درباره

در این پایگاه اینترنتی محتوا های متنوع و متفاوت در مورد مهدویت قرار داده می شود. محتوا های ما بسیارمهم هستند و انتظار می رود شما این محتوا ها را نشر دهید تا در ثوابش شریک شوید. جهت تعجیل در ظهور حضرت مهدی (عج) صلوات
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوي دوستان
ابزار و قالب 

وبلاگ
کاربردي
تاریخ روز حدیث موضوعی وصیت شهدا


[مرجع دريافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
مجاهدت مهدوی

 

40. اصل کدگذاری لوازم و اشیاء زندگی

در سیره ی اخلاقی پیامبر اکرم (ص) آمده است که حضرت حیوانات، اسلحه و اثاثیه منزل خود را نام گذاری می کردند، مثلاً نام پرچم حضرت عقاب، نام شمشیرش که در جنگ ها همراه داشت ذوالفقار و شمشیر دیگر مِخذم بود و...(26)

41. اصل حفظ میثاقها و وفاداری

با توجه به جایگاه ارزشمند وفاداری در میثاقهای خانوادگی، لازم است هر یک از زن و مرد در لحظه های خلوت خود، درون خود را از همه عوامل جفاکاری و تضعیف پیمان خانوادگی پالایش کنند و دائماً در تحکیم این «میثاق عشق» تلاش نمایند.

42. اصل رازداری و حفظ اسرار

امام علی (ع) می فرمایند:
(إحفظَ أمرکَ و لا تُنکِح خاطِباً سِرَّکَ.) (27)
«امور و اسرار مربوط به خودت را نگه دار و دختر رازت را عروس هر خواستگاری نکن.»
حفظ اسرار خانوادگی و حل کردن مشکلات در چارچوب خانه وجلوگیری از باخبر شدن نزدیکان از مسائل و اسرار خانوادگی، از جمله صفات متعالی و زیبای یک خانواده است.

43. اصل مهارت مقابله با فقدانها در زندگی

از جمله واقعیت های طبیعی و اجتناب ناپذیر در هر زندگی وجود فقدانهایی (چون مرگ شوهر، همسر، فرزند و یا ورشکستی مالی و...) است که در صورت عدم آشنایی با فلسفه الهی این فقدانها و خیریت آنها برای انسان ممکن است به معزلی فکری برای اعضای خانواده تبدیل شود.
توضیح اینکه برخی از فقدانها و کمبودها که انسان نقشی در تولید آن ندارد، برای او خیر محض بوده و علاوه بر اینکه امتحان الهی او محسوب می گردد، سبب تزکیه نفس او خواهد شد. داشتن دید مثبت درباره ی این فقدانها و سپاسگزاری از نعمتهای موجود الهی راه را برای برطرف شدن کمبودها و ازدیاد نعمتهای الهی هموار خواهد کرد.

44. اصل شناخت مسیر، مقصد و لوازم سفر زندگی

با تشکیل یک خانواده، قطاری در مسیر مشخص شده ی خود و به سوی هدفی مشخص به حرکت در می آید. برای عبور همراه با سلامت در این مسیر باید مقصد، مراحل، نقشه راه، توقف گاهها و سایر خصوصیات مسیر کاملاً شناخته شده باشد؛ این مراحل در تربیت فرزند عبارتند از: شکل گیری و انعقاد نطفه، دوره کودکی، دوره ی نوجوانی، دوره ی جوانی و دوره ی میانسالی.

45. اصل ثبات و استحکام خانواده

استحکام و سلامت نهاد خانواده تأثیرات فراوانی در برآورده نمودن ثبات فردی و اصلاح نظام اجتماعی خواهد داشت. عوامل فراوانی در انسجام و استحکام نظام خانواده نقش دارند که برخی از آنها عبارتند از:
1. نگاه تقدس آمیز و فرازمینی داشتن به ازدواج و تشکیل خانواده
2. داشتن انتظارات معقول از ازدواج
3. اشتراکات فرهنگی و همسانی زوجین و خانواده های آنها
و چندین عامل دیگر که افراد لازم است قبل از تشکیل خانواده و در جریان آنها به این عوامل توجه مستمر داشته باشند.

46. اصل توجه به شبکه ارتباطی خانواده و پرهیز از شبکه های درهم ریخته

در یک خانواده هر کسی یک «من» تنها دارد که عبارتست از نام، خصوصیات جسمانی، علاقه ها، عادات، هنرها و سایر خصلت های فردی که از آن به ارتباط «یک سویه» تعبیر می شود و یک «ما» دارد که منظور از «ما» در یک خانواده ارتباطات متقابلی است که بین افراد وجود دارد مانند رابطه همسری، پدری، مادری، برادری، خواهری و فرزندی(28) به این ارتباطات، ارتباطات دوسویه می گویند. تنظیم ارتباطات یک سویه و دو سویه در یک خانواده و عمل بر اساس نیاز ارتباطی افراد، یکی از عوامل مهم رشد اعضای خانواده می باشد.

 



 

31. اصل جمع گرایی و غذای جماعت

در فرهنگ تربیتی اسلام و تنظیم قوانین آن، یکی از اصول مهم، دوری از انزوا و گوشه گیری و دقت به جمع و جمع گرایی حتی در غذا خوردن است. یکی از فلسفه های مهم عبادات جمعی نیز تقویت این روحیه در انسانهاست.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: (کُلُوا جَمیعاً و لا تفرَّقوا فإنَّ البرکَهَ معَ الجماعهِ.)(23)
«دسته جمعی غذا بخورید و پراکنده نشوید، چرا که برکت با جماعت است.»

32. اصل همسایه داری

سخن حضرت زهرا (س) به فرزندشان امام مجتبی (ع) (یا بُنَیَّ الجار ثُمَّ الدَّارٌ) (24)
«فرزندم اول همسایه سپس خانه»
یک فرمول حیاتی برای رشد، دیگرگرایی، اخلاق اجتماعی و گریز از خودمحوری و خودپرستی بوده و لازم است در خانواده مورد توجه جدی قرار گیرد.

33. اصل حفظ حریم و احترام همه ی اعضاء از اولین تا آخرین

جلوگیری از فرو ریختن مرزهای اخلاقی و شکسته شدن حریمها و حفاظت از شئونات شخصیتی خود و افراد خانواده بویژه در زمان اختلافات و کشمکش ها از اصول مهم مدیریتی در خانواده است.

34. اصل تحمل فریادها و بچّه گی ها

موضع گیری عجولانه و منفعلانه در برابر رفتارهای نسنجیده و فریادهای بی جای اعضای خانواده، خانه را به محل نزاع و درگیری تبدیل کرده و خسارات غیر قابل جبرانی به شخصیت همه ی اعضاء وارد می سازد. تحمل نابخردی ها و رعایت انصاف در منازعات و چشم پوشی کردن از رفتارهای نامناسب دیگران در شرایط بحرانی، اصلی مهم و قابل توجه برای ترمیم کاستیهای افراد و زندگی است.

35. اصل صداقت و راستی

از اصولی که نه تنها در زندگی خانوادگی بلکه در زندگی اجتماعی نیز کارآمد است، اصل صداقت در نیت، گفتار و رفتار بوده که از مهمترین ملاکهای انتخاب همسر، همسایه، همسفر و همکار(25) نیز به شمار می رود. رعایت این اصل مهم در ابتدا و هم در طول زندگی بسیار ضروری است.

