• صفحه اصلی
  • آرشیو
  • rss وبسایت
  • تماس با ما
  • جنایات عقل

    جنایات عقل

    بمب اتمی نام وسایل انفجاری است که از انرژی آزاد شده در فرآیند شکافت هستهای برای تخریب استفاده میشود

    اخلاق فاطمی

    اخلاق فاطمی

    شهادت دختر نبوت، همسر ولایت، مادر امامت بر رهروان حقیقت تسلیت باد.

    زن در اسلام و غرب

    زن در اسلام و غرب

    «و برای زنان همانند وظایفی که بر دوش آن هاست [حقوق] شایسته ای قرار داده شده است.»

    پدرم گفته شما شرور، تروریست و …

    پدرم گفته شما شرور، تروریست و …

    کاریکاتور سیاسی جنگ لفظی بین کودک یهودی و فلسطینی که برنده جایزه بهترین کاریکاتور در امریکا شد. :...

    «کانون، بیداری اسلامی»

    «کانون، بیداری اسلامی»

    آیا بیداری اسلامی از علائم سال 2012 می تواند باشد ؟.

    سیر مطالعاتی آثار شهید مطهری(ره)

    سیر مطالعاتی آثار شهید مطهری(ره)

    صراط مستقیم باریك‏ است،كمی از این طرف برویم پرت می‏شویم ، كمی از آن طرف برویم هم پرت‏ می‏شویم...

    امام زمان (عج)

    امام زمان (عج)

    امام زمان (عج) می فرمایند: هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد


    سوال : سلام من بیست ساله هستم و مجرد من دلم میخواد ازدواج کنم شاید برای اینکه از تنهایی در بیام اما هیچ خواستگاری ندارم در روابط اجتماعی هم خیلی ضعیفم زود هم عصبانی میشم و کارم به مشاجره میکشه گاهی این حسم را قایم می کنم گاهی نه اما کم شده با افراد غیر خانواده دعوام بشه فکر میکنم به خاطر همین مسایل خواستگار ندارم در فامیل ما من نوه ی دختر دوم بعد از دختر خاله ام هستم البته اون خیلی بزرگتره اگه بقیه دخترا از من زودتر ازدواج کنن انگشت نما میشم زنداداشم 24 ساله بود که ازدواج کرد اما اون خواستگارهشو نمی پسندید من که اصلا خواستگار ندارم و نمی دانم اگه ازدواج کنم مسئولیت هامو به خوبی انجام میدم (مخصوصا با این اخلاقم) میترسم طرف از من خوشش نیاد و خوشبخت نباشم فکر میکنم کسی که با من ازدواج کنه دوستم نداشته بلکه مجبور شده (براساس شرایط)یا فقط قصد داشته ازدواج کنه این جریان روی رفتارم اثر گذاشته ومن می ترسم بقیه بفهمند علتش چیه وآبروم بره تازه بداخلاقتر هم شدم و دوست دارم زودتر از خونه برم حوصله کسی رو ندارم (خانواده ی خیلی خوبی دارم فقط من این طوریم) ممنون میشم اگه به من بگید چه طور مثل دخترای سنگین و خوب وبا حیا که حرف از ازدواج نمی زنند تا روزی که خواستگار بیاد من هم صبر کنم و به این خاطر با داداشم بداخلاقی نکنم و تا روزی که خواستگار بیاد لحظه شماری نکنم وقتی دبیرستان بودم اصلا تو این فکرا نبودم اما حالا فکر میکنم از قافله عقب موندماما فکر می کنم اگه خیلی به این مسئله فکر کنم خدا ناراحت بشه و به خاطر ناسپاسی اصلا خوشبخت نشم تازه با این فکرها میترسم بهترین روزهای زندگی رو ازدست بدم و بعدا افسوس بخورم گرچه همه این حرفا میتونه به من ثابت کنه که اینقدر به ازدواج فکر نکنم اما درمن اثر نمی کنه اگه این طوری پیش برم شاید با کسی ازدواج کنم که بعدها متوجه بشم با آرمانهیم خیلی فاصله داره و حتی آدم ناجوری باشه لطفا کمکم کنید اگه کلی بگید من متوجه نمیشم لطفا دقیقا به من بگید چی کار کنم تا برای چیزای دیگه هم وقت بذارم و اگه کسی زودتر از من ازدواج کرد حسودی نکنم فکر میکنم با تشکر
    پاسخ : با سلام
    دوست گلم ازدواج بخشی از زندگی و یكی از مسائل زندگی است كه باید به آن توجه كرد. اما در كنار آن مسائل بسیار مهم دیگه ای هم هستند كه باید جزو اهداف ما قرار بگیرن. شما چه هدفی رو دنبال می كنی؟
    زمان ازدواج یكی از اتفاق های زندگی است كه به خواست خداوند و البته تلاش ما صورت می گیره. بنابراین درصورتی كه ما همه تلاشمون رو بكنیم باید بقیه موضوع رو به خدا بسپاریم تا بنا به مصلحتش جریان های خوب و خیری رو برای ما مقدر كنه. تعداد خواستگارها هم هیچ نقش مستقیمی در زمان ازدواج شما نداره. بسیارند افراد كه خواستگار زیادی داشتن و ازدواج نكردن و بسیارند كه خواستگارهای اولیشون مناسب بودن و ازدواج براشون سرگرفته. اما اگر شما سعی كنید بدون تمركز شدید روی این مسئله (كه شما رو عصبی هم كرده) هدف های دیگرتون رو دنبال كنید خیلی آرامتر شده و بیشتر از زندگیتون لذت می برید. باید نگرش های خود را در سطحی بالاتر بسازید و شأنیت خود را راجع به مسائل ارزشمندتری از زمان ازدواج و مقایسه ها بسازید. حتی اگر ازدواج هم نكنید اما در امور دیگری موفق باشید هیچ وقت حق ندارید بگید از قافله عقب موندید. البته همه اینها به نگرش شما بستگی داره. شخصی كه خودش درمور خود چنین فكر می كنه و ملاك برای ارزشمندی و احترام رو ازدواج كردن میدونه به دیگران هم القاء می كنه درموردش اینگونه فكر كنند. پس ... به مشیت خداوندی یقین پیدا كنید و از ترس گذر زمان سعی نكنید به هرقیمتی و با هر شرایطی ازدواج كنید. درضمن هیچ كس هم حاضر نیست با كسی ازدواج كنه كه براش دلخواه و جذاب نباشه. پس این نگرانی بی مورد رو از بین ببرید.

    دوشنبه 11 آبان 1388  | 5:31 PM | نظرات 1 | ادامه مطلب |

    سوال : سلام.
    من هنگامی که میخواهم غذا بخورم به داخل و اطراف ان نگاه میکنم که مبادا در ان موجودی از قبیل سوسک یا مگس و ... باشد . چون یک بار زمانی که داشتم کوکو سبزی میخوردم ناگهان دیدم که درون ان یک سوسک افتاده و از ان به بعد دیگر نمیتوانستم غذا را با اسوده خاطر بخورم و همین مورد هم باعث شده که لاغر شوم. چه راهی برایم پیشنهاد میکنید.؟..
    .
    .
    .
    با تشکر!!!!!!!!!!!
    پاسخ : با سلام
    من یك سئوال از شما دارم. درمیان غذایی كه به صورت سالم و با رعایت بهداشت تهییه می شود مثل غذاهای خانگی، تابحال چندبار چنین مسائلی را مشاهده كردید. آیا نگرانی شما بیمورد نیست؟ حتماً غذایی كه شما در آن موادی غیر بهداشتی را دیده اید از جمله غذاهایی نبوده كه در محیطی تمیز و قابل اطمینان تهیه شود. بنابراین پیشنهاد می كنم غذا را از مكان معتبر تهیه كنید و بدون وارسی های ریز بینانه و وسواس گونه با خیال راحت میل كنید. البته باتوجه به این مسئله و موضوع مشاوره های قبلتون پیشنهاد می كنم مراجعه ای به روانپزشك (متخصص اعصاب و روان) داشته باشید.

    دوشنبه 11 آبان 1388  | 5:31 PM | نظرات 0 | ادامه مطلب |