دانلود رایگان نرم افزار v.p.n اسلامی , که توسط روح شما انجام میگیرد و فیلتر موجود در روح ما را که توسط سازمان فیلترینگ ابلیس ملعون بر روی روح ما گذاشته شده را میشکند و به خدا نزدیک تر می کند.
V : وضو :
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چون به نماز برخاستيد، صورت و دستهايتان را با آرنج بشوييد و سر و پاهايتان را تا قوزك مسح كنيد. و اگر جُنب بوديد خود را پاك سازيد. و اگر بيمار يا در سفر بوديد يا از جاى قضاى حاجت آمده بوديد يا با زنان نزديكى كرده بوديد و آب نيافتيد با خاكى پاك تيمم كنيد و صورت و دستهايتان را با آن مسح كنيد. خدا نمی خواهد شما در رنج افتيد، بلكه مىخواهد كه شما را پاكيزه سازد و نعمتش را بر شما تمام كند، باشد كه سپاس گزاريد. (6) (سوره مبارکه مائده)
وضو یکی از اعمالی است که انسان را از گناه باز میدارد و از وسوسه های شیطانی ایمن نگه میدارد ودر واقع خود فیلتریست برای اینکه رنگ قلب ما عوض نشود(ازسفیدی به سیاهی)
امام صادق(علیه السلام)میفرمایند:هر کس وضوی خود را تجدید کند,و وضو روی وضو بگیرد,بدون آنکه احتیاج به وضوی جدیدی داشته باشد خداوند هم توبه ی او را تجدید میکند,بدون اینکه استغفار جدید کرده باشد
P : پوشش مناسب :
اى پيامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه چادر خود را بر خود فرو پوشند. اين مناسبتر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربان است. (59) (سوره مبارکه احزاب)
در این بخش سه حدیث سرا پا نور از سه منشع حقیقی نور نقل خواهم کرد که جامعه را نهی میکند از آنچه متأسفانه جامعه ی امروز ما به آن مبتلاست
رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید : هلاکت زنان امت من در دو چیز است :
طلا و لباس نازک و نیز می فرمایند : ای علی هر مردی از همسرش اطاعت کند خدا او را در جهنم افکند,علی(علیه السلام) سؤال فرمود : این چه اطاعتی است؟
فرمود : در پوشیدن لباس نازک به همسرش اجازه دهد.
امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام) پیوسته می فرمودند : امور این امت همواره خوب است تا زمانی که مانند بیگانگان غذا نخورند ولباس نپوشند,پس هرگاه چنین کردند خدا خوارشان می کند
امام صادق (سلام الله علیه) می فرمایند : کفش باریک و نوک دراز نپوشید , چرا که آن , را اولین بار فرعون پوشیده است.
این سه حدیث متأسفانه شرحی بود از کارهای روزانه ی ما که عمل به هر کدام از آنها خود شکستن فیلتری است که بین ما و خدای متعال است
N : نماز :
هر چه را از اين كتاب بر تو وحى شده است تلاوت كن. و نماز بگزار، كه نماز آدمى را از فحشا و منكر باز می دارد و ذكر خدا بزرگتر است و خدا به كارهايى كه می كنيد آگاه است. (45) (سوره مبارکه عنکبوت)
نماز یکی ازبهترین راه های رسیدن به خدای متعال وحلال بسیاری از مشکلات ماست شخصی نقل میکرد:بیشتر افرادی که خدمت آیت الله بهجت (رضوان الله تعالی علیه) میرسیدند و مشکل خود را بیان میکردند ایشان می فرمودند بروید نمازتان را درست کنید.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند : شفاعت من(در خواست کردنم از خدا برای بخشش او) به کسی که نمازش را سبک بشمارد و نسبت به آن بی تفاوت باشد نمیرسد وقسم به خدا بر حوض کوثر وارد نخواهد شد(از دست من و آل من سیراب نخواهد شد)
نقل است روزی رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) و حضرت علی (سلام الله علیه)در جایی نشسته بودند که در آنجا درختی بود که برگهای خشکیده ایی برآن بود رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) آن را تکان دادند و رو به حضرت علی (علیه السلام)کردند و فرمودند : نماز گناهان را همچون برگ درخت خشکیده میریزد.
