حكمت سلیمان
سلیمان و برادران ریاست طلب
آشوب داخلی بیت المقدس
حكومت سلیمان علیه السلام
سلیمان علیه السلام و مور
سلیمان و بلقیس
نامه سلیمان علیه السلام به بلقیس
هدایای بلقیس به سلیمان علیه السلام
تخت بلقیس نزد سلیمان آمد
وفات سلیمان
حكمت سلیمان
داودعلیه
السلام براریكه سلطنت بنی اسرائیل تكیه زده و در اختلافات و درگیری آنها
قضاوت و داوری می كرد، امور سیاست و اقتصاد قوم را به درایت و كفایت اداره
می كرد و هر روز بنی اسرائیل نزد داود می آمدند و سرگذشت زندگی و مشكلات
خویش را بیان می داشتند و نزاعهای خود را تشریح و استدلال می كردند و داود
هم در تمام موارد با عدل و داد حكم می نمود.
در این دوران سلیمان كه
یكی از فرزندان داود بود تنها یازده سال از عمرش می گذشت. داود پیرمردی
ضعیف و نحیف بود كه هر آن امكان وداع او با زندگی می رفت و همواره فكر
آینده مملكت و كشور او را نگران می ساخت و در این فكر بود كه چه كسی پس از
وی می تواند زمام امور و اداره كشور را به دست بگیرد. داود گرچه فرزندان
بسیاری داشت ولی سلیمان كه كودكی خردسال بود، از جهت علم و حكمت برآنان
برتری داشت آثار عقل و درایت از سیمای او هویدا و هوش و درایت او بر همه
آشكار بود و امور مردم را با تیزبینی و عاقبت اندیشی اداره می كرد.
عادت
داودعلیه السلام بر این بود كه در مجلس قضاوت خویش، فرزند خود سلیمان را
حاضر می ساخت، تا به قدرت قضاوت و استدلال خود بیفزاید، لذا سلیمان همیشه
در مجلس قضاوت پدر خویش حاضر بود، تا در پرتو افكار پدر، چراغی برای آینده
خود بیفروزد و در آینده به هنگام برخورد با مشكلات و مسائل اداره مملكت از
پرتو آن بهره گیرد.
در یكی از مجالس كه داود پیغمبر بر كرسی قضاوت
خود نشسته بود و سلیمان نیز در كنار وی حضور داشت، دو نفر، برای طرح نزاع
نزد داود علیه السلام آمدند، یكی از آن دو گفت: من زمینی داشتم كه زمان
برداشت محصول آن فرا رسیده و موقع چیدن آن نزدیك شده بود، تماشای آن موجب
مسرت هر بیننده و تصور حاصلش موجب امید و دلگرمی صاحبش بود، در همین موقع
گوسفندان طرف نزاع من وارد این كشتزار شده اند و كسی آنها را بیرون نرانده
است و چوپانی از گوسفندان محافظت ننموده است، بلكه گوسفندان شبانه در این
كشتزار چریده اند و محصول مرا از بین برده و نابود كرده اند به حدی كه
اثری از آن باقی نمانده است.
مدعی شكایت خود را اقامه كرد و صاحب
گوسفندان از خود دفاعی نداشت و محكومیت او محرز بود. لذا پرونده به مرحله
صدور حكم رسید و حكم صادره باید در مورد او اجرا می شد.
داودعلیه
السلام گفت: گوسفندها از آن صاحب كشتزار است كه باید در تقاص محصول از دست
رفته خود بگیرد. این غرامت به خاطر مسامحه كاری صاحب گوسفندها است كه آنها
را شبانه و بدون چوپان، در میان كشتزارها رها كرده است.
در این
هنگام سلیمان كه كودكی بیش.......