| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
چهل نکته پزشکی نماز > پیشگفتار
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391 

اَلعِم عِلمان، عِلمُ الأبدان و عِلمُ الأدیان        (پیامبر اکرم (ص))

"پیشگفتار"

مجموعه ای که تحت عنوان "چهل نکتۀ پزشکی پیرامون نماز" پیش روی شماست، کوششی ناچیزو حرکتی کوچک در جهتِ هدفی بزرگ است، که آن هدف بزرگ همانا اثبات همسویی "علم و دین" است.

در جهان امروز گروهی از مردمان (از جمله مردم ممالک غرب) با پیشرفت روز افزون و حیرت برانگیز علوم مختلف و با مشاهدۀ توانایی هایِ بی حّد و حصر علم در گره گشایی از مشکلاتِ بشری، اصالتِ محض را به "علم" داده اند و آن را بعنوان تنها راه نجات خویش برگزیده اند

.در مقابل در طول تاریخ همواره مردمان دیگری نیز وجود داشته اند که "دین" را برای برخورداری از زندگی سعادتمندانه، کافی دانسته اند و با بی اهمیّت جلوه دادن همۀ مسائل دنیایی از جمله حتّی "علم" در اعتقاداتِ خویش اصالت مطلق را به "دین" بخشیده اند.

از جمله پیروانِ این عقیده نیز می توان به رهبرانِ مذهبی کلیسای کاتولیک در قرون وسطی، اشاره نمود.

امّا در این میان آیین مقدّس اسلام و بخصوص شکل حقیقی آن یعنی مکتب "تشیّع"، "علم و دین" را بعنوان دوبالِ نیرومند برایِ پرواز انسان، به سوی کمالِ مطلقِ خویش که همانا نزدیک شدن به مرزهای عصمت و تخلّق به اخلاقِ الهی در سایۀ قرب به حضرت حقّ است، معرّفی می کند و پرداختن به هر یک بدون توجّه به دیگری را آفتی برای سعادت و نیکبختی انسان، به حساب می آورد.

به این ترتیب همان قدر که عالم بی دین مسبب بدبختی برای خود و دیگران است، جاهل مقّدس مآب نیز موجبات خسارت در دنیا و آخرت را برای خود و اطرافیانش فراهم می آورد.

این سخن مولای متقّیان جهان و پیشوایِ شیعیان حقیقی، حضرت علی (ع) است که می فرماید: "العلم و الدّین توامان، اذا افترِقا احتراقا"

"علم و دین پیوسته با یکدگرند و هرگاه جدای از هم شدند، آتش افروز خواهند بود.

امّآ نکتۀ بسیار مهمّی که در این میان هرگز نباید آن را فراموش کرد، نقصانِ علم نسبت به دین است، چرا که "دین" توسّط آفرینشگر و خالق توانای هستی وضع شده است که هم او آگاه و مسلّط بر همۀ جزئیات و ظرایف آفرینش است و همۀ آنچه که برایِ سعادت و نیکبختی انسان در دنیا و آخرت لازم است، بهتر از هر کس دیگری می داند، امّا "علم" حاصل مجاهدات و تلاشهای پی گیر "انسان" برای آگاهی یافتن به اسرار آفرینش و ارائه راه حلّ برای مشکلات و نابسامانیهای زندگی بشری است.

بر این اساس "علم" راهی را می پیماید که در انتهای آن راه "دین قرار گرفته است و هر روز که جانفشانیهای بشر در راه گشودن اسرارِ علمی حیات به نتیجه ای جدیدتر می رسد، صحّت و کمال دستورات دین، آشکارتر می گردد.

بدین ترتیب بشریّت وظیفه دارد با ابراز قدرتمندی که "علم" در اختیار او قرار می دهد و در راهِ روشن و صراطِ مستقیمی که "دین" فرا راهش گذاشته است حرکت کند و مدارج کمال را مرحله به مرحله طیّ نماید.

بی شکّ دراین مسیر سرانجام انسان به درجه ای خواهد رسید که در یک نگاه توحیدی "علم و دین" را با یکدیگر "یکی" خواهد دید و متوجّه خواهد شد که هر حقیقتی که "علم" به طور مسلّم برآن دست یافته است از جملۀ همان حقایقی است که "دین" در کاملترین شکل خود یعنی "اسلام" و دقیق ترین تعبیر آن یعنی "تشیّع" از آن سخن گفته است.

