محور : سخنان اقتصادی - گردآورنده : نویسنده وبلاگ
(به امام گفتند كه مردم به دنيا دل بستهاند، معاويه با هدايا و پولهاى فراوان آنها را جذب مىكند شما هم از اموال عمومى به اشراف عرب و بزرگان قريش ببخش و از تقسيم مساوى بيت المال دست بردار تا به تو گرايش پيدا كنند)
آيا به من دستور مىدهيد براى پيروزى خود، از جور و ستم در باره امّت اسلامى كه بر آنها ولايت دارم، استفاده كنم؟
به خدا سوگند، تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پى هم طلوع و غروب مىكنند، هرگز چنين كارى نخواهم كرد! اگر اين اموال از خودم بود به گونهاى مساوى در ميان مردم تقسيم مىكردم تا چه رسد كه جزو اموال خداست! آگاه باشيد!
بخشيدن مال به آنها كه استحقاق ندارند، زياده روى و اسراف است، ممكن است در دنيا مقام بخشنده آن را بالا برد، امّا در آخرت پست خواهد كرد، در ميان مردم ممكن است گرامىاش بدارند، امّا در پيشگاه خدا خوار و ذليل است. كسى مالش را در راهى كه خدا اجازه نفرمود مصرف نكرد و به غير اهل آن نپرداخت جز آن كه خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستى آنها را متوجّه ديگرى ساخت، پس اگر روزى بلغزد و محتاج كمك آنان گردد، بدترين رفيق و سرزنش كنندهترين دوست خواهند بود.
نهج البلاغة-ترجمه دشتى
محور : سخنان اقتصادی - گردآورنده : نویسنده وبلاگ
نامه به كارگزاران بيت المال
از بنده خدا على امير مؤمنان به كارگزاران جمع آورى ماليات.
پس از ياد خدا و درود. همانا كسى كه از روز قيامت نترسد، زاد و توشهاى از پيش نخواهد فرستاد. بدانيد مسئوليّتى را كه به عهده گرفتهايد اندك امّا پاداش آن فراوان است، اگر براى آنچه كه خدا نهى كرد «مانند ستمكارى و دشمنى» كيفرى نبود. براى رسيدن به پاداش در ترك آن نيز عذرى وجود نداشت، در روابط خود با مردم انصاف داشته باشيد، و در بر آوردن نيازهايشان شكيبا باشيد. همانا شما خزانهداران مردم. و نمايندگان ملّت،
و سفيران پيشوايان هستيد، هرگز كسى را از نيازمندى او باز نداريد، و از خواستههاى مشروعش محروم نسازيد، و براى گرفتن ماليات از مردم، لباسهاى تابستانى يا زمستانى، و مركب سوارى، و برده كارى او را نفروشيد، و براى گرفتن درهمى، كسى را با تازيانه نزنيد، و به مال كسى «نمازگزار باشد، يا غير مسلمانى كه در پناه اسلام است» «1» دست اندازى نكنيد، جز اسب يا اسلحهاى كه براى تجاوز به مسلمانها به كار گرفته مىشود.
زيرا براى مسلمان جايز نيست آنها را در اختيار دشمنان اسلام بگذارد، تا نيرومندتر از سپاه اسلام گردند.
از پند دادن به نفس خويش هيچ گونه كوتاهى نداشته، از خوشرفتارى با سپاهيان، و كمك به رعايا، و تقويت دين خدا، غفلت نكنيد، و آنچه در راه خدا بر شما واجب است انجام دهيد. همانا خداى سبحان از ما و شما خواسته است كه در شكرگزارى كوشا بوده، و با تمام قدرت او را يارى كنيم، «و نيرويى جز از جانب خدا نيست».
نهج البلاغة-ترجمه دشتى
محور : سخنان اقتصادی - گردآورنده : نویسنده وبلاگ
(پس از بازگشت از جنگ صفّين اين وصيّت نامه اقتصادى را در 20 جمادى الاوّل سال 37 هجرى نوشت)
1 وصيّت اقتصادى نسبت به اموال شخصى
اين دستورى است كه بنده خدا على بن ابى طالب، امير مؤمنان نسبت به اموال شخصى خود، براى خشنودى خدا، داده است، تا خداوند با آن به بهشتش در آورد، و آسودهاش گرداند.
[قسمتى از اين نامه است] همانا سرپرستى اين اموال بر عهده فرزندم حسن بن على است، آنگونه كه رواست از آن مصرف نمايد، و از آن انفاق كند، اگر براى حسن حادثهاى رخ داد و حسين زنده بود، سرپرستى آن را پس از برادرش بر عهده گيرد، و كار او را تداوم بخشد.
پسران فاطمه از اين اموال به همان مقدار سهم دارند كه ديگر پسران على خواهند داشت، من سرپرستى اموالم را به پسران فاطمه واگذاردم، تا خشنودى خدا، و نزديك شدن به رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و بزرگ داشت حرمت او، و احترام پيوند خويشاوندى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فراهم آورم.
2 ضرورت حفظ اموال
و با كسى كه اين اموال در دست اوست شرط مىكنم كه اصل مال را حفظ كرده تنها از ميوه و درآمدش بخورند و انفاق كنند، و هرگز نهالهاى درخت خرما را نفروشند، تا همه اين سرزمين يك پارچه به گونهاى زير درختان خرما قرار گيرد كه راه يافتن در آن دشوار باشد.
و زنان غير عقدى من كه با آنها بودم و صاحب فرزند يا حامله مىباشند «1»، پس از تولّد فرزند، فرزند خود را برگيرد كه بهره او باشد، و اگر فرزندش بميرد، ما در آزاد است، و كنيز بودن از او برداشته شده، و آزادى خويش را باز يابد.
( «ودّية» بمعنى نهال خرما، و جمع آن «ودىّ» بر وزن «علىّ» مىباشد، و جمله امام نسبت به درختان
«حتّى تشكل ارضها غراسا» از فصيحترين سخنان است يعنى زمين پر درخت شود كه چيزى جز درختان به چشم نيايند)
نهج البلاغة-ترجمه دشتى
محور : سخنان اقتصادی - گردآورنده : نویسنده وبلاگ
خدايا آبرويم را با بى نيازى نگهدار، و با تنگدستى شخصيّت مرا لكّه دار مفرما، كه از روزى خواران تو روزى خواهم، و از بدكاران عفو و بخشش طلبم! مرا در ستودن آن كس كه به من عطايى فرمود موفّق فرما، و در نكوهش آن كس كه از من دريغ داشت آزمايش فرما، در صورتى كه در پشت پرده، اختيار هر بخشش و دريغى در دست تو است و تو بر همه چيز توانايى.
نهج البلاغة-ترجمه دشتى
محور : سخنان اقتصادی - گردآورنده : نویسنده وبلاگ
(در باره اموال فراوان بيت المال كه عثمان به بعضى از خويشاوندان خود بخشيده بود. ابن عباس مىگويد: روز دوّم خلافت در سال 35 هجرى اين سخنرانى را ايراد فرمود.)
به خدا سوگند، بيت المال تاراج شده را هر كجا كه بيابم به صاحبان اصلى آن باز مىگردانم، گر چه با آن ازدواج كرده، يا كنيزانى خريده باشند، زيرا در عدالت گشايش براى عموم است، و آن كس كه عدالت بر او گران آيد، تحمّل ستم براى او سختتر است.
نهج البلاغة- ترجمه دشتى
محور : سخنان اقتصادی - گردآورنده : نویسنده وبلاگ
هر گاه انسان طلبى دارد كه نمیداند وصول مىشود يا نه، پس از دريافت آن واجب است زكات آن را براى سالى كه گذشته، بپردازد.
مىگويم: (بنا بر اين «دين ظنون» آن است كه طلب كار نمىداند آيا مىتواند از بدهكار وصول كند يا نه؟ گويا طلب كار در حال ظنّ و گمان است، گاهى اميد دارد كه بتواند آن را بستاند، و گاهى اميد دارد كه بتواند آن را بستاند، و گاهى نه، اين از فصيحترين سخنان است، همچنين هر كارى كه طالب آن هستى و نمىدانى در چه موضعى نسبت به آن خواهى بود، آن را «ظنون» گويند. و گفته اعشى شاعر عرب از همين باب است، آنجا كه مىگويد: «چاهى كه معلوم نيست آب دارد يا نه، و از محلى كه باران گير باشد دور است، نمىشود آن را همچون فرات، كه پر از آب است، و كشتى و شناگر ماهر را از پا در مىآورد، قرار داد» «جدّ» چاه قديمى بيابانى را گويند، و ظنون آن است كه معلوم نيست آب دارد يا نه).
نهج البلاغة-ترجمه دشتى - بخش حكمتهاى شگفتىآور از سخنان امير المؤمنين عليه السلام
محور : سخنان اقتصادی - گردآورنده : نویسنده وبلاگ
(اين سخنرانى در آستانه يكى از جنگها ايراد شد) همواره يارانش را به آن سفارش مىكرد:
همانا پرداخت زكات و اقامه نماز، عامل نزديك شدن مسلمانان به خداست، پس آن كس كه زكات را با رضايت خاطر بپردازد، كفّاره گناهان او مىشود، و باز دارنده و نگهدارنده انسان از آتش جهنّم است، پس نبايد به آنچه پرداخته با نظر حسرت نگاه كند، و براى پرداخت زكات افسوس خورد، زيرا آن كس كه زكات را از روى رغبت نپردازد، و انتظار بهتر از آنچه را پرداخته داشته باشد، به سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نادان است، و پاداش او اندك، و عمل او تباه و هميشه پشيمان خواهد بود.
نهج البلاغة-ترجمه دشتى
محور : سخنان اقتصادی - گردآورنده : نویسنده وبلاگ
و درود خدا بر او، فرمود: آن كس كه با دست كوتاه ببخشد، از دستى بلند پاداش گيرد.
مىگويم: (معنى سخن اين است كه آنچه انسان از اموال خود در راه خير و نيكى انفاق مىكند، هر چند كم باشد، خداوند پاداش او را بسيار مىدهد، و منظور از «دو دست» در اينجا دو نعمت است، كه امام عليه السّلام بين نعمت پروردگار، و نعمت از ناحيه انسان، را با كوتاهى و بلندى فرق گذاشته است كه نعمت و بخشش از ناحيه بنده را كوتاه، و از ناحيه خداوند را بلند قرار داده است، بدان جهت كه نعمت خدا هميشگى و چند برابر نعمت مخلوق است، چرا كه نعمت خداوند اصل و اساس تمام نعمتها است، بنا بر اين تمام نعمتها به نعمتهاى خدا باز مىگردد، و از آن سرچشمه مىگيرد).
نهج البلاغة-ترجمه دشتى