• English / العربية / French  
  •           اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
     
     


    موضوعات
    پيامبر اكرم (ص)
    حضرت فاطمه (س)
    امام علي (ع)
    امام حسن (ع)
    امام حسين (ع)
    امام سجاد(ع)
    امام باقر (ع)
    امام صادق (ع)
    امام كاظم (ع)
    امام رضا (ع)
    امام جواد (ع)
    امام هادي (ع)
    امام عسكري (ع)
    امام مهدي (ع)
    اصحاب و ياران اهل بيت
    شیعیان اهل بیت
    وصيت نامه شهدا
    احاديث منتخب
    اخبار
    داستانهاي اسلامي
    احاديث معصومين
    داستان انبياء (ع)
    مقالات قرآني
    احاديث نماز
    احاديث حج
    نصايح اخلاقي
    تقويم تاريخ اسلام
    در انتظار يار
    درسهايي از قرآن
    نماز
     
    آرشيو
    اسفند 1389
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
     
    لينکستان
    اگر مايل به تبادل لينک با وبلاگ ما هستيد لوگوي ما را از سمت راست وبلاگ در سايت ياوبلاگ خود قرار دهيدو از طريق نظرات وبلاگ به ما خبر دهيد تا ما هم اينک شما را در وبلاگ قرار دهيم.
    ایران کتاب

    همت مضاعف ایرانی

    هیئت بیت الاحزان زهرا (سلام الله)- اهواز

    عشق علیه السلام

    انتظار فرج

    کلبه عشاق(رویا و مسعود)

    روابط عمومی راسخون:

    جواب سوالات تبيان و راسخون و مسابقات اينترنتي

    امام حسن مجتبی علیه السلام

    یار امام زمان

    پايگاه فرهنگي نشانه ها

    قافله شهداء

    خانه خوبان

    آموزش برنامه نويسي

    مطالبي از سراسر اينترنت

    جدیدترین خبرهای فوتبالی

    نيم پلاک

    بزرگترین وبگاه راسخون

    حضرت معصومه(س)

    مکتب ولایت

    دانلود صوت و فیلم مذهبی

    موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان

    ::دنياي فناوري اطلاعات::

    وحيد آنلاين

    کتابخانه مجازي ايران

    وبلاگ آموزشي صباغي

    کامپيوتر+موبايل+فناوري اطلاعات

    ياپگاه اطلاع رساني اهل بيت(ع)

    مشاهده سريع تماس با ما
     
    آمار وبلاگ



     کل بازديد>>333108

     تعداد کل پست ها>>1769

     تعداد کل نظرات>>275

     آخرين بروز رساني
    >>یک شنبه 10 تیر 1397 

     ايجاد بلاگ>>جمعه 3 مهر 1388 

     
    نظرسنجي

     
    لغت نامه انگليسي به فارسي

     
    سيماى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در آيينه وحى
    موضوع

    فخر دو جهان خواجه فرخ رخ اسعد

    مولاى زمان مهتر صاحبدل امجد 

    پيغمبر محمود، ابوالقاسم احمد

    آن سيّد مسعود و خداوند مؤيد 

    وصفش نتوان گفت ‏به هفتاد مجلد

    اين بس كه خدا گويد:« ما كان محمد» (1)

     

    تولد پربركت ‏حضرت خاتم الانبيا صلى الله عليه وآله كه بنا به اعتقاد علماى اماميه در 17 ربيع الاول سال 570 ميلادى و مطابق با سال عام الفيل به وقوع پيوست، آغاز تولدى نوين و روز اعطاى مدال سعادت و رستگارى از سوى حضرت حق براى جامعه بشريت مى‏باشد. در آن روز نوزادى به اين عالم خاكى قدم نهاد كه بعد از چهل سال از سوى خداوند به عنوان آموزگار وحى و مربى برترين فرهنگ زيستن به اهل جهان معرفى.....


    فخر دو جهان خواجه فرخ رخ اسعد

     

    مولاى زمان مهتر صاحبدل امجد

     

     

    آن سيّد مسعود و خداوند مؤيد

     

    پيغمبر محمود، ابوالقاسم احمد

     

     

    وصفش نتوان گفت ‏به هفتاد مجلد

     

    اين بس كه خدا گويد:« ما كان محمد» (1)

     

     

    تولد پربركت ‏حضرت خاتم الانبيا صلى الله عليه وآله كه بنا به اعتقاد علماى اماميه در 17 ربيع الاول سال 570 ميلادى و مطابق با سال عام الفيل به وقوع پيوست، آغاز تولدى نوين و روز اعطاى مدال سعادت و رستگارى از سوى حضرت حق براى جامعه بشريت مى‏باشد. در آن روز نوزادى به اين عالم خاكى قدم نهاد كه بعد از چهل سال از سوى خداوند به عنوان آموزگار وحى و مربى برترين فرهنگ زيستن به اهل جهان معرفى گرديد. مقارن اين ولادت پر بركت در صحنه گيتى آثار شگفت‏انگيز و اسرارآميزى رخ داد كه هشدارى براى حاكمان و زور مداران تاريخ به حساب آمد .

    فرو ريختن چهارده كنگره در ايوان كسرى، خاموش شدن آتشكده فارس، جاري شدن آب در وادى سماوه بعد از سال هاى طولانى خشكى، سرنگون شدن بتها در مكه و ساير نقاط عالم، خشك شدن درياچه ساوه، پرتوافشانى نورى از وجود آن گرامى در آفاق آسمان ها و خواب هاى وحشتناك انوشيروان و موبدان، از جمله علائم خارق العاده و از نشانه‏هاى هشدار دهنده‏اى بود كه مقارن تولد پيامبر خاتم‏ صلى الله عليه وآله در جهان حادث شد كه در منابع معتبر تاريخى و جوامع مورد اعتماد حديثى از آنها ياد شده است .

     

    در مورد زندگى، سيره و سخن و خُلق و خوى آن وجود گرامى آثار و مجموعه‏هاى ارزشمندى از سوى دانشمندان و محققين پديد آمده كه هر يك به نوبه خود قابل تحسين و تقدير است. السيرة ‏النبويه: ابن هشام، السيرة النبويه: ابن كثير، حياة النبى و سيرته، سيرة المصطفى: عبدالزهرا عثمان محمد، سيرة المصطفى: هاشم معروف الحسنى، الصحيح من سيرة النبى الاعظم، نهاية المسئول فى رواية الرسول، سيرى در سيره نبوى، فروغ ابديت، شرف النبى و حياة القلوب، ج‏2، برخى از اين مجموعه‏هاى نبوى مى‏باشند كه هر كدام با سليقه خاص مؤلف و از زواياى مختلفى به بررسى ابعاد زندگى و سيره آن حضرت پرداخته‏اند.

    در اين نوشتار سعى شده در حد وسع، خلق و خوى حضرتش در پرتو آيات وحيانى قرآن بررسى شود، تا به اين وسيله جان و دل خود را با آيات نور روشنايى بخشيده و از صفات ستوده محمدى ‏صلى الله عليه وآله بهره ‏ور شويم، چرا كه بر اين باوريم: زيباترين و كامل ترين سيماى آن گرامى را بايد در آيينه كلام وحيانى پروردگار به نظاره نشست و خصلت هاى زيباى نبوت را از سرچشمه نور جستجو كرد و اگر قرار است انسان براى بهتر زيستن و به سوى سعادت ابدى رفتن به دنبال الگو و سرمشق باشد، آن را در كامل ترين و مطمئن ‏ترين منابع مى‏توان يافت كه صفحات درخشان و زرين آن در بلنداى تاريخ و در تاريكترين لحظات آن، شاهراه انسانيت را روشن نموده است . خداوند متعال فرمود: « لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة‏...»( احزاب/21) ؛ مطمئنا براى شما در[رفتار و گفتار] رسول خدا صلى الله عليه و آله سرمشق نيكو [و كاملى] مى‏باشد.»

     

    نرمخويى و مهربانى

    از منظر قرآن كريم يكى از شاخص ترين ويژگي هاى حضرت رسول‏ صلى الله عليه وآله، اخلاق زيبا و برخورد شفقت‏آميز با ديگران بود. آن بزرگوار با داشتن اين خصلت‏ ستودنى توانست در طول 23 سال، دل هاى بسيارى را به خود شيفته كرده و به صراط مستقيم هدايت نمايد، در حالى كه هيچ قدرتى توان چنين كار شگفتى را نداشت . خداوند متعال اين عامل اساسى را چنين شرح مى‏دهد:« فبما رحمة من الله لنت لهم ولو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك‏»(آل عمران/159) ؛ به بركت رحمت الهى در برخورد با مردم، نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى‏شدند.

    اساساً آن حضرت بر اين باور بود كه فلسفه بعثت ‏براى تكميل مكارم اخلاق است و مى‏فرمود:"انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق" (2)؛ همانا من براى به سامان رساندن فضائل اخلاقى مبعوث شده‏ام .

    ابراز محبت و مهرورزى آن حضرت نه تنها شامل دوستان و اهل ايمان مى‏شد، بلكه مخالفين آن بزرگوار نيز از اخلاق نرم و شفقت‏آميز آن گرامى بهره ‏مند بودند و اين سبب جذب آنان به سوى اسلام مى‏گرديد . به همين جهت‏ خداوند متعال رسول گرامى‏اش را تحسين كرده و فرمود: « و انك لعلى خلق عظيم‏»( قلم/4) ؛ و يقيناً تو داراى اخلاق عظيم و برجسته‏اى هستى .

     

    دلسوزى براى اهل ايمان

    كسانى كه خود را وقف اصلاح جامعه كرده و براى سعادت افراد آن از هيچ كوششى فروگذار نمى‏كنند و با دلسوزى و عشق و علاقه به انجام وظايف محوله مى‏پردازند، بدون ترديد جايگاه خود را در جامعه و دل هاى مردم تحكيم مي بخشند و ارتباط نزديكترى با مخاطبان خود پيدا مى‏كنند، در نتيجه مردم به آنان به ديده احترام نگريسته و به ايشان اعتماد كرده و به آسانى گفته‏ها و خواسته هايشان را مى‏پذيرند. مردم عاشق كسانى هستند كه بدون هياهو به دنبال اصلاح جامعه و رفع گرفتاري هاى آنان باشند . اگر اين دلسوزى و خدمات بى‏ريا، مخلصانه و فقط براى رضاى خداوند عالم باشد، نتيجه آن مضاعف و توفيق در كار حتمى و قطعى خواهد بود .

     

     

    تو بندگى چو گدايان به شرط مزد مكن كه خواجه خود روش بنده پرورى داند

    اين ويژگى در رهبران الهى و پيشوايان جامعه از اهميت ويژه‏اى برخوردار است . قرآن مجيد، پيامبر گرامى اسلام را با اين خصلت پسنديده معرفى كرده و مى‏فرمايد: « لقد جائكم رسول من انفسكم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رئوف رحيم‏» (توبه/ 128) ؛ همانا فرستاده‏اى از خود شما به سويتان آمد كه رنج هاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدايت و راهنمايى شما دارد و نسبت‏ به مؤمنان دلسوز و مهربان است .

    خداوند متعال به كسانى كه دلسوزى و مهربانى رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله را نوعى ساده لوحى قلمداد مى‏كردند و اغماض و چشم پوشي هاى آن وجود گرامى را در مورد افراد خطاكار، سطحى نگرى انگاشته و سخنانى ناروا در مورد پيامبر به زبان مى‏آوردند چنين مى‏فرمايد: « و منهم الذين يؤذون النبى و يقولون هو اذن قل اذن خير لكم يؤمن بالله و يؤمن للمؤمنين و رحمة للذين آمنوا منكم والذين يؤذون رسول الله لهم عذاب اليم‏»( توبه/61) ؛ از آنها كسانى هستند كه پيامبر را آزار مى‏دهند و مى گويند: او گوشى‏است . ( آدم خوش باورى است!) بگو: خوش باور بودن او به سود شماست، او به خدا ايمان دارد و [تنها] مؤمنان را تصديق مى‏كند و براى مؤمنان شما رحمت است، اما كسانى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله را مى‏آزارند عذاب دردناكى در پيش دارند .

    دلسوزى حضرت خاتم الانبياء به حدى بود كه گاهى از شدت غصه و ناراحتى در آستانه هلاكت قرار مى‏گرفت . رسول مكرم اسلام نه تنها از انحراف و كجروي هاى برخى از مسلمانان آزرده خاطر مى‏شد، بلكه از گمراهى و نادانى نامسلمانان نيز در رنج و عذاب بود. تا اين كه خداوند متعال از دلسوزى رسول خويش چنين ياد مى‏كند: « فلعلك باخع نفسك على آثارهم ان لم يؤمنوا بهذا الحديث اسفا»( كهف/6 )؛ گويى مى‏خواهى به خاطر اعمال [ نارواى] آنان، اگر به اين گفتار ايمان نياوردند، خود را هلاك كنى .

     

    آشنايى با درد مردم

    توفيق در مديريت جامعه به عوامل مختلفى بستگى دارد كه يكى از مهمترين آنها آشنايى با مشكلات و گرفتاري هاى طبقات محروم اجتماع است . پيامبران الهى عموما و پيامبراسلام خصوصاً از چنين خصلت والايى برخوردار بودند . آنان خود را از مردم مى‏دانستند و هيچگونه امتياز و تفوقى بر خويشتن نسبت ‏به ساير اقشار جامعه قائل نبودند . پيامبر اسلام‏ صلى الله عليه و آله مى‏فرمود: «انما انا بشر مثلكم‏»( فصلت/6 - كهف/110 ) ؛ همانا من هم همانند شما بشر هستم . در آيه ديگرى خداوند متعال مى‏فرمايد: « لقد جائكم رسول من انفسكم‏ ...»( توبه/ 128) ؛ پيامبرى از خود شما برايتان آمده است .

     

    افزون بر مردمى بودن، آشنايى و آگاهى و لمس واقعيت هاى پنهان جامعه از خصلت هاى بارز آن حضرت بود.

    البته ميان امثال پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله و كسانى كه با شعار محروميت زدايى به عرصه‏هاى رهبرى و هدايت جوامع وارد مى‏شوند اما خود طعم تلخ محروميت و گرفتارى را نچشيده‏اند و درك اين واقعيت ها برايشان سخت و غير ملموس است فرق زيادى وجود دارد. آنان اگر هم بخواهند در اين رابطه درست عمل كنند موفق نخواهند شد، اما كسانى كه اين مشكلات و محروميت ها را از نزديك لمس كرده‏اند، درد و رنج طبقات محروم جامعه را بهتر و راحت تر درك مى‏كنند . قرآن كريم مى‏فرمايد: «الم يجدك يتيما فآوى و وجدك ضالا فهدى و وجدك عائلا فاغنى‏»( ضحى/6، 7، 8 ) ؛ آيا تو را يتيم نيافت و پناه داد؟! و تو را گمشده يافت و هدايت كرد و تو را فقير يافت و بى ‏نياز نمود.

    حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله در مقابل مرفهين بى دردى كه از او مى‏خواستند از طبقات محروم فاصله بگيرد، اين آيه را تلاوت مى‏كرد: « و ما انا بطارد الذين آمنوا»(هود/ 29) ؛ من هرگز مردم با ايمان را [گر چه در ظاهر محروم و بى‏چيز و نيازمند باشند] از خود دور نخواهم كرد .

    آرى رسيدن به مقام نبوت اوصاف برجسته‏اى مى‏طلبد كه يكى از آنها مردمى بودن و آشنايى با حقوق محرومان است . كسى كه مى‏خواهد دين آسمانى او جاودانه بماند و براى هر قوم و ملتى و در هر عصر و زمانى به كار آيد لازم است كه خود با ريشه‏هاى ناعدالتى و فقر و محروميت از نزديك تماس داشته باشد تا در بلنداى تاريخ بتواند نداى عدالت‏ خواهى و محروميت زدايى را به گوش جهانيان برساند . قرآن با يادآورى دوران مشقت‏ بار و سخت زندگى پيامبرصلى الله عليه و آله به آن حضرت سفارش مى‏كند كه: « فاما اليتيم فلا تقهر. واما السائل فلا تنهر» ( ضحى/9، 10) ؛ يتيم را از خود دور نكن و درخواست كننده را از خود مران .

