• English / العربية / French  
  •           اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
     
     


    موضوعات
    پيامبر اكرم (ص)
    حضرت فاطمه (س)
    امام علي (ع)
    امام حسن (ع)
    امام حسين (ع)
    امام سجاد(ع)
    امام باقر (ع)
    امام صادق (ع)
    امام كاظم (ع)
    امام رضا (ع)
    امام جواد (ع)
    امام هادي (ع)
    امام عسكري (ع)
    امام مهدي (ع)
    اصحاب و ياران اهل بيت
    شیعیان اهل بیت
    وصيت نامه شهدا
    احاديث منتخب
    اخبار
    داستانهاي اسلامي
    احاديث معصومين
    داستان انبياء (ع)
    مقالات قرآني
    احاديث نماز
    احاديث حج
    نصايح اخلاقي
    تقويم تاريخ اسلام
    در انتظار يار
    درسهايي از قرآن
    نماز
     
    آرشيو
    اسفند 1389
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
     
    لينکستان
    اگر مايل به تبادل لينک با وبلاگ ما هستيد لوگوي ما را از سمت راست وبلاگ در سايت ياوبلاگ خود قرار دهيدو از طريق نظرات وبلاگ به ما خبر دهيد تا ما هم اينک شما را در وبلاگ قرار دهيم.
    ایران کتاب

    همت مضاعف ایرانی

    هیئت بیت الاحزان زهرا (سلام الله)- اهواز

    عشق علیه السلام

    انتظار فرج

    کلبه عشاق(رویا و مسعود)

    روابط عمومی راسخون:

    جواب سوالات تبيان و راسخون و مسابقات اينترنتي

    امام حسن مجتبی علیه السلام

    یار امام زمان

    پايگاه فرهنگي نشانه ها

    قافله شهداء

    خانه خوبان

    آموزش برنامه نويسي

    مطالبي از سراسر اينترنت

    جدیدترین خبرهای فوتبالی

    نيم پلاک

    بزرگترین وبگاه راسخون

    حضرت معصومه(س)

    مکتب ولایت

    دانلود صوت و فیلم مذهبی

    موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان

    ::دنياي فناوري اطلاعات::

    وحيد آنلاين

    کتابخانه مجازي ايران

    وبلاگ آموزشي صباغي

    کامپيوتر+موبايل+فناوري اطلاعات

    ياپگاه اطلاع رساني اهل بيت(ع)

    مشاهده سريع تماس با ما
     
    آمار وبلاگ



     کل بازديد>>333210

     تعداد کل پست ها>>1769

     تعداد کل نظرات>>275

     آخرين بروز رساني
    >>یک شنبه 10 تیر 1397 

     ايجاد بلاگ>>جمعه 3 مهر 1388 

     
    نظرسنجي

     
    لغت نامه انگليسي به فارسي

     
    احضار امام (ع) از مدینه به سامراء
    موضوع


    [Image]

    شیخ مفید در ارشاد گوید: انگیزه حركت ابوالحسن (ع) به مدینه آن بود كه عبد الله بن محمد در شهر مدینه به عنوان متصدى جنگ و امامت جماعت ‏برگزیده شد. وى از آن حضرت نزد متوكل بدگویى مى‏كرد و اندیشه آزار و اذیت امام را در سر داشت.

    مسعودى در اثبات الوصیة مى‏نویسد: "بریحه عباسى" امام جماعت‏ حرمین نامه‏اى به متوكل نگاشت و در آن گفت: اگر به حرمین نیاز دارى، على بن محمد را از آنها بیرون ران كه او مردم را به خود مى‏خواند و عده بسیارى از او تبعیت كرده‏اند: "بریحه" نامه‏هاى پیاپى در این باره به متوكل نوشت.