36. اصل عدم هراس از فقر و توجه به انواع سرمایه ها

برای مدیریت بهینه سیستم خانواده و از میان بردن هراس از فقر، ایجاد روحیه احساس ثروتمندی و توانگری بسیار مهم و اساسی است و بر فرض وجود فقر، چگونگی مدیریت زندگی فقیرانه، نوع نگاه به فقر و توجه به سرمایه های معنوی زندگی نیز مهم و قابل توجه است.

37. اصل قبول اختلافات و مدیریت اختلافات

اعتقاد به اینکه طبیعت خلقت انسان بر اختلاف، تضاد و تکثّر و چندگونگی است و مدیریت کردن این اختلافات، منشأ دلبستگی شدید بین زوجین و یا اعضای خانواده است. پذیرش طبیعی بودن اختلافات و تفاوتها، علاوه بر کاهش حساسیتها، انسان را در به سلامت طی کردن سختیهای زندگی یاری می کند و سبب می شود به مرور زمان اختلافات بین اعضاء به اتحاد و همدلی تبدیل گردد.

38. اصل مهندسی مادی خانه سازی و خانه داری

رعایت قوانین مهندسی خانه سازی و خانه داری، برای ایجاد فضایی مناسب و رشد آفرین ضروری است که به برخی از این قوانین اشاره می کنیم:
1. مصرف کردن پول فروش خانه در خرید خانه ای دیگر.
2. حیاء در خانه سازی (محفوظ بودن محدوده ی فعالیت کدبانو، جداسازی برای حفظ حریم زن و مرد....)
3. نگهداری حیوانات خانگی و پیش بینی کلبه ی حیوان در خانه
4. حفظ بهداشت و نظافت محیط خانه و لوازم خانه
5. نورپردازی و روشنایی مناسب منزل
6. داشتن اتاق خواب خصوصی برای زوجین و فرزندان
7. تهیه وسایل هنری و بافندگی در خانه.
8. زیبا سازی اتاق مربوط به خانواده و زنان.
9. رعایت همه ی نکات رفاهی و روانشناسی در محیط آشپزخانه (که مادران بیشترین ساعات زندگی خود را در آنجا سپری می کنند.)

39. اصل مهندسی معنوی خانه سازی و خانه داری

دقت در مسائل معنوی و آخرتی خانه سازی نیز، از جمله عوامل محیطی مؤثر بر شخصیت اعضای خانواده است. برخی از این مسائل عبارتند از:
1. غیر غصبی بودن زمین و مصالح و لوازم خانه
2. قبله محوری در خانه سازی.
3. انتخاب همسایه خوب
4. تعبیه اتاق نماز و اتاق استراحت
5. کار علمی و فکری در خانه.
6. آیه آرایی خانه و اتاقها
7. تلاوت قرآن در خانه.
8. میثاق معنوی خانوادگی برای نماز شب.
9. ذبح گوسفند پس از خانه سازی.
10. نظافت و بهداشت خانه.
11. رعایت حقوق همسایگان
12. برگزاری جلسات دینی خصوصی و عمومی در خانه.

 



 

21. اصل استراتژی ارتباط فعال و همه جانبه

از محوری ترین و بلکه اساسی ترین ارکان نظام خانواده، وجود ارتباط سالم، فراگیر و پویا بین زن و شوهر و ارتباط بین هر یک از پدر و مادر با فرزندان است؛ به عنوان نمونه ارتباطات لازم در یک خانواده سه نفره بدین قرار است:
* ارتباط زن با شوهر
* ارتباط شوهر با زن
* ارتباط مادر با فرزند
* ارتباط پدر با فرزند
* ارتباط فرزند با پدر
* ارتباط فرزند با مادر

22. اصل خدمت در خانه

بسیاری از پاداشها و موهبتهای زندگی با میزان خدمت شما به خانواده خود رابطه مستقیم دارد، یعنی هرچه برای بهبود زندگی خانوادگی خود تلاش و خدمت کنید توانائی ها و موفقیت های خود را افزایش داده اید.
رسول خدا (ص) فرمودند:
(لا یَخدُمُ العیالَ الاّ صدیقٌ أو شهیدٌ أو رجلُ یریدُ اللهُ به خیرَ الدُّنیا و الآخره.) (17)
« به همسر (و فرزندان) خود خدمت نکند مگر صدیق یا شهید یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرت او را بخواهد.»

23. اصل آشنایی با سرنوشت

حضرت علی (ع) می فرمایند:
(مَن أصبَحَ عَلَی الدُّنیا حَزیناً فَقَد أصبَحَ لِقَضاءِ اللهِ ساخِطاً.) (18)
«هر که برای دنیا اندوه خورد، از قضای الهی ناخشنود است.»
بسیاری از مشکلات یک خانواده به مسائل اقتصادی و سرنوشت خدادای آنان مربوط می شود. خداوند متعال برای هر فرد و هر خانواده سرنوشتی مقدر کرده که البته برای آنان خیر محض است، هر چند باور آن برای برخی دشوار باشد.
شناخت تقدیرات الهی و راضی بودن به آنان و شناخت اشتباهات و مشکلاتی که منشأ آن خود انسان است و نه تقدیر الهی و تلاش برای رفع آنها و تفکیک این دو مقوله از یکدیگر، سبب رضایتمندی افراد یک خانواده از داده های الهی و قبول سرنوشت خدادادی آنها می شود.

24. اصل سرور و شادی

امام باقر (ع) می فرمایند: (ما أفادَ عبدُ فائدَهً خیراً مِن زوجهٍ صالحهٍ إذا رَآها سرَّتهُ و اذا غابَ عَنها حَفِظتهُ فی نَفسها و مالهِ.)(19)
«بنده ی مؤمن سودی بهتر از همسر شایسته به چنگ نیاورده است، همسری که شوهرش با دیدن او خوشحال شود و هرگاه از وی دور شود در غیابش نگهبان خود و اموال او باشد.»
مدیریت خانوادگی موفق می طلبد که اعضاء خانواده افرادی بانشاط باشند و فضای خانوادگی شادی برای خود و خانواده ی خود فراهم آورند. وجود کانون گرم خانواده و عواطف پاک و باصفا بودن محیط زندگی، تحمل بسیاری از مرارتها و دشواری های زندگی را آسان کرده و سبب می شود افراد از زندگی خویش لذت ببرند.

25. اصل انتخاب داور خانوادگی و آشنایی با حقوق خانواده

قرآن در مورد حل مشکلات خانوادگی قبل از اقامه ی دعوی در دادگاههای رسمی و قانونی، به مراجعه نزد «قاضی تحکیم» سفارش کرده و در پرتو شرایطی این راهکار را موفقیت آمیز معرفی می نماید:
(وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنَهمَا فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِهَا إِنْ یُرِیدَا إِصْلاَحاً یُوَفِّقِ اللهُ بَیْنَهُمَا إِنَّ اللهَ کَانَ عَلِیماً خَبِیراً. (20))
«اگر از (ناسازگاری و) جدایی میان آن دو (زن و شوهر) بیم داشتید، پس داوری از خانواده ی شوهر و داوری از خانواده ی زن برگزینید (تا به اختلاف آن دو رسیدگی کنند) که اگر این دو بنای اصلاح داشته باشند، خداوند میانشان توافق ایجاد می کند زیرا خداوند (از نیات همه) باخبر و آگاه است.»

