تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:47 PM | نویسنده : قاسمعلی
انديشه (ايده) كسب و كار (Idea To Business)
شروع كسب و كار يكي از جالبترين عملكردهايي است كه يك فرد ميتواند داشته باشد. بيش از ده ميليون نفر هر ساله كسب و كاري را آغاز ميكنند و در نتيجه بيش از سه ميليون كسب و كار كوچك هر ساله ايجاد ميشود. كارآفريني مزاياي متعددي دارد و در نتيجه رقابت در اين حيطه نيز بسيار است. درك ابعاد اين رقابت و طرح كسب و كار دقيق و كارا ميتواند منجر به شروع يك كسب و كار موفق شود. آيا عملكرد شما ازين مراحل تبعيت ميكند؟ سعي كنيد آنچه را كه ديگران انجام ميدهند، بررسي كنيد تا به چگونگي شروع كار پي ببريد.
سنجش ميزان آمادگي براي شروع كسب و كار
با وجود اينكه كارآفريني ميتواند منجر به موفقيتهاي زيادي شود اما شما بايد آماده و حاضر باشيد. حتما زماني را صرف تشخيص آمادگي خود براي شروع كسب و كار كنيد.
- آيا كارآفريني براي شما مناسب است؟
- آيا قادريد تشكيلات اقتصادي خود را كنترل كنيد؟
- در كسب و كار هيچ تضمين و گارانتي وجود ندارد، اما ميتوانيد با طرح يك نقشه مناسب و بررسي دقيق آن شانس موفقيت خود را افزايش دهيد.
- در ابتدا نقاط ضعف و قوت خود را به عنوان يك دارنده كسب و كار مورد ارزيابي قرار دهيد. با دقت به پرسشهاي زير توجه كنيد:
- آيا شما تازه كار هستيد؟
- البته اين به خود شما بستگي دارد كه چگونه پروژه هاي خود را ارتقا دهيد، زمان را تنظيم كنيد و به جزئيات توجه داشته باشيد.
- با شخصيتهاي متفاوت چگونه برخورد ميكنيد؟
- صاحبان كسب و كار نيازمند توسعه روابط كاري با افراد زيادي از جمله مصرف كنندگان، فروشندگان، كارمندان، بانكداران و افراد حرفه اي مانند وكلا، حسلبداران و مشاوران هستند. آيا شما ميتوانيد با يك مشتري مصر، يك فروشنده غير قابل اعتماد و يا يك كارمند بدخلق سر و كار داشته باشيد؟
- چگونه تصميم گيري انجام ميدهيد؟
- صاحبان كسب و كار كوچك نيازمند تصميم گيريهاي سريع و پايدار هستند.
آيا داراي استقامت روحي و جسمي كافي براي شروع و راه اندازي يك كسب و كار هستيد؟
داشتن يك كسب و كار جالب و مفيد اما در عين حال طاقت فرسا است. آيا ميتوانيد هفت روز هفته
وزي دوازده ساعت فعاليت و كار داشته باشيد؟
چگونه برنامه ريزي و سازماندهي ميكنيد؟
تحقيقات نشان ميدهيد كه طرحهاي ضعيف عامل شكست در كار ميشوند. سازماندهي موثر مالي و برنامه ريزي دقيق در توليد ميتواند از هرگونه ورشكستگي جلوگيري كند.
آيا گامهاي شما به ميزان كافي مستحكم است؟
ايجتد يك كسب و كار ممكن است شما را از لحاظ روحي خسته كند. بيشتر صاحبان كسب و كار از قبول اين همه مسئوليت سنگين به سرعت خسته و دلسرد ميشوند. انگيزه قوي در حفظ و بقاي كار به شما كمك ميكند.
كسب و كار شما چگونه بر روابط كاري شما اثر ميگذارد؟
اولين سالهاي شروع كسب و كار ممكن است بر خانواده فشارهايي را وارد كند. اين موضوع حائز اهميت است كه افراد خانواده بدانند چه انتظاري دارند و شما بايد كاملا مطئن باشيد كه آنها در طول اين زمان شما را حمايت ميكنند. تا زمانيكه كسب و كار شما سود آور شود ممكن است با مشكلات مالي بسياري مواجه شويد كه چند ماه يا سال به طول انجامد. آيا شما قادريد خود را با استاندلردهاي پايينتر زندگي تطبيق دهيد؟
چند نكته:
دلايل زيادي وجود دارد كه نتوانيد كار خود را شروع كنيد، اما براي يك فرد توانمند، مزاياي امتيازات داشتن يك كسب و كار به خطرات موجود در آن مي ارزد :
· مدير خود هستيد.
· كار سخت و طولاني مزايايي براي شما دارد و سود آن به جاي آنكه نصيب شخص ديگري شود به شما ميرسد.
· بدست آوردن پول و رشد كاري بسيار لذت بخش است.
· اقدام به كار مخاطره آميز ميتواند جذاب و نيازمند جسارت بالائي باشد
. ايجاد يك كسب و كار هميشه منجر به يادگيري ميشود.
دلايل شكست يك كسب و كار
- چرا يك كسب و كار با خطر شكست مواجه است؟
- موفقيت در كسب و كار هيچگاه بصورت خودبخودي ويا بر اساس شانس نيست و همانطور كه گفته شد اين موفقيت اصولا به سازمان دهي و بصيرت فرد راه انداز كسب و كار بستگي دارد و تضميني براي آن وجود ندارد.
- شروع يك كسب و كار هميشه ريسك پذير است و شانس موفقيت اندك ميباشد. بنابر گزارش اداره كسب و كارهاي كوچك در آمريكا (SBA) بيش از 50% كسب و كارهاي كوچك در سالهاي اول با شكست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بين ميروند.
- Michael Ames در كتاب خود به نام "كنترل كسب و كار كوچك" دلايل زير را براي شكست اين نوع كسب و كارها بيان كرده است:
1. عدم وجود تجربه
2. نداشتن سرمايه كافي
3. نداشتن جايگاهي مناسب
4. عدم وجود كنترل قوي
5. سرمايه گذاري بيش از اندازه در دارائيهاي ثابت
6. قراردادهاي اعتباري ضعيف
7. استفاده شخصي از سرمايه هاي تجاري
8. رشد بدون انتظار
Gustav Berle دو دليل ديگر در كتاب خود بنام "كسب و كار را خود بر عهده بگيريد" به اين دلايل اضافه ميكند:
1. رقابت
2. فروش پائين
يك عامل ديگر در خصوص شكست كسب و كار:
با بيان اين موارد قصد ترساندن شما را نداريم بلكه ميخواهيم شما را براي مسير پر فراز و نشيبي كه در پيش داريد آماده كنيم. ناچيز پنداشتن مشكلات شروع يك كسب و كار يكي از بزرگترين موانع كارآفريني است. در هر صورت اگر صبور باشيد و به سختي كار كنيد به موفقيت دست مي يابيد.
يافتن يك راهنما
هيچ گاه فكر نكنيد كه به تنهايي قادريد كارها را انجام دهيد. يكي از بهترين روشها براي به اصطلاح عايف بناي در برابر هر گونه شكست يك راهنما است. شخصي كه داراي تجربيات مرتبط با كسب و كار است، ميتواند شما را در اين امر راهنمايي كند.

برگرفته ازسایت: کارآفرین ها

 




نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:47 PM | نویسنده : قاسمعلی
چرا یک کسب و کار با خطر شکست مواجه است؟
موفقیت در کسب و کار هیچگاه بصورت خودبخودی ویا بر اساس شانس نیست و همانطور که گفته شد این موفقیت اصولا به سازمان دهی و بصیرت فرد راه انداز کسب و کار بستگی دارد و تضمینی برای آن وجود ندارد .

شروع یک کسب و کار همیشه ریسک پذیر است و شانس موفقیت اندک می باشد. بنابر گزارش اداره کسب و کارهای کوچک در آمریکا (SBA) بیش از 50% کسب و کارهای کوچک در سالهای اول با شکست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بین میروند .


Michael Ames در کتاب خود به نام "کنترل کسب و کار کوچک" دلایل زیر را برای شکست این نوع کسب و کارها بیان کرده است :


1. عدم وجود تجربه


2. نداشتن سرمایه کافی


3. نداشتن جایگاهی مناسب


4. عدم وجود کنترل قوی


5. سرمایه گذاری بیش از اندازه در دارائیهای ثابت


6. قراردادهای اعتباری ضعیف


7. استفاده شخصی از سرمایه های تجاری


8. رشد بدون انتظار


Gustav Berle دو دلیل دیگر در کتاب خود بنام "کسب و کار را خود بر عهده بگیرید" به این دلایل اضافه میکند :


1. رقابت


2. فروش پائین


یک عامل دیگر در خصوص شکست کسب و کار :


با بیان این موارد قصد ترساندن شما را نداریم بلکه می خواهیم شما را برای مسیر پر فراز و نشیبی که در پیش دارید آماده کنیم. ناچیز پنداشتن مشکلات شروع یک کسب و کار یکی از بزرگترین موانع کارآفرینی است. در هر صورت اگر صبور باشید و به سختی کار کنید به موفقیت دست می یابید .



برگرفته از سایت :کسب و کار




نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:47 PM | نویسنده : قاسمعلی
اگر بخواهیم درباره اصول بازاریابی صحبت کنیم، بلافاصله مبانی ونکاتی خاص به ذهنمان می‌آیند که بسیار درباره‌شان شنیده‌ایم یا در کسب و کارمان به کار برده‌ایم. شناسایی بازار هدف، تبلیغات گسترده، بهره‌گیری از توصیه‌های مشاوران و مربیان بازاریابی و کسب و کار به همراه مدیریت منابع مالی، از این دست نکات هستند. ولی در این بین جزییات‌ریزی هم وجود دارند که می‌توان آن‌ها را زیرمجموعه‌ای از اصول پایه و کلی دانست. ظرایف مزبور در متن قواعد اصلی جای گرفته‌اند و بسیاری اوقات از نظرها پنهان می‌مانند. بازاریابان متعددی از آنها غافل شده علی‌رغم تدوین طرحی مناسب و مطابق با اصول پایه، موفق نمی‌شوند.در این‌جا بعضی از مهمترینشان را خواهیم آورد:
1- بازار کسب و کار مدام در حال تغییر است و عده‌ای از کسب و کارها هستند که از این دگرگونی‌ها بسیار متاثر شده تا مرز فروپاشی پیش رفته، گاه مجبور می‌شوند از ادامه راه منصرف شوند. یکی از تاکتیک‌های مقاومت در مقابل تغییر و تحولات بازار، بهره‌گیری از روش‌های متعدد بازاریابی و عرضه چند محصول و چند نوع خدمات است. زمانی که یکی از کالاها و خدمات شما فروش نرود و بازارش کساد باشد، گزینه یا گزینه‌های دیگری هم هستند که کسب و کارتان را نجات دهند. این نکته در مورد روش‌های بازاریابی هم بدین ترتیب صدق می‌کن

2- جذب مشتری جدید مهم است ولی آن کسی که می‌تواند هم خودش مشتری جدید باشد و هم مشتریان احتمالی را جلب نماید، همین مشتری و خریدار کنونی است. همواره با آنها در تماس باشید و با تهیه فرآورده‌های جدید و عرضه خدمات نوین، یک بار دیگر مشتری جدید خلق کنید. به علاوه رضایتمندی و خرسندی این‌ها، پروسه قدرتمند تبلیغات کلامی و دهان به دهان مشتریان را به کار می‌اندازد.


3- اغراق را کنار بگذارید و به هیچ وجه اعداد و ارقام و نتایج شگفت‌انگیز اعلام نکنید- حتی اگر درست باشند. وقتی که مردم این نتایج را بشنوند، تردید پیدا می‌کنند و آن‌ها را دروغ می‌پندارند. شک و تردید مشتریان بالقوه هم یعنی کاهش فروش.


4- زمانی که می‌خواهید اعداد و ارقامی اعلام کنید، صورت اعشاری را به کار بگیرید. مثلا عبارت «مشتریان ما توانستند 7/27 درصد از حقوق ماهیانه‌شان را پس‌انداز کنند که ...» از جمله «مشتریان ما توانستند 20 درصد از ...» باور پذیرتر است. اعشار حکایت از دقت دارند. حتی اگر نتیجه محاسبات شما همان 20 درصد است، باز هم این عدد را به کار نبرید. وقتی که خریداران و مشتریان بالقوه رقمی اعشاری را می‌بینند، این‌طور به ذهنشان می‌آید که این شرکت برای مشتریانش ارزش قایل بوده نتایج کارهای خودشان و سود و زیان مشتریانش را به دقت محاسبه و بررسی کرده است.


5- هر کسب و کاری محصولات و خدماتش را به مشتریان هدف عرضه می‌کند تاخریداران کسب و کارش را جذب نماید. ولی همه آن‌ها موفق نشده به فروش دلخواه و لازم نمی‌رسند. زمانی عرضه یک کالا و خدمات به خرید آن تبدیل می‌شود که مشتری نتواند مقابل آن تاب بیاورد و مقاومت کند. «تخفیف» کلیدی است که می‌تواند معمای بسیاری از عرضه‌های ناموفق را حل کند. وقتی که شما بسته‌ای از محصولاتتان را با قیمتی پایین‌تر از مجموع قیمت‌های آنان، ارائه می‌کنید، مشتری سخت علاقه‌مند شده امکان این که از شما خرید کند بالا می‌رود. تخفیف و قیمت پایین، وجود چند کالای مکمل در یک بسته و هدیه‌ای کوچک به عنوان تشکر از خرید، انگیزه‌های نیرومندی برای مشتری بالقوه هستند تا کیف پولش را باز کند و این بسته «فوق‌العاده» را به خانه ببرد.


6- اگر حلقه‌هایی از عرضه‌های مکمل را پشت سرهم عرضه کنید، خالی از فایده نخواهد بود. سری اول از عرضه یک کالا و خدمات که با تخفیف و مزایایی ویژه ارائه می‌شود، تا روز و تاریخ معینی ادامه خواهد داشت. پس از آن رشته دیگری از کالا و خدمات متفاوتی که با محصولات قبلی مرتبط است. این دوره هم در بازه زمانی مشخصی جریان خواهد داشت. مشتریانی در دوره نخست هم خرید کرده‌اند، از تخفیف بیشتری برخوردار خواهند شد، این روند همچنان ادامه خواهد داشت. به این ترتیب کارتان راحتتر خواهد شد. نیازی به ابداع کالا و خدمات جدید نخواهید داشت، هم مشتریان کنونی را حفظ می‌کنید و هم مشتریان بالقوه را به خریدار.


7- در مطالعات و مقالات بازاریابی همواره از «بازار هدف» صحبت می‌شود و بر اهمیت انتخاب درست و مناسب آن تاکید بسیار دارند. ممکن است که شما بازار هدفی انتخاب نموده باشید و حتی مشتریان بالقوه زیادی هم به کسب و کارتان علاقه نشان دهند ولی بزرگترین مشکل اینست که آن‌ها نمی‌توانند چیزی بخرند چون پول کافی ندارند! این نشان می‌دهد که بازار هدف را درست انتخاب نکرده‌اید. علاقه و توجه و نیاز مشتریان احتمالی وقتی کارساز خواهد شد که آن‌ها توان مالی خرید را داشته باشند.


8- اگر می‌خواهید برنده باشید باید متمایز باشید. مشتریان کسب و کاری را انتخاب می‌کنند که با دیگرانی که اطراف خود می‌بینند، فرق داشته باشند، تفاوت در قیمت، کیفیت کالا، شیوه عرضه خدمات، نحوه پرداخت، وجود سرویس‌ تحویل کالا، خدمات پس از فروش، سیستم پاسخگوی تلفنی و گارانتی از فاکتورهایی هستند که می‌توانند مشتری بالقوه را از فروشگاه رقیب به سوی شما بکشاند و برعکس.


9- پیام‌های تبلیغاتی، ایمیل‌های پاسخ به مراجعان، کارت پستال‌هایی که برایشان می‌فرستید و پیام‌های تبریک مناسبت‌های خاص و آگهی‌های بازاریابی، برای علاقه‌مند کردن مشتریان به کار می‌روند. اگر مشتری حس کند که این گفته‌ها فقط برای «او» نوشته‌ شده‌اند و این اوست که برای این کسب و کار مهم است، بیشتر علاقه‌مند خواهد شد. یک متن رسمی که فقط اطلاعات داده باشد، تاثیری به مراتب کمتر خواهد داشت. بنابراین می‌توانید قدری از چهارچوب قواعد رسمی نگارش پافراتر بگذارید و به شیوه‌ای شخصی‌‌تر بنویسید.


10- پروسه‌های بازاریابی و تبلیغاتی هرگز دربار اول جواب نمی‌دهند. چرا که ممکن است روش اشتباهی در پیش گرفته باشید یا بدتر از آن بازار هدفتان نادرست باشد. یا رقیبان خیلی از شما قویتر باشند وباید مدت‌ها به سختی تلاش کنید تا به خواسته‌ تان برسید. یکی از روش‌های پیگیری اینست که نام و نشانی ایمیل یا آدرس پستی مشتریان بالقوه‌ای که در ‌ابتدا با ‌آنها ارتباط برقرار کردید را ثبت کرده با آنها در تماس باشید. امتیازات، تخفیف‌ها، کالاها و خدمات جدید و گارانتی و... را به آنها معرفی کنید. در فواصل زمانی منظمی خود را به این مشتریان بالقوه نشان داده ناامید نشوید. پشتکار و دقت و صبر، از مشخصات برجسته یک بازاریاب موفق است.


مترجم: مجتبی صنیعی


برگرفته از: marketing-07.blogfa.com



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:47 PM | نویسنده : قاسمعلی
هر کسب و کاری نیازمند انواع مختلف امور مالی است. یک تجارت موفق از سرمایه کافی نشات می‌گیرد. در اینجا چالشهای زیادی وجود دارد ، اما منابع زیادی نیز برای کمک شما در دسترس است.
حسابداری و امور مالی کلی
هزینه‌های شروع کار
برای هزینه‌های اولیه کسب و کار خود برنامه‌ریزی کنید.
هر کسب و کار متفاوت است و دارای نقدینگی خاص خود است که در مراحل متفاوت توسعه مورد نیاز می‌شود ، بنابراین هیچ روش کلی برای ارزیابی هزینه‌های شروع وجود ندارد. بعضی کسب و کارها با یک بودجه محدود نیز می‌تواند شروع شود ، در حالیکه سایرین ممکن است نیازمند سرمایه‌گذاری عظیم باشد. اما نکته مهم این است که آیا شما دارای پول کافی برای شروع کار و به اصطلاح ریسک هستید.
برای شناسایی هزینه‌های شروع ، باید همه هزینه‌های تجاری را در مراحل اولیه تخمین زنید. بعضی از این هزینه‌ها یک بار است ، مانند هزینه ثبت شرکت و بهای خرید یک مکان. اما بعضی از هزینه‌ها بصورت مستمر است مانند بیمه ، مصارف عمومی ( برق و تلفن ) و غیره.
با برآورد این هزینه‌ها فکر کنید که آیا ضروری هستند. یک بودجه واقعی برای شروع باید شامل عناصر می‌باشد که برای شروع کسب و کار لازم است. این هزینه‌ها به دو بخش مجزا تقسیم می‌شوند: هزینه‌های ثابت ( هوایی‌ ) و متغیر ( مربوط به فروش ). هزینه‌های ثابت شامل مشخصه‌هایی مانند اجاره ماهانه ، برق و تلفن و بیمه و هزینه‌های امور اجرایی است. هزینه‌های متغیر شامل خرید ، بسته‌بندی ، کمسیون فروش و هزینه‌های مربوط به فروش مستقیم یک محصول است.
کارآفرین روش برای محاسبه هزینه‌های شروع استفاده از یک برگه گزارش کار است که مشخصه‌های هزینه‌های متفاوت را فهرست‌بندی کرده است.
اینکه چه مقدار هزینه لازم است، بستگی به نوع کسب و کارتان دارد. بسیاری از کسب و کارهای خانگی را می توان با هزینه ای خیلی ناچیز شروع کرد. بالطبع کسب و کارهای بزرگتر هزینه های بیشتری در بر خواهد داشت. فکر خوبی است که یک لیست جامع از تمام هزینه های پیش بینی شده داشته باشید و سپس یک گردش وجوه برای 12 ماه تهیه کنید.

