امشب گل باغ علی پژمرده گشته ، ماه از خانه مرتضی هجرت كرده و ستارگان عزادارند.
امشب كهكشان ولایت ، غرق در ماتم است و در سكوت شب ، صدایی جز نوحه علی و فرزندانش شنیده نمی شود.
حرامیان در اندیشه ظلمی دیگر به خواب رفته اند، و غرق در دنیای آلوده خویشند.
در این دنیای اسرارآمیز، زمین است كه همه ارزش آن به یك شهر است، و همه بهای آن شهر، به یك خانه است.
كلبه ای كه باب شهرعلم و خیرة النساء العالمین به آن شرف حضور بخشیده اند.
هر روز صبح پیامبر اسلام بر اهل خانه ای در مدینه وارد می شدند و دسته گل های سلام را تقدیم اهل آن می نمودند.
اهل آن خانه ، چه كسانی بودند و چه سـِرّی در آن خانه نهفته بود كه ارزشمندترین انسان های دنیا ، برای آن این همه عظمت قائل بودند؟
علی( ع) ، او كه باید از باب ولایتش وارد شهر علم نبی شد.
فاطمه(س) ، هم او كه دلدادگان كویش ، از آتش گمراهی رهایی یافته اند.
حسنین علیهما السلام ، همانها كه آقا و سید دل های بهشتی مؤمنانند.
و زینبین علیهما سلام.....