اکثر مدیران بر این اعتقادند که با جذب بخش اعظمی از بازار و یافتن مشتریان کافی که حاضر به پرداخت بهای بیشتر هستند، چیزی با ارزشتر از رقابت به دست خواهند آورد. هر زمان که از مدیران مشاغل مختلف در ایران سوال می شود، به بحث در ارتباط با کیفیت محصول و یا شاید خدمات خود می پردازند. در حقیقت، از نظر آنها برتری رقابتی میزان حصول به کیفیت و خدمات سطح بالا را کاهش می دهد. جالب است که بدانید نه تنها در کشور ما بلکه در بسیاری از جوامع، اکثر مشاغل برای حصول به برتری رقابتی متکی به کیفیت و خدمات هستند. اما مایلم توجه شما را به مفهوم کیفیت به عنوان یک برتری رقابتی جلب کنم .
تصور کنید اگر تک تک افراد کیفیت و خدمات ارائه کنند، برتری رقابتی چه جایگاهی خواهد داشت؟ اگر بگوییم کیفیت و خدمات همان برتری رقابتی است به مفاهیمی بسیار وسیع و مبهم پرداخته ایم. بنابراین باید از این مدیران تعریف کیفیت را پرسید. آیا آنها قادر به تجسم معنی کیفیت در شرکت خود هستند؟ در واقع این کار، ساده نخواهد بود. «کیفیت» کمی ناملموس به نظر می رسد، چرا که واژه ای نسبی است. خطر مفهوم «کیفیت» و «خدمات» در ذهن مدیران کمی خفیفتر از خطری است که فکر مشتریان را تهدید می کند. شما به عنوان مدیر تنها در صورتی از برتری رقابتی ملموس برخوردار خواهید بود که قادر به تعریف دقیق معنی «کیفیت» و «خدمات» برای مشتریان خود باشید .
نکته دیگری که در اینجا مطرح می شود این است که کیفیت محصولات شما تا چه اندازه با کیفیت محصولات رقبایتان تفاوت دارد. شما به عنوان مدیر باید در ارتباط با برتری رقابتی خود بسیار دقیق باشید. سخن گفتن در مورد کیفیت و خدمات در سطح وسیع بدون مشخص نمودن منظور از این مفاهیم کافی به نظر نمی رسد. ارائه کیفیت و خدمات تنها در قالب لغتهای کلی برای نشان دادن برتری رقابتی، کافی نیست. باید بتوانید دلیل برتری، قدرت، قابلیت اطمینان و دیگر ویژگیهای محصول خود را اثبات کنید. مشتریان به ادعاهای مبهم اعتقادی ندارند و شما را نیز باور نخواهند داشت، مگر اینکه قادر به اثبات گفته های خود توسط حقایق انکار ناپذیر باشید .
در مورد خدمات نیز می توان همین مباحث را مطرح کرد. چطور تصور می کنید که خدماتی برتر از خدمات رقبای خود ارائه می دهید؟ آیا این خدمات توسط شما سریعتر یا فردی تر است و یا مطابقت بیشتری با منافع مصرف کننده دارد؟ ما باید هر گونه ادعایی را در ارتباط با خدمات خود ثابت کنیم. به یاد داشته باشید که چه در موقعیتهای تبلیغاتی و چه در ارتباط با فروش عباراتی خاص و قابل اثبات، به مراتب باور کردنی تر و تاثیرگذارتر از کلی گویی هستند . بنابراین چنانچه محصول خود را بر پایه کیفیت عالی ارتقا می بخشید، به کار بر روی تعریف دقیق دلیل این برتری و اثبات قابل ملاحظه بودن آن بپردازید . با این کار یکی از دو مورد زیر حاصل خواهد شد: اول اینکه ممکن است به این نتیجه برسید که محصول، یا خدمات شما در واقع از برتری چندانی نسبت به محصول یا خدمات رقبایتان برخوردار نیست. این نتیجه را می توان نتیجه خوبی تلقی کرد، چرا که با حصول به آن می توانید تولیدات یا خدمات خود را ارتقا بخشید. می توان این را مزیتی بسیار خوب تلقی کرد. دوم اینکه چنانچه بتوانید برتری خود را تعریف و دلایل قابل ملاحظه ای ارائه کنید، واقعا از برتری رقابتی برخوردارید، که طرح منحصر به فردی برای تبلیغ در اختیار شما قرار می دهد .
به عبارات زیر دقت کنید. «محصول ما در بازار آسیا حرف اول را می زند.» یا «محصول ما طبق بررسیهای علمی در (یک محدوده، شهر، کشور و غیره) 42 درصد تاثیر گذارتر از محصولات مشابه بوده است. به نظر شما کدامیک تاثیر بیشتری دارند؟
ممکن است تصور شود که به منظور ارزیابی برتری محصول یا خدمات نمی توان آنها را آزمایش کرد، بنابراین شما می توانید به طریق دیگری بررسی مستقلی در مورد ادعاهای خود ارائه کنید. به عنوان مثال استفاده از قدردانی مشتریان راه بسیار مؤثری برای غلبه بر تردید مشتری به شمار می رود. وقتی افراد مستقل با بیان منافعی که حاصل کرده اند در مورد محصول یا خدمات شما با نظر مثبت سخن می گویند، بسیار باورکردنی تر از زمانی است که همان عبارات توسط خود شما گفته شوند. اگر مشتری شما فرد خاصی باشد وضع بهتر نیز خواهد شد .
بنابراین، برتری رقابتی شما چیست؟ نگویید کیفیت و خدمات. این گفته از مفهوم خاصی برخوردار نیست. سعی کنید خاص باشید. با در دست داشتن حقایق، باور کردنی تر شوید. سپس طرح منحصر به فرد فروش را از آن خود کنید. بی شک نظاره گر تفاوتی در نتایج حاصله خواهید بود و این، ارزش همه این تلاشها را دارد. باید یادآور شد که بهترین کار برای تداوم حرفه، ایجاد ارزشی عالی برای مشتریان است .
کیهان تاج الدینی
خبرگزاری موج
طی یک سری اتفاقات تصادفی من با یک میلیونر که حاضر بود تجربیات با ارزش خودش را با من سهیم شود برخورد کردم. در کمتر از 2 ساعت این فرد توانست تمام آن چیزی را که من در مورد کسب و کار می دانستم تغییر دهد. حتی توانست اکثر تصورات و طرز فکرهای اساسی را که من در زمینه کسب و کار داشتم عوض کند. من و شریکم در یک شرکت فروش آگهی آن لاین که خیلی در آن سرمایه گذاری شده بود و رشد آن بیشتر به خاطر محیط اینترنتی بود با هم کار می کردیم. او رئیس من بود و من فضاهای آگهی را می فروختم. ما به سرعت درک کردیم که اگر کسب و کار شخصی خود را دور از وضعیت دشوار شرکت که با آن درگیر بودیم، ادامه دهیم، سرگرمی بیشتری خواهیم داشت و اجناس خود را با قیمت بالاتری خواهیم فروخت. یکباره تصمیم به ترک شرکت گرفتیم. در یک دوره زمانی دیوانه کننده و با بیدارماندنمان تا دیروقت در پشت لب تاب ها، توانستیم توجه یک سرمایه گذار خیلی توانگر را جلب کنیم. او ما را برای دیدن خودش و بعضی از وکلایش در هتل شخصی اش با این دستورالعمل که" تماماً برنامه های کسب و کارتان را کنار بگذارید و فقط خودتان بیایید"، دعوت کرد.هر چند که اولین ملاقات بیش از 2 ساعت نبود، اما زمان به سرعت می گذشت. ملاقات بر اساس ارزیابی من و شریکم بر اساس یکسری سوالات که با فکر و اندیشه ی مرتب طرح شده بود، برگزار شد، با این وجود چیزی که جالب بود اینکه سوالات بسیار ساده و پیش پا افتاده بودند. ما انتظار یکسری سوالات سخت در مورد سرمایه گذاری مشارکتی و معاملات بین المللی را داشتیم. اما به جای آن درباره اینکه ما کی هستیم و اینکه برای کمک به بهتر شدن شرکت چگونه فکر می کنیم، مورد سوال قرار گرفتیم. بعد از چند ماه ارتباطات مالی را با وی شروع کرده، ما یک معامله با این سرمایه گذار انجام دادیم، معامله انجام شد اما سوالات همچنان ادامه داشت. جالب ترین و ملایم ترین سوال که تقریباً یکبار در هفته در پشت تلفن و در هر ملاقات رودر رو از ما پرسیده می شد ( چه طوری) بود. اوایل من فکر می کردم که این یک سوال مسخره است و با توصیف شرکت و اینکه ما برای موکلمان چه کارهایی انجام داده ایم پاسخ داده خواهد شد. با گذشت زمان به ذهنم خطور کرد که این یک سوال پر معنی است و جوابهای من به موضوعی که در کنه سوال نهفته است پاسخی نمی دهد بالاخره من از سرمایه گذار میلیونری مان پرسیدم، شما همیشه این سوال را از من می پرسید بنابراین دلیلی ندارد که شما جواب را ندانید پس چرا تکرار می کنید؟ او خندید و همچنان جواب می داد "من همیشه این سوال را می پرسم چونکه بهترین سوالی است که بفهمی که افرادی که در یک کسب و کار متمرکزند چگونه اند."سکوتم او را برای ادامه دادن برانگیخت،"می بینی، اگر کسی بتواند به این سوال بی پروا و در کمتر از 10 کلمه جواب دهد احتمالاً نمی داند که ارزش واقعی سرویس و محصول شان چقدر است ."
" برای امتحان اینکه این امر چقدر صحیح است سعی کن که از خودت این سوال را بپرسی و در 10 کلمه یا کمتر جواب آن را بدهی. آیا در مورد جوابی که دادی احساس روشن و واضحی داری یا اینکه گیج شده ای؟ بعداً این فرصت برایت پیش می آید که این سوال را از شخص دیگری بپرسی، دقیقاً نگاه کن که او چگونه به این سوال پاسخ می دهد. آیا بعد از اینکه توضیحات دور و دراز او تمام شد نیاز به نشستن یا استراحت دارید یا سریع متوجه می شوید. برای من واضح است که اگر نیاز به وایت برد و ارائه وسیله ی پاورپوینت و 45 دقیقه زمان برای فروش محصول خود داشته باشید شما درگیر یک مشکل بزرگ هستید." در طول زمانی که ما با هم تماس داشتیم همیشه تعداد زیادی سوال مطرح بود. هر سوال توانایی این را داشت که مستقیم سر اصل مطلب برود و موقعیت های پیچیده را درک کند. در زیر لیست سوالاتی که مدام مطرح می شد آمده است .
1- چه کسانی مشغول به کار هستند؟ شهرت، امانت و استعداد درونی کسانی که درگیرند چقدر است؟ این افراد شرکت را در مسیر موفقیت قرار می دهد یا شکست؟ پاسخ کلیدی است که مطمئن شوی که تو تنها کسی نیستی که افراد باهوش و پر انرژی و با اشتیاق فوق العاده ای داری و همچنین مطمئن شوی که بدست آوردن یک گروه در کنار هم ده برابر جمع نیروی تک تک اجزا آنها است. ممکن است باهوش ترین افراد را در گروهت داشته باشی اما اگر هیچ ارتباطی بین آنها نباشد هیچ کاری موفق آمیز، نیز انجام نمی شود .
2- در مسیر کاری تان، افراد مهم ترند یا ایده ها؟ اگر با مشکلی مواجه شدید ارزیابی کنید که این مشکلات توسط افراد به وجود آمده یا توسط ایده هایی که آنها برای پیشبرد کارشان دارند. افراد خوب می توانند یک ایده ی بد را به خوب تبدیل کنند اما افراد بد هرگز نمی توانند چنین کاری کنند، حتی یک ایده ی کسب و کار که بر اساس فکر و اندیشه ی باز و صحیح گرفته شده ممکن است به کاستی منتهی شود . اما زمانی که افراد خوبی در اختیار داشته باشید اداره کردن مشکلها راحت تر است .
3- آیا کارمندانتان از نظر قدرت و استعداد مانند هم هستند؟ شروع یک کسب و ادامه ی آن برای یک مدت طولانی قابل مقایسه با قهرمانان دو سرعت و مسافت زیاد دوندگان است. همه نمی توانند کارآفرین و کارشناس خبره باشند آیا شما یک شرکت تأسیس کرده اید که در زمان و موقعیت مناسب درجا بزند و مسیر نزولی پیش گیرد یا اینکه به سمت جلو حرکت کند. این یک اصل رایج بین سرمایه داران ریسک پذیر است که اکثر کسانی که تازه شروع کرده اند در چند سال اول رشد نخواهد کرد .
4- چقدر پول برای سود بردن نیاز دارید؟ اگر شما برنامه ریزی کرده اید که شرکت خود را با سرمایه افراد دیگر آغاز کنید بهتر است با آنها روراست باشید. مدیریت، پیش بینی کلید تمام ارتباطات موفق است و چیزی بهتر از صداقت بین صاحب کسب و کار و سرمایه گذار نیست . پیشگویان تنها حدس های خوبی می زنند بنابراین زمانی که برنامه هایتان را برای افرادی که در شرکت شما سرمایه گذاری کرده اند ارائه می دهید هوشیار باشید .
5- آیا به کارمند امور مالی نیاز دارید یا می توانید با یک حسابدار خوب آغاز کنید؟ عموماً بالاترین هزینه ها در یک شرکت جدید لیست حقوق ها است. در آغاز کار آیا به کارمند برای فعالیت های ابتدایی نیاز دارید؟ اگر از استخدام و به کارگیری کارمندان برای نقش های غیر ضروری تا زمانیکه پول و توجیهی برای آن داشته باشید، دوری کنید، پول خوبی برای خود ذخیره خواهید کرد .
6- آیا می توانید سرمایه خود را از راهی جز سرمایه گذاری مشارکتی زیاد کنید؟ سرمایه گذاری برای جلو رفتن مهم است و شما به آن نیاز دارید. ممکن است این یک سوالی متناقض باشد که از یک سرمایه گذار مطرح شود اما میلیونر ما به دلیل مشکلاتی که این روابط ایجاد می کند خیلی حساس است. خواسته ی آنها آمدن سود به روی سرمایه شان و چشم پوشی نسبت به باریک بینی هایی که باعث تنش در شرکت می شد، است به گفته ی او" سرمایه گذاران تنها و تنها با یک کلمه برانگیخته می شوند هرگز خودت را به گونه ی دیگر متقاعد نکن اگر بتوانی پولت را از دوستان، فامیل و حتی با مایه بیشتر از خودت بگیری، از مواجه شدن با سرمایه گذار مشارکتی پرهیز خواهی کرد .