برگرفته از سایت:مرکز کار آفرینی دانشگاه صنعتی امیر کبیر

 




نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:46 PM | نویسنده : قاسمعلی
فرصت‌های کسب وکار، باعث ورود چالش‌های جدید به حیطه‌ی فناوری اطلاعات شده است و مدیران بخش‌های فناوری اطلاعات همواره باید آماده‌ی روبه‌رویی با تغییرات و دگرگونی‌های کسب وکار و هم‌چنین محیط پیرامون باشند.آن چه که در کسب و کار قطعی، حتمی و مسلم است، تغییرات است.
مدیران فناوری اطلاعات وظیفه دارند، خدمات قابل اعتماد منطبق با تغییرات محیط کسب و کار را ارایه‌ و هدایت کنند و باید توانایی کنترل تکنولوژی‌های در حال تغییر و هم‌چنین تنظیم فهرست الویت‌های کاری منطبق با شرایط روز کسب و کار را داشته باشند.
مدیران فناوری اطلاعات برای به دست آوردن جای‌گاهی شایسته در گروه‌های طراز اول کسب و کار، باید بتوانند “ارزش“ را علاوه بر فناوری، از فراسوی سازمان نیز کسب کنند.
صنعت IT در طول چند سال اخیر جهش فوق العاده‌ای داشته است و فراسوی وظایف تکنولوژیکی، زمینه‌های مختلفی از دنیای کسب و کار را تسخیر کرده است.
رشد صنعت IT ، گسترش محدوده‌ی وظایف این بخش و انعطاف‌پذیری آن، این فرصت را فراهم کرده است که برای نمونه، کاربران و عرضه‌کنندگان به راحتی بر سر قیمت‌ها مذاکره و چانه‌زنی کنند؛ یا به عنوان نمونه ای دیگر، این صنعت کارکنان خود را در سمت‌های خود ابقا کرده و حتی مجبور به استخدام کارکنان جدید، با نرخ‌های بسیار معقول، شده است. ‏ ‎‍ }
در حالی که در بسیاری از زمینه‌های کسب و کار، شاهد کاهش اجباری هزینه‌ها و یا محدود کردن طرح‌های بلند مدت هستیم.
حتی در بخش‌هایی که مشکلات کم‌تری داشته و در حال رشد بوده‌اند، توجه ویژه‌ای به سرمایه‌گذاری در بخشIT می‌شود. با این حال، تجارت الکترونیک (e-business ) به بخش مهم و جدانشدنی فرآیندهای کسب و کار درون سازمانی تبدیل شده است.
زمان رشد
محدوده‌ی کسب و کارهای مختلف مدام در حال گسترش است و در نتیجه ”توزیع بیشتر" کالا و خدمات با چالش رو به روست، اما افزایش منابع و هم‌چنین بازار فروشندگان محدود خواهد بود که البته بسیار باب میل عرضه‌کنندگان کالاها و خدمات است.
در این میانه، بخش عمومی (Public Sector ) که هم‌چنان دوران رشد را تجربه می کند، تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. به عنوان نمونه در شرکت Mori شاهد رشد مستمر بخش‌های عمومی هستیم که با گسترش و رشد کسب و کار در بخش‌های خصوصی کلیدی، شامل تکنولوژی ارتباطات از راه دور (Telecoms )، فناوری اطلاعات (IT )، خدمات کسب و کار و هم‌چنین منابع انسانی هماهنگی مناسبی دارد. آشنایی با فناوری و در جریان اوضاع و احوال تکنولوژی روز بودن مستلزم در اختیار داشتن یک گروه تحقیق و مشاوران حرفه‌ای خوب است، اما به طور سنتی یکی از همان مدیران همه فن حریف IT مبتنی بر تکنولوژی را هم نیاز دارد. بیشتر تغییرات تکنولوژی در سال‌های اخیر به وسیله‌ی عرضه کنندگان صورت گرفته است، اما مزیت قابل توجه یا با اهمیتی نداشته است. بیشتر عملیات‌های اصلی “به روزرسانی “ ( Upgrade ) گران اما بی‌تاثیر بوده است. وظیفه‌ی مدیر IT تشخیص مناسب‌ترین زمان برای ایجاد تغییرات است. در دورانی که به IT بهای کمی داده می‌شد و هزینه‌های بخش IT ناچیز بود، شرکت‌ها سعی می‌کردند بودجه محدود فناوری اطلاعات را به عرضه‌کنندگان خارج از سازمان بپردازند. مقاله‌های بحث برانگیزی مانند "IT مقوله با اهمیتی نیست" نوشته Nicholas Carr در نشریه‌ی Harvard Business مدیران رده بالا را تشویق می‌کرد تا بخش IT را در پدید آوردن موقعیت‌های رقابتی ناتوان بینگارند و مجبور شوند که این ناتوانی را به وسیله‌ی عناصر خارج از سازمان جبران کنند.
مفهوم محاسبه‌ی "مطلوبیت " یا "میزان تقاضا " از این مدل پیروی می کند. “برون سپاری“یا هدایت پروژه‌ها به وسیله‌ی متخصصان خارج از سازمان، گزینه‌ه‌هایی هستند که نیاز به تمرکز و توجه جدی دارند، اما به این معنی نیست که در همه موارد و شرایط، کاربردی هستند. در هر حال مشکل پیش رو، متقاعد کردن کسب و کارها به ارزش سرمایه‌گذاری در بخش IT است.
(Open Source )
Open Source معضل دیگری است که مدیران IT را تهدید می کند، البته در پی یک آلترناتیو به ظاهر کم‌هزینه، ابزارهایی وجود دارند که بسیار باارزش هستند، اما در بعضی شرایط در حد قمار خطرناک هستند.
گرچه ممکن است نسبت به جاه‌طلبی‌های شرکت مایکروسافت احساس بدی داشته باشیم یا حتی به اهدافش شک کنیم، آن‌هایی که حافظه‌ی خوبی دارند، می‌توانند روزهایی را به یاد آورند که بیشتر سیستم‌های عامل، انحصاری و دارای حقوق مالکیت بود و سیستم‌های به ظاهر باز، از نسخه‌های گوناگون و ناسازگار Unix تشکیل می‌شد.
در طول 12 تا 18 ماه آینده، در مورد پتانسیلTelecom ها و ماشین‌های محاسبه‌ی هم‌گرا و جامع بیشتر خواهیم شنید، اگر چه این مورد مدت 20 سال است که در دستور کار بوده است. صحبت‌ها در مورد مالکیت معنوی (IP ) یکی از فناوری‌‌های کلیدی است، اما ابزار و وسایل که درWan وLan استفاده می‌شود از هم مجزا و در عین حال پیچیده است. مدیرIT باید تصمیم بگیرد که از نتایج این فناوری‌ها چه چیزی باید ارایه شود و آیا به طور کلی این تبدیل و دگرگونی ارزش این میزان ریسک و هزینه را دارد یا خیر؟
Telcoها وIsp ها می‌توانند خدمات متفاوتی ارایه‌ی کنند.
تغییرات مداوم در محیط به شکل فزاینده‌ای پیچیده هستند و از سوی دیگر مقوله‌ی امنیت اطلاعات زمینه‌ی جذب مبالغ هنگفت را در بخش IT ایجاد کرده است که البته یا مزیتی به وجود نمی‌آید و یا بسیار اندک است.
برای پدید آوردن مزایای بیشتر، راه حل هوشمندانه از یک سو ایجاد توازن میان تغییرات محیط و کسب و کار و از سوی دیگر حفظ سیستم‌های امنیتی بدون ارجاع آن به منابع خارج از سازمان است.
مدیران IT نیازمند ایجاد توازن بین اولویت‌های پیچیده‌ی متفاوتی هستند که در پیش رو دارند، اما نباید فراموش کنیم که باید خدمات مناسب و قابل اطمینان خود را با قیمت مناسب ارایه دهیم. مهم‌تر این‌که دانش وسیع و مهارت‌های مدیرانIT بستری را برای مدیران ارشد انفورماتیک به منظور شناسایی فرصت‌های جدید کسب و کار و تکنولوژی‌های پشتیبانی کننده‌ی آن‌ها فراهم می‌

منبع : سایت کاشف فردا
برگرفته ازسایت:karafarini_mehdi.blogfa.com


نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:42 PM | نویسنده : قاسمعلی
• اندیشه کسب و کار
شروع کسب و کار یکی از جالبترین عملکردهایی است که یک فرد میتواند داشته باشد . بیش از ده میلیون نفر هر ساله کسب و کاری را آغاز میکنند و در نتیجه بیش از سه میلیون کسب و کار کوچک هر ساله ایجاد میشود .
کارآفرینی مزایای متعددی دارد و در نتیجه رقابت در این حیطه نیز بسیار است. درک ابعاد این رقابت و طرح کسب و کار دقیق و کارا میتواند منجر به شروع یک کسب و کار موفق شود. آیا عملکرد شما ازین مراحل تبعیت میکند؟ سعی کنید آنچه را که دیگران انجام میدهند، بررسی کنید تا به چگونگی شروع کار پی ببرید .
سنجش میزان آمادگی برای شروع کسب و کار
با وجود اینکه کارآفرینی میتواند منجر به موفقیتهای زیادی شود اما شما باید آماده و حاضر باشید. حتما زمانی را صرف تشخیص آمادگی خود برای شروع کسب و کار کنید .
- آیا کارآفرینی برای شما مناسب است؟
- آیا قادرید تشکیلات اقتصادی خود را کنترل کنید؟
در کسب و کار هیچ تضمین و گارانتی وجود ندارد، اما میتوانید با طرح یک نقشه مناسب و بررسی دقیق آن شانس موفقیت خود را افزایش دهید .
در ابتدا نقاط ضعف و قوت خود را به عنوان یک دارنده کسب و کار مورد ارزیابی قرار دهید. با دقت به پرسشهای زیر توجه کنید :
آیا شما تازه کار هستید؟
البته این به خود شما بستگی دارد که چگونه پروژه های خود را ارتقا دهید، زمان را تنظیم کنید و به جزئیات توجه داشته باشید .
با شخصیتهای متفاوت چگونه برخورد میکنید؟
صاحبان کسب و کار نیازمند توسعه روابط کاری با افراد زیادی از جمله مصرف کنندگان، فروشندگان، کارمندان، بانکداران و افراد حرفه ای مانند وکلا، حسلبداران و مشاوران هستند. آیا شما میتوانید با یک مشتری مصر، یک فروشنده غیر قابل اعتماد و یا یک کارمند بدخلق سر و کار داشته باشید؟
چگونه تصمیم گیری انجام میدهید؟
صاحبان کسب و کار کوچک نیازمند تصمیم گیریهای سریع و پایدار هستند .
آیا دارای استقامت روحی و جسمی کافی برای شروع و راه اندازی یک کسب و کار هستید؟
داشتن یک کسب و کار جالب و مفید اما در عین حال طاقت فرسا است. آیا میتوانید هفت روز هفته روزی دوازده ساعت فعالیت و کار داشته باشید؟
چگونه برنامه ریزی و سازماندهی میکنید؟
تحقیقات نشان میدهید که طرحهای ضعیف عامل شکست در کار میشوند. سازماندهی موثر مالی و برنامه ریزی دقیق در تولید میتواند از هرگونه ورشکستگی جلوگیری کند .
آیا گامهای شما به میزان کافی مستحکم است؟
ایجتد یک کسب و کار ممکن است شما را از لحاظ روحی خسته کند. بیشتر صاحبان کسب و کار از قبول این همه مسئولیت سنگین به سرعت خسته و دلسرد میشوند. انگیزه قوی در حفظ و بقای کار به شما کمک میکند .

کسب و کار شما چگونه بر روابط کاری شما اثر میگذارد؟
اولین سالهای شروع کسب و کار ممکن است بر خانواده فشارهایی را وارد کند. این موضوع حائز اهمیت است که افراد خانواده بدانند چه انتظاری دارند و شما باید کاملا مطئن باشید که آنها در طول این زمان شما را حمایت میکنند. تا زمانیکه کسب و کار شما سود آور شود ممکن است با مشکلات مالی بسیاری مواجه شوید که چند ماه یا سال به طول انجامد. آیا شما قادرید خود را با استاندلردهای پایینتر زندگی تطبیق دهید؟

چند نکته :
دلایل زیادی وجود دارد که نتوانید کار خود را شروع کنید، اما برای یک فرد توانمند، مزایای امتیازات داشتن یک کسب و کار به خطرات موجود در آن می ارزد :
· مدیر خود هستید .
· کار سخت و طولانی مزایایی برای شما دارد و سود آن به جای آنکه نصیب شخص دیگری شود به شما میرسد .
· بدست آوردن پول و رشد کاری بسیار لذت بخش است .
· اقدام به کار مخاطره آمیز میتواند جذاب و نیازمند جسارت بالائی باشد .
. ایجاد یک کسب و کار همیشه منجر به یادگیری میشود .

دلایل شکست یک کسب و کار
- چرا یک کسب و کار با خطر شکست مواجه است؟
موفقیت در کسب و کار هیچگاه بصورت خودبخودی ویا بر اساس شانس نیست و همانطور که گفته شد این موفقیت اصولا به سازمان دهی و بصیرت فرد راه انداز کسب و کار بستگی دارد و تضمینی برای آن وجود ندارد .
شروع یک کسب و کار همیشه ریسک پذیر است و شانس موفقیت اندک میباشد. بنابر گزارش اداره کسب و کارهای کوچک در آمریکا (SBA) بیش از 50% کسب و کارهای کوچک در سالهای اول با شکست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بین میروند .

Michael Ames در کتاب خود به نام "کنترل کسب و کار کوچک" دلایل زیر را برای شکست این نوع کسب و کارها بیان کرده است :
1. عدم وجود تجربه؛
2. نداشتن سرمایه کافی؛
3. نداشتن جایگاهی مناسب؛
4. عدم وجود کنترل قوی؛
. سرمایه گذاری بیش از اندازه در دارائیهای ثابت؛
6. قراردادهای اعتباری ضعیف؛
7. استفاده شخصی از سرمایه های تجاری؛
8. رشد بدون انتظار .

Gustav Berle دو دلیل دیگر در کتاب خود بنام "کسب و کار را خود بر عهده بگیرید" به این دلایل اضافه میکند :
1. رقابت؛
2. فروش پائین .

یک عامل دیگر در خصوص شکست کسب و کار :
با بیان این موارد قصد ترساندن شما را نداریم بلکه میخواهیم شما را برای مسیر پر فراز و نشیبی که در پیش دارید آماده کنیم. ناچیز پنداشتن مشکلات شروع یک کسب و کار یکی از بزرگترین موانع کارآفرینی است. در هر صورت اگر صبور باشید و به سختی کار کنید به موفقیت دست می یابید .

یافتن یک راهنما
هیچ گاه فکر نکنید که به تنهایی قادرید کارها را انجام دهید. یکی از بهترین روشها برای به اصطلاح عایف بنای در برابر هر گونه شکست یک راهنما است . شخصی که دارای تجربیات مرتبط با کسب و کار است، میتواند شما را در این امر راهنمایی کند .
• شروع کسب و کار
هر کسب و کاری نیازمند انواع مختلف امور مالی است. یک تجارت موفق از سرمایه کافی نشات می‌گیرد. در اینجا چالشهای زیادی وجود دارد ، اما منابع زیادی نیز برای کمک شما در دسترس است .
حسابداری و امور مالی کلی
هزینه‌های شروع کار
برای هزینه‌های اولیه کسب و کار خود برنامه‌ریزی کنید .
هر کسب و کار متفاوت است و دارای نقدینگی خاص خود است که در مراحل متفاوت توسعه مورد نیاز می‌شود ، بنابراین هیچ روش کلی برای ارزیابی هزینه‌های شروع وجود ندارد. بعضی کسب و کارها با یک بودجه محدود نیز می‌تواند شروع شود ، در حالیکه سایرین ممکن است نیازمند سرمایه‌گذاری عظیم باشد. اما نکته مهم این است که آیا شما دارای پول کافی برای شروع کار و به اصطلاح ریسک هستید .
برای شناسایی هزینه‌های شروع ، باید همه هزینه‌های تجاری را در مراحل اولیه تخمین زنید. بعضی از این هزینه‌ها یک بار است ، مانند هزینه ثبت شرکت و بهای خرید یک مکان. اما بعضی از هزینه‌ها بصورت مستمر است مانند بیمه ، مصارف عمومی ( برق و تلفن ) و غیره .
با برآورد این هزینه‌ها فکر کنید که آیا ضروری هستند. یک بودجه واقعی برای شروع باید شامل عناصر می‌باشد که برای شروع کسب و کار لازم است. این هزینه‌ها به دو بخش مجزا تقسیم می‌شوند: هزینه‌های ثابت ( هوایی‌ ) و متغیر ( مربوط به فروش ). هزینه‌های ثابت شامل مشخصه‌هایی مانند اجاره ماهانه ، برق و تلفن و بیمه و هزینه‌های امور اجرایی است. هزینه‌های متغیر شامل خرید ، بسته‌بندی ، کمسیون فروش و هزینه‌های مربوط به فروش مستقیم یک محصول است .
کارآفرین روش برای محاسبه هزینه‌های شروع استفاده از یک برگه گزارش کار است که مشخصه‌های هزینه‌های متفاوت را فهرست‌بندی کرده است .
اینکه چه مقدار هزینه لازم است، بستگی به نوع کسب و کارتان دارد. بسیاری از کسب و کارهای خانگی را می توان با هزینه ای خیلی ناچیز شروع کرد. بالطبع کسب و کارهای بزرگتر هزینه های بیشتری در بر خواهد داشت. فکر خوبی است که یک لیست جامع از تمام هزینه های پیش بینی شده داشته باشید و سپس یک گردش وجوه برای 12 ماه تهیه کنید .
• مدیریت کسب و کار
موفقیت هر کسب و کار رابطه نزدیکی با چگونگی صحیح کنترل کردن آن امور آن دارد: در واقع مدیریت صحیح کسب و کار موجب رشد آن میشود .
مدیریت کسب و کار را نباید صرفا یک عمل آکادمیک محسوب کرد. مدیریت واقعی در بر گیرنده هدایت قوی، رفتار مثبت، دانش کسب و کار و مهارتهای مناسب فردی است . مدیرت در حقیقت هدایت افراد، تاثیر گذاری بر کار و تصمیم گیری تموقع و صحیح است و مهارتهای مدیریتی را به مرور زمان میبایست کسب کرد و به بیان دیگر کسب مهارتهای مدیریتی در واقع همانند سپرده گذاری در بانک می باشد .
هدایت و راهبری کسب و کار
هیچ زن و یا مردی در دنیای کسب و کار تنها نیست. در این حیطه شما نیازمند کمک افراد دیگر هستید و باید بتوانید از آنها کمک بگیرید تابتوانیدکسب و کارتان را هدایت کنید .
- راهنمائی گرفتن (Mentoring)
کارآفرینان موفق و با تجربه اغلب سئوالات مشابهی را میپرسند :
چگونه کارآفرینان جدید میتوانند از تجربیات دیگران استفاده کنند؟ با راهنمائی گرفتن
واژه Mentoring میان معلمان و دانش اموزان مصطلح است و زمانی به کار می رود که افراد حرفه ای و با تجربه اطلاعاتی را به افراد کم تجربه ارئه می دهند .
- شبکه ارتباطی
شبکه ارتباطی یک وسیله ساده است که هرکس در دنیای کسب و کار میتواند با آن سرو کار داشته باشد. شبکه ارتباطی میتواند کارآمدترین وجه بازاریابی شما محسوب شود و در نتیجه آن علاوه بر ایجاد بازار برای شما، اطلاعات مناسبی در ارتباط با کسب و کارتان در اختیار شما قرار خواهد گرفت .
- میزگرد
میز گرد یک بحث رسمی غیر گروه میان افراد حرفه ای است که داوطلبانه اطلاعات و منابع را در اختیار سایرین قرار میدهند. در طول زمان روابط افراد حرفه ای و ماهر با یکدیگر توسعه میابد و شرکت کنندگان با کسب و کارهای یکدیگر آشنا می شوند .
- داشتن اطلاعات به روز
عصر اطلاعات جامعه ما را تغییر داده است و اکنون در عصر اطلاعات افراد از طریق پست الکترونیک با یکدیگر ارتباط دارند و می توانند اخبار جدید را در دنیای تکنولوژی و بی سیم دنبال کنند. حققت امر این است که هر روزه اطلاعات ما را بمباران می کنند اما متاسفانه اغلب این اطلاعات نمی تواند به خط مشی کسب و کار ما کمک کند و در انجا هدایت صحیح آنست که ما متدها و راهکارهای خودمان را دنبال کنیم و در کنار آن دانش و اطلاعات خود را در ارتباط با کسب و کار به روز نگه داریم .

