مسئله رضایت از زندگی و شاد زیستن مقولهایی بسیار مهم و حساس در زندگی بشر بوده و الان که زندگیها رنگ و بوی واقعی خود را از دست داده و یک اسارت نامرئی و ناپیدا برای بشریت، به دست گردانندگان نظم نوین جهانی اتفاق افتاده است، بررسی این مسئله اهمیت ویژهای پیدا خواهدکرد.
رضایتمندی از زندگی مسئلهایی است درونی که باید انسان آن را از درون احساس کند و ربطی به میزان رفاه و آسایش مادی ندارد؛ مثلا اینطور نیست که هر کس رفاه و امکانات بیشتری در اختیار داشته باشد حتما از آرامش و رضایتمندی بیشتر در زندگی برخوردار است. چه بسیار افرادی را که با وجود داشتن امکانات فراوان باز هم از زندگیشان راضی نیستند و در مقابل آنها افرادی که با کمترین امکانات بیشترین احساس رضایت را از زندگی خود دارند .
باید باور داشت که عمده میزان رضایتمندی ما از زندگی، به نوع نگاه ما و باور ما نسبت به جهان پیرامون مان برمیگردد. تصور درست ما از دنیایی که در آن زندگی میکنیم برای ما مشخص میکند چه میزان از زندگیمان راضی هستیم و معیار را هر چیز دیگری غیر از این قرار بدهیم راه را به بیراهه رفتهایم.
مطابقت داشتن باورها و به تبع آن، خواستههای ما نسبت به دنیای اطرافمان با واقعیات دنیا، تلخیهای ظاهری دنیا را در کاممان شیرین میکند و ما را نسبت به اتفاقات واقعی اطرافمان رضایت مندتر میسازد.به طور مثال جوانی که واقعیتهای دنیای خود را به درستی درک کرده درصورتی که گزینه مورد نظر او برای ازدواج، با شخص دیگری ازدواج کرد به راحتی با این مسئله کنار میآید و میپذیرد که یک جواب مثبت فقط به یکی از خواستگاران تعلق میگیرد و این مستلزم جواب منفی به خواستگار دیگر میباشد.
نویسنده کتاب رضایت از زندگی درکتاب خود این مطلب را اینگونه بیان میکند که:"راه رضايت از زندگى و راز شاد زيستن ، فرار از واقعيتها و روى آوردن به تخيّلات و توهّمات نيست ؛ بايد دنيا را آنگونه كه هست ، شناخت . نگرش انسان به دنيا بايد نگرشى واقعبينانه و هماهنگ با واقعيتهاى آن باشد . بنابراين، وقتى صحبت از تفكر و نقش آن در نشاط و شادابى زندگى به ميان میآيد، منظور، تخيّل مثبت از زندگى نيست . براى رسيدن به احساس شادمانى ، لازم نيست واقعيتهاى گاه سخت و تلخ زندگى را انكار كنيم . با تفكر واقعگرا نيز مىتوان به شادمانى و رضامندى رسيد و بلكه شايد تنها راه ممكن همين باشد."[1]
ای کاشهای خارج از واقعیات دنیا، فقط میزان رضایتمندی فرد را نسبت به دنیا کاهش میدهد و عمده مشکلات جوامع کنونی در این است که تبلیغات پر زرق و برق اطرافشان در آنها تمناهایی را به وجود میآورد که آنها را هر چه بیشتر از قبل از دنیای واقعی اطرافشان دور میکند مثلا مناسبات زندگی یک بچه روستایی و یا یک ایرانی را به راحتی با ماهوارها و سایتهای انترنتی بر هم میزنند و فردی که تمام زندگیاش در زمین زراعی خود خلاصه میشده را در کوچه پس کوچه های آرزوهای زندگی مدرن و دور از واقع، گم میکنند. حال باید توجه داشت که برای یک کشاورز، مکانیزه کردن زمین زراعیاش یک آرزوی است که با واقعیتی که او در آن زندگی میکند مطابقت دارد در حالی که تبلیغات غربی آن چنان بلایی را بر سر این کشاورز میآورد که به راحتی دل از زمین خود بکند و با پول زمینش سریعتر و بدون زحمت خودش را به دنیای پر تجمل غربی برساند و همه اینها درحالیاست که با این کار ممکن است آینده نسل خود را به مخاطره بیندازد وآینده یک مملکت را از بین ببرد و چنگالهای استعمار را بر گرده خود بیشتر حس کند.
در جای دیگر نویسند این کتاب ارزشمند مینویسد:"واقعى شدن تفكّرات ، به واقعى شدن انتظارات منجر مىشود و همين امر ، كلانْ شرط شاد زيستن و رضایتمندى از زندگى است. "[2]
وقتی نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله میفرمایند:"الدنیا مزرعه الآخره"[3]یعنی ای انسان از همین آغازی که خودت را در این دنیا شناخته ایی واقعیت دنیا را بشناس و آن را بپذیر چرا که با شناخت و پذیرش واقعیات این دنیاست که میتوان به سعادت حقیقی و رضایتمندی از زندگی رسید.
و در جایی دیگر نیز میفرمایند:"لَو تَعلَمونَ مِنَ الدُّنيا ما أعلَمُ لاَستَراحَت أنفُسُكُم مِنها .[4]اگر از دنيا آنچه را من مىدانم ، شما هم مىدانستيد ، جانهاى شما از آن ، احساس راحتى مىكرد ."[2]و آنچه در ذهن پیامبر گرامی اسلام نسبت به دنیا شکل گرفته است دنیاییاست که مطابق با واقعیتهای حقیقی آن شکل گرفته است.[5]
----------------------------
پی نوشت ها:
1.کتاب رضایت از زندگی، ص17، نویسنده عباس پسندیده
2.همان، ص21.
3.عوالى اللآلى، ج1، ص267، ح66
4.شعب الايمان ، ج7 ، ص286 ، ح10330 ؛ المستدرك على الصحيحين ، ج3 ، ص728 ، ح6640 ؛ كنز العمّال ، ج3 ، ص194 ، ح61304.
5.با تاملی در کتاب رضایت از زندگی نوشته عباس پسندیده
ادامه مطلب