بسم الله
سلام برمهدی فاطمه عج
باتوجه به اینکه درسال همت مضاعف وکارمضاعف به سرمی بریم مطالب گلچینی اززندگانی امام رضا علیه السلام
گردآوری نموده وتقدیم می نمایم.این مطالب درموردکارواشتغال ان بزگواران می باشد.
كار و اشتغال
:

دركتابهاي تاريخي موضوع كار و اشتغال امام رضا (ع) كمتر پرداخته شده است

و اين امر به خاطر دو مسئله مهم است: 1- زندگي ويژة امام رضا (ع) نسبت به ديگر امامان از نظر ظهور در جامعه و علني شدن فعاليت او و بيرون آمدن امام از حالت تقيه بويژه در سالهاي آخر عمر واز طرف ديگر مسئله ولايت عهدي او كه تقريباً همة مسائل ديگر را تحت شعاع قرار دادباعث شده است كه بيشتر تاريخ نگاران مبارزات سياسي او را مطرح كرده و همة تلاشها و فعاليتهاي ديگر او را تقريباً ناديده بگيرند و ادعا كرد بخش اعظم وقايعي كه درتاريخ زندگي امام رضا (ع) ثبت و ضبط شده مربوط به 5 سال آخر عمر اوست. 2- با بيانات و توضيحاتي كه اكثر مورخان در رابطه با كار و فعاليت حضرات معصومين از زمان امام اميرالمؤمنين (ع) و بعدها حتي از زمان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) داشتند شايد زياد ضروري نميديدند كه مجدداً همان مباحث را تكرار نمايند. اصولاً كار حضرات معصومين (ع) و حتي انبياي پيشين اغلب شناخته شده و در حول و محور كشاورزي و گاهي هم حشمداري است و كم هستند عدة معصومان و يا انبيايي كه به اشتغالات ديگر سرگرم باشند.

فعاليت اقتصادي امام

:

ميدانيم كه او عائله سنگيني را اداره ميكرد. امام موسي بن جعفر(ع) در بين امامان ما از همه پر اولادتر و گرفتاريهاي سياسي و حبس و محدوديت او از همه بيشتر بود. تاريخ مدت زنداني شدن او را بين 7 تا 14 سال ذكر كرده اند و در طول اين مدت و حتي قبل از آن، اين امام رضا (ع)‌ بود كه به عنوان فرزند ارشد و مورد سفارش امام موسي بن جعفر (ع) ميبايستد با تلاش خودو از محل درآمد شخصي كه استفاده از بيتالمال را جز به ضرورت و در حد اضطرار جايز نميدانست نيازهاي اقتصادي خانواده را پاسخ بدهد اما اين كه چه كار و فعاليتي داشت با شددر مدينه به کارهای كشاورزي و باغداري مي پرداخت. او وارث اراضي كشاورزي و باغاتي بود كه از زمان علي (ع) آباد شده و بعدها حضرات ائمه به توسعه و آبادكردن اطراف آن پرداخته بودند.

اداره امور پدر

:

امام كاظم (ع) در تنگناي شديدي بود.وضع ثابتي از نظر امنيت نداشت. هر روز و شبي اين خطر وجود داشت كه او را احضار كنند. اين وضع از اواخر دوران حيات امام صادق (ع) و سراسر دوران حضرت امام كاظم (ع) به چشم مي¬خورد و امام رضا (ع) وارث دشواريهاي سختي از جهت اعمال فشار در دستگاه حاكم بر پدر بود. در غيبت پدر او وظيفه داشت كارهاي او را سروسامان دهد. عائله او را از نظر اقتصادي و هم مذهبي اداره كند. به امور مزرعه و باغات و دخل و خرج¬ها برسد. امام اصرار داشت شخصاً در زمين ومزرعه كار و از حاصل دسترنج خود اعاشه كند.

آسان گرفتن زندگي

:

آنچه دشواريهاي او را در زندگي نسبتاً آسان¬ مي¬كرد آسان¬گيري زندگي و تهيه وسايل و ابزار آن در حد گذران،‌ بدون انديشه هدف قراردادن زندگي بود. چه بسيارند افرادي كه به خاطر هدف قراردادن دنيا و تصور اين كه ابدالدهر مي¬خواهند در آن توقف كنند و هم به خاطر تعصبات و رقابت¬ها و حرص و ولع¬هاي بسيار، زندگي را برخود و ديگران سخت مي¬گيرند. او امام است و الگو و رهبر جامعه. در زندگي وظيفه¬اي را براي خود ترسيم كرده و مي¬كوشيد آن را به نحوي شايسته و درخور تحسين انجام دهد. امام رضا (ع) زندگي را بر خود آسان مي¬گرفت و وابستگي¬ها را از خود دور كرده بود. البته كسان و بستگان پرتوقعي بودند كه در اثر خواهندگی ها كار را بر امام سخت مي¬كردند ولي امام بر اساس سخت¬گيري برخويش به نفع ديگران، سعي داشت حاجات ديگران را برآورده سازد.

خانه و زندگي او

نميخواهيم بگوييم خانة او محقر بود. كوخ نبود و كاخ هم نبود. نسبتاٌ وسيع و مركز آمد و شدها بود. چه بسيار از جلسات درسي كه در خانة ‌او برگزار ميشد. برخي از مورخان وضع فرش خانهاش را اين گونه تصور كرده اند كه او در تابستان بر روي حصير

مينشست و در زمستان بر روي فرشهاي پشمي و موئين. برخي هم نوشتهاند كه فرش زير پايش پلاس بود كه آن هم درواقع چيزي جز آن پارچه هاي پشمين نبود. اگرچه شأن او و ديگر امامان والا و گران سنگي زندگيشان بايد بالاتر از آن چيزي باشد كه در خانه هايشان ديده ميشود ولي آنها زيور دنيا را به هيچ ميانگاشتند و دل به رضوان خدا و انجام وظيفهاي خوش ميكردند كه خداي متعال برايشان معين كرده بود.

آمد و شدها

:

خانة او مركز آمد و شد بود و باب اميد افرادي كه به دلايل مختلف به خدمت او ميآمدند. اين آمد و شدها در فصل حج طبيعتاًَ زيادتر ميشد. در مواردي دردمندان، فقيران و افراد محتاج و آنها كه از همه جا رانده ميشدند به درب خانة او چشم ميدوختند و به غير از اين دسته بايد از خواستاران علم و از دوستداران خالص فرهنگ و دانش ياد كنيم كه با امام و درس و بحث و جلسات خصوصي داشتند و گرههاي دشوار علميشان در حضور امام و در خانة او گشوده ميشد.

الگوي زندگي

:

امام همانگونه كه در شأن و موقعيت اوست زندگيش الگوي زندگي اسلامي بود آن كس كه ميخواست زندگي خود را در آن شرايط با زندگي پيامبر (ص) تطبيق داده و به مذاق اسلام عمل كند ميبايست راه و روش امام رضا (ع) را تعقيب نمايد. او با سخن خود، با رفتار خود، با عمل به وظايف خويش، با مراقبت و كردار خود در پي ارشاد و اصلاح جامعه بود و مراقبت داشت مردم راه و زندگي خود را اسلامي كنند.

زندگي ظاهر

:

تاريخ در توصيف شمايل و وضع ظاهر او نقل از اين دارد كه او فردي معتدل القامه، با چهره و صورتي گندمگون و زيبا با محاسني انبوه و آراسته، با چشماني درشت و جذاب و شبيه ترين فرد به رسول خدا (ص) بود. درروابط بامردم نگاهي توأم با متانت و مهر داشت و با چهرهاي گشاده با آنان برخورد مينمود آنچنان كه افراد جرأت مييافتند حرف و سخن خود را با او در ميان نهند.

آراستگي و وقار

:

او داراي سنگيني، وقار و متانت بود. هنگامي كه راه ميرفت در مشي او تندي و كندي مشاهده نميشد. احساس عجله و شتاب براي حركت او نبود مگر در مواقعي كه براي دستگيري از مستمندي به پيش ميرفت. با ديگران سخن ميگفت ولي در روابط او با ديگران حتي در شادترين مراسم قه قه هاي از او شنيده نشد و گزارش نويسان خندة او را تبسم ثبت كردهاند و اين خود سبب آن بود كه كسي در مجلس او جرأت گستاخي نداشته باشد.

زينت و خضاب

:

اصولاً رسيدگي به خود و آراستن سر و زندگاني خود و مراقبت در لطافت و ظرافت جسم خود در سنت اسلامي جداً‌ مورد تأكيد است. در شرح امام رضا (ع) نوشته اند كه او موي سر و صورت خود را ميآراست و دستور خاصي براي آرايش صورت خود به سلماني ميداد او سروصورت خود را به رنگ مشكي خضاب ميكرد و طبيعي است كه چنين وضعي عامل افزايش متانت و وقار در آن روزگار به حساب ميآمد.

پوشش او

:

با همة عظمت و وقاري كه داشت پوشش او ساده و به دور از هر علامتگذاري بود نه به مانند عباسيان و شعار آنها لباس سياه ميپوشيد و نه چون برخي از علويان لباس سبز ميپوشيد. لباس خانه و بيرون او متفاوت بود. در محيط خانه جامه اي غليظ و درشت ميپوشيدو هيچگاه لباس نرم و ابريشمين به تن نميكرد ولي در ميان مردم با لباس بهتري ظاهر شد

در برابر اعتراض ها

:

برخي از آنان كه خود را مدعي مقاماتي ميدانستند و به خصوص كساني كه صوفيمنش بودند در برابر اين وضع و شرايط امام به او اعتراض ميكردند سفويان ثوري از اين گونه افراد بود. روزي در ديدار با امام، خطاب به او گفت: چه خوب بود لباس ساده تري ميپوشيدي! امام فرمود دستت را به من بده. دست او را گرفت و داخل پيراهن خود كرد امام در روي لباس جامة خز براي مردم است و در زير آن لباس پشمين. به سفيان فرمود اين خز براي مردم و اين پشمينه براي خدا. ايامي كه در مدينه و در شرايط عادي و متوسط زندگي ميكرد خود را با وضع متعارف جامعه و حتي كمتر از آن عادت ميداد و آن روز كه وارد ايران شد در كنار كاخ مأمون او را منزل دادند وضع غذاي خود را برتر نساخت در غذا مراقبت داشت كه اسراف نشود و يا بيهوده چيزي به هدر نرود.





تاريخ : سه شنبه 28 اردیبهشت 1389  | 3:32 AM | نویسنده : محدثه اهلبیت | نظرات 0