تصمیم گیری
یکی از بهترین تصمیم‌ها یادگیری این موضوع است که چگونه تصمیم‌گیرنده خوبی باشید. این امر نیازمند تعهد ، درک و مهارت می‌باشد که بسیار ارزشمند است .
آیا تصمیم گیرنده خوبی هستید؟
مراحل مختلف در اجتناب از اشتباهات رایج و ایجاد تصمیم‌گیری کارا را بیاموزید .
تصمیم‌گیری ، تصمیم‌گیری ،‌ تصمیم‌گیری سؤال این است :‌ آیا شما یک تصمیم‌گیر خوب هستید؟ اگر فکر می‌کنید که این چنین نیست ، هیچ جای غصه نیست. تصمیم‌گیری مهارتی است که می‌توانید از دیگران بیاموزید. ارگ چه بعضی از افراد این مهارت را احتراز از دیگران می‌آموزند ،‌ اما فرآیند آن مشابه است. دونوع تصمیم‌گیری اصلی وجود دارد :آنهایی که با استفاده از فرآیند خاص بدست می‌آید . آنهایی که تنها مانند یک رویداد است .
مراحل تصمیم گیری نافذ
این فرآیند در هر موقعیتی می‌تواند بکار رود بخصوص در جائی که شما نیازمند یک تصمیم‌گیری مهم هستید. اگر از مراحل اصلی تصمیم‌گیری تبعیت کنید ، خود را یک تصمیم‌گیرنده کارا‌ در حرفه و زندگی شخصی خود می یابید .
· تا حد امکان مفاد تصمیم ‌گیری خود را تعریف کنید . آیا آن واقعا" تصمیم خودتان است یا شخص دیگری ؟ آیا واقعا"‌ نیازمند به این تصمیم گیری هستید ؟ ( اگر حداقل دو تصمیم اتخاذ نکرده اید ، پس هیچ تصمیم گیری صورت نگرفته است ) چه زمانی این تصمیم‌گیری روی داده است ؟‌چرا تصمیم ‌گیری برای شما مهم است ؟‌ چه کسی در این تصمیم‌گیری ذینفع است ؟ ارزش این تصمیم گیری برای شما چه میزان است ؟
· هر راهکاری که به ذهنتان می‌رسد را بنویسید . به تصویر کشیدن راه کارهای متفاوت مهم است. هیچ چیزی را سانسور نکنید و بگذارید که تصورات شما آزادانه ارائه شوند. مطمئن شوید که همه چیز را ذکر می‌کنید .
· فکر می‌کنید که از کجا می‌توانید اطلاعات مفید بیشتری را به دست آورید . اگر با انتخابهای زیادی روبرو شوید ممکن است بخواهید اطلاعات زیادی بدست آورید. اطلاعات جدید منجر به راه کارها و انتخابهای بیشتری نیز می‌شود . کسانی که می‌توانید از آنها اطلاعات بدست آورید ،‌دوستان ،‌همکاران ، خانواده ، نمایندگیهای فدرال و ایالتی ، سازمانهای حرفه‌ای ، خدمات آن لاین ، روزنامه ها ، مجله ها ، کتابها و غیره است .
· انتخابهای خود را بررسی کنید . از منابع اطلاعاتی مشابه برای کسب ایده های خاص استفاده کنید. برای هر انتخاب معیار خاص را مشخص کنید. هر چه اطلاعات بیشتر بدست آورید ، ذهنتان برای تصمیم‌گیری فعال تر خواهد شد. مطمئن شوید که همه موارد را یادداشت و بررسی مجدد می‌کنید .
· ذخیره انتخابها . اکنون شما دارای گزینه های متفاوت هستید و زمان آن رسیده است که آنها را بررسی کنید و ببینید کدام یک از آنها برای شما کارایی دارد . در ابتدا معیارهای این انتخابها را مشخص سازید. ثانیا" به دنبال انتخابهایی باشید که این امکان را برای شما فراهم سازد تا به بیشترین معیار و امتیاز برسید . ثالثا" انتخابهایی را که با چارچوب و معیار شما سازگاری ندارند را حذف کنید .
· نتایج هر انتخاب را به تصویر بکشید . برای هر انتخاب باقی‌مانده در لیستتان ، نتایج را به تصویر بکشید، بدین صورت نقایص شما مشخص می‌گردد .
· یک بررسی واقعی انجام دهید . کدام یک از انتخابهای باقی‌مانده به واقعیت نزدیک‌تر است؟ هر چه خلاف آن را ثابت کند را حذف سازید .
· کدام گزینه با شما سازگاری دارد . گزینه ها و انتخابهای باقیمانده را بررسی کنید تا ببینید کدام یک با معیارهای شما سازگاری دارد. اینها تصمیمات کارایی شما هستند. اگر نسبت به تصمیمی که اتخاذ کرده اید خشنود هستید اما احساس می‌کنید که با اهداف شما سازگاری ندارند ، بدانید که تصمیم صحیحی نگرفته اید. به عبارت دیگر از این گزینه و انتخاب راضی نیستید ، اما نسبت به نتیجه آن حساس هستید. این انتخاب برای شما کارساز نخواهد بود .
· شروع کنید . زمانی که تصمیمی را اتخاذ می‌کنید، آن را عملی سازید. اگر بخواهید نسبت به آن احساس خوشایندی نداشته باشید موجب اندوه و ناراحتی می‌شود. بهترین کار را در زمان حال انجام دهید. همیشه این فرصت را دارید که ذهن خود را در آینده تغییر دهید .
اشتباهات متداول در تصمیم گیری
از آنجا که دوست داریم باور کنیم که هیچگونه پیش‌داوری نداریم ، اما حقیقت این است که هر کس این مشخصه را دارد. هر چه از خودتان وکارهایتان بیشتر آگاهی داشته باشید ،‌ بهتر می‌توانید عمل کنید. دلیل اصلی اینکه هر کس روش و دیدگاه خاص خود را دارد این است که مغز به سادگی نمی‌تواند متوجه هر چیزی شود ، حداقل سطح کنجکاوی هر کس متفاوت است .
آیا تاکنون سعی کرده‌اید 10 چیز جدید را با هم بیاموزید؟ اگر اینطور است ، می‌‌دانید که یادگیری خیلی آسان خواهد بود و این به دلیل روش کارکرد مغز است. مغز شما همه اطلاعات را طوری طبقه‌بندی می‌کند که بدون قاطی‌کردن آنها بتوانید جهان اطراف خود را درک کنید. زمانی که نمی‌توانیم بسیاری از فرضیات را تشخیص دهیم به دلیل فقدان آموزش در جامعه است ( مانند والدین، معلمان، همه مؤسسات و غیره ).
در زیر تعدادی از رایج‌ترین اشتباهات تصمیم‌گیری گردآوری شده است ، با یادگیری آنها می‌توانید در آینده ، از آنها اجتناب کنید .
· به اطلاعات تخصصی بسیار تکیه کنید. اغلب افراد بسیار مایلند که به گفته‌های متخصصین تاکید و توجه کنند. به خاطر بسپارید که متخصصین انسانهایی هستند که خود نیز پیش‌داوری‌هایی هستند. با جستجوی اطلاعات از منابع متفاوت‌ ، اطلاعات بهتری را به دست خواهید آورد ، بخصوص زمانی که انرژی خود را بر این منابع متوجه سازید .
· اطلاعاتی را که از دیگران به دست می‌آورید را ارزیابی کنید. افراد تمایل دارند تا معیار اطلاعاتی را که از جامعه بدست می‌آورند را ارزیابی کنند. بعنوان مثال متخصصین ، والدین ، گروههای عالی رتبه ، افرادی که روشی برای بیان عقاید خود دارند ، جزء افرادی هستند که همیشه باور داریم بیشتر از ما می‌دانند. از خود بپرسید : آیا آنها به اندازه من از این مسائل و مشکلات آگاه هستند؟ معیارهای آنها با من مشابه است؟ آیا آنها نسبت به مسائل من دارای تجربه شخصی هستند؟ به عبارت دیگر عقاید آنها را در دورنمایی نگاه دارید .
• رشد و ارتقاء کسب و کار
بعضی مسائل نسبت به توسعه کسب و کار ارجحیت دارند. اگر بخواهید تجارت خود را توسعه بخشید یا حتی در همان اندازه کوچک خود به موفقیت برسید ،‌ عامل رشد و ترقی یکی از مهمترین‌هاست .
جرقه این رشد از همان شروع کار در مراحل اولیه روشن می‌شود. در حقیقت گشودن بالها و جستجوی یک افق تجاری جدید یک دوره محسوب می‌شود. در هر صورت همانند مراحل اولیه توسعه ، رشد تجاری نیازمند تدارکات اولیه ، تعهدات جدی و تمایل برای محاسبه خطرات موجود است . منابع زیادی در توسعه و رشد تجارت به شما کمک خواهند کرد .

پیش بینی
بررسی میزان و مقدار حرکت بمعنای آینده‌نگری است حتی اگر شما به زبان حال توجه داشته باشید. پیش‌بینی و برنامه‌ریزی در موفقیت مستمر شما حیاتی هستند .
پیش‌بینی رشد : تفکر استراتژیک
برای آنکه یک رهبر نافذ باشید باید مهارتهای خود را از طریق تفکر استراتژیک توسعه دهید. این تفکر فرآیندی است که با آن دید تجاری شما توسعه می‌یابد و تواناییهای خود را در کار تیمی وحل مشکلات تقویت می‌کنید. آن همچنین به شما در مواجهه با تغییرات کمک می‌کند تا برای معاملات خود طرح‌ریزی داشته باشید و فرصتها و احتمالات موجود را در نظر بگیرید .
تفکر استراتژیک شما را مستلزم می‌کند تا به یک پیامد ایده‌آل در خصوص کسب و کار برسید و آنگاه روی نکات عقب‌مانده کار کنید و آن از طریق توجه بر چگونگی توانایی در رسیدن به این دیدگاه بدست می‌آید. زمانی که دید استراتژیک را برای عملکردهای تجاری توسعه می‌دهید ، 5 معیار متفاوت وجود دارد که باید روی آنها تمرکز کرد. این 5 معیار به تعریف یک پیامد ایده‌آل کمک می‌کند . بعلاوه آنها شما را در توسعه مراحل لازم در ایجاد این بصیرت تجاری هدایت می‌کنند :
1- سازماندهی : سلازماندهی یک تجارت شامل افرادی است که با آنها کار می‌کنید ،‌ساختار سازمانی کسب و کار شما و منابع لازم برای انجام همه امور ، سازمان شما چه شکلی است؟ ساختاری که از آن حمایت می‌کند به چه گونه است؟ افراد ، منابع و ساختار را چگونه برای رسیدن به یک پیامد ایده‌آل ترکیب می‌کنید؟‌
2- نظرات : زمانی که از هواپیما به دنیای پائین نظری افکنید ، نسبت به زمانی که روی زمین هستید بیشتر می‌بینید. تفکر استراتژیک مشابه آن است و این امکان را فراهم می‌کند تا از بالا نگاه کنید. با افزایش قدرت مشاهده شما از عملکرد افراد و چگونه حل مشکلات به طرز کارا و تشخیص میان آن راه حل‌ها آگاه می‌شوید .
3- دیدگاه : آن روش دیگری از تفکر است . در تفکر استراتژیک چهار نقطه عطف برای در نظرگرفتن زمان شکل‌گیری استراتژی تجارت وجود دارد: دیدگاه محیطی ، بازار ، پروژه و سنجش. دیدگاهها می‌توانند به عنوان وسیله‌ای برای کمک به تفکر ، شناسایی عناصر اصلی و تطبیق عملکردها برای دستیابی به موقعیت ایده‌آل محسوب شوند :
4- نیروهای هدایتی : این نیروها که موجب رسیدن شما به یک نتیجه ایده‌آل می‌شود چیست؟ هدف و دیدگاه شما چیست؟ این نیروها در حقیقت اساسی برای تمرکز تجاری شما است ( به عنوان مثال از چه چیزی برای تحریک افراد استفاده می‌کنید تا به خوبی عمل کنند ). مثالهای آن شامل :‌مشوق‌های فردی و سازمانی ، معیارها و اهداف ، عوامل تولیدی مانند عملکرد ، عوامل کمی مانند نتایج یا تجربه‌ها ، عملکرد منسجم ، کارایی و تولید است .
5- موقعیت ایده‌آل : بعد از کار روی چهار مرحله اول ، باید قادر باشید تا موقعیت ایده‌آل را تعریف کنید. موقعیت ایده‌آل شامل: شرایط لازم برای بهره‌مند بودن تجارت، فرصتهای تجاری آتی ،‌مهارتهای اصلی و استراتژیها و تاکتیک‌ها برای در هم آمیختن این عوامل
زمانیکه روی این 5 عامل کاری کنید مهارتهای شما در امور زندگی افزایش می‌یابد و می‌توانید به دیگران القا کنید که ایده شما بهترین است. در هنگامی که در جاده کار به موانع و چاله‌هایی برخورد می‌کنید ، اینها کارساز است. آیا این همان چیزی نیست که می‌خواستید؟ یک فرآیند خاص در تصمیم‌گیری مزایایی وجود دارد. مشخص ترین امتیاز کاهش سطح استرسی است که شما ممکن است آنرا تجربه کنید .
تصمیم‌های نافذ با استفاده از فرآیند مشخص ایجاد می‌شود. آنها بر اساس معیارها و ادراکی است که فرد تصمیم‌گیرنده اتخاذ می‌کند و شامل جایگزین‌ها و انتخابهای صحیحی است که خود در راستای تشخیص به موقع می‌باشد. تصمیم‌گیری نافذ ممکن است از معیارهای اجتماعی و انتظارات مربوط به آن تبعیت نکند، اما بر اساس آنچه که فرد تصمیم‌گیرنده در خصوص انتخابهای خود اتخاذ می کند باشد .

آگاهی از اطلاعات روز و قوانین
مطمئن شوید که زمانی که قوانین تاثیرگذار به کسب و کار کوچک پیشنهاد می‌شوند ، صدای شما شنیده می‌شود. معمولا" در خصوص کسب و کارهای کوچک انتقادهایی از نظر قانونگذاری وجود دارد. با یادگیری چگونگی ایجاد قوانین ، پیگیری قوانین مطرح شده ، مطالعه تحلیل‌های صورت گرفته توسط متخصصین و توضیح قوانین طرح شده ف سعی کنید صدای خود را در زمان انجام فرآیندهای قانونگذاری به گوش افراد ذینفع برسانید .

در خصوص قوانین به درک بهتری دست پیدا کنید که بر تجارت کوچک شما تاثیر بگذارد. با یادگیری چگونگی و دلیل ایجاد وضع قوانین شروع کنید .
• خروج از کسب و کار
خارج شدن از کسب و کار واقعیتی است که باید از همان مراحل اولیه کار در نظر گرفته شود. چنین پیش‌بینی نیازمند توسعه طرحهای احتمالی برای رویدادهایی است که حتی ممکن است هرگز اتفاق نیافتد .
طراحی برای خارج شدن از یک کسب و کار به اندازه برنامه‌ریزی برای شروع یک کار مهم است. خروج به موقع از یک موقعیت کاری به معنای عدم صرف هزینه ، زمان و جلوگیری از ناامیدی در آینده است. در زیر به بعضی موارد می پردازیم :
با برنامه ریزی به کار خود خاتمه دهید .
اگر تاکنون نسبت به این مسئله جدی فکر نکرده اید ، زمان آن رسیده است. خارج شدن از یک کسب و کار به راحتی ترک یک شغل است. در خصوص بیشتر ساختارهای تجارت کوچک ، این امر یک فرآیند چند مرحله‌ای است که ممکن است با توجه به اندازه سازمان و دلایل خاتمه کار هفته‌ها یا سالها به طول انجامد. در بیشتر موارد ، هدف نهایی به حداکثر رساندن معیار شرکت و تبدیل آن معیار به نقدینگی است. از افراد خبره کمک بگیرید تا به شما توصیه لازم را کنند. بنا به میزان و زمینه کسب و کار ، بعضی از این افراد مشاور شامل : وکلا‌، حسابداران، ورشکستگان، دلالان حراج، متخصصین مالیاتی، بانکدارها هستند . شما می‌توانید در این زمینه به مشتریان و شرکای تجاری مطمئن مراجعه کنی .

منبع: سایت خانه کارآفرینان ایران
برگرفته از : iust.ac.ir

 




نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:42 PM | نویسنده : قاسمعلی
گاهی اوقات پیش می آید که ما در موقعیتی هستیم که انتظار داریم اوضاع رو به راه باشد چرا که اوضاع همه رو به راه است ! اما انگار کارهای ما بر عکس شده است . هیچ چیز درست پیش نمی رود و ما عصبی و کلافه شده ایم . مثلاً الان نزدیک عید است و «مارگارت» با ید کسب و کار پُررونقی داشته باشد ، اما کارهایش کندتر از همیشه پیش می رود . او نگران است که در ماه های آتی اوضاع بدتر هم بشود . یک مثال دیگر ، «گریگوری» ایده جالبی در ذهن داشت و می خواست این ایده را در تجارت الکترنیک به کار بیندازد و از طریق آن پول در بیاورد . اما پس از ماه ها تلاش ، او نتوانست خوب فروش کند و حالا نگران و دلخور است چرا که فکر می کند وقت و هزینه اش به هدر رفته و ایده اش آنقدر ها هم جالب توجه نبوده است . این اتفاق تازه ای نیست . بسیاری از صاحبان مشاغل با آن روبرو می شوند ؛ چه آنهایی که تازه کارند و چه کسانی که با تجربه اند .
بیشتر کسب و کارها بار اول شکست می خورند . نکته مهم این است که بدانید چطور فرصت دوباره ای به خود بدهید ؛ فرصتی ناب و ارزشمند .

گاهی اوقات بار دوم هم موفقیت آمیز نیست و شاید مجبور شوید سه یا چهار بار سعی کنید . در اینجا پنج مورد را ذکر می کنیم که توجه به آنها می تواند مفید باشد چرا که در شروع دوباره هر کسب و کار ناموفق کاربرد دارند :


1- سعی کنید دامنه فعالیتتان را محدود کنید . گاهی اوقات بعضی افراد به این امید که مخاطبان بیشتری جلب کنند ، دامنه کارشان را خیلی گسترده می کنند و از این رو پس از مدتی گیج می شوند و حیران از خود می پرسند که باید چه کار کنند . در آمریکا بیش از هر کشور دیگری فروشگاه خُرده فروشی وجود دارد . چون صاحبان آنها می دانند که اگر در موضوعی خاص کار نکنند قادر نخو اهند بود در این وانفسای پرهیاهوی بازار که بی نهایت گزینه پیش روی هر مشتریست ، به حیاتشان ادامه دهند و در این میان اینترنت نیز دنیای بی حد و مرز اما مجازی خلق کرده است که یکی از کارآمدترین ابزارهای درآمد زاست . شما باید یک گروه مخاطب محدود را که به خوبی از نیازهایشان آگاهی دارید را برای خود در نظر بگیرید تا فقط توان ، دقت و بودجه خود را معطوف آن کنید .


2- قیمت هایتان را مطابق با نیاز بازار رقابتی تعیین کنید . چند سال قبل مردم می گفتند که کیفیت کالاها یا خدمات در درجه اول اهمیت قرار دارد و قیمت نکته ایست که بسیار کم رنگتر است . اما حالا وضعیت فرق کرده است . قیمت یکی از اولین فاکتورهاست که مشتریان هنگام خرید به آن توجه می کنند . از این رو یک فروشگاه شلوغ تر از دیگریست . سعی کنید راه هایی برای صرفه جویی پیدا کنید یا این که کالاها یا خدماتتان را دوباره بررسی کنید تا ببینید که چه کار می شود کرد که بتوانید آنها را ارزان تر عرضه کنید . وقتی که این کار انجام شد قیمت های ارزان محصولاتتان را در آگهی ها و بازاریابی برجسته کنید چرا که این فاکتور ، یکی از مهمترین عواملیست که مشتری جذب می کند .


3- ببینید که کدام کالا یا خدمات بیشترین سوددهی را دارد ؛ وسیعاً به آن بپردازید و گسترده و عمیق کار کنید . انواع متعددی از همان یک کالا یا خدمات عرضه کنید . اگر کالای اول به خوبی فروش رفت ، دو یا سه تای دیگر مرتبط با همان عرضه کنید و کالاها یا خدمات جانبی برای یک محصول اولیه خلق کنید تا آنها در کنار اولی ارائه شوند . می توانید در مطبوعات هم برای مخاطبانتان مقاله بنویسید و خدمات خود را معرفی کنید .


4- ابزارهایی مناسب برای بازاریابی در اختیار بگیرید . بدانید که کسی در دنیای رقابتی و دشوار امروز موفق تر است که هر چه بیشتر بتواند خودش را نشان دهد و برجسته تر ظاهر شود . برای پیام های فروش ، ایمیل های بازاریابی یا بروشور هایتان عنوانی تدوین کنید . عنوانی که ساده ، گویا و قابل فهم باشد و به عبارتی مختصر و مفید پیام این کسب و کار را منتقل کنید . وقتی مشتریان پیامی را دریافت می کنند ، می خواهند در نگاه اول دریابند که این پیغام چه چیز برای گفتن دارد و این کار را عنوان آن باید انجام دهد . در ضمن دقت کنید که پولتان را کجا دارد خرج می کنید . مسلماً تبلیغ در رسانه ای گسترده که مخاطبان بسیاری دارد همه را وسوسه می کند اما سوال اینجاست که آیا همه این افراد مخاطبان هدف شما هستند؟ بازاریابی وقتی مؤثرتر و موفق تر است که به یک گروه کوچک و تعریف شده محدود شده باشد . مثلاً اگر در یک مجله یا نشریه تجاری آگهی کنید مؤثرتر است و ارسال کارت پستال هم روش خوبیست چرا که به راحتی خوانده می شود و نیازی به باز کردن پاکت نیست .


