📕📗📘 مرجع شعر📘📗📕

اشعار شعرا را در این وبلاگ دنبال کنید

صفحه اصلی بلاگ راسخون فروشگاه راسخون تماس با من

غزلیات صبوحی - گرفتاران

پدر، خواهد ببرّد زلفکان چون کمندش را

پسر حیران، که چون سازد گرفتاران بندش را

کند کوتاه، دست از زلف و از لعل شکر خندش

نداند کاین دو هندو، پاسبانانند قندش را

سپندش خال و دودش زلف و آتش، پرتو رویش

عبث بی دود میخواهی بر این آتش، سپندش را

نکرده هیچ ابرو خم به قطع زلف می‌ماند

کمانداری که داد از دست ارپیچان کمندش را

صبوحی آنقدر نگذاشت آن زلف تا برجا

که گیری یک شب و بوسی دو لعل نوشخندش را

 


ادامه مطلب
[ جمعه 28 آبان 1395  ] [ 7:17 AM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات صبوحی - خاطره

گل شکفت و آن گل رخسار یاد آمد مرا

سرو دیدم آن قد و رفتار، یاد آمد مرا

صبح، دیدم طرِّهٔ شبنم به روی برگ گل

زان لب و دندان گوهر بار، یاد آمد مرا

چون به طرف گلستان آمد سحر باد صبا

از نسیم روحبخش یار، یاد آمد مرا

روی گل دیدم، گریبان چاک کردم غنچه را

هر زمان کان سرو خوش‌رفتار، یاد آید مرا

شب صبوحی پیش اهل دل ز هامون می‌گذشت

زان دل دیوانهٔ افگار، یاد آمد مرا

 


ادامه مطلب
[ جمعه 28 آبان 1395  ] [ 7:17 AM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات صبوحی - غم آزادی

تا به دام غمش آورد خدا، داد مرا

هر چه می‌خواستم از بخت، خدا داد مرا

رفع مخموری از آن چشم سیه دارد چشم

چشم دارم که خرابی کند آباد مرا

نتوانم ز خداداد بگیرم دادم

کاش گیرد ز خداداد خدا داد مرا

گر دلش سخت تر از سنگ بود، نرم شود

بشنود گر شبی او ناله و فریاد مرا

من که تا صبح، دعا گوی تو هستم همه شب

چه شود گر تو به دشنام کنی یاد مرا

غم ندارم که به بند تو گرفتار شدم

غمم آنست که ترسم کنی آزاد مرا

 


ادامه مطلب
[ جمعه 28 آبان 1395  ] [ 7:17 AM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات صبوحی - آرزو

اگر روزی بدست آرم سر زلف نگارم را

شمارم مو به مو شرح غم شب‌های تارم را

برای جان سپردن، کوی جانان آرزو دارم

که شاید با دو سیل او، برد خاک مزارم را

ندارم حاجت فصل بهاران با گل و گلشن

به باغ حسن اگر بینم نگار گلعذارم را

بگرد عارضش چون سبز شد خط من، به دل گفتم

سیه بین روزگارم را، خزان بنگر بهارم را

تمنّا داشتم عین وصالش در شب هجران

صبا بوئی از آن آورد و برد از دل قرارم را

بدان امید از احسان که در پایش فشانم جان

که از شفقّت بدست آرد دل امیدوارم را

مریض عشق را نبود دوائی غیر جان دادن

مگر وصل تو سازد چاره، درد انتظارم را

چو یارم ساخت با اغیار و من جان دادم از حسرت

بگوئید ای برادر آن بت ناسازگارم را

صبوحی را سگ دربان خود خواند آن پری از مهر

میان عاشقان افزوده قدر و اعتبارم را

 


ادامه مطلب
[ جمعه 28 آبان 1395  ] [ 7:17 AM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات صبوحی - مسوزان

ایا صیّاد رحمی کن، مرنجان نیم‌جانم را

بکَن بال و پرم، امّا مسوزان استخوانم را

اگر قصد شکارم داشتی اینک اسیرم من

دگر از باغ بیرون شو، مسوزان آشیانم را

به گردن بسته‌ای چون رشتهٔ بر پای زنجیرم

مروّت کن اجازت ده که بگشایم زبانم را

به پیرامون گُل از بس خلیده خار در پایم

شده خونین بهر جای چمن بینی نشانم را

در این کنج قفس دور از گلستان، سوختم، مُردم

خبر کن ای صبا از حال زارم، باغبانم را

ز تنهائی دلم خون شد، خدا را محرم رازی

که بنویسم بسوی دوستانم، داستانم را

من بیچاره آن روزی به قتل خود یقین کردم

که دیدم تازه با گرگ اُلفتی باشد، شبانم را

اسیرم ساخت در دست قضا و پنجهٔ دشمن

دوچار خواب غفلت کرد از اوّل پاسبانم را

 


ادامه مطلب
[ جمعه 28 آبان 1395  ] [ 7:17 AM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات صبوحی - تبّری

تا پریشان به رُخ آن زلف سمن ساست تو را

جمع اسباب پریشانی دلهاست تو را

دست بردی به رخ از شرم و حریفان گفتند

که تو مو سائی و عزم ید بیضاست تو را

همچو ترسا بچگان عود و صلیب افکندی

یا حمایل زد و سو زلف چلیپاست تو را

قبلهٔ خلق بود گوشهٔ ابروی تو زان

کعبه و میکده و دیر و کلیساست تو را

سرو را به تو چه نسبت، مه نو را چه نشان

قامتی مُعتدل و طلعت زیباست تو را

سر کوی تو بود محشر خونین کفنان

خود به بام آی اگر میل تماشاست تو را

بتولاّت صبوحی به دو عالم زده پای

با چنین دوست بگو از چه تبرّاست تو را

 


ادامه مطلب
[ جمعه 28 آبان 1395  ] [ 7:17 AM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات صبوحی - جستجو

چه خونبها به از این کشتگان کوی تو را

که بنگرند به محشر، دوباره روی تو را

تمام، گمشدگان ره توئیم و کنیم

به هر طریق که باشیم، جستجوی تو را

دم مسیح که گویند روح پرور بود

یقینم آنکه به لب داشت گفتگوی تو را

ز غصه، چون پر کاهی شود ز قصهٔ من

اگر به کوه دهم شرح، آرزوی تو را

سبو کشان محبّت کشند دوش به دوش

اگر گناه دو عالم بود سبوی تو را

به خود مناز و مخند اینقدر به گریه من

که آب چشم من، افزوده آبروی تو را

ز آب دیده صبوحی وضو مساز که خون

مضاف باشد و باطل کند وضوی تو را

 


ادامه مطلب
[ جمعه 28 آبان 1395  ] [ 7:17 AM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات صبوحی - بیداری ما

نیست او را سر موئی سر سودائی ما

کار شد سخت، مگر بخت کند یاری ما

تا به آهوی ختن، نسبت چشمت دادند

شهره گردید به هر شهر، خطا کاری ما

گر بدادیم بهای دهنت نقد روان

سود بردیم که شد هیچ خریداری ما

همه شب تا به سحر، از غم رویت شادیم

به امیدی که بیائی تو به غمخواری ما

چند آزار دل ما دهی، ای راحت جان

راحت جان مگرت هست، دل آزاری ما؟

تو که چون سرو، ز آسیب خزان آزادی

چه غمی باشدت از حال گرفتاری ما؟

چشم فتّان تو را دوش، بدیدم در خواب

ای بسا فتنه که برخاست ز بیداری ما

 


ادامه مطلب
[ جمعه 28 آبان 1395  ] [ 7:17 AM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات صبوحی - شوق جمال

صبر و قرارم دگر به یک نظر امشب

از تن و جانم ربود شوخ شکرلب

کاکل مشکین به دوش اوست؟ نه بالله

هشته به سر، آن نگار، عنبر اشهب

موی پریشش به عین طرفه کمندیست

یا که ز مه واژگون شده است دو عقرب؟

بر جهد از گوی عاج صفهٔ سیمش

زان صنم گلعذار، سینهٔ غبغب

دوش بدم من غریق بحر تفکّر

خواب مرا در ربود در وسط شب

دیدمش آن یار بی وفا و ترشخو

آمد و بنشست و تکیه داد به منصب

گفت: زهجران من تو چند بسوزی

بحر شود بعد از این ز وصل معذب

گفتمش، آخر دو بوسه‌ای تو عطا کن

زخم دلم را بنه دوای مجرب

شوق جمال بستان به جهد صبوحی

گر بنماید دو صد کتاب به مکتب

 


ادامه مطلب
[ جمعه 28 آبان 1395  ] [ 7:17 AM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات صبوحی - نقش خود

مکن دریغ ز من ساقیا شراب امشب

از آنکه ز آتش خود، گشته ام کباب امشب

ز بس‌که شعله زند در دل من، آتش شوق

ز آتش دل خویشم در التهاب امشب

به خواب دیده ام آن چشم نیم خوابش دوش

گمان مبر که رود دیده ام به خواب امشب

ز دست نرگس مستش برفت دل، از کف

نگر به حال دلم از ره ثواب امشب

شد آنکه بادهٔ پنهان کشیدمی همه عمر

بده به بانگ نی و نغمهٔ رباب امشب

ز بس‌که نقش مخالف ز دوستان دیدم

بر آن شدم که زنم نقش خود بر آب امشب

شود خراب چو این خانه لاجرم روزی

ز سیل باده بهل تا شود خراب امشب

دلم که داشت قرار اندر آن دو زلف چو شب

بود چو گوی بچوگان در اضطراب امشب

صبوحی دل مده از دست، محکمش میدار

که چشم یار، بود بر سر عتاب امشب

 


ادامه مطلب
[ جمعه 28 آبان 1395  ] [ 7:17 AM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]
.: تعداد کل صفحات 94 :. 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 >

درباره وبلاگ



نویسندگان

  عاشق شعر

آرشیو ماهانه

فروردین 1395
اردیبهشت 1395
خرداد 1395
تیر 1395
مرداد 1395
شهریور 1395
مهر 1395
آبان 1395
آذر 1395
دی 1395
بهمن 1395
اسفند 1395

آرشیو موضوعی

رضی‌الدین آرتیمانی
ابن حسام خوسفی
ابوسعید ابوالخیر
اسدی توسی
اسعد گرگانی
اقبال لاهوری
امیرخسرو دهلوی
انوری
اوحدی
باباافضل کاشانی
باباطاهر
ملک‌الشعرای بهار
بیدل دهلوی
پروین اعتصامی
جامی
عبدالواسع جبلی
حافظ
خاقانی
خلیل‌الله خلیلی
خواجوی کرمانی
خیام نیشابوری
هاتف اصفهانی
رودکی
صائب تبریزی
سعدی
سلمان ساوجی
سنایی غزنوی
سیف فرغانی
شاه نعمت‌الله
شبستری
شهریار
شیخ بهایی
صائب تبریزی
صبوحی
عبید زاکانی
عراقی
عرفی
عطار
فرخی
فردوسی
فروغی
فیض کاشانی
قاآنی
کسایی
محتشم
مسعود سعد
منوچهری
مولوی
مهستی
ناصرخسرو
نصرالله منشی
نظامی
وحشی
هاتف اصفهانی
هجویری
هلالی

آمار وبلاگ

كل بازديدها : 1115028 نفر
كل نظرات : 1 عدد
كل مطالب : 25576 عدد
آخرین بروز رسانی : یک شنبه 21 شهریور 1395 
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 30 اردیبهشت 1395 

دیگر امکانات

  • آردوج
  • روغن زیتون
  • زیتون
  • روغن زیتون
  • زیتون
  • خرید زیتون
  • خرید روغن زیتون
  • مای ترکیه
  • خرید خانه در ترکیه
  • خرید خانه در ترکیه