بر حسب روايات و اخبار حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه،
شبيه ترين ائمه برسول خداست و خطى از موى سبز رنگ از
گردن تا ناف مباركش كشيده شده است و رنگ او گندم گون
داراى پيشانى درخشان و ابروان كشيده بلند و جسم لطيف
اسرائيلى مى باشد. دندانهاى مباركش سفيد و ميانه
آنهاباز، مانند مرواريد منثور است و بر گونه راست
مبارك او خالى هاشمى درخشانست. موى و ريش مباركش
محرابى مايل به رنگ خرمائى سياه و كشيده داراى عمامه
عربى است شمشيرش هميشه حمايل دارد سطوت و جلال او هر
بيننده را متوجّه مى سازد.
بر حسب روايات و اخبار حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه،
شبيه ترين ائمه برسول خداست و خطى از موى سبز رنگ از
گردن تا ناف مباركش كشيده شده است و رنگ او گندم گون
داراى پيشانى درخشان و ابروان كشيده بلند و جسم لطيف
اسرائيلى مى باشد. دندانهاى مباركش سفيد و ميانه
آنهاباز، مانند مرواريد منثور است و بر گونه راست
مبارك او خالى هاشمى درخشانست. موى و ريش مباركش
محرابى مايل به رنگ خرمائى سياه و كشيده داراى عمامه
عربى است شمشيرش هميشه حمايل دارد سطوت و جلال او هر
بيننده را متوجّه مى سازد.
ادامه...
بر حسب روايات و اخبار حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه،
شبيه ترين ائمه برسول خداست و خطى از موى سبز رنگ از
گردن تا ناف مباركش كشيده شده است و رنگ او گندم گون
داراى پيشانى درخشان و ابروان كشيده بلند و جسم لطيف
اسرائيلى مى باشد. دندانهاى مباركش سفيد و ميانه
آنهاباز، مانند مرواريد منثور است و بر گونه راست
مبارك او خالى هاشمى درخشانست. موى و ريش مباركش
محرابى مايل به رنگ خرمائى سياه و كشيده داراى عمامه
عربى است شمشيرش هميشه حمايل دارد سطوت و جلال او هر
بيننده را متوجّه مى سازد.
كسانى كه آن حضرت را در سنين كودكى ديده اند
مرحوم صدوق عليه الرحمة در كتاب «كمال الدين باب 43
فصلى پيرامون كسانى كه آن حضرت را ديده اند و با او
صحبت كرده اند باز مى كند كه به چند قضيّه اشاره مى
نماييم:
مرحوم صدوق به اسناد خودش از محمّد بن ايوب و معاوية
بن حكيم و محمد بن عثمان العمرى رضى الله عنه نقل مى
كند كه ايشان گفتند ما در منزل امام عسكرى عليه السلام
بوديم حضرت بر ما وارد شدند در حاليكه ما چهل نفر
بوديم حضرت اشاره به حضرت مهدى عليه السلام كرده و
فرمودند: اين امام شما است بعد از من، و جانشين من
برشماست از او اطاعت كنيد و در دين خود متفرّق نشويد
كه هلاك مى گرديد. آگاه باشيد كه شما بعد از امروز او
را نمى بينيد. آن جماعت گفتند پس ما از نزد آن حضرت
خارج شديم و زمانى نگذشت كه امام عسكرى عليه السلام از
دنيا رحلت فرمودند
و نيز مرحوم صدوق به اسناد خود از يعقوب بن منقوش نقل
مى كند كه گفت: بر امام عسكرى عليه السلام وارد شدم در
حاليكه بر روى سكوى خانه نشسته بودند و در كنار آن
حضرت اتاقى بود و پرده اى بر در آن آويزان، پس عرض
كردم: اى آقاى من صاحب امر امامت بعد از شما كيست؟
فرمودند: پرده را كنار زن، پس پسرى را ديدم در حدود
پنج سال كه 10 يا 8 سال مى نماياند، پيشانى گشاده،
صورت سفيد، سفيدى چشمانش زيبا،...كف دست مباركش پهن و
غليظ و بر گونه راستش خالى و مقدارى از موهاى جلو سر
مبارك پيچيده بود پس بر روى پاى مبارك امام عسكرى عليه
السلام نشست امام فرمودند: ايشان صاحب شماست آنگاه به
او فرمودند: پسرم داخل خانه شو تا زمانى معلوم، او نيز
داخل خانه شد و من به او نگاه مى كردم سپس به من
فرمود: اى يعقوب به كسى كه در خانه است نگاه كن. پس من
رفته و پرده را كنار زدم ولى كسى را نديدم.
 |