| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
صراط مستقیم ، در روایات
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

 امام عسكرى علیه السلام درباره این جمله نماز، مى‏ فرماید:
 نمازگزار با این كلام، توفیق اطاعت و بندگى را در آینده هم همچون گذشته مى‏طلبد و صراط مستقیم، راهى است كه از كوتاه فكرى بالاتر و از بلند پروازى و غلّو، پائین‏تر باشد.(325)
 امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: راه مستقیم آنست كه انسان را به محبّت خدا و دین او سوق دهد و مانع هواپرستى شود و از پیروى سلیقه‏ها و آراء شخصى در دین، جلوگیرى كند.(326)
 در كتاب بحارالانوار، 56 حدیث در این باره است كه راه مستقیم، ائمّه اطهار و اولیاء معصوم خداوند و پیروان واقعى آن بزرگواران است. چرا كه آنان، تجسّم راه حق‏اند و قهر و مهر و جنگ و صلح و عبادت و كار و فكر و عملشان، طبق فرمان خدا و در راه مستقیم است. و تبعیّت از آنان نیز در این دنیا، كارى دشوار و پر مسئولیت است، مثل آن صراط آخرت كه بر روى جهنم است و از مو باریك‏تر و از شمشیر، تیزتر.(327) صراط آخرت نیز، تجسّمى از صراط دنیاست. كسى كه در این دنیا، در صراط مستقیم حق بوده، عبورش از آن صراط هم، آسان و سریع خواهد بود. و افرادى كه اهل افراط و تفریط باشند، آنجا هم كارشان مشكل مى‏شود.
 على علیه السلام، سیماى كسانى را كه با انحراف از صراط مستقیم، به افراط و تفریط كشیده شده‏اند، چنین ترسیم مى‏فرماید:
 در آرزو، چنان تند مى‏رود، كه گویا طمع دارد.
 و در طمع، چنان كه گویا حریص است.
 همین كه مأیوس مى‏شود، از تأسف مى‏میرد.
 هنگام ناراحتى، خشمش طوفان مى‏كند.
 هنگام شادى، بد مستى مى‏كند.
 پولدارى، یاغى‏اش مى‏سازد.

 ناگوارى او را به جَزّع وامى‏دارد. هر كمبودى برایش زیانمند و هر زیاده‏روى، براى او تباهى‏ساز است.(328)
 و اینگونه افراط و تفریط، از جهل سرچشمه مى‏گیرد كه آن حضرت فرموده است: «لاترى الجاهل الاّ مُفرِطاً او مُفَرِّطا»(329)
 البتّه تشخیص افراط و تفریط، دشوار است و هر كس روش خود را عادلانه و عاقلانه مى‏داند و دیگران را به تندروى یا كوتاهى متهم مى‏كند و در همین نسبت دادن هم دچار افراط و تفریط مى‏شوند. ولى اولیاء خدا و تربیت شدگان مكتب انبیاء حتى در قضاوت‏هایشان هم با معیار حق عمل مى‏كنند.

