در بین ظلمهایی که در طول تاریخ به اهل بیت علیهم السلام شده ، یکی از دردآورترین ها ظلمی است که از سوی دوستان ایشان آنهم در قالب محبت و ارادت وارد شده است .
تعریف رابطه ی اهل بیت با یکدیگر در قالب رابطه های زمینی ظلمی است که به واقع جسارت به ساحت مقدس ایشان است . یعنی گرچه رابطه پدر و فرزندی، خواهر و برادری و همسری و... بین ایشان کاملترین رابطه هاست ، لیکن در این درگاه رابطه ها ، رابطه ی محب و محبوب و بلکه امام و ماموم است . رابطه زهرای اطهر(س) و علی(ع) گرچه در حوزه ی روابط خانوادگی زیباترین و بی نقص ترین رابطه است ، اما ، ارادت زهرا به علی نه از جهت همسری که از جهت ارادت ماموم به امام است . زهرا(س) اگر جان خویش را در دفاع از علی(ع) میگذارد ؛ در حقیقت از امام و ولی الهی خویش دفاع میکند و این است که زهرا(س) این رتبه و شان را داراست.
کربلا سرشار از این نوع رابطه هاست ، رابطه های زیبایی از ارادت غلام حبشی امام حسین(ع) گرفته تا اوج عشقبازی علی اکبر با امام خود.
زینب(س) که در دامان ولایتمدار مادری چون زهرا(س) پرورش یافته و برای او جان دادن و کشته شدن در راه امام اقتدای به شیوه ی مادراست ، در جریان کربلا شاهکاری را ثبت کرده که در تاریخ نه کم نظیر بلکه بی نظیر است .
فراوان شنیدیم که عده ای حسین(ع) را نصیحت کردند که به سوی کوفه نرود، و امام در جواب هر یک به فراخور فهم او پاسخی داده اند، این افراد ، کسانی هستند که در تاریخ اسلام صاحب نام و سوابق مهم و قابل ملاحظه اند، افرادی که بر اساس همین شهرت و سابقه ، به خود اجازه نصیحت کردن حسین(ع) را داده اند.
اگر با دقت به احوال این افراد و رفتارشان قبل و بعد از کربلا بنگریم به نوعی از اسلام برمیخوریم که بسیار خطرناک و دور از حقیقت این دین الهی است . اسلام عافیت طلبی و عافیت طلبها. گرچه ظاهر سخنشان نصیحت و خیرخواهی حسین است لیکن در مغز و باطن سخنشان معلوم است که خود را پیشاپیش از این جهاد معاف کرده اند. یعنی همان موقع که به حسین(ع) میگویند به کوفه نرو همزمان گویا اعلام میکنند که ما با تو نمی آییم.
مردانی که بسیاری از آنها دارای ادعای بزرگی هستند. در این بین زینب(س) زنی که دلایل بسیاری برای نرفتن به کربلا می تواند داشته باشد ( مانند بیماری همسر ، فرستادن فرزندانش و معاف شدن خودش، نرفتن و نگهداری خانواده حسین(ع) و...) برای اینکه تصمیم حسین(ع) در اصلاح امت جدشان کامل شود و برای اینکه به همگان بفهماند که امر به معروف حسین تنها برای لشکر یزید نیست بلکه دوستان هم دچار بیماری گناه و دنیا زدگی و عافیت طلبیند ، و برای ماندن اسلام ؛ اینها هم باید اصلاح شوند ، به مقابله ی عملی با اسلام رفاه زدگی و عافیت طلبی بر میخیزد.
گرچه یقینا پیامبری کربلای حسین(ع) بیانگر عظمت شخصیت این بانوی برجسته ی تاریخ می باشد لیکن ، حضور زینب کبری(س) عقیله ی بنی هاشم که هیچگاه جز در حلقه ی محارم در جامعه حضور نداشته در بین اسرا و اسارت او بدست پست ترین افراد نوع بشر ، یعنی کسانی که از منظر حسین(ع) نه تنها دین ندارند بلکه آزاده هم نیستند ، پیام عظیمی دارد و آن اینست که برای حمایت از ولایت ، و برای دفاع از حریم امامت ، مومن انقلابی و ماموم حقیقی بایست آماده رنج کشیدن و سختی دیدن باشد. آسوده بودن و رفاه را برگزیدن ، به کنج عافیت رفتن و برای پیروزی حسین(ع) دعا کردن نه تنها در مکتب اسلام ناب زینب(س) فضیلتی نیست بلکه مایه ی شرمساری و خجالت است.
زینب(س) سختی دیدن شهادت بهترین انسانهای زمین که لااقل هجده نفر آنها از نزدیکان اویند ، و سختی در بند بودن و به مجلس لهو و لعب ابن زیاد و یزید به اسارت رفتن را به جان می خرد تا ولایتمداران تاریخ الگویی را برای دفاع از امام پیش رو داشته باشند و بدانند که اسلام رفاه و عافیت ، آنجا که ولی به مصاف ناراستی و کژی میرود اسلام نیست بلکه کفر و شرکی است در لباس مقدسی با ظاهر اسلامی .
عبرتهای عاشورا تابلویی ارزشمند برای انقلاب اسلامی و مومنان انقلابی دوران ماست . امروز نیز آنگاه که ولی فقیه در مصاف با شبیخون و بلکه قتل عام فرهنگی دشمن ، چفیه بر دوش انداخته و با همه توان به میدان مبارزه آمده ، کنج عافیت برگزیدن و مومن دعا خوان بی بصیرت بودن ننگی است که قرنها قبل زینب کبری برای تبری از آن وبلکه برای تبیین آن رنج سفر کربلاو اسارت کوفه و شام را کشیده است . امید که مومنان انقلابی دوران خمینی (ره) و خامنه ای (مد ظله العالی ) با نگاه به این تابلوی با عظمت ، لحظه ای غفلت نکرده و سربازانی چون حبیب و مسلم و عباس و قاسم باشند.