7- تفاوت یک سرگرمی با کسب و کار چیست؟ پاسخ ساده است. کسب و کار در آخر هر ماه باعث افزایش سرمایه شما می شود اما در مورد سرگرمی برعکس است. اگر یک کار را فقط و فقط به خاطر اینکه آن را دوست دارید انجام می دهید حتی اگر کسب و کار سختی باشد نهایتاً به شما ضرر خواهد رساند. بهترین حالت پیدا کردن کسب و کاری است که به آن مشتاق هستید و مطمئن باشید که این یک مدل کسب و کار خوب نیز هست .
8- در سختی ها جا می زنید، یا با حقایق مواجه می شوید؟ مدیران کسب و کار و کارآفرینان بایدتصمیمات دشواری بگیرند. مثلاً بعد از یک ماه کاری بد، ما با موضوعاتی واقعی روبرو می شویم. مانند نبود کار کافی، و زیادی تعداد کارمندان و ... در این زمان باید تصمیم خود را عقب بیندازیم و بلافاصله تصمیمات جدیدی اتخاذ کنیم. تأخیر در تصمیم گیری برای شرکت هزینه خواهد داشت .
9- آیا استراتژی خاصی دارید؟ آیا به اندازه کافی فکر کرده اید که سرانجام چگونه می خواهید سود ببرید؟ زمانی که فروش داشته باشید، کسب و کار می تواند بهترین نوع بازگشت سرمایه را داشته باشد. به یاد داشته باشید که در این روزها به ندرت ممکن است که مؤسس و یا مدیر، موقعیت ارجمندش را بیشتر از یک دهه حفظ کند. یکسری ملاحظات را برای خود و شرکت در نظر بگیرید .
نویسنده: دکتر راچنا. دی جین
برگرفته از : روزنامه تفاهم
تاکنون فعالیتها و سیاستگذاری طیف گسترده ای از کشورها در زمینه بنگاههای کوچک و متوسط موردمطالعه قرار گرفته اند. از اروپای شرقی آغاز شد و سرانجام به شرق آسیا رسیدیم. اکنون در این شماره یونان، به عنوان یک کشور اروپایی کهن سال می پردازیم. یعنی کشوری که حدود 10/6 میلیون نفر جمعیت را در131 هزار کیلومتر مربع جای داده است، در زمره فقیرترین کشور عضو اتحادیه اروپا قرار دارد، صادرات کالاهای آن بسیار کمتر از وارداتش است، بیکاری در آن درحد 10 درصد نیروی کارش (برابر با 4/37 میلیون نفر) است، تورمی برابر با 3/6 درصد داشته است. نکته قابل توجه در اقتصاد یونان صنعت توریسم آن است. این کشور هر سال درحد جمعیت ساکن در خود از جهانگردان پذیرایی می کند. یونان، همانطور که مقاله نشان می دهد، اهمیت ویـــژه ای به SMEs داده است وسیاستها و نهادهای خاصی را برای تقویت این پدیده بکار گرفته است .
در کشور یونان بنگاههای کوچک و متوسط براساس دو معیار تعداد کارکنان و میزان گردش سرمایه سالانه آنها موردشناسایی قرار می گیرند. براساس این معیارها بنگاههایی کوچک و متوسط شناخته می شوند که تعداد کـــارکنان آنها کمتر از 250 نفر بوده و علاوه بر آن میزان گردش سرمایه سالانه در آنها فراتر از 40 میلیون یورو نباشد .
بنگاههای کوچک و متوسط سهم عمده ای در اقتصاد یونان برعهده دارند و بویژه در بخشهای تجاری، صنعتی و کشاورزی نقش مهمی ایفا می نمایند .
درمورد اهمیت و نقش این بنگاهها در اقتصاد یونان می توان به این نکته اشاره کرد که حدود 99 درصد از کل فعالیتهای کسب و کار در یونان توسط بنگاههای کوچک و متوسط انجام می شود و این بنگاهها 19 درصد از کل صادرات کشور را انجام می دهند .
اندازه بنگاههای کوچک و متوسط در یونان بسیار متفاوت است و بیشتر این بنگاهها نوعاً بنگاههای کوچکی هستند که تعداد کارکنان آنها کمتر از 10 نفر می باشد. براساس آخرین آمارها در این کشور نزدیک به 509000 بنگاه فعالیت می کنند. از این تعداد 96/3 درصد از آنها کمتر از 9 نفر را در استخدام دارند، 3/6 درصد نیز بین 10 تا 99 نفر را استخدام نموده اند و تنها 0/2 درصد از این نوع بنگاهها بیش از 100 نفر را به استخدام خود درآورده اند .
برنامه های ملی درمورد بنگاههای کوچک و متوسط
سیاستگذاران صنعتی در یونان درنظر دارند تا رقابت را بین صنایع این کشور تشویق نمایند و با این هدف اقدام به کاستن و از میان برداشتن موانع زیرساختاری نموده اند. هدف اصلی سیاست دولت درمورد بنگاههای کوچک و متوسط ایجاد یک محیط صنعتی مناسب برای رسیدن به اهداف زیر است :
- افزایش بازده سرمایه
- بکارگیری فناوری های نوین
- بهبود زیرساختها
- تامین منابع مالی و اعتباری
- تسهیل امکان ورود به بازارهای بین المللی
درهمین راستا چارچوب سازمانی و نهادهای مربوط به فعالیتهای کارآفرینی درحال نوسازی و تقویت است. بدین منظور شرایط ایجاد، تاسیس، ثبت قانونی و عملکرد بنگاههای کوچک و متوسط تاحد زیادی تسهیل شده است و از فعالیتهای دولتی نیز تمرکززدایی شده است .
از دیگر فعالیتهایی که در یونان به ثمر رسیده است ایجاد زیرساختار مدرن برای بخش خصوصی می باشد که این موضوع با بکارگیری فناوری های مدرن، ایجاد شبکه های خدماتی در رشته هایی مانند تجارت الکترونیک و کنترل کیفیت و همچنین ایجاد زیرساختارهای حمایتی مانند انکوباتورها، مراکز تجاری و دفاتر اطلاعاتی صورت گرفته است .
برای حمایت از سرمایه گذاری بخش خصوصی نیز اقداماتی صورت گرفته است که می توان به مدرنیزه ساختن بنگاهها، بهبود کیفیت کالاها و خدمات و ایجاد مشاغل جدید اشاره نمود .
سیاست ملی دولت یونان برای حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط بسیاری از بخشهای دولتی اجرا می شود. این سیاست باتوجه به نیاز این بخش از صنعت تدوین شده است و هدف اصلی آن برطرف ساختن موانع بر سر راه ایجاد، فعالیت و توسعه بنگاههای کوچک و متوسط می باشد .
وزارت توسعه مهمترین مسئولیت را در زمینه حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط برعهده دارد و چارچوب قانونی لازم برای تسهیل فعالیت این بنگاهها را طراحی می نماید. مهمترین اهداف وزارت توسعه که در قالب برنامه های عملیاتی برای رقابت و جامعه اطلاعاتی تدوین شده است عبارتند از :
- افزایش قابلیتهای تکنولوژیکی در بنگاهها؛
- توسعه کارآفرینی و ارتقا توان رقابت در بنگاههای کوچک و متوسط؛
- افزایش کمّی و کیفی مشاغل در اقتصاد کشور .
برنامه های دیگری نیز برای پشتیبانی از این بنگاهها درحال انجام می باشد . ایجاد پارکهای صنعتی، تقویت زیرساختهای موجود، مطالعه برای ایجاد یک شبکه یکپارچه برای ارائه خدمات پشتیبانی، ایجاد یک سیستم مرکزی مشاوره، تسهیل دسترسی بنگاههای کوچک و متوسط به سرمایه ازطریق ایجاد یک نهاد مرکزی برای ضمانت وامها و تسهیلات اعتباری، توسعه زمینه های کارآفرینی ازطریق حمایت از تاسیس بنگاههای جدید، افزایش توان رقابتی بنگاههای کوچک و متوسط ازطریق اجرای برنامه های یکپارچه تولیدی، اداری، سازمانی و عملیاتی، حمایت از برونگرایی بنگاههای کوچک و متوسط ازطریق ترویج محصولات آنها در بازارهای جدید، ترویج همکاریهای تجـاری ازطریق ایجاد شبکه های همکاری بین بنگاهی، تشویق بنگاههایی که بازدهی بالایی دارند و نیز استفاده از نتایج تحقیقات برای افزایش بهره وری در بنگاههای کوچک و متوسط برخی از فعالیتهای وزارت توسعه یونان برای حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط می باشد .
درکنار فعالیتهای وزارت توسعه، دولت یونان برای تقویت بنگاههای کوچک و متوسط و حمایت از آنها اقدام به ایجاد برخی نهادهای حمایت کننده نموده است که در اینجا به معرفی مهمترین آنها می پردازیم .
نها دهای حمایت کننده از بنگاههای کوچک و متوسط
1) سازمان ملی توسعه بنگاه: سازمان ملی توسعه بنگاه یکی از مهمترین نهادهای مرتبط با بنگاههای کوچک و متوسط در کشور یونان محسوب می شود. نقش و وظایف ایــن سازمان بسیار متنوع می باشد و می توان آن را رابط بین بنگاههای کوچک و متوسط با دولت و نهادهای سیاستگذاری کشور دانست .
سازمان ملی توسعه بنگاه به دولت در زمینه قوانین موجود و درحال تدوین پیرامون بنگاههای کوچک و متوسط و نیز تدوین استراتژی توسعه بنگاههای کوچک و متوسط مشاوره می دهد و دیدگاههای خود را درمورد تاثیر قوانین موجود برعملکرد بنگاههای کوچک و متوسط و نحوه ایجاد محیط مناسب برای فعالیت این بنگاهها دراختیار سیاستگذاران اقتصادی کشور قرار می دهد .
ازطرف دیگر این سازمان نمایندگی بنگاههای کوچک و متوسط را برعهده دارد و به نمایندگی از این بنگاههـا به مذاکره با وزارتخانه ها و نهادهای مهم دولتی برای ارتقا سطح حمایت از این بنگاهها و توسعه بیشتر آنها می پردازد. در این راستا، سازمان ملی توسعه بنگاه اقــدام به ایجاد محفلی برای بحث و تبادل نظر درمورد مسائل مربوط به توسعه بنگاههای کوچک و متوسط نموده است. این سازمان همچنین یک بانک اطلاعاتی برای تامیـــن نیازهای اطلاعاتی مراکز حمایت منطقه ای و کمک به سیاستگذاران تاسیس نموده است. از جمله این اطلاعات می توان به اطلاعاتی درمورد برنامه های کمک خارجی و حمایتهای دولتی از بنگاههای کوچک و متوسط اشاره نمود .
سازمان ملی توسعه بنگاه وظیفه هماهنگی و ارائه کمکهای دو یا چند جانبه به بنگاههای کوچک و متــــوسط برای افزایش کارآیی و بهره وری در این بنگاهها را برعهده دارد و در کنار آن یک نهاد نظارتی برای بررسی و نظارت بر فعالیتهای بنگاههای کوچک و متوسط ایجاد نموده است .
از دیگر فعالیتهای سازمان ملی توسعه بنگاه می توان به فعالیتهای آموزشی و ترویجی آن اشاره نمود. ازجمله این اقدامات می توان به استخدام افراد ذیصلاح در این سازمان و ارائه آموزشهای لازم به پرسنل در بالاترین سطح، ایجاد شبکه ای از مراکز حمایت منطقه ای و نهادهای حامی بنگاههای کوچک و متوسط در سطح ملی و ارائه آموزش به پرسنل آنها برای انجام وظایفشان، آموزش مربیان ویژه به منظور ارائه خدمات پشتیبانی آموزشی به مراکز حمایت منطقه ای و نیز توسعه خدمات مرکزی آموزشی، مشاوره و اطلاعاتی و گردآوری مطالب موردنیاز مراکز حمایت منطقه ای اشاره نمود .
علاوه بر فعالیتهای فوق، سازمان ملی توسعه بنگاه برنامه های خاصی نیز برای ترویج فرهنگ کارآفرینی درقالب بنگاههای کوچک و متوسط در سراسر کشور در دست انجام دارد .
2) مراکز خدمات منطقه ای: هدف کلـــی از ایجاد مراکز خدمات منطقه ای در یونان رشد بلندمدت و توسعه پایدار بنگاههای کوچک و متوسط و بالابردن سهم این بنگاهها در تولید ناخالص ملی و ایجاد مشاغل جدید می باشد. افزایش کارآیی زیرساختهای موجود و تشویق فعالیت بنگاههای کوچک و متوسط برای رسیدن به توسعه پایدار در سطح ملی و محلی نیز ازجمله اهداف این مراکز می باشد . این مراکز برای جلب حمایت موثر دولت از بنگاههای کوچک و متوسط و ایجاد یک سیستم حمایت منطقه ای از توسعه این بنگاهها تلاش می کنند .
ازجمله فعالیتهای این مراکز می توان به موارد زیر اشاره نمود :
- ارائه اطلاعات و راهنمایی به کارآفرینان موجود و آتی؛
- ارائه آموزش کارآفرینی؛
- کمک به تهیه برنامه های اجرایی کسب و کار؛
- کمک به تشخیص فرصتهای مناسب برای ایجاد کسب و کار؛
- تسهیل دسترسی به اعتبارات بانکی؛
- ایجاد کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی تخصصی کسب و کار؛
- کمک به حل مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط .
3) موسسه اومخ
موسسه اومخ (EOMMEX) در سال 1977 زیرنظر وزارت توسعه یونان تاسیس شد. این موسسه تاکنون خدمات زیادی را به بنگاههای کوچک و متوسط ارائه نموده است و امیدوار است فعالیت خود را در این راستا تداوم بخشد. ماموریت اومخ ارائه کمکهای مادی و فنی برای ایجاد، حمایت و توسعه بنگاههای کوچک و متوسط در کشور یونان می باشد .
بین سالهـــای 1977 تا 1984 اومخ مشاوره های فنی و اقتصادی خود را به صورت رایگان دراختیار بنگاههای کوچک و متوسط قرار می داد. در این دوران ایده «مدیـریت کسب و کار سیستماتیک» شکل گرفت و براساس آن موسسه اومخ اقدام به ایجاد لابراتوارهای کنتــــــــرل کیفیت،ارزیابی و به کارگیری نوآوری و بازاریابی برای محصولات بنگاههای کوچک و متوسط نمود .
