علامه ای که «باب الائمه» لقب گرفت
علامهای که «بابالائمه» لقب گرفت
آیتالله مرعشی میگوید: یک شب خیلی به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) متوسل شدم تا در برزخ، مقام علامه مجلسی را به من نشان دهند. همان شب در خواب دیدم که به «قبرستان وادیالسلام» رفتم، دیدم وادی السلام یک صحرای بی حّد و حصر است؛ مملو از عمامه!
حجتالاسلام محمدصادق ابوالحسنی، مسئول دفتر نشر آراء و آثار استاد منذر به همین مناسبت گفت: چهره تابناک علامه مجلسی در آسمانِ تاریخ تشیع چونان آفتاب میدرخشد و نیازى به خواب و رؤیا باقى نمىگذارد اما براى آنکه بدانیم در عالم معنا خبرهایى هست که برخی در آینه زلال فطرت خود مىبینند، به رؤیای عجیب آیت الله نجفی مرعشی (ره) اشاره مىکنم.
آیتالله مرعشی(ره) به من فرمود:
ادامه مطلب
زائر حضرت معصومه(س)
سیره اخلاقی یک مرد خدا
یكی از بارزترین خصوصیات اخلاقی ایشان، علاقه و اظهار ارادت و توسل و تضرع شدید نسبت به ائمه معصومین - علیهم السلام - بود. ایشان میفرمودند از روزی که روی پای خودم ایستادم، هرگاه لباس نوی میدوختم، نخستین بار میبردم در حرمهای ائمه - علیهم السلام - و با مالیدن به ضریح، آن را متبرك نموده، بعد از آن استفاده میكردم.
سید شهابالدین مرعشی نجفی (۱۲۷۶-۱۳۶۹/ ۱۳۱۵-۱۴۱۱ق) از مراجع تقلید شیعه پس از آیتالله بروجردی است. او در ۲۷ سالگی به اجتهاد رسید. ایشان، از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری و آقا ضیاء عراقی بود و از محضر سیدعلی قاضی، سید احمد کربلایی و میرزا جواد ملکی تبریزی بهره برد. گرایش سیاسی او موافق با آیتالله خمینی بود و این روحیه در بارزترین شاگردانش نیز دیده میشود.
آیةَ الله مرعشی نجفی، کتابخانهای را تأسیس کرد که امروزه از لحاظ تعداد و کیفیت نسخههای خطی کهن اسلامی، نخستین کتابخانه ایران و سومین کتابخانه جهان اسلام به شمار میرود. او هیچگاه برای سفر حج، مستطیع نشد. مدرسههای مرعشیه، شهابیه، مهدیه و مؤمنیه را او تأسیس کرد.
مهمترین تألیفاتش، تعلیقات احقاق الحق، مشجرات آل الرسول، طبقات النسابین و حاشیه بر عمدة الطالب هستند. او برای نوشتن برخی کتابهای خود به کشورهای مختلفی سفر کرد و با دانشمندان ادیان مختلف به گفتگو نشست. آیتالله مرعشی را بنا به وصیت خودش، در کتابخانهاش -واقع در خیابان ارم قم- دفن کردند.
سیره اخلاقی آیت الله مرعشی نجفی
حضرت آیة الله مرعشی نجفی خصوصیت دیگری كه داشتند، میفرمودند: «من از روز اولی كه خودم را شناختم و روی پای خودم ایستادم، از البسه خارجی استفاده نكردهام». و تا آخر عمرشان هم همینطور بودند و میفرمودند: «این یك راه مبارزه با استعمار و استعمارگران است».
آیت الله مرعشی نجفی - رحمه الله علیه - از سجایای اخلاقی بیشماری برخوردار بودهاند كه ذكر همه این خصوصیات در این مجال، مقدور نیست و ما تنها به ذكر چند مورد بسنده میكنیم.
1- ارادت به اهل بیت (علیهم السلام) :
یكی دیگر از بارزترین خصوصیات اخلاقی ایشان، علاقه و اظهار ارادت و توسل و تضرع شدید نسبتبه ائمه معصومین - علیهم السلام - بود. ایشان میفرمودند از روزی كه خودم روی پای خودم ایستادم، هرگاه لباس
ادامه مطلب
خريد كتاب با روزه گرفتن براي ديگران ...
.
.
از بازار نجف عبور ميکردم، ديدم طلبهها به يک مغازهاي خيلي رفت و آمد ميکنند، پرسيدم که چه خبر است گفتند:
علمايي که فوت ميکنند کتابهايشان را اينجا حراج ميکنند؛
رفتم داخل ديدم که عدهاي حلقه زدهاند و آقايي کتابها را آورده و چوب حراج ميزند و افراد پيشنهاد قيمت داده و هر کس که بالاترين قيمت را پيشنهاد ميداد، کتاب را ميخريد. يک عربي نشسته بود در کنارش، کيسه پولي بود و بيشترين قيمت را او داده و کتابها را ميخريد و به ديگران فرصت نميداد.
متوجه شدم که ايشان فردي به نام کاظم، دلال کنسولگري انگليس در بغداد است و در طول هفته کتابها را خريده و جمعهها به بغداد برده و تحويل انگليسيها ميداد و پولشان را گرفته و بعد دوباره ميآيد و کتاب ميخرد.
ايشان از آن موقع تصميم ميگيرد که نگذارد کتابها را انگليسيها به يغما برده و ما را از درون تهي کنند
و بعد از آن شبها بعد از درس و بحث در يک کارگاه برنجکوبي مشغول کــار ميشود و با کـــم کردن وعدههاي غذا و قبول روزه و نماز استيجاري، پول جمع کرده و به خريد و جمعآوري کتابها اقدام ميکنند.
.
بيمه با تربت کربلا
![[تصویر: MARASHI7.jpg]](http://s5.picofile.com/file/8160905542/MARASHI7.jpg)
.
.
پدرم تشريف آوردند و چهار گوشه اين زمين را تربت سيدالشهدا(عليه السلام) ريختند.
يکي از آقايان از حکمت اين کار سوال کرد.
فرمودند:
« من با اين کار افرادي که به اين کتابخانه ميآيند را بيمه ميکنم، تا از طريق خواندن کتابهاي اين کتابخانه انحرافي حاصل نکنند.»
در چهار مدرسهاي که براي طلاب ساختند نيز همين کار را انجام ميدادند و ميگفتند؛
طلبههايي که در اين مدارس درس ميخوانند، بيمه ميکنم تا از مسير ائمهاطهار(عليهم السلام) راهشان را جدا نکنند.
دلاک زایر حضرت معصومه (سلام الله علیها)
آن موقع حمام خانگی رایج نبود و اکثر مردم از حمام عمومی استفاده میکردند و دلاک ها هم معمولا ریش
بلندی داشتند و سرشان را میتراشیدند . روزی مرحوم آیت الله مرعشی که وارد حمام میشوند و ازقضا
تعدادی مسافر اصفهانی مشغول شستشوی خود در حمام بودند , فکر میکنن ایشان دلاک است . یکی
با تحکیم میگوید :«دلاک چرا دیر کردی ! ما عجله داریم» و ایشان بدون اینکه چیزی بگویند , مشغول
کیسه کشیدن آنها می شوند . یکی از آنها میگوید:«اوستا خوب بلد نیستی کیسه بکشی »در این حین دلاک اصلی وارد میشود و آقا را در این حال میبیند , از ایشان معذرت میخواهد آن اصفهانی نیز متوجه اشتباه خود میشود و از آیت الله مرعشی عذرخواهی میکند . آقا میفرمایند «زایر حضرت معصومه هستند اشکال ندارد»
کربلای ایران - مشهد اردهال
![[تصویر: 71549_671.jpg]](http://vareth.ir/files/fa/news/1393/7/5/71549_671.jpg)
کبوتر حرم حضرت
.
.
.
بعضي صبحها که هنوز در حرم باز نشده بود، همانجا پشت در مينشست و مشغول عبادت ميشد. حتي در زمستان که برف سنگين ميآمد،بيلچه وجاروي کوچکي با خود ميبرد وبيرون درحرم راجارو ميکردند وهمانجا مشغول عبادت ميشدند تا درحرم راباز ميکردند.
خادمان از ايشان خواسته بودند که هر وقت به حرم مشرف ميشوند، اطلاع دهند تا دَر را برايشان باز کنند، ولي پدرم گفته بودند که
لــازم نـيست اين کار را انجـام دهيد و هر وقت در حرم بـراي مـردم عـادي بـاز ميشـود مـن هـم هـمان مـوقـع داخـل حــرم ميشوم.
تندي به همسر
![[تصویر: MARASHI3.jpg]](http://s5.picofile.com/file/8160559518/MARASHI3.jpg)
.
پدرم سعي ميکرد تا جايي که ميتواند کارهايش را خودش انجام دهد و با مادرم خيلي مهربان بود،
به ياد ندارم حتي يکبار هم نسبت به او تندي کرده باشد.
ايشان در کارهاي منزل به مادرم کمک ميکرد و وقتي کسالتي براي مادرم پيش ميآمد، پدرم غذا درست ميکرد
و در داخل غذا هم چيزهاي جديدي ميريخت و ميفرمود:
«حکم خدا نيست که از آسمان آمده باشد که مثلا آبگوشت بايد چنين باشد».
يک چيزهايي اضافه ميکرد، خيلي هم خوشمزه ميشد.
آيت اللّه مرعشى وقتي كه دخترش ...
آيت اللّه مرعشى مى فرمودند:
روزگارى كه جوانتر بودم ، روزى بر اثر مشكلات فراوانى كه داشتم ، از جمله آن كه مى خواستم دخترم را شوهر دهم ولى مال و ثروتى نداشتم تا براى دخترم جهيزيّه تهيّه كنم ، با ناراحتى به حرم حضرت فاطمه معصومه عليهاالسّلام رفته و با عتاب و خطاب ، در حالى كه اشكهايم سرازير بود، گفتم اى سيده و مولاى من ، چرا نسبت به امر زندگى من اهميّتى نمى دهى ؟ من چگونه با اين بى مالى و بى چيزى دخترم را شوهر دهم ؟ سپس با دلى شكسته به منزل بازگشتم . در اين حال حالت غشوه اى مرا فرا گرفت و در همان حال شنيدم كسى در مى زند. رفتم پشت در و آن را باز كردم . شخصى را ديدم كه پشت در ايستاده ، وقتى مرا ديد گفت : سيّده تو را مى طلبد، با عجله به حرم رفتم و چون به صحن شريف آن حضرت رسيدم ، چند كنيز را ديدم كه مشغول تميز كردن ايوان طلا هستند. از سبب آن پرسيدم . گفتند هم اكنون سيّده مى آيد. پس از اندكى حضرت فاطمه معصومه عليهاالسّلام آمد، در حالى كه بسيار نحيف و لاغر و رنگ پريده و در شكل و شمايل چون مادرم فاطمه زهراعليهاالسّلام بود (چون جدّه ام فاطمه زهرا را سه بار پيش از آن در خواب ديده بوده و مى شناختم ). به نزد عمه ام رفته و دست وى را بوسيدم . آنگاه آن حضرت به من فرمود اى شهاب : كى ما به فكر تو نبوده ايم كه ما را مورد عتاب قرار داده و از دست ما شاكى هستى ؟ تو از زمانى كه به قم وارد شدى ، زير نظر و مورد عنايت ما بوده اى . در اين حال از خواب بيدار شدم و چون دانستم كه نسبت به حضرت معصومه عليهاالسّلام اسائه ادب كرده ام ، فوراً براى عذرخواهى به حرم شريف رفتم . پس از آن حاجتم برآورده شد و در كارم گشايشى صورت گرفت.
نيکي به والدين، رمز موفقيت
![[تصویر: MARASHI1.jpg]](http://s5.picofile.com/file/8160545818/MARASHI1.jpg)
آيت الله مرعشي نجفي، احترام خاصي براي والدين قائل بودند؛
خودشان ميفرمودند:
"وقتي مادرم مرا ميفرستاد تا پدرم را براي خوردن غذا صدا کنم، بعضي وقتها ميديدم پدر به خاطر خستگي، در حال مطالعه خوابش برده است. دلم نميآمد ايشان را بيدار کنم، همانطور که پايش دراز بود، صورت خودم را به کف پاي پدرم ميماليدم تا ايشان بيدار ميشد.
در اين حال که بيدار ميشد، برايم دعا ميکرد و عاقبتبخيري ميخواست، من خيلي از توفيقاتم را از دعاي پدر و مادر دارم. "
در محضر آیت الله مرعشی نجفی(رحمة الله علیه)
![[تصویر: MARASHI.jpg]](http://s5.picofile.com/file/8160349400/MARASHI.jpg)
سید شهابالدین مرعشی نجفی فقیه و مرجع تقلید شیعه اهل ایران است.
▉ وی در سال ۱۳۱۵ (ه.ق) در نجف به دنیا آمـد. پـدرش سیـد شمس الدین محمود مرعشی از بزرگان فقهای دوران خود بود. سید شهاب الدیـن پـس از فـراگیـری مـقدمات علـوم اسلامـی، در نـجـف، در درس خارج فقه و اصول آقا ضیاء عراقی، شـیخ احـمد کاشـف الغـطـا حاضر شد و از محضر آنان بهرههای فراوان برد.
او در ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نایـل آمـد. مـرعشی نجفی از محضر استادانی چون حـاج شیـخ عبدالکریم حائری یزدی استفاده برد. او از برخی از مراجع عظام تقلید اجازه اجتهاد دریافت کردند که برخی از آنها عبارتاند از:حضرات آیات آقا ضیاء عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ عبدالکریم حایری یزدی و علامی کرمانشاهی(از شاگردان آخوند خراسانی).
در طول بیش از هـفتـاد سـال تدریس در حوزه علمیه قــم، شاگردان زیادی تربیت کرد که از آن جملهاند:آیات سید محمود طالقانی، مرتضی مطهری، محمد مـفتـح، سید مهدی غضنفری خوانساری، سید محمدهادی غضنفری خوانساری، محمدرضا مهدوی کـنـی، محـمد صدوقی.
▉ آیت الله مرعشی نجفی هرگز نتوانست به زیارت کعبه مشرف شود و میگفت: استطاعت و تمکن مالی که لازمه وجوب تشرف به خانه خداوند کریم است، ندارم. (چون تمام درامد خود را صرف خرید کتب میکرد)
✔ کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی از بزرگترین کتابخانههای کشور و در ردیف کتابخانه مجلس شورای اسلامی و کتابخانه آستان قدس رضوی است.
این کتابخانه هم اکنون بیش از ۲۵۰۰۰۰جلد کتاب چاپی و ۲۵۰۰۰ جلد کتاب خطی دارد. او در طول عمرش بیش از یکصد و چهل و هشت کتاب، رساله و مقاله به رشته تحریر درآورد که شمار بسیاری از آنها هنوز به چاپ نرسیدهاند.
▉ ایشان نزدیک به هشتاد سال به تدریس و تربیت شاگردان اهل بیت علیه السلام ، تألیف و تصنیف، و نیایش گذرانده و آثار خیریّه فراوانی به وجود آورده بود، سرانجام در هفتم صفر 1411 ق پس از ادای نماز جماعت مغرب و عشاء دیده از جهان فرو بست و به ملکوت اعـلی پیـوست.