5- با تمام وجود سعی کنید . امروز مردم با انواع آگهی ها و تبلیغات رنگارنگ بمباران می شوند و آنقدر سرشان شلوغ است که اگر همت نکنید و از همان اول جا بزنید ، اصلاً شما را نخواهند دید یا به سختی می توانند به شما توجه کنند و نامتان را در دفترچه یادداشت شلوغ ذهنشان ثبت کنند . باید بارها و بارها خودتان را به مشتریان احتمالی نشان دهید و نگذارید فراموشتان کنند . به دنبال راههایی باشید که بتوانید «دائماً» خود را به مخاطبان هدف نشان دهید . وقتی که راهش را یافتید ، مکرراً به آن بپردازید . البته باید راهی پیدا کنید که بتوانید از پس آن برآیید. وقتی که بازاریابی مؤثر و قوی نباشد ، به زودی آن کسب و کار ورشکسته خواهد شد . وقتی یکبار شکست خوردید ، نا امید نشوید . فکر نکنید که دنیا به آخر رسیده و دیگر نمی توانید شروع کنید . فرصتی دوباره به خودتان بدهید و از نو آغاز کنید . اما این بار متمرکز کار کنید، قیمت هایتان را با بازاریابی رقابتی روز سازگار کنید ، آنچه را که برایتان سوددهی داشته وسعت دهید ، ابزار بازاریابی را نیرومند سازید و وسیعاً و دائماً به آن بپردازید .



مترجم : آذین صحابی


برگرفته از : tafahomnews.com




نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:42 PM | نویسنده : قاسمعلی
اگر بخواهید برای کسب‌و‌کار یکی دیگر از کشورهای جهان به غیر از ایران را انتخاب کنید، به کدام کشور سفر خواهید کرد؟ برای یافتن بهترین کشورها، مجله اقتصادی «فوربس» فضای کسب‌و‌کار بیش از 120 اقتصاد جهان را مورد تحلیل قرارداده است و در این تحلیل بر درجه آزادی‌های شخصی، آزادی بیان و آزادی سازمان‌ها تمرکز کرده است.

کشور دانمارک در فهرست سال 2008 صدرنشین شده است. این کشور توانسته است، سه پله نسبت به سال گذشته صعود کند. نرخ بیکاری در این کشور 5/5 میلیون نفری، 5/3 درصد اعلام شده است. رشد تولید ناخالص داخلی این کشور7/1 درصد، سرانه تولید ناخالص داخلی 37 هزار و 400 دلار و تراز تجاری آن 7/4 میلیارد دلار گزارش شده است.


ایرلند با 19 پله صعود، در رتبه دوم جای گرفته است. تنها 5 درصد از جمعیت 2/4 میلیون نفری این کشور بیکار هستند. تراز تجاری ایرلند، 6/12 میلیارد دلار و رشد تولید ناخالص داخلی آن 3/5 درصد تخمین زده شده است.


رتبه سوم این فهرست به فنلاند، دیگر کشور اروپایی تعلق گرفته است. نرخ بیکاری در این کشور 9/6 درصد و تراز تجاری آن 2/11 میلیارد دلار گزارش شده است.


فوربس در ادامه می‌نویسد: ایالات متحده آمریکا با 3 پله سقوط در رتبه چهارم و انگلستان با 5 پله صعود در رتبه پنجم این فهرست جای گرفته‌اند. نرخ بیکاری در این دو کشور به ترتیب 6/4 و4/5 درصد است. تراز تجاری آمریکا 747 میلیارد دلار و انگلستان 111 میلیارد دلار گزارش شده است. سوئد و کانادا نیز بعد از انگلستان در جایگاه ششم و هفتم فهرست بهترین کشور‌ها برای کسب‌وکار قرار گرفته‌اند. سوئد با جمعیت 9 میلیون نفری خود، نرخ بیکاری‌ 5/4 درصدی داشته است و کانادا با تراز تجاری 5/28 میلیارد دلاری، سرانه تولید ناخالص داخلی 38 هزار و 200 دلاری، نرخ بیکاری 9/5 درصدی را تجربه می‌کند.


نخستین کشور آسیایی که فوربس برای کسب‌وکار پیشنهاد می‌کند، سنگاپور است. این کشور که در سال گذشته در رتبه چهاردهم جای گرفته بود، اکنون در رده هشتم جای گرفته است. رشد تولید ناخالص داخلی این کشور 6/4 میلیون نفری، 5/7 درصد و نرخ بیکاری آن 7/1 درصد گزارش شده است. هنگ‌کنگ دومین کشور آسیایی فوربس است؛ این کشور با سرانه تولید ناخالص داخلی 42 هزار دلار و تراز تجاری 9/19 میلیارد دلاری پس از سنگاپور، رتبه نهم را به خوداختصاص داد است. میزان بیکاری این کشور7 میلیون نفری، حدود 2/4 درصد تخمین زده شده است.


این مجله، با معرفی استونی به عنوان دیگر کشور مطمئن برای کار و تجارت به فهرست خود پایان می‌دهد. به نوشته فوربس، استونی به علت رشد تولید ناخالص داخلی 3/7درصدی، سرانه تولید ناخالص داخلی 21 هزار و 800 دلاری، تراز تجاری 1/3 میلیارد دلاری و در نهایت نرخ بیکاری 2/5 درصدی، یکی از بهترین کشورهای جهان برای کار و سرمایه‌گذاری است.


این مجله می‌افزاید: کشورهایی که تغییر زیادی را در جایگاه خود شاهد بودند مانند ایرلند، استونی و عربستان سعودی، بوروکراسی محدودی را در مقابل کارآفرینانی که امید کسب‌وکار را در داخل کشورشان دارند، گذاشته‌اند. طبق این گزارش، عربستان سعودی به‌رغم تورمش که بیش از تورم صادرکنندگان نفت پررونق است، توانسته با نابرابری‌های این بازارها به خوبی دست و پنجه نرم کند و از یک کشور نفتی به مرکز سرمایه‌گذاری خاورمیانه تبدیل شود. درهندوستان (رتبه64) و چین (رتبه79 ) بی‌ثباتی سیاسی، مانع از افزایش آزادی‌های شخصی شده است و این دو کشور به همین علت در رتبه‌بندی امسال سقوط کردند. افزایش تورم از قیمت غذا گرفته تا هزینه سایر کالاها، در کنار افزایش فشارها بر کارآفرینان باعث شد که پرجمعیت‌ترین کشورها دوباره به‌عنوان مقصد کسب‌وکار مطرح شوند.


یکی از بزرگ‌ترین سقوط‌ها در این رتبه‌بندی مربوط به ژاپن است که با 21 پله سقوط به رتبه 24 رسیده است. در این کشور شورای اقتصاد و مرکز سیاست‌های سال مالی مشکلاتی را در اوایل سال‌جاری برای این دومین اقتصاد بزرگ جهان ایجاد کردند. به نظر کارشناسان، گزارش‌های تحقیقاتی و منتشر شده از مراکزی چون موسسه هریتیچ، اجلاس جهانی اقتصاد، بانک جهانی، مرکز شفافیت بین‌المللی، خانه آزادی، اتاق بازرگانی و آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا نقش مهمی را در تحلیل شاخص‌های اجتماعی – اقتصادی این کشورها ایفا کردند.


از : سید پارسا قاسمی



برگرفته از : سایت sanayenews.com




نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:42 PM | نویسنده : قاسمعلی
استراتژی اقیانوس آبی
در علم مدیریت برخی تئوری ها زاییده نیاز به تغییر در سیستم و پیدا کردن راهکار و راهبرد های نوین جهت پیشرفت هستند، مانند تئوری سازمانی نئوکلاسیک ها، بوروکراسی و غیره، که این تئوری ها با تغییراتی که پیشنهاد می دهند باعث بهبود کسب و کارها می گردند. ولی برخی تئوریها صرفا نتیجه بررسی های صورت گرفته بر روی سیستم های سازمانی، انسانی و یا تجارتی هستند.
مثلا نظریه آبراهام مازلو (مثلث نیازهای انسان) و یا تئوریهای رفتار سازمانی بررسی بر روی رفتارهای فردی و اجتماعی انسان را ارایه می دهند که صد البته کمک بزرگی به درک پیچیدگی های سازمانی و تصمیم گیری درست در تشخیص مصلحت های استراتژیک می کنند.
راهبرد (استراتژی) اقیانوس آبی یکی از اینگونه دوم تئوری های مدیریتی است. یک رهیافت سیستماتیک برای یافتن کسب و کارهایی که رقابت در آنها مفهومی که در بازارهای سنتی دارد را از دست می دهد. به عبارت دیگر بی معنی کردن رقابت از طریق پیدا کردن فضایی جدید برای کسب و کار. نیم مشابه این ایده در گذشته یافتن بازارهای باریک Niche Market در بازارهای سنتی بود، جایی که رقابت برای کسب سهم بازار محدود می شد، ولی با این تفاوت که در اینجا شما مجبور به محدود کردن بازار هدف و مشتریان خود نیستید، بلکه ناگهان به سرزمینی بکر می رسید که شما کاشف آن هستید، درست مانند کریستف کلمب!
این استراتژی چیزی نیست که مبدعان آنرا اختراع کرده باشند، بلکه صرفا بیرون کشیدن یک واقعیت از میان اتفاقات روزمره کسب و کارهای موفق دنیا بوده است. یعنی شاید شما همین الان یک مصداق اقیانوس آبی Blue Ocean Strategy باشید. یک مثال برای این نوع کسب و کارها شرکت نت جتز Net Jets هست که یک نوع مالکیت پاره وقت برای جت های شخصی است.
در سال 2005 چان کیم و رینه موبورن کتابی با عنوان استراتژی اقیانوس آبی نوشتند و آنرا در مقابل اقیانوس های قرمز به عنوان کسب و کارهای دارای بازار کاملا رقابتی مطرح کردند که از مباحث بسیار بحث برانگیز و داغ رشته های مدیریت شدند. این کتاب توسط انتشارات دانشگاه هاروارد چاپ شد. چیزی که بسیار مهم است، این است که این مبحث با بازارهای مونوپل تداخل پیدا ننماید. چیزی که در کشور هایی که دولت ها نقش پررنگی در کسب و کار دارند مشاهده می شود. برای مثال شرکت گاز ایران نمی تواند ادعا کند دارای استراتژی اقیانوس آبی است!
ایده اقبانوس های آبی اینگونه است که شرکت ها به مزیت هایی دست پیدا می نمایند که همزمان برای شرکت و مشتریانش فایده ای ایجاد می نمایند، در حالیکه رقیبی نیز ندارند و شرکت را در یک فضای غیر رقابتی ولی با مزیت برای مشتریان قرار می دهد. بدیهی است بعد از زمانی شرکت های دیگر نیز سعی می کنند به این مزیت ها و یا پاداستراتژی آن دست بیابند و این باعث می گردد شرکت ها همواره در یک مسابقه بزرگ برای کسب رضایت بیشتر مشتریان خود باشند. به قولی باید شرکت ها سعی نمایند که تفاوت های خود با رقبایشان را به مشتریان خود بفروشند نه شباهتهایشان را.

نوشته : عماد هنرپرور
برگرفته از : سایت business-iran.persianblog.ir


نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:42 PM | نویسنده : قاسمعلی

به نظر شما چه اتفاقی روی خواهد داد اگر بتوان راهکاری اندیشمند درباره آینده سازمان از طریق کشف روش­های نوین که به رضایت کلیه ذینفعان در سازمان منجر شود، ایجاد کرد؟ تحقق چنین امر خطیری به معنای استفاده از راهکاری جدید و گسترده است که پایه گذار سازمانی موفق، پایدار با ماموریتها و ارزشهای ماندگار خواهد شد.

   شرکتهای تراز اول جهانی به جای تاکید بر نتایج، توجه خاصی به ارزشهای اعتقادی، نگرشها و احساسات مدیران ارشد کارکنان، مشتریان، نظام کیفیتی، اخلاقیات، مسئولیتهای اجتماعی، رشد، ثبات، نوآوری و انعطاف پذیری در سازمان دارند . مدیریت از طریق ارزشها و نه صرفاً سودآوری، فرایندی قدرتمند است که سازمان را در مسیری قرار می دهد که من آن را تبدیل شدن به یک شرکت برتر می نامم . تبدیل شدن به یک شرکت برتر به چه معنا است؟ اگر چه معیارها همواره در حال تغییر و تکامل هستند، لیکن 10 ویژگی مشترک ذیل را در بین همه شرکتهای برتر می توان یافت :
1. چشم انداز همه این شرکتها دارای چشم انداز روشنی نسبت به آینده هستند که از تفکر مدیران ارشد در مقایسه بین آنچه که هستند و آنچه که باید باشند، برخاسته است. همه کارکنان در جریان این چشم انداز هستند و از آن در کلیه تصمیم گیری روزمره استفاده می شود .
2. توانمندسازی در این سازمانها با کارکنان به عنوان شریک یا همکار برخورد شده و متعاقب آن گر چه سازمان از کارکنان انتظارات زیادی دارد، اما به موازات آن با ایجاد زمینه های مساعد سعی می کند افراد با حداقل مشکلات و مـــوانع در کار مواجه شوند. از کارکنان انتظار می­رود با فراگیری مداوم مهارتهای جدید و رشد مستمر از طریق آموزشهایی که برای آنها طراحی و اجرا می شود، زمینه های مساعدی را برای رشد و توسعه خود فراهم کنند .
 3.عملکرد عملکرد کارکنان به گونه ای مورد سنجش و نظارت قرار می گیرد که عملکرد بهینه ترغیب و تشویق شود. اهداف برای کلیه حوزه های عملکردی تدوین شده اند و بازخوردهای مستمر به کارکنان در رابطه با میزان تقارن عملکرد آنان با اهداف تعیین شده ارائه می شود .
 4. کــار گــــروهی کارکنان حتی المقدور به گونه ای در گروه ها سازماندهی شده اند که زمینه ساز بهترین اقدامات در رابطه با حل مشکلات، ایجاد روحیه هم افزایی هر چه بیشتر به منظور دستیابی به اهداف گروهی و سازمانی است .
 5. ارائه خدمات به مشتری با مشتریان به مثابه مهمترین و ارزشمندترین بخش سازمان برخورد می شود. هر یک از کارکنان یا مدیران در صدد جلب مشتری بوده و یا از کارکنانی که این وظیفه را به خوبی انجام می دهند پشتیبانی می کنند .
 6. کیفیت سازمانها از اینکه همواره کالاها یا خدمــــاتی با کیفیت تولید می کنند به خود می بالند. این شرکتها به این نکته واقف هستند که موفقیتهای مستمر و بلندمدت آنها به طور گسترده به اعتبار و شهرتشان بستگی دارد. در نتیجه به طور مداوم در صدد توسعه پایدار کیفیت و روابط کیفیتی در تولید محصولات هستند
. 7. ارتباطات مدیران بر این امر اشراف دارند که نظام ارتباطی منبع اصلی حیات در سازمان بوده و از طریق آن می توان عملیات را به آسانی انجام داد. سازمان سعی می کند کارکنان کلیه سطوح با هم ارتباط داشته و این امکان برای کارکنان فراهم می شود تا فرصتهای مناسب و مقتضی برای کلیه مسیرهای سازمانی فراهم باشد .
 8. اخلاقیات سازمان از کارکنان انتظار دارد که در همه حالات، اخلاقیات را رعایت کرده و در فعالیتهای روزانه به گونه ای عمل کنند که اعتقاد به اخلاقیات را نشان دهد .
 9. تندرستی سازمانهای برتر به سلامتی و تندرستی کارکنان توجه خاص معطوف داشته و به خوبی می دانند که داشتن یک محیط کاری سالم یک تصمیم سازمانی است که به افزایش توان کارکنان و کاهش میزان غیبت ناشی از بیماریها منجر خواهد شد .
10 . سودآوری برای ادامه حیات، سازمان باید سودآور باشد اما بدان معنی نیست که سودآوری، هدف اصلی برای ادامه حیات و فعالیت است. حال که با ویژگیهای مشترک شرکتهای برتر آشنا شدیم، این سوال پیش می آید که چگونه سازمان می تواند جزء یکی از شرکتهای برتر قرار گیرد؟ برای دستیابی به این هدف مهمتر از اعلام مقصد (ویژگیهای یک شرکت جهانی را داشتن) مدیریت و اداره این نظام است که نیازمند عزمی راسخ است. اغلب اوقات مدیران ارشد سازمان اعلام می کنند که قصد دارند تغییراتی در سازمان اعمال کنند اما در عین حال حاضر نیستند سبک رهبری فعلی خود را تغییر دهند. پس از چندی که به کارنامه تغییرات مورد نظرشان نگاهی می افکنند از اینکه چیزی اتفاق نیفتاده متعجب می شوند. برای ایجاد تغییر موثر باید فرایند را به گونه ای نظارت و هدایت کنند تا متضمن پیشرفت باشد.برای طی این مسیر گذشتن از هفت مرحله الزامی است.
 5 مرحله اول نیازمند شناخت و دو مرحله بعدی مستلزم اجرا و عمل بدانها به شرح ذیل است :
برانگیختن ارزشها: مدیران ارشد باید مجموعه روشنی از ارزشها را پایه گذاری کنند که لازم است سازمان و کارکنان به آنها جامه عمل بپوشانند. این مجموعه مشتمل بر شرح تفصیلی از هر معیار ارزشی است که در عملیات روزانه شرکت، باید از آن تبعیت شود. به عبارتی مجموعه ارزشی سازمان به عنوان یک متدولوژی برای سنجش هر نوع عملیاتی مورد استفاده قرار خواهدگرفت. برای مثال اگر ارائه خدمات مطلوب و مستمر به عنوان یک ارزش در سازمانی تلقی شود، پس کارکنان باید این معیار ارزشی را فراتر از آنچه که تصور آن می رود، در فعالیتهای روزمره خود نسبت به مشتریان به کار بگیرند .
شناسایی و تشریح رویه های کلیدی در سازمان: به کارگیری روشهای محوری در سازمان نیازمند ارزیابی مستمر بر اساس عملیات جاری شرکت است. این اطلاعات برخاسته از طیف گسترده ای از روشها از قبیل مصاحبه ها، مستندات تاریخی، مشاهدات اجرایی و غیره است .
مقایسه ارزشها با روشهای جاری: گستره و ماهیت هماهنگی ها یا عدم هماهنگی ها در مورد روشهای واقعی در سازمان در مقایسه با نحـــوه تشریح ارزشهای تعیین شده صورت می گیرد. در این مرحله کسب اطلاعات تکمیلی از گروه های مختلف، شاغلان و بررسی از مشتریان با هدف تحلیل روشها و مقایسه آن با تجربیات سایر شرکتها (الگوبرداری BENCH MARKING ) صــورت می گیرد .
تعیین اولویتها برای هماهنگی مجدد: موضوعها و اولویتها، نحوه ارتباط آنها با عملیات یکپارچه سازمانی و ارزشهای موردنظر جزء به جزء تعریف و تدوین شوند . آن دسته از تغییرات را که بیشترین تاثیر را داشته و در برنامه زمانبندی اولویت اول را دارد بلافاصله به مورد اجرا گذاشته شود .
تغییرات توصیه شده (موردنظر) و اجرای راهبرد: تغییرات مورد نیاز باید به گونه ای تعریف و با یکــــدیگر تلفیق شوند که به چشم اندازی روشن برای کسب اطلاعات و سازماندهی تولید محصولات بر اساس نیازهای بازار منجر شوند. این چشم انداز مشتمل بر فرایند استمرار تغییرات است که در نهایت به کسب اطلاعات جدید و اجرای اولویتهای تعیین شده منجر می گردد .
تغییرات دلخواه تان را انجام دهید: هماهنگی درونی تغییرات مورد انتظار باید با دقت صورت گرفته و با کلیه عملیات جاری سازمان به صورت یکپارچه درآیند. این امر مستلزم ادغام و سازماندهی تلاشهای بسیاری از افراد در سازمان است که باید طی یک دوره زمانی 3 - 1 ساله صورت گیرد. زمینه سازی مشارکت و احساس تعلق یک راهکار اساسی در ایجاد تعهد در سازمان است. استفاده از توان تخصصی افراد حرفه ای خارج از سازمان در زمینه هایی همچون برنامه ریزی تلفیقی، آموزش مدیریت، مدیریت عملکرد، تیم سازی، پاسخ به مشتریان و نظامهای جبران خدمات و پاداش می تواند مفید و موثر باشد . نظارت بر پیشرفت: فرایندی به منظــور سنجش مداوم عملکــــرد و پیشرفت طراحی و ایجاد کنید. با استقرار یک سیــــستم نظارتی، ضمن تعیین افزایش سطح تعلق و دلبستگی کلیه افراد در همه لایه ها، مدیریت سازمان نسبت به لزوم طراحی برنامه های اصلاحی مطلع خواهدشد. در اینجا این سوال مطرح می شود که چگونه می توان بر این سیر مدیریت کرد؟ ایجاد تغییرات ضروری در سازمان گامی مهم و کلیدی محسوب می گردد.
اما برای تداوم تغییر و اداره این فرایند در بلند مدت استقرار چهار زیر سیستم ذیل ضروری است :
نظام پاسخگویی: هر فردی باید نسبت به مسئولیتهایی که بر عهده دارد کاملاً آگاه باشد. همه افراد باید بدانند که سازمان می خواهد به کجا برود و چه عواملی باعث می شود که گروه یا فردی عملکرد برجسته یا خاص داشته باشد. عدم آگاهی کارکنان از انتظارات سازمان باعث می شود که فرایند تغییر در سازمانها به مرحله فراموشی سپرده شود .
نظام اطلاعات: در اکثر سازمانها عموماً اطلاعات مالی منحصراً در اختیار مدیریت امور مالی همان سازمان قرار می گیرد. لیکن اطلاعـــات سایر شاخصهای کلیدی که به حوزه های مختلف عملکردی مربوط هستند به موازات باید گردآوری شوند . اطلاعات عملکردی باید در اختیار آن دسته از افرادی قرار گیرد که می توانند بهترین استفاده را از اطلاعات موجود برای انجام کارشان در سازمان به کار ببرند .
3. نظام بازخورد: بهترین محرک انگیزشی برای کارکنان، بازخوردی است که راجع به کارشان دریافت می کنند. اگر کارکنان درمورد کارهایشان بازخوردی دریافت نکنند، اغلب به سختی می توانند عملکرد خود را تصحیح کرده و بهبود بخشند. در نظام بازخوردی، مدیران از طریق تشویق و قدردانی از افراد، ارزش افزوده ایجاد می­کنند .
4. نظام تشویقی و قدرشناسی از کارکنان: به عنوان آخرین گام در امر تغییر، عملکردهای خوب و برتر باید مورد تشویق قرار گیرند. اگر عملکرد فعلی افراد از حد انتظار پایین تر است، با تذکرات به موقع و یا آموزشهای مناسب این نقیصه را برطرف سازید. در بلند مدت باید بین عملکردهای خوب  ضعیف تمایز قائل شوید .
به عنوان حسن ختام می­توان گفت که یک شرکت برتر به وسیله ارزشها و نه نتایج اداره می شود. این سیر پایان ناپذیر است و هیچ شرکتی نمی تواند به ارزشها یا روشهای اجرایی مطلق و فاقد هرگونه نقص در سازمان دست یابد. همانگونه که هیچ فردی نمی تواند به اوج تعالی دست پیدا کند. باید دانست که پیمودن این مسیر واقعاً سفری ارزشمند است .

نویسنده: مینا امینی
منبع: سایت باشگاه سیکس ام


نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:42 PM | نویسنده : قاسمعلی
به منظور تحلیل آماری و با قاعده در خصوص کسب و کار کوچک ، باید گفت که این مقوله دارای قوانین اجرایی تجاری است. هر صنعتی بر اساس درآمد و میزان استخدام سالانه ، اندازه استانداردی را برای خود تعریف می‌کند. در بیشتر موارد این تعریف به واسطه نمایندگی‌های دولتی تعریف می‌شود تا تحت قوانین تغییرپذیر دولتی تحلیل ‌هایی را صورت دهند. به علاوه ، این استانداردها برای برنامه‌هایی که در خصوص کمک بهبود به امور مالی است کارا می‌باشد. کسب و کار کوچک بصورت مستقل است و هر شرکتی با کمتر از 500 پرسنل در این حیطه قرار می‌گیرد. این اندازه مرسومترین استاندارد تعریف شده است. در آمریکا حدود 5/22 میلیون کسب و کار مستقل از کشاورزی و زراعت وجود دارد که 99 درصد آن کسب و کار کوچک(Small Business) به حساب می‌آیند.

راهنمای شروع یک کسب و کار کوچک: این راهنما به منظور آن تدوین شده است که بتواند با بیان تمامی نکات و در عین حال حفظ سادگی و قابل فهم بودن، به شما در راه ایجاد یک کسب و کار موفق کمک کند.


گام اول: ارزیابی اولیه


آیا کارآفرینی برای شما ساخته شده است ؟ بدیهی است که شروع یک کسب و کار جدید ریسکهای زیادی را به همراه دارد که البته با برنامه ریزی می‌توان شانس موفقیت را بالا برد. بنابراین بهترین نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را بعنوان دارنده یک کسب و کار بشناسید.


- آیا شخصیتی مستقل و خودجوش دارید؟ این را همیشه در نظر داشته باشید که در صورت شروع یک کسب و کار کوچک ، این خود شما هستید و نه شخص دیگر که باید تصمیم بگیرید که چگونه پروژه‌ها ، برنامه‌ها و زمان خود را مدیریت کنید.


- تا چه حد با شخصیتهای متفاوت و افراد گوناگون می‌توانید ارتباط برقرار کنید؟


صاحبان کسب و کار ناگزیرند که با افراد و اقشار مختلفی سرو کار داشته باشند. آیا شما می‌توانید با مشتریان، تامین‌کنندگان، کارکنان و ... در جهت منافع کسب و کار خود ارتباط برقرار کنید.


- تا چه حد قدرت تصمیم‌گیری دارید؟ صاحبان کسب و کار کوچک بایستی بطور متداوم ، به سرعت و در رایط بحرانی بتوانند مستقلا" تصمیم‌گیری کنند.


- آیا شما استقامت فیزیکی و احساسی لازم برای اداره یک کسب و کار را دارید؟


مالکیت یک کسب و کار علاوه بر چالش و هیجان ، مستلزم فشارکاری زیاد ، ساعتهای کاری زیادی می‌باشد. آیا شما می‌توانید 12 ساعت در روز و هفت روز در هفته را کار کنید؟


- تا چه حد می‌توانید برنامه‌ریزی و سازماندهی کنید؟ تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از شکستها در صورت برنامه‌ریزی صحیح ، به وجود نمی آمد.


- آیا انگیزه لازم را برای تحمل مشقات را دارید؟‌ ممکن است شما در حین اداره یک کسب و کار احساس کنید که در برخی مواقع توانایی تحمل تمامی مشقات و زحمات را به تنهایی ندارید و فقط داشتن انگیزه قوی است که می‌تواند در این مواقع سختی ، دلگرم و امیدوار سازد.


- این کسب و کار چگونه خانواده شما را متاثر می‌سازد؟ سالهای اولیه شروع یک کسب و کار می‌تواند سختی‌هایی را برای خانواده و زندگی شخصی شما ایجاد کند. در عین حال ممکن است خانواده شما تا به سوددهی رسیدن کسب و کار ، دچار مشکلات و فشارهای مالی شوند. بنابراین حمایت و یا عدم حمایت خانواده نقش مهمی در شروع و ایجاد یک کسب و کار دارد. این حقیقت دارد که دلایل زیادی برای عدم شروع یک کسب و کار کوچک و مستقل وجود دارد ، اما برای افرادی که واجد شرایط فوق هستند ، مزایای زیادی وجود دارد که قطعا" از ریسکهای آن بیشتر است. اینکه شما خادم و مخدوم خود می‌شوید!


زحمت و تلاش و ساعتهای کاری زیاد مستقیما" به نفع شماست و نه شخص دیگر!


امکان کسب درآمد و رشد ، محدودیت کمتری دارد. چالش و هیجان کار برای شما افزایش می‌یابد.


اداره یک کسب و کار مستقل امکان فراگیری زیادی را برای شما فراهم می‌آورد.


گام دوم: برنامه ریزی کسب و کار


شروع یک کسب و کار نیاز به انگیزه ، علاقه و استعداد دارد. همچنین نیاز به تحقیقات وسیع و برنامه‌ریزی صحیح دارد. اطلاعات زیر برای تهیه طرح کسب و کار ( Business Plan ) می‌تواند بسیار مؤثر واقع شود:


قبل از شروع به کار لیستی از تمامی دلایلی که می‌خواهید بخاطر آنها وارد دنیای تجارت شوید ، تهیه کنید. مثلاً: شما می‌خواهید رئیس خود باشید. شما می‌خواهید استقلال مالی داشته باشید. شما می‌خواهید آزاد باشید. شما می‌خواهید آزادانه تمامی تواناییها و دانسته‌های خود را به کار ببرید.


سپس بایستی تعیین کنید که اصولا" چه کسب و کاری برای شما مناسب است. لذا این سؤالات را از خود بپرسید: من دوست دارم با وقت خود چه کاری انجام دهم؟ چه مهارتهای تکنیکی من تا به حال آموخته‌ام؟


به نظر دیگران من در چه کارهایی مهارت دارم؟ من چقدروقت آزاد برای اداره یک کسب و کار موفق دارم؟


آیا من هیچ سرگرمی یا علاقه‌ای که قابل تبدیل شدن به کسب و کار شدن را داشته باشند ، دارم؟


- پس از تعیین کسب و کار مناسب تحقیقات لازم را جهت پاسخ به سؤالات زیر به عمل آورید:


آیا ایده من کاربردی است و آیا نیازی را برآورده خواهد کرد؟ رقبای من چه کسانی خواهند بود؟


مزیت رقابتی شرکت من نسبت به شرکتهای موجود چیست؟ آیا من می‌توانم خدمت بهتری ارائه دهم؟‌


آیا من می‌توانم برای کسب و کار جدید خود تقاضا ایجاد کنم؟


آخرین مرحله قبل از تهیه طرح کسب و کار این است که چک لیست زیر را تهیه کنید و پاسخ دهید:


من علاقه به شروع چه کسب و کاری دارم؟ چه خدمتی یا کالایی قرار است ارائه دهم؟ در کجا قرار است این کار را انجام دهم؟ چه مهارت و تجربه‌ای برای این کار دارم؟ ساختار قانونی شرکت من چگونه خواهد بود؟ ( سهامی عام، خاص و ... ) اسم کسب و کار چه چیزی باشد؟ چه امکانات و تجهیزاتی نیاز خواهم داشت؟ به چه تسهیلات و امکانات بیمه‌ای نیاز خواهم داشت؟ پاسخ شما به تمامی سؤالات بالا شما را در طراحی یک کسب و کار کامل جامع یاری می‌کند.


گام سوم: تامین منابع مالی


یکی از کلیدهای اساسی موفقیت و پیشرفت در شروع کار ، جذب و تامین منابع مالی کافی برای راه‌اندازی یک کسب و کار کوچک است. اطلاعات زیر تکیه بر روشهای جمع‌آوری پول برای شرکتهای کوچک دارد. همچنین شما را در تهیه درخواست وام ( Loan Prposal ) یاری می‌دهد. منابع زیادی برای جمع‌آوری سرمایه وجود دارد. باید توجه داشته باشیم که قبل از تصمیم‌گیری ، تمامی منابع ممکن را جستجو کنیم :


پس‌اندازهای شخصی


دوستان و افراد خانواده


بانکها و مؤسسات اعتباری


شرکتهای سرمایه گذاری مخاطره آمیز چگونه یک درخواست وام ( Loan Prposal ) تهیه کنیم؟


مورد قبول واقع شدن درخواست شما بستگی به نحوه تنظیم درخواست شما دارد. بخاطر داشته باشید که وام دهندگان در کاری سرمایه‌گذاری می‌کنند که نسبت به بازگشت سرمایه خود مطمئن باشند. بنابراین یک درخواست وام خوب شامل اطلاعات زیر باید باشد: اطلاعات کلی راجع به شرکت :


v نام و آدرس شرکت ، نام مدیر ،‌ اعضای هیئت مدیره و ...


v دلیل نیاز به وام ،‌مورد مصرف وام و ضرورت آن.


v مبلغ دقیق موردنیاز برای رسیدن به اهداف مربوطه.


v تاریخچه کسب و کار :


v تاریخچه و طبیعت کار ، توضیح کامل در مورد نوع کار ، قدمت و کارکنان و دارایی‌های آن.


v اطلاعات کامل راجع به نحوه مالکیت و ساختار قانونی شرکت.


اطلاعات راجع به مدیریت :


v نوشته کوتاهی راجع به مدیران ، سوابق ، تحصیلات ، تجربیات و مهارتهای آنان تهیه کنید.


اطلاعات بازار :


v به وضوح محصول و یا خدمت شرکت خود و بازار آن را تشریح کنید.


v بازار رقابت و رقبای خود را شناسایی کرده و مزیت رقابتی خود را بیان کنید.


v اطلاعاتی راجع به مشتریان و اینکه چگونه کسب و کار شما نیازهای آنها را برطرف می‌کند ، تهیه کنید.


اطلاعات مالی :


v صورتهای مالی و سود و زیان 3 سال گذشته خود را ارائه کنید. در صورت شروع یک کسب و کار جدید درآمدهای پیش‌بینی شده را ارائه کنید.


v اطلاعات مالی راجع به خود و سایر سهامداران عمده شرکت را بیان کنید.


v و در آخر سوگندی مبنی بر تعهد نسبت به وام یاد کنید و امضاء نمائید. وام دهندگان بر چه اساسی شما را می‌سنجند؟ وقتی وام دهندگان درخواست شما را بررسی می‌کنند شش فاکتور را مدنظر قرار می‌دهند که به شرح زیر می‌باشند:


6C مالی:


1. Character : شخصیت وام گیرنده و میزان تعهد و جوانی و اخلاقی وی مبنی بر بازگشت وام در زمان مقرر.


2. Capacity to pay : ظرفیت بازپرداخت وام گیرنده که بر اساس تجزی تحلیل و بررسی درخواست وام ، صورتهای مالی و سایر مدارک مالی وی تعیین می‌شود.


3. Capital : شامل مجموع کل بدهی‌ها و دارایی‌ها می‌باشد که وام دهندگان ترجیح می‌دهند که نسبت بدهی به دارایی شرکتها حتی‌المقدور کمتر باشد چرا که نشانگر پایداری مالی شرکت است.


4. Collateral : میزان وثیقه که هر چه بیشتر باشد و اختلاف آن با مبلغ ،‌ وام داده شده کمتر ، اطمینان خاطر وام دهنده از بازپرداخت وام بیشتر خواهد بود.


5. Conditions : شرایط کلی اقتصادی ، جغرافیایی وسعتی شرکت ...


6. Confidence : یک وام گیرنده موفق سعی می‌‌کند که اطمینان وام دهنده را از 5 مورد قبلی جلب کند و وی را به وام دادن ترغیب نماید. و در آخر برای جمع‌بندی چک لیست زیر را ارائه می‌کنیم که البته برخی از بندها بنابر نوع و ماهیت کسب و کار قابلیت تغییر و یا حذف دارند. چک لیست کلی شروع یک کسب و کار کوچک :


- انتخاب کسب و کار بر اساس علاقه و توانایی‌ها


- انجام تحقیقات و بررسی‌های لازم در مورد ایده کیب و کار


- تهیه طرح کسب و کار و طرح بازاریابی


- انتخاب یک نام برای کسب و کار


- چک کردن حق استفاده از نام انتخاب شده و کسب اجازه برای استفاده از‌ آن نام


- ثبت کسب و کار با نام انتخاب شده


- تعیین مکان مطلوب برای شروع کسب وکار


- چک کردن و بررسی قوانین منطقه‌ای ( منطقه انتخاب شده برای احداث کسب و کار )


- تعیین نوع ساختار قانونی شرکت و مستندسازی


- اخذ اجازه ها و لیسانس‌های مورد نیاز


- ثبت حقوق انحصاری ( Copy right )


- در صورت کارآفرینی و یا خلق محصول جدید ، ثبت Patent


- انجان تبلیغات و نشر اعلامیه های لازم مبنی بر شروع کسب وکار جدید


- تهیه خطوط تلفن کاری و سایر تجهیزات موردنیاز


- انجام کارهای مربوط به بیمه


- اخذ اطلاعات مربوط به مالیات شرکت


- بیمه‌کردن کارکنان و جمع‌آوری اطلاعات راجع به قوانین کار


- تعیین سیستم دستمزد حقوق و نحوه جبران خدمات کارکنان ( در صورت وجود )


- افتتاح یک حساب بانکی برای کسب و کار


- چاپ کارتهای تجاری برای شرکت و ایجاد آرم برای شرکت


- خرید تمامی لوازم تجهیزات موردنیاز


- ایجاد E-mail و Website برای شرکت


- انجام تبلیغات وسیع‌تر در نشریات و تلویزیون و...


