تاريخ : سه شنبه 29 فروردین 1391  | 3:32 PM | نویسنده : قاسمعلی

چکیده: در سده های گذشته زمانی که اقتصاد غرب، در صدد ساختن زیرساخت های اقتصادی خود و افزایش سطح تولید بود و پله های توسعه را طی می کرد اندیشه برگرفته از اخلاق پروتستان، آ نان را به کوشش فراوان و مصرف کم تشویق می کرد. در سده بیستم، اقتصاد غرب به مرحله شکوفایی و تولید انبوه رسید و در همین دوران برای یافتن بازار جهت این محصول ها، اخلاق اقتصادی به سمت مصرف گرایی تغییر جهت داد. پیامد مصرف گرایی، تخریب محیط زیست و از بین رفتن منابع زیست محیطی بود. منابعی که نسل های بعد نیز در آن سهم داشتند. این کشورها گرچه می کوشیدند برخی از صنایع آلوده را به کشورهای جهان سوم منتقل کنند اما خود نیز از آفت آن در امان نماندند. مسئله مقاله این است که مصرف گرایی، یکی از عامل های مهم تخریب محیط زیست بوده و پایداری توسعه را در کشورهای توسعه یافته مختل می سازد. در مقاله حاضر به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که دین اسلام با جهت دادن الگوی مصرفی مسلمانان و تشریع مقرراتی در این جهت، زمینه مصرف بهینه را در بین مسلمانان پدید ساخته که از آثار مثبت آن ، حفظ منابع زیست محیطی است. خداباوری رفتارهای مصرفی انسان را در جایگاه خلیفه و امانتدار وی به گونه ای جهت می دهد که در کنار تحقق رفاه خود، آسیبی به حقوق دیگران و از جمله محیط زیست وارد نسازد. اصول اخلاقی و فقهی حرمت اسراف، اتلاف، اتراف و ضرر رسانی و نکوهش تجمل و مصرف زدگی در تقویت این هدف تاثیر فراوان دارد. روش تحقیق تحلیلی توصیفی بوده، با استفاده از آیه ها، روایت ها و قواعد فقهی، اصول حاکم بر مصرف را استخراج کرده و نقش آن در حفظ محیط زیست را تحلیل می کنیم.

کلمه های کلیدی:
• لاضرر
• رفاه
• اتلاف
• اسراف
• مصرف گرایی
• تجمل گرایی
• عدالت بین نسلی
• منابع زیست محیطی
• اتراف
• م حیط زیست
• اختلال نظام
• ساده زیستی

 

پیوست(ها):
 20120328125930-2003-134.pdf (نوع: PDF  حجم: 307KB)
 
منابع:


نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 29 فروردین 1391  | 3:32 PM | نویسنده : قاسمعلی

چکیده: مصرف افزون بر اینکه به عنوان هدف تولید و توزیع مطرح است، تغییرهای آن، تاثیر قابل توجهی بر دیگر متغیرهای کلان اقتصادی مانند: سطح تولید، پس انداز، اشتغال، بیکاری و تورم دارد. عامل های متعددی در شکل گیری الگوی مصرف در هر جامعه ای دخالت دارد که مهمترین آنها فرهنگ است. در مقاله حاضر به دنبال این مسئله اصلی هستیم که چه رابطه ای بین فرهنگ با الگوی مصرف جامعه وجود دارد؟ الگوی مصرف از چه مؤلفه هایی تشکیل شده و چگونه از فرهنگ اثر می پذیرند؟
در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و با مفروض دانستن جامعه و زیرمجموعه های آن به عنوان «نظام» و «زیرنظام های مرتبط»، رابطه مؤلفه های فرهنگ و الگوی مصرف بررسی شده است.
یافته های مقاله نشان می دهد که:
1. مؤلفه های اصلی مصرف یعنی سطح مصرف، ترکیب کالاهای مصرفی و چگونگی مصرف، در بستر فرهنگ جامعه شکل می گیرد و قواعد اسلامی حاکم بر مصرف نیز هر سه مؤلفه را تحت تاثیر قرار می دهد؛
2. الگوی مصرف جامعه ما با الگوی تولید داخلی و الگوی مطلوب مصرف از دیدگاه دینی فاصله دارد و به علت اینکه وضع موجود و وضع مطلوب ریشه های فرهنگی دارند با ابزارهای اقتصادی صِرف، نمی توان در آن، تحول اساسی پدید آورد و تغییرهای بلندمدت آن به طور اساسی تحت تاثیر تغییر در مؤلفه های فرهنگی مرتبط با آن است.

