به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

خلاصه پرسش

از زمان خلقت حضرت آدم ابوالبشر چه مدت می گذرد؟

پرسش

از زمان خلقت حضرت آدم ابوالبشر چه مدت می گذرد؟

پاسخ اجمالی

در قرآن کریم مطلب صریحی در این باره وجود ندارد. اما در منابع تاریخی آمده است که خلقت آدم مربوط به حدود شش یا هفت هزار سال پیش است، البته این مطلب منافاتی با این اعتقاد دانشمندان که عمر نوع بشرى بیش از ملیون ها سال است، ندارد؛ یعنی ممکن است که قبل از نسل حضرت آدم، هزاران نسل از انسان وجود داشته و منقرض شده باشند. این نکته ای است که با قرآن مجید و روایات هم سازگاری دارد.

 

پاسخ تفصیلی

در باره این که عمر نوع بشر از روزى که در زمین خلق شده تا کنون، چند سال گذشته است؟، مطلب صریحی در قرآن وجود ندارد.

 

علامه ی طباطبائی در تفسیر المیزان می فرماید:

 

در تاریخ یهود آمده است که عمر نوع بشر از روزى که در زمین خلق شده تا کنون، بیش از حدود هفت هزار سال نیست که اعتبار عقلى هم کمک و مساعد این تاریخ است.

 

چون عامل تناسل در هر صد سال دو نفر را هزار نفر می کند، و ... و آن گاه این محاسبه را به طور تصاعدى تا مدت هفت هزار سال؛ یعنى هفتاد قرن ادامه دهیم، خواهیم دید که عدد بشر به دو بلیون و نیم مى‏رسد، و این عدد همان عدد نفوس بشر امروزى است، که آمارگران بین المللى آن را ارائه داده‏اند.

 

پس اعتبار عقلى هم همان را مى‏گوید که تاریخ گفته است، اما دانشمندان طبقات الارض و به اصطلاح" ژئولوژى" معتقدند که عمر نوع بشر بیش از ملیون ها سال است، و بر این گفتار خود ادله‏اى از فسیل‏هایى که آثارى از انسا ن ها در آنها هست، و نیز ادله‏اى از اسکلت سنگ شده خود انسان هاى قدیمى آورده‏اند، که عمر هر یک از آنها به طورى که روى معیارهاى علمى خود تخمین زده‏اند بیش از پانصد هزار سال است.

 

این اعتقاد آنان است اما ادله‏اى که آورده‏اند قانع کننده نیست، که بتواند اثبات کند که این فسیل‏ها، بدن سنگ شده اجداد همین انسان هاى امروز است، و دلیلى نیست که بتواند این احتمال را رد کند که این اسکلت‏هاى سنگ شده مربوط است به یکى از ادوارى که انسان هایى در زمین زندگى مى‏کردند، چون ممکن است چنین بوده باشد، و دوره ی ما انسان ها، متصل به دوره ی فسیل‏هاى نامبرده نباشد، بلکه انسان هایى قبل از خلقت آدم ابو البشر در زمین زندگى کرده و سپس منقرض شده باشند، و هم چنین این پیدایش انسان ها و انقراضشان تکرار شده باشد، تا پس از چند دوره نوبت به نسل حاضر رسیده باشد.[1] و آن گاه  این نظر را تقویت می کند که زمان خلقت حضرت آدم(ع) مربوط به پیدایش نسل جدید از بشر است، و چه بسا قبل از حضرت آدم و نسل فعلی او، آدم های دیگر و عالم های دیگر و نسل های دیگری از بشر روی کره خاکی زندگی کرده و منقرض شده اند و یافته های باستان شناسان و کشف فسیل های مربوط به انسان هایی متعلق به میلیون ها سال قبل و با عمر پانزده هزار سال، مربوط به نسل های قبل از نسل اخیر است. و البته این توجیه با قرآن مجید[2] و روایات[3] سازگاری دارد.

 

 


[1] .طبا طبائی،محمد حسین، المیزان (ترجمه)، ج‏4، ص 222.

[2] . وی می گو ید: قرآن کریم به طور صریح متعرض کیفیت پیدایش انسان در زمین نشده، که آیا ظهور این نوع موجود (انسان) در زمین منحصر در همین دوره ی فعلى است که ما در آن قرار داریم، و یا دوره‏هاى متعددى داشته، و دوره ی ما انسان هاى فعلى آخرین ادوار آن است؟ هر چند که ممکن است از بعضى آیات کریمه قرآن استشمام کرد که قبل از خلقت آدم ابو البشر( ع) و نسل او انسان هایى دیگر در زمین زندگى مى‏کرده‏اند، مانند آیه ی شریفه:" وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ‏ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ" که از آن بر مى‏آید قبل از خلقت آدم دوره ی دیگرى بر انسانیت گذشته است. بله در بعضى از روایات وارده از اهل بیت(ع) مطالبى آمده که سابقه ی ادوار بسیارى از بشریت را قبل از دوره ی حاضر اثبات مى‏کند. المیزان (ترجمه)، ج‏4، ص223.

