استان مازندران > شهرستان بابل
وصيت نامه
«طلبه
شهيد: يوسف اصفهاني» «من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوالله عليه فمنهم من
قضي نحبه ومنهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا»(احزاب/23) با سلام و درود بر
امام زمان و نايب بر حقش، امام خميني و با سلام و درود به خانواده هاي
معظم شهدا و اسرا و مفقودين و با سلام به رزمندگان اسلام. با عرض سلام به
خدمت شما امت غيور مسلمان که در تشييع جناز من شرکت فرموديد و احساس
همدردي نموديد. نمي دانم با چه زباني وصيت نامه را شروع کنم؛ اول از اين
که اين بنده حقير خيلي کوچکتر از همه هستم که وصيتي کنم. از آن جايي که
اسلام تکليف مي کند هر انساني بايد وصيتي کرده باشد، من يوسف اصفهاني،
فرزند رحمت الله، در سال 1349 چشم به دنيا گشودم و اکنون درسن 17 سالگي
هستم. وصيت من به شما امت مسلمان اين است که اول رهبر عزيزمان را هيچ وقت
تنها نگذاريد و يک وصيت من به شما خواهران مسلمان اين است که حجاب خود را
حفظ کنيد تا اين بي حجاب ها خجالت بکشند. چند وصيتي به مادرم دارم. مادرم!
من خيلي شرمنده هستم. مي دانم از هر جهت سختي ديده ايد، ان شاءالله جزاي
اين سختي ها را در آن دنيا بگيريد، حتما هم مي گيريد. مادرم! اگر اجازه مي
دهيد مرا در آرامگاه معتمدي دفن کنيد. مادر مهربان و رنجديده ام! مرا
ببريد کنار حرم حضرت معصومه -سلام الله عليها- تا لااقل يک بار آن ضريح را
مشاهده کنم مادرم! مرا با لباس مقدس که همان لباس پدرم مي باشد دفن کنيد.
وصيتي به دوستانم دارم. دوستانم! مي دانم که براي شما دوست خوبي نبودم و
به شما بدي کرده ام. از طرف خودم دست و پاي شما را مي بوسم؛ اميدوارم
گناهان مرا ببخشيد. والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته خدايا خدايا تا
انقلاب مهدي خميني را نگه دا
منبع: پايگاه اطلاع رساني جلوه ايثار