26. اصل هنرمندی و خلاقیت های شاعرانه و حرفه آموزی

آموختن هنرهایی همچون خطاطی، نقاشی، طراحی، نویسندگی، شعر، داستان نویسی، آواز، خیاطی، قالی بافی و... از هنرهای لازم خانوادگی است که می تواند علاوه بر پر کردن سالم اوقات فراغت، سبب شکوفایی استعدادها و توانمندی و استقلال مالی افراد خانواده گردد. رسول خدا (ص) می فرمایند:
(نِعم اللَّهو المِغزَلُ لِلمَرأه الصَّالحَهِ.) (21)
«برای زن شایسته ریسندگی چه سرگرمی خوبی است.»

27. اصل ملاحظه ی خانواده ی اول تا سوم

امام سجاد (ع) می فرماید: « حقوق خویشاوندانت بسیار است و به اندازه ی میزان قرابت آنها با توست، سپس حضرت می فرمایند:
(فَأوجبُها علیکَ حقُّ اُمَّک ثُمَّ حقُّ أبیکَ ثُمَّ حقُّ وُلدِکَ ثُمَّ حقُّ أخیک ثُمَّ الأقربُ فالأَقربُ و الأولُ فالأوَّلُ).
«پس واجب ترین حق، حق مادرت است سپس حق پدرت، سپس حق فرزندانت سپس حق برادرت و سپس هر کس به تو نزدیکتر است...»
یک انسان پس از ازدواج دارای سه خانواده خواهد بود، خانواده اول، همان خانواده ی پدری و مادری اوست، خانواده دوم همان زندگی مشترکش با همسرش می باشد و خانواده سوم خانواده ی همسرش می باشد. انسان باید حقوق هر سه خانواده را رعایت کند و خود را متعلق به هر سه بداند.

28. اصل آراستگی و زینت

آراستگی مرد برای همسر و آرایش زن برای شوهر از اموری است که از سویی هم نشاط و شادمانی فردی تولید می کند و هم زمینه ی ایجاد دلبستگی دوستی و مهرورزی را تقویت می نماید و از سوی دیگر ضریب خطا و دل بستن هر یک از زوجین به افراد دیگر را از بین می برد و علاوه بر تأمین سلامت خانواده، سلامت اجتماع را نیز تضمین می نماید.

29. اصل گفتگو، استنطاق و مذاکره (کنفرانس خانوادگی)

از اصول مهم مدیریت خانواده و از راهکارهای مهم استمرار بخشی و یا بازسازی روابط خانوادگی، اختصاص فرصت ویژه برای گفتگو با اعضای خانواده، نشستهای خانوادگی و هنر گفتگو، استنطاق گفتاری و تقویت مهارت گفتن و شنیدن است. رسول خدا (ص) می فرمایند:
(جُلُوس المرءِ عِندَ عَیالهِ أَحَبُّ إلی الله تعالی من اعتکافٍ فیِ مَسجدی هذا.) (22)
«نشستن مرد نزد زن و فرزندنش نزد خدا محبوبتر از اعتکاف او در مسجد من (مسجد النبی) است.»

30. اصل تلاش برای توسعه و سلامت اقتصادی خانواده

تلاش برای کسب درآمد حلال بیشتر، به نیت حفظ آبرو، حل مشکلات خود و دیگران، رشد اقتصادی و برآوردن همه نیازمندی ها مشروع و معقول، أمری پسندیده و خدا پسندانه است.
این تلاش گرچه تنها وظیفه ی مردان بوده، اما سهیم شدن زنان در این وظیفه به شرطی که حدود الهی رعایت شود و با وظایف خانوادگی و دینی آنان منافاتی نداشته باشد، سبب حرکت تندتر چرخه ی زندگی شده و آینده ای همراه با آسودگی خاطر را برای همه اعضای خانواده رقم خواهد زد.

 



11. اصل تغافل و نادیده انگاری

اخلاق کریمانه بر محور نادیده انگاری و تغافل استوار شده است، رعایت این اصل، زندگی را ستودنی و تحسین برانگیز می کند، لذا امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: (مَن لَم یَتغافَل و لا یَغُضُّ عَن کثیرٍ مِنَ الأمور تَنَغَّضَت عِیشُتُه.) (9)
«هر کس در بسیاری از أمور چشم پوشی نکند، زندگیش ناگوار شود.»

12. اصل هنر استراحت (خانه ایستگاه استراحت)

قانون اختصاص فرصتی برای استراحت در خلال فعالیت ها و مشغله های زندگی، در حکم روغن کاری کردن چرخهای زندگی است. ایجاد محیطی آرام و متنوع و بهره بردن از لذتهای حلال الهی، توان جمعی خانواده را برای تلاش و رشد هر چه بیشتر فزونی می بخشد.

13. اصل میهمان پذیری

رسول خدا (ص) فرمودند:
(زکاهُ الدَّارِ بیتُ الضِّیافَهِ.) (10) «زکات خانه، مهمانخانه است.»
داشتن روحیه مهرورزی به دیگران در قالب میهمانی دادن، علاوه بر تقویت ارتباطات عاطفی، برکت زایی در زندگی، توسعه رزق و... از مهمترین عوامل شادی آفرین در زندگی به شمار می رود.

14. اصل سخاوتمندی

حضرت رضا (ع) فرمودند:
(یَنبَغی للرَّجُلِ أن یُوَسِّعَ عَلی عِیالِه لِئَلاَّ یَتَمنَّوا مَوتَهُ.)(11)
«سزاوار است که مرد بر عیالش توسعه بدهد تا آرزوی مرگ او را نکنند.»
جریان زندگی برای روان ماندن به سخاوتمندی و دست ودل بازی به موقع نیازمند است و ایجاد رفاه برای همسر و فرزندان از جمله فضائل مهم اخلاقی است که یک مرد به عنوان مدیر خانواده باید برای عینیت بخشیدن به آن تلاش نماید.

15. اصل معنویت گرایی

قرآن کریم در ستایش خانه های اهلبیت (ع) می فرماید:
(فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ.(12) [(نور هدایت) در خانه هایی است که خداوند اذن داده رفعت یابند و نام او در آنها ذکر شود.]
سحرخیزی، ذکر لسانی و قلبی، دوستی نماز، تلاوت قرآن، اُنس با مناجاتها و اشعار معنویت آفرین، یاد خوبان عالم قدس و ارتباط قلبی با حضرات معصومین (ع) از موهبت های آسمانی و از نشانه های خانه های سبز است، که برای نورانی کردن فضای یک خانواده و تبدیل آن به یک خانه ی الهی، تقید به این موارد لازم می باشد.

16. اصل پاکی

قرآن در توصیف اهل بیت (ع) می فرماید:
(إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.) (13)
«همانا خدا اراده کرده است که هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاک و مطهر گرداند.»
انسانهای پاک، پاکیزگی و پاکی معنوی را دوست دارند و پاکی را ترویج می کنند. پاکش چشم، گوش، دل، رزق، محیط زندگی، پاکی از خطا و گناه، خانه را به بهشتی دنیایی تبدیل می کند و مهمترین ثمره آن تربیت فرزندان پاک و با ایمان است.

17. اصل نامه نگاری و مکاتبه

گاهی به خاطر وجود محدودیتهای مکانی، مالی و یا حیاء و خجالت، قلم بهترین و حتی گاهی تنهاترین وسیله ی برقراری ارتباط بین اعضای یک خانواده است. امیرالمؤمنین (ع) در نامه ای نسبتاً طولانی(14)، پر احساس و عمیق، مجموعه ای از مطالبات تربیتی خود را به فرزندانشان از طریق نامه نگاری ابراز داشته اند که مطالعه و تفکر آن برای خانواده ها بسیار سودمند است.

18. اصل تشکّر و قدرشناسی

قرآن کریم می فرماید: (أنِ اشکُرلی و لِوالِدَیکِ...) (15)
«شکرگزار من و پدر و مادرت باش.»
حاکمیت فرهنگ تشکر و قدردانی از یکدیگر و واکنش مثبت در برابر زحمات و ابراز عواطف دیگران، یکی از اصول مهم مدیریت خانواده است که از یک سو به افزایش مهرورزی ها و محبت ها بین اعضای یک خانواده کمک می کند و از سویی دیگر به تربیت نسلی شاکر در برابر نعمت های الهی منجر می شود.

19. اصل شناخت روانشناسی زن و مرد

زن برای زن بودن و مرد برای مرد بودن به صفات و حالاتی نیازمند می باشند، شناخت این خصلتها و روحیات و روان شناسی زن و مرد، هم کمک شایانی در مدیریت بهینه و با کفایت زندگی و خانواده می کند و هم سبب افزایش درک متقابل و کاهش اختلافات بین اعضای خانواده می شود.

20. اصل هدیه دادن (باز کردن پنجره های شادی به زندگی)

رسول خدا (ص) فرمودند:
(تهادُّوا تُحابّوا، تَهادُّوا فانَّها تَذهبُ بِالضَّغائنِ.) (16)
«به یکدیگر هدیه دهید تا یکدیگر را دوست بدارید به یکدیگر هدیه دهید تا زنگارهای کینه از قلبهایتان برده شود.»
هدیه یکی از تکنیک های ارزان، آسان ولی مؤثر برای فعال نگه داشتن عواطف بین افراد در بستر زندگی بوده و علاوه بر تعمیق احساسات و زدودن کدورت ها، مانع فرسایشی شدن روند زندگی می شود.

 



خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی نیازمند نظم و نظام، مدیریت و تدبیر و اعمال اصول و قوانینی خاصّ در جهت رشد و تعالی و پرورش انسان های تعالی خواه است.
در یک خانواده مهدوی، مهمترین قوانین حاکم بر زندگی «خداگرائی» «ولی گرایی» و به دنبال آن «والا گرایی» (1) اخلاقی است.
قانون «خدا گرائی» با تفکر توحیدی و زندگی توحیدی شکل می گیرد. در همین خصوص شهید مطهری (ره) در دو گفتار ارزشمند، دو مبحث «خدا در اندیشه ی انسان» و «خدا در زندگی انسان» را ارائه می دهند.
قانون «ولی گرائی» با شناخت و معرفت امام زمان (ع) و تنظیم زندگی بر اساس سیره ی مبارک حضرت و خواسته ها و رضایت ایشان تحقق می یابد.
و قانون «والا گرائی» با اخلاق محوری و رعایت اصول مدیریت خانواده، عینیت خواهد یافت. رعایت این اصول سطح فرهنگ و معنویت خانواده را بالا برده و به تعالی می رساند.
در اینجا تعدادی از مهمترین اصول مدیریت خانواده را مرور خواهیم کرد.

1. اصل محبت ورزی (گنج زندگی)

* قال علی (ع): (أنفَعُ الکُنُوزِ مَحبَّهُ القُلُوبِ.)(2)
«پر سودترین گنج ها (به دست آوردن) محبت دلهاست.»
خانه آشیانه ی کوچک عشق و میدان بزرگ تبادل عواطف و احساسات و بانک مهرورزی است، لذا همه ی اعضاء یک خانه باید در این بانک سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشد تا بتوانند همواره از حساب جاری خود محبت های خالصانه را دریافت و پرداخت کنند.

2. اصل عدالت محوری

خانه و خانواده هم می تواند به کشوری کوچک که درگیر جنگ های داخلی است تبدیل شده و عرصه ی ظلم و حق کشی گردد و هم می تواند مدینه ی فاضله ای شود که عدالت در سرتاسر آن حاکم است. انتخاب هر یک از این دو تصویر، بر عهده ی اعضای خانواه است. اما پیشه کردن عدالت در ارتباطات، برخوردها و مسائل زندگی از عوامل پایداری یک خانواده محسوب می شود.

3. اصل لذت جویی و تمتّع

خداوند متعال در انسانها غریزه و میل جنسی قرار داده و محدوده پاسخگویی به این نیاز طبیعی را تنها حریم ازدواج، مقرر فرموده است. در نظام تربیتی اسلام، یکی از اهداف ازدواج و تشکیل خانواده، ارضای مشروع غرائز و درک لذتهای حلال می باشد که بجاست کانون یک خانواده برای زن و شوهر در این خصوص محیطی پاسخگو باشد. بدیهی است در صورت ارضای صحیح غرائز در حریم زناشویی خانه، جامعه از آفات و روابط نامشروع تا حدّ بسیاری مصون می ماند، چنانچه علت بسیاری از ناهنجاری های جنسی اجتماع، عدم تشکیل خانواده و یا عدم ارضای کافی در چارچوب ازدواج می باشد.

4. اصل تقسیم کار

یکی از اصول مدیریت خانه و خانواده، تقسیم عادلانه و منصفانه کارها بین همه ی اعضاء می باشد، به گونه ای که هر کس به نوبه ی خود سهمی از وظایف خانه را بر عهده گیرد، چنانچه پیامبر (ص) در تقسیم کارهای خانه، کارهای بیرون از منزل را بر عهده ی حضرت علی (ع) و کارهای درون خانه را بر عهده ی حضرت زهرا (س) گذاشتند.

5. اصل عفو و صفح

قرآن کریم می فرماید: (وإن تَعفُوا و تَصفَحوا و تَغفِرُوا فَإنَّ اللهَ غَفورٌ رحیمٌ) (3)
«اگر (آنان را) عفو کرده، چشم پوشی کنید و ببخشید. پس خدا هم (در حق شما) آمرزنده و مهربان است.»
درنتیجه ی عمل به این اصل نه تنها نباید ناراحتی ها، آزردگی ها و حتی دشمنی ها را در دل نگه داشت، بلکه باید آنها را بخشید و نادیده گرفت. با وجود این خصلت در زندگی اختلافات به حداقل رسیده و رحمت و عطوفت بر فضای خانواده حاکم می شود.

6. اصل تدبیر و برنامه ریزی

امیرالمؤمنین (ع) می فرماید:
(صَلاحُ العیش التَّدبیر.) (4)
«تدبیر و برنامه ریزی سبب اصلاح امور زندگانی می شود.»
برنامه یعنی تهیه جدول زمانی تقسیم کارها و مسئولیت ها، تهیه برنامه ای برای کار، عبادت، ورزش، تفریح، تغذیه، مطالعه و ضیافت به گونه ای که همه نیازهای طبیعی انسان برطرف شود؛ از این رو برنامه ریزی یکی از کلیدهای کامیابی در مدیریت خانه و خانواده است.

7. اصل سازگاری و انعطاف

امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید:
(الرِّفقُ مفتاحُ النَّجاح) (5) «نرم خویی کلید کامیابی است.»
واژه های رفق، سازگاری و انعطاف پذیری، مفاهیم اخلاقی مقدس و لازمی برای حرکتی سالم و پرشتاب در چرخه ی زندگی به شمار می روند و هرگاه خداوند خیر اهل خانه ای را بخواهد میان آنان رفق، همدلی و همراهی قرار می دهد.

8. اصل مادر محوری

در مدیریت نظام خانواده، باید جایگاه افراد به خوبی شناخته شود و حریم آنها به خوبی رعایت شود تا هر کس بتواند نقش خود را به درستی ایفاء کند. مادر مهمترین رکن خانواده و دارای مهمترین نقش تربیتی است، نقشی که به هیچ وجه جانشین پذیر نیست. هر چند پدر نیز در این امر سهیم است. لذا بایستی هم پدر و هم فرزندان به اصل مادر محوری توجه کنند و با احسان، احترام، اکرام و خدمت مادر، او را در ایفای نقش تربیتی خویش یاری دهند.

9. اصل قناعت و کنترل

حضرت علی (ع) می فرمایند:
(جمالُ العیشِ القناعهُ.) (6) «زیبایی زندگی و رفاه به قناعت است.»
قناعت یعنی خودکفایی و بسنده کردن به قدر ضرورت و به اندازه ی نیاز زندگی، لذا مدیریت خواهشها و تمایلات و کسب مناعت طبع از ابزار لازم ساختن یک زندگانی شیرین است.

10. اصل توسعه ی اخلاق

اخلاق محوری به جای پول محوری از توصیه های مؤکّد معصومین (ع) است. امام علی (ع) می فرمایند: (حُسنُ الخُلقِ أحدُ العَطائین.) (7)
«خوشخویی یکی از دو دهش است.»
از این اصل می توان به عنوان جانشین بسیاری از کمبودها و محدودیت ها بهره برداری نمود، چنانچه پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
«وسعت ثروت شما به همه ی مردم نمی رسد پس با (توسعه ی) اخلاق خود، همه را خرسند کنید.»(8)

 



در فرهنگ تربیتی قرآن به معرفی خانواده هایی برمی خوریم که اعضاء آن در تمدن سازی و جریان سازی دینی و اجتماعی نقش اساسی داشته اند؛ این خانواده ها به عنوان خانواده های آرمانی می توانند بهترین الگو برای خانواده های ولائی و مهدوی قرار گیرند، چرا که این ظرفیت و امکان وجود دارد که یک خانواده به عشق توحید و امام زمان خود، همیشه در صحنه باشد و با فداکاری و کوشش در راه منویات الهی در زمینه سازی تمدن طلائی مهدویت نقش ایفا کند، همچنانکه در طول تاریخ در دوره های گوناگون بعضاً نقش تمدن سازی و جریان سازی دینی به عهده خانواده ها بوده است.
یکی از روشهای تربیتی قرآن، طرح چهره های بزرگ و معرفی آنان در راستای توجه به مباحث خانوادگی و توضیح، تبیین و تشریح ماجراهای خانوادگی آنان است. قرآن کریم داستانهای خانوادگی را با عنوان «آل و یا اهل» یاد می کند؛ آل موسی (1)، آل هارون، آل ابراهیم (2)، آل عمران(3)، آل یعقوب(4)، آل داود(5) و یا أهل البیت (6) و در مواردی به بیان داستانهای خانوادگی افرادی همچون لقمان و فرزندش، موسی و مادرش (7) و ایوب و همسرش می پردازد.
در بسیاری از این موارد حرکتهای اصلاحی انبیاء و اولیاء و رسالتهای الهی آنان، با هماهنگی و با همکاری خانواده ها بوده است، به عنوان نمونه در قصه تأسیس کعبه و پایه گذاری بیت الله الحرام، نقش محوری و اساسی بر عهده یک بیت صالح و یک خانواده گذارده شده است. قرآن کریم می فرماید:
(وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ.....‌ (8)
« و (نیز به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل، پایه های خانه (کعبه) را بالا می بردند (و می گفتند:) پروردگارا از ما بپذیر....»
نماد این خانواده آرمانی همچنان درکنار بیت الله الحرام، بعنوان حجر اسمعیل و حریم خانه و خانواده ابراهیم، درمنظر حجاج محفوظ مانده تا همواره یاد آور خاطره ابراهیم و فداکاری خانواده پاک و اصیل او باشد.
در حیات معنوی تبلیغی پیامبر بزرگوار اسلام (ص) نیز نقش اهل بیت (ع) بسیار پر رونق و مؤثر بوده است و همه اعضای خانواده ی حضرت درمیدان دفاع از توحید و دیانت و ارزشهای اسلامی و انسانی حضور داشته و نقش بسزایی در تأسیس مدینه الرسول و تمدن نبوی و تثبیت حکومت دینی و برتری بخشی مکتب اسلام، ایفاء نموده اند.
به همین دلیل همچنانکه در کنار مسجد الحرام خانه ابراهیم و اسمعیل (حجر اسماعیل) بنیان گذاشته شده و همچنان به اذن خدا باقی مانده است و در کنار مسجد النبی، خانه پیامبر (ص) و خانه امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (ع) چشم نوازی می کند تا بیانگر تأثیرات مثبت این خانواده در شکل گیری تمدن اسلامی باشد.
در جریان مباهله که نوعی مقابله و رویارویی نرم مسیحیت با اسلام تلقی می شد، پیامبر اکرم (ص) جهت حضور در صحنه، به همراه خویش اهل بیت (ع) خود یعنی امیرالمؤمنین علی (ع)، فاطمه زهرا (ع)، حسن و حسین (ع) را به صحنه آوردند.
یکی از پیامهای مهم این حضور بیان عظمت مقام علی (ع)، فاطمه (ع) و حسنین (ع) است، پیام دیگر آن پیام تربیتی و خانوادگی و اصالت بخشی به نهاد خانواده و تأثیرات بیوت صالحه در جریان سازی های مثبت تاریخی و دینی و تمدن سازی اسلام است. قرآن در این زمینه می فرماید:
(فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ‌ (9)
« هر گاه بعد از علم و دانشی که (درباره ی مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شماهم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم و شما هم از نفوس خود؛ آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
در ماجرای حدیث کساء نیز از جمع یک خانواده و یک بیت در زیر عبای یمانی و اجتماعی آنان و بیان ذکر تأثیرات وجودی آنها سخن به میان می آید:
* (اللّهُمَّ إنَّ هؤلاءِ أهلُ بیتی و خاصَّتی و حامَّتی...)
«بار الها اینان اهل بیت من و خواص و نزدیکان من می باشند.»
* (هُم أهلُ بیتِ النُّبوَّه و مَعدِنُ الرِّساله هم فاطمهُ و أبوها و بَعلُها و بَنُوها.)
« آنها خاندان نبوت و معدن رسالت می باشند. یعنی فاطمه و پدرش، فاطمه و شوهرش و فاطمه و فرزندانش.»
در سوره دهر نیز از یک حرکت هماهنگ خانوادگی در راه خدا سخن گفته می شود: (و یُطعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّه مِسکیناً و یَتیماً و اَسیراً إنّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللهِ...)
« به خاطر محبت خدا به مسکین و یتیم و اسیر غذا می دهند (و می گویند) ما فقط به خاطر خدا شما را اطعام می کنیم....»
در ماجرای تمدن ساز و حماسه کربلا و عاشورا، حضور خانوادگی امام حسین (ع) و در صحنه بودن اهل بیت ایشان حامل پیام بسیار بزرگی است.
امام حسین (ع) با همه اعضاء خانواده خود به خلق حماسه بزرگ عاشوراء پرداخت و همه ی اعضای خانواده ی او، حتی طفل شیرخوارش در این راستا نقش مهم و بسزایی ایفا کردند، که بی شک یکی از علل و عوامل ماندگاری و تأثیرگذاری این نهضت در طول تاریخ، حضور خانوادگی امام حسین (ع) و وجود زنان و کودکان و نوجوانان ایشان است. شهید مطهری (ره) در همین زمینه می فرمایند:
* «ابا عبدالله اهل بیت خودش را حرکت می دهد برای اینکه در این تاریخ عظیم، رسالتی را انجام دهند، برای اینکه نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند، با قافله سالاری زینب، بدون آن که از مدار خودشان خارج بشوند. از عصر عاشوراء، زینب تجلی می کند، از آن به بعد به او واگذار شده بود.» (10)
* «بودن اهل بیت امام حسین (ع) در صحنه کربلا، صحنه را بسیار بسیار داغتر کرد و در واقع امام حسین (ع) یک عده مبلغ را طوری استخدام کرد که بعد از شهادتش، آنها را با دست و نیروی دشمن تا قلب حکومت دشمن یعنی شام فرستاد. این خودش یک تاکتیک عجیب و یک کار فوق العاده است. همه برای این است که این صدا هر چه بیشتر به عالم برسد، بیشتر به جهان آن روز اسلام برسد و بیشتر ابعاد تاریخ و ابعاد زمان را بشکافد و هیچ مانعی در راه آن وجود نداشته باشد.»(11)
 