    رسول خدا صلى الله عليه وآله در هنگام هجرت به مدينه نيز در مقابل فريادهاى دعوت دهها نفر از اهالى مدينه، در زمينى كه به يتيمان تعلق داشت فرود آمد و كانون اسلام را در همانجا متمركز نمود كه بعدها به مسجدالنبى و مركز حكومت اسلامى تبديل شد و تصميمات مهم جهان اسلام در همانجا اتخاذ گرديد .

     

    صبر و بردبارى

     

    گذرى كوتاه به تاريخ پيامبران الهى نشان مى‏دهد كه آنان در راه اعتلاى كلمه توحيد و انجام رسالت ‏خويش با سخت ترين موانع روبرو بوده‏اند، همچنان كه امام صادق‏عليه السلام فرمود: «ان اشد الناس بلاء الانبياء (3)؛ همانا كه انبياء الهى سخت ترين گرفتاريها را داشته‏اند .» اما در اين ميان حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله بيش از ساير انبياء در معرض بلاها و آزمايشات سخت قرار گرفت . آن حضرت در اين مورد مى‏فرمايد: « ما اوذى نبى مثل ما اوذيت(4) ؛ هيچ پيامبرى همانند من مورد آزار و اذيت قرار نگرفت .»

     

     

    اما تحمل و بردبارى پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله در برابر كوه مشكلات كه از هر سو به آن حضرت روى مى‏آورد و موانع گوناگونى كه هر يك مى‏توانست‏ سد راه اهداف بلند حضرتش باشد، تمام دشمنان و مخالفين سرسخت آن حضرت را به زانو در آورد .

    استاد شهيد مطهرى‏ رحمة الله در اين زمينه مى‏نويسد: « اراده و استقامتش بى‏نظير بود. از او به يارانش نيز سرايت كرده بود . دوره 23 ساله بعثتش يكسره درس اراده و استقامت است . او در تاريخ زندگى‏اش مكرر در شرايطى قرار گرفت كه اميدها از هرجا قطع مى‏شد، ولى او يك لحظه تصور شكست را در مخيله‏اش راه نداد . ايمان نيرومندش به موفقيت، يك لحظه متزلزل نشد .» (5)

    گاهى خداوند متعال براى تقويت روحيه صبر و مقاومت رسول گراميش مى‏فرمود:« فاصبر كما صبر اولوا العزم من الرسل...‏» ( احقاف/35) ؛ پس صبر و بردبارى‏ پيشه كن، آن گونه كه پيامبران اولوالعزم صبر كردند .

    رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله در سخن ارزشمندى پايدارى و مقاومت و اراده آهنين خود را در راه هدف به نمايش گذاشت و هنگامى كه حضرت ابوطالب پيشنهاد مشركين را مبنى بر خوددارى آن حضرت از ابلاغ پيام آسمانى خويش به وى بيان كرد، به عمويش ابوطالب چنين فرمود: « ياعم! والله لو وضعوا الشمس فى‏ يمينى والقمر فى يسارى على ان اترك هذا الامر حتى يظهره الله او اهلك فيه، ماتركته (6) ؛ اى عمو! به خدا سوگند اگر آنان خورشيد را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهند كه از دعوت آسمانى خود دست ‏بردارم هرگز نخواهم پذيرفت تا اين كه يا خداوند دين مرا پيروز كند و يا اين كه جانم را در راه آن از دست‏ بدهم .»

    و اين چنين بود كه حضرت محمد صلى الله عليه وآله با تحمل مشكلات و صبر و پايدارى توانست دين مبين اسلام را به جهانيان اعلام كند . انواع گرفتاريها و ناملايمات، صدمات جسمى و روحى، قرار گرفتن در معرض انواع اتهامات از قبيل: ساحر، مجنون، آشوبگر و ساير موانع راه پيامبر، با دو عامل ايمان به هدف و استقامت و پشتكار در راه رسيدن به آن، قابل تحمل بود .

    اميرمؤمنان على‏عليه السلام در اين مورد مى‏فرمايد: « اشهد ان محمدا عبده و رسوله دعا الى طاعته و قاهر اعداءه جهادا عن دينه، لايثنيه عن ذلك اجتماع على تكذيبه و التماس لاطفاء نوره (7) ؛ گواهى مى‏دهم كه محمد صلى الله عليه وآله بنده و پيامبر اوست، انسان ها را به عبادت خداوند دعوت نمود و با دشمنان خدا در راه دين او پيكار نمود و مغلوبشان كرد . هرگز همداستانى دشمنان كه او را دروغگو خواندند، او را (از آن دعوت به حق و كوشش در راه استقرار دين اسلام) باز نداشت و تلاش آنان براى خاموشى نور رسالت نتيجه نداد .»

     

    عبوديت

    بندگى و خضوع در مقابل حق، فضيلتى ستودنى است كه قرآن بارها بر اين صفت زيباى محمدى‏ صلى الله عليه و آله اشاره دارد . خداوند متعال پيامبر گرامى‏اش را با وصف بندگى - كه تمام اوصاف والاى حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله را تحت الشعاع قرار داده - ياد مى‏كند و رسول گرامى اسلام نيز به عبوديت ‏خود در پيشگاه حق هميشه افتخار مى‏كرد .

    به چند نمونه از آياتى كه حضرت رسول‏ صلى الله عليه وآله را با صفت والاى عبوديت توصيف مى‏كند اشاره مى‏كنيم:

     

    - « وان كنتم فى ريب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسورة من مثله... ‏»( بقره/ 23) ؛ و اگر در آنچه كه به بنده خودمان نازل كرده‏ايم شك داريد، يك سوره همانند آن را بياوريد .

    - « ... ان كنتم آمنتم بالله و ما انزلنا على عبدنا يوم الفرقان ...» ( انفال/ 41) ؛ اگر به خدا و به آنچه كه بر بنده خود در روز جدايى [حق از باطل] نازل كرده‏ايم ايمان آورده‏ايد ... .

    - « تبارك الذى نزل الفرقان على عبده ليكون للعالمين نذيرا» ( فرقان/1) ؛ بزرگوار و پر بركت است آن خداوندى كه قرآن را بر بنده [خاص] خود نازل كرد تا بيم دهنده جهانيان باشد .

    - « فاوحى الى عبده ما اوحى‏»( النجم/10) ؛ [در شب معراج] آنچه را كه وحى كردنى بود به بنده‏اش وحى نمود .

    پيامبر گرامى اسلام ‏صلى الله عليه وآله آنچنان شيفته عبادت و بندگى در بارگاه ربوبى بود كه گاهى خود را فراموش مى‏كرد و از خود بي خود مى‏شد، تا اين كه آيه نازل شد: « طه! ما انزلنا عليك القرآن لتشقى‏»؛ طه! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه اين قدر به زحمت و مشقت‏ بيافتى .

    مرحوم فيض كاشانى در ذيل اين آيه مى‏نويسد: پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله آنچنان در عبادت الهى حريص بود كه از كثرت عبادت پاهاى مباركش متورم شده بود، تا اين كه خداوند متعال اين آيه را فرستاد .

    امام باقرعليه السلام مى‏فرمايد: روزى يكى از همسران آن حضرت به وى گفت: يا رسول‏الله! چرا به خود اينقدر زحمت مى‏دهى، در حالي كه يك بنده آمرزيده هستى .

    پيامبرصلى الله عليه وآله پاسخ داد: «اولا اكون عبدا شكورا (8) ؛ آيا بنده شكرگزارى نباشم .»

    خداوند متعال در برخى از آيات براى عبادت و بندگى پيامبر گرامى‏اش چنين رهنمود مى‏دهد: « اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق الليل و قرآن الفجر ان قرآن الفجر كان مشهودا. و من الليل فتهجد به نافلة لك عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا» ( اسراء/78 و79 )؛ نماز را از زوال خورشيد (هنگام اذان ظهر) تا نهايت تاريكى شب (نيمه شب) به پاي دار؛ و همچنين قرآن فجر( نماز صبح) را؛ زيرا قرآن فجر مورد شهادت [فرشتگان شب و روز] است . و پاسى از شب را [از خواب برخيز و قرآن و نماز بخوان و] عبادت كن . اين يك عمل نافله براى توست . اميد است كه خداوند متعال تو را به اين وسيله به مقامى محمود ( و در خور ستايش) برانگيزد .»

     

    عدالت‏ خواهى

    عدالت ‏خواهى يكى از مهمترين اهداف بعثت پيامبران الهى است . خداوند متعال در سوره حديد مى‏فرمايد: « لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط‏ ...»(حديد/ 25) ؛ ما فرستادگان خود را با دلايل روشن فرستاديم و با آنان كتاب آسمانى و ميزان نازل كرديم تا مردم به عدالت قيام كنند .

    همچنين خداوند متعال از زبان پيامبر گرامى اسلام در سوره شورى مى‏فرمايد: « ... وامرت لاعدل بينكم‏ ...»( شورى/15) ؛ من براى اجراى عدالت در ميان شما مامور شده‏ام .

     

     

    و در آيات متعددى قرآن از عدالت‏ خواهى پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله كه يكى از اهداف بعثت آن حضرت نيز مى‏باشد سخن گفته و مردم را به تبعيت از آن بزرگوار ترغيب و تشويق مى‏كند .

    عدالت ‏طلبى در تمام زواياى زندگى انسان نقش دارد و گستره آن به گفتار و رفتار و روابط انسان، معاملات، خانواده، دوستان، فرزندان، همكاران و حتى ساير ملل نيز كشيده مى‏شود . قرآن كريم مى‏فرمايد: « واذا قلتم فاعدلوا» ( انعام/152) ؛ و هنگامى كه سخنى مى‏گوييد، عدالت را رعايت نماييد . پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله آنچنان به اين مسئله حياتى اهميت مى‏داد كه حتى در نگاه كردن به ديگران عدالت را رعايت مى‏نمود . امام صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد: «كان رسول الله يقسم لحظاته بين اصحابه فينظر الى ذا و ينظر الى ذا بالسوية (9) ؛ رسول خدا صلى الله عليه وآله نگاه خود را در ميان اصحاب به طور مساوى تقسيم مى‏كرد، گاهى به اين و گاهى به آن ديگرى به طور مساوى نگاه مى‏كرد .

    پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله در يك منشور جهانى، عدالت‏ خواهى و تساوى حقوق انسان ها را در جوامع اعلام كرد و ملاك احترام به حقوق بشر را معين نمود . آن منادى راستين عدالت و آزادى هنگامى كه مشاهده كرد يكى از اصحاب عرب وى، سلمان فارسى را به خاطر غير عرب بودن تحقير مى‏كند، در كلمات حكيمانه و معروفى فرمود: « ان الناس من عهد آدم الى يومنا هذا مثل اسنان المشط، لا فضل للعربى على العجمى ولا للاحمر على الاسود الا بالتقوى (10) ؛ همه مردم از زمان حضرت آدم تا به امروز همانند دانه‏هاى شانه [مساوى و برابر] هستند . عرب بر عجم و سرخ بر سياه برترى ندارد مگر به تقوى .

    پيامبر اسلام در اجراى قانون عادلانه الهى اهتمام خاصى داشت و اگر كسى از آن حضرت تقاضاى غيرقانونى و غيراصولى مى‏كرد، شديدا ناراحت مى‏شد . هنگامى كه بعضى از همسران آن حضرت بعد از جنگ احزاب در مورد تقسيم غنايم جنگى از آن بزرگوار تقاضاى غيرمعقول و خلاف عادت كردند، آن بزرگوار ناراحت‏ شد و 29 روز تمام از آنان فاصله گرفت . خداوند متعال نيز به اين مناسبت آياتى را بر آن حضرت نازل كرد و خطاب به پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: « يا ايها النبى قل لازواجك ان كنتن تردن الحيوة الدنيا و زينتها فتعالين امتعكن واسرحكن سراحا جميلا»( احزاب/ 28) ؛ اى پيامبر! به همسرانت ‏بگو: اگر شما زندگى دنيا و زرق و برق آن را مى‏خواهيد، بياييد [با هديه‏اى] شما را بهره ‏مند سازم و شما را به طرز نيكويى رها سازم . (11)

    و به اين ترتيب پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله حتى به نزديكترين افراد خانواده‏اش نيز اجازه نداد از قانون الهى تخطى كنند و عدالت اجتماعى را در حكومت اسلامى آن حضرت خدشه‏ دار سازند .

     

    راستى و امانتدارى

    امانتدارى و صداقت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله نه تنها ياران و پيروان آن حضرت را شيفته ايشان نموده بود بلكه دشمنان نيز به اين حقيقت اذعان داشته و صداقت آن بزرگوار را مى‏ستودند . سه سال از بعثت مى‏گذشت كه حضرت رسول ‏صلى الله عليه و آله روزى در كنار كوه «صفا» روى سنگ بلندى قرار گرفت و با صداى رسايى قشرهاى مختلف مردم مكه را به سوى خويش فرا خواند، آنگاه خطاب به مشركين و ساير مردم فرمود: اى مردم! هر گاه من به شما گزارش دهم كه پشت اين كوه دشمنان موضع گرفته‏اند و قصد جان و مال شما را دارند، آيا مرا تصديق مى‏كنيد؟ همگى گفتند: آرى، زيرا ما در طول زندگى از تو دروغى نشنيده‏ايم. (12)

    حضرت خديجه نيز هنگامى كه پيشنهاد ازدواج به آن حضرت مى‏داد و شيفتگى خود را به آن وجود گرامى اعلام مى‏نمود با تأكيد بر امانت و صداقت آن بزرگوار، چنين گفت: « انى قد رغبت فيك لقرابتك وسطتك فى قومك و امانتك و حسن خلقك و صدق حديثك (13) ؛ به خاطر خويشاونديت و بزرگواريت در ميان قوم خودت و امانتدارى تو و اخلاق نيك و راستگوئيت، مايلم با تو ازدواج كنم .»

    در اين ميان تصريح آيات الهى و تاكيد كلام وحيانى قرآن بر صداقت و راستى و امانتدارى آن حضرت حلاوتى ديگر دارد . برخى از آياتى كه به امانتدارى و راستى پيامبر عظيم الشان اسلام اشاره دارند عبارتند از:

    - « قل لا اقول لكم عندى خزائن الله ولا اعلم الغيب ولا اقول لكم انى ملك...‏» ( انعام/50 ) ؛ بگو: من نمى‏گويم خزائن خدا نزد من است و من [جز آن كه خدا به من بياموزد] از غيب آگاه نيستم و به شما نمى‏گويم من فرشته‏ام .»

    - « و ما ينطق عن الهوى. ان هو الا وحى يوحى‏» ( النجم/3 و4) ؛ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏گويد و آنچه مى‏گويد چيزى جز وحى الهى كه [بر او] نازل مى‏شود نيست .

    - « ما كذب الفؤاد ما راى‏» (14) ؛ قلب [ پاك حضرت محمد صلى الله عليه وآله] در آنچه ديد هرگز دروغ نگفت .

    حضرت محمد صلى الله عليه و آله در امانتدارى آنچنان شهره بود كه حتى دشمنانش بعد از بعثت آن حضرت، با اين ‏كه نقشه قتلش را طراحى مى‏كردند، همچنان او را با لقب «امين‏» مى‏شناختند و در امانتدارى‏اش لحظه‏اى ترديد نكردند و در شب هجرت امانت هايى نزد آن گرامى داشتند . رسول‏الله ‏صلى الله عليه وآله در غار ثور در عين حالى كه از ترس مشركين مكه مخفى شده بود، به امام على‏عليه السلام سفارش نمود كه يا على! فردا در اجتماعات مردم مكه، صبح و شام با آواى بلند بگو: « من كان له قبل محمد امانة او وديعة فليات فلنؤد اليه امانته (15) ؛ هر كس نزد محمد امانتى دارد بيايد امانتش را بازستاند.

    خداوند متعال در مورد ويژگي هاى انسان هاى وارسته و با ايمان مى‏فرمايد: « والذين هم لاماناتهم وعهدهم راعون‏» ( مؤمنون/ 8 ) ؛ و آنان كه به امانت ها و عهد و پيمان هاى خود وفا مى‏كنند .

    و پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله اسوه كامل و نمونه بارز انسان هاى وارسته و داراى تمام كمالات ويژه اخلاقى بود .

    صداقت و امانتدارى از منظر رسول گرامى اسلام آنچنان مهم بود كه به عنوان معيار براى برترى يارانش محسوب مي گرديد . امام صادق‏عليه السلام در اين مورد فرمودند:«ان علياعليه السلام انما بلغ ما بلغ به عند رسول الله ‏صلى الله عليه و آله بصدق الحديث و اداء الامانة» (16) ؛ يقيناً على‏عليه السلام با راستگويى و امانتدارى به آن درجه و عظمت در نزد پيامبرصلى الله عليه وآله رسيد.

     

    قاطعيت و شهامت

    پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله در مورد اجراى حدود الهى و قاطعيت در برابر قانون شكنان اهتمام خاصى داشت. آن حضرت در عين حالي كه به اهل ايمان و مظلومان و ستمديدگان رئوف و مهربان بود، در مقابل كفار و اشرار، با شجاعت و شهامت تمام ايستادگى مى‏نمود. خداوند متعال در اين مورد مى‏فرمايد: « محمد رسول الله والذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم‏»( فتح/ 29) ؛« محمد صلى الله عليه وآله فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربان هستند. » داستان زير نشانگر قاطعيت آن حضرت در مقابل متجاوزان و قانون شكنان است .

     

    گروهى از طايفه بنى ضبه به حضور پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله آمده و ضمن شكايت از بيمارى خود، از آن بزرگوار استمداد كردند. پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله به آنان فرمود: چند روز در مدينه بمانيد تا با مراقبت مسلمانان بهبودى يافته و به منطقه خود برگرديد . آنان گفتند: يا رسول‏الله! اگر ما را در خارج از شهر مدينه اسكان دهيد برايمان بهتر است . پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله ضمن پذيرش تقاضاى آنان به تنى چند از مسلمانان ماموريت داد تا تعدادى از شتران بيت المال را در چراگاههاى اطراف مدينه نگهدارند و از شير آنها افراد بيمار بنى ضبه را پذيرايى و پرستارى كنند و از آنان مراقبت نمايند .

    اين افراد با حمايت پيامبر صلى الله عليه وآله در مدت كوتاهى سلامتى خود را باز يافتند، اما به جاى قدردانى از آن حضرت و يارانش - از آنجايى كه باطنى خبيث و دلى مريض داشتند - سه تن از نگهبانان شترها را كشته و به همراه شتران فرار كردند . هنگامى كه اين خبر ناگوار به پيامبر گرامى رسيد، على‏عليه السلام را مامور دستگيرى آنان نمود . اميرمؤمنان على‏عليه السلام اين خطاكاران متجاوز را در نزديكي هاى مرز يمن بازداشت كرده و به حضور پيامبرصلى الله عليه وآله آورد . در اين لحظه پيك وحى نازل شده و احكام آنان را به رسول خدا ابلاغ نموده و فرمود: «انما جزاوا الذين يحاربون الله و رسوله و يسعون فى الارض فسادا ان يقتلوا او يصلبوا او تقطع ايديهم و ارجلهم من خلاف او ينفوا من الارض‏...» (مائده/33) ؛ كيفر آنان كه با خدا و پيامبرش به جنگ برمى‏خيزند و در روى زمين اقدام به فساد مى‏كنند اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا دست و پاى آنها به عكس يكديگر بريده شود و يا از سرزمين [خود] تبعيد گردند .»

    حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله از ميان اين چهار حكم، قطع دست و پا را انتخاب كرد و دستور داد دست و پاى آنها را بر خلاف يكديگر ( دست راست و پاى چپ يا بالعكس) قطع كنند. (17) .

    اصرار بر اجراى قوانين الهى، حياء و ادب، جوانمردى، سرمشق و الگو بودن براى انسان هاى سعادت‏جو و حقيقت طلب، امى بودن، تواضع، گذشت، ساده زيستى، سخاوت و نيكى به ديگران، كرامت نفس و بشير و نذير بودن، از جمله ساير صفات ستوده حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله است كه در آيات الهى به آنها اشاره شده است .

     

    در حديث ديگران

    اين مقال را با نقل ابياتى از سروده معروف شبلى شميل از دانشمندان برجسته جهان مسيحيت، كه در ستايش عظمت‏ حضرت رسول‏ صلى الله عليه وآله سروده است ‏به پايان مى‏بريم:

    انى و ان اك قد كفرت بدينه

     

    هل اكفرن بمحكم الآيات

     

     

    « من گرچه مسلمان نيستم اما آيا مى‏توانم به آيات محكم قرآن كفر ورزم؟!»

    او ما حوت فى ناصح الالفاظ من

     

    حكم روادع للهوى وعظات

     

     

    « يا به پندها و اندرزهايى كه در آن آيات آمده است و همه بازدارنده نفس از هوا و هوس، و در لباس شكوهمندترين واژه‏ها مى‏باشند منكر شوم؟!»

    و شرايع لو انهم عقلوا بها

     

    ما قيد العمران بالعادات

     

     

    « يا به قوانينى كه اگر مردمان آنها را درك مى‏كردند براى تحقق بخشيدن به عمران [و تمدن جهان]، همه آيين ها و سنت ها را جز تعاليم اسلام كنار مى‏گذاشتند، مى‏توانم بى‏تفاوت باشم؟!»

    نعم المدبر والحكيم وانه

     

    رب الفصاحة مصطفى الكلمات

     

     

    «[محمد] بهترين تدبير كننده و بهترين حكيم بود. او خداى فصاحت و [گوينده] گزيده ‏ترين سخنان است.»

    رجل الحجا رجل السياسة والدها

     

    بطل حليف النصر والغارات

     

     

    «[محمد] يگانه مرد خردورزى، كشوردارى و هوشمندى بود و قهرمان هم پيمان با پيروزى بر سپاه كفر است.»

    ببلاغة القرآن قد غلب النهى

     

    و بسيفه انحى على الهامات

     

     

    «[محمد] با بلاغت قرآن، بر همه خردها و انديشه‏ها چيره گشت و سرها [ى دشمنان ارزش هاى انسانى] را زير سايه شمشير گرفت .»

    من دونه الابطال من كل الورى

     

    من غائب او حاضر او آت (18)

     

     

     

    « قهرمانان تاريخ بشر چه گذشتگان، چه آنان كه اكنون حاضرند و چه آيندگان، [همه و همه] در پايه‏اى فروتر و پايين‏تر از مرتبت او جاى دارند.»

    پى‏نوشت‏ها:

    - بخشى از مسمط مسدس شيواى اديب الممالك فراهانى در مولود مسعود پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله .

    - مكارم الاخلاق، ص ‏8/ فتح البارى، ج ‏6، ص‏419 .

    - الكافى، ج‏2، ص‏252 .

    - كشف الغمه، ج‏2، ص‏537 .

    - مقدمه‏اى بر جهان بينى اسلامى، ج ‏3، ص‏137 .

    - السيرة النبويه، ابن هشام، ج ‏1، ص‏284 .

    7- نهج البلاغه، خطبه 190 .

    - تفسير صافى، ج‏3، ص‏299 .      

    - بحارالانوار، ج‏16، ص‏260/ الكافى، ج‏2، ص‏671 .

    0- مستدرك الوسائل، ج‏12، ص‏89 .

    1- تفسير صافى، ذيل همين آيه .

    2- فروغ ابديت، ج‏1، ص‏263 .

    3- السيرة النبويه، ابن هشام، ج‏1، ص‏200 و 201 .

    4- همان/11 .

    5- بحارالانوار، ج‏19، ص‏62 .

    6- الكافى، كتاب الايمان والكفر، باب الصدق و اداء الامانة، حديث 5 .

    7- الكافى، ج‏7، ص‏245 .

    8- ادبيات و تعهد در اسلام، صص251 و 252 .


     

    منبع : مجله كوثر، عبدالكريم تبريزى

     

    ادامه مطلب
    نويسنده:وحید صباغی شنبه 11 مهر 1388   نظرات0نظر بدهيد!


    آخرين ارسال ها
    سایت "ایـــران کتــــاب" گشایش یافت
    باغ آرزوها
    اقیانوسی ناپیدا
    ماه یکم
    خدای متجلی
    باده تولا
    غدیر؛ تجلی ولایت
    غدیر در کلام معصومان
     
    درباره وبلاگ
    از اینكه به اين پایگاه تشریف آوردید بسیار متشكرم . امیدوارم كه مطالب وب بتواند شما را راضی گرداند.
    در صورتی كه مطلبی از وبلاگ را پسندیدید حتما نظر خود را در مورد آن مطرح سازید و ما را از نظرات سازنده خود بي نصيب نفرماييد.
    پیروز و سربلند باشید . وحيد صباغي
    :: راسخ :: پايگاه اطلاع رساني اهل بيت RSS

    نويسندگان :
     وحید صباغی
    MrSabbaghi@gmail.com
     
    ساعت
     
    تبادل بنر
    پايگاه فناوري اطلاعات

    بانک پرسش و پاسخ

    بانک صوت و فيلم مذهبي

    همراه افزار


    مکان لوگوي شما

    شما مي توانيد لوگو سايت يا وبلاگ خود را بعد از قرار دادن لوگوي ما در وب خود در اين مکان قرار دهيد
    .......RASEKH........

     
    لوگوي ما

    دريافت کد:
    وحيد صباغي MrSabbaghi@Gmail.Com
    Rasekh.RasekhBlog.Com
     
    چت روم وبلاگ
     
    تصوير تصادفي
     
    تبليغات
     
     
     
     

    Copyright Rasekh.Rasekhblog.com 2009-2010
    (Adminstration by Vahid Sabbaghi)
    POWERED BY RASEKHOON.NET
    --------------------------------------------------------