پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله سلمان را نزد فاطمه عليها السلام فرستاد.
سلمان مىگويد: من بر درب خانه ايستاده و سلام كردم، و شنيدم كه فاطمه عليها السلام در داخل خانه مشغول تلاوت قرآن است و آسيا مىچرخيد، در حالى كه كسى در آن جا نبود...و سلمان - رحمة الله عليه - در آخر روايت مىگويد:
وقتى اين مطالب را به عرض رسول خدا صلّى الله عليه و آله رسانيدم، وى تبسمى كرده فرمود: اى سلمان! همانا خداوند متعال قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ايمان مملو نموده است، لذا وى بدون دغدغه مشغول عبادت پروردگار مىباشد، پس خداوند ملكى به نام زوقابيل را مامور نموده تا آسيا را بگرداند و خداوند كارهاى دنيا و آخرت فاطمه را عهده دار شده و او را كفايت مىنمايد. (53)
:: ادامه مطلب
فاطمه زهرا با قرآن مانوس بود.
سلمان مى گويد: رسول خدا صلّى الله عليه و آله مرا براى كارى به خانه فاطمه فرستاد، به در خانه كه رسيدم، صداى زهرا را كه در درون خانه قرآن مى خواند شنيدم. (52)
:: ادامه مطلب
در روايتى آمده است: روزى حضرت زهرا عليها السلام از رسول خدا صلّى الله عليه و آله تقاضاى انگشترى نمود، رسول خدا صلّى الله عليه و آله اين مربى بيدار و هشيار، براى آن كه به دخترش درس هميشگى بدهد، در جواب اين در خواست عادى او فرمود: نمى خواهى تو را به بهتر از انگشتر راهنمايى كنم آن گاه ادامه داد: امشب پس از نماز شب خواسته ات را از خدا بخواه، ان شاء الله به آن خواهى رسيد.
زهرا عليها السلام نيز همان گونه كه پدر گفته بود، پس از نماز شب حاجتش را از خدا طلبيد، به ناگاه هاتفى ندا سر داد: فاطمه آن چه از من خواستى اجابت شد، سجاده خود را كنار بزن.
زهرا عليها السلام در دم، سجاده را كنار زد، انگشترى گرانبها از ياقوت يافت؛ بسيار مسرور گشته و در حالى كه آن را به انگشت نموده بود خوابيد. در رويا ديد در بهشت است، در مقابل سه قصر زيبا كه در بهشت مانندش را نديده بود. پرسيد: اين قصرهاى بى نظير از آن كيست
گفتند: از براى فاطمه دختر محمد صلّى الله عليه و آله با خوشحالى داخل يكى از آن قصرها شد، در آنجا تختى را ديد كه تنها سه پايه داشت. با تعجب پرسيد: پس پايه ديگر تخت چه شده
گفتند: صاحبش در دنيا از خداوند انگشترى تقاضا نموده، از اين رو يكى از اين پايه ها به صورت انگشترى براى او درآمده است.
و اين پايان خواب بود و شروع درسى بزرگتر براى زهرا عليها السلام از اين رو صبح اول وقت خود را به پدررسانيد و نگران و محزون خواب خود را تعريف كرد. رسول خدا صلّى الله عليه و آله هوشيار و آگاه از قبل چنين صحنه اى را پيش بينى مىكرد و گويا منتظر دخترش بود، فرمود: دنيا براى شما نيست، آن چه براى شماست سراى ديگر است، و وعده گاه شما بهشت است، دنيا فريبنده اى گذرا بيش نيست.
آن گاه رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: فاطمه جان! انگشتر را در زير سجاده بگذار.
او نيز همين كار را كرد و همين كه بر روى سجاده اش خوابش برد در رويا ديد كه داخل همان قصر در بهشت شده، اما اين بار تخت چهارپايه دارد. در حيرت بود كه ندا رسيد: صاحبش انگشترى را پس فرستاد و پايه هاى تختش هم كامل شد. زهرا از خوشحالى از خواب بيدار شد.(51)
:: ادامه مطلب
حضرت زهرا عليها السلام شب ها را نماز مى خواند تا نزديك طلوع آفتاب و دعا به مومنين و مومنان مى كرد ذريه او هم اين ميراث را داشته اند. (50)
:: ادامه مطلب
جميع بن عمير از عمه اش روايت كرده كه گفت :
از عايشه پرسيدم : چه كسى نزد رسول خدا صلّى الله عليه و آله محبوب تر از همه بود؟
عايشه گفت : فاطمه.
گفتم : من درباره مردان سوال كردم.
گفت : شوهرش، به خداوند سوگند، هيچ چيز مانع نمى شد از اين كه در روزها روزه دار، و در شب ها متهجد باشد و چيزى را بگويد كه خداوند آن را دوست مىدارد و به آن راضى مىشود.
:: ادامه مطلب
سوره الم سجده آيه 16 تتجافى جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقنا هم ينفقون.
يعنى شبها هنگامى كه همه مردم در خواب خوشند از بستر خواب پهلو جدا نموده و بر پا براى عبادت ايستند و پروردگارشان را بخوانند و نماز كنند و از روى بيم از عذاب آخرت و اميدوارى به ثواب و تفضلات الهى در آن عالم و از آن چه ما به آن ها داده ايم از مال و ساير نعمت ها به ديگران بخشش بنمايند.
اين آيه در شب زفاف فاطمه عليها السلام نازل گرديد، حضرت امير عليه السلام مى فرمايد: در شف زفاف زمانى نگذشت كه فاطمه زهرا عليها السلام برخاست و چراغ را خاموش كرد از شدت حيا و حجاب، اسماء گفت: چندان نور از جمال آن دو بزرگوار تابنده و درخشنده بود كه خانه روشن و منور گرديد، حضرت امير فرمود: در دفعه اول چون بر رخساره زهرا نظر انداختم، هيبتى در دل من قرار گرفت كه گويى رسول خدا را ديدم و آن مخدره در حسن صورت و استقامت قامت و راه رفتن و سخن گفتن شبيه ترين مردم به پدر بزرگوارش بود، آن گاه اسماء گويد: حضرت امير از فاطمه اذن خواسته تا به جهت اداى شكر نعمت پروردگار به نماز و ذكر و دعا مشغول شود، فاطمه زهرا اذن داد و خود نيز مشغول به نماز گرديد و از براى احياء آن شب آيه مذكور نازل گرديد.
:: ادامه مطلب
حضرت فاطمه عليها السلام انس با كسى نمى گرفت جز حضرت رسول صلّى الله عليه و آله شب و روز خود را به مراحم آن بزرگوار مشغول مىنمود، حتى در روز روزها و قيام ليالى مراقبت و مواظبت فوق العاده مىكرد و بر عبادات و طاعات اقبال و اهتمام چنان مىنمود كه زنان زمانش متحير بودند كه فاطمه با اين كمى سن چگونه تحمل مشقت هاى زياد صعبه كه خارج از عادت بشر است مى نمايد.
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894235
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396