.[3] امام صادق (ع) فرموده است: شاید شما گمان کنید که خداى عز و جل غیر از شما هیچ بشر دیگرى نیافرید، نه، چنین نیست، بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آدم از آن آدم‏ها هستید ( توحید، ص 277، ح2، طبع طهران)؛ ابن میثم نیز در شرح نهج البلاغه خود حدیثى به این معنا از امام باقر ع نقل کرده است.( ابن میثم، شرح نهج البلاغة، ج 1، ص 173) ؛ صدوق نیز همان را در کتاب خصال خود آورده ( خصال ج 2 ص 652 ح 54).و در خصال از امام صادق ع روایت آورده که فرمود: خداى عز و جل دوازده هزار عالم آفریده که هر یک از آن عوالم از هفت آسمان و هفت زمین بزرگ تر است و هیچ یک از اهالى یک عالم به ذهنش نمى‏رسد که خداى تعالى غیر عالم او عالمى دیگر نیز آفریده باشد. ( خصال، ج 2، ص 639، ح 14).و در همان کتاب از امام باقر ع روایت کرده که فرمود: خداى عز و جل در همین زمین از روزى که آن را آفریده، هفت عالم خلق کرده (و سپس بر چیده) و هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابو البشر نبودند و خداى تعالى همه ی آنها را از پوسته روى زمین آفرید و نسلى را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و براى هر یک عالمى بعد از عالم دیگر پدید آورد، تا در آخر آدم ابو البشر را آفرید و ذریه‏اش را از او منشعب ساخت ... (خصال، ج 2 ،ص 358 ،ح 45).



ادامه مطلب
یک شنبه 7 آبان 1396  - 1:05 PM

خلاصه پرسش

در جایی که توانایی بر انجام غسل نیست، چکار باید کرد؟

پرسش

اگر کسی با همسر خود نزدیکی کند و قبل از طلوع آفتاب نتواند غسل انجام بدهد،برای نماز صبح تکلیفش چیست؟

پاسخ اجمالی

تکلیف شما، تیمم بدل از غسل جنابت است؛ یعنی به جای غسل جنابت، تیمم انجام می دهید و نماز صبح را می خوانید و برای نمازهای بعدی غسل انجام می دهید.

 

لازم به توضیح است که این مسئله اختصاص به نماز صبح ندارد،بلکه در وقت های دیگر هم،چنین است؛ یعنی اگر کسی جنب شد و در وقت نماز نتوانست غسل کند، وظیفه اش تیمم است و قبل از قضا شدن نماز، باید تیمم کند و با آن نماز بخواند.

 

اما این نکته باقی می ماند که اگر شخصی قبل از نزدیکی بداند که تا طلوع آفتاب قادر به انجام غسل نیست آیا می تواند با همسرش نزدیکی نماید؟

 

مراجع عظام تقلید در این باره گفته اند: انجام چنین عملی هیچ اشکال شرعی ندارد و تکلیف چنین شخصی هم تیمم است.

 

بنابراین، این فرد به جای غسل جنابت، تیمم بدل از غسل می کند و با این تیمم نمازش را می خواند.[1]

 

 


[1] حسینی، سید مجتبی،رساله ی دانشجویی مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام، ص80، مسئله، 77.



ادامه مطلب
یک شنبه 7 آبان 1396  - 1:05 PM

خلاصه پرسش

اگر مدتی با اعتماد بر قبله نما به یک جهت نماز خوانده و بعد متوجه شده که جهت قبله را اشتباه تشخیص داده چه باید بکند؟

پرسش

مدتی در یک انبار نماز می خواندم که جهت قبله را از طریق قطب نما پیدا می کردم بعدها فهمیدم که بعلت وجود یک ستون فلزی در جلوی قطب نما جهت قبله را اشتباه تشخیص می دادم. حالا آیا باید تمام نمازهایی را که در جهت اشتباه خوانده ام را دوباره بخوانم؟

پاسخ اجمالی

بر طبق فتوای مراجع معظم تقلید قبله نماهاى معمولى در صورتى که سالم باشد، از وسائل خوب براى شناخت قبله است و گمان حاصل از آن کمتر از راههاى دیگر نیست، بلکه غالباً دقیق‏تر است.[1]

 

حضرت آیت الله خامنه ای نیز در رابطه با تشخیص قبله توسط قبله نما فرموده اند :"اعتماد بر شاخص یا قبله نما در صورتى که موجب اطمینان براى مکلّف شود، صحیح است و باید طبق آن عمل گردد."[2]

 

حال که قطب نما قابل اعتماد است و موجب گمان می شود اگر انسان از روی یقین یا گمان به جهتی نماز بخواند و بعد بفهمد که خطا کرده و قبله در جهت دیگری بوده است، از دو صورت بیرون نیست:

 

1-   اگر انحرافی که از قبله حاصل شده، ما بین دو طرف راست و چپ باشد، نمازهای خوانده شده صحیح است و لو اینکه هنوز وقت نماز باقی باشد. حتی اگر در اثناء نماز فهمید که چنین خطایی صورت گرفته است، بقیه نماز را رو به قبله بایستد و نماز را ادامه دهد و دیگر نیازی به اعاده ندارد.

 

2-   اگر انحرافی که از قبله حاصل شده، از ما بین دو طرف راست و چپ، تجاوز کند، اگر هنوز وقت نماز باقی است اعاده کند اما اگر وقت نماز گذشته است نیازی به اعاده ندارد و نمازهای خوانده شده صحیح است حتی اگر نمازهایی که قبلا خوانده پشت به قبله بوده است، بله احتیاط استحبابی در آنست که نمازها را قضا نماید.[3]

 

بنا بر این با توجه به اعتبار تعیین قبله توسط قبله نما، اگر بعد از گذشتن وقت نماز بفهمد قبله نمائی که بدان اعتماد کرده و بر طبق آن نماز خوانده است اشکالی داشته و نشانگر جهت قبله نبوده است لازم نیست نماز هایی را که خوانده است قضا نماید.

 

 


[1]توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏1، ص: 433،مسأله782.

[2]أجوبة الاستفتاءات (بالفارسیة)، ص: 74.

[3]وسیلة النجاة (مع حواشی الإمام الخمینی)، مسألة 4، ص 129.



ادامه مطلب
یک شنبه 7 آبان 1396  - 1:04 PM

خلاصه پرسش

کسی که مرجع تقلیدخود را از غیر راههایی که در رساله های عملیه بیان شده است انتخاب کرده، وظیفه اش چیست؟ و هم اکنون مجتهد اعلم چه کسی می باشد؟

پرسش

شخصی که بدون سوال از دو عالم عادل مرجع انتخاب کرده اکنون چه وظیفه ای دارد؟
هم اکنون مجتهد اعلم چه کسی می باشند؟

پاسخ اجمالی

 

انسان باید ابتدا از راههایی که در رساله های عملیه برای تشخیص مجتهد اعلم تعیین کرده اند [1]  تحقیق و تفحص کند تا مرجع اعلم را بشناسد و پس از تشخیص اعلم از او تقلید کند، و لذا تقلید اگر از روى موازین شرعیه نباشد صحیح نیست. [2]

 

بعبارت دیگر اگر از این راهها تحقیق و تفحص نکرد و مرجعی را انتخاب کرد و بعداً ثابت شد مرجعی که انتخاب کرده بود، اعلم نبوده و دیگری اعلم بوده است، اعمالى که به تقلید غیر منطبق با موازین شرعى از مرجع دیگرى انجام یافته، اگر منطبق با فتواى کسى که هم اکنون باید از او تقلید کنید، باشد، محکوم به صحت و موجب برائت ذمه است، و الّا قضاى آنها بر شما واجب است. [3]

 

در این زمان چون تشخیص اعلم مشکل بوده است اساتید و مدرسین حوزه های علمیه بیش از ده نفر از مجتهدین عالی مقامی را که از نظر علمی تقریبا همه در یک سطح هستند ، معرفی نموده و اعلام کرده اند تقلید از هریک از این افراد صحیح است [4] .

 

 


[1] توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 15،مسأله3.

[2] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏2، ص: 798، مسائلى که درباره موضوعات گوناگون از امام خمینى استفتاء شده است با حاشیه آیت اللَّه (نورى)، سؤال22.

[3] أجوبة الاستفتاءات (بالفارسیة) س 32.

[4] برای آگاهی بیشتر، نک: نمایه: مراجع اعلم کنونی و نهاد تشخیص دهنده­ی آنها، سؤال 678.



ادامه مطلب
یک شنبه 7 آبان 1396  - 1:04 PM

خلاصه پرسش

اولین عالمی که مفهوم ولایت فقیه را ارائه کرده، چه کسی بوده است؟

پرسش

علاقه مندم بدانم اولین عالمی که مفهوم ولایت فقیه را ارائه و اظهار نموده است، چه کسی بوده است؟

پاسخ اجمالی

مسئله‏ى «ولایت فقیه» به مفهوم زمامدارى جامعه‏ى اسلامى از سوى کسى که به مقام اجتهاد در فقه رسیده، از دیدگاه برخى، امرى جدید در تاریخ اندیشه‏ى اسلامى است و قدمت آن کمتر از دو قرن مى باشد. در حالى که در فرهنگ شیعى این امر که در عصر غیبت اداره‏ى جامعه از سوى شارع مقدس بر عهده‏ى فقیهان عادل گذاشته شده، امرى مسلم و بى تردید بوده است و از این رو، به جاى بحث در اصل این مطلب، بیشتر به دستاوردها و لوازم آن پرداخته و آنها را مورد تحقیق قرار داده اند.

 

قدیمى‏ترین سند موجود در مورد ولایت فقیه، کتاب مقنعه‏ى شیخ مفید است. مرحوم شیخ مفید از فقهاى بزرگ تاریخ شیعه در قرن چهارم و پنجم هجرى است، و از سخنان گهر بار او در این زمینه بیش از هزار سال مى‏گذارد.

 

پاسخ تفصیلی

مسئله‏ى «ولایت فقیه» به مفهوم زمامدارى جامعه‏ى اسلامى از سوى کسى که به مقام اجتهاد در فقه رسیده، از دیدگاه برخى، امرى جدید در تاریخ اندیشه‏ى اسلامى است و قدمت آن کمتر از دو قرن مى باشد. اینان ادّعا مى کنند، هیچ یک از فقهاى شیعه و سنّى این مطلب را مورد بررسى قرار نداده اند که فقیه علاوه بر حقّ فتوا و قضاوت از آن جهت که فقیه است، حقّ حاکمیت و رهبرى بر کشور یا کشورهاى اسلامى یا تمام کشورهاى جهان را نیز دارا مى باشد و فقط کمتر از دو قرن پیش، براى نخستن بار مرحوم ملاّ احمد نراقى، معروف به فاضل کاشانى، معاصر فتحعلى شاه قاجار، به ابتکار این مطلب پرداخته است.

 

اما باید گفت که: در فرهنگ شیعى این امر که در عصر غیبت اداره‏ى جامعه از سوى شارع مقدس بر عهده‏ى فقیهان عادل گذاشته شده، امرى مسلّم و بى تردید بوده است و از این رو، به جاى بحث در اصل این مطلب، بیشتر به دستاوردها و لوازم آن پرداخته و آنها را مورد تحقیق قرار داده اند.

 

مرحوم شیخ مفید(333 یا 413 - 338 ه) از فقهاى بزرگ تاریخ شیعه در قرن چهارم و پنجم هجرى است. تمام سخنان این فقیه بزرگ جهان اسلام از پذیرش اصل ولایت فقیه و اینکه فقیهان متکفّل زمامدارى امور جامعه‏ى اسلامى در عصر غیبت از سوى امامان معصوم‏علیهم السلام هستند، حکایت دارد و این کلمات گهربار که بیش از هزار سال از تاریخ آن مى گذرد، همچنان مى درخشد، هر چند که برخى درخشش آن را نمى بینند، یا نمى خواهند ببینند[1]. وى در باب امر به معروف و نهى از منکر موارد زیر را از جمله وظایف فقیه مى‏شمارد:

 

أ. مراتب عالى امر به معروف و نهى از منکر

 

ب. اقامه‏ى حدود.

 

ج. اجرا و تنفیذ احکام

 

د. جهاد و مبارزه با کافران

 

ه. اقامه‏ى نمازهایى مانند نماز جمعه، نماز عید فطر و قربان، نماز استسقا، نماز وحشت

 

و. داورى و قضاوت

 

وى همچنین در بحث انفال، تصرف در انفال را فقط با اجازه‏ى امام عادل جایز مى‏داند[2].

 

بعد از شیخ مفید عالمان دیگر، یکى پس از دیگرى، در مورد ولایت فقیه و حدود اختیارات آن بحث کرده‏اند.[3]

 

منابع مطالعه بیشتر:

 

مهدى هادوى تهرانى، ولایت و دیانت، مؤسسه فرهنگى خانه خرد، قم، چاپ دوم، 1380.

 

 


[1] برای کسب آگاهی بیشتر رجوع شود به نمایه: قدمت ولایت فقیه.

[2]برای کسب آگاهی بیشتر رجوع شود به نمایه: ولایت فقیه و شیخ مفید.

[3]برای کسب آگاهی بیشتر رجوع شود به نمایه: ولایت فقیه و علماء.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:29 PM

خلاصه پرسش

آیا از میان اقوام اروپائی،هندی و...(غیر از اقوام سامی) پیامبرانی از طرف خدا مبعوث شده‌اند؟

پرسش

چرا تمام افرادی که ادعای پیامبری دارند از میان اقوام سامی برخاسته‌اند و همه‌شان در سرزمین‌های خاورمیانه می‌زیستند؟ چرا رد پایی از 124000 پیامبر ادعایی در هیچ جای دیگری از جهان یافت نمی‌شود؟

پاسخ اجمالی

انسان موجودی است مکلف، و لازمه تکلیف این است که از طرف خداوند پیامبرانی برای ابلاغ وظایف و دستورات به سوی وی فرستاده شده باشند و الا تکلیف معنی ندارد.

 

قرآن کریم در آیات مختلفی می فرماید هر جا که قوم و عده ای زندگی می کرده اند از سوی خداوند انبیائی برای هدایت آنها فرستاده شده است. البته در قرآن مجید فقط نام تعداد محدودی از آنها آمده است چنانچه می فرماید« و پیامبرانى که سرگذشت آنها را پیش از این، براى تو باز گفته‏ایم و پیامبرانى که سرگذشت آنها را بیان نکرده‏ایم ... »[i]. یعنی ای پیامبر ما تنها سرگذشت بعضی از پیامبران خود را برای تو بیان کردیم نه همه آنها را.

 

این که هر قوم و امتی دارای دین بوده اند مورد تائید دین شناسان نیز می باشد. اما چون خداوند متعال در صدد استفاده تربیتی از سر گذشت و داستان پیامبران برای دیگر انسانها بوده است فقط داستان انبیاء منطقه خاورمیانه را نقل کرده است که مردم می توانسته اند بروند و صحت گفته های قرآن را تأیید کنند.

 

 


[i] نساء ، 164.

 

پاسخ تفصیلی

خداوند انسان را خلق و او را از نعمتهای بی شماری از جمله نعمت عقل و اندیشه و خرد بهره مند ساخته است. و در ازای نعمت های فراوانی که به او عطا نموده تکالیفی نیز از او خواسته است گر چه این تکالیف نیز به نوبه خود از بزر گترین نعمت های الهی می باشند.

 

لازمه تکلیف این است که از طرف خداوند پیامبرانی برای ابلاغ وظایف و دستورات به سوی انسان فرستاده شده باشند و الا تکلیف معنی ندارد.

 

پیامبران الهی انسان های تربیت یافته ای بوده اند که از طرف خداوند برای ابلاغ دستورات پروردگار و هدایت انسان ها، مامور شده بودند.سنت خداوند بر این بوده است که در میان هر گروه و قومی شخصی را برای هدایت آنها برانگیزاند.چنانکه در قرآن کریم می فرماید: «به تحقیق که میان هر امتی رسولی برانگیخته و مبعوث کردیم...»[1]این مضمون در آیات دیگری از قرآن کریم نیز رسیده است.[2] پس مسلم  است هر کجای جهان که اقوامی زندگی می کرده اند انبیائی هم برای هدایتشان مبعو ث شده اند[3]، اما در آیات قرآن و در روایات معصومین نام همه آنان ذکر نشده است. اجمالا در بعضی از روایات ما آمده است که خداوند"یک صد و بیست و چهار هزار پیامبر"و در بعضی دیگر "شت هزار پیامبر "به همراه معجزه و دلیل برای هدایت مردم فرستاده است .[4] قرآن مجید تنها از 255 تن از انبیائ الهی نام برده است شاید به  همین تعداد و یا کمتر در روایات آمده باشد. این تعداد اندک کجا و "یک صد و بیست و چهار هزار و یا "شت هزار پیامبر "که در روایات به عنوان عدد انبیاء آمده است کجا؟ این قرآن است که در یک جا می فرماید:«ما داستان بعضی از پیامبران را نقل کردیم و داستان بعضی دیگر را نقل نکردیم»[5] و در جای دیگر بیان می دارد: «ما پیش از تو رسولانى  فرستادیم سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نکرده‏ایم....»[6] و همه این ها می تواند موید این گفته دین  شناسان باشد که در بین همه اقوام، دینی وجود داشته است.

 

رابرت هیوم در کتاب ادیان زنده جهان می گوید: «در تاریخ بشر هرگز قبیله ای وجود نداشته که به گونه ای دین نداشته باشد» وی می گوید: دین وجه امتیاز اصلی بشر (با حیوانات )است.[7] طبیعتا باید میان ادیان  زنده جهان و دین هایی که امروزه از بین رفته اند فرق گذاشت وی می گوید: «آسیا محل تولد تمام ادیان زنده جهان است»[8] اما از تعدادی از  ادیان مرده در بقیه نقاط جهان نام می برد که نشان می دهد انبیاء به عنوان دارندگان دین الهی در همه مکانهایی که انسان هایی زندگی کرده اند وجود داشته اند، وی می گوید: «...ادیان مصر قدیم در افریقا، ادیان مکزیک و پروی باستان در امریکا و ...» [9]

 

پس مسلماً انبیاء کثیری بوده اند که خداوند نام آنها را در قرآن نبرده است.[10] و آنچه قرآن مجید بیان کرده صرفا سرگذشت پیامبرانی است  که در منطقه خاورمیانه بوده اند و شاید هدف قرآن از ذکر این دسته از انبیاء، استفاده های تربیتی مردم از سر گذشت آنان بوده است. زیرا تنها تاریخ و آثار اقوام اینان در دسترس مردم آن زمان بوده و شناخت شان برای مردم آن زمان آسان تر بوده است، بر همین اساس قرآن در جاهایی که از این پیامبران نام می برد، مردم را به دیدن آثار و ویرانه های تمدن اقوامی که آن پیامبران را انکار می کردند، دعوت می کند و می فرماید: «در زمین مسافرت کنید و عاقبت کسانی را که تکذیب کردند ببینید»[11] (و از آنان عبرت بگیرید). از این جهت اگر حکایت حضرت موسی بیشتر به میان آمده مناسبت‎هایی است که برای عبرت دیگران تذکّر آن لازم بوده است و روبرویی‎هایی است که مسلمانان با اهل کتاب داشته‎اند.

 

این احتمال را نیز داده شده است که؛ ظهور تمدن‏های مختلف در خاورمیانه بوده است و به گفته باستان شناسان و کسانی که در تاریخ تمدن اقوام و ملل مطالعه می‏کنند اولین نمونه‏ها در این منطقه شکل گرفته است، از این رو ضرورت بعثت پیامبران در این منطقه را در پی داشته است.

 

البته باید توجه داشت که شرایط و ملاحظات بسیار در انتخاب و گزینش پیامبر مورد ملاحظه است که خداوندِ باعث الانبیاء خود از آن آگاه است. و شاید بتوان گفت که در سرزمین‎هایی مانند: فلسطین، جزیرة العرب، مکّه و مدینه، رجال دین و مردان خدا و کسانی که آمادگی قبول دعوت حق را داشته‎ باشند بیشتر پرورش می‎یافته‎اند چنان که مثلاً در یونان، فلاسفه بیشتر زمینه ی پیدایش داشته‎اند. در هر حال این امری است الهی و خدا از همه داناتر به آن است هر چه که باشد و به هر جهتی که باشد این پیامبرانی که در قرآن مجید یاد شده‎اند از این اراضی مبارک برخاسته‎اند و در این جای هیچ بحثی نیست که همه ادیان بزرگ موجود در جهان امروز، در خاورمیانه متولد شده اند و در طی قرون متمادی بقیه ادیان را در خود هضم کرده و پیروان آنها را به تبعیت از خود دعوت کرده اند . اگر امروز دینی مانند مسیحیت در سراسر اروپا و قاره آمریکا طرفداران زیادی دارد ولی مسلماَ منشأ پیدایش آن مانند همه ادیان ابراهیمی در آسیا و بطور احض در خاورمیانه بوده است امّا این بدان معنا نیست که پیامبران الهی در بقیه نقاط جهان نبوده اند و اگر امروز غیر از این ادیان بزرگ، دینی دیگر یافت نمی شود نشانه ی آن نیست که هرگز نبوده است بلکه اگر با کاوشهای قطعی تاریخی وجود پیامبری الهی در غیر از آسیا و خاورمیانه ثابت شود بطور حتم مورد قبول واقع می شود. امروز به خوبی نشانه های از خداپرستی (اگر چه ضعیف و یا تحریف شده)در قبایل بدوی و یا سرخپوستان قاره آمریکا دیده می شود که نشانه از تعالیم پیامبران الهی است.

 

پس بنا براین از آغاز خلقت در هر جایی که انسانی زندگی می کرده است خداوند برای بیان و ابلاغ تکالیف خود به آنان پیامبران زیادی را فرستاده است اما اسامی و سرگذشت همه آنها به صورت تفصیلی در کتابهای آسمانی و از جمله در قرآن بیان نشده است و البته این کار با توجه به اهدافی که قرآن تعقیب می کرده است، لزومی هم نداشته است.

 

 


[1] نحل، 36.

[2] فاطر، 24 ،اسراء، 15 و طه، 134.

[3] علاوه حکمت و عدالت الهی لازمه‌اش هدایت همه آحاد ملتهاست در هر عصر و  نسلی.

[4] - بحارالأنوار ج : 11 ص : 21- َ قال الطبرسی رحمه الله روی عن علی ع أنه قال بعث  الله نبیا أسود لم یقص علینا قصته و اختلف الأخبار فی عدد الأنبیاء فروی فی بعضها أن عددهم مائة ألف و أربعة و عشرون ألفا و فی بعضها أن عددهم ثمانیة آلاف نبی أربعة آلاف من بنی إسرائیل و أربعة آلاف من غیرهم بِآیَةٍ أی بمعجزة و دلالة......

[5] نساء،164.

[6] غافر ، 78. وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِکَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ  عَلَیْکَ ....

[7] ادیان زنده جهان، رابرت هیوم، ص 17.

[8] همان ص 30.

[9] همان ص 29.

[10] نک: آموزش عقاید،مصباح یزدی،ص 237.

[11] نحل، 36.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:28 PM
خلاصه پرسش
آیا مرد می تواند از همه نقاط مختلف زن در صورت تمایل حتی به زور استفاده جنسی کند؟
پرسش
در قرآن کریم در سوره مبارکه نساء، زن را تکلیف به تمکین نموده است. در تفسیر المیزان که توسط مرحوم علامه طباطبایی نوشته شده در توضیح این آیه آمده زن موظف به تمکین مطلقه است.
1. تمکین مطلقه چست؟
2. آیا مرد می تواند بر مبنای همین حکم از همه نقاط مختلف زن در صورت تمایل حتی به زور استفاده جنسی کند؟
3. حکم زنی که به تمایلات جنسی همسرش جواب نداد یا در حد بسیار ضعیف به طوری که نتوان اسم آن را پاسخگویی گذاشت، چیست؟
پاسخ اجمالی

سلام علیکم

 

پاسخ های ذیل از دفاتر مراجع عظام دریافت گردید:

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):

 

ج1و2) معنای تمکین مطلق این نیست که مرد بتواند به کارهای غیراخلاقی و یا مکروه شدید و یا کاری که موجب اذیّت همسر است مجبور کند، معنای تمکین مطلق این است که مرد نسبت به تمکین و التذاذات متعارف هر وقت بخواهد از همسر خویش و از راه صحیح تمتّع ببرد و اگر زن مانع شرعی و عقلی و عادی نداشته باشد، باید تمکین کند.

 

ج3) اگر زن تمکین مذکور را انجام ندهد، حق نفقه گرفتن از شوهر را ندارد و گناه کرده است.

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدظله العالی):

 

تمکین مطلق به معنی تمکین متعارف است و نزدیکی از پشت بدون رضایت زن بنابر احتیاط واجب جائز نیست و با رضایت او هم کراهت شدیده دارد، و مرد نیز نمی‌تواند زن را مجبور کند که آلت خود را در دهان او بکند، و استفاده‌ی از زور در مواردی که غیر متعارف است جایز نیست.

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):

 

اولا در عمل باحکام شرعیة تکلیف شخص عمل بفتواى فقیه اعلم که جامع الشرائط مى باشد هست وتفسیر نمى تواند بیانگر حکم شرعى باشد .

 

در ثانى زن مکلف است که در مورد تمکین در امور زناشوئى که بر او واجب می باشد که از آنجمله آماده سازى خود جهت ایفاء حق زناشوئى هست همواره بخواست مشروع همسر پاسخ مثبت دهد ودر این مورد روایات بسیارى نیز وجود دارد ودر صورت عدم تمکین زوجة ناشزه محسوب شده و احکام نشوز شامل او خواهد شد وجهت اطلاع از تفصیلات بیشتر مسئله می توانید بتوضیح المسائل مراجع عطام مراجعه فرمائید.

 

والله العالم



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:28 PM
خلاصه پرسش
در چه صورت انجام اعمال نا مشروع جنسی با پدر، مادر، برادر و خواهر همسر باعث حرام شدن زن به شوهر می شود؟
پرسش
شنیده ام مجامعت با هر یک از خانواده زن اعم از لواط با برادر زن و پدر زن ، مقاربت با مادر زن و خواهر زن باعث حرام شدن زن به شوهر می شود. با توجه به این مطلب سؤالاتی برای من مطرح شده است:
1. آیا مقاربت با مادر زن و خواهر زن از دبر هم باعث حرام شدن زن به شوهر می شود ؟ حتی اگر تا قبل از ختنه گاه فرو شود یا حتی فقط در حد ملاعبه باشد و مرد به درجه انزال برسد و یا حتی از دیگر نقاط آنها جهت لذت و انزال استفاده کند؟
2. اگر در لواط مرد مفعول هم مفعول و هم فاعل واقع شود، باز همان حکم می آید؟
پاسخ اجمالی

توجه به نکاتی می تواند شما را در دستیابی به جواب یاری رساند:

 

1- اگر کسی با مردی لواط کند و لو اینکه مقداری از حشفه[1] داخل شود،  مادر لواط داده و مادر بزرگش و هر چه بالاتر رود‏، و دختر لواط داده و دختر دخترش و هر چه پائین تر رود و خواهرش، بر فاعل حرام می شوند اگر چه لواط کننده و لواط دهنده بالغ نباشند[2] اما مادر و دختر و خواهر فاعل بر مفعول حرام نمی شود[3] . بله اگر گمان کند که دخول شده، یا شک کند  که دخول شده یا نه، بر او حرام نمى‏شوند.

 

آنچه بیان شد در صورتی است که لواط قبل از عقد با مادر و خواهر و دختر لواط داده، انجام شده باشد[4] اما اگر لواط با مردی بعد از عقد با دختر یا  خواهر یا مادر او انجام گرفته باشد بنابر فتوای مراجع معظم، مادر و خواهر و یا دختر مفعول برای فاعل حرام نمی شود.[5]

 

حال اگر این روابط حرام جا به جا شود یعنی مفعول، فاعل هم واقع شود همین حکم نسبت به مفعول دومی هم صدق می کند.

 

2- داشتن روابط نا مشروع جنسی با مادر و خواهر همسر، هم در دو فرض محتمل است:

 

الف- قبل از عقد نکاح.

 

ب- بعد از عقد نکاح با زنی.

 

امام خمینی (ره) می فرماید:" اگر با زنی (غیر از عمه و خاله ی خود) زنا کند احتیاط واجب[6] آن است که با دختر او ازدواج نکند ولی اگر زنی را عقد  نماید و با او نزدیکی کند بعد با مادر او زنا کند آن زن بر او حرام نمی شود و همچنین است اگر پیش از آن که با او نزدیکی کند با مادر او زنا کند ولی در این صورت اخیر احتیاط مستحب است که از آن زن جدا شود."[7]

 

اما اگر (نعوذ بالله) انسان با عمه و خاله ی خود زنا کند پیش از آنکه دختر عمه و یا دختر خاله ی خود را بگیرد، دیگر نمی تواند با آن (دختر عمه یا دختر خاله) ازدواج نماید."[8]

 

3- در مورد اینکه آیا زنا با دخول در دبر (پشت) هم تحقق پیدا کند یا نه؟ باید گفت: بر طبق تعریفی که از زنا شده است، به دخول در دبر هم زنا اطلاق می شود و در این اطلاق شرط است که تا ختنه گاه دخول شود و با ملاعبه و این طور موارد زنا تحقق نمی یابد[9]. بعبارت دیگر این عمل از جهات متعدد موضوع حکم است. از آن جهت که یک عمل جنسی است و موجب جنابت و غسل می شود، دخول تا ختنه گاه شرط است[10] و کمتر از آن غسل  جنابت ندارد و از آن جهت که بر زنا حد شرعی جاری است و زانی تازیانه زده یا سنگسار می شود و یا با دختر زانیه اگر زانیه عمه یا خاله باشد نمی تواند ازدواج کند و...، دخول به مقدار حشفه و ختنه گاه، شرط است و با دخول به مقدار کمتر، احکام زنا بار نمی شود، اما حکم حرمت ازدواج با مادر، دختر و خواهر لواط داده، با دخول کمتر از ختنه گاه هم، می آید.

 

 

[1] ختنه گاه.

[2] آنچه نقل کرده ایم نظر امام خمینی (ره) بود اما بعضی از مراجع دیگر می فرمایند:

مکارم: اگر لواط کننده نابالغ باشد حرام نمى‏شود.

صافى، تبریزى: بنا بر احتیاط بر لواط کننده در صورتى که بالغ بوده حرام است.

فاضل: اگر شخص بالغى با پسر نابالغى لواط کند، با احراز تحقّق دخول؛ مادر، خواهر و دختر پسر بر او حرام مى‏شود ولى اگر فاعل نابالغ باشد یا شک کند که بالغ بوده بر او حرام نمى‏شود و چنانچه هر دو بالغ باشند، بنا بر احتیاط بر او حرام مى‏شود.

سیستانى: مسأله مادر و خواهر و دختر پسرى که لواط داده، بر لواط کننده در صورتى که بالغ بوده حرام مى‏شود، هر چند کمتر از ختنه‏گاه داخل شود؛ و همچنین است بنا بر احتیاط لازم اگر لواط دهنده مرد باشد و یا آن که لواط کننده بالغ نباشد، ولى اگر گمان کند که دخول شده یا شک کند که دخول شده یا نه، بر او حرام نمى‏شود؛ و همچنین مادر و خواهر و دختر لواط کننده بر لواط دهنده حرام نیست.

[3] تحریر الوسیلة، ج‏2، مسألة 24، ص 282.

[4] توضیح المسائل، ج 2، صفحه 473، مسئله 2405

[5] توضیح المسائل، ج 2، صفحه 473، مسئله 1406

[6] البته عده ی دیگری از مراجع در اینجا قائل به احتیاط مستحب در عدم ازدواج با زن مورد  نظر هستند.

[7] توضیح المسائل مراجع، ج 2، مسئله 2396

[8] توضیح المسائل مراجع ، ج 2، مسئله 2394

[9] المعة الدمشقیه، باب حدود، صفحه 239، چاپ اسماعیلیان

[10] توضیح المسائل مراجع ، ج‏1، ص 211 ، مسأله 349 و 350.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:23 PM

خلاصه پرسش

حکم ربائی که از بانک گرفته می شود چیست؟ آیا بین گرفتن ربا از بانک های کشور های اسلامی و کشور های غیر اسلامی فرقی هست؟

پرسش

من شنیدم که ربا گرفتن گناه بزرگی است حال می خواستم بدانم آیا قبول کردن ربایی که از بانک ها گرفته می شود جایز است، یا چونکه در کشور غیر اسلامی به سر می برم اشکالی ندارد؟ همچنین کارت اعتباری که خیلی برای آن ربا داده می شود حکمش چیست؟

پاسخ اجمالی

در مورد عملیات بانکی در کشورهای غیر اسلامی فتوای رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای این است که:.

 

الف) ربا دادن حرام است یعنی: گرفتن پول از بانک به عنوان قرض مشروط بر اینکه مبلغ زیادی بپردازد حرام است. مگر اینکه به حدی مضطر باشد که ارتکاب حرام را مجاز کند. ولی شخص  می تواند برای اینکه مرتکب حرام نشود پرداخت مبلغ اضافی را قصد نکند هرچند بداند که آن را از او خواهند گرفت. [1]

 

ب) گرفتن ربا و سود از بانکهای  کشورهای غیر اسلامی جایز است. [2] و  در مورد کارت اعتباری فتوای مقام معظم رهبری چنین است: «آن مقدار پول که در حساب موجود است و از آن در حین استفاده برداشت می کنید بلااشکال است ولی مقداری که به حساب اعتبار و بدون داشتن وجه در حساب شما داده می شود، اگر به عنوان قرض بوده و بر آن سود تعلق می گیرد اصل قرض صحیح ولی مقدار مازاد ربا می باشد و حرام است. [3]

 

 


[1] توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 935، ص 1911.

[2] همان، ص 936، س 1917.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:22 PM

خلاصه پرسش

شخص مجردی که به دلیل عدم امکان ازدواج، استمنا کرده، چه باید بکند؟ مجازات آخرتی او چیست؟

پرسش

شخص مجردی که ازدواج برای او دشوار است و استمنا کرده، چه باید بکند؟آیا می توانید برخی از مجازاتهای آخرتی عامل این کار را ذکر کنید؟آیا می توانید برای چنین شخصی (که مبتلا به استمنا است) دعای مخصوصی پیشنهاد کنید؟آیا ممکن است خداوند این شخص را بعد از این که او به اشتباه خود پی برده ولی به عمل خود ادامه می دهد، ببخشد؟

پاسخ اجمالی

استمنا حرام است و هیچ کس، به هیج بهانه­ای نمی­تواند مرتکب آن شود، و کسانی که ازدواج شرعی برای آنان مشکل است، باید سعی کنند با ورزش­کردن، روزه گرفتن، بلند نگه داشتن موهای بدن، پرهیز از خوردن غذاهای بسیار مقوی، نگاه کردن و فکر کردن به مسائل جنسی و تنها بودن در یک محیط، نیروی جنسی خود را تضعیف کرده و هر گونه مقدمات­ استمنا را از بین ببرند[1].

 

این فرد، باید برای رهایی از این بیماری یک تصمیم جدی بگیرد و از خدا بخواهد که او را در ترک این عمل شیطانی مضر یاری نماید.

 

آنچه معلوم و مشخص است و ما می­دانیم، این است که این کار گناه بزرگی است و در قرآن مجید، مذموم شمرده شده است[2] و اگر کسی مرتکب این  عمل شود مستحق عقوبت و مجازات اخروی است. اما اینکه چه نوع عقوبتی در انتظار اوست خدا می­داند و بس.

 

این مسئله دعای خاصی ندارد و هر دعایی که مضمونش درخواست از پروردگار برای نجات از این گناه و ضرر باشد، به هر زبانی، خوب است.

 

ضمنا خداوند فرموده است گناه­کارانی را می­بخشد که از گناه خود پشیمان شوند و توبه نمایند[3] و دیگر قصد بازگشت به آن گناه را نداشته باشند. اما  اگر شخص گناه کار از گناه خود پشیمان نشود و توبه هم نکند، نباید امید بخشش داشته باشد. البته ممکن است کسی که از گناه خود پشیمان شده و واقعاً توبه کرده است، بار دیگر دچار فریب شیطان شده و گناه قبلی را مرتکب شود که در این صورت، لازم است بار دیگر توبه نماید، به هر حال، هیچ وقت از رحمت و لطف الهی نسبت به خود غافل نباشید و بدانید اگر صدبار هم توبه شکستید، باز او شما را از در خانه ی خود نمی راند و این درگه، درگه نامیدی نیست.

 

پاسخ دفاتر مراجع:

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای «مدظله العالی»:

 

حرام است و صِرف دشوار بودن ازدواج، مجوّز حلیت استمنا نیست.

 

ممکن است ترک گناه در اول کار مقدارى مشکل به نظر برسد اما باید عواقب خطرناک دنیوى و اخروى آن را مدّ نظر داشته باشید و بدانید که با کار مذکور علاوه بر ضررهاى جسمى، خودتان را در دنیا و آخرت به هلاکت و بدبختى خواهید انداخت.

 

و لذا با عزم و اراده‌اى جدّى و با توکّل به خداوند متعال و استعانت از درگاه رحمت او، این گناه کبیره را ترک کرده و از دیدن و شنیدن صحنه‌ها و مطالب مفسده‌انگیز و معاشرت با دوستان ناباب هم خوددارى کنید.
مداومت در خواندن قرآن، شرکت در مجالس وعظ و خطابه، توسل به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، تلاش و جدیت در تحصیل و کسب علوم و معارف، ورزش مستمر، اشتغال به کار مفید و هنرهاى سودمندى چون خطاطى، نقاشى، صنعت و...، غافل نبودن از یاد مرگ و روز قیامت مى‌تواند انسان را در این راه یارى کند.

 

و چنانچه ازدواج نکرده‌اید سعى کنید با ازدواجى ساده، کم خرج و سالم، دین و جسم خود را از آثار مخرب فعل مذکور، حفظ کنید.

 

إن شاء الله توفیقِ توبه واقعى نصیب شما شود.

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی بجهت (مدظله العالی):

 

استمناء مطلقا حرام است و باید از آن توبه کند.

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (مدظله العالی):

 

حرام است و باید غسل جنابت کند و توبه هم بکند.

 

باید توبه نصوح کند تا خداوند سبحان او را ببخشد.

 

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):

 

استمناء حرام است و از گناهان بزرگ محسوب می شود و عوارض نامطلوبی در پی دارد.

 

چنانچه از عوامل تحریک نظیر فیلم ها و کتاب ها و مجلات و نشریات فاسد و بد آموز و مجالس آلوده و دوستان ناباب و حتی مناظر تحریک کننده اجتناب ورزید و اوقات فراغت خود را با مطالعه و کار و مانند آن پر کنید و بر خداوند توکل کنید و هر روز مقداری ورزش کنید انشاء الله بر هوای نفس و وسوسه ی شیطان غلبه خواهید کرد ما هم برای موفقیت شما دعا می کنیم شرح بیشتر را در کتاب، مشکلات جنسی جوانان مطالعه فرمایید.

 

 


 [1] نک: نمایه ی استمنا و راه نجات ازآن.

[2]  نک: سوره ی مومنون، 7.

[3]  انعام، 54؛ بقره، 160 و مائده، 39.



ادامه مطلب
جمعه 5 آبان 1396  - 12:22 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 24

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 55116
تعداد کل پست ها : 341
تعداد کل نظرات : 0
تاریخ ایجاد بلاگ : دوشنبه 17 مهر 1396 
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 8 خرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی