من یه جوون 18 ساله هستم قد 182 با 100 کیلو وزن فکر کنم یه خورده چاقم که دیگه خوردم به بنبست
همش
احساس مس کنم دیگه اون ادم سابق نیستم البته واقعا هم نیستم تاس ال دوم
دبیرستان یه دانش اموز باوش بودم که همه روم حساب می کردن معلما کمتر از
صنعتی شریف روم حساب نمی کردن اما سال بد همه چیز عوض شد کامل افت کردم از
اینجا زندگیم عوض شد اعتقادام عوض شد حتی یه مدته دیگه نماز هم نمی خونم
همش احساس می کنم هیشکی دوسم نداره کسی بهم اهمیت نمی ده
حس تنهایی دارم انگار برا کسی اهمیت ندارم زندگیم یه جورایی بیهوده شده
باور
کن اگه این حس رو نداشتم که خدا دوستم داره شاید دیگه کاملا زندگی کردن
دیگه برام ارزشی نداشت بعضی اوقات از اینکه چرا با این همه خوبی هایی که
خدا در حقم می کنه ولی من یه ادم اینقدر قدر نشناسم گریم می گیره حتی
نمازامم نمی خونم اما واقعا دوسش دارم یه جورایی رفیق تنهاییهامه
با خانوادم مخصوصا مادرم مشکل دارم یه جورایی ابمون تو یه جوب نمی ره
نمی دونم همش احساس می کنم خیلی قدیمی فکر می کنه یه جورایی خیلی مذهبیه همه چیز رو سخت میگیره مدل مو مدل ریش
وغیره
اعتماد
به نفسم هم بگیر نگیر داره یه وتایی اعتماد به نفسم اینقدر بالاست که
خودمم تعجب می کنم ولی بعضی وقتا اونقدر بی اعتماد به نفس میشم وقتی می
خوام جواب یه دم قریبه رو بدم نمی تونم
رودرو صحبت کردن برام
سخته باور کنید وقتی پشت کامپیوتر دارم چت می کنم طرف مقابلم اینقدر ازم
خوشش میاد که تا یه ماه شاید برام پیغام بزاه که شمارمو بهش بدم که برام
زنگ بزنه اما این دقیقا نقطه ضعفمه صحبت کردن
نمی دونم کار
درستی کردم دارم این پیغام رو میدم یا نه ولی باید با یکی صحبت می کردم می
خواستم مخفیانه پیش یه مشاور برم اما گفتم از رودر رو صحبت کردن با افرادی
که تازه اشنا می شم خوشم نمی یاد
اینقدر نوشتم که حتما چشات درد اومده با خودت فکر می کنی بابا این
دیگه کیه دایره المعارف مشکله
راستی اینقدر فک زدم یادم رفت اسممو بگم مصطفی
خداحافظ
برادر
خوبم احساس درمورد تفکر دیگران راجع به شما انعکاس تفکر خودتون درمورد خود
اوست. یعنی اینکه هر احساسی که شما نسبت به خود دارید (دوست داشتن و یا
تنفر و یا حقارت و یا ...) این نگرش رو به وجود میاره که دیگران هم همین
احساس رو به شما دارند. من فکر می کنم شما به دلایلی نگرش های مثبت رو
نسبت به خود از دست دادید. شاید یکی از این علل وزن بالای شما باشه. اما
باید توجه داشته باشید که اگر یک ضعف یا اشکال وجود داره هزاران محاسن و
ویژگی های مثبت دارید که می تونه آن ضعف را بپوشانه. بهتره به خود آموزش
بدیم تا برای کشف صفات پسندیده در خود کنجکاو بشیم و دقت داشته باشیم.
جالبه بدونید که حتی دوست داشتنی شدن بیش از آنکه به وزن یا ظاهر شما
وابسته باشه به توانایی, ارتباط مؤثر, دیدگاه های شخصی, خوش بین بودن و
... بستگی داره. بنابراین سعی کنید یک انقلاب و دگرگونی بزرگ در نگرشتون
ایجاد کنید. ضمن آنکه ارتباط خود را با خدا بیشتر کنید. در اثر ارتباط
گسترده تر آرامش شما افزون تر شده و با اتکاء به منبع قدرت مثل پروردگار
اعتماد به نفس شما زیادتر میشه. ضمناً از صحبت کردن رو در رو با اشخاص
فرار نکنید. چون به تدریج این توانایی درشما افول می کند. بعلاوه اکیداً
پیشنهاد می کنم نسبت به اضافه وزن خود اقدام کنید تا از عوارض جسمی و روحی
آن در امان باشید.