به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

سرانجام مبارزه با حق در کلام امام علی (ع)

امام(عليه السلام) فرمودند:مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَكَ. آن كس كه در برابر حق قد علم كند (و به مبارزه برخيزد) هلاك خواهد شد.

سرانجام مبارزه با حق در کلام امام علی (ع)به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛امام(عليه السلام) فرمودند:مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَكَ. آن كس كه در برابر حق قد علم كند (و به مبارزه برخيزد) هلاك خواهد شد.

شرح و تفسير حکمت 188 نهج البلاغه

امام علی(عليه السلام) در اين كلام نورانى از كسانى سخن مى گويد كه به مقابله  با حق بر مى خيزند. مى فرمايد: «آن كس كه در برابر حق قد علم كند (و به مبارزه برخيزد) هلاك خواهد شد»، (مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَكَ).

اين كلام حكمت آميز با همين عبارت در لابه لاى خطبه شانزدهم نهج البلاغهآمده است كه شرح آن را در جلد اول در ذيل همان خطبه (صفحه 6511) بيان كرديم و حاصل آن اين است كه هرگز به مخالفت و مقابله با حق برنخيزيد، زيرا حق قدرتى دارد كه انسان را بر زمين مى كوبد، اگر در كوتاه مدت انجام نشود در دراز مدت انجام خواهد شد و تاريخ، به ويژه تاريخ اسلام، نشان مى دهد آنها كه به مقابله با حق برخاستند چگونه طومار زندگانى شان در هم پيچيده شد. نيز با توجّه به اين كه حق به معناى واقعيت هاى ثابت است و واقعيت ها آثارى دارد و هر چه با آثارش به مخالفت برخيزند از ميان نمى رود، از اين رو سرانجام بر انسان غلبه مى كند و او را در هم مى شكند.

درست مانند اين كه انسان بداند فلان راه، مستقيم و راه ديگر بيراهه است، اگر به مخالفت با راه مستقيم برخيزد و به بيراهه رود هرقدر تلاش و كوشش كند به مقصد نمى رسد و سرانجامش هلاكت است. بعضى از شارحان نهج البلاغه تفسير ديگرى براى اين جمله برگزيده اند و آن اين كه هرگاه كسى در ميان مردم نادان به دفاع از حق برخيزد جان خود را به خطر انداخته چرا كه افراد جاهل و متعصب و لجوج با اين گونه افراد مخالفند و مفهوم آن اين مى شود كه هر كس دفاع از حق كند بايد هزينه هاى اين دفاع را در برابر مردم نادان بپردازد.

ولى اين تفسير به هيچ وجه مناسب چنين گفتار حكيمانه اى نيست، زيرا اولاً در بعضى از متون لغت صريحا آمده است كه جمله «أبْدى صَفْحَتَهُ لَهُ» به معناى به مخالفت برخاستن است و مرحوم علامه شوشترى موارد فراوانى از كلمات عرب نقل كرده كه جمله «مَنْ أبْدى صَفْحَتَهُ لَهُ» به معناى به مخالفت برخاستن است. ثانياً در خطبه شانزدهم، پيش و پس از آن جمله هايى آمده است كه به خوبى نشان مى دهد امام(عليه السلام) در اين جمله از بدكاران سخن مى گويد كه به مخالفت با حق برمى خيزند. در شرح نهج البلاغه محمد عبده احتمال ديگرى نيز در تفسير اين جمله ذكر شده و آن اين كه منظور از «أبْدى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ» به معناى روى گردانيدن از حق است كه آن هم سبب هلاكت انسان مى شود، ولى با توجه به اين كه كلمه «أبْدى» به معناى آشكار كردن است اين تفسير نيز بعيد به نظر مى رسد.

به هر حال مفهوم اين جمله اين است كه امام(عليه السلام)به همه كسانى كه به مخالفت با حق برمى خيزند هشدار مى دهد كه به عاقبت سوء كار خود بينديشند و از اين راه باز گردند. همان گونه كه پيش از اين اشاره شد اين جمله در كتاب شريف كافى نيز به عنوان بخشى از يك روايت آمده و مرحوم ملا صالح مازندرانى در شرح آن مى گويد: مفهوم جمله اين است كسى كه آشكارا در برابر حق به خصومت برخيزد هلاك خواهد شد. مشابه همين معنا در گفتار حكيمانه 408 نيز آمده است آنجا كه مى فرمايد: «مَنْ سارَعَ الْحَقَّ سَرَعَهُ، آن كس كه با حق بجنگد حق او را بر زمين خواهد كوبيد». قرآن مجيد نيز درباره حق و باطل چنين مى گويد: «(بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ)، بلكه ما حق را بر باطل مى كوبيم و آن را هلاك مى سازد و اين گونه باطل محو و نابود مى شود».

منظور از «حق» در كلام نورانى بالا اصل خداشناسى و آيين اسلام و فروع دين و حقوق الله و حقوق الناس به طور عام است، زيرا حق در اصل به معناى مطابقت و هماهنگى با واقع و نقطه مقابل آن «باطل» است. به همين دليل به ذات پاك خداوند، به طور مطلق «حق» اطلاق مى شود چون واقعيتى است انكارناپذير.

در كتاب «وجوه القرآن» براى كلمه حق موارد استعمال دوازده گانه اى در قرآن مجيد ذكر شده است: حق به معناى ذات پاك خداوند و به معناى قرآن، اسلام، توحيد، عدل، صدق، طرز صحيح، علانيه، شايستگى، واجب شدن، وام و بهره و براى هر كدام از اينها آيه اى از آيات قرآن مجيد را شاهد آورده است.

