از بزرگ ترين آفت هاي فکريِ فهم ديني اين است که پيران آن دين در دو حالتِ متضادّ افراط و تفريط زندگي کنند؛ يکي پديده تحجّر و واپس گرايي و ديگري پديده تسامح و سهل انگاري و دور شدن از خط اعتدال که از جانب شريعت تعيين شده است. در اين صورت است که پيروان آن دين در ميان دو لبه گاز انبر قرار مي گيرند؛ شرايطي که زاويه از هر طرف بسته مي شود. اين خود خطر بزرگي است و عواقب منفي بدي در پي خواهد داشت و ممکن است يک ناظر بي طرف را- به گمان اينکه کساني که خود را معتقد به آن عقيده مي نامند، نماينده ي واقعيت آن بوده و اصل اين ديدگاه و انديشه و عمل همين است- سرخورده کرده و از کلّ آن عقيده منزجر و فراري کند.

ادامه مطلب











