داستانهای کوتاه جنگ تحمیلی
خوشا آنان که با شهادت رفتند
نوشته شده در تاريخ شنبه 11 اردیبهشت 1389  توسط احمد یوسفی

سوغاتي ويژه ارتش جمهوري اسلامي ايران در رژه 29 فروردين، سامانه موشکي پيشرفته شبيه 300-S روسي



مراسم رژه يگان هاي ارتش جمهوري اسلامي ايران در روز 29 فروردين در حالي انجام شد که براي اولين بار يک سامانه موشکي جديد که شباهت زيادي به S-300 هاي روسي دارد از مقابل جايگاه عبور کرد و مراسم را تحت الشعاع قرار داد.



عصرايران نوشت:

 مراسم رژه يگان هاي ارتش جمهوري اسلامي ايران در روز 29 فروردين در حالي انجام شد که براي اولين بار يک سامانه موشکي جديد که شباهت زيادي به S-300 هاي روسي دارد از مقابل جايگاه عبور کرد و مراسم را تحت الشعاع قرار داد.

در همين باره خبرگزاري مهر نيز نوشت که به گفته سخنگوي مراسم جزئيات ساخت اين سامانه موشکي دور برد که توسط متخصصان داخلي در کشور توليد شده است متعاقبا اعلام خواهد شد.

همچنين وقتي اين سامانه موشکي که برخلاف ساير سامانه‌هاي موشکي نامي روي آن درج نشده بود از مقابل جايگاه عبور داده شد مجري تلويزيوني رژه اعلام کرد اطلاعات اين سامانه موشکي دوربرد در در زمان مقتضي اعلام خواهد شد.

S-300 يک سامانه پيشرفته دفاع ضدهوايي است که تکنولوژِي آن در دست روس هاست و ايران از سه سال پيش با انعقاد قراردادي به ارزش 800 ميليون دلار خواستار خريد آن شده اما روس ها برغم فرارسيدن موعد تحويل و اخذ بهاي آن ، هنوز به تعهدات قراردادي خود عمل نکرده اند.

اسرائيل ، تجهيز ايران به اين سيستم ضدهوايي را مانعي براي حمله هوايي به تاسيسات هسته اي ايران مي داند و از اين رو ، به کمک غرب و مخصوصا آمريکا مانع از تحويل آن به ايران شده است.

پيش از اين مقامات ايراني گفته بودند که در صورت عدم تحويل اين سيستم ، صنايع دفاعي ايران ناگزير خواهد شد سيستم مشابهي را براي دفاع از آسمان کشور در برابر حملات احتمالي طراحي و توليد کند زيرا نمي توان به اميد روس ها ، آسمان کشور را بي دفاع گذارد.

به نظر مي رسد اين مهم ، اکنون محقق شده و ارتش کشورمان بدون تبليغات و جنجال ، مجهز به سيستمي مشابه S-300 شده و آن را در مراسم روز ارتش به نمايش گذارده است.
بي گمان ، اين اتفاق مهم ، از يک سو روس ها را غافلگير خواهد ساخت و از ديگر سو ، رشته خرسندي اسرائيلي ها از عدم تحويل S-300 به ايران را خواهد گسست.

البته هنوز جزئيات اين سيستم و توانمندي هاي آن در قياس يا S-300 روسي منتشر نشده است اما همين اندازه که صنايع دفاعي کشورمان دست روي دست نگذاشته و روس ها و اسرائيلي ها را در مقابل عمل انجام شده قرار داده ، اقدام بزرگي است که قطعاً در تحليل هاي امنيتي منطقه موثر خواهد بود




نوشته شده در تاريخ شنبه 11 اردیبهشت 1389  توسط احمد یوسفی

اعضای جانباز مرگ مغزی ارتش جمهوری اسلامی ایران، اهدا شد

اعضای یک جانباز جنگ تحمیلی که به علت وجود ترکش در گردن دچار مرگ مغزی شده بود به دو بیمار نیازمند پیوند قلب و کلیه اهدا شد.