کلمه های کلیدی:
• فرهنگ
• الگوی مصرف

 

پیوست(ها):
 20120328125931-2003-135.pdf (نوع: PDF  حجم: 273KB)
 
منابع:


نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 29 فروردین 1391  | 3:32 PM | نویسنده : قاسمعلی

چکیده: اگر چه اسلام با اصل ثروت و سرمایه مخالف نیست و آنرا محترم می‌شماردلیکن بر خلاف بعضی مکاتب اقتصادی با ثروت پرستی و هدف قرار دادن‌ثروت و اینکه پول و ثروت از هر طریقی بدست آید، مخالف است و با آن‌بشدت مبارزه نموده است و با بیان مکاسب محرمه هر نوع حرکت و فعالیت‌اقتصادی را که خارج از چارچوب شرعی و موازین الهی صورت بگیرد مردودمی‌داند و بهمین جهت برای جلوگیری از نفوذ عقاید سرمایه‌داری و ثروت‌اندوزی، علیرغم اینکه اصل ثروت را محترم می‌شمارد، در بهره‌برداری ازآن محدودیتهائی را مقرر داشته است تا انسانها هنگام استفاده ازنعمت‌های الهی از مسیر صحیح منحرف نشوند. اسلام با تبیین جایگاه ثروت‌در نظام اقتصادی اسلام از آن بعنوان یک هدف وسیله‌ای مهم و امداد الهی‌نام می‌برد و معتقد است که رعایت مقررات و حدود شرعی و موضع الهی آن‌از جانب انسانها باعث ارتباط هر چه بیشتر انسان با خداوند سبحان‌گردیده و شرایط عمومی را برای رشد و تکامل او فراهم می‌نماید و با تقویت‌حاکمیت نظام اسلامی و ایجاد امکانات لازم، زمینه را برای اجرای عدالت‌اجتماعی و دست یابی به جامعه‌ای با اقتصاد سالم و قوی مهیا می‌نماید.اسلام معتقد است اگر توجه به ثروت و افزایش آن، برای خود ثروت وبصورت یک مصرف غائی مورد نظر باشد باعث ترویج دنیا و دنیاپرستی ودوری از خداوند متعال میگردد و محور اصلی برای کلیه فعالیتهای بشری‌بشمار می‌آید و با جذب انسان بسوی خود و با تسخیر حیات و روح و روان او، تمام فضایل انسانی و سجایای اخلاقی او را بخطر می‌اندازد و حیات معنوی‌او را متزلزل می‌کند و به رسالت عظیم و جهانی او در برپائی عدالت‌اجتماعی خلل وارد می‌نماید. گسترش فرهنگ تکاثری و هدف قرار دادن ثروت ، ثروت را از موضع الهی و اسلامی آن منحرف نموده و این عامل ارزشمند راکه نقشی تعیین کننده و حیاتی در تامین نیازهای عمومی، حوائج ضروری واصلاح شئون زندگی مردم دارد و باعث رشد و شکوفائی اقتصاد جامعه میگردد،به یک عامل ضد ارزش تبدیل می‌نماید. هدف قرار دادن ثروت و انحراف آن‌از موضع الهی باعث اختلال در حیات جوامع بشری شده و خطرات و آثار سلبی‌فراوانی را در زمینه‌های فردی و اجتماعی ایجاد می‌کند. اسلام با توجه به‌آثار سوء و مصیبت بار تکاثر و انباشت ثروت ، با هدف قرار دادن آن‌بشدت مبارزه نموده است و ابزار و سیاستهای مهمی را برای جلوگیری ازانباشت ثروتهای جامعه و تعدیل آنها مقرر داشته است . استفاده بهینه ومطلوب از ثروت بعنوان یک وسیله مهم مستلزم اینست که علاوه بر تبیین‌واژه ثروت در نظام اقتصادی اسلام، دیگر واژه‌ها و عوامل اقتصادی نیز درنظام فوق تبیین گردیده و ارتباط آنها نیز با یکدیگر مشخص شود. ضرورت‌تبیین جایگاه پدیده‌های اقتصادی در نظام اقتصادی اسلام و بیان ارتباط آنهابا یکدیگر، ایجاب می‌کند تا فقهای آشنا به تعالیم اسلامی، با توجه به‌شرایط و مقتضیات زمان و با درایت کامل ضمن تدوین مبانی تئوریک نظام‌اقتصادی اسلام، الگوها و طرحهای کاربردی جامعی را با توجه به مبانی فوق‌و با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه اسلامی ارائه نمایند

کلمه های کلیدی:
• اسلام
• عدالت
• اقتصاد اسلامی
• ثروت

 

پیوست(ها):
منابع:




نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 29 فروردین 1391  | 3:32 PM | نویسنده : قاسمعلی