دراین مورد خیلی جالب است که بدانیم در دیدگاه توحیدی حاکم بر سراسر قرآن، حتّی یکبار کلمۀ "علوم" یا کلمۀ "ادیان" درآیات شریفۀ این کاملترین کتاب سعادت به کار نرفته است، بلکه هر چه هست سخن از"علم" است و "دین". بدین معنا که در دیدگاهِ آفریدگار یگانه، تنها "یک علم" و تنها "یک دین" وجود دارد و در مکتب توحید این هر دو نیز با هم، همسو و یکسان هستند. با این توضیحات، هرگاه فرمانی از طرف دین صادر شود ولو این که فرمان در نگاه اوّل یک "عبودیت محض" و یک "اطاعت صرف" به نظر برسد، امّا چنانچه بشر با ابزار نیرومند علم، در آن فرمان، تفکّر و تأمّل نماید، قطعاً به تأییدات علمی و عقلی متعددی، حول و حوشِ آن خواهد رسید، چرا که: "کُلُّ حَکَمَ بِهِ الشَّرع، حَکَمَ بِهِ الَعَقل".

و بدین وسیله نه تنها ایمان انسان نسبت به الهی بودن فرامین دین تقویت می شود و سایر فرامین دین که احیاناً بدلیل نقص نسبی علم و محدودیت دایرۀ عقل انسان، هنوز توجیه قابل قبولی پیدا نکرده اند، مورد قبول و اطاعت کامل انسان قرار می گیرد، بلکه خط مشی انسان در جریان پژوهش ها و مطالعات علمی به طور دقیق روشن می گردد.

امّا در میان علوم مختلفی که باید پیوسته در کنار دین، حرکت کنند، "علم پزشکی" به خاطر دیدگاههای خاصّ و منحصر به فرد آن نسبت به مسائل انسانی، از اهمّیت بسیار زیادی، برخوردار است.

این سخن پیشوای بزرگ شیعه، حضرت امام رضا (ع) است که فرمودند: "مَن لَم یَعرف الهیئةُ و الالتُشریح، فَهُوَ عَنّین فی مَعرِفَته الله"

"هر کسی که نجوم و آناتومی نداند، در خداشناسی مردانه نیست".

به قول "امام محمّد عزالی" (در کتاب جواهر القرآن) مفهوم آیات شریفۀ الهی: "یا ایها الانسان ما غَرَّکَ بِرَبِکَ الکریم، الَّذی خَلَقَک فَسَوّیکَ، فَعَدَلکَ، فی اَیّ صُوره ماشاءَ رَکَّبک".

آن طور که باید بر مسلمانان آشکار نبود، تا زمانیکه دانشمندان اسلامی، درعصر شکوفائی علمی خود، به تشریح اجزای بدن انسان پرداختند.

آری! همانطور که مفهوم آیات شریفۀ سورۀ مؤمنون آنجا که مراحل خلقت انسان، بیان شده است و از "نطفه و علقه و مضغه" سخن به میان آمده است یا آنجا که از تاریکیهای سه گانه رَحِم سخن گفته شده است، جز تا زمانی که جنین شناسی پزشکی، به این اسرار شگرف پرداخت، روشن نشد، و عظمت متحّیر کنندۀ کلام خداوند در آغاز سورۀ مبارکۀ قیامت، آن جا که انسان را به تفکّر در عظمت نوکِ انگشتان دستش، فراخوانده شده است، جز تا زمان پیشرفت های پزشکی بشر در اوایل قرن بیستم آشکار نشد. یعنی زمانیکه "گالتون" ثابت کرد اثر برجستگی های نوکِ انگشت در دو انسان مختلف، در سرتاسر دنیا، تنها زمانی ممکن است اندکی به یکدیگر شبیه شوند که جمعیّت کنونی دنیا، 13 برابر میزان فعلی شود، یعنی از 5 میلیار نفر به حدود 64 میلیارد نفر برسد!

یا زمانی بشر متوجّه اهمیّت آیات شریفۀ سورۀ لقمان و بقره دربارۀ تغذیۀ کودک شیر مادر تا دو سال گردید، که دانش پزشکی موفّق به شکافتن ریزترین اجزای شیر مادر، گردید و متوجّه شد که ضروری ترین مادهّ برای سلامتی جسمی و روانی انسان، "شیر مادر" است.

از جملۀ این قبیل شواهد در یک مسیر پزشکی در آیات قرآن، بسیار می توان یافت، که اگر به آن مجموعۀ غنی و بی نظیر سخنان معصومین (ع) و آراء حکمای الهی و به طور کلّی مبانی فقه شیعه را نیز اضافه نماییم متوجّه عظمت شگرف و لایتناهی دستورات اسلامی در پرداختن به مسائل جسمی و  پزشکی انسان، خواهیم شد.

