بِسمِ اللّه ‏ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...
درباره ما
هزاران درود بر مهدی، هزاران درود بر امام المتقین، هزاران درود بر جاری کننده عدل در جهان، هزاران درود بر آبادگر بزرگ عالم، هزاران درود بر فرزند رسول خدا، هزاران درود بر فرزند امیر المومنین، هزاران درود بر فرزند زهرای مرضیه، هزاران درود بر دوای درد شیعیان، درود الهی بر وجود پاک و مقدس بقیه الله العظم مهـــــــــــــدی فاطمه
نویسنده
آماروبلاگ
» کل بازدید : 901374
» تعداد کل پست ها : 2815
» آخرین بروز رسانی : یک شنبه 4 شهریور 1397 
تعداد نظرات : 109 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : دوشنبه 21 مرداد 1392  عدد
دیگر امکانات
صلوات شمار مهدوی


لوگوی دوستان

کجایید ای شهیدان خدایی

معبر شهدا2

نظرسنجی
وبلاگ مهـــــــــــــدی فاطمه را چطور ارزیابی میکنید؟

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
نوای مهدوی

امارگیر وبلاگ
مترجم وبلاگ

فراق یار



امروز ما در کجای کربلای مهدوی ایستاده‌ایم؟
+ نویسنده مهـــــــــــــدی فاطمه در شنبه 24 مهر 1395  3:00 PM | نظرات(0)

امروز در کجای کربلای مهدوی ایستاده‌ایم؟

 شباهت‌های نافرمانی از «ولی» در صدر اسلام و قرن حاضر
 
برخی از مردم عادت دارند که هر چیز مهم و ارزشمند را نادیده بگیرند و در عوض به چیزهای کم اهمیّت توجّه بیشتری کنند

این نوع طرز تلقّی بی شک، خود زمینه سازِ ظلم و بی عدالتیِ هر چه بیشتر در جامعه بشری می شود وگاهی این نوع نگاه ، منجر به عدم شناخت صحیح از حجّت زمان نیز می شود که در روایات فَریقَین(شیعه و سُنّی) این بی معرفتی نسبت به ساحت مقدّس ولیّ زمان، عملی مذموم شمرده شده که عاقبتی شوم در پی خواهد داشت.
 
این گونه افراد، پوست حقایق را دو دستی چسبیده و مغز آن را رها ساخته اند. بهتر است بگوییم در اغلب موارد خود را به تَجاهُل و نادانی می‌زنند و بدین سبب بهانه ای به ظاهر موجّه در عدم حمایت و پشتیبانی از حق و حقیقت ارائه می دهند.
 
«ابن سَعد»، تاریخدان و سیره نگار شهیر قرن سوّم هجری در کتاب معروفش موسوم به: «طَبقات»، مطلبی ظریف و تاریخی را با ذکر سند و طریق خویش روایت کرده که توجّه و دقّت در آن خالی از لطف و عبرت برای ظُرَفا و نکته سنجان و به طورکل اهل فهم و ذوقنیست.
 
⁉️" گویند : مردی از عبد الله پسر عُمَر پرسید : اگر کسی خون پشه بر جامه اش باشد [ از بُعد پاک یا نجس بودن] چه حکمی دارد؟ پسر عُمَر از او پرسید؟ تو اهل کجا هستی؟ آن مرد گفت : اهل عراق!
 
آنگاه پسر عُمَر گفت : این را نگاه کنید از من از خون پشه می پرسد حال آن که [ امام حسین(ع)] پسر  رسول خدا (ص) را به قتل رسانده اند و خودم از رسول خدا (ص) شنیدم که می فرمود : "حسن" و"حسین" (ع)دو گیاه خوشبوی من در دنیا هستند."(1)
 
در حالی که خون حضرت حسین بن علی (ع)به ناحق توسط پیروان «معاویه» و فرزند بد طینت او «یزید» به زمین ریخته شده بود ، مردم بی بصیرت، خود را با عبادات بی روح و بی ولایت سرگرم ساخته بودند. اینان الحق مصداق بارز همان مُتِنَسّکان و مُتعبّدان جاهلند.
 
باری مشکل اصلی در جامعه آن روز متاسّفانه در جهان قرن بیست و یکمی ما نیز جاری و ساری است و  فضایِ فکریِ امروزِ بیشترِ اهلِ اسلام نیز با دیروز  تفاوتی نمی کند.
 
خون های بسیاری به ناحق بر زمین ریخته و حق های فراوانی  پایمال می شود و مردم مستضعف و آسیب پذیر در سرتاسر گیتی و به خصوص در جوامع اسلامی از کوچک ترین حقوق معمولی و روز مره خود محروم هستند  با این حال عدّه ای خود را سرگرم تئوری ها ، حرف های قشنگ و پر طمطراق ، فتاوای بی فایده و مُضحک در حرمت یا حِلّیت فلان و بَهمان و اقدامات سیاسی مُزوّرانه می کنند.
 
♻️ جالب است خود ِعبد الله بن عُمَر با همه تعبّد و دین مداری که در تاریخ از او یاد می شود، هیچگاه به بیعت با امام زمانش یعنی امیر مومنان حضرت علیّ بن ابی طالب (ع) تن در نداد و او را درخلافت و نبردهایش یاری نکرد و بر عکس از دشمن ایشان یعنی : «معاویه» طرفداری کرد، همو که تفکّرات باطل و شیطانی اش در فرزند منفور و پلیدش به نام «یزید» ریشه دواند و آن چنان که در همه تواریخ آمده حُجّت زمان، حضرت امام حسین (ع) را ناجوانمردانه به شهادت رساند.
 
در حدیث شریف نبوی(ص)داریم:«من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة»(هر کس که از دنیا برود و امام زمان خود را نشناسد به مرگ دوران جاهلیّت از دنیا رفته است) 
 
درحقیقت و بی پرده باید گفت: عبدالله این فرد مقدّس مَآب نیز مانند خیلی ها، عالم بی عمل بود و با این که از اصل حقیقت ولایت باخبر بوده، پوست را چسبیده و مغز را رها ساخته بود و اشکالی که خود بر آن شخص عراقی گرفته بود بر خودش نیز وارد و بلکه اولی تر بوده است.
 
از فَحوای کلام رسول الله (ص) به قطع و یقین استفاده می شود که چنین اشخاصی در اصل اسلام نیاورده اند زیرا  روح  واقعی اسلام که همان «ولایت اهل بیت(ع)» است ، در نیافته و فقط  پوسته وکالبدی اسلامی را دریافت و درک نموده اند.
 
با این بیان، امروز من و شما در موضع گیری ها و جهت گیری هایمان به کدام طرف متمایلیم؟

امروز ما در کجای «کربلای مَهدَوی» ایستاده ایم؟

 

 

پی نوشت:
1.ابن سعد،الطبقات الکبری،مکتبة الصدیق ،خامسة 1،ص376.