 نمونه هایى از افراط و تفریط
 در احادیث، موارد متعددّى از عدول از صراط مستقیم بیان شده، كه در اینجا به چند نمونه از افراط و تفریط اشاره مى‏كنیم:
 1- حضرت على علیه السلام در باره ستایش دیگران مى‏فرماید:
 ستایش بیش از اندازه استحقاق، چاپلوسى و تملّق است، و كمتر از آن، حسادت!(330)
 2- درباره زیاده روى در سرزنش، مى‏فرماید:
 زیاده روى و افراط در ملامت، آتش لجاجت را برمى‏افروزد.(331)
 3- قرآن، درباره میزان انفاق، مى‏فرماید:
 «وَالَّذِینَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَلَمْ یَقْتُرُواْ وَكَانَ بَیْنَ ذَلِكَ قَوَاماً»(332)
 بندگان خدا هنگام انفاق، نه اسراف مى‏كنند و نه بخل و كوتاهى، بلكه راهى معتدل در این میانه دارند.
    «صِرَ طَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»
 (ما را هدایت كن به) راه آنان كه نعمتشان بخشیدى.
 چنین كسانى كه راه آنان را از خداوند مى‏طلبیم، در آیه دیگرى مشخّص‏تر معرّفى كرده و مى‏فرماید:
 «وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدیقِینَ وَالشُّهَدَآءِ وَالصَّلِحِینَ وَحَسُنَ أُوْلَِكَ رَفِیقاً»(333)
 آنكه از پیامبر، پیروى كند، با كسانى است كه خداوند بر آنان نعمت داده، همچون پیامبران، صدّیقان، شهیدان و صالحان، و اینان چه نیكو رفیقانى هستند!
 اینكه در شبانه روز، چند بار این آیه را مى‏خوانیم، درخواست از خداوند است كه مارا در زمره این چهار گروه قرار دهد.
 در تفسیر «نمونه» مى‏خوانیم:
 «مراحل چهارگانه (انبیاء، صدیقین، شهدا، صالحین) شاید اشاره به این معنى باشد كه براى ساختن یك جامعه انسانى سالم و مترّقى و مؤمن، نخست باید رهبران حق و انبیا، وارد میدان شوند. و بدنبال آن، مبلّغان صدّیق و راستگو كه گفتار و كردارشان با یكدیگر هماهنگ است، تا اهداف پیامبران را از این طریق در همه جا گسترش دهند.
 بدنبال این دوران سازندگى فكرى، طبیعتاً عناصر آلوده و آنها كه مانع راه حقّند، سر برمى‏دارند و جمعى باید در مقابل آنها قیام كنند و عدّه‏اى شهید شوند و با خون پاكشان درخت توحید آبیارى گردد.
 در مرحله چهارم، محصول این كوششها و تلاشها به وجود آمدن صالحان است، اجتماعى پاك و شایسته و آكنده از معنویت!»(334)
 جالب این است كه در بحارالانوار، در روایات متعدّدى مصداق كامل شهدا و صدیقین و صالحان، همان امامان معصوم معرّفى شده‏اند.(335) چنین خواسته‏اى در نماز، پیروى از این چهار گروه را در فكر و عمل و اخلاق مى‏طلبد.
 كسى كه مورد لطف و انعام خدا قرار گیرد، نه ذلّت مى‏پذیرد و نه پشتیبان ستمگران مى‏شود. كه حضرت موسى علیه السلام چنین گفت:
 «رَبِّ بِمَآ أَنْعَمْتَ عَلَىَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِیراً لِّلْمُجْرِمِینَ»(336)
 خداوندا! به پاس آنكه به من نعمت دادى، هرگز یار ستمكاران نخواهم بود.
 از همین جا، جهت‏گیرى فكرى و عملى انسان نمازگزار، روشن مى‏شود و از خداوند، راه یافتن در صراط این انسان‏هاى والا را مى‏خواهد.
    «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاَ الضَّآلِّینَ»
 نه راه آنان كه غضب شدگانند و نه راه گمراهان.
 نه راه فرعون‏ها و قدرتمندان مغضوب، كه بخاطر بى تعهّدى و گردنكشى شان، غرق و هلاك شدند.(337)
 نه راه قارون‏ها و سرمایه داران سنگدل، كه بخاطر گردنكشى‏شان در برابر مردان خدا، دچار غضب الهى شده و در خاك فرو رفتند.(338)
 نه راه دانشمندان و علماى بى‏عمل و دنیاپرست، كه مورد خشم خدایند.(339)
 براى شناخت مغضوبان، باید تاریخ و سرگذشت افراد و امّت‏هایى را مطالعه كرد كه به قهر الهى دچار شدند و مورد عذاب و هلاكت قرار گرفتند؛ همچون قوم یهود و قوم لوط و پیروان طاغوت‏ها، منافقان و قاتلان...(340)
 نمازگزار، ضمن بیزارى از چنین گروه‏ها، از خدا مى‏خواهد كه رهرو راه آنان نباشد، و نیز راه گمراهان را نپوید: «ولاالضّالین».
 آنانكه در فكر و عمل گمراهند، در پى عقاید نابجاى نیاكان و گرفتار افكار شرك آلودند و در این گمراهى، تعصّب مى‏ورزند، مصداق «ضالین»اند.
 نگاهى به سوره حمد، در اینجا پایان مى‏یابد. سوره‏اى كه با «حمد» شروع شد و با استمداد و «دعا» پایان یافت. سوره‏اى كه شفا بخش است و دیباچه كتاب الهى قرار گرفته است.
 325) بحارالانوار، ج 24، ص 9.
326) بحارالانوار، ج 24، ص 9.
327) بحارالانوار، ج 8، ص 65.
328) نهج البلاغه، حكمت 108.
329) نهج‏البلاغه، حكمت 70.
330) نهج البلاغه، (صبحى صالح) حكمت 347.
331) میزان الحكمه، ج 8، ص 546.
332) فرقان، آیه 67.
333) نساء، آیه 69.
334) تفسیر نمونه، ج 1، ص 53.
335) بحارالانوار، ج 24، ص 30 به بعد.
336) قصص، آیه 17.
337) فاخذنا و جنوده فنبذناهم فى الیم». قصص، آیه 40.
338) فخسفنا به و بداره الارض». قصص، آیه 81.
339) كَبُر مَقتاً عندالله ان تقولوا ما لاتفعلون». صف، آیه 3.
340) به آیات: حجر، 74 ؛ هود، 59 - 60 ؛ فتح، 6 و نساء، 93 مراجعه كنید.



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2901952
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396