هلاکت قاتل شهید صیاد شیرازی + عکس |
زهره قائمی را که در سال 1378 مسئولیت عملیات ترور سپهبد شهید علی صیاد شیرازی را برعهده داشت یکی از منافقین به هلاکت رسیده در درگیری اخیر اردوگاه اشرف عنوان کرد. قائمی جزو محافظان مسعود رجوی و معاون مریم قجر عضدانلو(رجوی) بود که در شورای مرکزی این گروهک تروریستی نیز حضور داشت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا با گذشت سه روز از درگیریهای پادگان اشرف، رسانهها جزئیات بیشتری از نفرات به هلاکت رسیده سازمان منافقین در این اردوگاه را منتشر میکنند.
زهره قائمی را که در سال 1378 مسئولیت عملیات ترور سپهبد شهید علی صیاد شیرازی را برعهده داشت یکی از منافقین به هلاکت رسیده در درگیری اخیر اردوگاه اشرف عنوان کرد. قائمی جزو محافظان مسعود رجوی و معاون مریم قجر عضدانلو(رجوی) بود که در شورای مرکزی این گروهک تروریستی نیز حضور داشت.
بر اساس این گزارش، وی پس از مجروح شدن، طی یک درگیری در سال 2009 با هلیکوپتر به بیمارستان ارتش آمریکا در بغداد منتقل شده و تحت درمان قرار گرفته بود. پس از استقرار منافقین در کمپ لیبرتی، وی به همراه تعدادی دیگر از اعضای فرقه رجوی در پادگان اشرف مستقر بود و مسئولیت این پادگان را برعهده داشت.
ادامه مطلب
با معرفی نفرات برگزیده شعر و داستان و برگزاری مراسم اختتامیه در کردان کرج، نخستین جشنواره ادبی برادران شاهد و ایثارگر به پایان رسید.
به گزارش حیات، حسینعلی بیات مدیرکل فرهنگی هنری بنیاد در مراسم اختتامیه جشنواره ادبی برادران شاهد و ایثارگر که با حضور دبیر اجرایی و علمی جشنواره، شاعران، نویسندگان و مسئولان فرهنگی- هنری برگزار شد، طی سخنانی از حضور و مشارکت فعال جامعه هدف در این جشنواره تقدیر کرد و گفت: اداره کل فرهنگی هنری بنیاد در نظر دارد مجموعه ای از آثار برگزیده جشنواره را در قالب کتاب منتشر کند.
وی تشکیل و فعال سازی انجمن های ادبی و شاهد و ایثارگر در استان ها را از دیگر برنامه های آتی این اداره کل ذکر کرد.
همچنین در این مراسم رضا صفری رئیس اداره هنری ادبی بنیاد و دبیر اجرایی جشنواره و داریوش ذوالفقاری دبیر علمی جشنواره نیز مطالبی پیرامون فعالیت های هنری- ادبی در بنیاد و ویژگی های تخصصی جشنواره بیان کردند و سپس با اهدای لوح تقدیر و جوایز از برگزیدگان تقدیر به عمل آمد.
در ادامه مراسم اختتامیه به معرفی نفرات برتر در بخش شعر و داستان پرداخته شد که طی آن احمد یوسفی از لرستان برگزیده ویژه بخش داستان و محمدعلی حاجیان از استان اصفهان به عنوان جوان ترین شرکت کننده جشنواره معرفی و تجلیل شدند.
همچنین هیات داوران سعدی اسدی فر از تهران و مرتضی طالبی از گیلان را به عنوان دیگر برگزیدگان بخش داستان معرفی کردند.
برگزیدگان بخش شعر نیز عبدالرضا کوهمال جهرمی از استان فارس، یاسر قنبرلو از استان قزوین، محسن فلاح از استان مازندران، زکریا رحیمی از اصفهان، محمدجواد حاج صادقیان از اصفهان، مصطفی بوعذار از خوزستان بودند.
در جشنواره ادبی شاهد و ایثارگر که طی دو روز و با حضور 24 استان برگزار شد، 66 نفر از شاعران و نویسندگان شاهد و ایثارگر که آثارشان از میان 500 اثر از 390 شرکت کننده، حائز شرایط حضور در مرحله کشوری تشخیص داده شده بود؛ حضور یافتند.
گفتنی است، در این جشنواره 5 کارگروه تخصصی با حضور استادان ناصر فیض و محمدرضا بایرامی برگزار شد که طی آن به نقد و بررسی آثار شرکت گنندگان پرداخته شد.