از سال 1983 و براساس قانون جدیدی که به تصویب رسیـــد، موسسه اومخ وارد حوزه های جدیدی از قبیل وام، کمکهای مالی و اعتباری و ضمانت نامه ها شد. همچنین در این سال، اومخ به تدوین «قوانین توسعه» برای حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط در کشور یونان کمک نمود .
حمایت از به کارگیری فناوریهای نوین در بنگاههای کوچک و متوسط، توسعه فرهنگ پیمانکاری و واگذاری فعالیتها، ارزیابی و حمایت از نوآوری، توسعه و سازماندهی تعاونیها و فعالیتهای مشترک بنگاههای کوچک و متوسط، معرفی و ارائه راهنمایی در زمینه برنامه ریزی صنعتی، عملیات بازاریابی و سازماندهی و برگزاری نمایشگاههایی برای معرفی تولیدات بنگاههای کوچک و متوسط همگی جزئی از فعالیتهای متنوع اومخ برای توسعه بنگاههای کوچک و متوسط بوده است .
از سال 1994 موسسه اومخ با گسترش فعالیتهای خود به مشارکت در برنامه عملیاتی بنگاهها پرداخته است و درعین حال در سطح اتحادیه اروپا برنامه هایی را پیگیری و به اجرا درمی آورد. اومخ در این دوره به صورت همزمان فعالیتهایش را با اجرای طیف وسیعی از برنامه ها ازجمله کمک به بنگاههای کوچک و متوسط و با هماهنگی با سایر نهادهای مرتبط تداوم داشته است .
اهداف اصلی اومخ در سالهای اخیر عبارتند از :
- توسعه کارآفرینی و ایجاد کسب و کارهای جدید
- افزایش توان رقابتی بنگاههای کوچک و متوسط
- حمایت از سرمایه گذاری در بنگاههای کوچک و متوسط
- بهره گیری از قابلیتهای جامعه اطلاعاتی
- حمایت از هنر یونان و صنایع دستی کشور
- توسعه همکاریهای بین المللی و تشــویق برون گرایی بنگاههای کوچک و متوسط
- ارائه آموزشهای حرفه ای برای مدیران بنگاههای کوچک و متوسط
- ایجاد زیرساختهای حمایتی کسب و کار
- توسعه فعالیتهای موسسه اومخ در سراسر کشور ازطریق تاسیس شعبه های آن در مناطق مختلف
همکاریهای اومخ با سازمان ملی توسعه بنگاه
اومخ به سازمان ملی توسعه بنگاه درمورد تدوین استراتژی توسعه بنگاههای کوچک و متوسط در سطح ملی کمک می نماید. بررسی کامل چارچوبهای نهادی و قانونی مربوط به بنگاههای کوچک و متوسط و وضعیت این بنگاهها توسط اومخ صورت می پذیرد. در کنار آن، اومخ این بنگاهها را هم ازنظر کمی و هم ازنظر کیفی تعریف می کند و اطلاعات مهم و موردنیاز را دراختیار سازمان ملی توسعه بنگاه قرار می دهد .
در این راستا فعالیتهای زیر توسط اومخ انجام می گیرد :
- تعیین اندازه و تنوع بخش بنگاههای کوچک و متوسط مشتمل بر تعداد شرکتها (تعداد کارکنان و نوع کسب و کار)، تعداد کارکنان استخدام شده برحسب بخشهای مختلف صنعت، درصد بنگاهها در بخشهای مختلف صنعتی برحسب گروههای مختلف و نرخ استخدام در هر گروه،تعداد بنگاههای به ثبت رسیده و تعداد افراد خویش فرما، ثبت آغاز کار یا خاتمه فعالیت بنگاه، افزایش یا کاهش تعداد در مقایسه با استانداردهای بین المللی
- نقش و اثرات بنگاههای کوچک و متوسط: بررسی اهمیت این بنگاهها برای کل اقتصاد، تعریف مزایای فعالیت آنها، تعیین نرخ رشد این بنگاهها،مزایای این بخش از نظر ایجاد اشتغال و ثروت، نرخ ایجاد اشتغال براساس اندازه بنگاه (تعیین اینکه بنگاهها درچه اندازه ای توان اشتغال زایی بیشتری از خود نشان می دهند). بررسی روندهای ملی و اقتصادی در سطح بخشهای اقتصادی، مشخصات و ویژگیهای کارآفرینان محلی و مقایسه وضعیت بنگاههای کوچک و متوسط یونان با سایر کشورهای اتحادیه اروپا
- بررسی مشکلات و محدودیتهایی که بنگاههای کوچک و متوسط با آن مواجهند: مشکلات به جامانده از اقتصاد متمرکز، چارچوب حقوقی نامناسب، فقدان دسترسی به اطلاعات و خدمات مشاوره ای، نبود امکانات لازم برای انجام فعالیتهای بازاریابی، محدودیتهای مالی،فقدان آموزش در زمینه کارآفرینی، روابط ضعیف صنعتی و کاری، دردسترس نبودن تکنولوژی مناسب، فقدان نظام مالیاتی مناسب و نیز سیاستهای نامناسب برای تخصیص وام و اعتبار به بنگاههای کوچک و متوسط
نقش جدید اومخ
مأموریت جدید اومخ در سالهای 2000 تا 2006 ، حمایت از سیستم های سیاستگذاری و پشتیبانی از نهادها و فعالیتهای مرتبط با بنگاههـای کوچک و متوسط در چارچـوب خط مشی کلان اقتصادی دولت یونان می باشد. اومخ در این سالها به عنوان مشاور دولت عمل می کند و متقبل اجرای سیاست دولت درقبال بنگاههای کوچک و متوسط می باشد و در این راستا برنامه های لازم را برای ایجاد محیط کسب و کار مناسب به اجرا درمی آورد . در این راستا اومخ نقشهای زیر را برعهده گرفته است :
- مشاور دولت در زمینه بنگاههای کوچک و متوسط
- نهاد اجرایی برای توسعه زیرساختار صنعتی موردنیاز و توسعه کارآفرینی از طریق آموزش و ارائه خدمات مشاوره ای
- توسعه دهنده توان رقابتی بنگاههای کوچک و متوسط
- نهاد تداوم دهنده هماهنگی های بین المللی برای حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط
- نهاد هماهنگ کننده فعالیتهای بنگاههای کوچک و متوسط
- بررسی سیاستهای پیشین و کنونی دولت و عملکرد نهادهای دولتی در زمینه توسعه بنگاههای کوچک و متوسط
- جلب کمکهای بین المللی ازطرف اتحادیه اروپا و همچنین کسب اعتبار بین المللی برای فعالیت بنگاههای کوچک و متوسط
اومخ در زمینه تبیین اهداف و اصول تدوین استراتژی ملی حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط به همکاری با موسسه ملی توسعه بنگاه می پردازد . اومخ در این راستا در زمینه تعیین اهداف استراتژی، مراحل تدوین استراتژی (ایجاد آگاهی، تعیین نیازها و برنامه ریزی برای اجرا، تعیین منابع موردنیاز، تقویت فرهنگ کسب و کار و کارآفرینی، آموزش نیروی انسانی موردنیاز) و نیز شیوه های جلب حمایت برای اجرای این استراتژی همکاری می نماید .
یکی دیگر از فعالیتهای اومخ ظرفیت سازی نهادی و ایجاد عناصر نهادی لازم در چارچوب سیاست حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط می باشد. در این راستا اومخ با طیف وسیعی از نهادها و سازمانها ازقبیل وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی ذیربط، سازمان ملی توسعه بنگاه و مراکز خدمات منطقه ای، شهرداری ها، شرکتهای دولتی و نیز سازمانهای غیردولتی حمایت کننده از بنگاههای کوچک و متوسط همکاری می کند .
اومخ و کارآفرینی
یکی از ماموریتهای اومخ ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه و حمایت از کارآفرینان می باشد. در این راستا اومخ فعالیتهایی در زمینه تامین حمایت مالی، انجام حمایتهای تکمیلی و نیز ایجاد زیرساختارهای لازم انجام می دهد .
در زمینه حمایتهای مالی اومخ توانسته است پس از بررسی برنامه های کسب و کار بیش از 3000 کارآفرین، برنامه های 1340 کارآفرین جدید را تایید و آنها را تامین مالی نماید که این برنامه ها منجر به ایجاد بیش از 4900 شغل جدید گردید .
علاوه بر آن تاکنون بیش از 3500 بنگاه به صورت مستقیم از تسهیلات مالی و اعتباری موسسه اومخ بهره مند شده اند. ضمن آنکه این موسسه خدمات دیگر مالی ازقبیل ارائه سوبسید، ضمانت نامه های دوجانبه، جلب مشارکت بانکها برای اعطای وام و کمک به خرید تجهیزات و ماشین آلات برای بنگاههای کوچک و متوسط نوپا نیز ارائه می نماید .
سال 1999 در یونان به عنوان سال کارآفرینان جوان نامگذاری شده بود و در آن سال برنامه حمایت از کارآفرینان جوان موردتوجه قرار گرفت. در این راستا اومخ کمکهای موثری درخصوص تدوین برنامه ای یکپارچه برای کمک به کارآفرینان جوان تدوین نمود. اومخ دو کنفرانس برای تبادل نظر و تجربیات کارآفرینان جوان تشکیل داد و در کنار آن جوایزی نیز به کارآفرینان جوان به پاس نوآوری در صنایع مختلف و کمک به توسعه دانش و تجربه تخصیص داد .
علاوه بر فعالیتهای فوق اومخ برخی فعالیتهای حمایتی تکمیلی نیز انجام می دهد. در این راستا این موسسه اقدام به ارائه اطلاعات و خدمات مشاوره ای برای راه اندازی کسب و کار (بویژه ازطریق سمینار) نموده است که بیش از 10000 کارآفرین را در سراسر کشور تحت پوشش قرار می دهد. در جلسات آموزشی اومخ کارآفرینان در کارگاههای آموزشی شرکت می نماینــد و اطلاعاتی پیرامون سرمایه گذاری، بازاریابی، شبکه های توزیع و فروش و استفاده از فناوری های جدید دریافت می کنند .
همچنین اومخ در سالهای اخیر دو نمایشگاه برای کارآفرینان برگزار نموده که در آن بیش از 400 شرکت حضور یافتند، ضمن آنکه با هماهنگی این موسسه 21 بازدید خارج از کشور ترتیب داده شده است که 350 بنگاه از سراسر یونان در آن شرکت داشتند .
از دیگر اهداف موسسه اومخ بالابردن توان رقابتی بنگاههای کوچک و متوسط و کمک به افزایش سطح حضور این بنگاهها در بازارهای بین المللی است . در این راستا اومخ تلاش دارد تا با تسهیل دسترسی بنگاههای کوچک و متوسط به اطلاعات موردنیاز به افزایش توانمندی آنها کمک کند. همچنین اومخ کمکهای گستـــرده ای برای بکارگیری فناوری های جدید توسط بنگاههای کوچک و متوسط به عمل می آورد. توسعه و ترویج مدیریت کیفیت و محیط زیست (کمکهای مالی برای اجرای سیستم های تضمین کیفیت و سیستم های مدیریت محیط زیست)، تهیه و ارائه فهرستی از بنگاهها و موسسات برتر یونان به منظور مقایسه عملیاتی / رقابتی، کمک به اجرای ابزار مدیریت SYMPLE به منظوربهبود توانمندیهای مدیریتی در بنگاههای جدید و ترویج مشارکت در برنامه های توسعه فناوری و تحقیقات ازطریق همکاری با نهادهای ذیربط از فعـــــالیتهای موسسه اومخ در این زمینه می باشد .
درکنار موارد فوق اومخ به عنوان مشاور فنی درجهت توسعه پارکهای صنعتی و بویژه در زمینه احداث انکوباتورها عمل کرده است و آموزشهایی نیز برای آماده سازی کارآفرینان و پرسنل آنها در رشته های خاص ارائه می نماید .
خدمات مشاوره و آموزشی اومخ با فراهم نمودن امکان دسترسی بنگاهها به شبکه اطلاعاتی تکمیل می شود. اومخ به بنگاههای کوچک و متوسط کمک می کند تا پایگاههای وب مربوط به خود را برای برقراری ارتباط با سایر بنگاهها در یونان و سایر کشورها ایجاد نمایند. علاوه بر آن یک پایگاه وب که شامل برنامه های ملی و محلی و اطلاعات موردنیاز بنگاههای کوچک و متوسط است راه اندازی شده است .
از طریق این پایگاه زمان برگزاری رویدادهایی همچون کنفرانسها، نمایشگاهها، سمینارها و برنامه های آموزشی و ترویجی به اطلاع مدیران بنگاهها و سایر علاقه مندان رسانده می شود. در کنار پایگاه وب یک مرکز تله کنفرانس نیز راه اندازی شده است تا در آینده درقالب کلاسهای مجازی به ارائه آموزش به بنگاهها بپردازد. شبکه اینترانت مربوط به بنگاههای کوچک و متوسط نیز راه اندازی شده است که کلیه واحدهای اومخ را به یکدیگر متصل می سازد .
برگرفته از : ماهنامه تدبیر
اصلاً تا حالا دقت کردهاید که مردم چرا سوال میکنند و یا چه وقت سوال میکنند؟ معمولاً وقتی که به پاسخی نیاز داشته باشم، پرسش میکنیم و معمولاً هنگامی که بخواهیم تصمیمگیری کنیم، به دنبال جواب میگردیم .
درواقع باید گفت که فرایند تصمیمگیری تماماًپرسش و پاسخ است و در حقیقت بخشی مهم و عمده از زندگی روزانه ما به تصمیمگیری میگذرد. مغز مرتباً در حال پردازش اطلاعات و ارزیابی هرگزینه است. اگر بخواهیم ساده بگوییم مغزما در هر تصمیمگیری دو سوال میپرسد: آیا بعد از این تصمیمگیری و انجام این کار ناراحت میشوم یا خوشحال؟ و یا این که بهتر خواهم شد یا صدمه خواهم دید؟ و سوال دوم اینست که اگر این تصمیم آسیبرسان باشد چطور میتوانم جلوی آن را بگیرم؟ ما همیشه داریم از مغزمان سوال میکنیم و مغز هم همیشه جوابی دارد. گاهی اوقات این پرسشها پیچیدهاند اما ذهن ناگزیر از جواب دادن است حتی اگر این پاسخ «نمیدانم » باشد .
حالا بهتر است به این فرایند پرسش و پاسخ ذهنی دقت کنیم . هنگامی که بخشی از ذهن ما که «ذهن هشیار» نامیده میشود سوالی بپرسد، بخش دیگری موسم به «ذهن ناهشیار» پاسخ او را رمیگوید. حالب است نه؟ هروقت سوال کنید، مغز جواب میدهد .
