(بسم الله الرحمن الرحیم)
براي روشن شدن جواب لازم است به نكاتي اشاره شود.
1ـ معناي لغوي مباهله
اين لفظ در اصل از ماده «بهل» بر وزن «اهل» به معناي رها كردن است، به همين جهت هنگامي كه حيوان را، به حال خود واگذارند، و پستان آن را براي جلوگيري از نوشيدن نوزادش در كيسه قرار ندهند به آن حيوان «باهل» ميگويند، و «ابتهال» در دعا به معناي تضرع و واگذاري كار بر خدا است، و گاه اين واژه را به معناي «هلاكت و لعن و دوري از خدا» معني كردهاند، آن نيز به خاطر رها كردن و واگذار نمودن بنده به جاي خويش و خروج از سايه لطف خدا است،[1]
2ـ حقيقت مباهله
مباهله به معناي نفرين كردن دو نفر به هم ديگر است، به اين ترتيب كه وقتي استدلالات منطقي در مسئله ديني سودي نداشت، در يكجا جمع ميشوند، و به درگاه خدا تضرع و از او ميخواهند كه دروغگو را رسوا سازد و مجازات كند،[2]
3ـ ترجمه آيه مباهله
«هر گاه بعد از علم و دانش كه درباره مسيح به تو رسيده، كساني با تو به بحث و ستيز برخيزند، به آنها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم وشما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را، فرا ميخوانيم شما هم زنان خويش را ما از نفوس خويش دعوت ميكنيم شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله ميكنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار ميدهيم.»[3]
اما: جواب قسمت اول پرسش كه مباهله چه ارتباطي با امیرالمومنین امام علي (عليه السّلام) و فرزندان او (علیهم السلام) دارد؟
1ـ ابوالفرج اصفهاني ميگويد كه: گروهي از نصاراي نجران كه در ميانشان اسقف آنان و عاقب و ابوحبش و سيد و قيس، و عبدالمرح و... بودند به مدينه آمدند، ابتداء به بيت المدارس يهود و بعد همراه يهوديان به نزد حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند، و سئوالاتي از حضرت نمودند، و بعد از شنيدن پاسخ، دست از لجاجت برنداشتند، تا اينكه آيه مباهله نازل شد، و بعد از خواندن آيه و پيشنهاد مباهله، اسقف نجرانيان گفت: اين منصفانه است، پيامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: فردا با يكديگر مباهله ميكنيم.
يهوديان از مباهله منصرف شدند، و مسيحيان هم بين خود گفتگوهاي زيادي نمودند، عدهاي گفتند: ما ميدانيم حق با اوست مباهله نكنيم و الا هلاك ميشويم «عاقب» و «سيد» كه اسقف نجرانيان بودند، گفتند: اگر محمد با اصحابش براي مباهله آمدند، يقيناً پيامبر نيست، ولي اگر با خانوادهاش آمد، تحقيقاً پيامبر است.
فرداي آن روز بعد از اذان صبح حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) براي مباهله آماده شد، و همراه امیرالمومنین امام علی و حسنین و حضرت فاطمه زهرا (علیهم السلام) به راه افتادند، عاقب وقتي چنين ديد به سيد گفت:
با محمد مباهله نكن چون اگر اينكار را انجام بدهي نه ما نجات مييابيم و نه نسل هاي ما،[4] زمخشري اضافه ميكند كه حضرت، خود و همراهان (امیرالمومنین امام علی و حسنین و حضرت فاطمه زهرا (علیهم السلام)) زير كسايي قرار گرفتند، سپس فرمود: الا يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت؛ خداوند اراده فرموده است تا پليدي را از شما اهلبيت ببرد.[5]
اما قسمت دوم سؤال: اولاً فرزندان حضرت امیرالمومنین امام علي (عليه السلام) بعنوان فرزند پيامبر رحمت (صلي الله عليه و آله و سلم) و خود امیرالمومنین امام علي (علیه السلام) بمنزله جان پيامبر رحمت (صلي الله عليه و آله و سلم) خوانده شده است، در روايات عامه معني شده كه اطاعت حضرت امیرالمومنین امام علي (عليه السلام) اطاعت از حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) است جدايي از حضرت امیرالمومنین امام علي (عليه السلام) جدايي از حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) ميباشد، و پيامبر رحمت (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «تو از مني، و من از تو، و علي به منزله سر من ميباشد نسبت به تنم»،[6] آيا اين عظمت كمي است، آنهم با لفظ جمع «أَبْنَاءنَا» و «أَنفُسَنَا» كه دلالت بر عظمت آنها دارد؟ و ثانياً در مقابل يهوديت و مسيحيت از مردان سه نفر انتخاب شدند، كه نشان ميدهد بهترين انسانها و عزيزترين افراد در نزد پيامبر رحمت (صلي الله عليه و آله و سلم) بايد باشند؛ چون پاي مكتب و آبروي اسلام در بين بود، آيا اين فضيلت نيست؟ زمخشري ميگويد: آيه دلالت بر بلند مرتبگي و قرب منزلت اصحاب كساء دارد... در پايان ميگويد و فيه دليل لاشيء اقوي منه علي فضل اصحاب الكساء عليهم اسلام، در ترتيب آيه و بيان آن دليلي بر برتري اصحاب كساء وجود دارد كه چيزي قويتر و بالاتر از آن نداريم،[7] گذشته از اين، كساني كه در مباهله شركت ميكنند بايد به حقانيت راه خود يقين كامل داشته باشند و استجابت دعاي خود را يقيني بدانند، و اين مستجاب الدعوة بودن، مقام بلندي است كه جز مقربان درگاه خداوند بدان نميرسند، و فخررازي از محمود حمصي از علماي شيعه چنين نقل ميكند كه: او با استفاده از اين آيه اثبات ميكرد كه امیرالمومنین امام علي (عليه السّلام) بعد از حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) از همه انبياء وحي (علیهم السلام) افضل است، چون آيه ميگويد: امیرالمومنین امام علي (عليه السّلام) به منزله نفس و شخص حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است، به يقين عين او نيست ولي در تمام جهات (بجز مقام نبوت...) در جهات ديگر همانند او است، از سوي ديگر ميدانيم پيامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) از همه انبياء (علیهم السلام) افضل بود پس امیرالمومنین امام علي (عليه السّلام) نيز ميبايد افضل باشد، و سپس اضافه ميكند كه پيامبر رحمت (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس ميخواهد آدم (علیه السلام) را در مقام علميش، و نوح (علیه السلام) را در طاعتش، و ابراهيم (علیه السلام) را در دوستي و مقام خليل اللهياش، و موسي (علیه السلام) را در هيبتش، و عيسي (علیه السلام) را در صفوتش ببيند، به امیرالمومنین امام علي (عليه السّلام) نگاه كند، اين حديث ميگويد: آنچه خوبان به طور جداگانه داشتهاند او تنها و يكجا دارد.[8]
نتيجه اين شد كه آيه هم ارتباطي با امیرالمومنین امام علي (علیه السلام) و فرزندانش (علیهم السلام) دارد و هم بيانگر فضيلت آنها ميباشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. پيام قرآن، ناصر مکارم شيرازي، ج9، ص 250.
2. الغدير، عبد الحسين اميني، ج7، ص 129-124.
پاورقي ها:
[1]. رجوع کنید: راغب اصفهاني، المفردات في غريب القران، دفتر نشر الكتاب، چاپ دوم، 1404، صفحه 63؛ و رجوع کنید: مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ دوم، 1374، جلد 9، صفحه 242 و رجوع کنید: زمخشري، محمود، الكشاف، بيروت، دارالكتاب العربي، چاپ سوم، 1407، جلد 1، صفحه 368.
[2]. پيام قرآن، پيشين، جلد 9، صفحه 242.
[3]. سوره آل عمران، آیه 61.
ادامه مطلب