- تماس با تمامی افراد ممکن اعم از خانواده و غیر هم ، مبنی بر شروع کسب و کار جدید


- سایر موارد


برگرفته از: seemorgh.com




نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:42 PM | نویسنده : قاسمعلی
طی دو دهه گذشته تحولا‌ت عمده‌ای در محیطهای کسب و کار در عرصه جهانی پدید آمد که تاثیرات عمیق و همه جانبه‌ای برکارکرد و فعالیت شرکتها و بنگاههای اقتصادی برجا گذاشته است. از جمله این تحولا‌ت می‌توان به توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش و سرمایه‌های فکری، افزایش ریسک و مخاطرات بنگاه، اهمیت‌یافتن مسئولیتهای اجتماعی و رعایت اخلا‌ق سازمانی، تحول سریع در تکنولوژی و در محور آن تکنولوژی اطلا‌عات و تشدید رقابت و ضرورت مشتریمداری اشاره کرد. با توسعه و تعمیق این عناصر در حیات اقتصادی بنگاهها و تاثیرات آن بر نحوه اداره سازمانها، ادامه حیات و پایداری شرکتها بیش از پیش در گرو ارزشآفرینی برای همه ذینفعان (یعنی سهامداران، مشتریان، کارکنان و جامعه) است.
امروزه چالش بزرگ مدیریت عبارت است از تلفیق مناسب ارزش آفرینی برای ذینفعان مختلف سازمان و بدین‌گونه است که اداره سازمان بر مدار ارزش آفرینی و یا مدیریت مبتنی بر ارزش در دستور کار سازمانهای پیشرو و طراز جهانی قرار گرفته است.
اما واقعیت این است که تحقق اهداف و استراتژیهای ارزشآفرین نیازمند سیستمهای دقیق و اطمینان بخش سنجش عملکرد و کنترل است وگرنه تجربه نشان داده است که بهترین شعارها و اهداف و برنامه‌های تعیین شده اگر مکانیزمها و سازوکارهای لا‌زم برای پیشبرد و نتیجه‌گیری مناسب از برنامه‌ها را به همراه نداشته باشد و به صورت اصولی و نظام‌مند راهبری نشود به نتایج مطلوب و مورد انتظار نخواهد رسید.
براساس تجربه‌های انباشته جهانی، یکی از ارکان مهم و تاثیرگذار برای اعمال کنترل اثربخشی و پیشبرد اهداف در سازمانها، استقرار و بهره‌برداری از سیستمهای حسابرسی داخلی است.
با تحولا‌ت پدید آمده در فضای کسب و کار، حسابرسی داخلی نیز به عنوان یکی از حلقه‌های زنجیره ارزشآفرینی، وظایف خود را بازتعریف و باز مهندسی کرده است.
ویژگیهای شرایط نوین کسب و کار
شرایط کسب و کار طی دو دهه گذشته تغییرات چشمگیری یافته است که ما در زیر اساسی‌ترین آنها را از دیدگاه و منظر تاثیرگذاری بر حرفه حسابرسی داخلی به اجمال بیان خواهیم کرد.
-1 دیدگاه و انتظارات سهامداران
دیدگاه سهامداران نسبت به مفهوم ارزش بنگاه تغییر اساسی یافته و امروزه سهامداران، به ویژه سهامداران نهادین1، به معیارها و عناصری همانند سود سالا‌نه و بازده هر سهم، بسنده نمی‌کنند. توجه سهامداران امروز، معطوف به ارزشزایی و رشد بنگاه است که با معیارهایی نظیر ارزش افزوده اقتصادی2، ارزش افزوده بازار3، ارزش روز و تنزیل شده نقدینگیهای آینده (کل بازده سهامداران4) سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر سهامداران مایلند دریابند که بنگاه مورد سرمایه‌گذاری آنان از چه میزان رشد و سودآوری پایدار در آینده برخوردار خواهد شد. از جمله اینکه سهامداران در ارزیابی ارزش‌زایی و رشد پایدار بنگاه به این مسئله توجه دارند که تا چه میزان بنگاه برپایه و محور استراتژیهای ارزش‌آفرین حرکت می‌نماید و این استراتژیها چه میزان تحقق پیدا خواهد کرد.
-2 تئوری ذینفعان
هدف نهایی هر بنگاه باید ارزش‌آفرینی برای سهامداران قرار داده شود. اما بنابر تئوری ذینفعان5، ارزش‌زایی برای سهامداران آنگاه میسر می‌شود که بنگاه برای سایر ذینفعان، از جمله مشتریان، کارکنان و جامعه ارزش‌آفرین باشد. بنابراین یکی از معیارهای سنجش موفقیت مدیریت عبارت است از تلفیق و ایجاد تعادل در ارزش‌آفرینی برای همه ذینفعان و یا اصطلا‌حاً اعمال مدیریت مبتنی بر ارزش6.
-3 افزایش ریسک بنگاه
در شرایط نوین اقتصادی به لحاظ تشدید رقابت، تغییر و تحولا‌ت شدید در شرایط پیرامونی بنگاه، توسعه تکنولوژی و مانند آن، ریسکهای کسب و کار چه در حوزه ریسکهای درونی (ناشی از تصمیمات مدیریت) و ریسکهای محیطی (تغییرات سیاسی، موقعیت رقیبان و مانند آن) به میزان چشمگیری افزایش یافته است. بدین لحاظ شناسایی انواع ریسکهای بنگاه، اعمال مدیریت ریسک و تبدیل تهدیدها به فرصت ها از جمله چالشهای مهم مدیریت امروزین است.
-4 اهمیت‌یابی داراییهای نامشهود
داراییهای نامشهود مانند نام و اعتبار شرکت، پایگاه مشتریان، کارکنان با دانش و وفادار، تحقیق و توسعه، سطح تکنولوژی و برتری عملیاتی، سبک و سیاق مدیریتی و سیستمهای اطلا‌عاتی بنگاه نقش ‌بسزایی در ارزشگذاری بنگاه در بازار و ارزشزایی بنگاه به‌جا گذاشته است. بنابر تحقیقات انجام یافته در سال 2002 در شرکتهای امریکایی و اروپایی، حسابداران فقط حدود 15درصد ارزش بنگاه را در قالب سرمایه‌های فیزیکی اندازه‌گیری و در دفترها ثبت می‌کنند. به این ترتیب متوسط ارزش شرکتها در امریکا و اروپا حدوداً 6 برابر ارزش دفتری یعنی مقداری است که حسابداران محاسبه و ثبت می‌کنند. جالب توجه اینکه این تفاوت در مورد شرکتی مانند مایکروسافت که در بالا‌ترین سطح دانش و تکنولوژی فعالیت می‌کند، به 14 برابر می‌رسد.
برخی مقوله‌های خاص تاثیرگذار
علا‌وه بر عوامل کلی و عمومی فوق که مرتبط با روند تحولا‌ت در زمینه‌های کسب و کار و شرایط اقتصادی است، برخی موضوعها، مقوله‌ها و پدیده‌های جدید نیز در حوزه حرفه حسابداری و حسابرسی برکارکرد و وظایف حسابرسی تاثیرگذاشته است؛ درزیر به برخی از این عوامل اشاره می‌کنیم:
کمیته حسابرسی: این کمیته که از اعضای غیر موظف هیئت مدیره تشکیل می‌شود وظیفه‌دار نظارت بر فرایند تهیه گزارشهای مالی، ایجاد و به‌کارگیری سیستم کنترلهای داخلی و عملکرد حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل است. حسابرسان داخلی گزارشهای خود را عموماً به کمیته حسابرسی7 ارائه می‌کنند.
قانون ساربینز اکسلی :(Sarbanes-Oxley)این قانون که پس از ماجرای انرون( Enron)و پیامدهای نامطلوب آن بر حرفه حسابداری و حسابرسی و به‌ویژه سلب اعتماد از گزارشهای مالی و حسابرسی، در سال 2002 به تصویب کنگره امریکا رسیده و رعایت آن از سوی حسابداران و حسابرسان در امریکا و اروپا الزامی شده است، اهداف اساسی زیر را دنبال می‌کند:
_ ایجاد اعتماد دوباره سهامداران به گزارشهای مالی،
_ بهبود کنترل و مدیریت ریسک،
_ بهبود فرایندهای حاکمیت سازمانی .
بنابراین قانون، مدیریت شرکت موظف شده است گزارشهای مالی سه ماهه را تایید و روشها و مبانی کنترلی برای اطمینان‌بخشی به گزارشها و شفافیت اطلا‌عات را برقرار سازد و اجرا کند. نظارت و کنترل برانجام این مسئولیت توسط مدیران، به عهده حسابرسان داخلی است.
آیین‌نامه ترکیبی : آیین‌نامه ترکیبی حاکمیت شرکتی در انگلستان تدوین یافته و برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس الزامی است. براساس این آیین‌نامه رعایت موارد زیر برعهده هیئت‌مدیره شرکتها قرار داده شده است:
-1 هیئت‌مدیره باید نظام کنترل داخلی مستحکمی برای تامین منافع سهامداران و حفظ داراییها ایجاد کند.
-2هیئت‌مدیره باید هر ساله اثربخشی کنترلهای داخلی، شامل کنترلهای مالی، رعایت قوانین و مدیریت ریسک را ارزیابی و نتیجه را به سهامداران گزارش کند.
-3شرکتهایی که واحد حسابرسی داخلی ندارند باید ایجاد و تقویت چنین واحدی را در دستور کار خود قرار دهند.
در این مورد نیز اطمینان یافتن از رعایت آیین‌نامه ترکیبی به عهده حسابرسان داخلی است.
تغییر در مدل گزارشگری: با توجه به سلب اعتماد نسبت به گزارشگری مالی که پس از ماجرای انرون پدید آمد، جوامع و محافل حسابداری دنیا از جمله فدراسیون جهانی حسابداران، انجمنهای حرفه‌ای حسابداری طراز اول امریکا و اروپا و مـوسـسات حرفه‌ای برجسته جهان اعتباربخشی مجدد به گزارشگری مالی را در دستور کار خویش قرار دادند. حاصل تلا‌ش و بررسی این محافل تهیه و ارائه یازده مدل نوین گزارشگری است که در اختیار جوامع حسابداری جهان قرار گرفته است.
مدلهای پیشنهادی که بر شیوه گزارشگری مالی در جهان تاثیر گذاشته است و الگوی گزارشگری مالی را دچار دگرگونی اساسی خواهد کرد در محورهای اساسی زیر تغییر یافته است:
_ توجه به سنجش پیشبرد استراتژیها،
_ گنجاندن شاخصهای غیرمالی در کنار شاخصهای مالی،
_ تلا‌ش در جهت ایجاد توازن در سنجش موفقیت سازمان (ارزیابی متوازن(
_ ارزیابی ریسک و میزان مدیریت ریسک بنگاه،
_ انتقال و ارائه اطلا‌عات درونی (از حوزه حسابداری مدیریت) به استفاده کنندگان بیرونی (عمدتاً سهامداران و بازار سرمایه)،
_ توجه به معیارها و شاخصهای جدید اندازه‌گیری ارزش زایی برای سهامداران، از جمله محاسبه و انعکاس ارزش افزوده بازار، ارزش افزوده اقتصادی و سایر معیارهای مورد توجه بازار سرمایه.
علا‌وه بر محتویات گزارشها که در محورهای فوق تغییر و تحول یافته است، تکنولوژی اطلا‌عات امکانات نوآوری و ارائه اطلا‌عات جامع را در فواصل زمانی کوتاهمدت فراهم آورده که مجموعه تغییر و تحولا‌ت فوق برکار حسابرسان داخلی تاثیر چشمگیری به‌جا گذاشته و خواهد گذاشت.
مدلهای جدید اداره بنگاه
با توجه به تغییرات فضای کسب و کار به شرح بالا‌ و توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش و تشدید رقابت، سازمانها و شیوه‌های مدیریتی نیز برای پاسخگویی به این شرایط جدید و یافتن مزیتهای رقابتی و امکان تداوم و پایداری شرکت، تغییرات چشمگیری یافته‌اند که در زیر برخی از آنها را ذکر می‌کنیم:
الف) رویکرد استراتژی مدار به اداره سازمان به منظور تحلیل فرصتها و تهدیدها و پیشبینی تحولا‌ت آینده.
ب ) گرایش به مشتریمداری و لزوم اعمال مدیریت روابط با مشتریان .
ج ) اهمیـت‌یـافتـن حـاکمیـت سـازمـانـی کـه بـه‌طـور خلا‌صه مجموعه‌ای است از روابط بین مدیریت، هیئت مدیره، کمیته حسابرسی، سهامداران و سایر ذینفعان و همچنین ساختار و سازوکارهای
مورد نیاز برای تحقق اهداف شرکت.
د ) عدم تمرکز که ضمن آن باید تلفیق مناسبی بین اختیارات و مسئولیت خواهی به‌و جود آید و معیارهای جدید سنجش عملکرد به کار گرفته شود.
هـ ) برون‌سپاری کارها و تمرکز به قابلیتهای محوری.
و ) ضرورت بهبود مستمر همراه با اعمال مدیریت هزینه.
با توجه به مطالب فوق و تا این مرحله از بحث، چنین می‌توان نتیجه گرفت:
الف) فضای کسب و کار و فعالیتهای اقتصادی بنگاهها از جهات گوناگون، به‌ویژه به لحاظ تشدید رقابت و تغییر در عناصر ارزش‌زایی و از جمله اهمیت‌یابی داراییهای نامشهود و افزایش ریسک و مخاطرات، تغییر و تحول اساسی یافته است.
ب ) شرایط جدید کسب و کار، دیدگاهها و انتظارات سهامداران و بازار سرمایه را دچار تغییرات اساسی کرده و موجب شده است سهامداران مفاهیم و معیارهای جدیدی را برای سنجش موفقیت و ارزشآفرینی مورد توجه قرار دهند و مکانیزمهای نوینی از سوی بازار سرمایه برای نظارت بر کارکرد سنجش موفقیتهای بنگاه به‌کار گرفته شود.
ج ) براثر این تحولا‌ت، شکل و شیوه اداره بنگاهها و سازمانها نیز دچار تغییر و دگرگونی شده و مقوله‌هایی مانند حاکمیت سازمانی، عدم تمرکز، برون‌سپاری کارها و اعمال مدیریت مبتنی بر ارزش به عنوان اختصاصات و ویژگیهای شرکتهای موفق و طراز جهانی مطرح شده است.
د ) در چنین شرایطی حسابرسی داخلی نیز برای آنکه بتواند نقش موثر و ارزش‌آفرین خود را ایفا کند و انتظارات ذینفعان مختلف را تامین کند، به تجدید مهندسی خویش پرداخته و از لحاظ محصــولا‌ت قــابــل ارائــه بــه مـشتـریـان خـویـش (ذینفعـان و استفاده‌کنندگان از گزارشهای حسابرسان داخلی) و همچنین سازوکار و شکل اداره واحد حسابرسی داخلی دچار تغییر و تحول اساسی شده است که در ادامه مقاله به معرفی و تشریح این تغییر و تحولا‌ت خواهیم پرداخت.
تجدید مهندسی واحد حسابرسی داخلی از زاویه دیگری نیز پراهمیت و اجتناب‌ناپذیر شده است. مقوله‌هایی مانند قانون ساربینز اکسلی، مدل کنترل کوزو(COSO)، تغییر در مدلهای گزارشگری مالی، ایجاد و تقویت جایگاه کمیته حسابرسی در شرکتها و تغییرات در استانداردهای بین‌المللی حسابرسی داخلی نیز به‌طور مستقیم برکارکرد حسابرسی داخلی تاثیرات درخور ملا‌حظه‌ای به‌جا گذاشته است.
حسابرسی داخلی: از نگاه سنتی تا تعریف نوین
در تعریف سنتی حسابرسی داخلی، وظایف عمده زیر برعهده حسابرسی داخلی قرار داشت:
الف) انعکاس رویدادهای مالی،
ب ) ارزیابی و تحکیم کنترلهای داخلی،
ج ) اطمینان از حفظ منابع و داراییها .
وظایف فوق در قیاس با تحولا‌ت پدید آمده که بر کارکرد حسابرسی داخلیاثرگذار است، نگاه محدودی به این حوزه از کار و فعالیت در سازمان شمرده می‌شود. این نگرش، حسابرسی داخلی را به مثابه چشم و گوش مدیریت می‌داند که عمدتاً وظیفه اطمیناندهی به مدیریت نسبت به رعایت قوانین، مقررات و دستورعمل‌ها را به‌عهده دارد.
اما تعریف نوین از حسابرسی داخلی که در سال 1992 توسط انجمن حسابرسان داخلی امریکا داده شده به قرار زیر است:
"فعالیت اطمینان‌بخشی و مشاوره‌ای مستقل و واقع‌بینانه که با هدف ارزش‌افزایی و بهبود عملیات سازمان انجام می‌یابد. حسابرسی داخلی با اتخاذ رویکردی نظام‌مند و نظم یافته به سازمان کمک می‌کند تا به اهداف خود دست یابد و فرایندهای اثربخشی مدیریت ریسک، کنترلها و حاکمیت سازمانی را بهبود بخشد."
در این تعریف، کلید واژه‌هایی وجود دارد که بیانگر وجه امتیاز و عمق و وسعتی است که حسابرسی داخلی نوین نسبت به حسابرسی داخلی سنتی یافته است. این کلید واژه‌ها به قرار زیر است:
اطمینان‌بخشی،
مشاوره‌ای،
مدیریت ریسک ،
حاکمیت شرکتی،
ارزش‌آفرینی.
جایگاه سازمانی و سطح گزارشگری حسابرسی داخلی نیز با توجه به ابعاد و دامنه کار جدید به شرح فوق تغییر یافته و گزارشهای خود را به کمیته حسابرسی که متشکل از اعضای غیرموظف هیئت مدیره است ارائه می‌کند.
در ادامه مقاله آثار این تعریف و یا دقیقتــر بگـوییـم انتظـارات جـدیـد از حسابرسان داخلی را مورد بحث قرار خواهیم داد.
باتوجه به تعریف جدید، حسابرسی داخلی از جهات زیر تحول و ارتقا یافته است:
_ اهمیت‌یابی نقش اطمینان‌بخشی/ مشاوره‌ای،
_ وسعت‌یابی وظیفه ارزش‌آفرینی و بهبود فرایندها،
_ یافتن زبان مشترک با مدیریت در جهت حل مسائل سازمان،
_ تغییر دیدگاه خرد به دیدگاه کلا‌ن و تمرکز بر تحقق اهداف استراتژیک سازمان،
_ توسعه مفهوم و دامنه و عمق کنترل نسبت به ریسک بنگاه،
_ تاکید بر آنچه باید انجام یابد به جای نگاه محدود به آنچه انجام یافته است.
انتظارات از حسابرسی داخلی نوین
انتظارات از واحد حسابرسی داخلی و حسابرسان داخلی در شرایط نوین، یا به عبارتی ویژگیها و اختصاصات حسابرسی ارزش‌آفرین را می‌توان به شرح زیر برشمرد:
پاسخگویی به ذینفعان: حسابرسان داخلی باید نیازهای مشتریان یعنی ذینفعان و استفاده‌کنندگان از گزارشهای خود را دریابند و به تناسب آن به تهیه و ارائه محصولا‌ت خود بپردازند. محصولا‌ت مورد انتظار مشتریان حسابرسان داخلی امروزه تغییراساسی یافته و مواردی همچون حسابرسی فرایندها، رسیدگیهای خاص برای حل مسائل سازمانی، ارزیابی پیاده‌سازی و بهره‌برداری از سیستمها و ارائه مشاوره‌های مدیریتی را شامل می‌شود.
شناخت صنعت و سازمان: حسابرسان داخلی باید با پیچیدگی و ویژگیهای صنعت و رشته کسب و کاری که شرکت در آن قرار دارد آشنا باشند و اختصاصات و موقعیت شرکت و یا سازمانی را که حسابرس در آن حضور دارد کاملا‌ً بشناسند. با شناخت مدل کسب و کار بنگاه و ساختار سازمانی، حسابرسان می‌توانند استراتژیها، اهداف و برنامه‌های حسابرسی را واقع‌بینانه و اثربخش تنظیم کنند.
استراتژی مداری: حسابرسان داخلی باید برای انجام وظایف و مسئــولـیـتهـای خـود، چشـم‌انـداز، ماموریت و استراتژی داشته باشند. محور اساسی استراتژی حسابرسی داخلی باید ارزش‌آفرینی برای ذینفعان و استفــاده‌کـننـدگـان از گـزارشهـای حسابرسی باشد. برپایه این استراتژیها باید برنامه‌های عملیاتی لا‌زم تدوین شود و از آن مهمتر معیارهای سنجش موفقیت و پیشبرد استراتژیها و برنامه‌ها تعریف شده و به‌کار گرفته شود.
بهبود مستمر: با توجه به پویایی دائمی شرایط اقتصادی و محیطی، و تغییر در مدلهای کسب و کار و اداره بنگاه، حسابرسی داخلی باید بهبود مستمر را در دستور کار خویش قراردهد. بهبود مستمر حسابرسی داخلی از طریق نگاه فرایندی به کار خویش، تجدید مهنـدسـی دائمـی و تنوع بخشیدن به محصولا‌ت در جهت پاسخگویی به نیازهای جدید و یا حتی ایجاد نیازهای جدید به‌دست می‌آید. بدین منظور حسابرسان داخلی باید خود را به انواع دانشها تجهیز کنند، نیروهای کارامد را از حوزه‌های مختلف دانش و تخصص به‌کار گیرند و آموزش مستمر را به صورت جدی دنبال نمایند.
همکاری با سایر واحدها: با توجه به توسعه ابعاد کار حسابرسی داخلی، حسابرسان داخلی باید از حضور و تجربه‌های نیروها در حوزه‌های مختلف فعالیت شرکت از جمله بازاریابی، مهندسی، عملیات، منابع انسانی و مالی بهره‌مند شوند. این امر زمینه تبادل دانش و تجربه بین حسابرسی و سایر واحدها را فراهم می‌سازد و بر جامعیت و کیفیت گزارشها و نتایج کار حسابرسان می‌افزاید.
این رویکرد همچنین موجب می‌شود بسیاری از رویاروییها و تضادهای بین حسابرسی داخلی و سایر واحدهای سازمانی به صورت تفاهم‌آمیز و منطقی مرتفع شود و حسابرسان داخلی با مشارکت و همدلی مدیران و مسئولا‌ن سایر واحدها به تجزیه و تحلیل و حل مسائل سازمانی همت گمارند.
استقـلا‌ل رای: دانـش و تجربه حسابرسان برای عملکرد موفقیت‌آمیز آنان کافی نیست. دو ویژگی مهم و اثرگذار برکار حسابرسان داخلی عبارت است از استقلا‌ل رای و رعایت اخلا‌ق حرفه‌ای که بدون رعایت آنها حسابرسان از اعتبار لا‌زم برخوردار نخواهند بود و حاصل کار آنان ارزشافزا نیست. انجمنهای حسابرسی داخلی معتبر جهان به لحاظ اهمیتی که اخلا‌ق حرفه‌ای و استقلا‌ل رای برکار حسابرسان دارد، ضوابط اخلا‌ق حرفه‌ای را تدوین و رعایت مواد آن را توسط حسابرسان داخلی عضو خویش الزامی کرده‌اند.
اقتصادی بودن کار: امروزه یکی از دلمشغولیها و تشویشهای سازمانها استفاده مناسب و مطلوب از منابع است که موضوع مدیریت هزینه را به صورت وسیع در سازمانها مطرح کرده است. مدیریت هزینه یعنی متناسب بودن هزینه‌ها با منافع و اطمینان یافتن از فزونی منافع نسبت به هزینه‌ها. یکی از وظایف حسابرسان داخلی اطمینان‌یافتن نسبت به اعمال مدیریت هزینه است و لذا حسابرسان داخلی خود باید مقدم بر دیگران اصول و روشهای مدیریت هزینه را به‌کار گیرند و اطمینان دهند که منافع و ارزشهایی که برای سازمان ایجاد می‌کنند از هزینه‌های انجام حسابرسی فزونتر است. به‌کارگیری ابزار و تکنیکهایی مانند هزینه‌یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و طرازسنجی (مقایسه واحد حسابرسی داخلی سازمان با شرکتها و سازمانهای مشابه)، اعمال مدیریت هزینه و انجام کار و ارائه خدمات به صورت اقتصادی را میسر می‌سازد.
ارزیابی عملکرد حسابرسان داخلی
به‌طورکلی ارزیابی عملکرد و موفقیت واحد حسابرسی داخلی دشوار است، زیرا اولا‌ً ماهیت کار کیفی است و تبدیل آن به کمیتها به آسانی میسر نیست، ثانیاً ارزشهای ایجاد شده نامشهود است؛ برای مثال ما نمی‌توانیم آثار کار حسابرسان را بر افزایش سودآوری بنگاه به صورت مستقیم شناسایی و اندازه‌گیری کنیم. با این حال، با استفاده از معیارهای زیر می‌توان تا حدود زیادی به ارزیابی اتکاپذیر و کمّی از عملکرد حسابرسان داخلی دست یافت:
_ درصد حسابرسیهای تکمیل شده نسبت به برنامه واحد حسابرسی داخلی،
_ درصد پیشنهادهای پذیرفته شده و اجرا شده،
_ ارزیابی رضایتمندی مشتریان از طریق سنجش بررسیهای پس از حسابرسی، و دریافت نظرات و انتقادات نسبت به کار انجام شده،
_ کیفیت گزارشها از نظر محتوا، استدلا‌ل و منطق و شفافیت و گویایی مطلب،
_ وزن و سهم موضوعهای جدید در رسیدگیها، مانند ارزیابی مدیریت ریسک، سنجش ارزش‌آفرینی مدیریت، تحقق استراتژیها و مشاوره و ارائه طریق در حل مسائل و مشکلا‌ت سازمانی،
_ میزان هماهنگی و همکاری با حسابرسان مستقل،
_ چرخه زمانی تهیه گزارشها و ‌بهنگام بودن ارائه آنها،
_ رضایتمندی کارکنان واحد حسابرسی داخلی، برنامه‌های آموزشی کارکنان و میزان رشد و ارتقا آنان،
_ مدیریت هزینه در انجام کار حسابرسی و اقتصادی بودن انجام کار.
شاخصهای فوق می‌تواند در چارچوب ارزیابی ارزش آفرین و ارزیابی متوازن انجام یابد. همچنین برای بهبود مستمر و رشد و ارتقای دائمی کیفیت محصولا‌ت و حاصل کار حسابرسی داخلی ضروری است نوعی تحلیل فاصله دائمی بین کارکرد حسابرسی داخلی شرکت و بهترین الگوی کار و یا به‌عبارتی طرازسنجی صورت پذیرد.
آینده حسابرسی داخلی
تغییر و تحول در عرصه اقتصادی و به دنبال آن تغییر و تحول در الگوهای سازمانی امری است که همچنان ادامه خواهد یافت و با تکیه بر تجربه‌ها و دستاوردهای گذشته آهنگ شتابان‌تری خواهد یافت. پس می‌توان پیشبینی کرد که کار حسابرسی داخلی نیز تحت تاثیر این تحولا‌ت دچار تغییرات زیادی شود.
درچارچوب یک کار تحقیقاتی از مدیران حسابرسی داخلی شرکتهای بزرگ در مورد آینده حسابرسی داخلی سئوال شده و آنها در پاسخ، آینده حسابرسی داخلی را چنین پیشبینی و تصویر کرده‌اند:
_ به‌طورکلی روند استفاده از حسابرسی داخلی در شرکتها افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال همان‌طور که در بخشهای قبلی این مقاله اشاره شد، ایجاد واحد حسابرسی داخلی در شرکتها در آیین‌نامه ترکیبی در انگلستان مورد تاکید و توصیه قرار گرفته است.
_ انجام کار حسابرسی عمدتاً براساس سفارش ذینفعان صورت خواهد گرفت و بنابراین پاسخگویی به نیازهای مشتریان و انجام حسابرسیهای خاص بیشترین حجم کار حسابرسان را تشکیل خواهد داد.
_ انجام کار حسابرسی بیش از پیش با تکیه بر تکنولوژی اطلا‌عات انجام خواهد شد و این امر کنترل از راه دور را برای حسابرسان، آسانتر می‌سازد.
_ استانداردهای حسابرسی داخلی در جهت گنجاندن رویکردهای جدید، با تاکید برسنجش و ارزیابی ارزش‌آفرینی در سازمان تغییر خواهد یافت.
_ همکاری حسابرسی داخلی با مدیریت در جهت شناسایی ریسک و بهبود مدیریت ریسک، بهبود فرایندها، تجزیه و تحلیل مسائل سازمانی و ارائه راهکار برای حل مسائل سازمان افزایش می‌یابد.
_ ساختار سازمانی حسابرسی داخلی تغییر اساسی خواهد یافت، از جمله لا‌یه‌های سازمانی کاهش یافته، و انجام کارها به صورت تلفیقی از نیروهای درونی و برون‌سپاری کار به موسسات بیرونی انجام می‌یابد.
_ حسابرسان وظایف خود را عمدتاً به صورت فراوظیفه‌ای انجام خواهند داد و در تیم حسابرسی نیروهایی با دانش بازاریابی، عملیات و تولید، منابع انسانی، مالی و غیره حضور خواهند داشت.
بهره‌برداری از سیستمهای خودکنترلی توسط مدیران موجب می‌شود نیروی حسابرسی داخلی از انجام رسیدگیهای تکراری و کم اهمیت آزاد شده و براهداف و برنامه‌های استراتژیک و پراهمیت تمرکز یابد.
حسابرسان داخلی در راستای این تحولا‌ت باید به تجدید مهندسی و بازآموزی خویش بپردازند تا بتوانند به آموزگاران سازمان تبدیل شوند و نقش استراتژیک و ارزش‌آفرین خود را در جهت پیشبرد اهداف و رشد و تعالی سازمان به خوبی ایفا کنند.


برگرفته ازسایت: جامعه مجازی سپنتا اراک

 




نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:37 PM | نویسنده : قاسمعلی
مقدمه
ما دو حوزه‌ غیرقابل انکار را برای افزایش عملکردرهبران ذکرمی‌کنیم. همه‌ ما اهداف مشترکی داریم و به طور فزاینده‌ای، با مشتریانی مواجه ایم که باید در داخل یا خارج سازمان به آنها خدمت کنیم. هدف شما چه معرفی نوآوریهای در خصوص کالاها و محصولات جدید در بازار و ارایه‌ خدمت به جوامع یا کشورها باشد و چه ایجاد یک نام بهتر برای کسب و کارتان، باید در تمامی صنایع، بخش‌ها و مناطق جغرافیایی درپی یافتن مسیرهایی جدید باشیدتا بتوانید ضمن مواجهه با فرهنگهای جدید و طیفی از انتظارات متفاوت ، از فرصتهای موجود در قرن 21 ، حداکثر استفاده راببرید .
ما بگونه ای در مورد چنین واقعیتهای جهانی صحبت می‌کنیم که گویی آنها پدیده‌هایی جدید هستنداما در حقیقت، این نوع رهبری موضوع جدیدی نیست. رهبران بزرگ همواره جزء بهترین افراد پیرامون خود بوده‌اند. می‌توانید نمونه‌ها و داستانهای بسیار موفقی از تلاشهای شرکتهای جهانی همچون هاولت پاکارد ، آی‌بی‌ام ، و جنرال الکتریک در ایالات متحده، کیوسرای در ژاپن و زیمنس در آلمان را بررسی کنید. هر یک از این نامها، نمایانگر راهی منحصر به فرد در دستیابی به موفقیت و تلاش برای ایجاد موفقیت توام با احترام متقابل هستند .
امروزه، شرکتهای پیشرو در حال افزایش تمرکز خود بر فرهنگ تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران در جهان هستند . هدف آنها این است که هر سازمانی به این باور برسد که: نیروی کار چند فرهنگی و دارای استعدادهای مختلف را جذب و حفظ کند. هدف از این کار، قادر ساختن آنها برای ارتباط با مشتریان جدید در بازارهای در حال ظهور و تضمین موفقیت مستمر کسب و کارشان است .

تمرین کسب و کارها برای ایجاد تنوع


دچار اشتباه نشوید و فرهنگ تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران را موضوعات صرف اخلاقی ندانید و آنها را به حساب مشکلات موجود در آمریکای شمالی نگذارید. واقعیت آن است که در سراسر جهان، ما باید بر اساس موضوعات خاص و منحصر به فردی که پیش رو داریم به بررسی تفاوتها و اختلافات در محیط کار، محیط بازار و جوامع خود بپردازیم .


یکی از مهمترین موضوعاتی که امروزه در تفکرات کسب و کار مطرح است، فرهنگ تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران می‌باشد که برگرفته از پژوهش جول بیکر در کتاب معروفش به نام ثروت، نوآوری و تنوع‌ است. او در تحقیقش درباره نوآوری و ایجاد ثروت جدید، دریافت که برخی از شواهد و مستندات جالب توجه در تاریخ، علوم و صنایع، ثابت می‌کنند که نوآوری برگرفته از تنوع‌سازی است و از طریق موارد زیر باعث دستیابی به ثروت جدید می‌گردد :


• پایداری


• تنوع


• نوآوری


• کاربرد بهینه‌ منابع


• تفکرات جدید


• کاهش خطرها


• افزایش پیش‌بینی‌پذیری


• افزایش بهره‌وری


• ثروت اقتصادی


شرکتهای پیشرو، از اهمیت این موضوعات آگاه هستند و بر مبنای آنها عمل می‌کنند تا به جایگاهی موفق دست یابند .



بهترین روشهای رهبری کسب و کارهای متنوع


در ادامه سه شرکت ذکر شده‌اند که نمونه‌های خوبی برای همه‌ ما هستند. هر یک از آنها دارای تاریخچه‌ای در رهبری هستند که در اعتقادات، روشها و سیاستها ی آنها منعکس است . هر یک از آنها دارای جایگاه رهبری در قرن 21 است و تلاش می‌کند تا ارزشهای خود را به سطحی نوین از تعهد به فرهنگ تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران بسط دهد. در ادامه خلاصه‌ای از تلاشهای آنها ذکر شده است :




چند مثال


هاولت پاکارد


هاولت پاکارد تعهد خود به تنوع‌سازی را با ایجاد فرهنگ تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران به عنوان اولویتهای کسب و کار نشان داده است . تمرکز آنها بر تلفیق فرهنگ تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران در محیط بازار، محیط کار و جامعه، باعث ایجاد فرصتهایی برای خلاقیت، اختراع، سودآوری و اجرای نگرش آنها برای رسیدن به یک روح درخشان سازمانی شده است .


هدف ما، تلفیق تنوع‌سازی در تمامی فرآیندها و کسب و کار روزانه و ایجاد ذهنیت مناسب در میان تمامی مدیران و کارمندان است تا آنها در هر حوزه‌ای، فرهنگ تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران را مد نظر قرار هند .


امیلی دونکان ، مدیر بخش تنوع سازی جهانی



آی‌بی‌ام


همچنان که آی‌بی‌ام تلاش می‌کرد تا رابطه‌ میان محیط بازار و محیط کار را تقویت کند، اقدام به ایجاد یک شورای تنوع جهانی کرد که چالشهای جهانی را در قبال اقدامات این شرکت تعیین نمود :


• محیط بازار جهانی


• آگاهی و پذیرش چندفرهنگی


• تنوع تیم مدیریت


• توازن کار/ زندگی: مراقبت از وابستگان و انعطاف‌پذیری در محیط کار


• تلفیق افراد با افراد معلول در آی‌بی‌ام


در سال جاری، مدیران کل ما از آمریکا، آسیا، اروپا، خاور میانه و آفریقا و تیم صنعت جهانی ، گرد می‌آیند تا نتایج و استراتژیهایشان را برای پرداختن به چالشهای سال آینده ارایه دهند. رهبری برای تنوع در سطح عالی، یک اصل در آی‌بی‌ام است .


تی. جی. چایلدز ، نایب رییس بخش تنوع نیروی کار جهانی



شرکت کیوسرا


«فلسفه‌ کیوسرا» مبتنی بر اعتقادی قوی به افراد، توسعه‌ جهانی، ارایه‌ خدمات به مشتریان گوناگون و مشروعیت موفقیت کسب و کار است .


باید به افراد احترام گذارد و آنها را دوست داشت. باید همه کارشان را با صداقت و افتخار انجام دهند و به دیگران، به کار، به شرکت و به اهداف جهانی ما احترام بگذارند .


به عنوان یک رهبر، باید ثابت کنید که تفکراتی خودخواهانه ندارید. باید هدفی معقول را برای گروه تعیین کنید و خودتان نیز از آن پیروی نمایید .


کازو ایناموری، مؤسس و رییس ارشد هیات مدیره‌ شرکت کیوسرا



عملی ساختن آن



«ما بارها دست به تکرار می‌زنیم. تبدیل به عالی شدن یک عمل نیست بلکه یک عادت است.» ارسطو


متفاوت شدن با دیگران و ایجاد محیطی که در آن به برتری و عالی شدن عادت کنیم ، نیازمند پیروی از برخی اصول رهبری است. منطق این موضوع، به بهترین شکل در یک داستان متبلور است .


چند سال پیش، من سو اسونسون رییس و مدیر عملیاتی شرکت خدمات بی‌سیم لیپ را ملاقات کردم تا با وی در مورد رویکرد تنوع‌سازی صحبت کنم. او به من گفت: «به عنوان یک روش، من هرگز برنامه‌های غیرمستمر را اجرا نمی‌کنم و تدابیر و ابتکارات مختلف را از هم متمایز می‌کنم. همیشه برنامه‌های نهایی تایید شده در مقر سازمان را دریافت می‌کنم. به عنوان یک مدیر جوان، همواره از من خواسته می‌شد تا برنامه‌های جدید را به اجرا درآورم. اگر به همه‌ این درخواستها پاسخ مثبت می‌دادم، عملاً کاری انجام نداده بودم. به عنوان یک رهبر، شخصاً مسئولیت یافتن راههای جدید برای مشارکت در سازمان را– تلفیق عدالت، شفافیت، تنوع و ظرفیت در استراتژیها، معیارها، روشهای استخدام افراد، مسیر استخدام‌های جدید، آموزش مدیریت توسعه‌ کارکنان، برنامه‌های معرفتی و مجموعه‌ رفتارها و توقعات سازمان از همگان – بر عهده گرفتم. آن چه که مرا متقاعد کرد نتایج خوب این رویکرد بود .»


چگونه می‌توانید از چنین رویکرد یکپارچه‌ای استفاده کنید؟ در ادامه سه اصل ذکر شده‌اند که اگر آنها را تمرین کنیم به "عادت عالی شدن " تبدیل خواهند شد .



• ایجاد فرهنگ به حساب آوردن دیگران، اعتماد و احترام متقابل


شروع کار از طریق نهادینه ساختن ارزشها و اعتقادات شرکت، به ایجاد فرهنگ به حساب آوردن دیگران کمک می‌کند. انتظارات شما از رفتار دیگران باید بر مبنای پیامهایی باشد که به آنها می‌دهید. تضمین نمایید هر کسی که با شما سر و کار دارد یا برای شما کار می‌کند، فرهنگ به حساب آوردن دیگران، اعتماد و احترام متقابل را تجربه خواهد کرد .


چگونه این کار را عملی سازیم: اجازه دهید عقاید و ارزشها به بخشی از گفتگوهای روزمره‌ شما تبدیل شوند. به سبک خودتان، آنها را با پیامها، گفتگوها، ملاحظات برنامه‌ریزی شغلی و تعاملات خود تلفیق کنید تا بتوانید عقاید، ارزشها و توقعات خود را استمرار بخشید .


• رهبری از طریق تمرین و نمونه‌های روزمره


هر روز را فرصتی برای تمرین ایجاد چنین فرهنگی بدانید. به کارکنان و مشتریانتان ابراز علاقه کنید. در جستجوی خوبیهای دیگران باشید. تفاوتهای آنها با دیگران را مورد بررسی قرار دهید. به حساب آوردن دیگران را با رفتارتان نشان دهید تا با کلامتان . گاندی می‌گوید: «همان تغییری باشید که می‌خواهید در جهان ببینید .»


چگونه این کار را عملی سازیم: عادت کنید تا رفتار و اعمالتان را در پایان هر روز مرور کنید . اثربخشی کارتان را به عنوان الگویی در قبال فرهنگ به حساب آوردن دیگران ارزیابی نمایید .



• در تمامی کارها تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران را به عادات سازمانی تبدیل کنید


تلفیق ملاحظات تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران در رویکردها، روشها، برنامه‌ها و مجموعه رفتارهای شما، نقطه‌ شروع اندیشیدن درباره‌ این موضوع است. کارتان را با پرسش‌هایی آغاز نمایید که باعث می‌شوند شما تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران را در همه موضوعات تلفیق نمایید ،موضوعاتی نظیر استخدامها، ارتقای شغلی افراد، فرصتهای توسعه، جلسات، قدردانی‌ها، تشویق ها، پرداختها، کسانی را که حیطه‌ کاری خود دعوت می‌کنید، کسانی که با آنها صحبت می‌نمایید، با آنها وقت صرف می‌کنید و شروع به شناختن آنان می‌نمایید. توجه شما نشانگر اهمیتی است که برای چنین فرهنگی قایل هستید. این کار به دیگر افراد سازمان نیز کمک می‌کند تا تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران را در همه‌ کارهایشان مد نظر قرار دهند .


چگونه این کار را عملی سازیم: به خودتان کمک کنید تا بتوانید این فرهنگ را به عادات سازمانی تبدیل نمایید. در پشت کارت ویزیت خود جایی را برای یادآوری این موضوع به خودتان در نظر بگیرید. در تمام طول روز آن را نزد خود نگاه دارید. حداقل هر دو هفته یک بار، مهارتهای خود را توسعه داده و آن را به عادت تبدیل سازید .



نتیجه


رهبران بزرگ قرن 21، کسانی هستند که ملاحظات تنوع‌سازی و به حساب آوردن دیگران را به عادات برتر و عالی خود و سازمانهایشان تبدیل می‌کنند. این امر برای استفاده‌ کامل از فرصتهای موجود در قرن 21 الزامی است .



نویسنده : دب کندی


مترجم : گروه مترجمان میثاق مدیران


برگرفته از : misaqmodiran.com



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 9 فروردین 1391  | 11:37 PM | نویسنده : قاسمعلی
چکیده مقاله
امروزه اقتصاد جهانی عموماً براساس دانش و آگاهی بنا نهاده شده است. دارایی‌های مشهود یک شرکت تجاری مانند زمین و کارخانه، سرمایه شرکت را تا مدت طولانی محصور و غیرقابل دخل و تصرف می‌سازد و تنها عامل افزایش ارزش این سرمایه‌ها، تا حد زیادی افزایش قیمت آنهاست، این در حالی است که بازدهی قابل قبولی در زمانی نسبتاً طولانی، حاصل نمی‌شود. براساس آمار موجود، حدود 80درصد از دارایی‌های شرکت‌های بزرگ جهانی و بنگاه‌های اقتصادی را، دارایی‌های نامشهود و ارزش‌های معنوی تشکیل می‌دهد. به منظور موفقیت در تجارت یا کسب و کار، شرکت باید دارایی‌های نامشهود و ارزش ناپیدای این‌گونه دارایی‌ها را شناسایی کند. در این مقاله، سعی شده است از منظر مالی، همان‌گونه که در سرمایه‌گذاری خطرپذیر دنیا مرسوم است، به این ضرب‌المثل قدیمی ایرانی که می‌گوید: «فکر خوب، سیری چند؟» جواب علمی داده شود .
سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر[5] به تازگی در محافل علمی و کسب و کار کشور مطرح شده است. این نوع سرمایه‌گذاری، تأمین مالی شرکت‌های نوپا و تازه تأسیسی را که به هزینه‌های ابتدایی توسعه و گسترش کسب و کار خویش نیاز دارند، به عهده می‌گیرد. پیش‌فرض ابتدایی که در گذشته وجود داشت، این بود که به منظور مشارکت سرمایه‌گذاران با کارآفرینان، ارزیابی و سنجش مقدار آورده غیرنقدی که محصول دانش فنی کار است، باید براساس هزینه‌های صورت گرفته، محاسبه شود و یا به‌طور توافقی هر یک از طرفین، قیمتی ریالی برای دانش به‌کار گرفته شده پیشنهاد کنند و در نهایت به توافق برسند. فضای عدم اطمینانی که حاکم بر این‌گونه طرح‌هاست، موجب شده تا سرمایه‌گذاران از بخش‌های مختلف خصوصی و دولتی با پارامترهای مختلف ریسک، اعم از ریسک مدیریت، محصول، فناوری، بازار، مالی، عملیاتی و اجرایی، سازمانی، راهبردی، محیطی روبه‌رو باشند و در محاسبه ارزش مالکیت معنوی عوامل ریسک طرح را با دقت ویژه مورد توجه قرار دهند. در ایران، هنوز شرکت یا صندوق سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیری که به صورت حرفه‌ای وارد این عرصه شده باشد، به وجود نیامده و پیش‌بینی می‌شود با توجه به نیاز احساس شده در این حوزه، در سال‌های بعد، به‌تدریج شاهد حضور این صندوق‌ها باشیم. به همین دلیل، لازمه این نوع سرمایه‌گذاری آن است که بتوانیم در عرصه مالی، حقوقی و دانش سرمایه‌گذاری با مسائلی نظیر نحوه محاسبه مالکیت معنوی آشنا باشیم .
امروزه اقتصاد جهانی عموماً براساس دانش و آگاهی بنا نهاده شده است. دارایی‌های مشهود یک شرکت تجاری مانند زمین و کارخانه، سرمایه شرکت را تا مدت طولانی محصور و غیرقابل دخل و تصرف می‌سازد و تنها عامل افزایش ارزش این سرمایه‌ها، تا حد زیادی افزایش قیمت آنهاست، این در حالی است که بازدهی قابل قبولی در زمانی نسبتاً طولانی، حاصل نمی‌شود. براساس آمار موجود، حدود 80درصد از دارایی‌های شرکت‌های بزرگ جهانی و بنگاه‌های اقتصادی را، دارایی‌های نامشهود و ارزش‌های معنوی تشکیل می‌دهد. به منظور موفقیت در تجارت یا کسب و کار، شرکت باید دارایی‌های نامشهود و ارزش ناپیدای این‌گونه دارایی‌ها را شناسایی کند. در این مقاله، سعی شده است از منظر مالی، همان‌گونه که در سرمایه‌گذاری خطرپذیر دنیا مرسوم است، به این ضرب‌المثل قدیمی ایرانی که می‌گوید: «فکر خوب، سیری چند؟» جواب علمی داده شود .
سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر[5] به تازگی در محافل علمی و کسب و کار کشور مطرح شده است . این نوع سرمایه‌گذاری، تأمین مالی شرکت‌های نوپا و تازه تأسیسی را که به هزینه‌های ابتدایی توسعه و گسترش کسب و کار خویش نیاز دارند، به عهده می‌گیرد. پیش‌فرض ابتدایی که در گذشته وجود داشت، این بود که به منظور مشارکت سرمایه‌گذاران با کارآفرینان، ارزیابی و سنجش مقدار آورده غیرنقدی که محصول دانش فنی کار است، باید براساس هزینه‌های صورت گرفته، محاسبه شود و یا به‌طور توافقی هر یک از طرفین، قیمتی ریالی برای دانش به‌کار گرفته شده پیشنهاد کنند و در نهایت به توافق برسند .
فضای عدم اطمینانی که حاکم بر این‌گونه طرح‌هاست، موجب شده تا سرمایه‌گذاران از بخش‌های مختلف خصوصی و دولتی با پارامترهای مختلف ریسک، اعم از ریسک مدیریت، محصول، فناوری، بازار، مالی، عملیاتی و اجرایی، سازمانی، راهبردی، محیطی روبه‌رو باشند و در محاسبه ارزش مالکیت معنوی عوامل ریسک طرح را با دقت ویژه مورد توجه قرار دهند. در ایران، هنوز شرکت یا صندوق سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیری که به صورت حرفه‌ای وارد این عرصه شده باشد، به وجود نیامده و پیش‌بینی می‌شود با توجه به نیاز احساس شده در این حوزه، در سال‌های بعد، به‌تدریج شاهد حضور این صندوق‌ها باشیم. به همین دلیل، لازمه این نوع سرمایه‌گذاری آن است که بتوانیم در عرصه مالی، حقوقی و دانش سرمایه‌گذاری با مسائلی نظیر نحوه محاسبه مالکیت معنوی آشنا باشیم .
دارایی نامشهود چیست؟
دارایی‌های نامشهود، دارایی‌هایی با عمر طولانی و غیرقابل لمس هستند که توسط یک شرکت تجاری توسعه و گسترش می‌یابند و جزو دارایی‌های شرکت تلقی می‌شوند .

