راهکارهای انتقال محبت حضرت

پس از بیان نقش مهم خانواده در جامعه‌پذیر کردن فرزندان و این‌که انتقال محبت حضرت، یکی از کارکردهای خانواده اسلامی است، نوبت به بیان راهکارهای انتقال محبت به فرزندان می‌رسد؛ راهکارهایی که رعایت آنها، حضرت را محبوب فرزندان خواهد کرد.
البته نکته این‌جاست که شیوه‌های رفتاری پیشنهادی، غالباً بر اساس روایات بوده و منحصر در این موارد نیست. پس این هنر والدین است که بتوانند با شیوه‌های جذاب، عشق و محبت را در وجود فرزندان خویش نهادینه سازند.
۱. عامل وراثت و زیست‌شناختی (انتقال ویژگی‌های جسمی و روانی پدر و مادر به فرزندان) 
نقش وراثت و انتقال خلق و خوی‌های والدین به فرزندان بر کسی پوشیده نیست. وراثت با وجود اختیار فرزندان، زمینه و بستر مناسبی برای پذیرش و حرکت فرزندان به سمت و سوی خاص را فراهم می‌آورد.
در ذیل، به چند مورد از مواردی که به نوعی به تأثیر وراثت در روایات آمده، اشاره می‌کنیم.

الف) دقت در انتخاب همسر و مادر فرزندان پیش از ازدواج.

پیامبر اسلام (ص) فرمود:
تَزَوَّجُوا فی الحِجزِ الصالح، فانَّ العِرقَ دسّاسٌ؛(۲۸)
با خانواده خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا خون اثر دارد.
نیز آن حضرت می‌فرماید:
تخیّروا لِنُطفِکُم فانّ النساء یَلِدنَ اشباهَ اخوانِهِنَّ و اَخَواتِهنَّ؛(۲۹)
برای نطفه‌های خود گزینش کنید، زیرا زنان، بچه‌هایی همانند برادران و خواهران خود به دنیا می‌آورند.
همچنین بعضی از روایات، از ازدواج با افرادی نهی کرده است؛ مثل زن زیبارویی که در خانواده فاسد رشد کرده است،(۳۰) زن احمق، زن بد زبان، مرد شراب‌خوار، بد اخلاق و ... . این روایات در حقیقت به نوعی نقش وراثت را در انتقال ویژگی‌ها از والدین به فرزندان بیان می‌کنند. از این رو، برخی از دانشمندان نقش وراثت را در ناهنجاری‌های اجتماعی و تبه‌کاران برجسته کرده‌‌اند.
در تأثیر وراثت در تربیت، به نفرین حضرت نوح در قرآن توجه کنید که از خدا می‌خواهد کسی از کافران را برجای نگذارد تا دیگر نسل پلید و کافرزاده نشود:
وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنْ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا کَفَّارًا؛(۳۱) نوح گفت: پروردگارا! هیچ‌کس را از کافران بر روی زمین مگذار، چرا که اگر تو آنان را باقی نهی، بندگانت را گمراه می‌کنند و جز پلیدکار ناسپاس نزایند.
امیر مؤمنان علی(ع) می‌فرماید:
حُس‍‍نُ الاَخلاقِ بُرهانُ کَرَمِ الاَعراقِ؛(۳۲)
خوی نکو، نشان وراثت نیکوست.
تأثیر وراثت، به معنای اختیار نداشتن انسان نیست؛ بلکه بیان روند طبیعی انتقال صفات از اصل به فرع است. در حقیقت سعادت، شقاوت، کفر، ایمان و ... در کودک حالت تعلیقی دارد که چون در محیط مساعد قرار گیرد، به فعلیت می‌رسد. به بیان دیگر، «نقش وراثت آن است که زمینه‌های سرشتی را قوی‌تر می‌کند و ضریب امکان تحقق آنها را در شرایط محیطی مناسب افزایش می‌دهد».(۳۳)
پس اگر انسان در انتخاب همسر دقت کند و عوامل دینی و اخلاقی را در اولویت قرار دهد، زمینه و بستری فراهم می‌آورد تا در آینده بتواند به آسانی محبت حضرت مهدی(ع) را به فرزند خود انتقال دهد.

ب) لقمه حلال

خوردن و آشامیدن، شرط حیات انسان و امری است که امر ونهی نمی‌پذیرد. اما اینکه انسان چه چیزی را بخورد و چه چیزی را نخورد، مهم است. از این رو مکتب اسلام، برای این مساله اهمیت فراوان قایل شده و آیات و روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد: فَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّبًا؛(۳۴) نیز در حدیث شریف است که پیامبر (ص) فرمود:
طَلبُ الحلالِ فریضةٌ علی کلِّ مسلمٍ؛(۳۵)
طلب روزی حلال بر هر مسلمانی واجب است.
همچنین مسلمانان از پیامدهای بد غذای حرام برحذر شده‌اند:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ؛(۳۶)
ای اهل ایمان! مال یکدیگر را به ناحق نخورید.
بنابراین، والدین پیش از به دنیا آمدن فرزند، باید بدانند چه غذایی می‌خورند تا بستری مناسب را آماده کنند که در آینده فرزندشان آمادگی پذیرش محبت اهل‌بیت (ع) را بیابند.

ج) آداب زمان بسته شدن نطفه

در این زمینه سفارش‌های بسیاری شده است؛ از جمله خواندن دعاهای وارده، با طهارت بودن، زمان خاص و رعایت مکان. حتی کنترل افکار و خطورات ذهنی هم می‌تواند نطفه فرزندی را شکل دهد که در آینده دستورات دینی و محبت حضرت حجت را به راحتی بپذیرد.(۳۷)

د) آداب بارداری

همه رفتار و گفتار انسان، مثل رفت و آمدها، شنیدنی‌ها، گفتنی‌ها، نگاه‌ها، اندیشه‌ها، خواندنی‌ها و ...، همه به نحوی در نوزاد اثر می‌گذارد.

هـ) آداب شیردادن

شیردادن نوزادان آدابی دارد؛ مثل با وضو بودن، رو به قبله بودن و ... . یکی از رمزهای موفقیت بزرگان دین که به مقامات عالی دینی رسیدند، رعایت همین مسایل از سوی مادران و پدران ایشان بوده است.
۲. الگوهای نقش 
منظور از الگوهای نقش، کسانی هستند که فرزند رفتار آنها را سرمشق خویش قرار می‌دهد و برای او الگو به شمار می‌آیند؛ مثل والدین، دوستان و ... . والدین در این‌باره دو نقش برعهده دارند:
الف) خودشان همانند الگو، در گفتار و کردار محبت حضرت را در دل فرزند به وجود آورند. در این صورت، ابتدا باید خودشان حضرت را دوست بدارند و این محبت در کردار و گفتارشان بروز یابد. بنابراین، والدین که الگوی کودکان هستند، باید عاشق حضرت باشند و این عشق را نشان دهند؛ برای مثال، هنگام شنیدن نام حضرت، ادای احترام کنند و ... .
ب) پدر و مادر باید الگوهای خوب را به فرزند معرفی کنند. به بیان دیگر، زمینه‌ای فراهم آورند تا فرزندشان به سمت الگوهای مثبت گرایش یابد. این الگوها عبارت‌اند از: دوستان، محیط آموزشی و تربیتی( ثبت‌نام در مدرسه‌ای مناسب یا مراکز فرهنگی خاص) و خویشان و آشنایان. خلاصه، فرزند باید با کسانی ارتباط داشته باشد که عاشق حضرت حجت‌اند تا در نتیجه، فرزند در ارتباط با آنها، بر اثر الگو‌پذیری، محبت حضرت در درونش نهادینه شود.
البته این امر نباید حالت تحمیلی یابد که کودک را مجبور به دوستی با کسی کنیم بلکه با شیوه‌های نرم و مناسب، زمینه دوستی فرزند با افراد، گروه‌ها و مراکز مناسب را فراهم آوریم تا خودش با میل و رغبت به سمت آنها برود.

پی نوشت ها :

۱. کنزالعمال، ج۱۶، ص۴۵۶
۲. سوره شوری، آیه۲۲
۳. زمخشری، تفسیر کشاف، ج۳، ص۴۶۷، ذیل آیه۲۳ سوره شورا
۴. میزان الحکمه، ج۲، ص۹۷۳.
۵. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۳؛ خصال، ص۶۱۶.
۶. لطف‌الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۴۹۶.
۷. موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۲۲۱
۸. میزان الحکمه، ج۲، ص۹۳۶؛ علی بن محمد اللیثی الواسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۴۵۳؛ غررالحکم، ح۷۸۵۱.
۹. نهج البلاغه، نامه ۳۱.
۱۰. بروس کوئن، درآمدی بر جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، ص۱۲۷.
۱۱. آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، ص۴۲۶.
۱۲. درآمدی بر جامعه شناسی، ص۱۲۸.
۱۳. همان، ص ۷۴.
۱۴. بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۱۴ و ج۱۰۰، ص۲۲۲.
۱۵. صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۱۶۱.
۱۶. منجد الطلاب.
۱۷. بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۲۳۷؛ خصال، ص۲۱.
۱۸. تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۸۴.
۱۹. کنزالعمال، ج۱، ص۴۱.
۲۰. مشکوة الانوار، ص۸۱؛ نورالثقلین، ج۲، ص۵۰۴.
۲۱. روضة الواعظین، ص۲۷۱؛ شیخ صدوق، فضائل الشیعه، ص۵.
۲۲. .میزان الحکمه، ج۱، ص۷۵۴؛ مصباح الشریعه، ص۵۳.
۲۳. میزان الحکمه، ج۱، ص۷۵۶.
۲۴. همان، ج۳، ص۷۶۰؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۵۴؛ غررالحکم، ح۶۵۱۰.
۲۵. همان، ص۱۴۳۶؛ غررالحکم، ح۷۶۷۵.
۲۶. همان.
۲۷. همان، ج۳، ص۱۴۲۶؛ کنز العمال، ح۵۲۵۷.
۲۸. نهج‌البلاغه، نامه۳۱.
۲۹. همان، ج۵، ص۲۲۵۸؛ کنزالعمال، ح۴۴۵۵۹؛ سیوطی، ؛ زمخشری، الفایق فی غریب الحدیث، ص۲۲۹.
۳۰. همان؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۰۳.
۳۱. همان، ص۲۲۶۰.
۳۲. سوره نوح، آیات ۲۷ـ۲۶.
۳۳. عبدالواحد آمدی، غررالحکم و درر الکلم، ج۱، ص۳۴۰؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲۸.
۳۴. بهروز رفیعی، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، ج۳، ص۱۶۴.
۳۵. سوره نحل، آیه۱۱۴.
۳۶. بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۹؛ میزان الحکمه، ج۲، ص۱۰۷۵.
۳۷. سوره نسا، آیه۲۹.

منبع:فصلنامه مشرق موعود، شماره یک