چکیده: تصمیم گیری درباره انتخاب کمیت و کیفیت مطلوب تخصیص درآمد به تامین نیازهای گوناگون زندگی از مسایل بنیادی اقتصادی است. در اقتصاد مرسوم، به علت مبانی خاص مکتب سرمایه داری مفهوم کانونی این مسئله «مصرف» است و حداکثرسازی مطلوبیت ناشی از آن، هدف رفتار مصرف کنندگان قرار می گیرد. در منابع اسلامی مفهوم کانونی این مسئله، انفاق (به معنای عام) است که تمام هزینه های زندگی اعم از مخارج مصرفی، مخارج مشارکت های اجتماعی و مخارج سرمایه گذاری را شامل می شود.
هدف مقاله حاضر کشف و تبیین الگوی مطلوب تخصیص درآمد فردی در چارچوب نگرش اسلامی است. مقاله، با بررسی مبانی اعتقادی، هدف ها، موارد و باید و نبایدهای الگوی تخصیص درآمد در اسلام، نشان می دهد اولاً مفهوم کانونی در این الگو انفاق (عام) است که مصرف فقط یکی از موارد آن شمرده می شود؛ ثانیاً اتخاذ این مفهوم، به جای مصرف، بر مبانی بینشی و ارزشی اسلامی مبتنی است؛ ثالثاً رفتار مطلوب تخصیص درآمدی (به ویژه رفتار مصرفی) در چارچوب اسلامی به گونه ای رقم می خورد که رفاه، عدالت اجتماعی و معنویت را در کنار یکدیگر ارتقا می بخشد.

کلمه های کلیدی:
• مصرف
• مشارکت اجتماعی
• اسراف
• انفاق
• تخصیص درآمد

 

پیوست(ها):
 20120328125925-2003-131.pdf (نوع: PDF  حجم: 334KB)
 
منابع:


نظرات 0
کلمه های کلیدی:
• اسلام
• زن
• اقتصاد
• خمینی، روح‌الله (امام)
• استقلال اقتصادی
• استقلال مالی

 

منابع:


نظرات 0

چکیده: این مقاله تمایز بین دو مفهوم توسعه نیروی انسانی و توسعه انسانی و نسبت آن دو را بیان می کند. همچنین بر پیشینه تاثیر توسعه نیروی انسانی در فرایند توسعه اجتماعی ـ اقتصادی و دیدگاه اقتصاددانان مرور کرده و چیستی توسعه انسانی برآمده از این دیدگاه ها را نتیجه گیری کرده است. آن گاه توسعه نیروی انسانی در جایگاه بسترساز همزمان عدالت اقتصادی و توسعه اجتماعی ـ اقتصادی را مورد پژوهش قرار داده است و چنین یافته که شاخص های توسعه انسانی در ادبیات رایج علمی مناسب با توسعه نیروی انسانی اقتصاد کلاسیک است. تبیین توسعه سرمایه انسانی بر اساس آموزه های اسلامی، توسعه انسانی متناسب با خود را به دنبال دارد و در نتیجه اقتصاددانان اسلامی باید شاخص های سازگار با آن را ارائه دهند.

کلمه های کلیدی:
• آموزش
• توسعه انسانی
• توسعه سرمایه انسانی
• شکوفایی استعدادها

 

پیوست(ها):
 20120328125820-2003-77.pdf (نوع: PDF  حجم: 210KB)
 
منابع:


نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 29 فروردین 1391  | 2:40 PM | نویسنده : قاسمعلی

چکیده: با گسترش مفهوم سرمایه (شامل سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی)، عوامل مؤثر دیگری علاوه بر سرمایه فیزیکی و نیروی کار نیز در جریان رشد اقتصادی شناسایی شدند. یکی از این عوامل، بهره وری منابع تولید است که تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله دانش قرار می گیرد. هدف این مطالعه بررسی رابطه بلندمدت بین محورهای مختلف دانش در چارچوب اقتصاد دانش بنیان و رشد اقتصادی ایران طی دوره 1346- 1386 است. به این منظور از تکنیک اقتصاد سنجی مدل تصحیح خطای برداری و آزمون هم انباشتگی جوهانسن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین محورهای مختلف دانش (سرمایه انسانی و آموزش، رژیم های نهادی و اقتصادی و زیرساخت های اطلاعاتی) رابطه بلندمدت وجود دارد و تمام محورهای دانش تأثیر مثبت بر رشد اقتصادی ایران دارند. همچنین ضریب ECM منفی و کوچک می باشد و لذا سرعت تعدیل انحراف از کوتاه مدت به بلندمدت بطئی و کند است.

کلمه های کلیدی:
• رشد اقتصادی
• هم انباشتگی
• اقتصاد دانش بنیان
• مدل تصحیح خطای برداری

 

پیوست(ها):
 20120413174349-5152-9.pdf (نوع: PDF  حجم: 317KB)
 
منابع:


نظرات 0

تعداد کل صفحات : 29 :: 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29