انتهای پیام/



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 7:51 PM

درسی که آیت الله مهدوی کنی به مشروب فروش داد

داستانی از رفتار نیک آیت الله مهدوی کنی با یک مشروب فروش را در این خبر بخوانید.

درسی که آیت الله مهدوی کنی به مشروب فروش داد

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛آیت الله محمدرضا مهدوی کنی رئیس سابق مجلس خبرگان رهبری بودند که به گفته نزدیکان ایشان، او به  حسن خلق و برخورد پسندیده با افکار مخالف معروف بود. در این مطلب، داستانی از اخلاق نیک ایشان را به نقل از خبرگزاری تسنیم بخوانید.

سردار آیت گودرزی که سال‌ها در کنار آیت مهدوی کنی حضور داشته است در خاطره ای از روزهای حضور او در مسجد جلیلی، گفت: «افرادی که به مسجد می‌آمدند می‌گفتند ما از این شیخ (آقای مهدوی) خوشمان می‌آید، چراکه شخصیت مرحوم آیت الله مهدوی و رفتار اخلاقی او به گونه‌ای بود که حتی افراد غیر مسلمان هم نسبت به او احترام خاصی قائل بودند.

به طور مثال وقتی از جلو یک مشروب فروشی که نزدیک مسجد بود عبور  می‌کردند به آن فرد مسیحی سلام می‌دادند و این امر باعث که بعدها حاج آقا هرگاه که از مقابل مغازه وی رد می‌شدند، فرد مشروب فروش به حاج آقا سلام کند. بعد از گذشت یک‌سال، این مشروب‌فروش شاگردش را مامور کرده بود تا هرگاه حاج‌آقا از دور مشاهده می‌شود، کرکره مغازه را به احترام وی پایین بکشد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی نیز این کار را انجام می‌داد. این فرد مسیحی اواخر عمرش بیمار شد و پس از آنکه با نظر حاج‌آقا به ملاقاتش رفتم و سلام حاج آقا را به او رساندم در پاسخ گفت: «حاج‌آقا درس بزرگی با سلام کردنش به من آموخت.»

 

انتهای پیام/



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 7:51 PM

ماجرای کمک امام زمان (عج) به زن تازه مسلمان

امام زمان (عج) در صحرای عرفات به زن تازه مسلمانی که گم شده بود کمک کرد.

ماجرای کمک امام زمان (عج) به زن تازه مسلمان

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛امام زمان (عج) در همه حال، از احوال شیعیان خود آگاه‌اند که در این خبر، داستان کمک امام زمان (عج) به فردی تازه مسلمان را  بخوانید.

یکی از هم‌وطنان ایرانی یک سال در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود. یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شد، با تعجب دید که آنجا نیز بساط دیگ و آتش و نذری امام حسین (علیه‌السلام) برپاست، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن آویخته و عزادار حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) هستند. در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین (علیه‌السلام) فعالیت می‌کردند، شد و وقتی از حال آن‌ها جویا شد، متوجه شد که آن دو مسیحی بوده‌اند و مسلمان شده‌اند و هر دو پزشک هستند. مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان.

برایش جالب بود که در انگلستان، برخی از مردم این طور عاشق اهل بیت (علیه‌السلام) باشند و مخصوصاً دو پزشک مسیحی، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجلس امام حسین (علیه‌السلام) نوکری کنند. کمی  نزدیک‌تر رفت، با آن زن تازه مسلمان شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست؟، او گفت: «درست است، شاید عادی نباشد، اما من دلم ربوده شده، عاشق شدم و این شور و حال هم که می‌بینی به خاطر محبت قلبی من است.» از او پرسید: «دلربای تو کیست؟ چه عشقی و چه محبتی!؟»

پاسخ داد: «من وقتی مسلمان شدم، همه چیز این دین را پذیرفتم، به خصوص این که به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و می‌دانستم بی‌جهت به دین دیگری رو نمی‌آورد. نماز و روزه و تمام برنامه‌ها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم. فقط در یک چیز شک داشتم و هر چه می‌کردم دلم آرام نمی‌گرفت و آن مسئله آخرین امام و منجی این دین مقدس بود که هرچه فکر می‌کردم برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت و جوانی ظهور کند و اصلاً پیر نشود. در همین سرگردانی به سر می‌بردم تا اینکه ایام حج رسید و ما هم رهسپار خانه خدا شدیم. شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید. چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب و دیدنی است که باشکوه‌ترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند.

وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم. تمام وجودم می‌لرزید و بی‌اختیار اشک می‌ریختم و گریه می‌کردم. روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند. ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کرده‌ام، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو می‌برد، حیران و سرگردان، کسی هم زبانم را نمی‌فهمید، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن می‌دیدم، با سرعت به طرف آن‌ها می‌رفتم، ولی وقتی نزدیک می‌شدم متوجه می‌شدم که اشتباه کرده‌ام. خیلی خسته شدم، واقعاً نمی‌دانستم چه کنم. دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن، گفتم خدایا خودت به فریادم برس! در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می‌آید. جمعیت را کنار زد و به من رسید. چهره‌اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم. وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت: «راه را گم کرده ای؟ بیا تا من قافله‌ات را به تو نشان دهم.» او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن» را دیدم! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است. از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت : «به شوهرت سلام مرا برسان». من بی اختیار پرسیدم: «بگویم چه کسی سلام رسانده؟» او گفت : «بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش  سرگردانی! من همانم که تو سرگشته او شده ای!» تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم و هر چه جستجو کردم، پیدایش نکردم. آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کرده‌ام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد.