بعلاوه به مدد دانش پزشکی، می توان به درکِ بهتری نسبت به مسائل گوناگون اسلامی، از جمله گرایشات غنی فلسفی آن رسید. بعنوان مثال تحقیق در مبانی موجود در فلسفۀ قدرتمند حکیم ملاصدرا (ره) از جمله عبارتِ مشهور او در بیانِ ماهیت انسان "جسمانیّة الحدُوث وََ روحانیة البَقاد" چنانچه با آگاهی از فرآیندهای موجود در دستگاه مغز و اعصاب انسان و وضعیّت ناقل های عصبی موجود در آن، صورت پذیرد، بسی قابل فهم تر و گویاتر خواهد بود.

با این اوصاف بی سبب نیست که در فرمایش گهربار حضرت رسول اکرم (ص) که در آغاز سخن به آن اشاره کردیم و از قول حضرت علی (ع) نیز نقل شده است، "علم پزشکی" همپایه با "علم دین" معرّفی شده است.

امّا روشن است وقتی که حتّی در کوچکترین مسائل اسلامی جنبه هایِ عمیق و پربار پزشکی، بوضوح، خودنمایی می کنند، حضور این جنبه ها، در اساسی ترین فرامین اسلامی مثل "نماز" می خواند تا چه حدّی واضح و در جریان باشد.

حقیقت این است که 40 نکتۀ پزشکی در مورد فواید نماز، در مقابل فواید پزشکی بسیار متعدد انی فریضۀ الهی، عدد بسیار بسیار کوچکی است و تنها زمانی بشر به کشف این فواید متعدد نزدیک می شود که به پیشرفتهای عظیم دیگری دست یابد و به مدد آن پیشرفت ها از اسرار و ظرافتهایی بی نهایتِ نماز پرده بردارد.

امّا با این وجود، این حقیر سر تا پا تقصیر، نگارندۀ سطور علیرغم دانش اندک، توانائی ناچیز، قصورِ فهم و قلمِ شکسته ام، عزم خطر کردم و با امید برخورداری از لطف بیکرانۀ الهی و با آرزوی جلبِ توجّه حضرت صاحب الزّمان (عج)، به غوّاصی در بحر بیکرانۀ نماز پرداختم، شاید که توشۀ کوچکی "به قدر تشنگی" از اقیانوس بی نهایتِ معارفِ نماز، فراهم آورم، که به قول سعدی شیرین سخن

به راهِ بادیه رفتن، به از نشستن باطل           که گر مرا دنیابم، به قدر و سمع بکوشم

و در این مجموعۀ نوشتار، با وجود آشفتگی ذهن و قلمم، "رضایت یار" را در راه برپایی ملکوتی ترین فریضه اش "نماز" خواهان بوده ام، که باز هم سعدی شیراز فرموده است

دوست دارد یار این آشفتگی          کوشش بیهوده به از خفتگی

و بدین ترتیب کتاب "40 نکتۀ پزشکی پیرامون نماز" که در آن به تطبیق برخی جنبه های نماز با مطالب و نقطه نظرات پزشکی پراخته شده است، در مقابل شما عزیزان است.

این مجموعه برای نخستین بار در روزنامۀ محلّی "کرمان امروز" در استانِ کرمان، انتشار یافت و مورد استفاده همه جانبۀ همشهریان عزیزم، یعنی مردم مسلمان کرمان قرار گرفت، بعلاوه پس از چاپ 12 شمارۀ آن، مورد قبول هیئت داورانِ ستاد مرکزی اقامۀ نماز واقع شد و عنوان مقالۀ برگزیدۀ مطبوعاتی کشور را در نخستین جشنوارۀ نماز و مطبوعات به خود اختصاص داد.

با این وجود نویسنده توجّه دارد که بسیاری از نکاتِ این مجموعه شاید به نظر متفکّران و صاحبنظران، فاقد عمق و غنایِ لازم برایِ وارد شدن در مسیرِ هدفی این چنین بزرگ و متعالی، یعنی شناساندن معارفِ نماز باشد و چه بسا که از نظر این بزرگواران، برخی از مطالب کتاب تا حدودی سطحی و سست به نظر برسد.

در این مورد ضمن این که از همۀ این صاحبنظران، مصّرانه تقاضای انتفاد و راهنمایی دارم، به این نکتۀ مهّم نیز توجّه می دهم که در نوشتن این مطالب سعی بر این بوده است که زبان علم، به زبانی ساده و روان و قابل فهم برای همگان نزدیک شود و این مجموعه برای همۀ اقشار جامعه، در همۀ سطوح قابل استفاده گردد ضمن این که ماهیّت علمی موضوعات نیز خدشه دار نشود و به صحّت علمی آن نیز لطمه ای وارد نیابد.

بر این اساس ضمناً به آن خاطر که، آن چه در مورد نماز گفته شده است، بعنوان ادّعاهای یک فردِ متعصّب مذهبی، تلّقی نشود به همۀ منابع علمی که در نوشتن این مقالات، از آن استفاده نموده ام در پاورقی ها ، اشاره شده است.