    سبط بن جوزى در تذكرة الخواص آورده است: دانشمندان سیره نویس گویند: متوكل چون كینه على (ع) و فرزندانش را در دل داشت و از سویى به جایگاه على بن محمد در مدینه و گرایش مردمان به سوى او آگاهى داشت، آن حضرت را از مدینه به طرف بغداد حركت داد. او یحیى بن هرثمه را فراخواند و به وى گفت: به مدینه برو و در حال او تامل كن و وى را به سوى ما روانه نما. یحیى گوید: در پى دستور متوكل به مدینه عزیمت كردم چون به آن شهر وارد شدم؛ فریاد و غوغایى از مردم به پا خاست كه تا آن روز چنین شور و غوغایى نشنیده بودم. آنان بر جان على بن محمد نگران بودند چرا كه وى در حق آنان نكویى مى‏كرد و همواره ملازم مسجد بود و در دل گرایشى به دنیا نداشت. من نیز مردم را تسكین دادم و براى آنها قسم یاد كردم كه درباره على بن محمد به كار ناخوشایندى مامور نشده‏ام و هیچ نگرانى بر او نیست. سپس خانه آن حضرت را بازرسى كردم و در آن جز قرآن و كتابهاى دعا و كتابهاى علمى چیزى نیافتم. پس آن حضرت در دیدگانم بزرگ جلوه كرد و خود عهده‏دار خدمتش شدم و امكانات زندگى او را نیكو گرداندم.

    شیخ مفید گوید: چون ابو الحسن (ع) از سعایت عبد الله بن محمد در نزد متوكل آگاه شد، نامه‏اى به خلیفه نوشت و در آن از دروغ بافیهاى عبد الله بن محمد یاد كرد. متوكل دستور داد تا پاسخ نامه آن حضرت را بنویسند و او را به آمدن به سامرا دعوت كنند و دستور داد كه در گفتار و كردار به خوبى با آن حضرت رفتار كنند. در نسخه‏اى از آن نامه كه به دست من است چنین آمده است:

    «بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد! بدان كه امیر مومنان به ارزش تو داناست و خویشاوندى تو را مراعات مى‏كند و ایجاب كننده حق توست و تو و اهل بیت تو را در امورى ترجیح مى‏دهد تا خداوند حال تو و ایشان را نكو گرداند عزت تو و آنان را تثبیت كند و امن و آسایش براى تو و ایشان به ارمغان آرد و البته از این كار خشنودى پروردگارش را مى‏جوید و در پى اداى حقى است كه خداوند بر تو و خاندانت‏ بر خلیفه واجب كرده است. امیر مومنان چنین صلاح دید كه عبد الله بن محمد را از مسئولیت تصدى جنگ و امامت جماعت در مدینه بركنار دارد. زیرا نسبت‏ به حق تو نادان بود و قدر تو را كوچك مى‏شمرد. همچنین او بر تو ستم روا داشت و به تو چیزى نسبت داد كه امیر مومنان خوب مى‏داند كه تو از آن نسبت مبرایى و قصدت در ترك مخاصمه با او پاك است‏ خلیفه مى‏داند كه تو راست مى‏گویى و خود را براى چنین كارى آماده نكرده بودى. امیر مؤمنان از این پس محمد بن فضل را بر تو مى‏گمارد و به او دستور داده كه تو را مورد اكرام و احترام قرار دهد و با اطاعت از دستورات تو، به تقرب در نزد خداوند و امیر مؤمنان برسد. امیر مؤمنان مشتاق توست و خوش مى‏دارد با تو دیدارى تازه كند و به تو بنگرد. اگر تو نیز مایل دیدار اویى و دوست دارى در كنار وى مقام گیرى به سوى او روانه شو و هر كه را كه خود دوست دارى از خاندان و خدم و حشم خویش برگزین و بى‏شتاب و با آسودگى هرگاه كه خواستى در حركت‏ شو و هرگاه كه خواستى فرود آى و هر طور كه خواستى به راهت ادامه ده. و اگر دوست دارى یحیى بن هرثمه خدمتكار امیر مؤمنان و سربازانى كه با او همراهند در این سفر در ركاب تو باشند، اختیار و تصمیم با خود توست. و ما دستور داده‏ایم كه یحیى بن هرثمه مطیع.......

     



    [Image]

    شیخ مفید در ارشاد گوید: انگیزه حركت ابوالحسن (ع) به مدینه آن بود كه عبد الله بن محمد در شهر مدینه به عنوان متصدى جنگ و امامت جماعت ‏برگزیده شد. وى از آن حضرت نزد متوكل بدگویى مى‏كرد و اندیشه آزار و اذیت امام را در سر داشت.

    مسعودى در اثبات الوصیة مى‏نویسد: "بریحه عباسى" امام جماعت‏ حرمین نامه‏اى به متوكل نگاشت و در آن گفت: اگر به حرمین نیاز دارى، على بن محمد را از آنها بیرون ران كه او مردم را به خود مى‏خواند و عده بسیارى از او تبعیت كرده‏اند: "بریحه" نامه‏هاى پیاپى در این باره به متوكل نوشت.

    سبط بن جوزى در تذكرة الخواص آورده است: دانشمندان سیره نویس گویند: متوكل چون كینه على (ع) و فرزندانش را در دل داشت و از سویى به جایگاه على بن محمد در مدینه و گرایش مردمان به سوى او آگاهى داشت، آن حضرت را از مدینه به طرف بغداد حركت داد. او یحیى بن هرثمه را فراخواند و به وى گفت: به مدینه برو و در حال او تامل كن و وى را به سوى ما روانه نما. یحیى گوید: در پى دستور متوكل به مدینه عزیمت كردم چون به آن شهر وارد شدم؛ فریاد و غوغایى از مردم به پا خاست كه تا آن روز چنین شور و غوغایى نشنیده بودم. آنان بر جان على بن محمد نگران بودند چرا كه وى در حق آنان نكویى مى‏كرد و همواره ملازم مسجد بود و در دل گرایشى به دنیا نداشت. من نیز مردم را تسكین دادم و براى آنها قسم یاد كردم كه درباره على بن محمد به كار ناخوشایندى مامور نشده‏ام و هیچ نگرانى بر او نیست. سپس خانه آن حضرت را بازرسى كردم و در آن جز قرآن و كتابهاى دعا و كتابهاى علمى چیزى نیافتم. پس آن حضرت در دیدگانم بزرگ جلوه كرد و خود عهده‏دار خدمتش شدم و امكانات زندگى او را نیكو گرداندم.

    شیخ مفید گوید: چون ابو الحسن (ع) از سعایت عبد الله بن محمد در نزد متوكل آگاه شد، نامه‏اى به خلیفه نوشت و در آن از دروغ بافیهاى عبد الله بن محمد یاد كرد. متوكل دستور داد تا پاسخ نامه آن حضرت را بنویسند و او را به آمدن به سامرا دعوت كنند و دستور داد كه در گفتار و كردار به خوبى با آن حضرت رفتار كنند. در نسخه‏اى از آن نامه كه به دست من است چنین آمده است:

    «بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد! بدان كه امیر مومنان به ارزش تو داناست و خویشاوندى تو را مراعات مى‏كند و ایجاب كننده حق توست و تو و اهل بیت تو را در امورى ترجیح مى‏دهد تا خداوند حال تو و ایشان را نكو گرداند عزت تو و آنان را تثبیت كند و امن و آسایش براى تو و ایشان به ارمغان آرد و البته از این كار خشنودى پروردگارش را مى‏جوید و در پى اداى حقى است كه خداوند بر تو و خاندانت‏ بر خلیفه واجب كرده است. امیر مومنان چنین صلاح دید كه عبد الله بن محمد را از مسئولیت تصدى جنگ و امامت جماعت در مدینه بركنار دارد. زیرا نسبت‏ به حق تو نادان بود و قدر تو را كوچك مى‏شمرد. همچنین او بر تو ستم روا داشت و به تو چیزى نسبت داد كه امیر مومنان خوب مى‏داند كه تو از آن نسبت مبرایى و قصدت در ترك مخاصمه با او پاك است‏ خلیفه مى‏داند كه تو راست مى‏گویى و خود را براى چنین كارى آماده نكرده بودى. امیر مؤمنان از این پس محمد بن فضل را بر تو مى‏گمارد و به او دستور داده كه تو را مورد اكرام و احترام قرار دهد و با اطاعت از دستورات تو، به تقرب در نزد خداوند و امیر مؤمنان برسد. امیر مؤمنان مشتاق توست و خوش مى‏دارد با تو دیدارى تازه كند و به تو بنگرد. اگر تو نیز مایل دیدار اویى و دوست دارى در كنار وى مقام گیرى به سوى او روانه شو و هر كه را كه خود دوست دارى از خاندان و خدم و حشم خویش برگزین و بى‏شتاب و با آسودگى هرگاه كه خواستى در حركت‏ شو و هرگاه كه خواستى فرود آى و هر طور كه خواستى به راهت ادامه ده. و اگر دوست دارى یحیى بن هرثمه خدمتكار امیر مؤمنان و سربازانى كه با او همراهند در این سفر در ركاب تو باشند، اختیار و تصمیم با خود توست. و ما دستور داده‏ایم كه یحیى بن هرثمه مطیع فرمانهاى تو باشد. پس براى دیدار امیر مؤمنان استخاره كن. هیچ كس از برادران و فرزندان و خاندان و خواص امیر مؤمنان جایگاهى بالاتر و ستوده‏تر از تو در نزد وى ندارند و او نیز بر تو نگران‏تر و مهربان‏تر و دلسوزتر است تا بر آنان و السلام علیك و رحمة الله و بركاته‏».

    این نامه را ابراهیم بن عباس در ماه جمادى الآخر از سال 243 هجرى نگاشته است. چون این نامه به دست ابوالحسن (ع) رسید، آماده سفر شد و یحیى بن هرثمه نیز آن حضرت را همراهى كرد.

    مسعودى گوید: "بریحه" نیز براى مشایعت امام (ع) آمد. چون به قسمتى از راه رسیدند "بریحه" به آن حضرت گفت: من خوب مى‏دانم كه تو آگاهى كه علت ‏بردن تو از مدینه به بغداد به خاطر من است و سوگندهاى استوار و موكد یاد مى‏كنم كه اگر از من به امیر مؤمنان یا یكى از خواص او شكایت‏ برى نخلستان تو را ویران مى‏كنم و دوستداران و هوا خواهانت را مى‏كشم و چشمه‏هاى كشتزارت را خشك مى‏كنم و چنین و چنان مى‏كنم. پس ابوالحسن (ع) در پاسخ او فرمود: نزدیك‏ترین شكایت من از تو، شب پیش در پیشگاه الهى بود. و من چنان نیستم كه شكایت تو پیش خدا برم و آنگاه از او به بندگانش متوجه شوم و از تو پیش آنان شكوه كنم. "بریحه" با شنیدن این سخن بر پاى امام هادى (ع) فروافتاد و زارى كرد و از آن حضرت طلب بخشش كرد. امام هم به او فرمود: من از تو درگذشتم. و از آنجا حركت كرد تا به بغداد رسید. مسعودى گوید: اسحاق بن ابراهیم و همه امیران به استقبال آن حضرت آمدند. سبط بن جوزى مى‏نویسد: "یحیى" گفت: چون به بغداد وارد شدم ابتدا به دیدار "اسحاق بن ابراهیم طاهرى"، والى بغداد، رفتم. "اسحاق" به من گفت: اى یحیى!این مرد زاده رسول خدا (ص) است و متوكل را هم تو خوب مى‏شناسى اگر وى را بر ضد على بن محمد بشورانى او را مى‏كشد و آنگاه رسول خدا (ص) در روز قیامت‏ خصم تو خواهد بود. من در پاسخش گفتم: به خدا قسم از او جز كردار نیك و زیبا ندیدم. سپس به سوى سر من راى، رفتم و در آغاز با وصیف تركى ملاقات كرده او را از آمدن على بن محمد آگاه ساختم. وصیف به من گفت: به خدا سوگند اگر یك موى از سر آن امام كم شود آن را جز از تو نخواهم. من از سخن او در شگفت‏شدم كه چگونه سخن او با قول اسحاق یكى بود. چون نزد متوكل رفتم از من درباره على بن محمد پرسید: من نیز از خوش طینتى و سلامت طریقت و ورع و زهد وى به او گزارش دادم و گفتم كه خانه‏اش را در مدینه نیز بازرسى كردم و جز قرآن و كتابهاى علمى در آن نیافتم و مردم مدینه بر او نگران بودند. پس متوكل آن حضرت را مورد اكرام قرار داد و جایزه‏اى نیكو به وى عطا كرد.

    مسعودى نوشته است: چون هادى (ع) به سُرمن راى، رفت همه اصحاب و یاران متوكل او را استقبال كردند. حتى متوكل نیز به نزد حضرت رفت و او را مورد اكرام و تعظیم قرار داد. سپس امام (ع) از آنجا به خانه‏اى كه برایش مهیا كرده بودند، رفت. شیخ مفید گوید: یحیى بن هرثمه در ركاب آن حضرت روان شد تا به سرمن راى رسید. چون بدانجا رسید، متوكل خود را از آن حضرت یك روز پنهان كرد. امام نیز در جایى معروف به خان صعالیك (گدایان) ماند و سپس متوكل دستور داد تا خانه‏اى به آن حضرت اختصاص دهند. آنگاه امام به آن خانه رفت. ابو الحسن (ع) در طول اقامتش در سر من راى، ظاهرا مورد اكرام قرار داشت اما متوكل همواره در اندیشه طرح حیله‏اى براى از بین بردن آن امام بود ولى توفیق نمى‏یافت.

    كتاب: سیره معصومان، ج 5، ص 237 - نویسنده: سید محسن امین - ترجمه: على حجتى كرمانى

     

    ادامه مطلب
    نويسنده:وحید صباغی چهارشنبه 20 آبان 1388   نظرات0نظر بدهيد!


    آخرين ارسال ها
    سایت "ایـــران کتــــاب" گشایش یافت
    باغ آرزوها
    اقیانوسی ناپیدا
    ماه یکم
    خدای متجلی
    باده تولا
    غدیر؛ تجلی ولایت
    غدیر در کلام معصومان
     
    درباره وبلاگ
    از اینكه به اين پایگاه تشریف آوردید بسیار متشكرم . امیدوارم كه مطالب وب بتواند شما را راضی گرداند.
    در صورتی كه مطلبی از وبلاگ را پسندیدید حتما نظر خود را در مورد آن مطرح سازید و ما را از نظرات سازنده خود بي نصيب نفرماييد.
    پیروز و سربلند باشید . وحيد صباغي
    :: راسخ :: پايگاه اطلاع رساني اهل بيت RSS

    نويسندگان :
     وحید صباغی
    MrSabbaghi@gmail.com
     
    ساعت
     
    تبادل بنر
    پايگاه فناوري اطلاعات

    بانک پرسش و پاسخ

    بانک صوت و فيلم مذهبي

    همراه افزار


    مکان لوگوي شما

    شما مي توانيد لوگو سايت يا وبلاگ خود را بعد از قرار دادن لوگوي ما در وب خود در اين مکان قرار دهيد
    .......RASEKH........

     
    لوگوي ما

    دريافت کد:
    وحيد صباغي MrSabbaghi@Gmail.Com
    Rasekh.RasekhBlog.Com
     
    چت روم وبلاگ
     
    تصوير تصادفي
     
    تبليغات
     
     
     
     

    Copyright Rasekh.Rasekhblog.com 2009-2010
    (Adminstration by Vahid Sabbaghi)
    POWERED BY RASEKHOON.NET
    --------------------------------------------------------