هشدار : موارد مذکور تنها گوشه ایی از راه های مقابله با این سازمان فوق پیشرفته و قسم خورده است مراقب دیگر وسوسه های این موجود پلید باشید.
باز نشر از وبلاگ نقد بی طرف
ادامه مطلب
بعد از ظهر یک روز پاییزی بود.
خیلی عجله داشتم،داشت دانشگاهم دیر میشد.
استاد ترمودینامیک خیلی سختگیر بود خودش وارد کلاس میشد بعد از خودش رو راه نمیداد…
رسیدم سر بلوار ابوذر تو ابتدای خیابان پیروزی.
چند لحظه اول خط منتظر تاکسی بودم.
چون فکر قیافه ی استاد بودم زمان خیلی سریع با استرس برام میگذشت…
هی ساعت تلفن همراهم رو نگاه میکردم.
تا اینکه بالاخره یک پیکان اومد..
منم سومین نفر تو صف منتظر برای تاکسی بودم.
به ناچار افتادم نفر وسط رو صندلی عقب تاکسی..
واقعا اذیت میشه کسی که وسط بشینه…
یک میل گاردان دقیقا از زیر پای آدم تو پیکان رد میشه…
سمت چپ و راستی آدم هم با خیال راحت میشینن باید مثل یک بند باز تا آخر مسیر پای آدم رو این میل گاردان خشک بشه…
راننده از این جوونا بود و صدای ضبط ماشینش رو یکم ولوم داد.
پل دوم ابوذر رو رد کردیم آهنگ رو عوض کرد و یک زن خواننده شروع کرد به خوندن…!
چند لحظه مکث کردم شاید عوض بکنه ولی دیدم نه!!
راننده رفته تو حس بیا و ببین..!
یک لحظه سکوتی که بین مسافران تاکسی حکم فرما بود و کسی جز زن خواننده اجازه شکستنش رو نداشت به راننده با احترام گفتم:
"ببخشید! آهنگ مرد ندارید بذارید.”
راننده که دست چپش بیرون ماشین بود و یک کتی رانندگی میکرد.
خودش رو صاف کرد و ابروی راستش رو تو آینه وسط ماشین داد بالا ...
یک نگاهی به قیافه من انداخت با تحکم خاصی تو صداش گفت :
نــــــه! نداریم…
نگاه خاصش رو تو آینه حفظ کرد که ببینه عکس العمل من چی هست..
با لبخند و محترمانه گفتم پس خیلی ممنون همین کنار پیاده میشم..
سری توقف کرد…
پیاده شدم باز انتظار رو در چشماش میخوندم که یک غری چیزی بزنم!
در کمال احترام گفتم : چقدر (کرایه) باید تقدیم کنم!؟
کرایه ی تا آخر مسیر رو گفت بهم تا زهر چشمی هم از دیگران گرفته باشه.
منم دادم و گفتم خدمت شما بفرمائید.
.....
دیگه اصلا نه فکر استاد بودم نه فکر استرس دیر شدن…خیالم راحت بود و آرامش داشتم..
از این خوشحال بودم که کوچکترین وظیفه ای که برای امر به معروف و نهی از منکر داشتم را انجام دادم…
مهم نیست الان تاثیر نکند ولی کاری که برای رضای خدا انجام دادم قطعا خداوند اثرش را در راننده نگذارد در باقی مسافرها خواهد گذاشت ..
چند لحظه منتظر شدم یک تاکسی خالی اومد این دفعه جلو نشستم …
جلوی دانشگاه تهران جنوب پیاده شدم..
رسیدم هنوز استاد نیومده بود...
کار داشته گویا… دیرتر رسید به کلاس…
از اون به بعد هم در هر تاکسی دیدم خواننده زن گذاشته تذکر دادم که خداروشکر راننده ها با اینکه تعجب کردند ولی بلافاصله انجام دادند ... و آهنگ را عوض کردند.
امر به معروف و نهی از منکر نباشد بنیان جامعه صدمه میبیند..
التماس دعا
یاعلی
برگرفته از وبلگ جنبش دانشجویی حیا
ادامه مطلب