مثلا اگر بپرسید: «چرا من همیشه شکست میخورم؟» جواب خواهید گرفت. مغز ناهشیار به کار میافتد و در خاطرات و اتفاقات گذشته زندگیتان به کاوش میپردازد و آنچه که میتواند علت ناکامیهای شما را توضیح دهد، برایتان روشن میکند .
اگر شانس بیاورید، مغز در پاسخ به سوال شما، سوال دیگری میپرسد: « از کجا میدانی که همیشه شکست میخوری؟» اما اگر به مغزتان یاد نداده باشید که با شما صحبت کند، علتی که این احساس را توجیه میکند به شما میگوید .
اشکال این است که سوال شما بر چیزی دلالت میکند که حقیقتی نادرست است. معنای شکست برای همه افراد یکسان نیست و هرکس برای خود تعریفی از این مفهوم دارد. شکست مفهومی کلی است. مغز شما گوش به فرمان صاحبش است و این سوالات شماست که او را کنترل میکن. از این رو همیشه پاسخی در آستین دارد و البته تمامی این جوابها معتبر و درست نیستند. مثلاًَ اگر از او بپرسید: «چرا من اینقدر زشتم؟» مغز سعی نمیکند قانعتان کند که زیبایید یا بر سر مقوله زیبایی بحث فلسفی کند. او به سادگی می گوید:«خب معلوم است! از بس میخوری!» یا چیزی شبیه به این سوال نادرست جواب نادرست به همراه دارد . حرف من اینست که پرسیدن سوالهای درست در کسب موفقیت بسیار مهم است. اگر از مغزتان سوال کنید، به هر حال جوابتان را میدهد ولی اگر به سوال کنید، پاسخ اشتباهی را به شما میگوید. این جوابها آنهایی هستند که به جای نیرودادن به شما، تضعیفتان کرده محدودتان خواهند کرد. سوالاتی هستند که بار منفی دارند و در مقابل پرسشهایی وجود دارند که انرژی مثبت و تاثیری انرژیزا از خود به جا میگذارند .
در ابتدا به یاد داشته باشید که سوالات باز بپرسید. سوالات باز آنهایی هستند که جوابشان بله یا خیر نیست پاسخ این سوالات در قالب یک یا دو کلمه نیست بلکه در قالب یک مکالمه قرار میگیرد که گاهی گفتگویی ذهنی و درونی بین شما و مغزتان است و گاهی با کس دیگری شکل میگیرد. مثلاً «فوتبال دوست داری؟» یک سوال بسته است و «نظرات راجع به فوتبال چیست؟» یک سوال باز که میتواند گفتگویی را آغاز کند. فرض کنید کسی از شما میپرسید: «بگو ببینم تو بیگناهی؟» در این جاست که به دردسر میافتید. حالا با یان قانون معروف سر و کار دارید که: «گناهکاری تا وقتی که ثابت کنی بیگناهی» حالا به همان نکته اول بر میگردیم که هرگاه خواستید با خودتان یا با دیگری گفتگو کنید، سوالات باز بپرسید. هنگامی که میخواهید تصمیمگیری کنید .
به سوالاتی برمیخورید که پاسخ دادن به آنها دشوار و دردسرساز است. این سوالات با «چرا» آغاز میشوند. این سوالات به دنبال دلیل میگردند و پاسخ آنها با «چون/ برای این که / به این دلیل که» او امثال اینها آغاز میشود :
- چرا سرت به دیوار خورد؟ - چون مراسم پرت بود .
- چرا هیچکس از من طرفداری نمیکند؟ - چون مدیر نالایقی هستی
- چرا همه موفق هستند اما من نه؟ - چون بیسوادی .
این «چرا» ها به جواب ختم میشوند اما پیداکردن جواب راهحل ماجرا نیست. اول این که «چون»ها راه حل نیستند بلکه فقط چیزهایی را از گذشته به یادتان میاورند و نکته دوم اینست که چون مغز شما سعی دارد هرطور شده به اربابش پاسخ دهد، ممکن است پاسخی چندان معتبر و صحیح را در اختیارتان قرار ندهد . ممکن است این واکنش فکری تحت تاثیر باورهای شما بوده باشد نه حقایق .
اگر با مشکلی مواجه میشوید، سوال کنید. کارفرمایان نیز از این «چرا» بسیار استفاده می کنند. «چرا هنوز این نامه تایث نشده؟»، «چرا دیر آمدی» تمامی این سوالات که با «چرا» آغاز میشوند، به تضاد و کشمکشی کوچک ولی شیرین منجر خواهند شد. حالا میتوان به ترفند «سوالات باز» متوسل شد. «خب این نامه هنوز تایث نشده، حالا چه کار میشود کرد تا این نامه امروز ارسال شود؟» بله این از همان دست سوالاتی است که میتواند ما را به موفقیت برساند. «میتوانم از کسی بخواهم آن را بنویسد. خودم به کار دیگری برسم و وقتی که نوشته شد، تایپش کنم.» یا «از کس دیگری بخواهم موقتاً کارهای مرا انجام دهد، تا خودم هر دو کار را انجام دهم.» خب دیدی که سوالات متفاوت، پاسخهای متفاوت به دنبال دارند؟
اگر میخواهید در زندگی و جریان کسب و کارتان تغییری ایجاد کنید، سوالات باز بپرسید که با «چگونه چهچیز» آغاز میشوند. نگویید که «چرا به اهداف مالی سال گذشته نرسیدیم؟» بلکه «چطور میتوانیم بگوییم که به اهدافمان نرسیدهایم» یا «چگونه عمل کنیم که امسال از پارسال بهتر باشند؟ »
نگویید: «چرا من همیشه ضرر میکنم؟» بگویید: «اگر بخواهم هم سود کنم باید چه کار کنم؟ »
میتوانید ببینید که «چگونه» ها و «چه چیز»ها دیدگاه و تمرکز شما نسبت به مسائل را دگرگون می کند. تمرکز شما از گذشته مرده و فراموش شده برمیگرداند و به حال و اکنون متوجه کرده سپس بر خلق موفقیت و آیندهای درخشان دور میزند . اگر میخواهید در کسب و کارتان موفق شوید و به عنوان یک کارآفرین از فعالیتهایتان لذت ببرید، گذشته را دور بریزید، بر پروسههای آینده و درآمد دلخواهتان تمرکز کنید و د رحال حاضر سوالات باز بپرسید سوالات بسته را کنار بگذارید چرا که مغزتان سراسیمه به دنبال جواب میگردد و تنها منبع در دسترس را وقایع و خاطرات گذشته مییابد. جوابهای عجولانه مغز، راه آینده را به روی شما سد خواهد کرد .
مترجم: آذین صحابی
برگرفته از : روزنامه تفاهم
من مشاور بازاریابی هستم و علاوه بر آن با صاحبان مشاغلی که میخواهند کسب و کارشان را رونق دهند، مشاوره دارم. وقتی که یکی از آنها پیش من میآید، پس از چندی به این نتیجه ساده میرسم که بدون اعمال تغییرات، سودکردن بیمعناست. این اشخاص از من میخواهند که برای رونق کسب و کارشان و به عبارتی پول درآوردن هرچه بیشتر راههایی به آنها بگویم. بله من هم میتوانم این کار را انجام دهم اما اگر این افراد دست به تغییر نزند، انبوهی از این توصیهها و راهکارها هم به درد نمیخورند – و کاملاًمشخص است که هر تغییری به سادگی محقق نمیشود چراکه به گفته معروف ترک عادت موجب مرض است! اما باید بگویم که ترک عادت وقتی موجب مرض است که فرد زود تسلیم شود و به نتایج این تغییرات و شیوه جدید زندگی و کار ایمان داشته برای نیل به این اهداف سختیها را تحمل کند. اگر شما صاحب یک کسب و کار باشید، نه تنها عادت کردن به این شیوه جدید برای خودتان سخت است بلکه برای کارمندانتان هم دشوار است: این مطلب در مورد 10، 100 یا 1000 کارمند هم صدق میکند تا وقتی که نفهمید این راه و روش قدیمی دارد به کسب و کارتان صدمه میزند، سراغ تغییرو تحول نخواهید رفت، برای این که روش و عادت جدیدی را شروع کنید، باید علاقه داشته باشید. خب حالا میپرسید که چگونه میتوان این علاقه را ایجاد کرد؟ این جا همان بحث معروف «نابرده رنج تغییر میسر نمی شود» پیش میآید. به طور مثال داستان یکی از مراجعانم را تعریف می کنم :
سال پیش مدیر یک شرکت مدیریت اموال به من مراجعه کرد و درخواست مشاوره نمود. روند پردازش پرداختهای مشتریان آنها از لحظه اول دریافت پولهایشان تا مرحلهای که این مبالغ به حساب شرکت واریز می شد، چهار مرحله داشت. لازم به ذکر است که شرکت دو مالک داشت که باهم شریک بودند و چهار کارمند هم در آنجا مشغول به کار بودند.این چهار کارمند مسئول پردازش این فرایند چهار مرحلهای بوده و درستی حساب دخل و خرج این موسسه به آنها بستگی داشت .
شاید در نگاه اول، این کار به نظر شما ساده بیاید اما فراموش نکنید که این شرکت هرروز با تعداد زیادی از این مبالغ روبروست که از مشتریان آنها به دستشان میرسد و تعداد این بستههای پرداختی در هر هفته به چند صدتا میرسد. این شرکت واقعاًبا مشکل روبرو بود. روزهای متمادی وجود داشت که کارمندان آنقدر سرشان شلوغ بود و با این پرداختها و حساب های گوناگون درگیری داشتند که اصلاً نمیتوانستند به کار اصلیشان برسند و گاهی مجبور میشدند اضافه بر ساعات عادی بمانند و کارهای عقبمانده را رفع و رجوع کنند. بعضی مواقع هم برعکس اتفاق میافتاد و این چهار نفر ساعات اضافه کاری را به رسیدگی به این مبالغ میگذراندند. هرچه که قراردادها و مشتریان این شرکت افزایش مییافت، این دردسرها هم بیشتر میشد. هر چه که این کار زمان بیشتری میبرد، آنها مجبورمیشدند بیشتر اضافه کاری کنن .
و هرچه تعداد این ساعات کاری اضافه افزایش مییافت، کارایی و بازدهی کارمندان هم کمتر میشد و در کل راندمان کل پروسه کارها نزول میکرد. وقتی که با کارمندان و کارفرمایان صحبت کردم دریافتم که آنها نیز در این فرایند کنونی فرسوده و خسته شدهاند و دیگر آن را مفید نمیدانند. این رویه که قبلا مفید بود و کارایی داشت نه تنها امروز آسیب پذیر شده بلکه هزینه برهم هست و خرج میتراشد. با این تفاسیر و با توچه به این که اقتصاد و تجارت با سرعت به پیش میرود، این چالشها و دردسرها کوتاه مدت نخواهند بود .
من به سادگی فهمیدم که چاره این مشکلات کوتاه کردن پروسه پردازش و حساب و کتاب کردن این ارقام است. باید به جای چهار کارمند، دو کارمند این وظیفه را برعهده گیرند و این کارهم تنها یک به یک روش محقق میشود و آن انیست که نرمافزار مدیریت هزینههایشان را که در حال حاضر از آن آن استفاده میکردند، ارتقا دهند و با نیازهای کنونی هماهنگ سازند . کاملاً واضح است که من ارتقا و به روزکردن این نرمافزار را در ردیف اول لیست توصیههایم قرار دادم. این کار حدود 2000 دلار خرج بر میداشت و احتمالاً آنها مایل نبودند که به این توصیهها عمل کنند و بازهم بحث «نابرده رنج تغییر میسر نمیشود.» پیش میآید .
من علاوه بر این که ارتقای این ابزار را به آنها پیشنهاد کردم، به مدیران این شرکت گفتم که هزینههای انجام این پروسه دردسرسازشان را که با این سیسمت قدیمی انجام میشود، برآورد کنند. سپس خودم مخارج کار با یک نرمافزار مناسب را برایشان محاسبه کردم. نتیجه جالب توجهی به دست آمد: تفاوت این دو عدد نزدیک به 7500 دلار در سال بود! شاید این رقم چندان قابل توجه نباشد اما بازهم دقت کنید که ما درباره یک شرکت بزرگ و معروف حرف نمیزنیم. این یک شرکت کوچک و شخصی است که تنها 6 کارمند دارد .
با این تفاسیر حتماً میدانید که این اشخاص بیدرنگ این تغییرات را اعمال کردند. 2000 دلار هزینه یک تغییر که 7500 دلار صرفهجویی در سال را به دنبال دارد، یک پول خرج کردن بیهوده نیست. بلکه یک سرمایه گذاری سودآور است .
کارمندان میدیدند که در حال حاضر در کارشان با مشکل روبرو هستند و هرروز فشار کاری بیشتری را متحمل میشدند. از این رو به اعمال این تغییرات علاقه نشان دادند و خواهان آن شدند .
اگر شما هم با اینچنین دردسرهایی مواجه هستید، فکر کنید و ببنید که در ازای چسبیدن به همین رویه کنونی چه خواهید پرداخت و چه به دست خواهید آورد. اگر از مواجه با چالشها و هزینههای تغییرات بترسید، با مشکلاتی به مراتب بدتر از دردسرهای اعمال تغییرات، روبرو خواهید شد. دردسرهایی که جز خرج تراشی اضافی، فرسودگی کارمندان و خودتان، کندی روند کار و در نهایت ضرر کردن، نتایجی در پی نخواهد داشت . اگر مشکلاتتان را به درستی بشناسید، آنوقت به اعمال تغییرات و به کارگیری ابزارها و فرایندهای تازه علاقهمند خواهید شد .
By: Susan Carter
مترجم: آذین صحابی
برگرفته از : روزنامه تفاهم
چکیده:
چه مواردی دریک فاکتور وجود دارد؟ و لازمه های یک فاکتورمناسب چیست ؟
وقتی که شما یک کالایی را فروخته اید یا خدمتی را کرده اید زمان نوشتن فاکتور رسیده است .
یک فاکتور فقط نشانگر این نیست که به ما نشان دهد که:
§ خریدار یا فروشنده کیست؟
§ چه قدرفروشنده به ما پول داده است؟
§ ویا اینکه شماره بازرگانی فرد خریدار چیست؟ بلکه یکی از عوامل تعیین و تشخیص میزان مالیات توسط اداره تشخیص مالیات برای مودیان مالیاتی می باشد که از تک برگهای فاکتور ،اقدام به کنترل میزان فروش شرکت می کنند . و میزان مالیات را بر حسب نرخ مالیات و پایه مالیاتی معین می کند .