 

بقیه را در ادامه مطلب ببینید..



 

نفش زن در سرباز پروری برای جبهه ی حق

 

 

از دیدگاه قرآن زن گاهی به عنوان تکمله (کامل کننده) وجود مرد (زوج) و گاهی بدون وجود مرد مستقلاً در جریان تاریخ سازی و تمدن آفرینی و انسان سازی، نقش منحصر به فردی در اختیار دارد.
به طور مثال، قرآن تربیت و آفرینش شخصیت پیامبران بزرگ الهی، همچون: ابراهیم، اسماعیل، نوح، موسی، و پیامبر گرامی اسلام (ص) را مدیون تلاش زنان آسمانی معرفی می کند که در آن، زن به عنوان مادر و یا همسر دارای نقش اساسی بوده و درخصوص حضرت عیسی دارای نقش انحصاری بوده است.
* در کنار حضرت ابراهیم، شخصیتی چون هاجر وجود دارد که با تربیت حضرت اسماعیل، نسل صالحی از ابراهیم را به جامعه بشریت تقدیم کرد و خداوند متعال درمقام تقدیر از زحمات و از خود گذشتگی این بانوی والا مقام، یاد و نام او را در جای جای مراسم حج چون سعی صفا و مروه و چشمه زمزم زنده نگاه داشت و مقبره ی او را چون خانه ی خود (کعبه) مطاف همه ی حاجیان قرار داد.
* در کنار حضرت موسی (ع) به مادری نمونه برمی خوریم که نقش اساسی در تربیت این پیامبر الهی را بر عهده داشت. قرآن در داستان موسی (ع) همیشه به مادر او اشاره می کند و سخن چندانی از پدر او به میان نمی آورد. آیات قرآن در مورد شخصیت مادر موسی قابل تأمل است، قرآن می فرماید:
*(وَ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ.) (1)
*(وَ أَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغاً ... (2)
همچنین از نقش حضرت آسیه نیز در تربیت حضرت موسی نباید غافل بود، بانوی نمونه ای که با وجود همه ی شرایط غفلت و دنیا گرایی درکاخ فرعون، پاکی و ایمان خود را حفظ کرد.
* درخصوص حضرت عیسی (ع) اساساً هیچ مردی (پدری) در تربیت او نقش ندارد و قرآن مسیح را به عنوان «عیسی بن مریم» معرفی می نماید.
مریم (به معنای عابده) بانویی که در عنفوان جوانی بر او مائده الهی نازل می شد و مقام او آنچنان در درگاه الهی والا بود که خداوند زکریای نبی را خادم او در معبد قرار داد.(3)
بانویی که ملائکه با او گفتگو می کردند و خداوند او را به عنوان سرور زنان عصر خودش برگزید.(4)
و البته قرآن همچنانکه نقش حضرت مریم (ع) در تربیت حضرت عیسی(ع) را منحصر به فرد می داند نقش اساسی مادر مریم (حنّا) در تربیت چنین دختر پاکی را نیز مورد توجه قرار می دهد و اساساً ولادت مریم را نتیجه ی استجابت دعا و نذر معنوی مادر او معرفی می کند.(5)
امام زمان (ع) الگوی خود را حضرت زهرا (س) معرفی کرده و می فرمایند:
(و فی أبنَه رسول الله لی اسوهٌ حسنهٌ.) (6) « ودر دختر رسول خدا (ص) (مادرم زهرا (س)) برای من سرمشق نیکویی است.»
و در برخی روایات اینگونه از حضرت مهدی (ع) یاد می شود:
(المَهدی من وُلدِ فاطمهَ.) (7)
«مهدی (ع) از فرزندان فاطمه (س) است.»
بر اساس همین نقش کلیدی مادر است که در روایات آمده است:
(الجَنَّه تحتَ أقدام الاُمّهات.) (8)
«بهشت زیر پای مادران است.»
و به عنوان یک نمونه ی تجربی تاریخی می بینیم محمد ابن ابی بکر با وجودی که از صلب دشمن امیرالمومنین (ع) بوده، اما به خاطر برخورداری از مادری (به نام اسماء) که عاشق اهل بیت (ع) بود، از شیعیان خالص حضرت علی (ع) شد.
شهید مطهری(ره) نقش زن در تاریخ سازی و تمدن سازی را به دو بخش عمده تقسیم می کنند:

1. نقش مستقیم:

منظور از نقش مستقیم زن، همان حضور مستقیم او در صحنه های اجتماعی برای اصلاحگری می باشد. تاریخ نمونه های متعددی از این حضور تمدن ساز و مؤثر زنان در میدانهای اجتماعی را شاهد بوده است، به عنوان مثال:
حضرت زهرا(س) با ایراد خطبه در مسجد مدینه، غاصبان خلافت را رسوا نمود و با دفاع همه جانبه از ولایت حضرت علی (ع) ، نهضت شیعی و دفاع از امیرالمؤمنین (ع) را پایه گذاری کرد، به طوری که امروزه مکتب تشیع میراث ماندگار حضرت زهرا (س) در تقویت ولایت و مبارزه با دشمنان به شمار می رود و حضور بیش از پنجاه زن بین اصحاب امام عصر (ع) در تأسیس حکومت جهانی ایشان گواه دیگری برای تأثیر مستقیم زنان در تمدن سازی محسوب می گردد.

2. نقش غیر مستقیم:

منظور از نقش غیر مستقیم زن در تمدن سازی و تحولات عظیم اجتماعی، حضور غیر مستقیم او در تحول آفرینی اجتماعی و تاریخی است، درنقش غیر مستقیم، زن از نظر فیزیکی در جامعه حضور ندارد، اما حضور او درخانه با تربیت مردان تحول آفرین و تاریخ ساز ظاهر می شود و نقش او در انگیزه سازی، مرد آفرینی، شجاع پروری و پشتیبانی های تربیتی و معنوی تحقق می یابد.
این پشتیبانی و حمایتهای غیرمستقیم به چند صورت تحقق می یابد:

الف) در مقام و جایگاه مادر:

زنان در این مقام حساسترین نقش تاریخی و تربیتی یعنی معماری شخصیت قهرمانان و چهره های درخشان تاریخ را بر عهده دارند. حضرت زهرا (س) به عنوان مادری نمونه، فرزندانی چون امام حسن مجتبی (ع) امام حسین (ع) حضرت زینب(س) و حضرت ام کلثوم (ع) را تقدیم جامعه بشریت می کند و تمدن عاشورایی را می آفریند. آری تاریخ، مادران نمونه بسیاری را به خود دیده است که در تربیت مردان بزرگ نقش داشته اند.
از مادر شیخ انصاری نقل شده که می گوید: « من در رابطه با پسرم توقع بیشتری داشتم. برای اینکه من تا سالی که او را شیر دادم، هیچ گاه بدون وضو نبودم. نیمه شب بر می خاستم، در سرمای زمستان یخ آب حوض را می شکستم، وضو می گرفتم و بعد بچه ام را شیر می دادم.(9)
مادر مقدس اردبیلی می گوید: « هرگز لقمه ای شبهه ناک نخوردم و قبل از شیر دادن بچه وضو می گرفتم و ابداً چشم به نامحرم نینداختم و در تربیت او کوشیدم.» (10)

ب) در مقام و جایگاه همسر:

نقش یک زن به عنوان همسر، در تأثیر گذاری مثبت بر مرد، درحد مادر و یا در رتبه ی پس از اوست و در برخی از برهه های تاریخی این نقش، یکتا و منحصر به فرد بوده است. مانند حضرت خدیجه (س) که با فداکاری و پشتیبانی از پیامبر اکرم (ص) تمام اموال و دارایی های خود را فدای اعتلای اسلام می کند و یا چون همسر زهیربن قین (دُلهَم) که در تشویق و بسیج او برای نبرد در رکاب امام حسین (ع) نقش اساسی داشت.

ج) در مقام و جایگاه دختر:

نقش یک زن به عنوان دختر نیز می تواند بسیار مؤثر باشد، مانند حضرت زهرا (س) که به عنوان دختری بی نظیر، در حمایت از پدر خویش از هیچ کوششی دریغ نکرد و از این رو به «امّ ابیها» ملقب گردید و یا حضرت زینب (س) که به خاطر دفاع از حریم ولایت امیرالمؤمنین (ع) به زینب (زین أب: زینت پدر) مشهور گشت.

د) در مقام و جایگاه خواهر:

از جمله نقشهای مؤثر غیر مستقیم زنان در حمایت از مردان بزرگ تمدن ساز، نقش خواهرانه می باشد که نمونه ی بارز آن حضرت زینب (س) اُخت الحسین می باشند. ایشان با پشتیبانی، همفکری، همراهی و تعاون با امام حسین (ع)، ندای قیام عاشورائیان را به سرتاسر امت اسلام و بلکه همه ی بشریت رساندند و از این رو یکی از القاب مبارک ایشان «شریکه الحسین» است.

هـ) در مقام و جایگاه پیرو:

یکی از نقش های کلیدی زنان در تاریخ سازی، نقش پیروی و حمایتهای بی نظیر ایشان از حرکتهای اصلاحی و مردان مصلح و تمدن ساز بوده است. این نقش در دوران حکومت امام عصر (ع) نیز جلوه می کند و بر اساس مستندات روایی بیش از پنجاه تن از اصحاب حضرت از زنان می باشند.
ایمان و حمایتهای حضرت آسیه از مکتب حضرت موسی تا مرز شهادت، حمایتهای حضرت سمیه از آرمانهای پیامبر اکرم (ص) تا سر حد شهادت، حمایتهای اسماء بنت عمیس از مکتب حضرت علی (ع) و یا حمایتهای زنان عاشورایی از نهضت ابا عبدالله (ع) و نقش مثبت زنان در حمایت و پشتیبانی از نهضت امام خمینی (ره) و صدها نمونه ی دیگر، گواه روشنی از نقش زنان در جایگاه یک پیرو، در جهت حمایت از مردان الهی می باشد.


قرآن کریم از زبان حضرت نوح می فرماید:
(رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً....(1)
«پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و تمام کسانی که با ایمان وارد خانه ی من شدند را بیامرز....»
در روایات آل الله ذیل آیه ی شریفه آمده است که امام صادق (ع) فرمودند:
(یَعنی الولایهَ مَن دَخَلَ فیها دَخَلَ بُیُوتَ الأنبیاء.) (2)
«یعنی قبول ولایت کند، هر که داخل ولایت آل محمد (ص) شود داخل بیوت انبیاء شد.»
واژه ی بیت، بیوت، بیوت الأنبیاء اهل البیت در فرهنگ قرآن و روایات می تواند دارای دو معنای ظاهری و باطنی (مادی و معنوی) باشد؛ علامه مجلسی (رحمه الله) در توضیح این آیه شریفه می فرمایند:
(لعلّ المعنی أن المراد بالبیت، البیت المعنوی کما مرَّ و بیوت الأنبیاء کُلُّها بیت واحد، هی بیت العِزّ و الشرف و الکرامَه و الاسلام فمن تولاّهم فقد دَخَلَ بیوتَهم و لِحقَ بهم فأهل الولایه من الشیعه داخلون فی هذا البیت و یَشملهم دعاءُ نوح (ع)) (3)
«شاید مراد از بیت، بیت معنوی باشد و لذا خانه های پیامبران همگی یک خانه محسوب می شود که آن خانه عزت و شرف و کرامت و اسلام است پس هر کس آنها را دوست بدارد (و سرپرستی ایشان را بپذیرد) در خانه های آنان داخل شود و به ایشان ملحق گردد پس شیعیان (به سبب قبول ولایت) در این بیت معنوی داخلند و مشمول دعای نوح قرار می گیرند.»
بر این اساس برای هر یک از دوستداران ولایت، امکان و فرصت به عضویت درآمدن در بیت الأنبیاء و بیت الولایه وجود دارد و همه ی ما می توانیم از اعضای معنوی خانواده عظیم مهدویت و امام مهدی (ع) قرار گیریم همچنان که این تهدید وجود دارد که برخی از اعضاء به سبب انجام برخی اعمال از این بیوت اخراج شوند.
تاریخ نمایشی از کسانی که از بیوت انبیاء اخراج شده اند را به تصویر می کشد و از آنان به عنوان اخراجی و یا انصرافی (انصراف از عضویت) و یا نااهلان در بیوت انبیاء یاد می کند.
حضرت رضا(ع) در تبیین چگونگی و علت طرد فرزندان نوح از خاندان نبوت می فرمایند:
(إنَّ نوحاً (ع) قال: «ربِّ إبنی مَن أهلِی و أنَّ وَعدَکَ الحَقُّ و أنت احکم الحاکمین.» فقال الله عز و جل: « یا نوح إنَّه لَیسَ مِن اهلَک إنَّه عملٌ غیرُ صالحٍ» فأخرجَهُ الله عزوجلّ مِن أن یکونَ مِن أهلهِ بمَعصیتهِ.) (4)
«همانا نوح گفت: « پروردگارا پسر من هم از أهل من محسوب می شود و به درستی که وعده ی تو حق و بهترین حکم کنندگان خواهی بود.» پس خداوند عزو جلّ فرمود: « ای نوح او از اهل تو نیست چرا که او عمل (فردی) غیر صالحی است.» سپس خداوند به خاطر معصیت و نافرمانی که کرد او را از اهل او (نوح) اخراج کرد.»
حسن بن موسی بغدادی می گوید: « من در خراسان در محضر علی بن موسی الرضا(ع) بودم و زیدبن موسی (برادر حضرت) نیز حضور داشت و رو به عده ای از مجلسیان کرده بود و بر آنان فخر می فروخت و می گفت: ما چنین و چنانیم. حضرت رضا (ع) که مشغول سخن گفتن برای عده ای دیگر بود، سخنان زید را شنید و رو به او کرده، فرمود: « ای زید آیا این سخن سبزی فروشان کوفه تو را مغرور ساخته است که می گویند: فاطمه، دامن خود را پاک نگهداشت و از این رو، خداوند آتش را بر ذریه ی او حرام کرد؟! به خدا قسم که این فقط اختصاص به حسن و حسین و فرزندی دارد که از شکم او زائیده شده باشد، اما اینکه موسی بن جعفر، خدا را اطاعت کند و روزها روزه بگیرد و شبها را به عبادت گذراند و تو معصیت خدا کنی و سپس در روز قیامت یکسان باشید. در این صورت تو نزد خدای عزوجل عزیزتر از او خواهی بود! علی بن الحسین (ع) می فرمود: « برای نیکوکار ما دو بهره از پاداش است و برای بدکردار ما دو برابر عذاب» سپس آن حضرت رو به من کرد و فرمود: « ای حسن! این آیه: « قال یا نوحُ انَّه لیس مِن اهلِک إنّه عملٌ غیرُ صالحٍ» را چگونه قرائت می کنید؟ عرض کردم بعضی ها آن را «إنّه عملٌ غیر صالحٍ»(5) قرائت می کنند و برخی دیگر آن را «إنّه عملٌ غیرُ صالح» (به اضافه) قرائت می کنند، و برخی دیگر آن را «إنّه عملُ غیرِ صالحٍ» (به اضافه) قرائت می کنند، پس کسی که به صورت دوم قرائت می کند او را از فرزندی نوح نفی می کند. حضرت فرمود: هرگز! او فرزند نوح بود اما چون خدای عزوجل را نافرمانی کرد، خداوند او را از پدرش نفی کرد. همین طور، هر یک از ما اهل بیت که خدای عزوجل را نافرمانی کند از ما نیست و تو نیز چنانچه خداوند را فرمان بری، از ما اهل بیت هستی.»(6)
از سوی دیگر حضرت صادق (ع) در تفسیر آیه «ربِّ إغفرلی ولِوالِدَیَّ و لِمَن دخل بیتی مؤمناً.»(7) راه ورود به بیت الأنبیاء را این چنین تبیین می فرماید:
(یعنی الولایه مَن دَخَلَ فیِ الولایه دَخلَ فی بَیت الأنبیاء و قَولهِ إنَّما یریدُ اللهُ لِیُذهبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أهلَ البَیتِ و یُطَهِّرکُم تطهیراً یعنی الائمَّهَ و وَلایتَهُم مَن دَخَلَ فیها دَخَلَ فی بَیتِ النبی (ص)) (8)
«یعنی هر کس داخل در ولایت شود (ولایت را قبول کند)، داخل در بیت انبیاء شود و فرمود: حضرت حق که «خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.» یعنی ائمه (ع) و ولایت و سرپرستی ایشان (پس) هر کس در ولایت ائمه (ع) داخل شود (و ولایت را بپذیرد) در بیت نبی مکرم (ص) داخل شود.»
لذا بر همه ی ما لازم است با سخت کوشی و بررسی راهکارهای به عضویت در آمدن به بیوت رسول خدا (ص)، شایستگی رسیدن به مقام «مِنّا اهل البیت» را در خود ایجاد کنیم. امام صادق (ع) فرمودند: (إیّاکم أن تَعمَلُوا عَملاً یُعَیِّرونا، فَإنَّ وَلدَ السِّوءِ یُعَیَّرُ والدُهُ بِعَمَلِه...)(9)
«مبادا کاری کنید که به سبب آن ما را سرزنش کنند، زیرا به سبب کردار فرزند بد، پدر او سرزنش می شود.»
آری یکی از زیباترین حالات معنوی، ادراک رابطه پدری و فرزندی بین خود و امام زمان (ع) و به عضویت معنوی درآمدن در خانواده اهل بیت و خود را تحت تربیت امام قرار دادن است، چرا که امام مربی و هادی باطنی و پدر معنوی ما به حساب می آید.
علامه طباطبائی (رحمه الله) در ذیل آیه: « وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا.(10) می فرمایند:
«ظاهر جمله «یهدونَ بأمرنا» (هدایت به امر) مفسّر معنای امامت (ائمه) است و آنچه در خصوص این مقام خاطرنشان می کنیم این است که این هدایت که خدا آن را از شؤون امامت قرار داده، هدایت بمعنای راهنمایی (ارائه طریق) نیست...(بلکه) بمعنای رساندن به مقصود است واین معنا یک نوع تصرف تکوینی در نفوس است که با آن تصرف، راه را برای بردن دلها به سوی کمال و انتقال دادن آنها از موقفی به موقفی بالاتر، هموار می سازد.»(11)
بنابراین یکی از شئون امام، هدایت باطنی و تربیت نفوس است و ما باید بکوشیم خود و خانواده خود را تحت تربیت او قرار دهیم و امام را به عنوان پدر خویش انتخاب کنیم تا تحت عنایات و کرامتهای پدرانه او قرار گیریم و به یک شکوفائی تربیتی و معنوی برسیم. حضرت رضا (ع) می فرمایند:
(الامام... الوالد الشَّفیق والأخ الشَّقیق و مَفزَعُ العباد فِی الدّاهیه.) (12)
 

بقیه در ادامه مطلب




تعداد صفحات :

 | 1 |  2 |  3 |  4 |  5 |  6 |  7 |  8 |