نکتۀ قابل ذکر دیگر این که شماره های پایانی این مجموعه نوشتار، در دیدگاه نویسنده از اهمیّت ویژه ای برخوردار بوده است و چه بسا که فهم کاملتر موضوعاتِ مورد بحث در این مقالاتِ کوتاه، با عنایت کافی به مضامین نکات پایانی آن، ممکن باشد.

همچنین با توجّه به این که برایِ وفادار ماندن به اصل مقالات ترتیب و ترکیب نکات، در این کتاب، دقیقاً مشابه همان ترتیب و ترکیبی است که در مطبوعات به چاپ می رسیده است، از این جهت ممکن است مطالب گهگاه واجد انسجام و تسلسل درونی لازم، به نظر نیایند، که از این بابت عذرخواهی می نمایم و امیدوارم که خوانندگان عزیز پس از مطالعۀ کلّ کتاب و با قضاوت کلّی در مورد مطالبِ آن، در ذهن خود بدین تسلسل و انسجام، دست یابند.

امّا در سطور پایانی این پیشگفتار لازم است، نکتۀ بی نهایت مهّمی که در طول کتاب نیز بدان، اشاره شده است یاد آوری نمایم که آنچه در این کتاب یا مطالب مشابه، در مورد فواید علمیِ نماز، گفته می شود، همگی دربرگیرندۀ بَُعد کوچکی از ابعاد متعدد نماز است و پرداختن به فواید دنیوی و مزایای مادّی نماز، هرگز نباید انسان را از توجّه به دریاهایِ نور و معنویّت همراه با نماز، غافل کند. و براین اساس باید مراقب بود که توجّه به مزایای پزشکی نماز و این قبیل مقولات، تنها بعنوانِ تأییدات علمی و دنیایی بر این عبودیّت محض تلقی شود و خدایِ نکرده، حدود فواید و مزایای این فریضۀ نورانی، در حدّ خاک و دنیا باقی نماند و حکایتِ آن گروهِ گمراه که نماز را به یک نوع ورزش سوئیسی تشبیه کرده بودند و دل خوش داشتند که فلسفۀ نماز را دریافته اند، نشود.

به هر حال با عظمت و گستردگی بیکرانه ای که این حقیر، در مورد نماز سراغ دارم و با وجود رحمت لایتناهی که می دانم پروردگار عالم، بر سر یک نمازگزار حقیقی و در حقیقت یک "اقامه کنندۀ نماز" فرود می آورد، چنانچه بر اثر خواندن این مقالات در مطبوعات و حالا به صورتِ این کتاب، "یک نفر" آری تنها یک نفر، دگرگون شود و نماز خود را به آن نماز حقیقی، که ویژگی معصومین (ع) و اولیاء الهی است، قدمی نزدیک تر نماید و مرا نیز در این وادیِ شکوهمند از دعای خیر خویش بی نصیب نگذارد، بی شک این حقیر به اجر خود رسیده است و از نصیب خود خرسند است. ای کاش که این گونه باشد.

در خاتمه بر خود لازم می دانم تا از همۀ کسانی که مرا در تدوین مجموعه مطالب این کتاب، یاری کرده اند، کمالِ تشکّر و قدردانی را بنمایم. بخصوص از "حضرت حجة الاسلام و المسلمین"، حاج شیخ محسن قرائتی"، سردارِ بزرگ کاروانِ نماز، و اعضای محترم ستاد مرکزی اقامۀ نماز که تشویق های پدرانه و برادرانه شان در طّی سمینارهای گذشتۀ نماز، همواره دلگرم کنندۀ این حقیر در ادامۀ راه بوده است، همچنین معلّم عزیزم، جناب آقایِ یحیی فتح نجات سردبیر محترم روزنامۀ "کرمان امروز" که با امکاناتِ محدود امّا پربرکتِ خود برای نخستین بار، با آغوش باز از این مجموعه مقالات، استقبال نمودند و نیز دوست و برادر بزرگوارم، جنابِ آقای محمّد علی کُردی، مدیر محترم انتشاراتِ معارف که علیرغم مشغلۀ بسیار با شوقی سرشار برای خدمت به نماز، نشر این کتاب را صادقانه قبول فرمودند، صمیمانه تشکّر و تقدیر نمایم و برای همۀ این عزیزان، دعای سالار شهیدان، حضرتِ امام حسین (ع) را در حقّ ابوثمامۀ صائدی، تکرار نمایم که

"جَعَلَکَ الله مِنَ المُصَلّین"

والسّلام - التماس دعا

تیرماه 1376 هجری شمسی - مجید ملک محمّدی



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2907954
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396