یک فاکتور همچنین مشخص کننده میزان بدهی و میزان پرداخت خریدار می باشد. و برای هر دو طرف( هم خریدار و هم فروشنده) جزو اسناد معتبر و قابل دعوی می باشد .
متن مقاله:
یک سری مواردی هست که باید در یک نگارش فاکتور، به زبان انگلیسی وجود داشته باشد .که در ذیل به آنها اشاره شده است.
ü اسم شرکت
ü تاریخ نگارش فاکتور
ü نام خریدار
ü شماره بازرگانی شرکت
ü خلاصه هایی از اقلام خریداری شده یا خدمات انجام شده
ü شرایط پرداخت ( که ممکن است نقدی یا اقساطی و ...) باشد.
ü جمع مبلغ پرداخت شده یا قابل پرداخت.
در این قسمت یک نمونه ساده فاکتوررا مشاهده می کنید، که مسائل ذکر شده فوق که به عنوان موارد ضروری در فاکتور می باشند ؛ رادر آن یک به یک مرور کنید .
ضمنا":
برای استفاده کردن از این فرمول می توانید آن را در واژه پرداز" " OFFICE WORDیا هر واژه پرداز دیگری کپی کرده، و در صورت نیاز تغییرات لازم را دارد و مطابق خواسته ها ی تجارت یا شرکتتان نموده واز آن استفاده کنید .
البته مسلما" یک فاکتور نمی تواند همواره جامع باشد بلکه باید آن را با خواسته های منطقه ای و شرکت خود مطابقت داده که بستگی به سرپرستان شرکت و امور مالی آن دارد .
Sample Invoice
Cypress Technologies
Suite 7 ,
77 Marwood Place
Crestwood, B.C., V6T 7Q7
1-888-888-888
Sarah's Computer Bin
8424 Business Plaza
Vancouver, B.C., V9W 2T2
Att'n: Sarah Norgaard
INVOICE FOR :
1 HP OfficeJet Inkjet Color Printer $583.97
GST $35.03
PST$ 43.80
TOTAL PAYABLE: $662.80
GST Registration No. 888888888
Invoice No. 754
Date of Invoice: Month Day, 2006
To be paid within 30 days of invoice date .
نمونه فاکتور ذکر شده مربوط به محصول است ولی ،ممکن است شما بخواهید که برای فعالیتی که انجام داده اید مثلا" تعمیر یک دستگاه فاکتور نویسی کنید که در این صورت باید خلاصه ای از فعالیت و خدمت انجام شده را حتما" ذکر کنید .
به جای عبارت:
To be paid within 30 days of in voice dote بعضی از شرکتها از عبارت Pay able upon Receipt استفاده می کنند.
ولی عبارت دوم مشکلاتی را برای هر دو طرف ایجاد می کند چون شما دقیقا" نمی دانید که مشتری شما کی فاکتور را می بیند، تا نسبت به پرداخت آن اقدم نماید ولی در عبارت اول، شما یک زمان معینی را برای پرداخت مشخص می کنید؛ مثلا" باید تا 30 روزپرداخت گردد .
خلاصه و نتیجه گیری:
البته درصورت استفاده از سیستم های حسابداری ، فاکتور نویسی ؛ تهیه فاکتور خیلی راحتتر می شود و شما خیلی راحت می توانید نسبت به تهیه فاکتور برای مشتری خود اقدام کنید اما سیستم های حسابداری برای شرکتهای تجاری کوچک توانایی بیشتری دارند؛ و برای شرکتهای تجاری خیلی بزرگ و عظیم ،از چنان توانایی رضایت بخشی، برخوردار نیستند؛ که هر زمان که بخواهیم برای ما فاکتور تهیه کند.
اما باز هم این سیستمها کار تهیه مالیات را برای شرکت راحتترمی کند . وضمنا" همواره باید در نوشتن فاکتور دقت کافی داشت زیرا همیشه قابل دعوی و ادعا است و سهل انگاری در این قسمت باعث بروز سوء تفاهم در بین هردو طرف گردد.
منابع و ماخذ:
How to invoice by S.Ward.2007
GST and HST
PST and RST
Business Management.
Related Articles:
Invoices - Use Invoices That Encourage Action
Business Scams - Phony Invoice Business Scam
Business Forms Tutorials and Templates
How to design sample invoice?
Invoices - Using Promos with Invoices
*.محمد رضا نوروزی-مدیریت دولتی
برگرفته از: maghaleh.net
اینجا سه مانع بزرگ وجود دارد که من مرتبا با صاحبان کسب و کار برخورد می کنم و اینکه شما چگونه می توانید از آنها دوری کنید .
تعریف ناواضح موفقیت
برای عده ای کلمه موفقیت، فکر شهرت و کامیابی را در ذهن به وجود می آورد. اما برای کسب و کارهای کوچک من برخلاف تعریف موجود در منبع راهنمایی شما پیش بینی می کنم. در هنگام توضیح تعریف خود از موفقیت، من پیشنهاد می کنم که موفقیت را با نقطه نظرات مشتریان شروع کنید .
آنچه که شما سعی دارید برای مشتریانتان انجام دهید چیست؟ آنچه که آنها در نتیجه خرید از خدمات شما خواهند داشت یا قادر به انجام آن باشند چیست؟ آنچه که شما دوست دارید برای مشتریانتان انجام دهید چیست؟ من خواهم فهمید زمانی موفق هستم که مشتریانم مجبور نباشند با چگونگی جذب دائم کسب و کار بیشتر مبارزه کنند .
مشخص نکردن کسانی که مشتریان مطلوب شما هستند
وقتی که شما می توانید کسانی را که مشتریان ایده ال شما هستند را مشخص کنید، بهتر است جاییکه آنها را پیدا می کنید را بشناسید و بدانید چگونه با آنها خرید و فروش می کنید. شما می توانید پیامی را ایجاد کنید که مستقیماَ از آنها درخواست کنید. شما چه چیزی در مورد بهترین مشتریانتان می دانید؟زمانی را برای کار با یکدیگر بگذرانید مانند تکمیل یک مشخصه همچنانکه میتوانید از کار کردن با اکثر مشتریان لذت می برید. مشخصات و جمعیت شناسی چیست؟ شما چگونه آنها را برای فردی که هرگز با آنها برخورد نکرده شرح می دهید؟ بدون مشخص کردن مشتریان ایده التان، احتمال می رود که شما زمان، تلاش و پول را برای گروه اشتباهی هدر داده اید .
عدم توضیح دقیق از ارزش منحصر به فرد شما
شما باید قادر باشید که به وضوح آنچه که شما را از رقیبانتان متفاوت می کند را تعریف کنید. اگر آینده نگریهای شما نمی تواند شما را از تمام پیشنهادات رقابتی در بازار متمایز کند بنابراین چرا آنها از شما خرید می کنند؟
اغلب برای کسب و کارهای کوچک آنها منحصر به فرد نیستند فقط آنها زمانی را صرف ارزیابی می کنند و به وضوح علت و چگونگی را توضیح می دهند .
هر آنچه که شما بهتر، سریعتر، ارزانتر یا مؤثرتر انجام می دهید چیست؟ شاید یک مدل منحصر است که شما ایحاد کرده اید. شاید آن ضمانت رضایت شماست که به مشتریان عرضه می شود. مهمترین چیزی که اینجا با دقت توضیح داده می شود این است که چرا منحصر به فرد بودن شما اینقدر برای مشتریان و آینده نگریهای شما مهم است. چرا آنها باید دقت کنند؟ زمانی را صرف نگاه کردن به این آیتم ها برای کسب و کارتان کنید. زمان زیادی صرف خواهد شد. اگر شما فهمیدید که نمی توانید جنگل را به خاطر درختان ببینید (not see the forest for the trees) برای گرفتن کمک خارجی تردید نکنید .
منبع : کارآفرینی
برگرفته از : روزنامه تفاهم
این مراکز در داخل شهرکهای صنعتی بزرگ و شهرکهای فناوری برای ارائه خدمات نرمافزاری به واحدهای صنعتی و تولیدی با اولویت واحدهای مستقر در شهرکهای صنعتی ایجاد میشود .
انگیزه ایجاد مراکز خدمات فناوری و کسب و کار
ضرورت توسعه صنعتی داناییمحور با توجه به سند چشمانداز و استراتژی توسعه صنعتی که از الزامات آن مجهز شدن به دانش روز است و از آنجایی که اغلب صنایع کوچک و متوسط معمولاً دارای واحدهای تخصصی نرمافزاری نیستند بایستی راهبردهای نرمافزاریشان را از طریق مراکزی چون مراکز خدمات فناوری و کسب و کار که این نیاز را برآورده میسازد،دریافت کنند .
نکته مهم در توانمندی این مراکز این است که در تمام مراحل امکانسنجی، احداث، تولید و پس از تولید بتوانند به واحد صنعتی کمک نمایند و اطلاعات لازم را ارایه دهند، به این معنی که از ابتدای احداث یک واحد صنعتی راهنماییهای مربوط به نحوه راهاندازی، روشهای کاهش هزینههای سرمایه، مشاورههای مربوط به بهبود کیفیت و ارتقای فناوری در حین تولید، مطالعات عارضهیابی، بازارسنجی، حمایتهای اطلاعاتی در راستای خلق عرصههای جدید کار در هر رشته صنعتی،ایجاد فرصتهای جدید شغلی، شناسایی و به دستآوردن سهم بیشتری از بازارهای جدید از طریق پشتیبانی برای حضور در نمایشگاههای داخلی و خارجی اثرگذار، کمک به واحدهای صنعتی به منظور دستیابی به سطوح بالای رقابتپذیری با بازار جهانی، ارایه مشاورههای لازم در زمینههای مالی، حقوقی، تبلیغات، بیمه و غیره با هدف پیشرفت و توسعه صنعتی کشور و بالا بردن توان تولیدکننده و افزایش کیفیت محصولات هم به نفع تولیدکننده و هم به نفع مصرفکننده. حضور مشاورین در محل شهرک، فرصتی برای صاحبان صنایع فراهم میکند تا با طرح مسئله بصورت حضوری و چهره به چهره و آشنایی مشاورین با محیط کار و صنعت و رصد کردن راهکارهای ارائه شده در محیط و فضای فعالیت و اصلاح روشها و ارائه راهکارهای بهینه با مشاهده عینی نتایج از نزدیک، سریعتر به اهداف خود دست یابند .
مراکز خدمات فناوری و کسب و کار ابزاری جهت توسعه منطقهای از طریق ارائه اطلاعات به صنایع کوچک موجود و حمایت از صنایع در حال راهاندازی میباشد که از طرایق ایجاد اقتصاد هممکانی و همافزایی بین صنعتگران و ارائهدهندگان خدمات، زمینههای ارتقاء بهرهوری و سطح کیفی صنایع را فراهم مینماید .
اهداف مراکز خدمات فناوری و کسب و کار
شناخت بهتر قوانین و به کارگیری هدفمند و اصولی آن
حضور هدفمند در نمایشگاههای داخلی و خارجی
دسترسی آسان به خدمات نرمافزاری
کاهش هزینههای سرمایهگذاری
دستیابی به استانداردهای جهانی
ایجاد فرصتهای شغلی جدید
دستیابی به بازارهای جدید
افزایش توان رقابتپذیری
کاهش هزینههای تولید
بالا رفتن توان صادرات
بالا رفتن کیفیت تولیدات
رعایت اصول بهرهوری
ترویج فرهنگ مشاوره
ارتقای فناوری
بهبود کیفیت
مزایای ایجاد مراکز خدمات فناوری و کسب و کار در شهرکهای صنعتی
صرفهجویی در وقت و سرمایه
در دسترس بودن به موقع و سریعتر مشاوران
دستیابی به آخرین تکنولوژی روز دنیا و دستاوردهای علمی جدید
اجرایی کردن موارد لازم و کاربردی در محیط کارخانه با نظارت مستقیم مشاور
دسترسی آسان و سریع مدیریت واحد صنعتی به مشاوران متخصص در زمینههای مورد نیاز
اهداف شرکت شهرکهای صنعتی از راهاندازی مراکز فناوری
1- ترویج فرهنگ مشاوره
2- توسعه صنعتی مناطق از طریق ارایه خدمات و ارتقای بهرهوری و سطح کیفی صنایع و خدمات
3- تمرکز ارایه خدمات و پشتیبانی در یک مکان
4- بهینهسازی زمانی که باید در خدمت تولید صنعتگر باشد .
5- دستیابی به آخرین تکنولوژی روز دنیا با حضور متخصصان کارآمد
6- ایجاد اقتصاد هممکانی و همافزایی بین صنعتگران و میان آنها و ارایهدهندگان خدمات
7- ایجاد فرصتهای شغلی مفید و لازم برای توسعه
8- ارتقای توان علمی و تخصصی مدیران واحدهای صنعتی
خدمات درنظر گرفته شده برای شهرکها شامل خدمات عمومی مانند :
مشاوره بیمه
مشاوره مالی
مشاوره حقوقی
خدمات شبکه، IT ، تبلیغات و نمایشگاهی
مشاوره عمران و معماری و . . .
و خدمات تخصصی و مدیریتی مانند :
مشاوره کیفیت و سیستمهای کیفیتی
مشاوره بازاریابی
مشاوره استراتژیک و برنامهریزی
مشاوره سازماندهی و منابع انسانی
مشاوره عملیات و تکنولوژی (خرید، انبار، حمل و نقل، طراحی محصول )
مشاوره و آموزش مهارتهای مدیریتی
مهندسی ارزش و . . .
رویکردی جدید
در جهت توسعه مراکز
خدمات فناوری و کسب و کار
معاونت صنایع کوچک
دفتر توسعه صنعتی و فناوری
به دنبال ایجاد زیربناهای صنعتی کشور در قالب ایجاد شهرکهای صنعتی، «سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران» نیاز به ایجاد زیرساختهای مورد نیاز به منظور ارتقاءفناوری واحدهای کوچک و متوسط را احساس نمود و بدین ترتیب، ایجاد و توسعه مراکز خدمات فناوری و کسب و کار به منظور ایجاد بستر لازم برای توسعه قابلیتهای فناوری صنایع موجود و تسریع در شکلگیری صنایع مبتنی بر فناوریهای برتر و بهکارگیری آنها در صنایع از طریق شیوههای همافزایی و ارتقاء صرفههای ناشی از تجمیع و هممکانی را بر اساس مصوّبات هیأت وزیران، در دستور کار خود قرار دارد .
مأموریتهای مراکز خدمات فناوری و کسب و کار، عبارتند از :
ترویج فرهنگ مشاوره
توسعه صنعتی مناطق از طریق ارایه خدمات و ارتقاء بهرهوری و سطح کیفی صنایع و خدمات
تمرکز ارائه خدمات و پشتیبانیها در یک مکان
بهینهسازی زمانی که باید در خدمت تولید صنعتگر باشد
دستیابی به آخرین تکنولوژی روز دنیا با حضور متخصصان کارآمد
ایجاد اقتصاد هممکانی وهمافزایی بین صنعتگران و میان آنها و ارائهدهندگان خدمات
ایجاد فرصتهای شغلی مفید و لازم برای توسعه
ارتقاء توان علمی و تخصصی مدیران واحدهای صنعتی
به دنبال ایجاد و توسعه زیرساختهای فیزیکی در قالب ایجاد شهرکهای صنعتی عمومی،شهرکهای صنعتی تخصصی و مجتمعهای کارگاهی پیشساخته؛ حمایت و پشتیبانی از واحدهای کوچک صنعتی نوپا (در شرف ایجاد) و توسعه کمی و کیفی واحدهای کوچک صنعتی موجود در برنامههای سازمان قرار گرفته است .
لذا سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران، ایجاد «مراکز خدمات فناوری و کسب و کار» در شهرکهای صنعتی کشور را به عنوان اولین قدم و با هدف فراهمآوردن فضای کاری مناسب جهت استقرار مشاورین صنعتی کارآمد و توانمند در این مراکز و در مجاورت واحدهای مستقر در این شهرکها در برنامههای خود قرار داده است .
این مراکز در شهرکهای فناوری و یا شهرکهای صنعتی بزرگ ایجاد میشوند و در سال 1385 و 1386 در دستور کار کلیه شرکتهای استانی سازمان قرار گرفتهاند. مراکز مذکور با مالکیت دولت، ضمن فراهمآوردن محیط رشد و توسعه و فضای کاری مناسب جهت استقرار مشاورین کارآمد و توانمند در مجاورت واحدهای صنعتی مستقر در شهرکهای صنعتی، زمینه حمایت و پشتیبانی از ایجاد و رشد واحدهای کوچک و متوسط صنعتی و ارتقاء بهرهوری و سطح فناوری آنها را از طریق ارائه مجموعهای از خدمات مختلف مورد نیاز به آنها فراهم مینمایند. اولین مرکز خوشبختانه در شهرک صنعتی اشتهارد در استان تهران بهرهبرداری خود را در نیمه دوم سال جاری آغاز نموده و پیشبینی میشود تا پایان سال دوم،مرکز دیگر نیز در استان تهران به بهرهبرداری برسد .
خدمات توسعه کسب و کار، شامل طیف وسیع و متنوعی از خدمات غیرمالی است که به منظور بهبود علمکرد بنگاههای کوچک و متوسط، دستیابی به بازار و ارتقاء توان رقابتی این بنگاهها ارائه میگردد. این خدمات بر روی ویژگیهای ساختاری SME ها تأثیر گذارده و آنها را رقابتپذیرتر میسازد. آثار اقتصادی خدمات توسعه کسب و کار معمولاً بر اساس اشتغال ایجاد شده توسط واحدهای جدیدالتأسیس، حفظ اشتغال کسب و کارهای موجود دچار بحران، مالیات پرداخت شده توسط کسب و کارهای جدید و کسب و کارهای بهبودیافته، میزان فروش واحدهای جدید و افزایش فروش واحدهای موجودی که خدمات دریافت نمودهاند، اندازهگیری میشود .
خدمات توسعه کسب و کار قابل ارائه توسط مشاورین مستقر در «مراکز خدمات فناوری و کسب و کار» در هشت گروه «فنآوری و بهینهسازی»، «کیفیت و استاندارد»، «تجهیزات و ماشینآلات»، «بازار و فروش»، «سرمایهگذاری، مالی و حقوقی»، «مدیریت » ، «آموزش تخصصی و عمومی»، «فناوری اطلاعات و اطلاعرسانی» به واحدهای صنعتی ارائه میگردند .
مجتمعهای فناوری اطلاعات و خدمات نرمافزاری نیز با مأموریت نسبتاً مشابهی در شهرهای بزرگ و با مالکیت بخش خصوصی و تأکید بر فناوری اطلاعات ایجاد و مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. خدمات قابل ارائه در این مجتمعها، همانند «مراکز خدمات فناوری و کسب و کار» و با تکیه بر IT میباشد. انجام مطالعات در خصوص مجتمعهای مذکور در سطح استانهای کشور توسط شرکتهای استانی تحت پوشش سازمان در دست پیگیری است و عملیات عمرانی اکثریت آنها در سال 1386 آغاز خواهد شد .
معاون وزیر صنایع و معادن، گفت : انتقال تجربه در زمینه خدمات نرمافزاری، درخواست ایران از یونیدو است. دکتر محمدرضا نوتاش در مراسم چهلمین سالگرد تأسیس سازمان توسعه صنعتی ملل متحد (یونیدو)، گفت : وزارت صنایع ومعادن همکاری مستمری را با یونیدو در راستای توسعه صنعتی داشته است؛ این در حالی است که با توجه به در دست بودن سند چشمانداز بیست ساله، این سازمان باید کمک شایانی را در راه رسیدن به اهداف تشکیل صنایع کوچک و متوسط در بیست سال آینده داشته باشد . وی، افزود : مطابق سند چشمانداز بیست ساله و نیز برنامه توسعه چهارم، ایران باید دسترسی به جایگاه اول منطقه، خودکفایی در تأمین کالاهای استراتژیک، بهرهوری و همافزایی در قالب خوشهها و زنجیرههای صنعتی را دنبال کند، ضمن اینکه سهم صادرات بخش صنعت را از کل صادرات باید از 7 درصد به 10 درصد برساند. نوتاش، افزود : در برنامه سوم و چهارم توسعه،نرخ رشد سرمایهگذاری در بخش صنعت سالانه متوسط 7/5 بوده که تا پایان برنامه توسعه باید به 2/11 برسد؛ ضمن این که صادرات بخش صنعت نیز از متوسط نرخ سالانه 7/10 باید به 8/14 برسد. این در حالی است که ارزش افزوده صنعتی نیز باید از 8 درصد رشد سالیانه در برنامه سوم به 2/11 در پایان برنامه چهارم برسد .
مدیرعامل سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران،تعداد شهرکها و نواحی صنعتی را 700 فقره عنوان کرد و افزود : در حال حاضر، 500 شهرک و ناحیه فعال هستند، اما باید زیرساختهای لازم برای فعال شدن تعداد باقیمانده را داشته باشیم؛ ضمن این که طبق برنامهریزیهای صورت گرفته، تعداد شهرکهای صنعتی در پایان برنامه چهارم توسعه باید به 1500 شهرک برسد. وی، اظهار داشت : ارائه خدمات نرمافزاری و ارتباط بین صنعت و دانشگاه و نیز تقویت صنایع در جهت استفاده از مجموعه امکانات نرمافزاری، درخواست ایران از یونیدو است که حاصل آن، اشتغال پایدار خواهد بود؛ اما ایجاد مراکز خدمات فناوری و کسب و کار در شهرکهای صنعتی نیازمند انتقال تجربه از سوی یونیدوست. همچنین دکتر برنارد، نماینده یونیدو در ایران نیز در این مراسم، گفت : یونیدو با جدیت، توسعه صنایع کوچک و متوسط را در مناطق روستایی دنبال میکند. وی، افزود : وظیفه اصلی یونیدو این است که توسعه را در کشورهای در حال توسعه ترویج دهد،به نحوی که بتواند با توسعه صنایع در دسترسی به اهداف توسعه هزاره مؤثر واقع شود. وی، افزود : یونیدو قصد دارد استراتژی توسعهای را در کشورهای در حال توسعه به وجود آورد و اجرا کند، ضمن اینکه بتواند رشد پویای صنایع کوچک و متوسط را به همراه داشته باشد، این در حالی است که نقش صنایع در توسعه کشورها بسیار اهمیت دارد. برنارد، گفت : یونیدو مبارزه با کاهش تولیدات و فعالیتهای تولیدی را در دستور کار قرار داده و سعی دارد صنایع کوچک و متوسط را در مناطق روستایی گسترش دهد، ضمن اینکه ظرفیتسازی تجاری را نیز به شیوه جدی دنبال میکند. نماینده یونیدو در ایران، هدف از فعالیت این سازمان در ایران را افزایش سهم تولیدات غیرنفتی در اقتصاد عنوان کرد و اظهار داشت : یونیدو توسعه صنایع رقابتی را در اولویت کار خود قرار داده است؛ ضمن این که از تشکیل خوشههای صنعتی و توسعه آنها در راستای کارآفرینی حمایت میکند . این در حالی است که این سازمان قصد دارد به توسعه و انتقال تکنولوژی بپردازد و تشویق سرمایهگذاری به منظور بالا بردن توان رقابتی صنایع، مدیریت تکنولوژی و به وجود آوردن پایداری در مراحل مختلف اقتصادی را دنبال میکند. همچنین، رئیس انتقال بازرگانی و صنایع و معادن ایران، خواستار کمک یونیدو در رونق صنایع کوچک و متوسط کشور شد .
مهندس علینقی خاموشی، در مراسم چهلمین سال تأسیس سازمان توسعه صنعتی ملل متحد، گفت : ایران در زمینه سرمایهگذاری در صنایع کوچک و متوسط مشکل خاصی ندراد، بلکه در پیدا کردن راهی برای دسترسی به پروژههای قابل انجام در این راستا دچار مشکل است. خاموشی، ادامه داد : ایران احتیاج به 10 هزار پروژه در زمینه صنایع کوچک و متوسط دارد، به نحوی که تا 500 هزار شغل جدید ایجاد کند. وی، تصریح کرد : انتظار ما از یونیدو این است که به کمک دستگاههای پژوهشی، دانشگاهها و وزارت صنایع و معادن،ما را در ایجاد مراکز (R&D) کمک کند، چرا که شروع چنین فعالیتی نیازمند تجربه و پیمودن راه طولانی است . بنابراین، یونیدو باید ما را کمک کند. رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، اعلام کرد : با توجه به ابلاغ سیاستهای اصل 44، انحصارات و شاخههای اقتصادی کشور برداشته و راه برای سرمایهگذاری بخش خصوصی باز شده که در این راستا یونیدو میتواند تجربیات خود را در اختیار ایران قرار دهد .
برگرفته از : روزنامه تفاهم
می خواهم تجارتی را شروع کنم اما .....
آیا این جمله شما را توصیف می کند ؟
چه عاملی شما را از عقب برگشتن جلوگیری می کند ؟
وقتی که از اکثر افراد می پرسیم که چرا اقدام به شروع یک تجارت نمی کنند آنها با عبارتهای مختلفی که در یک جمله خلاصه می شود می گویند:
از شکست می ترسم ..
می ترسم از وضعیت کنونی که دارم پایین بیایم.
یا می گویند من می خواهم یک تجارت را آغاز کنم اما آیا من می توانم اصلا" بازاریابی برای کالاهای تولید شده بکنم یا خیر ؟
یا عباراتی چون :
اگر تجارت را شروع کنم اصلا" پولی برای امرار معاش روزانه ام می ماند یا خیر ؟
ببینید اگر دقیقا" توجه کنید . مانع شروع تجارت دقیقا" محصول یا فروش یا پول نیست بلکه ترس است .
مقدمه:
ترس بعضی مواقع خوب است و باعث می شود که شما را از صدمه خوردن از بعضی عوامل باز دارد مثلا" اینکه شما از یک سگی که در مسیرتان ایستاده بترسید یا اینکه از افتادن از آبشارنیاگارا بترسید . این نوع ترس مثبت است .اما ترس از شروع تجارت همواره مثبت نیست .
چگونه می شود بر این ترس غالب شد و اقدام به شروع تجارت کنید شما باید این دو قدم را بردارید:
گام اول : موفقیت را فراهم کنید .
گام دوم : نگرش خود را به شکست تغییر دهید.
گام اول:موفقیت را فراهم کنید .
اولین قدم برای اینکه چگونه موفقیت را فراهم کنید . این است که بدانید چگونه می توانید موفقیت را فراهم کنید؟ شما معمولا" و به طور وضوح می دانید چگونه شکست بخورید . مثلا" اینکه اصلا" هیچ کاری را انجام ندهید یا اینکه کارهای نا مربوط انجام دهید . اما چگونه می توان موفق شد ؟
این کاررا می توانید با پیدا کردن اینکه دقیقا" چه عواملی می تواند در موفقیت شما دخیل باشد . و یا چه عواملی می تواند موفقیت شما را رقم زند؟ مطرح می شود .
اجازه بدهید این قسمت را با یک مثال عملی شروع کنیم :
مثلا":فرض کنیم که ما می خواهیم یک تجارت کوچکی شروع کنیم و به کار فروش صابونهای گیاهی و لوازم بهداشتی مشغول شویم . برای موفقیت در این تجارت ما باید حایز 3شرط زیر باشیم .
1) افراد و مشتریان کافی که بخواهند لوازم بهداشتی تولیدی شرکت ما را بخرند .
2) محصول تولیدی شرکت ما که دارای یک قیمت رقابتی در مقابل تولیدات شرکت های مشابه تولید ما باشد .
3) یک روشی که بتوان این دو را به هم ربط دهد؛ یعنی مردم و محصول تولیدی ما را .
بنا براین اینها یکسری نیازهای اساسی هستند . که در ابتدای شروع یک تجارت باید مورد بررسی قرار گیرد، که چگونه به این 3 موررد برسیم .
یکی دیگر از این گامها که در اینجا مهم این است که، یک طرح تجاری بنویسیم .
یک طرح تجاری باعث خواهد شد . که شما به عنوان یک شخص افتتاح کننده ، اولیتها را بدانید و از دوباره کاریها و اضافه کاریها که ممکن است در حین شروع تجارت با آنها مواجه شوید جلوگیری به عمل آید . و شروع کار با یک طرح تجاری باعث شود شکافهایی که در طی مسیر شروع تجارت ایجاد شود را در ابتدا پر کنید و جزئیات کارهایی که باید برای شروع و ادامه تجارت انجام شود را بنویسید و به کار گیرید. و همچنین مسیرهای بحرانی را در شروع و ادامه راه را بدانید و تمرکز خود را در تجارت بیشتر کنید .
گام دوم : نگرش خود را برای شکست تغییر دهید .
چرا از شکست می ترسید ؟
بیشتر مردم به دو دلیل از شکست می ترسند این دو دلیل عبارتند از :
1) شکست باعث می شود که یک فرد بد تلقی شوید یا به عنوان یک بازنده که دیگران به شما نگاه می کنند .
2) می ترسند که تمام پول خود را از دست دهند .
البته هر دوی اینها درک نادرست است .