از آن سال به بعد ایام محرم، روز عرفه، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که می‌رسید من و شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را می‌کنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست.»

منبع: کتاب ملاقات با امام زمان در عصر حاضر، ابوالفضل سبزی

 

انتهای پیام/



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 7:50 PM

رسول اکرم (ص) در خانه وقت خود را چگونه سپری می‌کرد؟

هر روز یک حدیث از معصومین (ع) با مضامین دینی و اخلاقی در بخش قرآن و عترت بخوانید.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛  اهمیت حدیث در میان مسلمانان از آن روست که از منابع اصلی استنباط احکام در فقه و عقاید در علم کلام محسوب می‌شود. همچنین احادیث از منابع اولیه پژوهش‌های تاریخی است.

به دلیل آشنایی بیشتر و تلمذ در پیشگاه پروردگار الهی و ائمه معصومین، هر روز یک حدیث از معصومین (ع) با مضامین دینی و اخلاقی در بخش قرآن و عترت منتشر می‌شود.

امام سجاد (ع) می‌فرمایند:

کانَ [رسولُ الله]إذا أوَى إلىَ مَنزِلِهِ، جَزَّءَ دُخُولَهُ ثَلاثَةَ أجزَاءٍ: جُزءاً لِلَّهِ، وَجُزءاً لِأهلِهِ، وَجُزءاً لِنَفسِهِ


پىامبر (صلی الله علیه و آله) وقت خود را در منزل به سه قسمت می کرد: بخشی برای (عبادت) خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خوىش

مکارم الأخلاق، ج. ۱، ص.۴۴

 

انتهای پیام/



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 7:50 PM

خلاصه پرسش

اولین عالمی که مفهوم ولایت فقیه را ارائه کرده، چه کسی بوده است؟

پرسش

علاقه مندم بدانم اولین عالمی که مفهوم ولایت فقیه را ارائه و اظهار نموده است، چه کسی بوده است؟

پاسخ اجمالی

مسئله‏ى «ولایت فقیه» به مفهوم زمامدارى جامعه‏ى اسلامى از سوى کسى که به مقام اجتهاد در فقه رسیده، از دیدگاه برخى، امرى جدید در تاریخ اندیشه‏ى اسلامى است و قدمت آن کمتر از دو قرن مى باشد. در حالى که در فرهنگ شیعى این امر که در عصر غیبت اداره‏ى جامعه از سوى شارع مقدس بر عهده‏ى فقیهان عادل گذاشته شده، امرى مسلم و بى تردید بوده است و از این رو، به جاى بحث در اصل این مطلب، بیشتر به دستاوردها و لوازم آن پرداخته و آنها را مورد تحقیق قرار داده اند.

 

قدیمى‏ترین سند موجود در مورد ولایت فقیه، کتاب مقنعه‏ى شیخ مفید است. مرحوم شیخ مفید از فقهاى بزرگ تاریخ شیعه در قرن چهارم و پنجم هجرى است، و از سخنان گهر بار او در این زمینه بیش از هزار سال مى‏گذارد.

 

پاسخ تفصیلی

مسئله‏ى «ولایت فقیه» به مفهوم زمامدارى جامعه‏ى اسلامى از سوى کسى که به مقام اجتهاد در فقه رسیده، از دیدگاه برخى، امرى جدید در تاریخ اندیشه‏ى اسلامى است و قدمت آن کمتر از دو قرن مى باشد. اینان ادّعا مى کنند، هیچ یک از فقهاى شیعه و سنّى این مطلب را مورد بررسى قرار نداده اند که فقیه علاوه بر حقّ فتوا و قضاوت از آن جهت که فقیه است، حقّ حاکمیت و رهبرى بر کشور یا کشورهاى اسلامى یا تمام کشورهاى جهان را نیز دارا مى باشد و فقط کمتر از دو قرن پیش، براى نخستن بار مرحوم ملاّ احمد نراقى، معروف به فاضل کاشانى، معاصر فتحعلى شاه قاجار، به ابتکار این مطلب پرداخته است.

 

اما باید گفت که: در فرهنگ شیعى این امر که در عصر غیبت اداره‏ى جامعه از سوى شارع مقدس بر عهده‏ى فقیهان عادل گذاشته شده، امرى مسلّم و بى تردید بوده است و از این رو، به جاى بحث در اصل این مطلب، بیشتر به دستاوردها و لوازم آن پرداخته و آنها را مورد تحقیق قرار داده اند.

 

مرحوم شیخ مفید(333 یا 413 - 338 ه) از فقهاى بزرگ تاریخ شیعه در قرن چهارم و پنجم هجرى است. تمام سخنان این فقیه بزرگ جهان اسلام از پذیرش اصل ولایت فقیه و اینکه فقیهان متکفّل زمامدارى امور جامعه‏ى اسلامى در عصر غیبت از سوى امامان معصوم‏علیهم السلام هستند، حکایت دارد و این کلمات گهربار که بیش از هزار سال از تاریخ آن مى گذرد، همچنان مى درخشد، هر چند که برخى درخشش آن را نمى بینند، یا نمى خواهند ببینند[1]. وى در باب امر به معروف و نهى از منکر موارد زیر را از جمله وظایف فقیه مى‏شمارد:

 

أ. مراتب عالى امر به معروف و نهى از منکر

 

ب. اقامه‏ى حدود.

 

ج. اجرا و تنفیذ احکام

 

د. جهاد و مبارزه با کافران

 

ه. اقامه‏ى نمازهایى مانند نماز جمعه، نماز عید فطر و قربان، نماز استسقا، نماز وحشت

 

و. داورى و قضاوت

 

وى همچنین در بحث انفال، تصرف در انفال را فقط با اجازه‏ى امام عادل جایز مى‏داند[2].

