• صفحه اصلی
  • آرشیو
  • rss وبسایت
  • تماس با ما
  • جنایات عقل

    جنایات عقل

    بمب اتمی نام وسایل انفجاری است که از انرژی آزاد شده در فرآیند شکافت هستهای برای تخریب استفاده میشود

    اخلاق فاطمی

    اخلاق فاطمی

    شهادت دختر نبوت، همسر ولایت، مادر امامت بر رهروان حقیقت تسلیت باد.

    زن در اسلام و غرب

    زن در اسلام و غرب

    «و برای زنان همانند وظایفی که بر دوش آن هاست [حقوق] شایسته ای قرار داده شده است.»

    پدرم گفته شما شرور، تروریست و …

    پدرم گفته شما شرور، تروریست و …

    کاریکاتور سیاسی جنگ لفظی بین کودک یهودی و فلسطینی که برنده جایزه بهترین کاریکاتور در امریکا شد. :...

    «کانون، بیداری اسلامی»

    «کانون، بیداری اسلامی»

    آیا بیداری اسلامی از علائم سال 2012 می تواند باشد ؟.

    سیر مطالعاتی آثار شهید مطهری(ره)

    سیر مطالعاتی آثار شهید مطهری(ره)

    صراط مستقیم باریك‏ است،كمی از این طرف برویم پرت می‏شویم ، كمی از آن طرف برویم هم پرت‏ می‏شویم...

    امام زمان (عج)

    امام زمان (عج)

    امام زمان (عج) می فرمایند: هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد


    سوال : با عرض سلام و سپاس از وقتی که می گذارید. سوال کلی بنده در ارتباط با نوع شغلی است که بتوانم در آن وارد و موفق شوم و برای اینکه بتوانم راهنمایی دقیق و کاربردی از شما بگیرم لازم
    .
    است توضیحاتی را نیز بیاورم. ممنون می شوم کل این پیام را با حوصله مطالعه فرمایید. بنده ورودی 81 و فارغ التحصیل 83 رشته جامع علمی- کاربردی نرم افزار کامپیوتر از دانشگاه آزاد تهران سما هستم. نیمسال دوم 83 کارآموزی در آتلیه ای تبلیغاتی در زمینه طراحی سایت و سی دی با نرم افزار فلش را گذراندم(که مفید نبود چون کارآموزی ام مصادف با دوره کم کاری شرکت بود)و قول استخدام در آنجا کنسل شد. شهریور 84 در شرکتی کامپیوتری با حق التدریس بسیار کم مشغول تدریس فلش شدم که این دوره هم تمام شد. در این زمان با توجه به نداشتن سابقه کار و نیز نداشتن مهارت در رشته ام و همچنین با وجود علاقه بسیار زیاد به رشته هنر و دلزدگی نسبت به رشته کامپیوتر همراه مشورت با استاد سنتورم(ایشان فارغ التحصیل مهندسی الکترونیک دانشگاه شریف بودند)، در ابتدای بهمن ماه 84 تصمیم گرفتم در آزمون هنر 85 شرکت کنم و نهایتا با 4ماه و نیم مطالعه و 1 ماه و نیم کلاس طراحی در تابستان با رتبه 2243 کارشناسی گرافیک و نیز کاردانی گرافیک کامپیوتری غیرانتفاعی تبریز قبول شدم و چون تهران نبود نتواستم بروم. در فرجه زمانی تا اعلام این نتایج از آنجایی که خیلی دیر اعلام شد و فرصتی جهت مطالعه دوباره برای کنکور 86 نداشتم به آشنایی همان استادم تصمیم گرفتم به تدریس( WORD) در جهاد دانشگاهی علم و صنعت مشغول شوم اما در مهلت دو هفته ای که جهت تسلط به تدریس گرفته بودم و سپس تست دادم پذیرفته نشدم و قرار شد برای ترم بهار مجدد اقدام کنم که در این حین کاری خوب به واسطه دوستم در شرکت تولید محصولات نرم افزاری یافتم . کار راحت و روتینی بود. وارد کردن فایلهای WORD به داخل فایل FLASH جهت سی دی آموزشی و با اینکه تا شهریور 86 قرارداد بستیم (با حقوق150 هزار تومان) بدلیل مشکلات مالی، شرکت مجبور به تعدیل نیرو در اول تیر و نهایتاً منحل شد.(ناگفته نماند طراح سایت این شرکت همکلاس دبیرستانم بود که یک سال زودتر از من وارد دانشگاه شد و در همان رشته و دانشگاه من درس خواند و بعد هم ادامه تحصیل داد و الان یکی از موفق ها در زمینه طراحی سایت و سی دی است) پس از استیصال و ناامیدی بسیار از یافتن کاری دیگر و علاقه به ادامه تحصیل تا مدارج بالاتر و با توجه به اینکه استعداد زیاد و خلاقیت بسیاری در گرافیک و هنر در خود می دیدم و نیز از نزدیک با کار همکار گرافیستمان آشنا بودم و با توجه به حس کمال طلبی ام و راضی نبودن از موقعیت کاریم و توجه به برتری وجهه کاری همکاران و تصمیم برای پیشرفت،شهریور مصمم شدم برای بار دوم در کنکور هنر شرکت کنم اما هر قدر تلاش کردم متاسفانه نتوانستم حوصله لازم را در خود ایجاد کنم این در شرایطی بود که مطمئن بودم در صورت تداوم در مطالعه حتماً این بار رتبه یک رقمی خواهم آورد اما آن یک سال گذشت و من مدام با خودم بخاطر عدم حوصله درگیر بودم . می خواندم و نمی خواندم و متاسفانه آن سال را از دست دادم و در نتیجه در آزمون شرکت نکردم. تابستان 87 در آمارگیری مامور شدم و آن مدت را هم گذراندم. تا بهمن 87 قرار بود در قسمت تحقیقات اینترنتی بیمارستانی(که خواهرم کارمند آنجا است) مشغول شوم که نشد و بناچار منشی بخش فیزیوتراپی آنجا شدم که آن هم به دلیل اختلاف بین مسئولین آنجا یک هفته بیشتر طول نکشید و البته از این پیشامد راضی بودم چون از منشی گری بدم می آمد و دائم با خود می گفتم جای من اینجا نیست(این در حالی بود که دکتر همان بخش به خواهرم گفته بود خواهرت گیرایی خیلی خوبی دارد و رشته اش هم کامپیوتر است ، حیف است اینجا بماند) خرداد 88 به واسطه آشنایی شنیدیم شرکتی تلویزیونی برای انیمیشن نیرو می خواهد با نمونه کارهایم رفتم ولی گفتند مسوول دفتری می خواهند با این حال اگر کارهایم را تایید کردند می توانم در قسمت انیمیشن مشغول شوم که آنقدر سطح کاری شان بالا بود که مجبوری به عنوان مسئول دفتر حدود دو هفته کار کردم و از آنجایی که روابط عمومی بالایی نداشتم و نیز از کار منشی گری همیشه متنفر بوده و هستم انصراف دادم اما تصمیم گرفتم دست پر برگردم. پس دوره مقدماتی تری دی مکس را جهت یادگیری انیمیشن گذراندم اما از استادم شنیدم باید دو سال وقت بگذاریم تا انیماتور حرفه ای شویم . با اینکه خیلی با انگیزه شروع کرده و خوب پیش رفته بودم و از بقیه بچه های کلاس موفق تر بودم اما چون الآن احتیاج به کار دارم و حتی دیر هم هست و نیز برای دوره های پیشرفته این نرم افزار احتیاج به سرمایه گذاری هزینه ای زیادی است ، نتوانستم ادامه دهم. از طریق شرکت در طرح کارورزی وزارت ارشاد (با هفته ای 44 ساعت کار و حقوق 130هزار تومان) به چند جا برای کار معرفی شدم که در حال حاضر قرار است از ابتدای مهرماه در آموزشگاهی مشغول به تدریس یک دوره فلش شوم که کار موقت است. خودم خیلی زیاد به گرافیک و کارهای تبلیغاتی علاقه مندم اما با تسلط به نرم فزارهای گرافیکی نمی توان انتظار یافتن کار داشت چرا که نرم افزارها ابزارند باید حداقل با این رشته آشنا بود. دارای استعداد و هوش خوبی هستم و توان و خلاقیت بسیاری هم در زمینه کارهای هنری دارم که خیلی دلم می سوزد که در همین حد بمانم نمی دانم چه اقدامی کنم. نه توان مالی دارم که بتوانم مثلا کلاسهای آزاد گرافیک را بگذرانم و یا دانشگاه جامع علمی کاربردی شرکت کنم نه مهارت کاری ای دارم که بتوانم وارد کار شوم. اشتباهم در سالهای گذشته این بود که بدلیل عدم خودباوری و عدم تعیین هدف مشخص و عدم اطمینان به آگهی های استخدام جراید نه سراغ کار رفتم و نه همان کارهای فلش را ادامه دادم تا اقلا جایی بتوانم برای کار مشغول شوم. در حال حاضر با توجه به اینکه واقعاً به کار نیاز دارم و از طرفی مهارت کاری ندارم و نیز به رشته گرافیک برای کار علاقمندم و هم می خواهم ادامه تحصیل دهم نمی دانم چه کاری مرا به این اهداف می رساند. از شما می خواهم راهنمایی ام فرمایید. ممنون از وقت و حوصله ای که می گذارید. و من الله التوفیق امیدوارم این بار جواب بگیرم.
    پاسخ : با سلام و احترام

    دوست عزیز


    به نظر من خود شما بهنر از بنده، مشكل كار خود یا بهتر بگویم مساله ای كه برایتان بوجود آمده می دانید بطوریكه در بخشی از این مقال بدان اشاره كرده اید. نداشتن اهداف شغلی مشخص، سر منشاء مشكل یا مساله ای است كه شما با آن دست به گریبانید. انسانهای موفق انسانهایی هستند كه برای تمامی شئون زندگی خود واجد برنامه و هدف مشخص هستند. هدف شغلی به شما کمک می کند تمرکز داشته باشید و تصمیم بگیرید که در زندگی چه میخواهید بکنید. این هدف شما را هدایت می کند، به شما انگیزه می دهد، و به شما کمک می کند به آنچه که می خواهید برسید. هدف شغلی می تواند یک شغل خاص باشد—مثلاً کارمند یا معلم—یا می تواند زمینه خاصی باشد که دوست دارید در آن فعالیت کرده و کار کنید مثلاً آموزش یا حمل و نقل. هدف شغلی به شما کمک میکند استعدادها و توانایی های خود را کشف کنید و به مهارت هایی در خودتان پی ببرید که فکرش را هم نمی کردید. در هر شغلی که انتخاب می کنید، امکانات مختلفی وجود دارد. هدف شغلی در راه رسیدن به چیزی که از زندگی می خواهید شما را راهنمایی و هدایت می کند. وقتی یک شغل را انتخاب کردید، باید خیلی خوب درمورد قدم هایی که می توانید در مسیر رسیدن به هدفتان بردارید، فکر کنید. آینده غیرقابل پیش بینی است. اما با این وجود باز هم میتوانید در زندگی کاری خود هدف داشته باشید و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید.

    در کنار هر هدفی، یک نتیجه مطلوب پیش بینی میشود. ما این را توقع یا انتظار مینامیم. انتظارات ما به ما انگیزه می دهد. وقتی بفهمیم هدفمان چیست، احساس لذت و رضایت می کنیم. همه ما انتظارات و نومیدی هایی داریم. در روند فکر کردن درمورد اهدافمان، باید برای ناامید شدن و شکست خوردن هم آماده شویم. برنامه ریزی شغلی یک برنامه ریزی برای هدف است که در آن ما برای رسیدن به اهداف خاص کاری برنامه ریزی می کنیم. اما تنها برنامه ریزی شغلی که شما به آن نیاز دارید، برنامه ریزی است که به درد شما و نیازهایتان بخورد. در برنامه ریزی شغلی ما به دنبال اطلاعات هستیم و به وسیله آن اطلاعات، هدف سازی می کنیم و بعد قدم ها و مراحل لازم برای رسیدن به آن هدف را طرح ریزی میکنیم. دنیایی که در آن زندگی می کنیم، به طرق مختلف کار می کند. هرچقدر بیشتر درمورد عملکرد آن بدانیم، بهتر می توانیم به اهدافمان برسیم. برای ایجاد حس رقابت باید تا می توانیم قابل انعطاف باشیم و تا می توانیم مهارت هایمان را توسعه دهیم. اینها از جمله کارهایی است که می توانید انجام دهید: به مدرسه بروید، در سمینارها یا کارگاه های آموزشی شرکت کنید، مجلات و روزنامه های روز را مطالعه کنید، و با افرادی که در این زمینه اطلاعات دارند صحبت کنید. وقتی درمورد آموزش یا مهارت حرف می زنیم، منظور فقط چیزهایی مثل سازماندهی یا مدیریت زمان نیست، گرچه اینها نیز خود مسائل بسیار مهمی هستند. اما کنترل استرس، حل مشکل، خطر کردن، و غلبه بر دفع الوقت، به همان اندازه برای رسیدن به هدف مهم هستند.

    فرض کنیم شما یک زمینه کاری را انتخاب می کنید. برنامه ریزی این نیست که فقط در یک برهه از زمان برای آن کار طرح ریزی کنید، این یک روند مداوم است؛ درواقع، می توانید آنرا یک روند دائم العمر بدانید. ما همیشه در حال رشد و یادگیری هستیم و به این طریق، علایق و نیازهای ما نیز تغییر می کنند. برنامه ریزی شغلی فقط برنامه ریختن برای به دست آوردن شغل دلخواهتان نیست، اینکار به شما کمک می کند در طول زندگی و در مسیر این آموختن ها، تغییر و تعدیل های لازم در زندگیتان را ایجاد کنید. در برنامه ریزی شغلی شما همه مراحل لازم برای رسیدن به اهداف تان را پیشبینی کرده و محاسبه می کنید. در این روند، همیشه در حال انتخاب کردن هستید. وقتی چیزی را به چیز دیگری ترجیح می دهید و آنرا جایگزین می کنید، به آن ارزش و بهای فرصت گفته می شود. افرادیکه زندگی شغلی موفقی دارند می دانند بازی کار را چطور باید بازی کنند. همانطو که می بینید، برنامه ریزی شغلی چیزی فراتر از این است که فقط به فرصت های شغلی مختلف نگاهی بیندازید و سخت کار کنید.

    روند برنامه ریزی شغلی را می توان به 6 مرحله تقسیم کرد:

    1.ارزیابی خود 2. کشف شغل خود 3. هدف یابی 4. آمادگی شغلی 5. عرضه کردن خود به بازار 6. مدیریت شغلی

    برنامه ریزی شغلی یک روند است و همیشه به صورت چرخه ای در حال حرکت است. وقتی می خواهید در زندگی شغلی خود تغییر ایجاد کنید، این روند ممکن است بارها و بارها تکرار شود. در برنامه ریزی شغلی، باید سعی کنید افرادی را پیدا کنید که می توانند مربی و مرشد شما باشند و به شما در این مسیر کمک کنند. برنامه ریزی شغلی، هیچ تفاوتی با هدف یابی ها و برنامه ریزی های دیگر ندارد. تفاوت آن در این است که شما به طور ویژه روی جدا کردن هدف کار و شغل خود از سایر اهداف تان کار می کنید. دلیل اینکه اکثر افراد قادر به رسیدن به آرزوها و آمال خود و تبدیل کردن آن به واقعیت نیستند، این است که این آرزوها و آمال را به هدف خود در زندگی تبدیل نمی کنند. هدف، آرزویی است که فرجه و ضرب العجل دارد. دلایل مختلفی وجود دارد که مردم نمی توانند برای خود هدف سازی کنند. بزرگترین این دلایل این است که آنها نمی فهمند که روند هدف یابی یک مهارت است. همه ما در زندگی خود هدف هایی برای خودمان تعیین و به آن دست پیدا کرده ایم. اما اکثر این اهداف آنقدر بزرگ نبوده اند که زندگی ما را تغییر دهند. افراد موفق برای خود هدف تعیین می کنند؛ برنامه ریزی می کنند، نقشه می کشند و آنرا دنبال می کنند. تعیین هدف روندی است که نیاز به مهارت دارد. ما هدف های ساده و کوتاه مدت را در ذهنمان ایجاد می کنیم اما اهداف بزرگ و طولانی مدت را باید بنویسیم، ارزیابی کنیم و هر چند وقت یکبار کنترل کنیم. هرچه رسیدن به هدف زمان بیشتری ببرد، با مشکلات، تغییرات و خستگی های بیشتری روبه رو خواهید بود. هدف یابی به همان اندازه که یک علم است، نوعی هنر است. هرچه بیشتر این روند را بفهمید و مهارت های بیشتری کسب کنید، تغییراتی که در راه رسیدن به آن هدف ایجاد میکنید، بهتر خواهند بود. با دنبال کردن هدفتان میتوانید در خود عزت و اعتماد به نفس ایجاد کنید. دنبال کردن هدف شما را رشد می دهد و وقتی هدفتان را تعریف می کنید، دیگر آن هدف است که شما را تعریف می کند.در طول زندگی اتفاقات و پیشامدهای غیر منتظره زیادی برای ما اتفاق می افتد، به همین دلیل وقتی هدفی را برای خود انتخاب می کنیم، باید درک کنیم که ممکن است موانع زیادی در راه رسیدن به آن هدف در مسیرمان قرار گیرد. موانعی که در راه رسیدن به هدف جلو فرد سبز می شود، معمولاً باعث می شود فرد آن هدف را کنار بگذارد و از آن دست بکشد. خیلی از افراد فکر می کنند که با نوشتن هدف هایشان روی کاغذ، قابلیت انعطاف خود را از دست بدهند. اهداف سخت و محکم نیستند که وقتی نوشته شوند دیگر نتوان آنها را تغییر داد. هیچ کس نمی داند در آینده چه پیش می آید. چیزی که امروز برنامه می ریزید ممکن است در آینده به کلی تغییر کند. اما هدفی که خوب روی آن فکر شده باشد می تواند خیلی از موانع و مشکلات ممکن را پیش بینی کند. موانعی که سر راه شما قرار می گیرند، باعث می شود افراد دست از آن هدف بکشند. مثل این می ماند که به سمت یک دیوار شروع به دویدن کنید و یکباره مسیرتان را تغییر داده و از آن دور شوید. تصور کنید که می خواهید از یک کارمند به مقام مدیر ترفیع پیدا کنید. قبل از اینکه هیچ کاری انجام دهید، از خودتان بپرسید، چرا می خواهم به چنین هدفی برسم؟ ممکن است بگویید، می خواهم به این هدف برسم چون دوست دارم مقام بالاتری پیدا کنم یا می خواهم حقوقم بیشتر شود یا اینکه من فکر می کنم می توانم رهبر خوبی باشم و این به من کمک می کند به هدف بلند مدت خود که دست یافتن به مقام مدیرکل شرکت است برسم. حالا از خودتان بپرسید، چرا این مسئله اینقدر برای من اهمیت دارد؟ ممکن است بگویید، برای من مهم است چون می خواهم از نردبان ترقی تا اندازه ای که استعدادها و توانایی هایم اجازه می دهد، بالا بروم. بعد از خودتان بپرسید، این چرا برایم مهم است، و ممکن است جواب دهید که چون می خواهم به خودم و دیگران ثابت کنم که قدرت به دست آوردن چیزی که میخواهم را دارم. باز دوباره از خودتان بپرسید که این چرا برایتان مهم است؟ و این سوال را تا جایی که می توانید ادامه دهید. با این کار شما سعی دارید به دلیل اصلی اینکه چرا می خواهید فلان کار را انجام دهید برسید. اینکار به شما کمک می کند اهداف و قصد خودتان را روشن کنید. به شما کمک میکند انگیزه های خود را بشناسید و تشخیص دهید و بفهمید که واقعاً چه می خواهید. با اینکار می فهمید که راه های دیگری هم برای رسیدن به هدفتان وجود دارد. گاهی وقت ها آسان است که بگوییم، "من این را می خواهم" درحالیکه ممکن است چیز دیگری را بخواهید. اینکار به شما کمک میکند از تلاش بیهوده در راه رسیدن به هدفی که واقعاً خواست قلبیتان نیست جلوگیری کنید. همچنین به شما کمک می کند انگیزه اصلی خود را بشناسید و بفهمید که واقعاً چه میخواهید. به طور خلاصه باید بگوییم که خیلی از افراد از کار و شغلی که دارند راضی نیستند. برنامه ریزی شغلی به شما کمک می کند قدرت و توانایی های بالقوه تان را به ماکسیمم برسانید و از کارتان رضایت کامل پیدا کنید. داشتن یک برنامه کاری شما را روی کارتان متمرکز می کند و به شما انگیزه می دهد. به شما کمک میکند مشکلات و موانعی که سر راهتان ممکن است قرار گیرد را از قبل پیشبینی کنید و ناتوانی ها و ضعف های تان را بشناسید و در راه بهبود آنها بکوشید. برنامه ریزی شغلی به شما اعتماد به نفس لازم برای متعهد شدن به کارتان را در شما ایجاد می کند و آن موقع است که شما توانایی تصمیم گیری می دهد و شما را در راه رسیدن به اهداف تان یاری می کند

    یک شنبه 3 آبان 1388  | 11:05 AM | نظرات 2 | |