شکست ژن و شخصیت شما راعوض نمی کند ، و باعث می شود که گاها" یک دید منفی توسط بعضی افراد دیگر ایجاد شود که اگر شکست بخورید بازنده اید ؟ در صورتیکه شکست به خودی خود بد نیست .
فقط زمانی که شما به خودتان اجازه شکست بدهید شکست خورده اید و الا خیر . پس هرگز به خودتان اجازه ندهید که شکست بخورید.
زیرا اولین قدم در شکست را خودتان برمی دارید .
شما مطمئن باشید که هرگز تمام پولتان را کلا" هدر نخواهید داد.
اصلا" چقدر مهم است که شما شکست بخورید ؟
جواب این سوال به نگرش شما بر می گردد .
به نظر بعضی ها اگر شکست هم بخورید؛ تجربه ای که آن از آن حاصل می شود ارزش خیلی بیشتری دارد .
شکست شاید نا پسند باشد . اما ویرانگر نیست ، باعث می شود . تجارب مفیدی حاصل شود .
در واقع شکست یک فرصت است . یک فرصتی که برای ما یک چیزبا ارزش را برای ما به ارمغان می آورد .
اینکه شما شکست را یک فرصت تلقی کنید برمی گردد به اینکه شما، رویکرد خود را به شکست تغییر دهید و آن را فرصت بنامید .
نتیجه گیری :
اگر شما یک تجارت را شروع کنید ، باعث می شود که تجارب ارزنده ای را دراین راه به دست آورید و بر اندوخته های قبلی خود اضافه کنید . هرگز اجازه ندهید که ترس از شروع باعث شود که شما فرصت جمع آوری اندوخته ها و تجربیات را از دست بدهید .
حتی اگر به نظر بعضی ها، شما در تجارت شکست هم بخورید، این شکست باعث خواهد شد که تجارب جدیدی را بیاموزید که در شروع های بعدی برایتان بهتر و مفید خواهد بود پس هرگز این را فراموش نکنید و تا می توانید زودتر به شروع اقدام کنید .
منابع و ماخذ:
1. How to over come to fear.
2. Manage your personality.
3. 10 Success steps.
4. Marketing strategy: New ways to brainstorm
5. Common customer service mistakes
محمدرضا – نوروزی
مدیریت دولتی
برگرفته از: maghaleh.net
CV اولین و اثر بخش ترین سند ومدرکی است، که تمام پتانسیل یک کارمند را به ما نشان می دهد.
پس باید نتیجه گرفت، تاثیری ،غیر قابل انکاردارد.
اگر CV شما خوانا ،کامل ، دقیق ، ثلیث، و واضح باشد، اولین بخش استخدامی یک تجارت را پشت سر خواهید گذاشت.ویا اگر در مقام مسئول یک سازمان باشید ،اطلاعات نیروی استخدام شونده ی خودرا بدون هیچگونه سوالی ،بدست خواهید آورد .پس ، به عنوان دست راست کارشناسان نیرویابی عمل می کند.در این مقاله قصد داریم اصول اساسی و کاربردی را در این ضمینه برایتان ذکر کنیم.
اکثر کارشناسان کارمند یابی، معتقد ند که هر بار که به یک شرکتی درخواست استخدام می کنید و یا به آنجا مراجعه می کنید اول از همه CV خود را حتما" بررسی کنید و مطالب جدید خود ، و مهارتهای آموخته شده ای که در CV قبل نبود را بنویسید . و از کلمات کلیدی شرکت که می خواهید به استخدام آن در آیید در CV خود استفاده نمائید.
به عنوان مثال اگر شرکت مورد نظر می خواهد برای پست مدیریت استخدام کند سوابق مدیریتی و توانایی های مدیریتی خود را در CV خود واضح تر و برجسته تر کنید، و حتما" پستهای مدیریتی خود را از ریز تا درشت یادداشت کنید .
و مثلا" سوابقی چون : سابقه رهبری تیمی، به مدت پنج سال در بخش فروش.
مدیریت کنترل به مدت چهار سال به عنوان ناظر فنی که باعث شد 5% افزایش رشد داشته باشد. را متذکر شوید .
سازماندهی نگارش مطالب، در CV .
مثلا" اگر در مورد بخش مدیریتی ، بخش خط تولید، کارمند می خواهد؛ حتما" فعالیت خود را در بخش خط تولید اول بنویسد . وبعدا" سایر سوابق مدیریتی و غیره را بیاورید منظور این است که حتما" کلمات کلیدی شرکت مورد نظر ، کلمات کلیدی CV شما باشد .
ضمنا"CV شما بستگی به میزان و تجربه کاری شما دارد؛ یعنی اگر سوابق شما زیاد باشد، مسلما" تجربه کاری شما بیشتر از سوابق تحصیلی شما خواهد بود . ولی اگر به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده اید سوابق تحصیلی شما بیشتر خواهد بود و اکثر فعالیت های شما تحت الشعاع سوابق تحصیلی خواهد بود .
معمولا" یکCV شامل اطلاعات ذیل است .
ü مشخصات فردی
ü هدفهای شغلی
ü خصوصیات فردی
ü تواناییهای کلیدی
ü سوابق شغلی
ü تحصیلات و مهارتها
ü علائق
البته ترتیب بالا ترتیب ثابت و پایداری نیست ، و بستگی به علائق و نیازهای شما ، می تواند جا به جا شود.
و شما به هر طوری که دوست دارید می توانید اولویت بندی کنید؛ و این بخش اولویت بندی خاصی ندارد . و بیشتر بستگی به شغل و سابقه شغلی ، که شما داشته اید ؛ دارد.
ترتیب تاریخی یا ترتیب وظایفی .
حتما" CV شما باید از یکی ازعناوین زیر، پیروی کند:
یا باید سوابق و پستهای شما بر حسب تاریخ باشد
یا برحسب وظایف .
بهتر است که اگر در یک فرصت شغلی ترفیع یافته اید، و جایزه ای گرفته اید، در همان بخش مربوطه ذکر کنید .
از فرمت ترتیب زمانی ، وقتی استفاده می کنیم که، تجربه شغلی زیادی داشته باشیم.
اما اگر تجربه شغلی و کاری کمتری را داشته باشید یا اینکه در منطقه شرکت ،زیاد، موقعیت شغلی نداشته اید و زیاد فعالیت نکرده اید ، بهتر است که از فرمت وظایفی استفاده کنید. یعنی وظایفی را که تا به حال داشته اید را بنویسید .
چگونه CV بنویسیم .
در نگارش CV به نکات مثبت و معلوم و لغاتی که به تواناییها و تجارت شما و پیشرفتها ی شما مربوط می شود، تاکید کنید. وآنها را بر جسته تر نشان دهید .
آهنگ مناسب به CV خود بدهید؛ مثلا" به جای اینکه بگویید:
من می توانم پروژه های چند میلیون دلاری را مدیریت کنم،
بنویسید:
توانایی و قدرت مدیریت در پروژه های چند میلیون دلاری .
ازلغات کلیدی مدیریتی استفاده کنید .
مثلا" در زبان انگلیسی داریم :
manage, supervise, lead, organise, advise, negotiate, delegate
increase, expand, develop, achieve, build, strengthen
deliver, generate, establish, analyse
create, solve, design, produce, streamline, devise
ضمنا" توجه کنید که کوچکترین پیشرفتی که شما در آن شرکتی که کار می کردید باعث شده اید راحتما" ذکر کنید. و تا کید کنید که:
حضور شما یا پیشنهاد شما در آن بخش چقدر در آمد داشت؟
یا حضور شما در آن بخش چقدر صرفه جویی داشته است ؟
بخشهای متفاوت CV .
هدفهای شغلی Career objective.
این بخش به استخدام کننده این امکان را می دهد، که در یک نگاه تشخیص دهد که:
آیا مراجعه کننده، به درد شرکت می خورد یا نه؟
ویا آیا سوابق و فعالیتهایی که داشته اید برای شرکت مفیدند یا نه؟
مثال :
هدفهای شغلی:
پیشرفت تواناییهای بازاریابی در صنایع غذایی .
خصوصیات فردی . Personal Profile
این قسمت ممکن است، شامل دو سطر از توضیحی درباره شما و سبک کارتان باشد .
مثال :خصوصیات فردی :
سابقه اجرایی در بخش بازاریابی با بیش از پنج سال سابقه در بخش خرده فروشی، متخصص در بخش تجارت الکترونیکی و صفحات وب .
مهارتهای کلیدی .Key Skills
در این قسمت لیستی از تواناییهای حرفه ای و تکنیکی را که تا به حال داشته اید ذکرکنید .
به عنوان مثال ،
مهارتهای کلیدی :
تشخیص و تجزیه وتحلیل بازار جدید .
توسعه و بکارگیری استراتژیهای بازاریابی و ماکزیمم کردن ارائه های کالا در Web
سوابق شغلی Career- History
اخیرترین موقعیت شغلی شما باید اصولا" اول از همه باشد .
شما باید در این قسمت اسم تمامی کمپانی ها و شرکتها را کاملا" با تاریخ دقیقی که در آنجا حضور دشته اید ذکر کنید .
و سعی کنید:
شکافهای زمانی را پر کنید .
مثلا" اگر حدود یک سال بیکار مانده اید وهیچ شغلی نداشته اید بنویسید پروژه شغلی Personal-Project .
تحصیلات و مهارتهاEducation & Qualifications.
اخیر ترین مدرک تحصیلی خود را اول از همه ذکر کنید .
شما باید زمان تحصیل خودتان را در هر مقطع، کامل به همراه اسم آنها، ذکر کنید . و هر مدرکی را که گرفته اید را حتما"نام ببرید .
برگرفته از: maghaleh.net
وی پس از پایان تحصیلات در انگلستان و قبل از ورود به ام.آی.تی، مدتی به عنوان مدیر بازاریابی برای شرکت نفتی بین المللی شل و همچنین در مقام اقتصاددان و استاد مدیریت در آسیای جنوب شرقی و لندن به کار پرداخت .
وی دارای اندیشه های ژرف در زمینه مسایل مدیریتی واجتماعی است، به طوری که نه فقط فعل و انفعالات محیط کسب و کار را موردبررسی قرار می دهد، بلکه دنیای پیرامونی و محیط اجتماعی را هم تجزیه و تحلیل و راهنماییهایی برای دگرگونی و بهبود شرایط پیشنهاد می کند .
چارلز هندی کتابها و مقالات متعددی نوشته که کتاب «عصر تضاد و تناقض» او که دنباله کتاب «عصر سنت گریزی» است که توسط مجلات مهم به عنوان یکی از 10 کتاب برگزیده در زمینه کسب و کار معرفی شده است .
آنچه درپی می آید چکیده ای از نظرات چارلز هندی درخصوص وضعیت کار در قرن حاضر می باشد که با بهره گیری از کتابهای وی تهیه و تنظیم شده است .
ما در یک دوران ویژه به سر می بریم. در این دوران تغییراتی در شرایط کاری افراد رخ داده و می دهد که باعث می شود برخلاف گذشته بیشتر انسانها بیش از آنکه به سازمانهای بزرگ وابسته باشند به کار مستقل یا پیمانکاری روی بیاورند. آنها دیگر تمام وقت خود را در یک سازمان سپری نخواهندکرد، بلکه به فعالیتهای پاره وقت خواهند پرداخت. فقط کمتر از نیمی از نیروی کار در سازمانهای مختلف مشاغل تمام وقت «مناسب» به دست می آورند و باقی افراد کارکنان مستقلی هستند که تعدادشان سال به سال بیشتر می شود. بیشتر این افراد به این دلیل کارگر پاره وقت یا موقت هستند که یا خود می خواهند و یا جز این چاره دیگری ندارند .
اصولا ویژگی سازمانهای امروزی این است که آنها بر هسته ای از مدیران و کارگران ضروری استوارند که پیمانکاران خارج از سازمان و مستخدمان پاره وقت، آنها را یاری می دهند. البته این روش، شیوه جدیدی برای ساماندهی امور نیست، چرا که مقاطعه کاران بزرگ و کوچک طی نسلهای متمادی این کار را کرده اند. آنچه تازگی دارد رشد این شیوه از سازماندهی در حرفههای بزرگ و نهادهای بخش دولتی است که به دلیل ارزانتر بودن، درمیان آنها گسترش یافته است. این سازمانها به این نتیجه رسیده اند که گرچه راحت تر است که کارکنان خود را به صورت تمام وقت دراختیار داشته باشند، اما دراختیار داشتن تمام نیروی کار، نوعی اسراف در سازماندهی منابع انسانی ضروری است. لذا نگاه داشتن آنها در خارج از سازمان، به صورت کارکن مستقل یا در استخدام مقاطعه کاران متخصص و خرید خدمات آنها به هنگام نیاز ارزانتر تمام می شود .
براین اساس، سازمانهای امروزی از سه گروه مختلف مردم تشکیل شده اند که هرکدام از آنها انتظارات متفاوتی دارند و شیوه مدیریت بر آنها فرق می کند. آنها از حقوق مختلفی برخوردارند و به اشکال مختلف سازماندهی می شوند .
گروه اول را متخصصان، تکنسین ها و مدیران صاحب صلاحیتی تشکیل می دهند که وجودشان برای سازمان ضروری است. آنها حامل دانش سازمانی هستند که سازمان را از همتایانش متمایز می سازد، به طوری که اگر آنها از دست بروند، سازمان هم از دست خواهدرفت. بنابراین، ازنظر سازمان آنها ارزشمندند و باید باشند و جایگزین کردنشان دشوار است. سازمانها با دادن سکه های طلا، حقوقهای بالا، منافع حاشیه ای و اتومبیل های گرانقیمت آنها را بیش از پیش به خود نزدیک می کنند. درعوض از آنها انتظار می رود به سختی و با طی مسافتهای طولانی کار کنند و تعهد و انعطاف پذیری داشته باشند. 40 یا 45 ساعت کار در هفته برای این گروه نیست، معدودی از آنها از تمام مرخصی استحقاقی خود استفاده می کنند، و یا پیش از آنکه شب شود، خانه و خانواده خود را می بینند. از آنها انتظار می رود کارها را مطابق تمایل سازمان انجام دهند و درعوض، بیش از پیش حقوق خوب دریافت دارند. درنیتجه این وضع، آنها ازنظر سازمان، گران قیمتند و تعدادشان نیز کم است .