 

بعد از شیخ مفید عالمان دیگر، یکى پس از دیگرى، در مورد ولایت فقیه و حدود اختیارات آن بحث کرده‏اند.[3]

 

منابع مطالعه بیشتر:

 

مهدى هادوى تهرانى، ولایت و دیانت، مؤسسه فرهنگى خانه خرد، قم، چاپ دوم، 1380.

 

 


[1] برای کسب آگاهی بیشتر رجوع شود به نمایه: قدمت ولایت فقیه.

[2]برای کسب آگاهی بیشتر رجوع شود به نمایه: ولایت فقیه و شیخ مفید.

[3]برای کسب آگاهی بیشتر رجوع شود به نمایه: ولایت فقیه و علماء.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:29 PM

خلاصه پرسش

آیا از میان اقوام اروپائی،هندی و...(غیر از اقوام سامی) پیامبرانی از طرف خدا مبعوث شده‌اند؟

پرسش

چرا تمام افرادی که ادعای پیامبری دارند از میان اقوام سامی برخاسته‌اند و همه‌شان در سرزمین‌های خاورمیانه می‌زیستند؟ چرا رد پایی از 124000 پیامبر ادعایی در هیچ جای دیگری از جهان یافت نمی‌شود؟

پاسخ اجمالی

انسان موجودی است مکلف، و لازمه تکلیف این است که از طرف خداوند پیامبرانی برای ابلاغ وظایف و دستورات به سوی وی فرستاده شده باشند و الا تکلیف معنی ندارد.

 

قرآن کریم در آیات مختلفی می فرماید هر جا که قوم و عده ای زندگی می کرده اند از سوی خداوند انبیائی برای هدایت آنها فرستاده شده است. البته در قرآن مجید فقط نام تعداد محدودی از آنها آمده است چنانچه می فرماید« و پیامبرانى که سرگذشت آنها را پیش از این، براى تو باز گفته‏ایم و پیامبرانى که سرگذشت آنها را بیان نکرده‏ایم ... »[i]. یعنی ای پیامبر ما تنها سرگذشت بعضی از پیامبران خود را برای تو بیان کردیم نه همه آنها را.

 

این که هر قوم و امتی دارای دین بوده اند مورد تائید دین شناسان نیز می باشد. اما چون خداوند متعال در صدد استفاده تربیتی از سر گذشت و داستان پیامبران برای دیگر انسانها بوده است فقط داستان انبیاء منطقه خاورمیانه را نقل کرده است که مردم می توانسته اند بروند و صحت گفته های قرآن را تأیید کنند.

 

 


[i] نساء ، 164.

 

پاسخ تفصیلی

خداوند انسان را خلق و او را از نعمتهای بی شماری از جمله نعمت عقل و اندیشه و خرد بهره مند ساخته است. و در ازای نعمت های فراوانی که به او عطا نموده تکالیفی نیز از او خواسته است گر چه این تکالیف نیز به نوبه خود از بزر گترین نعمت های الهی می باشند.

 

لازمه تکلیف این است که از طرف خداوند پیامبرانی برای ابلاغ وظایف و دستورات به سوی انسان فرستاده شده باشند و الا تکلیف معنی ندارد.

 

پیامبران الهی انسان های تربیت یافته ای بوده اند که از طرف خداوند برای ابلاغ دستورات پروردگار و هدایت انسان ها، مامور شده بودند.سنت خداوند بر این بوده است که در میان هر گروه و قومی شخصی را برای هدایت آنها برانگیزاند.چنانکه در قرآن کریم می فرماید: «به تحقیق که میان هر امتی رسولی برانگیخته و مبعوث کردیم...»[1]این مضمون در آیات دیگری از قرآن کریم نیز رسیده است.[2] پس مسلم  است هر کجای جهان که اقوامی زندگی می کرده اند انبیائی هم برای هدایتشان مبعو ث شده اند[3]، اما در آیات قرآن و در روایات معصومین نام همه آنان ذکر نشده است. اجمالا در بعضی از روایات ما آمده است که خداوند"یک صد و بیست و چهار هزار پیامبر"و در بعضی دیگر "شت هزار پیامبر "به همراه معجزه و دلیل برای هدایت مردم فرستاده است .[4] قرآن مجید تنها از 255 تن از انبیائ الهی نام برده است شاید به  همین تعداد و یا کمتر در روایات آمده باشد. این تعداد اندک کجا و "یک صد و بیست و چهار هزار و یا "شت هزار پیامبر "که در روایات به عنوان عدد انبیاء آمده است کجا؟ این قرآن است که در یک جا می فرماید:«ما داستان بعضی از پیامبران را نقل کردیم و داستان بعضی دیگر را نقل نکردیم»[5] و در جای دیگر بیان می دارد: «ما پیش از تو رسولانى  فرستادیم سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نکرده‏ایم....»[6] و همه این ها می تواند موید این گفته دین  شناسان باشد که در بین همه اقوام، دینی وجود داشته است.

 

رابرت هیوم در کتاب ادیان زنده جهان می گوید: «در تاریخ بشر هرگز قبیله ای وجود نداشته که به گونه ای دین نداشته باشد» وی می گوید: دین وجه امتیاز اصلی بشر (با حیوانات )است.[7] طبیعتا باید میان ادیان  زنده جهان و دین هایی که امروزه از بین رفته اند فرق گذاشت وی می گوید: «آسیا محل تولد تمام ادیان زنده جهان است»[8] اما از تعدادی از  ادیان مرده در بقیه نقاط جهان نام می برد که نشان می دهد انبیاء به عنوان دارندگان دین الهی در همه مکانهایی که انسان هایی زندگی کرده اند وجود داشته اند، وی می گوید: «...ادیان مصر قدیم در افریقا، ادیان مکزیک و پروی باستان در امریکا و ...» [9]

 

پس مسلماً انبیاء کثیری بوده اند که خداوند نام آنها را در قرآن نبرده است.[10] و آنچه قرآن مجید بیان کرده صرفا سرگذشت پیامبرانی است  که در منطقه خاورمیانه بوده اند و شاید هدف قرآن از ذکر این دسته از انبیاء، استفاده های تربیتی مردم از سر گذشت آنان بوده است. زیرا تنها تاریخ و آثار اقوام اینان در دسترس مردم آن زمان بوده و شناخت شان برای مردم آن زمان آسان تر بوده است، بر همین اساس قرآن در جاهایی که از این پیامبران نام می برد، مردم را به دیدن آثار و ویرانه های تمدن اقوامی که آن پیامبران را انکار می کردند، دعوت می کند و می فرماید: «در زمین مسافرت کنید و عاقبت کسانی را که تکذیب کردند ببینید»[11] (و از آنان عبرت بگیرید). از این جهت اگر حکایت حضرت موسی بیشتر به میان آمده مناسبت‎هایی است که برای عبرت دیگران تذکّر آن لازم بوده است و روبرویی‎هایی است که مسلمانان با اهل کتاب داشته‎اند.

 

این احتمال را نیز داده شده است که؛ ظهور تمدن‏های مختلف در خاورمیانه بوده است و به گفته باستان شناسان و کسانی که در تاریخ تمدن اقوام و ملل مطالعه می‏کنند اولین نمونه‏ها در این منطقه شکل گرفته است، از این رو ضرورت بعثت پیامبران در این منطقه را در پی داشته است.

 

البته باید توجه داشت که شرایط و ملاحظات بسیار در انتخاب و گزینش پیامبر مورد ملاحظه است که خداوندِ باعث الانبیاء خود از آن آگاه است. و شاید بتوان گفت که در سرزمین‎هایی مانند: فلسطین، جزیرة العرب، مکّه و مدینه، رجال دین و مردان خدا و کسانی که آمادگی قبول دعوت حق را داشته‎ باشند بیشتر پرورش می‎یافته‎اند چنان که مثلاً در یونان، فلاسفه بیشتر زمینه ی پیدایش داشته‎اند. در هر حال این امری است الهی و خدا از همه داناتر به آن است هر چه که باشد و به هر جهتی که باشد این پیامبرانی که در قرآن مجید یاد شده‎اند از این اراضی مبارک برخاسته‎اند و در این جای هیچ بحثی نیست که همه ادیان بزرگ موجود در جهان امروز، در خاورمیانه متولد شده اند و در طی قرون متمادی بقیه ادیان را در خود هضم کرده و پیروان آنها را به تبعیت از خود دعوت کرده اند . اگر امروز دینی مانند مسیحیت در سراسر اروپا و قاره آمریکا طرفداران زیادی دارد ولی مسلماَ منشأ پیدایش آن مانند همه ادیان ابراهیمی در آسیا و بطور احض در خاورمیانه بوده است امّا این بدان معنا نیست که پیامبران الهی در بقیه نقاط جهان نبوده اند و اگر امروز غیر از این ادیان بزرگ، دینی دیگر یافت نمی شود نشانه ی آن نیست که هرگز نبوده است بلکه اگر با کاوشهای قطعی تاریخی وجود پیامبری الهی در غیر از آسیا و خاورمیانه ثابت شود بطور حتم مورد قبول واقع می شود. امروز به خوبی نشانه های از خداپرستی (اگر چه ضعیف و یا تحریف شده)در قبایل بدوی و یا سرخپوستان قاره آمریکا دیده می شود که نشانه از تعالیم پیامبران الهی است.

 

پس بنا براین از آغاز خلقت در هر جایی که انسانی زندگی می کرده است خداوند برای بیان و ابلاغ تکالیف خود به آنان پیامبران زیادی را فرستاده است اما اسامی و سرگذشت همه آنها به صورت تفصیلی در کتابهای آسمانی و از جمله در قرآن بیان نشده است و البته این کار با توجه به اهدافی که قرآن تعقیب می کرده است، لزومی هم نداشته است.

 

 


[1] نحل، 36.

[2] فاطر، 24 ،اسراء، 15 و طه، 134.

[3] علاوه حکمت و عدالت الهی لازمه‌اش هدایت همه آحاد ملتهاست در هر عصر و  نسلی.

[4] - بحارالأنوار ج : 11 ص : 21- َ قال الطبرسی رحمه الله روی عن علی ع أنه قال بعث  الله نبیا أسود لم یقص علینا قصته و اختلف الأخبار فی عدد الأنبیاء فروی فی بعضها أن عددهم مائة ألف و أربعة و عشرون ألفا و فی بعضها أن عددهم ثمانیة آلاف نبی أربعة آلاف من بنی إسرائیل و أربعة آلاف من غیرهم بِآیَةٍ أی بمعجزة و دلالة......

[5] نساء،164.

[6] غافر ، 78. وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِکَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ  عَلَیْکَ ....

[7] ادیان زنده جهان، رابرت هیوم، ص 17.

[8] همان ص 30.

[9] همان ص 29.

[10] نک: آموزش عقاید،مصباح یزدی،ص 237.

[11] نحل، 36.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:28 PM
خلاصه پرسش
آیا مرد می تواند از همه نقاط مختلف زن در صورت تمایل حتی به زور استفاده جنسی کند؟
پرسش
در قرآن کریم در سوره مبارکه نساء، زن را تکلیف به تمکین نموده است. در تفسیر المیزان که توسط مرحوم علامه طباطبایی نوشته شده در توضیح این آیه آمده زن موظف به تمکین مطلقه است.
1. تمکین مطلقه چست؟
2. آیا مرد می تواند بر مبنای همین حکم از همه نقاط مختلف زن در صورت تمایل حتی به زور استفاده جنسی کند؟
3. حکم زنی که به تمایلات جنسی همسرش جواب نداد یا در حد بسیار ضعیف به طوری که نتوان اسم آن را پاسخگویی گذاشت، چیست؟
پاسخ اجمالی

سلام علیکم

 

پاسخ های ذیل از دفاتر مراجع عظام دریافت گردید:

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):

 

ج1و2) معنای تمکین مطلق این نیست که مرد بتواند به کارهای غیراخلاقی و یا مکروه شدید و یا کاری که موجب اذیّت همسر است مجبور کند، معنای تمکین مطلق این است که مرد نسبت به تمکین و التذاذات متعارف هر وقت بخواهد از همسر خویش و از راه صحیح تمتّع ببرد و اگر زن مانع شرعی و عقلی و عادی نداشته باشد، باید تمکین کند.

 

ج3) اگر زن تمکین مذکور را انجام ندهد، حق نفقه گرفتن از شوهر را ندارد و گناه کرده است.

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدظله العالی):

 

تمکین مطلق به معنی تمکین متعارف است و نزدیکی از پشت بدون رضایت زن بنابر احتیاط واجب جائز نیست و با رضایت او هم کراهت شدیده دارد، و مرد نیز نمی‌تواند زن را مجبور کند که آلت خود را در دهان او بکند، و استفاده‌ی از زور در مواردی که غیر متعارف است جایز نیست.

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):

 

اولا در عمل باحکام شرعیة تکلیف شخص عمل بفتواى فقیه اعلم که جامع الشرائط مى باشد هست وتفسیر نمى تواند بیانگر حکم شرعى باشد .

 

در ثانى زن مکلف است که در مورد تمکین در امور زناشوئى که بر او واجب می باشد که از آنجمله آماده سازى خود جهت ایفاء حق زناشوئى هست همواره بخواست مشروع همسر پاسخ مثبت دهد ودر این مورد روایات بسیارى نیز وجود دارد ودر صورت عدم تمکین زوجة ناشزه محسوب شده و احکام نشوز شامل او خواهد شد وجهت اطلاع از تفصیلات بیشتر مسئله می توانید بتوضیح المسائل مراجع عطام مراجعه فرمائید.

 

والله العالم



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:28 PM
خلاصه پرسش
در چه صورت انجام اعمال نا مشروع جنسی با پدر، مادر، برادر و خواهر همسر باعث حرام شدن زن به شوهر می شود؟
پرسش
شنیده ام مجامعت با هر یک از خانواده زن اعم از لواط با برادر زن و پدر زن ، مقاربت با مادر زن و خواهر زن باعث حرام شدن زن به شوهر می شود. با توجه به این مطلب سؤالاتی برای من مطرح شده است:
1. آیا مقاربت با مادر زن و خواهر زن از دبر هم باعث حرام شدن زن به شوهر می شود ؟ حتی اگر تا قبل از ختنه گاه فرو شود یا حتی فقط در حد ملاعبه باشد و مرد به درجه انزال برسد و یا حتی از دیگر نقاط آنها جهت لذت و انزال استفاده کند؟
2. اگر در لواط مرد مفعول هم مفعول و هم فاعل واقع شود، باز همان حکم می آید؟
پاسخ اجمالی

توجه به نکاتی می تواند شما را در دستیابی به جواب یاری رساند:

 

1- اگر کسی با مردی لواط کند و لو اینکه مقداری از حشفه[1] داخل شود،  مادر لواط داده و مادر بزرگش و هر چه بالاتر رود‏، و دختر لواط داده و دختر دخترش و هر چه پائین تر رود و خواهرش، بر فاعل حرام می شوند اگر چه لواط کننده و لواط دهنده بالغ نباشند[2] اما مادر و دختر و خواهر فاعل بر مفعول حرام نمی شود[3] . بله اگر گمان کند که دخول شده، یا شک کند  که دخول شده یا نه، بر او حرام نمى‏شوند.

 

آنچه بیان شد در صورتی است که لواط قبل از عقد با مادر و خواهر و دختر لواط داده، انجام شده باشد[4] اما اگر لواط با مردی بعد از عقد با دختر یا  خواهر یا مادر او انجام گرفته باشد بنابر فتوای مراجع معظم، مادر و خواهر و یا دختر مفعول برای فاعل حرام نمی شود.[5]

 

حال اگر این روابط حرام جا به جا شود یعنی مفعول، فاعل هم واقع شود همین حکم نسبت به مفعول دومی هم صدق می کند.

 

2- داشتن روابط نا مشروع جنسی با مادر و خواهر همسر، هم در دو فرض محتمل است:

 

الف- قبل از عقد نکاح.

 

ب- بعد از عقد نکاح با زنی.

 

امام خمینی (ره) می فرماید:" اگر با زنی (غیر از عمه و خاله ی خود) زنا کند احتیاط واجب[6] آن است که با دختر او ازدواج نکند ولی اگر زنی را عقد  نماید و با او نزدیکی کند بعد با مادر او زنا کند آن زن بر او حرام نمی شود و همچنین است اگر پیش از آن که با او نزدیکی کند با مادر او زنا کند ولی در این صورت اخیر احتیاط مستحب است که از آن زن جدا شود."[7]

 

اما اگر (نعوذ بالله) انسان با عمه و خاله ی خود زنا کند پیش از آنکه دختر عمه و یا دختر خاله ی خود را بگیرد، دیگر نمی تواند با آن (دختر عمه یا دختر خاله) ازدواج نماید."[8]

 

3- در مورد اینکه آیا زنا با دخول در دبر (پشت) هم تحقق پیدا کند یا نه؟ باید گفت: بر طبق تعریفی که از زنا شده است، به دخول در دبر هم زنا اطلاق می شود و در این اطلاق شرط است که تا ختنه گاه دخول شود و با ملاعبه و این طور موارد زنا تحقق نمی یابد[9]. بعبارت دیگر این عمل از جهات متعدد موضوع حکم است. از آن جهت که یک عمل جنسی است و موجب جنابت و غسل می شود، دخول تا ختنه گاه شرط است[10] و کمتر از آن غسل  جنابت ندارد و از آن جهت که بر زنا حد شرعی جاری است و زانی تازیانه زده یا سنگسار می شود و یا با دختر زانیه اگر زانیه عمه یا خاله باشد نمی تواند ازدواج کند و...، دخول به مقدار حشفه و ختنه گاه، شرط است و با دخول به مقدار کمتر، احکام زنا بار نمی شود، اما حکم حرمت ازدواج با مادر، دختر و خواهر لواط داده، با دخول کمتر از ختنه گاه هم، می آید.

 

 

[1] ختنه گاه.

[2] آنچه نقل کرده ایم نظر امام خمینی (ره) بود اما بعضی از مراجع دیگر می فرمایند:

مکارم: اگر لواط کننده نابالغ باشد حرام نمى‏شود.

صافى، تبریزى: بنا بر احتیاط بر لواط کننده در صورتى که بالغ بوده حرام است.

فاضل: اگر شخص بالغى با پسر نابالغى لواط کند، با احراز تحقّق دخول؛ مادر، خواهر و دختر پسر بر او حرام مى‏شود ولى اگر فاعل نابالغ باشد یا شک کند که بالغ بوده بر او حرام نمى‏شود و چنانچه هر دو بالغ باشند، بنا بر احتیاط بر او حرام مى‏شود.

سیستانى: مسأله مادر و خواهر و دختر پسرى که لواط داده، بر لواط کننده در صورتى که بالغ بوده حرام مى‏شود، هر چند کمتر از ختنه‏گاه داخل شود؛ و همچنین است بنا بر احتیاط لازم اگر لواط دهنده مرد باشد و یا آن که لواط کننده بالغ نباشد، ولى اگر گمان کند که دخول شده یا شک کند که دخول شده یا نه، بر او حرام نمى‏شود؛ و همچنین مادر و خواهر و دختر لواط کننده بر لواط دهنده حرام نیست.

[3] تحریر الوسیلة، ج‏2، مسألة 24، ص 282.

[4] توضیح المسائل، ج 2، صفحه 473، مسئله 2405

[5] توضیح المسائل، ج 2، صفحه 473، مسئله 1406

[6] البته عده ی دیگری از مراجع در اینجا قائل به احتیاط مستحب در عدم ازدواج با زن مورد  نظر هستند.

[7] توضیح المسائل مراجع، ج 2، مسئله 2396

[8] توضیح المسائل مراجع ، ج 2، مسئله 2394

[9] المعة الدمشقیه، باب حدود، صفحه 239، چاپ اسماعیلیان

[10] توضیح المسائل مراجع ، ج‏1، ص 211 ، مسأله 349 و 350.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:23 PM

خلاصه پرسش

حکم ربائی که از بانک گرفته می شود چیست؟ آیا بین گرفتن ربا از بانک های کشور های اسلامی و کشور های غیر اسلامی فرقی هست؟

پرسش

من شنیدم که ربا گرفتن گناه بزرگی است حال می خواستم بدانم آیا قبول کردن ربایی که از بانک ها گرفته می شود جایز است، یا چونکه در کشور غیر اسلامی به سر می برم اشکالی ندارد؟ همچنین کارت اعتباری که خیلی برای آن ربا داده می شود حکمش چیست؟

پاسخ اجمالی

در مورد عملیات بانکی در کشورهای غیر اسلامی فتوای رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای این است که:.

 

الف) ربا دادن حرام است یعنی: گرفتن پول از بانک به عنوان قرض مشروط بر اینکه مبلغ زیادی بپردازد حرام است. مگر اینکه به حدی مضطر باشد که ارتکاب حرام را مجاز کند. ولی شخص  می تواند برای اینکه مرتکب حرام نشود پرداخت مبلغ اضافی را قصد نکند هرچند بداند که آن را از او خواهند گرفت. [1]

 

ب) گرفتن ربا و سود از بانکهای  کشورهای غیر اسلامی جایز است. [2] و  در مورد کارت اعتباری فتوای مقام معظم رهبری چنین است: «آن مقدار پول که در حساب موجود است و از آن در حین استفاده برداشت می کنید بلااشکال است ولی مقداری که به حساب اعتبار و بدون داشتن وجه در حساب شما داده می شود، اگر به عنوان قرض بوده و بر آن سود تعلق می گیرد اصل قرض صحیح ولی مقدار مازاد ربا می باشد و حرام است. [3]

 

 


[1] توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 935، ص 1911.

[2] همان، ص 936، س 1917.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:22 PM

خلاصه پرسش

شخص مجردی که به دلیل عدم امکان ازدواج، استمنا کرده، چه باید بکند؟ مجازات آخرتی او چیست؟

پرسش

شخص مجردی که ازدواج برای او دشوار است و استمنا کرده، چه باید بکند؟آیا می توانید برخی از مجازاتهای آخرتی عامل این کار را ذکر کنید؟آیا می توانید برای چنین شخصی (که مبتلا به استمنا است) دعای مخصوصی پیشنهاد کنید؟آیا ممکن است خداوند این شخص را بعد از این که او به اشتباه خود پی برده ولی به عمل خود ادامه می دهد، ببخشد؟

پاسخ اجمالی

استمنا حرام است و هیچ کس، به هیج بهانه­ای نمی­تواند مرتکب آن شود، و کسانی که ازدواج شرعی برای آنان مشکل است، باید سعی کنند با ورزش­کردن، روزه گرفتن، بلند نگه داشتن موهای بدن، پرهیز از خوردن غذاهای بسیار مقوی، نگاه کردن و فکر کردن به مسائل جنسی و تنها بودن در یک محیط، نیروی جنسی خود را تضعیف کرده و هر گونه مقدمات­ استمنا را از بین ببرند[1].

 

این فرد، باید برای رهایی از این بیماری یک تصمیم جدی بگیرد و از خدا بخواهد که او را در ترک این عمل شیطانی مضر یاری نماید.

 

آنچه معلوم و مشخص است و ما می­دانیم، این است که این کار گناه بزرگی است و در قرآن مجید، مذموم شمرده شده است[2] و اگر کسی مرتکب این  عمل شود مستحق عقوبت و مجازات اخروی است. اما اینکه چه نوع عقوبتی در انتظار اوست خدا می­داند و بس.

 

این مسئله دعای خاصی ندارد و هر دعایی که مضمونش درخواست از پروردگار برای نجات از این گناه و ضرر باشد، به هر زبانی، خوب است.

 

ضمنا خداوند فرموده است گناه­کارانی را می­بخشد که از گناه خود پشیمان شوند و توبه نمایند[3] و دیگر قصد بازگشت به آن گناه را نداشته باشند. اما  اگر شخص گناه کار از گناه خود پشیمان نشود و توبه هم نکند، نباید امید بخشش داشته باشد. البته ممکن است کسی که از گناه خود پشیمان شده و واقعاً توبه کرده است، بار دیگر دچار فریب شیطان شده و گناه قبلی را مرتکب شود که در این صورت، لازم است بار دیگر توبه نماید، به هر حال، هیچ وقت از رحمت و لطف الهی نسبت به خود غافل نباشید و بدانید اگر صدبار هم توبه شکستید، باز او شما را از در خانه ی خود نمی راند و این درگه، درگه نامیدی نیست.

 

پاسخ دفاتر مراجع:

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای «مدظله العالی»:

 

حرام است و صِرف دشوار بودن ازدواج، مجوّز حلیت استمنا نیست.

 

ممکن است ترک گناه در اول کار مقدارى مشکل به نظر برسد اما باید عواقب خطرناک دنیوى و اخروى آن را مدّ نظر داشته باشید و بدانید که با کار مذکور علاوه بر ضررهاى جسمى، خودتان را در دنیا و آخرت به هلاکت و بدبختى خواهید انداخت.

 

و لذا با عزم و اراده‌اى جدّى و با توکّل به خداوند متعال و استعانت از درگاه رحمت او، این گناه کبیره را ترک کرده و از دیدن و شنیدن صحنه‌ها و مطالب مفسده‌انگیز و معاشرت با دوستان ناباب هم خوددارى کنید.
مداومت در خواندن قرآن، شرکت در مجالس وعظ و خطابه، توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، تلاش و جدیت در تحصیل و کسب علوم و معارف، ورزش مستمر، اشتغال به کار مفید و هنرهاى سودمندى چون خطاطى، نقاشى، صنعت و...، غافل نبودن از یاد مرگ و روز قیامت مى‌تواند انسان را در این راه یارى کند.

 

و چنانچه ازدواج نکرده‌اید سعى کنید با ازدواجى ساده، کم خرج و سالم، دین و جسم خود را از آثار مخرب فعل مذکور، حفظ کنید.

 

إن شاء الله توفیقِ توبه واقعى نصیب شما شود.

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی بجهت (مدظله العالی):

 

استمناء مطلقا حرام است و باید از آن توبه کند.

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدظله العالی):

 

حرام است و باید غسل جنابت کند و توبه هم بکند.

 

باید توبه نصوح کند تا خداوند سبحان او را ببخشد.

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):

 

استمناء حرام است و از گناهان بزرگ محسوب می شود و عوارض نامطلوبی در پی دارد.

 

چنانچه از عوامل تحریک نظیر فیلم ها و کتاب ها و مجلات و نشریات فاسد و بد آموز و مجالس آلوده و دوستان ناباب و حتی مناظر تحریک کننده اجتناب ورزید و اوقات فراغت خود را با مطالعه و کار و مانند آن پر کنید و بر خداوند توکل کنید و هر روز مقداری ورزش کنید انشاء الله بر هوای نفس و وسوسه ی شیطان غلبه خواهید کرد ما هم برای موفقیت شما دعا می کنیم شرح بیشتر را در کتاب، مشکلات جنسی جوانان مطالعه فرمایید.

 

 


 [1] نک: نمایه ی استمنا و راه نجات ازآن.

[2]  نک: سوره ی مومنون، 7.

[3]  انعام، 54؛ بقره، 160 و مائده، 39.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:22 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 22

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 54061
تعداد کل پست ها : 341
تعداد کل نظرات : 0
تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396 
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 8 خرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی