درباره

در این پایگاه اینترنتی محتوا های متنوع و متفاوت در مورد مهدویت قرار داده می شود. محتوا های ما بسیارمهم هستند و انتظار می رود شما این محتوا ها را نشر دهید تا در ثوابش شریک شوید. جهت تعجیل در ظهور حضرت مهدی (عج) صلوات
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوي دوستان
ابزار و قالب 

وبلاگ
کاربردي
تاریخ روز حدیث موضوعی وصیت شهدا


[مرجع دريافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
مجاهدت مهدوی

در فرهنگ تربیتی قرآن به معرفی خانواده هایی برمی خوریم که اعضاء آن در تمدن سازی و جریان سازی دینی و اجتماعی نقش اساسی داشته اند؛ این خانواده ها به عنوان خانواده های آرمانی می توانند بهترین الگو برای خانواده های ولائی و مهدوی قرار گیرند، چرا که این ظرفیت و امکان وجود دارد که یک خانواده به عشق توحید و امام زمان خود، همیشه در صحنه باشد و با فداکاری و کوشش در راه منویات الهی در زمینه سازی تمدن طلائی مهدویت نقش ایفا کند، همچنانکه در طول تاریخ در دوره های گوناگون بعضاً نقش تمدن سازی و جریان سازی دینی به عهده خانواده ها بوده است.
یکی از روشهای تربیتی قرآن، طرح چهره های بزرگ و معرفی آنان در راستای توجه به مباحث خانوادگی و توضیح، تبیین و تشریح ماجراهای خانوادگی آنان است. قرآن کریم داستانهای خانوادگی را با عنوان «آل و یا اهل» یاد می کند؛ آل موسی (1)، آل هارون، آل ابراهیم (2)، آل عمران(3)، آل یعقوب(4)، آل داود(5) و یا أهل البیت (6) و در مواردی به بیان داستانهای خانوادگی افرادی همچون لقمان و فرزندش، موسی و مادرش (7) و ایوب و همسرش می پردازد.
در بسیاری از این موارد حرکتهای اصلاحی انبیاء و اولیاء و رسالتهای الهی آنان، با هماهنگی و با همکاری خانواده ها بوده است، به عنوان نمونه در قصه تأسیس کعبه و پایه گذاری بیت الله الحرام، نقش محوری و اساسی بر عهده یک بیت صالح و یک خانواده گذارده شده است. قرآن کریم می فرماید:
(وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ.....‌ (8)
« و (نیز به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل، پایه های خانه (کعبه) را بالا می بردند (و می گفتند:) پروردگارا از ما بپذیر....»
نماد این خانواده آرمانی همچنان درکنار بیت الله الحرام، بعنوان حجر اسمعیل و حریم خانه و خانواده ابراهیم، درمنظر حجاج محفوظ مانده تا همواره یاد آور خاطره ابراهیم و فداکاری خانواده پاک و اصیل او باشد.
در حیات معنوی تبلیغی پیامبر بزرگوار اسلام (ص) نیز نقش اهل بیت (ع) بسیار پر رونق و مؤثر بوده است و همه اعضای خانواده ی حضرت درمیدان دفاع از توحید و دیانت و ارزشهای اسلامی و انسانی حضور داشته و نقش بسزایی در تأسیس مدینه الرسول و تمدن نبوی و تثبیت حکومت دینی و برتری بخشی مکتب اسلام، ایفاء نموده اند.
به همین دلیل همچنانکه در کنار مسجد الحرام خانه ابراهیم و اسمعیل (حجر اسماعیل) بنیان گذاشته شده و همچنان به اذن خدا باقی مانده است و در کنار مسجد النبی، خانه پیامبر (ص) و خانه امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (ع) چشم نوازی می کند تا بیانگر تأثیرات مثبت این خانواده در شکل گیری تمدن اسلامی باشد.
در جریان مباهله که نوعی مقابله و رویارویی نرم مسیحیت با اسلام تلقی می شد، پیامبر اکرم (ص) جهت حضور در صحنه، به همراه خویش اهل بیت (ع) خود یعنی امیرالمؤمنین علی (ع)، فاطمه زهرا (ع)، حسن و حسین (ع) را به صحنه آوردند.
یکی از پیامهای مهم این حضور بیان عظمت مقام علی (ع)، فاطمه (ع) و حسنین (ع) است، پیام دیگر آن پیام تربیتی و خانوادگی و اصالت بخشی به نهاد خانواده و تأثیرات بیوت صالحه در جریان سازی های مثبت تاریخی و دینی و تمدن سازی اسلام است. قرآن در این زمینه می فرماید:
(فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ‌ (9)
« هر گاه بعد از علم و دانشی که (درباره ی مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شماهم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم و شما هم از نفوس خود؛ آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
در ماجرای حدیث کساء نیز از جمع یک خانواده و یک بیت در زیر عبای یمانی و اجتماعی آنان و بیان ذکر تأثیرات وجودی آنها سخن به میان می آید:
* (اللّهُمَّ إنَّ هؤلاءِ أهلُ بیتی و خاصَّتی و حامَّتی...)
«بار الها اینان اهل بیت من و خواص و نزدیکان من می باشند.»
* (هُم أهلُ بیتِ النُّبوَّه و مَعدِنُ الرِّساله هم فاطمهُ و أبوها و بَعلُها و بَنُوها.)
« آنها خاندان نبوت و معدن رسالت می باشند. یعنی فاطمه و پدرش، فاطمه و شوهرش و فاطمه و فرزندانش.»
در سوره دهر نیز از یک حرکت هماهنگ خانوادگی در راه خدا سخن گفته می شود: (و یُطعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّه مِسکیناً و یَتیماً و اَسیراً إنّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللهِ...)
« به خاطر محبت خدا به مسکین و یتیم و اسیر غذا می دهند (و می گویند) ما فقط به خاطر خدا شما را اطعام می کنیم....»
در ماجرای تمدن ساز و حماسه کربلا و عاشورا، حضور خانوادگی امام حسین (ع) و در صحنه بودن اهل بیت ایشان حامل پیام بسیار بزرگی است.
امام حسین (ع) با همه اعضاء خانواده خود به خلق حماسه بزرگ عاشوراء پرداخت و همه ی اعضای خانواده ی او، حتی طفل شیرخوارش در این راستا نقش مهم و بسزایی ایفا کردند، که بی شک یکی از علل و عوامل ماندگاری و تأثیرگذاری این نهضت در طول تاریخ، حضور خانوادگی امام حسین (ع) و وجود زنان و کودکان و نوجوانان ایشان است. شهید مطهری (ره) در همین زمینه می فرمایند:
* «ابا عبدالله اهل بیت خودش را حرکت می دهد برای اینکه در این تاریخ عظیم، رسالتی را انجام دهند، برای اینکه نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند، با قافله سالاری زینب، بدون آن که از مدار خودشان خارج بشوند. از عصر عاشوراء، زینب تجلی می کند، از آن به بعد به او واگذار شده بود.» (10)
* «بودن اهل بیت امام حسین (ع) در صحنه کربلا، صحنه را بسیار بسیار داغتر کرد و در واقع امام حسین (ع) یک عده مبلغ را طوری استخدام کرد که بعد از شهادتش، آنها را با دست و نیروی دشمن تا قلب حکومت دشمن یعنی شام فرستاد. این خودش یک تاکتیک عجیب و یک کار فوق العاده است. همه برای این است که این صدا هر چه بیشتر به عالم برسد، بیشتر به جهان آن روز اسلام برسد و بیشتر ابعاد تاریخ و ابعاد زمان را بشکافد و هیچ مانعی در راه آن وجود نداشته باشد.»(11)
 

 

بقیه را در ادامه مطلب ببینید..



قرآن کریم از زبان حضرت نوح می فرماید:
(رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً....(1)
«پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و تمام کسانی که با ایمان وارد خانه ی من شدند را بیامرز....»
در روایات آل الله ذیل آیه ی شریفه آمده است که امام صادق (ع) فرمودند:
(یَعنی الولایهَ مَن دَخَلَ فیها دَخَلَ بُیُوتَ الأنبیاء.) (2)
«یعنی قبول ولایت کند، هر که داخل ولایت آل محمد (ص) شود داخل بیوت انبیاء شد.»
واژه ی بیت، بیوت، بیوت الأنبیاء اهل البیت در فرهنگ قرآن و روایات می تواند دارای دو معنای ظاهری و باطنی (مادی و معنوی) باشد؛ علامه مجلسی (رحمه الله) در توضیح این آیه شریفه می فرمایند:
(لعلّ المعنی أن المراد بالبیت، البیت المعنوی کما مرَّ و بیوت الأنبیاء کُلُّها بیت واحد، هی بیت العِزّ و الشرف و الکرامَه و الاسلام فمن تولاّهم فقد دَخَلَ بیوتَهم و لِحقَ بهم فأهل الولایه من الشیعه داخلون فی هذا البیت و یَشملهم دعاءُ نوح (ع)) (3)
«شاید مراد از بیت، بیت معنوی باشد و لذا خانه های پیامبران همگی یک خانه محسوب می شود که آن خانه عزت و شرف و کرامت و اسلام است پس هر کس آنها را دوست بدارد (و سرپرستی ایشان را بپذیرد) در خانه های آنان داخل شود و به ایشان ملحق گردد پس شیعیان (به سبب قبول ولایت) در این بیت معنوی داخلند و مشمول دعای نوح قرار می گیرند.»
بر این اساس برای هر یک از دوستداران ولایت، امکان و فرصت به عضویت درآمدن در بیت الأنبیاء و بیت الولایه وجود دارد و همه ی ما می توانیم از اعضای معنوی خانواده عظیم مهدویت و امام مهدی (ع) قرار گیریم همچنان که این تهدید وجود دارد که برخی از اعضاء به سبب انجام برخی اعمال از این بیوت اخراج شوند.
تاریخ نمایشی از کسانی که از بیوت انبیاء اخراج شده اند را به تصویر می کشد و از آنان به عنوان اخراجی و یا انصرافی (انصراف از عضویت) و یا نااهلان در بیوت انبیاء یاد می کند.
حضرت رضا(ع) در تبیین چگونگی و علت طرد فرزندان نوح از خاندان نبوت می فرمایند:
(إنَّ نوحاً (ع) قال: «ربِّ إبنی مَن أهلِی و أنَّ وَعدَکَ الحَقُّ و أنت احکم الحاکمین.» فقال الله عز و جل: « یا نوح إنَّه لَیسَ مِن اهلَک إنَّه عملٌ غیرُ صالحٍ» فأخرجَهُ الله عزوجلّ مِن أن یکونَ مِن أهلهِ بمَعصیتهِ.) (4)
«همانا نوح گفت: « پروردگارا پسر من هم از أهل من محسوب می شود و به درستی که وعده ی تو حق و بهترین حکم کنندگان خواهی بود.» پس خداوند عزو جلّ فرمود: « ای نوح او از اهل تو نیست چرا که او عمل (فردی) غیر صالحی است.» سپس خداوند به خاطر معصیت و نافرمانی که کرد او را از اهل او (نوح) اخراج کرد.»
حسن بن موسی بغدادی می گوید: « من در خراسان در محضر علی بن موسی الرضا(ع) بودم و زیدبن موسی (برادر حضرت) نیز حضور داشت و رو به عده ای از مجلسیان کرده بود و بر آنان فخر می فروخت و می گفت: ما چنین و چنانیم. حضرت رضا (ع) که مشغول سخن گفتن برای عده ای دیگر بود، سخنان زید را شنید و رو به او کرده، فرمود: « ای زید آیا این سخن سبزی فروشان کوفه تو را مغرور ساخته است که می گویند: فاطمه، دامن خود را پاک نگهداشت و از این رو، خداوند آتش را بر ذریه ی او حرام کرد؟! به خدا قسم که این فقط اختصاص به حسن و حسین و فرزندی دارد که از شکم او زائیده شده باشد، اما اینکه موسی بن جعفر، خدا را اطاعت کند و روزها روزه بگیرد و شبها را به عبادت گذراند و تو معصیت خدا کنی و سپس در روز قیامت یکسان باشید. در این صورت تو نزد خدای عزوجل عزیزتر از او خواهی بود! علی بن الحسین (ع) می فرمود: « برای نیکوکار ما دو بهره از پاداش است و برای بدکردار ما دو برابر عذاب» سپس آن حضرت رو به من کرد و فرمود: « ای حسن! این آیه: « قال یا نوحُ انَّه لیس مِن اهلِک إنّه عملٌ غیرُ صالحٍ» را چگونه قرائت می کنید؟ عرض کردم بعضی ها آن را «إنّه عملٌ غیر صالحٍ»(5) قرائت می کنند و برخی دیگر آن را «إنّه عملٌ غیرُ صالح» (به اضافه) قرائت می کنند، و برخی دیگر آن را «إنّه عملُ غیرِ صالحٍ» (به اضافه) قرائت می کنند، پس کسی که به صورت دوم قرائت می کند او را از فرزندی نوح نفی می کند. حضرت فرمود: هرگز! او فرزند نوح بود اما چون خدای عزوجل را نافرمانی کرد، خداوند او را از پدرش نفی کرد. همین طور، هر یک از ما اهل بیت که خدای عزوجل را نافرمانی کند از ما نیست و تو نیز چنانچه خداوند را فرمان بری، از ما اهل بیت هستی.»(6)
از سوی دیگر حضرت صادق (ع) در تفسیر آیه «ربِّ إغفرلی ولِوالِدَیَّ و لِمَن دخل بیتی مؤمناً.»(7) راه ورود به بیت الأنبیاء را این چنین تبیین می فرماید:
(یعنی الولایه مَن دَخَلَ فیِ الولایه دَخلَ فی بَیت الأنبیاء و قَولهِ إنَّما یریدُ اللهُ لِیُذهبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أهلَ البَیتِ و یُطَهِّرکُم تطهیراً یعنی الائمَّهَ و وَلایتَهُم مَن دَخَلَ فیها دَخَلَ فی بَیتِ النبی (ص)) (8)
«یعنی هر کس داخل در ولایت شود (ولایت را قبول کند)، داخل در بیت انبیاء شود و فرمود: حضرت حق که «خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.» یعنی ائمه (ع) و ولایت و سرپرستی ایشان (پس) هر کس در ولایت ائمه (ع) داخل شود (و ولایت را بپذیرد) در بیت نبی مکرم (ص) داخل شود.»
لذا بر همه ی ما لازم است با سخت کوشی و بررسی راهکارهای به عضویت در آمدن به بیوت رسول خدا (ص)، شایستگی رسیدن به مقام «مِنّا اهل البیت» را در خود ایجاد کنیم. امام صادق (ع) فرمودند: (إیّاکم أن تَعمَلُوا عَملاً یُعَیِّرونا، فَإنَّ وَلدَ السِّوءِ یُعَیَّرُ والدُهُ بِعَمَلِه...)(9)
«مبادا کاری کنید که به سبب آن ما را سرزنش کنند، زیرا به سبب کردار فرزند بد، پدر او سرزنش می شود.»
آری یکی از زیباترین حالات معنوی، ادراک رابطه پدری و فرزندی بین خود و امام زمان (ع) و به عضویت معنوی درآمدن در خانواده اهل بیت و خود را تحت تربیت امام قرار دادن است، چرا که امام مربی و هادی باطنی و پدر معنوی ما به حساب می آید.
علامه طباطبائی (رحمه الله) در ذیل آیه: « وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا.(10) می فرمایند:
«ظاهر جمله «یهدونَ بأمرنا» (هدایت به امر) مفسّر معنای امامت (ائمه) است و آنچه در خصوص این مقام خاطرنشان می کنیم این است که این هدایت که خدا آن را از شؤون امامت قرار داده، هدایت بمعنای راهنمایی (ارائه طریق) نیست...(بلکه) بمعنای رساندن به مقصود است واین معنا یک نوع تصرف تکوینی در نفوس است که با آن تصرف، راه را برای بردن دلها به سوی کمال و انتقال دادن آنها از موقفی به موقفی بالاتر، هموار می سازد.»(11)
بنابراین یکی از شئون امام، هدایت باطنی و تربیت نفوس است و ما باید بکوشیم خود و خانواده خود را تحت تربیت او قرار دهیم و امام را به عنوان پدر خویش انتخاب کنیم تا تحت عنایات و کرامتهای پدرانه او قرار گیریم و به یک شکوفائی تربیتی و معنوی برسیم. حضرت رضا (ع) می فرمایند:
(الامام... الوالد الشَّفیق والأخ الشَّقیق و مَفزَعُ العباد فِی الدّاهیه.) (12)
 

بقیه در ادامه مطلب



آگاهی کامل از جزئیات و دستاوردهای عصر ظهور برای کسی که پیش از ظهور زندگی می کند بسیار دشوار می نماید. تنها در پرتو روایات معصومین (علیهم السلام) و بر اساس استنباط علمای بزرگ از احادیث و قرآن می توان تا حدودی از این شاخصه ها و واقعیت ها پرده برداشت. در سلسله گزارش های خبری اخیر پیرامون سبک زندگی اسلامی به دنبال معرفی برخی شاخص ها و رسیدن به ابعاد حکومت جهانی حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و سبک زندگی مهدوی هستیم.
از دیگر ویژگی های عصر ظهور، پدیدار گشتن رشد معرفتی و دانشی انسان است. البته این سخن به این معنا نیست که بشر پیش از ظهور، اندیشه، تعقل، تلاش و جستجو برای دست یابی به حقیقت را نداشته است، بلکه منظور این است که بندها گسیخته و دیده ها گشوده خواهد شد. امام باقر (علیه السلام) می فرمایند:
إذا قام قائمنا وضع الله یده علی رؤوس العباد،فجمع بها عقولهم و کلمت به أحلامهم؛ هنگامی که قائم ما قیام کند، دست خدایی اش را بر سر بندگان می نهد، از آن پس خردها و دانش های آنان به هم می پیوندد و کمال می یابد.(بحارالانوار،ج ۵۲)
یکی از رسالتهای تربیتی خانواده های مهدوی تربیت نسل مستعد و مهیا از نظر علمی و عملی برای یاوری و اجرای منویات امام زمان (علیه السلام) است. خانه های نورانی به نور ولایت و امامت، کانون تربیت سربازان امام زمان (علیه السلام) و عهده دار پرورش دادن یاوران جان بر کف برای حضرت هستند که تربیت دینی آنان بر اساس، قرآن و عشق پیامبر و آل پیامبر (صلّی الله علیه و آله) می باشد. پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) در روایتی می فرمایند:
أدَّبوا أولادَکم عَلی ثلاث خِصالٍ: حُبَّ نَبِیِّکم و حُبَّ أهلِ بیتهِ و قراءَ هِ القرآن... فرزندانتان را بر سه پایه و خصلت تربیت کنید: محبت پیامبرتان، محبت اهل بیت او و قرآن ( کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۴۵۶.)
برای انجام این رسالت بزرگ ما از سه الگو و روش استفاده می کنیم:
* تربیت فرزند بر اساس اصول تربیتی کلی شرعی و عقلی
* تربیت فرزند بر اساس توصیه های خاص اهل بیت (علیهم السلام)
* تربیت فرزندان بر اساس الگوی صفات یاوران حضرت مهدی (علیه السلام)
تربیت نسل یاوران حضرت مهدی (علیه السلام)، بر اساس الگوی صفات یاران حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد. در قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) به مجموعه ای از خصلتها و ویژگیهای شخصیتی اصحاب المهدی (علیه السلام) پرداخته شده است. شمارش این صفات در قرآن و روایات به معنای حرکت در مسیر تربیت چنین نسلی و الگو قرار دادن این شیوه می باشد، به طور مثال قرآن شش صفت برای یاوران حضرت مهدی (علیه السلام) بر می شمارد:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ وَ لاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِمٍ ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید هر کس از شما که از دین خود باز گردد، باکی نیست پس به زودی خداوند قومی را می آورد که:
1. خدا ایشان را دوست دارد.
2. آنان نیز خدا را دوست می دارند.
3. در مقابل مؤمنین فروتن هستند.
4. در مقابل کافرین سرسختند.
5. در راه خدا جهاد می کنند.
6. از ملامت هیچ ملامتگری نمی هراسند .
از جمله مصادیق این روایت یاران حضرت مهدی (علیه السلام) می باشند. با توجه به ضرورت سبک گزینی و احیای اصول زندگی که در گزارشات قبل مفصل اشاره شده است، تبین سلوک فاطمی و مهدوی سلام ا... علیهما نیز از دیگر مباحثی است که جهت معاصر سازی اسوه های اسلامی مطرح و بیان گردیده است.
از یکسو دچار شدن به روزمرگی و از سویی تقلید کورکورانه سبک زندگی غربی( که هیچ تناسبی با سبک زندگی اسلامی ندارد) لزوم برنامه ریزی و پیاده سازی سبک زندگی اسلامی را دو چندان می کند. سبک زندگی ای که باید هر چه بیشتر ما را به جامعه مهدویت نزدیک نماید.
 

 




تعداد صفحات :

 | 1 |  2 |  3 |  4 |