لازم به ذکر است، نخستین جشنواره ادبی خواهران شاهد و ایثارگر سراسر کشور از سیزدهم الی شانزدهم شهریورماه با برگزاری نشست های توجیهی، کارگاه شعر و داستان، هم اندیشی، حافظ خوانی و نظرسنجی در مجتمع ایثار کرج برگزار شد.
لینک عکسهای جلسات نقد و بررسی با تشکر از دکتر داریوش ذوالفقاری
ادامه مطلب
خدا امام خمینی را فرستاد ما را آدم کند
شاهرخ میگفت: زندگی ما توی لجن بود. اما خدا دست ما را گرفت. امام خمینی رو فرستاد تا ما رو آدم کنه. البته بعدا هرچی پول درآوردم به جای اون پولها صدقه دادم.

به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، وقتی پای صحبت بسیاری از رزمندگان و خاطرات شهدا مینشینی اغلب به زبان خیلی ساده و خودمانی میگویند: اگر امام نبود ما در همان کوچه پس کوچههای پایتخت و … معلوم نبود چه از کار در میآمدیم. نفس حق حضرت روح الله بود که ما را آدم کرد. این جملات را که خالصانه میشنوی با خودت میگویی ای بابا! این ها هم شاید زیادی اغراق میکنند. اما چشمت که به امثال شاهرخ و … میافتد میفهمی اینها که شنیدی قصه و افسانه و شکسته نفسی رزمندگان و شهدا نبوده. واقعیتی است که خدا بر این امت نظر کرد و امام را به آنها هدیه داد. انقلاب ما انقلاب دلهایی بود که آماده پذیرش حق بودند و خدا بود که با روح خودش مقلب القلوب شد.
آنچه خواهید خواند روایتی است از شهید شاهرخ ضرغام که البته بعد از انقلاب مادرش او را ابوالفضل صدا میکرد و به حر انقلاب اسلامی معروف شد.
دومین روز حضور من در جبهه بود. تا ظهر در مقر بچهها در هتل کاروانسرا بودم. پسرکی حدود پانزده سال همیشه همراه شاهرخ بود. مثل فرزندی که همواره با پدر است.
تعجب من از رفتار آنها وقتی بیشتر شد که گفتند: این پسر، رضا فرزند شاهروخ است!! اما من که برادرش بودم خبر نداشتم.
عصر بود که دیدم شاهرخ در گوشهای تنها نشسته. رفتم و در کنارش نشستم. بیمقدمه و با تعجب گفتم: این آقارضا پسر شماست؟
خندید و گفت: نه، مادرش اون رو به من سپرده. گفته مثل پسر خودت مواظب رضا باش.
گفتم: مادرش دیگه کیه؟!
گفت:مهین، همون خانمی که تو کاباره بود. آخرین باری که برای خرجی بردم گفت: رضا خیلی دوست داره بره جبهه. من هم آوردمش اینجا!
ماجرای مهین را میدانستم. برای همین دیگر حرفی نزدم.
چند نفری از رفقا آمدند و کنار ما نشستند. صحبت از گذشته و قبل از انقلاب شد. شاهرخ خیلی تو فکر رفته بود. بعد هم با آرامی گفت: مهربونی اوستا کریم رو میبینید!
من یه زمانی آخرای شب با رفقا میرفتم میدون شوش. جلوی کامیونها رو میگرفتیم. اونها را تهدید میکردیم.
ازشون باج سبیل و حق حساب میگرفتیم. بعد میرفتیم با او پولها زهرماری میخریدیم و میخوردیم.
زندگی ما توی لجن بود. اما خدا دست ما را گرفت. امام خمینی رو فرستاد تا ما رو آدم کنه. البته بعدا هرچی پول در آوردم به جای اون پولها صدقه دادم.
بعد حرف از کمیته و روزهای اول انقلاب شد. شاهرخ گفت: گذشته من اینقدر خراب بود که روزهای اول، توی کمیته برای من مامور گذاشته بودند! فکر میکردند که من نفوذی ساواکیها هستم!
همه ساکت بودند و به حرفهای شاهرخ گوش میکردند. بعد با هم حرکت کردیم و رفتیم برای نماز جماعت. شاهرخ به یکی از بچهها گفت: برو نگهبان سنگر خواهرها رو عوض کن.
با تعجب پرسیدم: مگه شما رزمنده زن هم دارید؟! گفت: آره چند تا خانم از اهالی خرمشهر هستند که با ما به آبادان آمدند. برای اینکه مشکلی پیش نیاد برای سنگر آنها نگهبان گذاشتیم.
کمی جلوتر یک مخزن بزرگ آب بود. بچهها میگفتند: شاهرخ هر دو روز یک بار اینجا میآید و با لباس زیر آب میرود و غسل شهادت میکند.
راوی: علیرضا کیانپور (برادر شاهرخ)

شهید شاهرخ ضرغام نفر اول از سمت چپ
ادامه مطلب
در پی عملیات «شهیدان رجایی و باهنر» در ۱۱ شهریور ۱۳۶۰ در منطقه قراویز، ۶۲ تن از نیروهای سپاه همدان به شهادت رسیدند؛ در طول یازده ماه که منطقه در تصرف عراق بود، پیکرهای مطهر این شهدا در منطقه ماند.

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، در دوران دفاع مقدس به دلایل مختلف از جمله تصرف منطقه توسط نیروهای بعث عراق و صعبالعبور بودن نقاط، پیکرهای مطهر شهدا در منطقه میماند و باید فرصتی پیش میآمد تا پیکرهای شهدا به خانوادههایشان تحویل داده شود. منطقه عملیاتی قراویز یکی از همان نقاط است که یازده ماه میزبان ۶۲ شهید بود و امروز این قدمگاه شهیدان، مأمنی برای دلهای شیفتگان شهادت شده است.
این شهدا در پی عملیات «شهیدان رجایی و باهنر» در ۱۱ شهریور ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند ودر طول یازده ماه که منطقه در تصرف عراق بود، پیکرهای مطهر این شهدا در منطقه ماند؛ پیکر ۵۹ تن از این عزیزان بعد از آزادسازی خرمشهر و تخلیه نیروهای بعث عراق از منطقه قراویز به خانوادههایشان تحویل داده شد؛ اما شهیدان «جلال محقق» و «محمدتقی ترکمان» و «احمد باباخانی» برای همیشه بینشان ماندند.
نام مبارک شهدای این عملیات در ادامه میآید:
ـ احسان تقیپور
ـ حسن مرادیان
ـ تقی غیاثوند
ـ محمدتقی ترکمان
ـ جلال عنایتی
ـ علیاکبر میرزایی
ـ حسن اسدیار
ـ امیر پورش همدانی
ـ محمد قرهباغی
ـ محمدهادی مولایی مکرم
ـ علی زارعی
ـ علی کرمعلی
ـ جعفرعلی زهدی علیپور
ـ حاجیقربان جمور
ـ علیرضا خزایی
ـ علیمحمد خزایی
ـ محمدرضا اسفندیاری
ـ سیدجواد حسنیحلم
ـ احمد باباخانی
ـ عباس روزبهانی
ـ سیدعلی خوانساری
ـ مهدی ترابیان
ـ سیدنصرالله سالکی
ـ علیرضا راشدی
ـ کتابعلی حیدری
ـ علیاکبر گلزاریافخم
ـ محمدرضا صفری
ـ نجاتعلی گیوهکش
ـ حسن ستاری
ـ هوشنک اشترانی
ـ محمد جعفری
ـ حمید قراگوزلو
ـ محسن نائینیفر
ـ محمدحسین لطیفی
ـ احمدعلی عروج
ـ بهمن رضی
ـ معصومعلی نجفی آرمان
ـ مصطفی قنبری
ـ سیدیوسف موسوی هنر
ـ رجبعلی عسگری
ـ خداداد علی حسینی کمازنی
ـ احمد آقامحمدی
ـ حبیبالله سالکی
ـ علیرضا قاسمی
ـ جلال قربانی
ـ محمدصادق رزاقی
ـ حسینرضا ایوبی
ـ سیدجواد موسوی
ـ فتحعلی مؤمنی
ـ عبدالمجید روحی
ـ محمدرضا رضایی
ـ احد صالحی
ـ شیرحسین فرامرزی
ـ محمدرضا عباسیقهرمان
ـ سبزمراد سپهپور
ـ یحیی نوری
ـ مهدی سلیمی
ـ مصطفی قدیری
ـ غلامرضا مهرخو
ـ حسین ورمزیار
ـ علیاصغر محمودنیا
ـ جلال محقق
ادامه مطلب