اعضای جانباز مرگ مغزی ، اهدا شد

دکتر احمدرضا سروش، قائم مقام مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی شریعتی در توضیح جزئیات این عمل پیوند به خبرنگار مهر گفت: محمود گودرزی، جانباز جنگ تحمیلی بود که به دلیل وجود ترکش در گردن دچار مرگ مغزی شد.

به گفته وی، این جانباز، 46 ساله و اهل بروجرد بود که قلبش به مردی 55 ساله پیوند زده شد. سروش با موفقیت آمیز خواندن عمل پیوند قلب به این بیمار 55 ساله افزود: این بیمار هم اکنون هوشیار بوده و در بخش "آی سی یو" بستری است.

قائم مقام بیمارستان شریعتی همچنین از اهدای کلیه راست این جانباز به بیماری بستری در بیمارستان امام خمینی خبر داد و گفت: کلیه چپ وی نیز به خانم 54 ساله ای پیوند زده شده که در این بیمارستان بستری است.

سروش با اشاره به وضعیت بغرنج این خانم 54 ساله نیازمند پیوند کلیه گفت: این بیمار رگ برای دیالیز نداشته و به شدت نیازمند اهدای کلیه بود که خوشبختانه عمل پیوند وی نیز با موفقیت انجام شد.




نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 اردیبهشت 1389  توسط احمد یوسفی
شهید بزرگواری که پست زیر به او اختصاص دارد امروز پنجشنبه 2/2/ 89 در شهرستان بروجرد به خاک سپرده شد   



نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 اردیبهشت 1389  توسط احمد یوسفی
جانبازی که اجزای بدنش را نیز به مردمش بخشید و رفت...
و چه زیباست جنس معامله خدا با بندگانش که چگونه‌ است ترکشی یک سانتی و بی‌ارزش، انسان را به سمت شهادت و تقرب به خدا می‌رساند و باعث عاقبت به خیری او می‌شود! خداوند از دیرباز، ترکش علقه و محبت خود را در بدن این شهید جانباز به ودیعه نهاده بود تا در زمان مقرر و پس از سال‌ها، نامزد و منتخب خود را به خود برساند.
 محمود گودرزی، مهاجر مسافری بود که پس از سال‌ها دوری از معشوق و معبود خود، سبکبال پر گشود و به سوی معبود خود شتافت؛ عاشقی که به عشق میهن، حتی پس از پایان جنگ نیز ذره ذره وجود خود را بخشید و رفت.

گویی معشوق حلقه نامزدی خود را به دست او و جان او را به نام خود کرده و حال پس از این هجران، او را به سوی خود فراخوانده بود. ترکش به جای مانده در بدن محمود مهاجر، نشان برگزیده بودن او بود و هم‌‌اکنون پس از سال‌ها آنان را به هم رساند و چه زیبا!

آنچه می‌خوانیم، ناشنیده‌هایی است از داستان عاشقی شهید جانباز محمود گودرزی از زبان دکتر محمدحسن آزما، پزشک وی در تهران:

دکتر آزما در این باره می‌گوید: محمود، متولد 1343 و پدر دو فرزند است که در سال 1367 در عملیات بیت‌المقدس 5 در منطقه عملیاتی پنج‌وین مجروح شد. وی جانباز 20 درصدی بود که به اجبار اطرافیان این درصد را پذیرفته بود، چرا که به صورت عادی هم که در نظر می‌گرفتیم، درصد جانبازی ایشان، خیلی بیش از اینها بود و این یار دیرین همچنان با او همراه گشته تا این که حدود یک ماه پیش به خاطر درد بسیار در ناحیه کمر و مشکلاتی که برای ایشان پیش آمده، به پزشک مراجعه می‌کند.

وی پس از بازگشت از مطب پزشک، گویی صلای فراخوانده شدن را دریافته و برای رفتن آماده می‌شده است. چه بزرگ است روح وی و چه عزیز بوده است، میهن برای وی که حتی در آخرین لحظه‌های زندگی نیز باز هم روحیه ایثار و از خودگذشتگی به جوشش درآمده و گویی خواسته بی‌خود از خود شود و به دیار باقی بشتابد و در همین زمان بوده که به خانواده‌اش وصیت می‌کند که اگر روزی اعضای بدنش نیز بتواند جان هم‌وطن دیگری را نجات دهد، کوتاهی نکنند.

با وخیم شدن حال وی، خانواده‌‌اش او را برای مداوا از شهرستان بروجرد به تهران می‌آورند؛ اما پس از بررسی‌های بسیار، پزشکان متوجه می‌شوند که در اثر وجود ترکش، خون وارد مغز و مخچه شده و باعث لخته شدن خون و نرسیدن خون به مغز وی شده و به این ترتیب، بیمار دچار مغزی می‌شود.

به دنبال این رخداد بود که پزشکان بیمارستان به خانواده وی پیشنهاد اهدای اعضا را می‌دهند و خانواده نیز که گویی رنج راه و غم عزیزشان، گفته عزیز سفر کرده را از خاطرشان برده بود، با شنیدن این پیشنهاد به یاد می‌آورند، وصیت این شهید بزرگوار را و با کمال میل پذیرای آن می شوند و به این صورت بود که «قلب، دو کلیه و کبد» محمود گودرزی نیز در تداوم ایثارش اهدا می‌شود.

دکتر آزما در این باره مطلبی می‌آورند که آوردن آن در این نوشتار خالی از لطف نیست. وی از تداوم ایثاری گفتند که بسیاری از جانبازان ما آن را در وجود خود دارند و چه زیباست، بی هیچ چشم داشتی آماده هر گونه از خودگذشتگی هستند، بدون داشتن برچسب درصد جانبازی.

وی می‌گوید: اما هم‌اکنون وجود سیاست‌گذاری‌های بد و نامطلوب، باعث شده است که مردم دیگر به جانباز و فرزند شهید و ایثارگر نگاه خوبی نداشته باشند، که این خود جای بسی پرسش است؟!

اینها همه در حالی است که اگر به هر کجای دنیا بنگریم، حضور شرافتمندانه افراد تنها به اندازه 24 ساعت در جبهه ارزشی نمادین دارد؛ برای نمونه در الجزیره، نمادی است به نام «نماد ایثارگری» که هر روز صبح، مردم برای ادای احترام به شهدایشان در برابر آن نماد ادای احترام می‌کنند و آن را نماد عشق می‌دانند؛ حال آن که در ایران چنین چیزی سراغ نداریم و نمی‌بینیم.

وی می‌افزاید: خدماتی که در دیگر نقاط جهان برای جانبازان جنگ ارایه می‌دهند، به هیچ وجه قابل مقایسه با ایران نیست و ادامه می‌دهد که روش بنیاد شهید بسیار اشتباه است که در ازای کمترین خدمات‌رسانی، آن را در بوق و کرنا می‌کند، حال آن که در دیگر کشورها این خدمات به چندین برابر و درصد ارایه می‌شود.

دکتر آزما این گونه پایان می‌دهد که چه زیباست جنس معامله خدا با بندگانش و قشنگی کار را در این خلاصه کرد که چگونه‌ است ترکشی یک سانتی و بی‌ارزش، انسان را به سمت شهادت تقرب به خدا می‌رساند و باعث عاقبت به خیری او می‌شود! خداوند از دیرباز، ترکش علقه و محبت خود را در بدن شهید جانباز محمود گودرزی به ودیعه نهاده بود تا در زمان مقرر و پس از سال‌ها، نامزد و منتخب خود را به خود برساند.
تابناک