكمفرما سازند ، بوضوح احساس مي شود .
چنانچه با دقت كافي و استناد به شواهد آماري به مكانهايي كه استرس هاي متعدد زندگي كار افراد را بدانجا مي كشاند ( مكانهايي مثل مطب پزشكان ، بيمارستانهاي جسمي و رواني ، قبرستان جوانمرگ ها !؟! ، زندانها و .. ) سري بزنيم متوجه مي شويم كه تعداد مذهبي ها ، در مقايسه با غير مذهبي هاي حاضر در اين قبيل جاها بسيار متفاوت است .
بعنوان مثال در كشور خودمان 90% محكومان زندانها را افراد بي نماز تشكيل مي دهند . يا مثلا آمار بيماران بستري در بيمارستانها كه با نماز بيگانه اند به طرز باورنكردني بيش از اشخاص مقيد به نماز است .
اين موضوع نه فقط در كشورهاي مسلمان ، بلكه در سرتاسر جهان عموميت دارد . بعنوان مثال : بررسي جوامع هوتري” در آمريكاي شمالي حاكي از آن بود كه بروز اختلال رواني در آنها كمتر از ساير افراد جامعه است . جوامع هوتري نسبتا پايدار و منزوي هستند و در شرايط آرام كشاورزي و با عقايد ديني استوار زندگي مي كنند .
بدين ترتيب مي توان با فيلسوف بزرگ قرن اخير ليمان هم عقيده بود ، آنجا كه گفته است : دين و مذهب در زندگي به انسان اطمينان و تكيه گاه روحي مي بخشد .” با اين اوصاف نماز بعنوان برجسته ترين چهره ايمان ، نقش بزرگي در ايجاد امنيت رواني و توانايي مقابله با استرس ها در انسان ايفا مي كند و اگر به ياد آوريم كه بيش از 60% مراجعه كنندگان به بيمارستانهاي عمومي ، در واقع از يك مشكل رواني رنج مي برند و بيماريهاي ( روان تني ) در طب نوين روز به روز جايگاه مهمتري پيدا مي كند ، مي توانيم از دريچه تازه اي از نقش نماز در بيماريهاي جسمي سخن بگوييم .
پس با اين ديدگاه ، در چند شماره آينده به بررسي تاثيرات نماز بر برخي اختلالات مورد بحث در طب روان تني خواهيم پرداخت .
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894178
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396