بعضی موارد اساسی در دارایی‌های نامشهود که قابل ردیابی و شناسایی هستند، عبارتند از :

مارک تجاری [6]: علائم تجاری کالاهای مصرفی، علائم تجاری شرکت، نام‌های شرکت

حق نشر [7]: مجله و نشریه، کتاب، فیلم، آثار هنری، موسیقی و ...

مجوزهای حقوقی [8]: حق‌الامتیازها، حق و امتیاز توزیع کالا و خدمات

مالکیت معنوی [9]: حق کشف و اختراع[10]، حقوق کپی[11]، علائم تجاری[12]، دانش عملیاتی و تجاری شرکت‌ها[13] و ...


مالکیت معنوی، یکی از موارد خاص دارایی‌های نامشهود است. مالکیت معنوی، به وسیله قدرت خلاقیت و ابتکار انسان‌ها شکل می‌گیرد. به این ترتیب، ارزش‌های نهفته‌ای را که بسیاری براحتی از کنار آنها می‌گذرند، می‌توان شناسایی و بهره‌برداری کرد. مالکیت معنوی در دو دسته، طبقه‌بندی می‌شود :
۱ . نوع مصنوعی خلاق [14]: مانند علائم تجاری، تولید نرم‌افزار و ...
۲ . نوع خلاق نوآورانه [15]: مانند حقوق اختراع و کشف، طراحی‌های صنعتی و ...
تفاوت این دو نوع مالکیت در کتاب «کارآفرینی، شکل‌گیری خطر جدید» نوشته آقای David H.Holt توضیح داده شده است .
مالکیت معنوی در بسیاری از موارد، موجب افزایش یا تقویت ارزش دارایی‌های مشهود و نامشهود شرکت می‌شود، اما به نظر می‌رسد این‌گونه دارایی‌ها، تفاوت‌هایی در محاسبه ارزش و قیمت، با دارایی‌های مشهود داشته باشند .
در کشورهای پیشرفته، به دلیل شرایط خاص و منحصر بفرد این دارایی‌ها، دولت و سازمان‌های دست‌اندرکار، بیشتر دارایی‌هایی را که در ردیف مالکیت معنوی قرار می‌گیرند، ثبت و مورد حمایت قرار می‌دهند و حقوق و قوانین ویژه‌ای برای آنها پیش‌بینی و وضع کرده‌اند. این حمایت‌ها، مبتکر طرح یا مخترع را از ارزش اقتصادی[16] دارایی خویش آگاه می‌سازند .
مالکیت معنوی، حاصل سرمایه‌گذاری و صرف هزینه در زمان و کار و سرمایه است و متقابلاً بازدهی آنها نیز متوجه همین حوزه‌ها می‌شود. در 1975، طی مطالعه‌ای علمی 60درصد از ارزش بازار 500 شرکت ساخت و تولید مربوط به سرمایه‌‌گذاری در دارایی‌های مشهود بود، اما 20 سال بعد، این مقدار به 25 درصد کاهش یافته و این روند کاهشی هنوز هم دامه دارد .
عوامل مؤثر بر ارزش مالکیت معنوی
عوامل متعددی در ارزیابی‌های اقتصادی و تحلیل مالکیت معنوی مورد توجه قرار می‌گیرند که عبارتند از :

طول عمر مفید طرح

دسترسی به ابزار و امکانات توسعه و گسترش طرح

درک و شناخت رفتار عمومی و احساس نیاز مشتریان و مصرف‌کنندگان

میزان حمایت‌ها و مجوزهای حقوقی از اختراعات و اکتشافات و طرح‌های ابتکاری و خلاق

چرخه حیات طرح‌ها و پروژه‌ها به این معنی است که در چه مرحله‌ای از مراحل رشد قرار دارند.[17 ]

توانایی سودآوری و سوددهی یا کاهش در هزینه‌ها

نوع و اندازه بازار هدف

مزایای رقابتی طرح یا اثر

قیمتی که مشتریان حاضر به داد و ستد و یا خرید و فروش آن هستند

هزینه‌های عملیاتی و غیرعملیاتی

ریسک‌های متعددی که متوجه طرح یا اثر است (ریسک فناوری، ریسک بازار، ریسک مشتریان، ریسک قیمت و ...)


حوزه‌های اصلی استفاده‌کننده از ارزش‌گذاری دارایی‌های نامشهود (مالکیت معنوی )
1. تشخیص و شناسایی دارایی‌هایی که بیش از دیگر دارایی‌ها، اهمیت و ارزش ایجاد می‌کنند .
2. شاخص‌های ارزش‌گذاری مورد استفاده در ادغام و تحصیل شرکت‌ها[18 ]
3. مذاکرات و قراردادهای مربوط به انتقال فناوری[19 ]
4. تصمیم‌گیری‌های اقتصادی مربوط به حفظ یا نگهداری مالکیت معنوی، تجاری‌سازی، تحلیل هزینه- فایده مالکیت معنوی
5. ارزش‌گذاری تجاری پروژه‌های تحقیق و توسعه اولیه
6. ارزش‌گذاری فعالیت‌های تحقیق و توسعه و پروژه‌های با اهمیت‌تر
7. حمایت از مالکیت معنوی در شرایط مختلف، اعطای وثیقه و ...
روش‌های ارزش‌گذاری مالکیت معنوی[20 ]
تاکنون، فرمول استاندارد و معینی برای ارزش‌گذاری مالکیت معنوی پیدا نشده است، اما روش‌های مختلفی وجود دارد که تا حد بسیار زیادی توانسته‌اند متغیرها و فاکتورهای اثرگذار بر ارزش مالکیت معنوی را مورد توجه قرار داده و راه‌حل‌های قابل قبولی ارائه دهند. ارزش‌گذاری این نوع دارایی‌ها، دارای روند پیچیده‌ای است و ضریب عدم اطمینان بالایی دارند. شرایط محیطی، وجود بازارهای مناسب برای ایجاد نقدینگی و عوامل متعدد دیگر، بر قیمت‌گذاری این‌گونه دارایی‌ها مؤثر است .
روش‌های ساده نه‌چندان معتبر
۱ . روش قاعده انگشتی [21]: طبق این روش مالکیت معنوی حداکثر 25درصد و حداقل 5 درصد فرض می‌شود . (Royalty Rate = 25%) این روش کاربرد زیادی ندارد، زیرا در مورد حق‌الامتیازهای مختلف، هزینه‌ها و درامدها و ریسک‌های متفاوتی وجود دارد، اما به عنوان روشی ساده مورد استفاده قرار می‌گیرد. ارزش حق‌الامتیاز[22 ] برابر است با تفاوت حاشیه سود قبل و بعد از حق امتیاز .
۲ . روش مقایسه اقتصادی حق‌الامتیازهای مشابه با یکدیگر : در این روش، حق‌الامتیازهای مشابه از نظر فناوری زمان، مکان (بازار ) ، مشتریان و... که موضوعاتی مشابه هستند، با هم مقایسه می‌شوند و نرخی یکسان از مالکیت معنوی برای آنها تعیین می‌شود. از مشکلات این روش آن است که حق امتیازهای مشابه بسیار کمی در این‌گونه موارد یافت می‌شوند، لذا روشی معتبر، کارا و قابل قبول تلقی نمی‌شود .
۳ . روش سرمایه خطر‌پذیر [23]: در این روش، از تنزیل جریان‌های نقدی آینده[24] استفاده می‌شود ولی نرخ تنزیل براساس نرخ مورد توقع بازار نیست بلکه در دامنه‌ای میان 40-60 درصد و یا میانگین 50 درصد است. این روش، به دلیل اینکه برای تمام انواع حق‌الامتیازها یکسان فرض می‌شود و ریسک‌هایی یکسان برای تمام آنها متصور می‌شود، چندان معتبر نیست. به همین دلیل، بزرگترین نقطه ضعف این روش، سادگی نرخ تنزیل آن است .
۴ . روش اختیار معامله [25]: براساس این روش، حق‌الامتیاز دارای ارزش ذاتی است که بر مبنای تنزیل جریانات نقدی پیش‌بینی شده، هزینه‌های فرصت سرمایه‌گذاری را پوشش می‌دهد . مضافاً اینکه این روش شرایط نامطمئن حق‌الامتیاز را در محاسبه ارزش ذاتی منظور می‌سازد. این روش براساس مدل قیمت‌گذاری اوراق اختیار معامله، عمل می‌کند. ورودی‌های این مدل عبارتند از :

ارزش کنونی جریانات نقدی آتی حق‌الامتیاز با فرض طول مدت حیات مفید دارایی

ارزش کنونی هزینه‌های ثابتی که باید به منظور تجاری‌سازی محصول یا نگهداری و حفظ ارزش حق‌الامتیاز، سرمایه‌گذاری شود .

مدت زمان حیات مفید طرح یا حق‌الامتیاز که طول خواهد کشید تا تقریباً بی‌ارزش شود .

انحراف معیار نرخ رشد جریانات نقدی

نرخ بازده اوراق قرضه دولتی که بدون ریسک است متناسب با طول حیات حق‌الامتیاز


مزیت اولیه این روش آن است که محاسبه جریانات نقدی آتی که نامطمئن هستند، مورد توجه قرار می‌گیرد و به عنوان روشی مناسب در مدیریت سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. مدل قیمت‌گذاری اوراق حق‌الاختیار بلاک- شولز[26] براساس فرضیات بازار کارا است، لذا قیمت‌گذاری حق‌الامتیاز از این طریق، محل بحث و مناقشه میان متخصصین مالی است. کاربرد عمومی و معمول این مدل در بازارهای سلف و ارزش‌گذاری اوراق مشتقه است .
سه روش متداول ارزش‌گذاری[28 ]
۱ . رویکرد هزینه[29 ]
۲ . رویکرد بازار[30 ]
۳ . رویکرد درآمد[31 ]

۱ . رویکرد هزینه : براساس این روش هزینه‌های صرف شده در ارتباط با حق‌الامتیاز محاسبه می‌شود، اما چون هزینه ارزش نیست، این روش منتفی است[32 ].

به عنوان مثال :

میلیون‌ها دلار صرف توسعه و گسترش تولید سیگارهای بدون دود شده است .

میلیون‌ها دلار صرف تولید موتورهای فضایی با سوخت اتمی شده است .


اما هیچ‌کدام از این هزینه‌ها، ارزش نیستند. آنچه مهم است، بازدهی تجاری یا عملیاتی این طرح‌ها برای شرکت است .
۲ . رویکرد بازار : در این روش، قیمت یا ارزش یک حق‌الامتیاز براساس قیمتی است که دو طرف در بازار دادوستد می‌کنند. طبق این روش، ارزش یک حق‌الامتیاز کمتر از ارزشی است که در روش تنزیل جریانات نقدی آتی به دست می‌آید و به رغبت و علاقه دو طرف و شرایط خاص محصول و مشتریان و فروشنده بستگی دارد. لذا یکی از مشکلات این روش، کمبود نمونه‌های مشابه در بازار برای قیمت‌گذاری است .
۳ . رویکرد درامد : قبل از این روش لازم است مقدمه‌ای ذکر شود .
محاسبه قیمت مالکیت معنوی با استفاده از ترازنامه: (مربوط به شرکت‌های تازه تأسیس[33 ])
در رابطه با شرکت‌های ثبت شده که سابقه تولید داشته‌اند[34]، جمع ارزش دارایی‌های اضافی مربوط به طرح که نیاز است مورد استفاده قرار گیرند و یا به عبارتی، باید خریداری یا تقویت شوند، محاسبه می‌شوند. به همین طریق، جمع ارزش منابع مالی مورد نیاز (وام، سرمایه‌گذاری جدید و...) منظور می‌شود .
ارزش فعالیت اقتصادی و دارایی معمولاً به شکل زیر محاسبه می‌گردد :
(1)دارایی سرمایه‌گذاری شده= بدهی‌های بلندمدت + ارزش حقوق سهامداران از طرفی
داریی سرمایه‌گذاری شده= مالکیت معنوی+ دارایی‌های نامشهود+ دارایی‌های ثابت+ سرمایه در گردش
سرمایه در گردش مشتمل بر :

موجودی نقدی

موجودی کالا

حساب‌های دریافتنی


دارایی‌های ثابت مشتمل بر :

ماشین‌آلات و تجهیزات

اموال غیرمنقول (مستغلات )

کارگاه‌ها

کارخانه‌ها

وسایل اداری و مبلمان و ...

کامپیوترها و ...


رویکرد درامد براساس مزایای آتی اقتصادی است :

نرخ تنزیل/ درامد= ارزش

این مزایای اقتصادی در دو شکل بروز می‌کنند :

۲ . کاهش هزینه‌ها یا صرفه‌جویی در هزینه‌ها [35]. مانند: کاهش در مصرف انرژی، مواد اولیه، موجودی انبار و ...
۳ . افزایش در فروش یا سود [36]. مانند: فروش واحد محصول بیشتر، اتوماسیون تمام فرایند تولید و ...

براساس این رویکرد به این سؤالات پاسخ داده می‌شود :

چه فروشی در آینده انتظار می‌رود؟

انتظار چه مقدار سود می‌رود؟

چه میزان سرمایه‌گذاری مورد نیاز است؟

نرخ بازده مورد انتظار شما چقدر است؟



معمولاً یکی از اشکال کاهش هزینه یا افزایش سود یا هر دو شکل به صورت زیر نمایان می‌شود :

کاهش سرمایه در گردش= نرخ (قیمت) مالکیت معنوی= کل سود یا درامد حاصل از حق‌الامتیاز

کاهش دارایی ثابت

کاهش دارایی نامشهود

افزایش درامد یا سود
روش‌های متفاوت ارزش‌گذاری برمبنای رویکرد درامدی
۱ . روش تنزیل جریانات نقدی: به عنوان روشی مورد قبول در مالی شرکت‌ها[37] استفاده می‌شود .
۲ . روش سرمایه‌گذاری خطرپذیر: روشی است که در میان سرمایه‌گذاران خطرپذیر استفاده زیادی دارد .
۳ . روش سودهای آتی[38]: ساده انگارترین روشی است که به ندرت استفاده می‌شود .
۴ . روش ابتدایی شیکاگو[39]: روش خاصی است که متوسط سه سناریوی ممکن با وزن‌های احتمالی متفاوت را در نظر می‌گیرد .

روش تنزیل جریانات نقدی (DCF):

PV: ارزش فعلی

CFi: جریانات نقدی

R: نرخ تنزیل

معمولاً این روش در شرکت‌های بزرگی که گروه‌های توسعه مطالعات تجاری- داخلی دارند مورد استفاده قرار می‌گیرند. این روش بر این فرض استوار شده که ارزش کسب و کار، ارزش کنونی جریانات نقدی مورد انتظار آن است و نرخ تنزیل مورد استفاده بیانگر ریسک و خطر احتمالی وقوع جریانات نقدی است. نرخ تنزیل یکی از مهم‌ترین عامل‌ها در محاسبه ارزش فعلی جریانات نقدی آتی است. هر چه ریسک این جریانات افزایش یابد، نرخ تنزیل هم افزایش می‌یابد. در محاسبه این نرخ معمولاً از مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای[40] استفاده می‌شود که برابر است با :

(نرخ تنزیل )

Rf= نرخ تنزیل بدون ریسک

?= ضریب ریسک که از طریق تکنیک‌های آماری استفاده می‌شود

RM= نرخ مورد توقع بازار

(RM-Rf¬)= صرف ریسک[41 ]

پیش‌بینی نرخ رشد سود و جریانات نقدی در ارزش‌گذاری منطقی حق امتیازها، نقش کلیدی دارد. مراحل ارزش‌گذاری براساس روش جریانات نقدی تنزیل یافته :

مرحله 1: جریانات نقدی دوره‌های مختلف را محاسبه می‌کنیم :

هزینه سرمایه (بهره وام‌ها)- (افزایش یا کاهش در سرمایه در گردش)- استهلاک+ سود بعد از کسر مالیات

مرحله 2: ارزش کنونی تجمعی جریانات نقدی آتی را محاسبه می‌کنیم :


در محاسبه ارزش شرکت مراحل زیر در ادامه محاسبه می‌شوند .

مرحله 3: ارزش پایانی شرکت را محاسبه می‌کنیم :

P/E× (استهلاک+ سود عملیاتی× سال) = ارزش پایانی

ضریب P/E باید متناسب با متوسط صنعت مربوطه باشد .


مرحله 4: ارزش کنونی جریانات نقدی را با ارزش پایانی که به زمان حاضر تنزیل داده شده است جمع می‌کنیم و ارزش شرکت در زمان حاضر را به دست می‌آوریم. لازم به توضیح است که آنچه سبب می‌شود ارزش پایانی به صورت جداگانه محاسبه گردد و در واقع دو بار در محاسبات منظور شود، این است که فرض می‌شود نقدینگی حاصل از فروش شرکت در پایان دوره طول عمر مفید جزء جریانات نقدی ورودی شرکت باشد :

FV= PV+ TV (ارزش شرکت )


جدول 3: جریانات نقدی تنزیل یافته- مثال

روش سرمایه خطرپذیر

همانند روش قبل است با این تفاوت که نرخ تنزیل در دامنه 60%-40% و متوسط 50% منظور می‌شود :

روش شیکاگو[43 ]

در این روش، جریان درامد (فروش) و حاشیه سود[44] براساس 3 سناریوی متفاوت احتمال بدترین حالت (WC) ، بهترین حالت (BC) و حالت نرمال (ML) اندازه‌گیری می‌شوند و سپس ارزش مورد انتظار محاسبه می‌شود :

ارزش مورد انتظار =BC×PVBC×ML×PVML×WC×PVWC

در رویکرد درامدی علاوه‌بر نرخ بازده IP که پس از تنزیل جریانات نقدی، ارزش حق اثر را به واحد پول محاسبه می‌کند، از واحد نرخ بازده حق اثر یا حق‌الامتیاز که به صورت درصدی است نیز نام می‌برند که به صورت زیر محاسبه می‌شود :

نرخ حق‌الامتیاز (Royalty Rate) برابر است با :

حاشیه سود محصول قبل از رشد و توسعه- حاشیه سود محصول رشد یافته

به عنوان مثال، اگر حاشیه سود قبل از طرح 10 درصد باشد و بعد از آن 20 درصد نرخ Royalty برابر 10 درصد خواهد بود .

برگرفته از : www.businessplan.ir

 




نظرات 0

تعداد کل صفحات : 13 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >