روابط اجتماعی در جامعه مهدوی
وجود مراکز کیفری و دادخواهی، ریشه در وجود اختلافهای اقتصادی و اجتماعی دارد که کینه ها را به گونه ای در جامعه گسترانده است که روان انسانها را آزرده نموده و مانع رشد و تعالی انسان شده است. از ویژگیهای جامعه مهدوی، پاک شدن کینه ها از دل مردمان و گسترش صلح جهانی در بین بشریت است، مدینه فاضله ای که قرنها انسان منتظر آن بوده، در این عصر تحقق پذیر است.پس از قیام مهدی(عج) و برقراری حکومت، رفاقت و دوستی و صمیمیت در جامعه فراگیر می شود تا حدی که در برآوردن نیازهای همدیگر از اموال خود چشمپوشی کند. این آرمان همه ائمه(ع) بوده است.پیامبر اکرم(ص) پس از ورود به مدینه اولین اقدامی که در راه بسط و استقرار حکومتش انجام داد، ایجاد پیمان اخوت میان مردم مدینه بود و پیمان مسالمت آمیز با دیگر پیروان ادیان. امام مهدی(عج) نیز با تأسی از سیره جدش این رابطه را در تمام جهان برقرار خواهد کرد.
صداقت و ایجاد اطمینان بین مردم در پیوند و همبستگی اجتماعی نقش مهمی دارد. وقتی دلها شفاف و نزدیک شد و قلوب متحد گردید، جامعه سرشار از ایمان خواهد بود و در سایه ایمان و اعتماد متقابل است که انسان از نظر معنوی به رشد و ترقی می رسد.آرامش روانی و آسودگی خاطر، در سایه پیوند و برادری قابل دسترسی است. کینه، حسد، بدبینی و... رذیلتهایی هستند که اطمینان خاطر را از بین برده و دشمنی و عقده را جایگزین می کند. امام مهدی(عج) این زمینه را با تدبیر و مدیریت الهی ایجاد خواهد کرد.
حضور امام در جامعه ما موجب آرامش دلها و نزدیکی قلوب است، چنانکه قرآن حضور پیامبر(ص) را مایه پیوند قلبهای مؤمنان می داند و از مؤمنان به «برادران همدیگر» تعبیر می کند، قرآن با این تعبیر از نقش ایمان در بین مؤمنان خبر می دهد و از یک واقعیت عینی پرده برمی دارد که انسان در سایه ایمان و الفت قلبی تا حدی به رشد می رسد که هیچ چیزی برای او جز خدا ارزش نیست.خدا در قرآن، پیامبر (ص) را الگوی کامل برای تمام انسانها معرفی می کند. پیامبر(ص) هیچ نیازمندی را رد نکرد و هرچه در توان داشت، امداد می کرد. خاندان آن حضرت نیز این گونه بوده و با این آرمان در فکر اصلاح انسان می کوشیدند تا همه انسانها به این مرتبه از معرفت نایل شوند. رسیدن به این پایه از معرفت در جامعه مهدوی یک آرمان عینیت یافته است.
انسان در جامعه مهدوی با تأسی از فرمانروای عادل خود که زندگی بسیار ساده و عاری از هر گونه تظاهر دارد، با نیازهای مادی کاذب فاصله می گیرد و به آنچه نیاز واقعی است می رسد و در مرحله ای از شهود که نهایت معرفت است، قرار می گیرد و وعده های قرآن و پیامبران جامه عمل می پوشد.
امام مهدی(عج) در اطاعت خداوند و خضوع در برابر عظمت الهی مثل جدش امیرمؤمنان به مرحله ای می رسد که تمام کائنات مطیع او می شوند، و انسان نیز یکی از اجزای این کائنات است. تصرف در هستی و ولایت تکوینی در جامعه مهدوی، چنین نمایان می شود. با این عظمت که در سایه آن عدالت در هستی لبریز می شود و لبریز شدن عدالت به آن معناست که تمام ذرات هستی به تعادل و نقطه اعتدال می رسند، و گرگ و میش در کنار هم زندگی می کنند و دشمنیها از جهان ریشه کن می شود و آفرینش معنای خود را نشان می دهد و تمام لذتهای مادی در برابر این تصویر موزون و زیبا از هستی با محوریت قطب عالم امکان بسیار ناچیز است، و زیباتر از آن تصویر کرنش و عبادت و اطاعت بی سابقه انسان به ساحت قدس الهی به قیادت آن یوسف زهرا (س) و نور چشم مصطفی (ص) است