شعر عاشقانه
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
موضوعات
کدهای کاربر

خوشبخت، یوسف به سفر رفتة من است

یار سراغ یار دگر رفتة من است

 

آینده و گذشتة محتوم من یکی‌ست

تقدیر، خنجر به جگر رفتة من است

 

این چشمه‌ای که بر سر خود می‌زند مدام

فواره نیست طاقت سر رفتة من است

 

مست است و شوربخت که سر می‌زند به سنگ

دریا جوانی به هدر رفتة من است

 

هر غنچه‌ای که سر زند از خاک، بعد از این

لبخند یوسف به سفر رفتة من است

 

فاضل نظری


ارسال شده توسط : سید رضا هاشمی
ادامه مطلب
[ سه شنبه 22 اسفند 1396 6:28 AM ] [ سید رضا هاشمی ]

درباره وبلاگ

آمار و بازدید ها
کل بازدید:470504

تعداد کل مطالب : 1173

تعداد کل نظرات : 1

تاریخ آخرین بروزرسانی : شنبه 9 تیر 1397 

تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396