به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

يا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آيد

بنشسته سر راهش ، شايد  ز سفر آيد

تا چند بنالم زار  شب تا سحر از هجرش

كوكب شِمُرم هر شب ، شايد كه سحر آيد

هر دم كه رخش بينم خواهم دگرش ديدن

بازش نگرم شايد يك بار دگر آيد

 از ديده نهان اما اندر دل من جايش

 او را طلبم هر شب شايد كه ز در آيد

با كس نتوانم گفت من راز درون خویش

كز درد غم هجرش دل را چه به سر آيد

مي سوزم و مي سازم از درد فراق اما

تير غم او بر دل افزون ز شمَر آيد

"حيران" به فغان تا کی با محنت و غم همدم

یارب نظری کان شاه از پرده بدر آید

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:53 PM

تسبیح اشک های سحر بی نتیجه نیست
در گریه دیده ایم اثر بی نتیجه نیست
باور کــنید آهِ جگر بی نتـــیجه نیست
این قدر باز ماندن در بی نتیــجه نیست
از انتـظار، پنجره ها باز می شوند
با نور چـشم تـو گره ها باز می شوند
تقـویم هـایمان هـمه زارند خــسته اند
این ابرها چگونه بـبارند خسـته اند
بی تو از این که جمـعه شمارند خسته اند
از برگ برگ خـود گـله دارند خسته اند
کارم غروب جمعه به اشکال خورده شد
دیدی هزار و سیصدمان سال خورده شد
نام تو می بـریم اگـر، قـــند می خوریم
پس ما به ردّ پـای تو پیـوند می خوریم
وقتی که ما به جان تو سوگند می خوریم
یعنی به دردِ لطف خـداوند می خوریم
مرحمتش گرفت گرفتار تـو شدیم
چله نشین لحظه ی دیدار تو شدیم
طرز نگاه تو به نظر جور دیگری است
خورشید از عنات این ذره پروری است
تکلیف ما اگر بپذیرید نوکری است
این چادری که خیمه زدیم ارث مادری است
ای آیه آیه آیه باران فاطمه
کوثرترین بیابان فاطمه
کاری که کرد عشق تو تقدیرمان نکرد
گریه برای دوری تو سیرمان نکرد
ما را ببخش این که غمت پیرمان نکرد
دست گناه امام زمان گیرمان نکرد
من دوست دارمت به امام رضا قسم
بر گریه های صبح و شب چشم شما قسم

 

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:53 PM

دلگیرم از زمانه بیا مهربان من

بر لب رسیده از غم ایّام، جان من

 

دنیا مرا به بند اسارت کشیده است

رنگ قفس شده همه‌ی آسمان من

 

عمرم به سر شد و نشدم آنچه خواستی

باران شرم می چکد از دیدگان من

 

عشّاق را به رنج و بلا آزموده‌اند

ای وای اگر «فراق» بود امتحان من

 

دستم بگیر تا نرود نوکرت ز دست

هجران تو ببین که بریده امان من

 

در عالم خیال شدم با تو همسفر

تعبیر شد اگر سحری، داستان من…

 

شبگرد فاطمه، شب جمعه برای تو

شب‌های چارشنبه‌ی هفته از آن من

 

«یک شب به خاطر سفر کربلای تو

یک شب به خاطر سفر جمکران من»

 

با خود ببر مرا سحر جمعه کربلا

تا تلّ زینبیه شوی روضه خوان من

 

با یک نگه برای دلم فتح باب کن

گردم فدائی تو، امام زمان من

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:50 PM

تا کی برای دیدن رویت دعا کنم؟

تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم؟

 

در پیشگاه قدس تو از خاک کمترم

بگذار خاک پای تو را توتیا کنم

 

امّید زندگانی من ، مهدی عزیز!

من آمدم به درگه تو التجا کنم

 

با این زبان الکن و این طبع نارسا

هر جا روم برای ظهورت دعا کنم

 

جبریل مفتخر به گدایی کوی توست

لایق نیَم  گدایی خود را صدا کنم

 

با نامه ای سیاه به درگاهت آمدم

شاید تو را ز آمدن خود رضا کنم

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:50 PM

  فریب ما مخور آقا دروغ میگوییم
   قسم به ام ابیها دروغ میگوییم


تمام چشم به راهی و انتظار و ظهور
     و ندبه های فرج را دروغ میگوییم


کدام گریه غربت،کدام اشک فراق
 قسم به حضرت زهرا دروغ میگوییم


دلی که مامن دنیاست،جای مولا نیست
   اسیر شهوت دنیاست، دروغ میگوییم


زبان سخن ز تو گوید ولی برای گناه
       به پیش چشم شما هم دروغ میگوییم


خلاصه ای گل نرگس کسی به فکر تو نیست
    و ما به وسعت دریا دروغ میگوییم

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:50 PM

بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد

دعا کبوتر عشق است وبال وپر دارد

بخوان دعای فرج را وعافیت بطلب

که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد

بخوان دعای فرج را ونا امید مباش

بهشت پاک اجابت هزار در دارد

بخوان دعای فرج را که صبج نزدیک است

خدای را شب یلدای غم سحردارد

بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال

مسافر دل ما نیت سفر دارد

بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا

زپشت پرده غیبت به ما نظر دارد

بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا

حجاب غیبت از آن روی ماه بر دارد

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:49 PM

در جمکران قلب من وقت خوش دیدار کو؟
وقت خوش دیدار آن ماه شب ده،چار کو؟
من روزه دار عشقم و من تشنه ی لعل لبش
وقت اذان عاشقی،هنگامه ی افطار کو؟
دیریست برده دل زمن،آن دلبر شیرین سخن
آن دلستان، آن دلربا، آن دلبر و دلدار کو؟
من از فراق روی او هستم اسیر دام غم
بر این اسیر دام غم، غم پرور و غمخوار کو؟
خواهم که راز خویش را افشا کنم، افشا کنم
این راز پنهان مانده را، آن محرم اسرار کو؟
او یوسف حسن است و من، هستم خریدار رخش
امّا به قدر قیمتش، ما را زر و دینار کو؟
گر چشم بگشایم دمی، مولا همیشه با من است
بهر تماشای رخش یک دیده ی بیدار کو؟
تنهای تنها مانده ام، از قافله جا مانده ام
از قافله جا مانده را، وقت خوش دیدار کو؟؟؟

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:48 PM

باز عصر جمعه شد ، گاه وعده ظهور


چشمهاي منتظر، جاده هاي بي عبور


باز در سكوت محض، آه مي كشم تو را


بغض هاي كهنه را، باز مي كنم مرور


آه پشت اين غروب شب نشسته در كمين


رجعتي دوباره كن، اي طلايه دار نور

 
كي به يمن مقدمت مي رسد بهار عشق


فصل سبز عاطفه، فصل شادي و سرور


با تو رفت از اين ديار، هر چه نام عشق داشت


باز با نگاه تو عشق مي كند ظهور

 
مي وزد نسيم عشق، از ديار آفتاب

 
مي رسد سوار سبز، از كرانه هاي دور

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:47 PM

در جمکران قلب من وقت خوش دیدار کو؟
وقت خوش دیدار آن ماه شب ده،چار کو؟
من روزه دار عشقم و من تشنه ی لعل لبش
وقت اذان عاشقی،هنگامه ی افطار کو؟
دیریست برده دل زمن،آن دلبر شیرین سخن
آن دلستان، آن دلربا، آن دلبر و دلدار کو؟
من از فراق روی او هستم اسیر دام غم
بر این اسیر دام غم، غم پرور و غمخوار کو؟
خواهم که راز خویش را افشا کنم، افشا کنم
این راز پنهان مانده را، آن محرم اسرار کو؟
او یوسف حسن است و من، هستم خریدار رخش
امّا به قدر قیمتش، ما را زر و دینار کو؟
گر چشم بگشایم دمی، مولا همیشه با من است
بهر تماشای رخش یک دیده ی بیدار کو؟
تنهای تنها مانده ام، از قافله جا مانده ام
از قافله جا مانده را، وقت خوش دیدار کو؟؟؟

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:47 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 155

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1735142
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث