حجت الاسلام احدى مى گويد: روزى در جماران منبر رفتم و خاطراتى را از زندگى مقام معظم رهبرى بيان كردم . بعد از سخن رانى ، پزشكى به من مراجعه كرد و گفت : بگذار من هم خاطره اى براى تو بگويم :
روزى در مطب نشسته بودم ، خانمى به اتفاق فرزندش به من مراجعه كردند. پس از معاينه ، قيافه ى فرزند مرا به فكر فرو برد. خيلى به مقام معظم رهبرى شباهت داشت .
نام و فاميل وى را پرسيدم . چون پاسخ شنيدم ، از آن خانم سؤ ال كردم : آيا شما با آيت الله خامنه اى ، نسبتى داريد؟
گفت : بله ! اما شما به كسى نگوييد من همسر ايشان هستم !
تعجب وجودم را گرفته بود. به همسر مقام معظم رهبرى گفتم : مگر شما پزشك خصوصى نداريد؟
ايشان گفت : خير؛ آقا اجازه ى چنين كارى را نمى دهند و مى گويند: شما چون ساير مردم مانند يك نيروى عادى در نوبت هاى بيمارستان ، به پزشك مراجعه كنيد.
من اين خاطره را از زبان آن پزشك در جماران شنيدم . تمام مشخصات وى نيز نزد من است . با اين حال ، بيش تر تحقيق كردم و از آيت الله مصباح هم پرسيدم . ايشان هم موضوع را تاءييد فرمودند.
اين شيوه ى زندگى آيت الله خامنه اى است . اين عظمت ، مرا عاشق معظم له نموده است .
نظرات (0) نويسنده : مدیر سایت - ساعت 12:53 PM - روز چهارشنبه 18 آذر 1388 |