دفاع مقدس تا ظهور منجی عالم بشریّت همچنان ادامه دارد
به هر صورت راه ما از کربلا می گذرد چه در شهادت جسمانی چه شهادت روحانی
از ظهور اسلام تاکنون همواره بین اسلام و کفر جنگ و درگیری وجود داشته و دو نوع جنگ و دو نوع دفاع بین مسلمانان و کفار و صاحبان قدرت جریان داشته است.
وقتی جنگ نظامی بی نتیجه می ماند، جنگ روانی و نامرئی پیروزمی شد. ابزار جنگ نرم با ابزار جنگ نظامی بسیار متفاوت بوده و سرباز هر یک ویژگی و توانمندی خاصی را می طلبد.
شهادت جسمانی عزت دنیا و اخرت را برای شهید و خانواده اش به دنبال دارد، ولی شهادت روحانی فقط عزّت اخروی داشته و مبارز این جنگ درجبهه های متعددی می جنگد،٬ زیرا از خاصیّت جنگ نرم این است که؛ در جنگ نرم فقط خط مقدم معلوم است؛ولی پشت جبهه وجودنداردچون نه پشتیبانی وجودداردنه سنگری وخاکریزی؛نه امدادگری برای مداوای زخمی ها؛ تمام کشور جبهه وخاکریز این سربازان است.
هر سربازی خود جبهه و خط مقدم و خاکریز و سنگر درست کرده به مبارزه می پردازد.
اینها هر روز خط می شکنند تا خط را نگه دارند. تنها اسلحه اینها؛ قلم و زبان شان هست.
سربازان جنگ نظامی فقط یک بار کشته می شوند؛با عزّت به جنگ می آیند و با عزّت وافتخارخود و خانواده شان می روند؛امّا برای سربازجنگ نرم نه بنیاد شهیدی هست نه بنیاد جانبازی ونه پادگان وفرماندهی و توشه و پشتیبانی.
این سربازان هرروزبه تیغ قلم ها وزبان ها کشته می شوند وزنده می شوند؛ هر روز با انواع تهمت ها و تخریب شخصیّت ها و...ترورمی شوند؛ همچنان می ایستند ومی سوزند تا اسلام وانقلاب باقی بماند.
وقتی دشمن پنهان از نظر اکثریّت؛ عرصه را بر اینها تنگ تر می کند؛ برخلاف جنگ نظامی؛همه کنار می روند و تنهایش می گذارند تا ترکش ها فقط به اوبخورد؛هر کلمه ای از قلم و زبان این سربازان ترکشی برخود و گلوله توپی بردشمن است. او با دشمن وارد جنگ تن به تن می شود ولی فقط خود دشمن او را شناسایی می کند.
چون همه کاره جبهه، خودش هست و فرماندهانش خدا و ائمه علیهم السلام.
چون اکثر مردم به امورخود مشغولند و از دشمن غافل؛ لذا برای زخمی این جبهه مداوایی نیست. بعد از مرگ این شهداء، همچون مولایشان علی علیه السلام که عده ای بلندگوی دشمن شده وگفتند علی در مسجد چه می کرد، به اینها هم می گویند" کلاهبردار٬ متظاهربه دین داری٬ دروغگو٬بیمارروانی٬توهم٬ مال مردم خور٬بدبین٬سوءظنی٬آشوب گر٬ناسازگار٬جمع کردن ثروت کلان ازمال مردم وچماقدار و بی سواد و عقده ای و...و هرنوع نسبتی که با شیطان جلسه بگذارند وازشیاطین انسی هدایت شوند ٬ ولی عدّه ای دیگر که خود سربازهمین جبهه هستند، در فقدان سرباز گمنام و مظلوم، خون گریه می کنند وهمچون مولایشان درچاه ناله ودرد دل می کنند.
کم کم سنگر خالی این رزمنده خالی می ماند ولی خون شهید حقّ را نمایان می کند آن وقت همه با هم خون گریه می کنند، ولی افسوس امکان جبران زجرها ومداوای زخم هایشان نیست.
تاریخ اسلام پرازاین سربازان هست؛ برخی همچون مولایشان در دو جنگ شرکت داشتند.
تعداد سربازان و مهمّات و خطوط مقدم جبهه وخاکریزها و سنگرهای جنگ نرم را باید از دشمن و میزان رنج وعذاب شان را ازخدا پرسید٬ کسی دنبال روایت فتح نیست؛ رسانه ها از فتوحات این سربازان نمی پرسند و نمی گویند.
چون اینان را به عنوان سربازجنگ نرم نمی شناسند؛ فرماندهی ندارند و دیداری نیست چون عنوان دکتر و استاد حوزه و دانشگاه کنار اسم شان نیست و دنیا را با تمام زرق و برقش به هیچ می انگارند و پست و مقام و...، تنها اسمی است در خیال.
چون دشمن فضای تخریب وترور شخصیت را درداخل کشور چنان دراختیارگرفته که اگرچه عزّت اخروی دارند؛ ولی عزّت دنیوی ندارند در اوج مشکلات مادی و...هرلحظه به تیغ قلم وزبان کشته می شوند ولی بازاستخوان در گلو برای پایداری اسلام ومسلمین همچنان استقامت وانجام وظیفه می کنند.
چون این جنگ، نامرئی و فرهنگی و عقیدتی هست.
ولی ما همچنان ایستاده ایم
وظیفه هر مسلمان دفاع مقدّس در جنگ نرم؛ برای ساختن نظام اسلامی و زمینه سازی ظهور مهدی زهرا