گروه دوم، پیمانکارانی هستند که با سازمان قرارداد می بندند تا کارها را انجام دهند. این گروه هم از افراد و هم از سازمان تشکیل شده اند. منظور از افراد یادشده، کارکنان متخصص یا تکنسین های مستقلی هستند که بسیاری از آنها در گذشته از مستخدمان اصلی سازمان بوده اند و نقش خود را در هسته اصلی ایفا کرده اند و اکنون ترجیح داده اند که جزو کارکنان مستقل باشند. منظور از سازمانها هم سازمانهایی هستند که از سازمانهای اصلی کوچکترند، ولی با وجود این، هسته ها و پیمانکاران فرعی خاص خود را دارند. آنها در قبال نتیجه ای که به دست می آورند، پول می گیرند و نه به ازای مدت زمانی که صرف میکنند، آنها حق الزحمه دریافت می دارند نه حقوق. پیامد این وضع واجد اهمیت است به این معنا که سازمان مرکزی میتواند کنترل خود را فقط ازطریق بررسی نتایج اعمال کند و نه ازطریق بررسی روشها، گروه سوم، نیروی کار انعطاف پذیر یا کلیه کارگران پاره وقت و موقتی هستند که رشد یابنده ترین بخش عرضه اشتغال را تشکیل می دهند .
این افراد، همان بازار کارند، بازاری که کارفرمایان آن طور که دوست دارند و هنگامی که نیاز دارند وارد آن می شوند، تا هرچقدر که می توانند پول کمتری بابت آن بپردازند (که البته این فلسفه کوته بینانه است ).
این قبیل افراد باید جدی گرفته شوند، زیرا آنها کار پاره وقت یا موقت خود را انتخاب می کنند. آنها مهارتهایی دارند که میتوانند افزایش یابند، می توانند تعهد به کار داشته باشند و قابلیتها و نیروهایی دارند که اگر از آنها خواسته شود می توانند ارائه دهند. آنها لزوما درپی به دست آوردن پست یا ارتقای مقام نیستند، آنها علایق و دلمشغولیهایی فراتر از شغل خود را دارند و لذا آمادگی پذیرش تشویقهای موردنیاز کارکنان هسته ای را ندارند. آنها بیشتر به یک شغل و گروه کاری متعهدند تا به مقام یا سازمان .
از آنجا که با این افراد به عنوان کارکنان موقت برخورد می شود، آنها نیز واکنشی موقتی از خود نشان می دهند. این نیروها، هیچگاه بلندپروازی کارکنان هسته ای را نخواهند داشت. آنچه آنها خواهانش هستند دریافت حقوق و برخورداری از شرایط آبرومندانه و برخورد مناسب و همراهانی خوب است. آنها شغل دارند نه مقام و نباید بیش از آنچه انتظار دارند، در جریانات امور سهیم باشند و نباید هم از آنها انتظار داشت که در پیروزیهای سازمان شادمانی کنند. آنها کمتر دل درگرو عشق سازمان میبندند و در فرهنگ آنها کار بیشتر، مستلزم و مستحق پول بیشتر است. چنین اشخاصی کارگران پیمانی هستند و انتظار دارند که با آنها پیمان منصفانه بسته و این پیمان محترم شمرده شود .
سازمانهای امروز که بدین ترتیب سازماندهی می شوند، معمولا به کسی وعده سمت نمی دهند. درعوض برای افراد فرصتهایی فراهم می کنند تا آنها تواناییهای خود را باور سازند و از بعضی فرصتها استفاده کنند که برایشان ایجاد می شوند. از این سازمانها، نمی توان انتظار داشت که بیش از این به فکر آینده افراد باشند و مراتب پیشرفت آنها را فراهم سازند. حال دیگر افراد باید به فکر خودشان باشند و به خاطر بسپارند که در این دنیای جدید، هرکس فقط به اندازه شغل فعلی خود خوب است و تضمینی برای آینده وجود ندارد. درچنین شرایطی، آموزش به نوعی سرمایه گذاری و تجربه گسترده به نوعی دارایی تبدیل میشود، مشروط براینکه این تجربه سطحی نباشد .
در این وضعیت، سازمانها دیگر افراد منفعلی را نمی پذیرند که به تعهداتشان عمل نمی کنند و افراد را در مشاغلی نگه نمیدارند که نیروهای جوانتر با دستمزدی معمولا پایین تر می توانند انجام دهند .
درعوض، خیلی از افراد هم از سازمانها به عنوان محلی برای کارآموزی استفاده می کنند و در دهه سی سالگی به صورت مستقل به عنوان کارفرما یا مشاور فعالیت خود را شکل می دهند و یا در پیمانکاریها، نقش یک متخصص را ایفا می کنند .
امروزه نه سازمانها و نه کارکنان به استخدام به عنوان مقوله ای مادام العمر نگاه نمی کنند . اکنون دیگر وضع فرق کرده است و افراد بدون اینکه تقصیری داشته باشند شغل خود را از دست می دهند. حال شرایط به گونه ای است که 10 درصد از جمعیتی که در سن کارکردن قرار دارند، فاقد کاری هستند که در ازای آن حقوق دریافت کنند و این رقم بالایی است. البته عده دیگری هم هستند که در زمره این 10 درصد نیستند، اما در فقر زندگی می کنند مثل بسیاری از کارکنان مستقل .
در یک جمع بندی، شرایط کاری را در قرن حاضر می توان چنین توضیح داد :
_ کارگران تمام وقت دائم، اقلیت نیروی کار را تشکیل می دهند؛
_ 70 تا 80 درصد از مشاغل، بیشتر به مهارتهای فکری نیاز دارند تا مهارتهای بدنی؛
_ افراد مستقل، درجهانی شدیدا رقابتی، با مازادی از نیروی کار جویای شغل روبه رو هستند؛
_ سازمانها بیش از پیش از افراد هوشمندی تشکیل شده اند که کارهای هوشمندانه ای انجام می دهند؛
_ افراد شاغل غالبا اطلاعاتی بیش از فرماندهان خود دارند و حس مسئولیت پذیری آنها برای انجام وظیفه چنان کامل است که به فرمان کسی برای انجام کار گوش نمی دهند، لذا باید آنها را متقاعد کرد؛
_ مدیران جدید برعکس مدیران قدیمی که عالم بر همه چیز بودند و می توانستند همه کارها را انجام دهند و هر مسئله ای را حل کنند، می خواهند بدانند که هر مسئله ای را چگونه می توان حل کرد و در این راه از ظرفیت کارکنان تحت مدیریت شان استفاده می کنند؛
_ به تدریج واژه مدیر از بین خواهدرفت و افراد به عنوان رهبر تیم، گردانندگان پروژه، هماهنگ کنندگان و یا به طورکلی مجریان فعالیت خواهندکرد
By علی میرشاهی
ترجمه و تلخیص: سید حبیب الله شاهرکنی
برگرفته از : روزنامه تفاهم
بهره برداری از ساز و کار انتقال سریع در ایران، ملهم از تجربیات جهانی ویژگی های جدید عرصه های تولید و تجارت بر تئسعه صنایع کوچک و بالاخص صنایع دانش بنیان تاکید دارد، زیرا مدل توسعه کشورهای درحال توسعه تاکید بر شکل گیری و گسترش بنگاههای کوچک دارد .
امروزه بنگاههای کوچک در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان مهمترین برنامه اجرایی برای دستیابی به توزیع عادلانه درآمد و ثروت، ایجاد اشتغال، افزایش بهره وری و رشد اقتصادی محسوب شده و با فراهم کردن بستر مناسب برای کارآفرینی و نوآوری علل جذب و هدایت سرمایه ها درمسیر توسعه اقتصادی کشور به حساب می آیند .
در حال حاضر سرمایه گذاری در اکثر کشورهای دنیا به سمت بنگاههای کوچک و متوسط و زودبازده تمایل دارد که توجه به این بنگاهها در شرق آسیا و توفیقات آنها در این راه گواه این مدعاست .
در ایران صنایع کوچک 93 درصد کل واحدهای صنعتی کشور را تشکیل می دهد و بطور متوسط 45 درصد اشتغال بخش صنعت توسط صنایع کوچک ایجاد شده است. در کشورهای مختلف تعریف شرکت های کوچک متفاوت است و به عواملی چون وسعت کشور، سطح اقتصادی آن و مهمتر از آن به هدف و منظوری که از متمایز بودن شرکت های کوچک از شرکت های بزرگ وجود دارد، بستگی پیدا می کند .
بطور نسبی در مدیریت شرکت های کوچک تخصص در سطح کمی وجود دارد و تماس بین مدیریت، کارکنان، عرضه کنندگان و مشتریان معمولا خصوصی و رو در رو می باشد .
توجه و روی آوردن به رشد و گسترش صنایع کوچک، زودبازده و کارآفرین به عنوان یکی از راههای توسعه اقتصادی طی سه دهه اخیر همواره مورد توجه کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه بوده است . نیاز به سرمایه اندک ، بازده بالا و انعطاف پذیری توجیه اقتصادی صنایع کوچک را بیش از پیش نمایان می کند. اما متاسفانه با وجود امتیازات چشمگیر و نقش مهم بنگاههای کوچک در توسعه اقتصادی کشورمان موانع و مشکلات فراوانی برسر این بنگاهها قرار دارد که متضررین اصلی این امر سرمایه گذاران هستند .
نیاز به بازاریابی برای بنگاههای کوچک جهت دسترسی به منابع مختلف بازار ضروری است. برای بنگاههای کوچک می توان دو زیر گروه مهم و مجزا تعریف کرد که از نظر اقتصادی دو نقش مشخص ایفا می کنند. یکی بنگاههای کوچکی که نیازهای عمومی مصرف کنندگان را تامین می کنند. اینگونه بنگاهها معمولا ساختار سنتی داشته و اساسا بر فناوری های ساده استوار هستند و محصولات آنها نیز در بازارهای محلی جذب می شوند. اغلب این بنگاهها بوسیله یک نفر صاحب کا اداره می شود و افراد شاغل در آنها فاقد آموزش های لازم و مهارتها ی مدیریتی هستند .
نوع دوم بنگاههای کوچک بنگاههائی هستند که کالاها و مواد واسطه ای را برای صنایع بزرگ تامین می کنند که این بنگاهها از فناوری بسیار پیشرفته استفاده کرده و کارکنان خود را از میان افراد آموزش دیده و متخصص استخدام می کنند .
این بنگاهها ورای یک بازار محلی و در مقیاس ملی فعالیت می کنند، اما معمولا فاقد قابلیت بازاریابی بین المللی هستند که این بنگاههای کوچک در کشور با مشکلاتی نظیر وجود خریدهای انحصاری، قراردادهای غیرقابل تغییر، وجود بازارهای انحصاری در بخشهای مختلف، رقابت یارانه ای از سوی شرکتهای دولتی، فقدان مکانیزم های بازار و عدم دسترسی به کانال های توزیع بین المللی و پرداخت هزینه بیشتر جهت خرید مواد خام مواجه هستند .
مهمترین موانع و مشکلات مالی فراروی بنگاههای کوچک عبارتند از؛ عدم وجود بانک های تخصصی جهت پرداخت تسهیلات به بنگاههای کوچک، مشکلات بیشتر بنگاههای کوچک برای ارائه وثیقه های بانکی جهت اخذ وام ، عدم دریافت به موقع درآمد حاصل از فروش محصولات بنگاههای کوچک و فقدان سرمایه گذاری های مشترک خارجی در ایران .
هزینه جمع آوری و فرآوری اطلاعات می تواند قابل ملاحظه باشد و با توجه به اینکه اطلاعات همیشه نمی تواند درآمد زا باشد، در نتیجه بنگاههای کوچک اولویت زیادی به دسترسی به اطلاعات نمی دهند. عدم وجود اطلاعات معمولا منجر به تصمیم گیری های غلط در مورد کیفیت و کمیت اطلاعات، افزایش قیمتها و احتمالا ورشکستگی های غیرضروری می شود .
گفتنی است؛ به منظور تقویت و توسعه هرچه بیشتر بنگاههای کوچک راهکارهایی اجرایی نظیر؛ جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی ، تعدیل سیاستها برای افزایش سهم بنگاههای کوچک در تولید ناخالص داخلی، افزایش تلاشها برای ایجاد اشتغال از طریق توسعه خوداشتغالی ، فعالیت های کارآفرینی و فعالیت های اقتصادی گروهی در مناطق روستایی، توسعه منابع مالی داخلی، توسعه بخش تعاونی ، ساده سازی چارچوب مقررات سرمایه گذاری در بخش تولیدات صنعتی ، کاهش نرخ مالیات، اعطاء تسهیلات ارزی به بخش خصوصی، افزایش وامها و سایر تسهیلات مالی به وسیله ساده سازی نظام بانکی، اعطای معافیت از مالیاتها و عوارض دولتی به سرمایه گذاران در مناطق محروم ، بالا بردن سطح مهارتی کارگران شاغل در بنگاهها، تقویت خوشه های صنعتی در اصناف مختلف، تشکیل سازمان صنایع کوچک و تشکیل یک شورای مشورتی سیاستگذاری بنگاههای کوچک و غیره باید مورد توجه قرار گیرد .
طی 15 سال گذشته نقش و جایگاه بنگاههای کوچک، علیرغم حجم کم سرمایه مورد نیاز و میزان اشتغالزایی بالای آنها خصوصا در بخش صنعت و اقتصاد ایران رو به کاهش بوده است. بنابراین بنگاههای کوچک ایران قادر نبوده اند دارای مزیت نسبی نسبت به بنگاههای بزرگ در توسعه صنعتی و اقتصادی کشور باشند. به نظر می رسد که کاهش مزیت بنگاههای کوچک نسبت به صنایع بزرگ، متاثر از عوامل دون بنگاهی و برون بنگاهی آنها باشد. همچنین قدرت بازاریابی این بنگاهها برای فروش محصولات خود به علت عدم اطلاع کافی از نیازهای بازار در اقصی نقاط کشور وهمچنین بازارهای خارج از کشور بسیار ضعیف بوده و لذا این بنگاهها
با مشکل کمبود تقاضا برای محصولات خود مواجه شده و این امر در کاهش فروش و سوددهی آنها موثر می باشد .
به طور کلی در یک جمع بندی نهایی اگر مشکل وثیقه بانکی و اخذ ضمانت های مضاعف و تامین اعتبار طرح های بنگاههای کوچک با تاکید بر بنگاههای کوچک اقتصادی زودبازده و کارآفرین در بانکها حل شده و شهرکهای صنعتی نیز به صورت خوشه های صنعتی وارد عمل شوند، دولت می توان با تسهیلاتی بلندمدت و درگردش و ساماندهی بازار و بازاریابی محصولات تولیدی به بنگاههای کوچک کمک کرده و از این بنگاهها به عنوان عامل مهمی در راه پیشرفت جامعه و رسیدن آن به قدرت اول منطقه بهره گیرد .
منبع : خبرگزاری موج