وبلاگ من





چگونه زیستن و معاشرت کردن با همسر و فرزندان و سامان‏بخشى به امور خانه و زندگى که در حیات طیبه حضرت زهرا(س) بود، به عنوان «الگوى خانواده‏ها» خانه و خانواده او را به عنوان یک «خانواده الگو» مطرح ساخته است.
آن حضرت، آیین خانه‏دارى و همسردارى را به خوبى مراعات مى‏کرد. در زندگى واقعا شریک و همراه و هم‏راز همسرش امیرمؤمنان(ع) بود.
گاهى در خانه، به علت وضعیت دوران و شرایط تنگناى اقتصادى حاکم بر مسلمانان و آن حضرت غذایى نبود و کودکان و خود آن بانو گرسنه بودند، اما فاطمه زهرا(س) چیزى به حضرت على(ع) نمى‏گفت و از او درخواستى نمى‏کرد؛ حتى به پیامبر خدا هم در این مورد سخنى نمى‏گفت.

 

بیم آن داشت که همسرش نتواند خواسته او را برآورد و تأمین کند و شرمنده شود.
تا این حد مراعات مالى شوهر و پرهیز از «درخواست»، تنها از آن حضرت برمى‏آمد که همسر و همتاى کسى همچون على(ع) است.
مشارکت در کارهاى خانه، جلوه دیگرى از رفتار آن خانواده الگو بود. گاهى در اثر کار بسیار، دست‏هایش تاول مى‏زد، لباس‏هایش غبارآلود مى‏شد و بر لبانش دود و خاکستر مى‏نشست.
کارها بین حضرت على(ع) و فاطمه(س) تقسیم شده بود. آوردن آب و تهیه هیزم و کارهاى خارج از خانه، برعهده على(ع) بود و درست کردن آرد و خمیر و پختن نان و وصله زدن لباس و کارهاى داخل خانه با فاطمه(س) بود. حضرت زهرا(س) از اینگونه تقسیم کار، بسیار خرسند بود؛ چرا که از برخورد و روبه‏رو شدن با نامحرمان در بیرون، دورتر بود. این نکته، درسى براى تقویت عفاف و پاکى زنان ما در جامعه اسلامى است.

 

شخصیت‏بخشى به فرزندان
در سیره عملى حضرت زهرا(س) توجه به شخصیت‏بخشى فرزندان و ایجاد اعتماد به نفس در آنها کاملاً مشهود است. از جمله ابزارهایى که روح اعتماد به نفس و مشکل‏ستیزى را در کودک زنده نگه مى‏دارد، مسابقه و رقابت‏هاى سازنده است. رو به رو ساختن کودکان با مشکلات و فراهم نمودن امکان رقابت براى آنها موجب بالا رفتن حس اعتماد مى‏گردد. این مسئله به قدرى ارزشمند و سرنوشت‏ساز است که اولیا کودک باید براى آن برنامه‏ریزى کنند.
حضرت زهرا(س) براى ایجاد اعتماد به نفس در فرزندان خود آنها را وادار و تشویق به مسابقه و ورزش مى‏کرد.
از جمله نمونه‏هاى دیگر؛ روحیه شادابى و نشاط و محبت در بین افراد خانواده است. افراد خمود و پژمرده از کارایى لازم و مفید در امور اقتصادى و غیر اقتصادى برخوردار نمى‏باشند. افزایش کارایى، موجب کاهش هزینه‏هاى تولید و در نتیجه سود افزوده و بهره‏ورى اقتصادى بیشتر مى‏شود.
از منظر اسلام، نفع شخصى و مطلوبیت فرد به تنهایى مطرح نیست، بلکه سهم هر یک از افراد جامعه در ضرر و منفعت کل جامعه اثرگذار است. ایثار، پشتکار، گذشت، درستى و راستى و دیگر فضائل و ارزش‏هاى فردى شاکله اجتماع را سالم و پرثمر مى‏سازد.(۱)

محبت و مهروزى به فرزندان

دانشمندان علوم تربیتى مى‏گویند: کودکان در تمام دوران کودکى به محبت و اظهار علاقه نیازمندند. کودک مى‏خواهد پدر و مادر او را دوست داشته باشند و نسبت به او اظهار علاقه کنند. کودک چندان توجهى به لباس، خوراک و محل زندگى ندارد اما به این موضوع توجه دارد که آیا او را دوست دارند یا نه؟
درس محبت در خانه حضرت زهرا(س) به طور کامل ارائه مى‏شد و آن حضرت که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندانش بود در این جهت نیز وظیفه مادرى خود را به بهترین شکل انجام مى‏داد.
سلمان فارسى مى‏گوید: روزى حضرت فاطمه‏زهرا(س) را دیدم، که مشغول آسیاب کردن غله است. فرزندش حسین(ع) به گریه افتاد و بیتابى مى‏کرد. عرض کردم: براى کمک به شما، غله را آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولى هستم. شما آسیاب را بچرخانید.(۲)

 

خوب شوهردارى کردن
براى زن بزرگترین موفقیت و ارزش این است که در شئون گوناگون زندگى، خشنودى همسرش را به دست آورد و از هر گونه عملى که موجب ناراحتى شوهر مى‏گردد پرهیز نماید. حضرت على(ع) مى‏فرمایند: «جهاد زن، خوب شوهردارى است» زن براى اینکه بتواند در این جهاد پیروزمند باشد باید تمام سعى و تلاش خود را بکار گیرد تا خانه را محل آرامش مرد قرار دهد.
شوهردارى حضرت زهراى مرضیه(س) بهترین الگو براى زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا(س) با شوهر در عالى‏ترین مرحله صفا و مهربانى بود. نه تنها هرگز خاطر شوهر را نرنجاند بلکه یاورى مهربان براى او بود.
حضرت على(ع) مى‏فرمایند: «سوگند به خدا، من زهرا(س) را تا آن زمان که خداوند او را به سوى خود برد، خشمگین نساختم و در هیچ کارى موجب ناخشنودى او نشدم. او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و عملى از او سر نزد تا باعث ناخشنودى من شود.»(۳)
و همچنین نقل است که امام على(ع) فرمود:
«هرگاه به چهره او «زهرا(س)» نگاه مى‏کردم هر گونه غم و اندوه از من برطرف مى‏شد.»(۴)
پس از ماجراى تلخ سقیفه، سران سقیفه براى جلب افکار عمومى مردم به فکر چاره افتادند تا به گونه‏اى که از حضرت زهرا(س) دلجویى نمایند که اجازه ملاقات مى‏خواستند. اما فاطمه زهرا(س) هر گونه پیشنهادى را رد مى‏نمود و موضع اعتراض و سکوت و بیزارى را ادامه مى‏داد.
روزى امام على(ع) وارد منزل شد و فرمود: فاطمه‏جان خلیفه و عمر در پشت درب منزل، منتظر اجازه ورود مى‏باشند، تا نظر شما چه باشد. حضرت زهرا(س) فرمودند: «على‏جان خانه، خانه توست و من همسر تو مى‏باشم هر آنچه مى‏خواهى انجام ده.»(۵)

 

تفاهم در زندگى مشترک
امیرالمؤمنین على(ع) مى‏فرماید: «به خدا سوگند (در سراسر زندگى مشترک با فاطمه(س) تا آنگاه که خداى عزیز و جلیل او را قبض روح فرمود هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کارى او را اکراه و اجبار نکردم، و او نیز مرا هرگز خشمگین نساخت و نافرمانى من نکرد؛ هر وقت به او نگاه مى‏کردم رنج‏ها و اندوه‏هایم برطرف مى‏شد.»(۶)

دعا در حق دیگران

امام مجتبى(ع) نقل فرموده‏اند که: «مادرم فاطمه(س) را دیدم شب جمعه در محراب خود به عبادت برخاسته است و تا نمایان شدن سپیده صبح در عبادت و رکوع و سجود مى‏بود، و مى‏شنیدم که براى مؤمنین و مؤمنات دعا مى‏فرمود و آنان را نام مى‏برد و برایشان دعا مى‏کرد، و براى خود هیچ دعا نمى‏کرد، به او
گفتم: مادر! چرا همان طورى که براى دیگران دعا مى‏فرمایى براى خودت دعا نمى‏کنى؟»
فرمود: «پسرم، ابتدا همسایه سپس خانه خود.»(۷)

 

تشویق فرزندان به فراگیرى علم
حضرت زهرا(س) از همان آغاز کودکى فرزندانش، عبادت خداى تعالى را در روح و روان آنها تثبیت کرد و خوى پرستش خداى یکتا را در فطرت لطیف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و آنها را براى کسب معارف و تشویق در فراگیرى، آماده مى‏کرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن(ع) که هفت ساله بود مى‏فرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدى فراگیر و نزد من بیا و براى من بازگو کن.»(۸)

 

مقام ایثار و گذشت
شیعه و سنى نقل کرده‏اند، امیرمؤمنان و فاطمه‏زهرا و امام حسن و امام حسین(ع) و خادمه آنان «فضه» طبق نذرى که کرده بودند سه روز، روزه گرفتند.
شب اول هنگام افطار فقیرى در زد، حضرت على(ع) افطار خود را به او داد. سایرین نیز به او اقتدا کرده و افطار خود را به فقیر دادند و با آب افطار کردند. شب دوم یتیمى در زد و باز افطار خود را به او دادند. شب سوم نیز اسیرى آمد و چیزى طلبید، این بار نیز افطار خود را به او دادند.
آنگاه از سوى خداى متعال سوره «هل آتى على الانسان» نازل شد(۹) و در آن آیه «و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» اشاره به ایثار و انفاق آن بزرگواران دارد.(۱۰)
تفسیر این داستان را در تفاسیر شیعه و سنى و از جمله در تفسیر معروف «کشاف» تألیف عالم و مفسر بزرگ سنى «جاراللّه‏ زمخشرى» مى‏توان یافت.

 

تقسیم کار منزل با همسر
امام صادق(ع) مى‏فرماید: «… على(ع) آب و هیزم مى‏آورد و حضرت فاطمه آرد مى‏کرد و خمیر مى‏ساخت و نان مى‏پخت و لباس‏ها را وصله مى‏زد، و آن بانوى گرامى از زیباترین مردم بود و گونه‏هاى مطهرش از زیبایى مثل گل بود. درود خدا بر او و پدر و فرزندانش باد.»(۱۱)
امام على(ع) فرموده است: «فاطمه به قدرى با مشک آبکشى کرد تا بر سینه‏اش اثر گذاشت، و به قدرى با آسیاب دستى آرد کرد تا دست‏هایش مجروح شد و آنقدر خانه‏روبى کرد و براى پخت و پز آتش زیر دیگ نهاد که لباس‏هایش گردآلود و دودى گردید؛ و در این امور زحمت و رنج بسیار به او مى‏رسید …»(۱۲)
پیامبر(ص) به فاطمه(س) کمک مى‏کند.
رسول خدا(س) به منزل حضرت على وارد شد، او را دید که همراه فاطمه(س) مشغول آسیاب کردن هستند، پیامبر فرمودند: «کدامیک خسته‏تر هستید؟»
حضرت على عرض کرد: «فاطمه اى رسول خدا!»
پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمودند: «دخترم برخیز» و فاطمه برخاست و پیامبر(ص) به جاى او نشست و با على(ع) در آرد کردن دانه‏ها یارى فرمود.(۱۳)
بنابراین احترام به همسر و رعایت حقوق همسر و همسردوستى و فرزنددوستى و سختکوش در کار خانه و تبدیل خانه به مدرسه و تبدیل بخشى از خانه به مسجد و عبادتگاه و برنامه‏ریزى در کار خانه و رعایت حق خدمتکار و آموزش قرآن و اخلاق به خدمتکار از ویژگى‏هاى حضرت زهرا(س) بود چنان که تبدیل خانه به سنگر جهاد و مبارزه بر علیه ستمگران و دفاع از ولایت را در راستاى وظایف خویش مى‏دانست، همچنین توجه به دعا در حق همسایه و قانع بودن به خانه اجاره‏اى در اول زندگى و ایجاد روحیه عبادت و انفاق گروهى و خانوادگى در بین اعضا و و رعایت تفاهم با همسر و قبول مسئولیت شخصى در تربیت فرزندان و تقسیم کار در امور خانه و مشورت در امور و بردبارى و تحمل فقر خانوادگى و مشکلات خانوادگى و فرمان‏پذیرى از همسر از اخلاق و روحیات خاص حضرت زهرا(س) بود حتى رسیدن به انواع موفقیت‏هاى خانوادگى و سرودن شعر براى شوهر و فرزندان و پدر. نیز از اخلاق خانوادگى حضرت زهرا(س) مى‏باشد.

 

پى‏نوشتها:

۱٫ ر.ک ؛ نهج الحیاه، ص۴۵٫
۲٫ حسینى شاهرودى، سیدمحمد، الگوهاى رفتارى حضرت زهرا(س)، تربیت فرزند، ص ۱۴٫
۳٫ همان، ص۱۶٫
۴٫ حسینى، سیدعلى، کرامات و مقامات عرفانى حضرت زهرا(س)، ص۴۴٫
۵٫ دشتى، محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا(س)، ص۱۳٫
۶٫ بحار، ج۴۳، ص۱۳۴، کشف الغمه، ج۱، ص۴۹۲، بیت الاحزان، ص۳۷٫
۷٫ کشف الغمه، ج۲، ص۲۵ و ۲۶، بحار، ج۴۳، ص۸۱ و ۸۲، منتهى الامال، ص۱۶۱، بیت الاحزان، ص۲۲٫
۸٫ محمدى اشتهاردى، محمد، نگاهى بر زندگى حضرت فاطمه(س) ص۶۴٫
۹٫ امالى صدوق، ص۲۱۶ و ۲۱۲، کشف الغمه، ج۱، ص۴۱۳ و ۴۱۷٫
۱۰٫ مناقب شهر آشوب، ج۳، ص۱۴۷ و ۱۴۸، منتهى الامال، ص۶۸ در ذکر وقایع سال دوم.
۱۱٫ روضه الکافى، (چاپ اسلامیه تهران)، ص۱۶۵٫
۱۲٫ بحار، ج۴۳ و ۴۲ و ۸۲، بیت الاحزان، ص۲۳٫
۱۳٫ بحار، ج۴۳، ص۵۰ و ۵۱، بیت‏الاحزان، ص۲۱


 نگاشته شده توسط مهدی شکیبا مهر در پنج شنبه 21 اردیبهشت 1391  ساعت 10:55 AM نظرات 1 | لینک ادامه مطلب

 

منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد؛ راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از این که راه برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مى‏دهد و راه هدایت مى‏پیماید، و گاهى

 

سوء انتخاب به خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پیش مى‏گیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئله‏اى است که همه‏ى آنان که به خود آمده‏اند، از آن مى‏ترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مى‏گذرانند از آن نیز به غفلت به سر مى‏برند.

 

لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مى‏کنند و با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و رسیدن به سعادت مى‏نمایند. مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است

.

 

از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماییم. امام صادق(علیه‏السلام) در این رابطه مى‏فرماید: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیهاالسلام کما نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى»(۱)؛ اى ابا هارون! ما بچه‏هاى خود را همانطور که به نماز امر مى‏کنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مى‏کنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بنده‎ای که بر آن مداومت نموده است.
امام صادق(علیه‏السلام) در این رابطه مى‏فرماید: اى ابا هارون! ما بچه‏هاى خود را همانطور که به نماز امر مى‏کنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مى‏کنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بنده‎ای که بر آن مداومت نموده است.

 

و نیز از این حدیث شریف استفاده مى‏شود که شایسته است والدین محترم، تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند.
دورى شیطان و خشنودى خدا

 

شیطان همواره دشمن دیرینه‏ى انسان بوده و هست و هیچگاه انسان از حیله‏ها و خواطر شیطانى او در امان نیست. شیطان بنا بر آیات الهى، دشمن قسم خورده‏ى انسان است تا او را به هر طریق ممکن به گمراهى بکشاند. از این رو آدمى همیشه در معرض تهاجم شیطان و وساوس شیطانى است. بعضى انسانها در مقابل این تهاجم شیطانى و خواطر نفسانى همیشه در حال فرارند که در این صورت همواره مورد تعقیب شیطان و خواطرند، و هیچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و نفس‏زنان تسلیم شوند، و عده‏اى اندک در تلاش‏اند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که شیطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شیطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که به این مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که دیگر دگرگونى در آن راه ندارد.

 

وقتى انسان توانست شیطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نماید و در کارها و اذکار و عبادت‎هاى خود اخلاص ورزد، رضایت خدا نیز حاصل گردد، چون شیطان و وساوس او یکى از بزرگترین موانع کسب رضایت و خشنودى حقتعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى آرزوى عارفان است.

 

یکى از راه‎هایى که مى‏تواند شیطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه‏(علیهاالسلام) است. امام باقر(علیه‏السلام) مى‏فرماید: «من سبح تسبیح فاطمه علیهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائه باللسان، و الف فى المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضى الرحمان»(۲)؛ هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مى‏گیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مى‏نماید.
امام باقر(علیه‏السلام) مى‏فرماید: هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مى‏گیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مى‏نماید.

 

از امام صادق(علیه‏السلام) روایت است که وقتی انسان در جاى خواب خود مى‏خوابد، فرشته‏ی بزرگوارى و شیطان سرکشی به سوى او مى‏آیند، پس فرشته به او مى‏گوید:

 

روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان مى‏گوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) را در وقت خواب خواند، فرشته آن شیطان را مى‏راند و از او دور مى‏کند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت مى‏کند، پس باز شیطان مى‏آید و او را امر به گناه مى‏کند و ملک او را به خیر امر مى‏کند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور مى‏کند و حقتعالى عبادت تمام آن شب را در نامه‏ى عملش مى‏نویسد.(۳)
برائت از دوزخ و نفاق

 

بنا بر روایت امام صادق(علیه‏السلام)، تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از جمله‏ى ذکر کثیرى است که خداوند در قرآن کریم یاد فرموده است:

 

«تسبیح فاطمه الزهراء علیهاالسلام من الذکر الکثیر الذى قال الله عز و جل: «واذکروا الله ذکرا کثیرا.» و از طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است: «من اکثر ذکر الله عز و جل احبه الله و من ذکر الله کثیرا کتبت له برائتان؛ برائه من النار و برائه من النفاق»(۴)؛ هر کس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند خداوند او را دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسیار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم، و دیگرى برائت از نفاق و دورویى. لذا تسبیحات صدیقه‏ى طاهره اگر با شرائطش انجام پذیرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق مى‏گردد.
پی‎نوشت‎ها:

 

۱ـ فروع کافى، کتاب الصلاه، ص ۳۴۳، ح ۱۳٫

 

۲ـ وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۰۲۳، ح ۳٫

 

۳ـ شیطان دشمن دیرینه‏ى انسان، محمد نصیرى، ص ۱۳۶٫

۴ـ اصول کافى، ج ۲، ص ۴۹۹، ح ۳


 نگاشته شده توسط مهدی شکیبا مهر در پنج شنبه 21 اردیبهشت 1391  ساعت 10:53 AM نظرات 0 | لینک ادامه مطلب

حضرت صدّیقه زهرا (سلام الله علیها) ولیّه انبیا بوده است، چنان‌که پیامبر اعظم و علی و ‏یازده امام دیگر ولیّ آنان بوده‌اند. یعنی همه انبیا به خضوع و فروتنی در مقابل این چهارده وجود مقدّس ‏ایمان و اعتقاد داشته‌اند.

 

آیه اول ( آیه تطهیر ):
إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا.
خدا چنین می‌خواهد که رِجس (هر آلایش) را از شما خاندان نبوّت ببرد و شما را پاک و منزّه ‏گرداند.
در شأن نزول این آیه، روایات متواتری در دست است که حاکی است آیه تطهیر در خانه امّ سلمه نازل ‏شده است و در آن هنگام رسول اکرم(ص)، حضرت صدّیقه(س)، امیرالمؤمنین و حسنین(ع) حضور داشته ‏اند. جناب امّ سلمه از رسول اکرم(ص) تقاضا می‌کند که من نیز به جمع شما داخل شوم و تحت کِساء نزد شما ‏خاندان رسالت قرار گیرم؟ حضرت او را نهی کرد و فرمود: «نه، تو داخل نشو! هر چند تو برخیری. چون این آیه ‏مخصوص است به ما پنج تن».
نام جماعتی از صحابه که شأن نزول این آیه را در خصوص پنج تن نقل کرده اند و روایات آن‌ها متواتر است ‏به این شرح می‌باشد: سعد بن ابی وقّاص، انس بن مالک، ابن عبّاس، ابو سعید خدری، عمر بن ابی سلمه، ‏وائله ابن اسقع، عبدالله بن جعفر، ابو حمراء هلال، امّ سلمه، عایشه، ابو هریره، معقل بن یسار، ابوالطفیل، جابر بن عبدالله، ابو برزه اسلمی و مقداد بن اسود. (۲)


پس با توجه به مطلب فوق، جای هیچ‌گونه تردیدی نیست که حضرت صدّیقه زهرا(س) نیز ‏مشمول آیه تطهیر است و در کلمه «اهل‌البیت»، او نیز مراد می‌باشد. گذشته از این‌ها، پیامبر اکرم(ص) برای ‏اثبات و روشن شدن حقیقت امر، کار بسیار جالبی کردند که ۹ نفر از صحابه آن را نقل کرده‌اند. به این ‏شرح که بعد از نزول این آیه، حضرت رسول(ص) هر روز هنگام خروج از منزل که برای ‏اقامه نماز صبح به مسجد تشریف می‌برد، به در خانه حضرت صدّیقه می‌آمد و می‌فرمود: ‏ السّلام علیکم یا اهل البیت، إنّما یرید الله لیذهب عنکُم الرّجسَ أهل البیت یطهرّکم تطهیرا. سلام بر شما ای اهل بیت؛ خداوند تنها می‌خواهد آلودگی‌ها را از شما بزداید و پاک کند، پاک شدنی. راوی می‌گوید:


من شش ماه در مدینه بودم و این جریان را هر روز مشاهده کردم. (۳) همین یک آیه، برهانی است کافی و نشانگر این‌که حضرت صدّیقه(س) معصومه است، و ‏عصمت از جمله شئون و مناصب ولایت است؛ و ما غیر «ولی» که معصوم باشد، سراغ ‏نداریم. ‏ ‏ ‏

 

آیه دوم ( آیه مباهله ):
فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم وأنفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین(۴)
پس بگو (ای پیامبر) بیایید ما و شما با فرزندان و زنان خود با هم به مباهله برخیزیم (یعنی در حقّ ‏یکدیگر نفرین کنیم) تادروغگویان را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. ‏ این آیه به طور صریح و آشکار اشاره می‌کند به این‌که پیامبر اکرم(ص) هنگامی‌که با نصارای نَجران مباهله نمود، ‏حضرت صدّیقه(س) نیز در این مباهله شرکت داشت. ایشان وجود مقدّسی است که میان چهار ‏معصوم دیگر در آیه مباهله قرار گرفته است. (۵)
با توجه به این مطلب که مباهله (ابتهال و نفرین کردن) ‏با نصارای نجران یک کار عادی نیست و زن و مرد عادی نمی‌توانند اقدام به مباهله نمایند و طرف مقابل را ‏مغلوب و رسوا کنند، لذا صلاحیت اقدام به چنین امر خطیری را افراد مقدس و شایسته ای دارا هستند که ‏مورد نظر مرحمت حضرت حق تبارک و تعالی بوده باشند، و حضرت صدّیقه(س) نیز یکی از آن ‏شخصیت‌هایی است که مشمول این آیه شریفه است و این از مسلّمات است.

 

آیه سوم:
فتلقّى آدم من‏‎ ‎رّبّه کلماتٍ فتاب علیه إنّه هو التّوّاب الرّحیم. (۶)
پس حضرت آدم از حضرت حق تبارک و تعالی کلماتی را فرا گرفت (و آن کلمات را وسیله قبولِ توبه ‏خویش قرار داد) و خداوند توبه او را پذیرفت. در باره این آیه احادیثی نقل شده است که بسیار فوق‌العاده است و با توجه به آیه مذکور و این روایات، ‏انسان به خوبی می‌تواند درک نماید که حضرت‌صدّیقه(س) یکی از علل خلقت است و یکی از ‏اسباب آفرینش جهان می‌باشد، یعنی همان‌طور که رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع)، سبب خلقتند؛ ‏حضرت صدّیقه نیز یکی از علل آفرینش است، و معقول نیست کسی علّت خلقت باشد و ولایت نداشته ‏باشد.
ابن عبّاس از پیامبر اکرم(ص) روایتی نقل می‌کند که خلاصه ای از آن را در این‌جا می‌آوریم: ‏ بعد از آن‌که خدای تعالی آدم را آفرید و فرشتگان بر حضرت آدم سجده کردند، عُجب و ‏خودپسندی به او راه یافت و در حالی‌که به خود می‌بالید، عرض کرد: پروردگارا! آیا مخلوقی که نزد تو محبوب‌‏تر از من باشد، آفریده‌ای؟ از جانب پروردگار خطاب آمد: بلی، و به امر پروردگار حجاب‌ها برداشته شد و پنج ‏شبه ظاهر شدند که در پیشگاه عرش ایستاده بودند. آدم عرض کرد: اینان کیانند؟ خطاب آمد: این پیامبر ‏من، این علی امیرالمؤمنین پسرعمّ او، این فاطمه دخترش، و این دو حسن و حسین، پسران علی و ‏فرزندان پیامبر من هستند. اینان مقام اوّل را دارا هستند و درجاتشان بسیار عالی و مرتبه تو تالیِ مقام ‏والای اینان است.
بعدها وقتی که حضرت آدم مرتکب و مبتلای آن ترک اولی شد، عرض کرد: پروردگارا از تو مسئلت دارم ‏که به حق محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین از خطای من درگذری. پس دعایش مستجاب شد. و ‏مشمول عفو و آمرزش خدای تعالی قرار گرفت و این است معنای آیه شریفه که خدا می‌فرماید: پس آدم ‏کلماتی از پروردگارش فرا گرفت که به وسیله آن کلمات توبه او مورد قبول واقع گردید. (۷)
به بیان علّامه، منظور از «کلمات» در آیه ۱۲۴ سوره بقره نیز همین ذوات مقدّسه هستند که ‏شرح و روایات مربوط به آن‌ها در اصل کتاب قابل مراجعه است.

 

آیه چهارم:
آیه مودّت قل لا أسألکم علیه أجراً إلاّ المودّه فی القربی. (۸)
بگو ( ای پیامبر) من برای انجام رسالتم پاداشی از شما نمی‌خواهم، مگر مودّت با خویشان نزدیکم. ‏ پیامبر اکرم(ص) اجر رسالت خودش را از طرف حضرت حق تبارک و تعالی، مودّت نزدیکان خویش اعلام می‌‏دارد. یعنی فقط مودّت خویشان حضرت‌رسول(ص) را می‌توان اجر و مزد رسالتِ عظمای احمدی دانست. ‏این مودّت ارزنده، هم وزن اجر رسالت پیامبر است و به اجماع فریقین (شیعه و سنّی) این آیه در شأن اهل ‏بیت عصمت و قداست نازل شده است، یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین(ع). ‏ احمد بن حنبل در مناقب، حافظ ابن منذر، حافظ بن ابی حاتم، حافظ طبرانی، حافظ ابن مردویه، واحدی ‏مفسّر، ثعلبی مفسّر، حافظ ابو نعیم، بغوی مفسر و فقیه ابن مغازلی(۹) از ابن عباس روایت می‌کنند که: ‏ بعد از نزول این آیه از پیامبر اکرم(ص) سؤال شد: خویشاوندان نزدیک به تو که مودّت آنان بر ما واجب است، ‏چه کسانی هستند؟ حضرت در جواب فرمود: علی، فاطمه، و دو فرزند آنان (حسن و حسین). ‏ محبّ الدّین طبری در ذخائر، زَمَخشَری در کشّاف، حَمَوینی در فرائد، نیشابوری در تفسیرش، ابن طلحه ‏شافعی در مطالب السّؤول، رازی در تفسیرش، ابو السُّعود در تفسیرش، ابو حیّان در تفسیرش، نَسَفی در ‏تفسیرش، حافظ هَیثَمی‌در مجمع، ابن صَبّاغ مالکی و دیگران روایت مذکور را نقل کرده اند. (۱۰)
قسطلّانی در المواهب اللّدنّیّه‌ می‌گوید: خدای تعالی مودّت خویشان نزدیک پیامبر را بر همگان واجب ‏کرده است و درباره وجوب محبّت اهل بیت معظّم حضرت رسول و ذرّیّه اوست که خدا می‌فرماید: بگو ای ‏پیامبر، در مقابل انجام رسالتم از شما مزدی نمی‌خواهم به جز مودّت خویشان نزدیکم. (۱۱)
در متن کتاب روایات زیادی در این باره آمده که ما به این دو اکتفا می‌کنیم و خلاصه کلام این‌که مسلّماً ‏علی، فاطمه و حسنین، آل پیامبر می‌باشند و قطعاً حبّ فاطمه(س) ضمیمه اجر نبوّت و نشان ‏دهنده ولایت اوست. ‏ ‏ ‏

 

آیه پنجم:
إنّا عرضنا الأمانه علی السّموات و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها و حملها الإنسان إنّه کان ظلوماً جهولاً (۱۲)
ما امانت الهی و بار تکلیف را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، ولی انسان آن را برداشت؛ راستی او ستمگری نادان بود. آیه مذکور نیز از آیاتی است که در اثبات ولایت حضرت صدّیقه(س) می‌توان از آن استفاده ‏کرد. امانتی که خدای تعالی به آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرده است و از آن‌ها خواسته تا آن را بپذیرند ‏و این امانت، همان ولایت پیامبر اکرم(ص) و امیر المؤمنین و فاطمه و حسنین و ائمّه بعد از آنان می‌باشد. ‏ مفَضَّل بن عمر از حضرت امام صادق (ع) نقل می‌کند: ‏ خدای تعالی ارواح را دو هزار سال قبل از خلقت بدن‌ها آفرید، و شریف‌ترین و برترین روح‌ها را، ارواح ‏محمّد، علی، فاطمه و حسنین و ائمّه نه گانه از نسل حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ قرار داد و آنان را ‏برآسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرد، نور چهارده معصوم همه جا را فرا گرفت و جهان‌گیر شد. آنگاه از جانب ‏حق تبارک و تعالی به آسمان‌ها و زمین خطاب آمد که: اینانند دوستان و اولیای من، و اینان هستند حجّت‌های ‏من بر همه مخلوقاتم. (لذا حضرت صدّیقه(س) حجّت و ولیّهالله است به نصّ خود حضرت ‏احدیّت جلّت عظمته). هیچ‌یک از آفریدگانم نزد من محبوب‌تر از آن‌ها نیست؛ بهشتم را برای دوستان آنان، و ‏آتش دوزخم را برای مخالفین و دشمنان آنان آفریده‌ام؛ پس ولایتشان امانت من است در نزد مخلوقاتم. به ‏جز این برگزیدگان من، کیست که بتواند این بار امانت را با تمام سنگینی‌اش بر دوش کشد و یا مدّعی ‏این مقام باشد؟(۱۳)
سمتی دیگر از حدیث حضرت صادق(ع) می‌فرماید: ‏ بعد از این جریان، فرستادگان الهی (درسایه ولایت چهارده معصوم) نگهدارنده این امانت و معرِّف آن ‏بوده اند، و به اوصیای خود و مخلصین امّت خویش نیز این موضوع را بیان می‌کردند… ‏ در نتیجه، حضرت صدّیقه زهرا(س) نیز ولیّه انبیا بوده است، چنان‌که پیامبر اعظم و علی و ‏یازده امام دیگر ولیّ آنان بوده‌اند. یعنی همه انبیا به خضوع و فروتنی در مقابل این چهارده وجود مقدّس ‏ایمان و اعتقاد داشته‌اند، چنان‌که در بعضی از احادیث آمده است که از جمله اعمال حضرت موسی و ‏حضرت عیسی در زمان نبوّت آن دو پیامبر، ذکر صلوات بر محمّد و آل‌محمّد بوده است، و این خود نشان ‏دهنده اعتراف به ولایت چهارده معصوم می‌باشد… و سپس اضافه می‌نماید که این ولایت همان است که ‏خدا می‌فرماید: إنّا عرضنا الأمانه…

 

پی نوشت :

 

‏۱٫ سوره احزاب، آیه ۳۳‏.
‏۲٫ اسناد شأن نزول آیه تطهیر، در مجلدات دوازدهم به بعد الغدیر آمده و متأسفانه تاکنون طبع نگردیده ‏است.
‏ ‏۳٫ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۵۹ ـ ۲۸۵، شواهد التنزیل، ج ۲، ح ۶۳۷ ـ ۶۳۹ و ۶۴۴ و ۷۷۳‏.
‏۴٫ سوره آل عمران، آیه ۶۱‏.
‏۵٫ بعضی از مصادر شأن نزول این آیه: صحیح مسلم، مسند احمد بن حنبل، سنن تِرمِذی، تفسیر طبری، ‏السنن الکبری (بیهقی)، الاغانی.
‏۶٫ سوره بقره، آیه ۳۷‏.
‏۷٫ الخصائص العلویه، ابو الفتح محمد بن علی نطنزی، الغدیر، ج ۷، ص ۳۰۱‏.
‏۸٫ سوره شوری (۴۲)، آیه ۲۳‏.
‏۹٫ برای دیدن توصیف و توثیق این افراد در نزد دانشمندان اهل سنت، به پاورقی‌های کتاب فاطمه زهرا ‏مراجعه فرمایید. ‏
‏۱۰٫ شماره ۹‏.
‏۱۱٫ شرح المواهب اللَّدُنّیّه، ج ۳، ص ۲۱‏.
‏۱۲٫ سوره احزاب آیه ۷۲‏.
‏۱۳٫ معانی الاخبار ص ۱۰۸ تا ۱۱۰٫ خوانندگانی که مایل به کسب آگاهی بیشتر از وجوه تفسیری این آیه ‏در روایات اهل بیت هستند می‌توانند به بحار ج ۵۷ ص ۲۷۸ مراجعه بفرمایند. ‏



 نگاشته شده توسط مهدی شکیبا مهر در پنج شنبه 21 اردیبهشت 1391  ساعت 10:53 AM نظرات 0 | لینک ادامه مطلب

به طور قطع بهترین آموزه های تربیتی و اخلاقی و مطمئن ترین روش های سلوکی برای انسانهای مشتاق کمال و تشنگان هدایت و جویندگان سرچشمه زلال معرفت، دیدگاه های اولیاء الهی و در رأس آنان حضرات چهارده معصوم(ع) است.

 

زیرا قلوب مطهر آنها از دریای بی کران وحی و الهام پروردگار روشنایی گرفته و تراوش های ذهنی ایشان از هرگونه خطا و اشتباهی مصون است آنچه در پی می آید بیان گوشه ای ناچیز از معارف گسترده بانوی بانوان حضرت فاطمه(س) است که با هم آن را از نظر می گذرانیم.

 

● بالاترین فضیلت حضرت زهرا(س) از دیدگاه امام خمینی(ره)

 

فاطمه(س) افتخار خاندان وحی است. زنی که فضائل او همطراز فضائل بی نهایت پیغمبر اکرم(ص) و خاندان عصمت و طهارت بود. (صحیفه نور ج ۱۲ ص ۲۷۴)

 

من راجع به حضرت صدیقه(س) خودم را قاصر می دانم که ذکری بکنم، فقط اکتفا می کنم به یک روایت که در اصول کافی با سند معتبر نقل شده است

.

 

امام صادق(ع) می فرمایند: فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر(ص) بیش از ۷۵ روز زنده نماند. غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی درپی به حضورش می آمد و او را در عزای پدر سلامت باد می گفت و تسلی بخش خاطر غمین زهرا(س) بود. گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش سخن می گفت و گاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر ذریه اش وارد می گردید، خبر می داد و امیرالمؤمنین(ع) نیز آنچه جبرئیل املاء می کرد، همه را به رشته تحریر درمی آورد. مجموعه این سخنان است که به مصحف فاطمه(س) موسوم گردید. (اصول کافی ج ۱ ص ۳۴۹ و ج ۲ ص ۳۵۵)

 

آمدن جبرئیل برای کسی یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید. یک تناسب لازم دارد بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است. این تناسب بین جبرئیل و انبیاء درجه اولی بوده مثل رسول خدا(ص) و موسی و عیسی و ابراهیم(ع) و امثال اینها. میان همه کس نبوده است. بعد از این هم میان کسی دیگر دیده نشده است. حتی درباره ائمه(ع) هم من ندیده ام که وارد شده باشد. در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضائلی که برای حضرت زهرا(س) ذکر کرده اند بالاتر می دانم. این فضیلت مختص حضرت صدیقه است. (صحیفه نورج ۲۰ ص ۴ ۵ ۶)

 

امام راحل (ره) در جایی دیگر می فرمایند: برای تمام ابعادی که برای زن و برای یک انسان متصور است در فاطمه زهرا(س) جلوه کرده است. او تمام نسخه انسانیت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان است. او موجودی ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است. بلکه موجود الهی جبروتی در صورت یک زن ظاهر گشته است. فاطمه(س) زنی است که تمام ویژگی های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود نبی بود. زنی که اگر مرد بود به جای رسول الله بود. (صحیفه نور ج ۷ ص ۳۳۷)

 

● آموزه های تربیتی و اخلاقی حضرت فاطمه(س)

 

▪ آموزه اول) حجاب کامل

 

امام موسی بن جعفر(ع) از پدرانش نقل فرموده است که امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: روزی فرد نابینایی اجازه خواست که به منزل فاطمه(س) وارد شود، آن حضرت خود را (با چیزی مانند پرده) از او پوشیده داشت. رسول خدا(ص) به او فرمود: چرا خود را پوشیده داشتی در حالی که نابیناست و ترا نمی بیند؟ حضرت فرمود: اگر او مرا نمی بیند من او را می بینم و نیز رایحه و عطر را می بوید و شامه اش سالم است. رسول خدا(ص) فرمود: گواهی می دهم که تو پاره تن من هستی. (بانوی بانوان ص ۲۶ به نقل از بحار ج ۴۳ ص ۹۱)

 

▪ آموزه دوم) اوصاف شیعه

 

مردی از همسرش خواست نزد فاطمه (س) برود و ازقول او بپرسد که آیا من از شیعیان شما هستم؟ او به حضور حضرت (س) آمد و سؤال شوهرش را رساند. زهرا(س) فرمود: به شوهرت بگو: اگر آنچه را به شما امر می کنیم انجام دهی و آنچه را که از آن نهی می کنیم، انجام ندهی از شیعیان ما هستی وگرنه از شیعیان ما نیستی. وی نزد شوهرش آمد و سخن فاطمه (س) را به او رساند. او از این پاسخ ناراحت شد با آه و ناله گفت: وای برمن، کیست که به گناه آلوده نباشد، بنابراین اگر از گناه پاک نشوم، شیعه نیستم، در آن صورت همیشه در دوزخ خواهم بود.

 

وای برمن چه خاکی برسرم کنم؟ همسرش وقتی او را چنین آشفته دید به حضور حضرت زهرا (س) برگشت و داستان را به عرض رساند، فاطمه (س) فرمود به شوهرت بگو: چنین نیست که تو تصور می کنی. شیعیان ما از افراد نیک اهل بهشت هستند، ولی اگر گناه کار باشند، براثر گرفتاریها و صدماتی که در صحرای محشر، در روز قیامت، یا در طبقه اعلای دوزخ می بینند، گناهانشان ریخته می شود و سپس ما آنها را نجات می دهیم و به بهشت می بریم. (داستانهای روایی ص ۴۹۹) همان طور که ملاحظه می شود از دیدگاه رهبران الهی ملاک شیعه عمل به دستورات آنها است و نه داشتن اسم و رسم و ادعا. لذا از خدا توفیق عمل و نیت صالح برای همه بخواهیم.

 

▪ آموزه سوم) از خودگذشتگی وایثار

 

عرب تازه مسلمانی درمسجد مدینه از مردم کمک خواست.پیامبر(ص) به اصحاب خود نگریست. سلمان فارسی برخاست تا نیاز آن بیچاره را برطرف سازد. هرجا رفت با دست خالی برگشت. با ناامیدی به طرف مسجد می آمد که چشمش به منزل حضرت فاطمه(س) افتاد، با خود گفت:فاطمه (س) سرچشمه نیکوکاری است. درب خانه راکوبید و داستان عرب مستمند را شرح داد. حضرت زهرا (س) فرمود: ای سلمان، سوگند به خداوندی که حضرت محمد را به پیامبری برگزید، سه روز است که غذا نخورده ایم و فرزندانم حسن و حسین (ع) از شدت گرسنگی بی قراری می کنند و خسته و مانده به خواب رفته اند.

 

اما من، نیکی و نیکوکاری را درخانه مرا کوبیده است، رد نمی کنم. آن گاه پیراهن خود را به سلمان داد تا در مغازه شمعون یهودی گرو گذاشته، مقداری خرما و جو قرض بگیرد.

 

سلمان فارسی می گوید: پس از دریافت جو و خرما به طرف منزل فاطمه (س) آمدم وگفتم: دختر رسول خدا مقداری از این غذاها را برای فرزندان گرسنه ات بردار. حضرت پاسخ فرمود: ای سلمان، این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام دادیم و هرگز از آن چیزی برنمی داریم. (فرهنگ سخنان فاطمه (س) ص ۱۱۹)

 

▪ آموزه چهارم) کیفیت رابطه با مردم و خانواده

 

معیار و میزان سنجش ارزشمندی انسان از دیدگاه فاطمه (س) روابط شایسته با مردم وخانواده است. حضرت دراین باره می فرمایند: بهترین شما کسی است که دربرخورد با مردم نرم خو و مهربان تر است و ارزشمندترین مردان شما آن کسانی اند که با همسران خود مهربان و بخشنده هستند. (همان ص ۱۳۹)

 

▪ آموزه پنجم) نگرانی ازحجاب حتی پس از مرگ

 

اسماء بنت عمیس نقل می کند: روزهای آخر زندگانی حضرت زهرا (س) با او بودم. روزی مرا به یاد کیفیت حمل جنازه توسط مردم انداخت و ابراز نگرانی کرد که چرا جنازه زن را روی تخته ای می گذارند و بالای دست مردان حمل می کنند؟ حضرت (س) فرمود: من بسیار زشت می دانم که جنازه زنان را پس از مرگ بر روی تابوت روباز گذاشته و بر روی آن پارچه ای می افکنند، که حجم بدن را برای ببیندگان نمایش می دهد. مرا روی تابوت آنچنانی نگذار و بدن مرا بپوشان که خدا تو را از آتش جهنم باز دارد. اسماء می گوید: وقتی نگرانی حضرت زهرا (س) را دیدم که به امام علی (ع) فرمود: وصیت می کنم به شما ای پسر عمو، که برای من تابوتی درست کنید، همان گونه که ملائکه شکل آن را به من نشان دادند. خدمت آن حضرت توضیح دادم: در سرزمین حبشه تابوتی می سازند که بدن میت را می پوشاند، سپس به وسیله چوب های تر و شاخه های نازک درخت، شکل و قیافه آن را ترسیم کردم. فاطمه (س) خوشحال شد و فرمود: برای من تابوتی مثل آن درست کن و مرا با آن بپوشان، خدا تو را از آتش دوزخ حفظ نماید. (همان ص۸۴ ۸۵)

 

▪ آموزه ششم رعایت محرم و نامحرم

 

رسول خدا(ص) درب خانه فاطمه(س) را کوبید و فرمود: سلام بر شما، آیا وارد خانه شوم؟ پاسخ شنید، سلام بر تو ای فرستاده خدا، داخل شوید. پیامبر(ص) فرمود: آیا داخل شوم با کسی که همراه من است؟ فاطمه(س) فرمود: ای رسول خدا، اگر نامحرمی با شماست وارد نشوید که چادر بر سر ندارم. کمی بعد، چادر به سر گذاشت و فرمود: داخل شوید. رسول خدا دوباره سلام کرد و فرمود: با کسی که همراه من است؟ پاسخ شنید: سلام بر تو ای فرستاده خدا، داخل شوید با کسی که همراه شماست. (همان ص۸۳و ۸۴)

 

▪ آموزه هفتم) حالات معنوی فاطمه(س) در شب ازدواج

 

شب ازدواج و آغاز لحظه های شروع یک زندگی نوین برای هر زن و مردی شیرین و خاطره انگیز است. بسیاری این لحظه های شیرین را به انواع گناه می آلایند و فکر می کنند این کارها مجاز است. امام علی(ع) شب عروسی، فاطمه زهرا(س) را نگران و گریان دید، پرسید: چرا ناراحتی؟ حضرت زهرا(س) پاسخ داد: پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم. به یاد پایان عمر و قبر خود افتادم که امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت. پس تو را به خدا سوگند می دهم که بیا: تا به نماز بایستیم و با هم در این شب خدا را عبادت کنیم. (همان ص۴۰)

 

▪ آموزه هشتم) علاقه مندیهای فاطمه(س)

 

حضرت فاطمه(س) در رهنمود ارزشمندی فرمود: از دنیای شما سه چیز محبوب من است. تلاوت قرآن، نگاه به چهره رسول خدا(ص)، انفاق در راه خدا. همچنین نسبت به تلاوت برخی از سوره های قرآن سفارش می فرمود: کسانی که سوره های حدید، واقعه، الرحمن، را تلاوت کنند، در آسمان ها و زمین، اهل بهشت خوانده می شوند. فاطمه(س) به امام علی(ع) سفارش کرد که: وقتی من وفات کردم، تو غسل و کفن مرا به عهده گیر و بر من نماز بگزار و مرا درون قبر قرار ده، دفن کن و سنگ قبر را بر روی قبرم بگذار و خاک بر آن بریز و آن را همآهنگ کن. آن گاه بالای سرم روبرو من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن. زیرا در چنین لحظه هایی، میت به انس گرفتن با زندگانی محتاج است. من تو را به خدا می سپارم و درباره فرزندانم سفارش به نیکوکاری دارم. (همان ص۲۱۹ و ۲۵۲)

 

▪ آموزه نهم) تقاضای عمر مفید

 

حضرت زهرا(س) در مناجات با خدای خویش می فرمود: بار خدایا تو را به علم غیبت و تواناییت بر آفرینش، سوگند می دهم که مرا، تا وقتی می دانی زنده بودن برایم بهتر است، زنده بداری و هرگاه مرگ برایم بهتر بود، مرا بمیران. (میزان الحکمه ج۲ ص۷۳۵)

 

▪ آموزه دهم) پاداش سلام و صلوات بر فاطمه(س)

 

یزیدبن عبدالملک نوفلی از پدرش، از جدش روایت کرده که می گوید: بر فاطمه(س) وارد شدم، آن حضرت ابتدا به من سلام کرد و سپس فرمودند: پدرم در زمان حیاتش فرمود: هر کس بر من و برتو سه روز سلام کند، بهشت برای او خواهد بود. به حضرت(س) عرض کردم: این مطلب مربوط به دوران زندگی شما و آن حضرت است یا اینکه پس از فوت شما هم شامل می شود؟

 

فرمودند: در زندگی و پس از مرگ هم شامل می شود.

 

و نیز علی(ع) از فاطمه(س) نقل می فرمایند: رسول خدا(ص) به من فرمود: ای فاطمه هر کس بر تو صلوات بفرستد، خداوند او را خواهد بخشید و مورد آمرزش قرار خواهد داد و او را به من در هر جای بهشت که باشم، ملحق خواهد نمود. (فاطمه(س) شادمانی دل پیامبر(ص) ص۳۷۸ و ۴۰۰)

 

محمدمهدی رشادتی

 

روزنامه کیهان



 نگاشته شده توسط مهدی شکیبا مهر در پنج شنبه 21 اردیبهشت 1391  ساعت 10:50 AM نظرات 0 | لینک ادامه مطلب

 

 

با حذف «زیبایی های معنوی»، «زیبایی» خشک و بی روح می گردد، به عبارت دیگر: بحث از ارزشهای معنوی از موضوع زیبایی جدا نیست، گرچه برخی کوشیده اند خاستگاه زیبایی را در امور محسوس (sensible) و دنیوی، و ارزشهای معنوی را در امور اخروی محصور نمایند.

 

از آگوستین قدّیس چنین نقل شده است که: «وقتی خداوند را دوست می دارم، آنچه دوست دارم چیست؟ نه جسمی است، نه تنی، نه زیبایی گذران، نه درخشش روشنایی، نه آوازهای دلکش، نه گلها و گیاهان خوشبو، … دوست داشتنِ آن چیزها نیست، با این همه وقتی خدایم را دوست دارم گویی همه این مظاهر را نیز دوست داشته ام.»

 

آری، در تعالیم توحیدی نه تنها زیبایی محسوس نکوهش نگشته، بل به شباهت های این تجلی های مادی با طبع زیباپرور معنوی استناد شده است. اما آنچه مهم است این که: هنر اسلامی از همان آغاز تمایل داشت که از قواعد فیزیکی محسوسات فاصله بگیرد و فراتر گام نهد، نقوش اسلیمی اگر چه با گل و گیاه تزیین شده اما هرگز منعکس کننده واقعیت طبیعی نبوده بل از آنها انتزاع گشته اند

.

 

خلاصه آنکه: خاستگاه زیبایی را نباید در امور مادی محصور دانست بل اصل آن را باید در امور معنوی جستجو کرد هر چند زمینه درک این نوع زیبایی ها به پالایش درون نیازمند است، به قول عطار:
با جمالش چونکه نتوان عشق باخت    از کمال لطف خود آئینه ساخت
هست آن آئینه، دل، در دل نگر    تا ببینی رویش ای صاحب نظر

 

استاد محمدتقی جعفری می نویسد: «در امر زیبایی، اعم از محسوس یا معقول، «لذت» عنصر بسیار مهم درون ذاتی است و هر انسان منصفی می پذیرد که اگر از دریافت زیبایی های محسوس برای انسان لذتی محسوس ایجاد شود، به همان اندازه و چه بسا بیشتر دریافت زیبایی های معقول، لذت معقول به همراه دارد. گاهی حیرت انسان در برابر زیبایی روح یک انسان رشد یافته تا آنجا بالا می رود که محال است در زیبایی های محسوس به آن حد برسد. همان گونه که چشم یک انسان لایق از تماشای آسمان لاجوردین سیر نخواهد شد، زیبایی وجدان یک انسان پاک و مصفا شما را بیش از آن مبهوت و مستغرق در زیبایی خود خواهد کرد.»(۱)

 

اکنون در این این مقال برآنیم تا برخی از ویژگیهای حضرت زهرا علیهاالسلام را به عنوان تجلی زیبایی های معنوی برشماریم، با استناد به منابع معتبر، بصورتی گذراو فهرست وار:

 

کمال انسانی:

 

زهرای اطهر علیهاالسلام انسانی چند بُعدی بود و در تمام جنبه های انسانی در اوج کمال، هنگام عبادت آنچنان در معنویت غرق می شد که با گذشت ساعتها، گذر زمان را حس نمی کرد چرا که «زمان» از مختصات ماده و مادیات است و او در عالم دیگری سیر می کرد، اما در گاه حمایت از رهبری و ولایت، تو گویی جز سیاست کار دیگری ندارد و تا پای جان می ایستاد و جوانمردانه افشاگری می کرد. وی پیرامون موضوعات مختلف جملاتی زیبا و ژرف از خویش به یادگار نهاده، عرفان، خانواده (کار در منزل، همراهی با همسر، ساده زیستی)، حقوق (حق زن، همسایه، کارگر، مهمان و …)، جامعه، اقتصاد، سیاست (دفاع از سیاستهای نبوی و علوی، طرح قضیه فدک و اعتراض شدید به غصب آن از طرف حکومت، برخورد قهرآمیز با غاصبان خلافت امیرمؤمنان علیه السلام ، نکوهش مخالفان امیرالمؤمنین علیه السلام و نقل احادیثی همچون حدیث غدیر، منزلت و …)، اخلاق و فقه و… بخشی از محورهایی است که مورد توجه حضرت قرار داشته است.

 

عشق به عبادت:

 

حسن بصری می گوید: «در این امت، عابدتر از فاطمه علیهاالسلام نیامده است، آنقدر نماز و عبادت را ادامه می داد که پاهایش ورم می کرد.»(۲)

 

درخشش چنین عبادتی آسمانیان را مبهوت می کرد، امام صادق علیه السلام بعدها در مورد مادر چنین فرمود: «وقتی در محراب عبادت نماز می ایستاد برای آسمانیان می درخشید همانگونه که نور ستاره ها برای زمینیان. (و به همین علت وی «زهرا» لقب گرفت)»(

۳)

 

شب عروسی نیز، زهرا نگران آخرت است، علی علیه السلام می پرسد: چرا چنین مضطرب و نگرانی؟

 

دستم تهی است، نگران ورود به آخرتم. ترا سوگند که امشب به عبادت خدا بپردازیم.

 

در روایتی دیگر می خوانیم: «خداوند به فرشتگان مباهات کرده، می فرماید: بنگرید، فاطمه ام چگونه در پیشگاه من ایستاده، ارکان بدنش از خوف به لرزه در آمده و با تمام وجود دلداده ام گشته است، گواه باشید که من رهروانش را از آتش دوزخ ایمن ساختم.»(۴)

 

انس با قرآن:

 

حضرت فاطمه علیهاالسلام و اصولاً عترت پاک پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بر اساس حدیث متواتر «ثقلین»، پیوندی عمیق، استوار و جاودانه با قرآن دارند، سرشت زهرا دوران کودکی و حتی پیش از آن، با تعالیم وحی عجین گشته بود. وی در واپسین روزهای عمر در سخنان کوبنده خویش در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از پشت پرده و شفاف ضمن حمایت از ولایت و بیداری اذهان مخاطبین به بیش از صد آیه اشاره نموده است (به صورتهای مختلف مانند: استدلال به آیات، اقتباس از آیات چه با تغییر و چه بدون تغییر در آیه و بالاخره جملاتی که ناظر به آیات می باشند.)

 

ادامه در ادامه مطلب



 نگاشته شده توسط مهدی شکیبا مهر در پنج شنبه 21 اردیبهشت 1391  ساعت 10:46 AM نظرات 0 | لینک ادامه مطلب



تعداد کل صفحات : 3 1 2 3





POWERED BY RASEKHOON.NET