از
آن زمان که کودکی نوپا بودم، به یاد دارم هرگاه که می خواستم برخیزم، به
من آموخته بودند «یاعلی» بگویم ، هر گاه می خواستم باری را بلند نمایم «
یاعلی» می گفتم ، اما «یاعلی» چه بود؟ و «علی» که بود ؟ نمی دانستم.
امروز
هم که بزرگ شده و مطالعاتی در سیره و سرگذشت آن حضرت داشته ام، باز هم
باید اقرار کنم که چیزی نمی دانم و درک جلوه های شخصیت ابر مردی که ماوراء
شخص وی، حتی برای اصحابش ناشناخته بود و هست؛ برای فردی چون من، ناممکن
است مگر نمی ازیمی.
سعدی، با آن همه دانش ، آگاهی و سیر و سیاحت می گوید:
"کس را چه زور و زهره که وصف علی کند جبار در مناقب او گفته : هل اتی"
، مولوی بلخی با آن اندیشه عمیق و روح بلند درباره حضرت علی علیه السلام می گوید:
"در شجاعت شیر ربانیستی در مروت خود که داند کیستی؟!
و ابوعلی سینا، متفکر و فیلسوف شرق نیز در مقام تشبیه او چنین می گوید:
[علی
علیه السلام نسبت به اصحاب، مانند «معقول» بود نسبت به «محسوس»] و نیز می
گوید: «علی علیه السلام در میان یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله مانند
عقول قاهره نسبت به اجسام مادیه بود.» به راستی کدام بعد از ابعاد وجود
علی علیه السلام را می توان بررسی کرد؟ شجاعت.....